واگرایی در تحلیل تکنیکال چیست ؟ آموزش انواع واگرایی (divergence)
واگرایی در تحلیل تکنیکال به اختلاف تحرکات بین نمودار و اندیکاتور گفته می شود و به سه دسته واگرایی زمان٬مخفی و معمولی تقسیم می شود .
واگرایی نشان دهنده ضعف معاملات و احتمال قوی بازگشت آن است که در تصمیم گیری برای خرید و فروش نقش بسیار مهمی دارد. واگرایی یکی از مهم ترین و کاربردی ترین مباحث تحلیل تکنیکال می باشد.
زمانی که واگرایی در بورس اتفاق می افتد با درصد بسیار بالا می توان به آن اعتماد کرد. با این تعریف می توان گفت واگرایی در تحلیل تکنیکال نسبت به روش های دیگر تکنیکالی از اعتبار بیشتری برخوردار است. به همین دلیل است که معامله گران شناسایی واگرایی ها را در اولویت معاملات خود قرار می دهند.
انواع واگرایی در تحلیل تکنیکال
سه نوع واگرایی در بورس و ارزهای دیجیتال وجود دارد که در ادامه به توضیح هر کدام از واگرایی ها می پردازیم.
۱- واگرایی معمولی (RD)
۲- واگرایی مخفی (HD)
۳- واگرایی زمانی (TD)
۱- واگرایی معمولی در تحلیل تکنیکال (RD) :
واگرایی معمولی در تحلیل تکنیکال در انتهای یک روند به وجود می آید. واگرایی معمولی در بورس زمانی اتفاق می افتد که قیمت یک سهم با اندیکاتور بر خلاف جهت هم حرکت کنند این نوع واگرایی در بورس نشان از از بازگشت قیمت سهم دارد.
بعد از مشاهده واگرایی معمولی در تحلیل تکنیکال قیمت سهم متوقف می شود و در جهت مخالف حرکت می کند.
واگرایی معمولی در تحلیل تکنیکال با علامت (RD) نشان داده می شود.
واگرایی معمولی در بورس به واگرایی معمولی مثبت و واگرایی معمولی منفی تقسیم بندی می شود.
واگرایی معمولی مثبت (RD+) :
واگرایی معمولی مثبت در تحلیل تکنیکال در میان دو کف قیمتی تشکیل می شود. باید توجه داشت واگرایی معمولی مثبت در بورس در انتهای یک روند نزولی به وجود می آید.
به عبارت دیگر واگرایی معمولی مثبت در بورس نشان دهنده نزدیک شدن قیمت به خط حمایت می باشد.
واگرایی معمولی مثبت بیانگر قدرت زیاد خریداران و تضعیف قدرت فروشندگان می باشد.
در این واگرایی در نمودار قیمت و در اندیکاتور در هر کدام دو کف قیمت تشکیل می شود:
در نمودار قیمت کف اول بالاتر از کف دوم به وجود می آید.
در اندیکاتور کف اول پایین تر از کف دوم تشکیل خواهد شد. (اندیکاتور توانایی تشکیل کف جدید را ندارد)
واگرایی معمولی منفی(RD-):
واگرایی معمولی منفی در انتهای یک حرکت صعودی پدیدار می شود و بین دو سقف ایجاد می شود. در این حالت از واگرایی نمودار قیمت ۲ سقف دارد که سقف دوم آن بالا تر از سقف اول است اما در اندیکاتور سقف دوم پایین تر از سقف اول قرار گرفته.
این واگرایی به معنی ضعیف شدن قدرت خریداران و غلبه فروشندگان بر آنها است که به تحلیل گران کمک می کند تا در زمان رسیدن نمودار به خط مقاومت روند صعودی تشخیص دهند که آیا سطح مقاومت خط روند شکسته خواهد شد یا قیمت بر خواهد گشت و وارد اصلاح یا روند نزولی خواهد شد.
۲- واگرایی مخفی در تحلیل تکنیکال (HD) :
واگرایی مخفی در تحلیل تکنیکال زمانی اتفاق می افتد که قیمت یک سهم با اندیکاتور بر خلاف جهت هم حرکت کنند.
به عبارت دیگر در واگرایی مخفی اندیکاتور توانسته است کف و یا سقف جدیدی تشکیل دهد اما قیمت توانایی تشکیل کف یا سقف جدید را نداشته است. در این حالت می گوییم واگرایی مخفی رخ داده است.
واگرایی مخفی در بورس در انتهای یک روند اصلاحی به وجود می آید و با علامت (HD) نشان داده می شود.
واگرایی مخفی در بورس به واگرایی مخفی مثبت و واگرایی مخفی منفی تقسیم بندی می شود.
واگرایی مخفی مثبت (HD+) :
واگرایی مخفی مثبت در تحلیل تکنیکال در بین دو کف قیمتی ایجاد می شود. واگرایی مخفی مثبت در بورس زمانی به وجود می آید که در اندیکاتور کف اول بالاتر از کف دوم قرار گیرد. ولی در نمودار قیمت کف اول پایین تر از کف دوم تشکیل می شود.
این وضعیت نشان دهنده افزایش قدرت خریداران و کاهش قدرت فروشندگان و همچنین رشد قیمت سهم می باشد.
این واگرایی در کانال صعودی و در انتهای یک روند اصلاحی تشکیل می شود.
واگرایی مخفی منفی (HD-) :
واگرایی مخفی منفی در تحلیل تکنیکال در بین دو سقف قیمتی ایجاد می شود. واگرایی مخفی منفی در بورس زمانی به وجود می آید که در اندیکاتور سقف اول پایین تر از از سقف دوم قرار گیرد. ولی در نمودار قیمت سقف اول بالاتر از سقف دوم تشکیل می شود.
این وضعیت نشان دهنده افزایش قدرت فروشندگان و کاهش قدرت خریداران و همچنین کاهش قیمت سهم می باشد.
این واگرایی در کانال نزولی و در انتهای یک روند اصلاحی ایجاد می شود.
۳- واگرایی زمانی در تحلیل تکنیکال (TD) :
واگرایی زمانی در تحلیل تکنیکال زمانی به وجود می آید که بین قیمت و زمان تضاد وجود داشته باشد. واگرایی زمانی در بورس در یک روند اصلاحی به وجود می آید. واگرایی زمانی در بورس زمانی به وجود می آید که در یک روند اصلاحی نمودار قیمت نسبت به روند قبلی خود ضعف نشان می دهد.
برای این که بتوانیم با استفاده از واگرایی زمانی در بورس معاملات موفقی داشته باشیم می بایست زمانی که قدرت خریداران زیاد می باشد خرید خود را انجام دهیم و زمانی که قدرت فروشندگان زیاد می باشد از خرید سهم اجتناب کرده و نسبت به فروش اقدام نماییم.
برای اینکه استراتژی موفقی در واگرایی زمانی داشته باشیم می بایست در زمانی که سرمایه گذاران قدرتمند معاملات خود را انجام می دهند در این زمان خرید خود را تکمیل کنیم و به عبارتی در جهت روند بازار بورس انواع واگرایی مکدی حرکت کنیم.
واگرایی زمانی در تحلیل تکنیکال با استفاده از فیبوناچی زمانی انجام می شود و با علامت (TD) نشان داده می شود.
واگرایی زمانی در بورس به واگرایی زمانی معمولی و واگرایی زمانی هوشمند تقسیم بندی می شود.
واگرایی زمانی معمولی (RTD) :
واگرایی زمانی معمولی در تحلیل تکنیکال زمانی به وجود میآید که تعداد کندل های روند اصلاحی جدید بیشتر از تعداد کندل های روند اصلاحی قبلی می باشد.
به عبارت دیگر واگرایی زمانی معمولی در بورس زمان تشکیل می شود که نمودار قیمت بیش از سطح ۱۰۰% فیبوناچی را اصلاح میکند.
زمانیکه واگرایی زمانی معمولی در بورس اتفاق میافتد نشان دهنده قدرت زیاد خریداران وضع فروشندگان در یک روند اصلاحی میباشد.
با ترسیم فیبوناچی بازگشتی زمانی می توان واگرایی زمانی معمولی را مشاهده کرد. در تصویر زیر واگرایی زمانی معمولی مشخص می باشد.
نمونه ای دیگر از واگرایی زمانی معمولی در تصویر زیر ترسیم شده است.
واگرایی زمانی هوشمند (STD) :
واگرایی زمانی هوشمند در تحلیل تکنیکال زمانی به وجود میآید که تعداد کندل های روند اصلاحی جدید کمتر از تعداد کندل های روند اصلاحی قبلی می باشد.
به عبارت دیگر در واگرایی زمانی هوشمند در بورس در مدت زمان کمتری روند اصلاحی قبل طی شده است.
برای مشاهده واگرایی زمانی هوشمند می بایست فیبوناچی بازگشتی زمانی را ترسیم نمود. در عکس زیر واگرایی زمانی هوشمند را می توان مشاهده کرد.
در تصویر زیر می توان واگرایی زمانی هوشمند را بعد از واگرایی زمانی معمولی مشاهده نمود.
سطوح فیبوناچی بازگشتی زمانی
سطوح ۳۸/۲% ، ۵۰% ، ۶۱/۸% ، ۱۰۰% ، ۱۶۱/۸% در فیبوناچی بازگشتی زمانی مورد استفاده قرار می گیرند. از بین سطوح ذکر شده نسبتهای۱۰۰% و ۱۶۱/۸ از اهمیت بسیار بالایی برخوردار می باشند.
تفاوت بین واگرایی و تائید
واگرایی زمانی اتفاق می افتد که قیمت و اندیکاتور دو چیز مختلف به معامله گر می گویند.
تائید (Confirmation) هنگامی اتفاق می افتد که اندیکاتور و قیمت، یا چندین اندیکاتور، به معامله گر یک سیگنال مشخص بدهند.
در حالت ایده آل، معامله گران برای ورود به معامله ها و در زمان معامله به تائید احتیاج دارند.
اگر قیمت در حال افزایش باشد، معامله گران تمایل دارند اندیکاتورهایشان این سیگنال را بدهند که قیمت احتمالا به حرکت خود ادامه خواهد داد.
محدودیت های استفاده از واگرایی
همانطور که در مورد تمام اشکال تحلیل تکنیکال صادق است، سرمایه گذاران باید پیش از انجام معامله صرفا بر اساس واگرایی از ترکیبی از اندیکاتورها و تکنیکهای تحلیل برای تائید روند بازگشتی استفاده کنند.
واگرایی در تمامی بازگشت روندها اتفاق نمی افتد؛ بنابراین، از دیگر اشکال کنترل ریسک یا تحلیل های دیگر باید در کنار واگرایی استفاده کرد.
همچنین، هنگامی که واگرایی رخ میدهد، به این معنا نیست که قیمت بازگشت خواهد داشت.
واگرایی ممکن است مدتی طولانی طول بکشد، بنابراین انجام معاملات صرفا بر اساس واگرایی، ممکن است به ضرر قابل توجهی منتهی انواع واگرایی مکدی شود. زیرا احتمال دارد قیمت آنطور که انتظار می رود واکنش نشان ندهد.
استراتژی خرید با استفاده از واگرایی در بورس
استراتژی خرید شماره ۱
۱- استراتژی خرید با استفاده از واگرایی معمولی مثبت (RD+) :
استراتژی خرید با استفاده از واگرایی معمولی مثبت در تحلیل تکنیکال بدین صورت می باشد که ابتدا خط روند نزولی سهم را ترسیم می نماییم.
برای شناسایی واگرایی معمولی مثبت در بورس صبر می کنیم تا قیمت با یک کندل قدرتمند مثبت و با حجم بالا که در واگرایی اتفاق می افتد خط روند ترسیم شده را به سمت بالا قطع کند سپس در این زمان است که می توان نسبت به خرید سهم اقدام نمود.
برای کسب سود در این استراتژی می بایست واگرایی های مثبت را شناسایی کرد و در روند صعودی سهم مورد نظر را خرید نمود.
باید توجه داشت در این استراتژی هر زمان که قیمت خط روند ترسیم شده را به سمت پایین قطع کند می بایست حد ضرر را فعال نمود و از سهم خارج شد.
۲- استراتژی خرید با استفاده از واگرایی مخفی مثبت (HD+) :
استراتژی خرید با استفاده از واگرایی مخفی مثبت در تحلیل تکنیکال بدین صورت می باشد که می بایست قله تشکیل شده در سهم را عنوان مقاومت در نظر گرفت. در این استراتژی زمانی که نمودار قیمت به سمت بالا حرکت کرد و از قله عبور نمود می بایست وارد سهم شد.
در این استراتژی انواع واگرایی مکدی نیز بررسی واگرایی های مثبت و شناسایی روند صعودی سهم از اهمیت بالایی برخوردار است.
در این نوع استراتژی بهتر است حد ضرر را حدود ۲ تا ۳ درصد در زیر خط مقاومت که قله را تشکیل داده است قرارداد.
در نتیجه با عبور قیمت پایانی سهم در حدود ۲ تا ۳ درصد در زیر خط مقاومت می بایست نسبت به فروش سهم اقدام نمود.
استراتژی خرید شماره ۲
این استراتژی با استفاده از شناسایی واگرایی و اندیکاتور RSI انجام می شود. در این استراتژی پس از اینکه واگرایی را در سهمی مشاهده شد می بایست اندیکاتور RSI را بررسی نماییم در صورتی که RSI سطح ۵۰ را به سمت بالا قطع کرده باشد می بایست وارد سهم شد.
باید توجه داشت زمانی که اندیکاتور RSI سطح ۵۰ را به سمت پایین قطع نماید می بایست حد ضرر را فعال نمود و از سهم خارج شد.
استراتژی خرید شماره ۳
استراتژی که در این واگرایی مورد استفاده قرار می گیرد یکی از بهترین استراتژی ها برای ورود به سهم می باشد.
در این واگرایی می بایست قیمت را رصد نمود تا سقف جدیدی در سهم تشکیل شود. در نتیجه قیمت جدید را می بایست به عنوان یک مقاومت در نظر گرفت.
نقطه ورود در این استراتژی زمانی است که قیمت سقف جدید و یا نقطه مقاومت را به سمت بالا قطع کند.
البته ممکن است نقطه ورود در این استراتژی با کمی تاخیر همراه باشد.
در این استراتژی می بایست حد ضرر را حدود ۲ تا ۳ درصد در زیر خط مقاومت که قله را تشکیل داده است قرارداد.
استراتژی خروج از سهم با استفاده از واگرایی در بورس
برای خروج از سهم بهتر است از واگرایی منفی در بورس استفاده نشود. برای خارج شدن از سهم می بایست استراتژی خاصی داشته باشیم چون ممکن است در زمانی که حد ضرر را فعال می کنیم واگرایی مورد نظر ما رخ ندهد.
در استراتژی خروج از سهم با استفاده از واگرایی در بورس بهتر است با استفاده از تکنیکال سود مورد انتظار را پیش بینی کرد.
روش دیگری که می توان استفاده کرد این است که سودی حدود ۱۵ تا ۲۰ بعد از ورود به سهم در نظر گرفته شود و در این هنگام زمانی که قیمت سهم به این هدف رسید می بایست حد ضرر را فعال کرد و زمانی که قیمت سهم حدود ۶ درصد زیر بیشترین قیمت پایانی نزول کرد از سهم خارج شد.
نکات مهم واگرایی در تحلیل تکنیکال
۱- واگرایی را باید با نمودار قیمت اگر یک اندیکاتور می باشد.
۲- واگرایی زمانی اتفاق می افتد نمودار قیمت در جهت مخالف یک اندیکاتور حرکت کند.
۳- واگرایی مثبت نشان دهنده افزایش قیمت و رشد سهم می باشد.
۴- در واگرایی مثبت قیمت کاهش پیدا میکند ولی اندیکاتور در حال صعود می باشد.
۵- واگرایی منفی نشان دهنده کاهش قیمت و افت قیمت سهم می باشد.
۶- در واگرایی منفی قیمت افزایش پیدا میکند ولی اندیکاتور در حال ریزش می باشد.
۷- برای معاملات تنها به واگرایی اکتفا نکنید.
۸- سعی کنید از واگرایی برای احتمال تغییر روند قیمت یک سهم استفاده کنید.
نکته بسیار مهم:
از واگرایی به تنهایی نمی توان برای تصمیم گیری خرید و فروش استفاده کرد و این روش هم باید در کنار دیگر ابزار های تحلیل تکنیکال بکار برده شود.مبحث واگرایی در تحلیل تکنیکال بسیار مهم است پس سعی کنید همواره در تحلیل هایتان از آن استفاده نمایید.
از طرفی بهتر است از اندیکاتور مانند MACD و یا RSI برای بدست آوردن واگرایی های استفاده نمایید. در اندیکاتور RSI برای یافتن واگرایی ها در کف باید تراز زیر ۳۰ و در سقف تراز بالای ۷۰ را بررسی نمایید .تراز های غیر از این دو از اعتبار کمتری برخوردارند.
ترکیب واگرایی ها با الگو های کلاسیک بسیار مفید است و احتمال خطا در معاملات را به میزان قابل توجهی کم میکند.
واگرایی زمانی Divergence چیست؟ | چگونه می توان با آن معامله کرد
واگرایی زمانی چیست؟ واگرایی زمان رخ میدهد است که قیمت یک دارایی در جهت مخالف یک اندیکاتور تکنیکال مانند یک اوسیلاتور حرکت می کند یا برخلاف سایر داده های دریافتی حرکت می کند. واگرایی هشدار می دهد که روند فعلی قیمت ممکن است ضعیف شود و در برخی موارد ممکن است منجر به تغییر جهت قیمت شود.
همچنین برای اطلاع بیشتر در خصوص اصل موضوع واگرایی میتوانید مقاله مربوطه را مطالعه فرمایید؛ خیلی از افراد شاید با مفهوم کلی واگرایی مکدی یا واگرایی rsi آشنایی باشند اما با شنیدن کلمه Divergence زمانی بلافاصله می پرسند واگرایی زمانی چیست ؟! ببینید ما به عنوان یک معامله گر برای این که بتوانیم پیروز میدان باشیم می بایست زمانی که قدرت خریداران بیشتر است، معاملات خود را در جهت خرید تنظیم کنیم و زمانی که قدرت فروشندگان بیشتر است، معاملات فروش اخذ کنیم. به عبارت دیگر باید در جهت روند معامله کنیم را تبدیل کنیم به این جمله که در جهت معامله گران قدرتمند بازار معامله کنید. برای این کار و در حقیقت برای معامله با واگرایی زمانی می بایست از فیبوناتچی زمانی کمک بگیریم تا معامله گران قدرتمند را شناسایی کنیم. ضمنا میتوانید با مراجعه به اندیکاتور واگرایی شاخص مد نظر را دانلود کنید.
واگرایی انواع واگرایی مکدی در دو حالت مثبت و منفی وجود دارد. واگرایی مثبت نشان می دهد که حرکت به سمت و در روند بالاتر در قیمت دارایی امکان پذیر است. واگرایی منفی هم نشان می دهد که حرکت به سوی پایین تر در دارایی امکان پذیر است.
Divergence می تواند بین قیمت یک دارایی و تقریباً هر شاخص یا داده تکنیکال یا فاندامنتال رخ دهد. اگرچه، زمانی که قیمت در جهت مخالف یک اندیکاتور تکنیکال حرکت می کند، معمولاً از واگرایی توسط تریدر ها استفاده می شود.
سیگنال های واگرایی مثبت قیمت می تواند به زودی شروع به حرکت به سمت بالاتر کند. این مورد هم زمانی اتفاق میافتد که قیمت به سوی رقم های پایینتر حرکت میکند اما یک شاخص فنی در حال حرکت بالاتر یا نشان دادن سیگنالهای صعودی است.
Divergence منفی به کاهش قیمت ها در آینده اشاره دارد. زمانی اتفاق میافتد که قیمت بالاتر میرود اما یک اندیکاتور فنی جهت پایینتر بازار را نشان میدهد یا سیگنالهای نزولی را اعلام میکند.
نباید به طور انحصاری به واگرایی تکیه کرد، زیرا سیگنال های تجاری به موقعی ارائه نمی دهد. واگرایی می تواند برای مدت طولانی بدون تغییر قیمت ادامه یابد. واگرایی برای همه معکوسهای اصلی قیمت وجود ندارد، فقط در برخی از آنها وجود دارد.
واگرایی به شما چه می گوید؟
Divergence در تحلیل تکنیکال ممکن است یک حرکت مثبت یا منفی عمده قیمت را نشان دهد. یک واگرایی مثبت زمانی رخ می دهد که قیمت یک دارایی به پایین ترین حد خود برسد در حالی که شاخصی مانند جریان پول شروع به صعود می کند. برعکس، واگرایی منفی زمانی است که قیمت به بالاترین حد جدید برسد اما اندیکاتور مورد تجزیه و تحلیل به اوج پایینتری برسد.
معامله گران از واگرایی برای ارزیابی حرکت اساسی در قیمت یک دارایی و برای ارزیابی احتمال برگشت قیمت استفاده می کنند. به عنوان مثال، سرمایه گذاران می توانند نوسانگرهایی مانند شاخص قدرت نسبی (RSI) را بر روی نمودار قیمت ترسیم کنند. اگر سهام در حال افزایش است و به اوج های جدید می رسد، در حالت ایده آل RSI در حال رسیدن به اوج های جدید نیز است. اگر سهام در حال رسیدن به اوج های جدید باشد، اما RSI شروع به رسیدن به اوج های پایین تر کند، این هشدار می دهد که روند صعودی قیمت ممکن است ضعیف شود. این واگرایی منفی است. معاملهگر میتواند تعیین کند که آیا میخواهد از موقعیت خارج شود یا در صورتی که قیمت شروع به کاهش کند، یک توقف ضرر تعیین کند.
همانطور که می دانید کار اصلی فیبوناتچی بازگشتی قیمتی، یافتن انتهای حرکت اصلاحی از لحاظ قیمتی می باشد. کار اصلی بازگشتی زمانی نیز یافتن انتهای حرکت اصلاحی از لحاظ زمانی است.
نحوه رسم کردن فیبوناتچی بازگشتی زمانی
نسبت های کاربردی فیبوناتچی بازگشتی زمانی، عبارتند از 38.2%، 50%، 61.8%، 100% و 161.8% که در بین این نسبت ها دو نسبت 100% و 161.8% از اهمیت بسیار بالایی نسبت به سایرین برخوردار است. نحوه رسم کردن فیبوناتچی بازگشتی زمانی به این صورت است که می بایست ابتدا یک فیبوناتچی در صفحه چارت قیمت رسم کنید، روی نقطه چین قرمز رنگ دوبار کلیک کنید تا فعال شود، روی خط نقطه چین کلیک راست کرده و گزینه اول را انتخاب نمایید. سپس وارد قسمت levels شده و کلیه ترازهای پیش فرض را به وسیله گزینه delete حذف کنید. سپس روی گزینه add کلیک کرده و مطابق جدول زیر گزینه های level و description را پر کنید.
با واگرایی زمانی TD چگونه معامله کنیم؟
همانطور که می دانید در Divergence قیمتی تضاد بین قیمت و اندیکاتور بوجود می آید اما در واگرایی زمانی اختلاف بین قیمت و زمان ایجاد می شود. واگرایی زمانی در واقع ضعف و ناتوانی قیمت در حرکت اصلاحی نسبت به حرکت قبلی خود را نشان می دهد. پدیده واگرایی زمانی به دو دسته تقسیم می شود که در ادامه به بررسی هر یک از آن ها خواهیم پرداخت و به شما توضیح خواهیم داد که چگونه می توان با واگرایی زمانی TD معامله کنیم.
- واگرایی زمانی معمولی (RTD): در این حالت تعداد شمع های حرکت اصلاحی بیشتر از تعداد شمع های حرکت قبلی می باشند. به عبارت دیگر زمانی که فیبوناتچی بازگشتی زمانی را ترسیم می کنیم، قیمت بیشتر از تراز 100% را اصلاح می کند. این پدیده بیانگر ضعف معامله گران در حرکت اصلاحی می باشد. در این صورت باید به دنبال قیمت و الگوی مناسب برای ورود به معامله در جهت روند اصلی بازار باشیم.
- واگرایی زمانی هوشمند (STD): Divergence زمانی هوشمند حالتی است که در آن تعداد شمع های حرکت اصلاحی کمتر از تعداد شمع های حرکت قبلی می باشند، اما نسبت اصلاح زمانی بیش از اصلاح قیمتی است. در این شرایط نیز قدرت بازار در حرکت اصلاحی کمتر از قدرت معامله گران در حرکت اصلی بازار می باشد. اگر بخواهیم به زبان ساده تر مطلب را توضیح دهیم، در اصلاح قیمتی، معامله گران در مدت زمان بیشتری، مسافت کمتری را نسبت به حرکت قبلی می پیمایند.
امیدواریم به خوبی متوجه شده باشید که واگرایی زمانی چیست. توصیه می کنیم حتما سایر مقالات آموزش فارکس را نیز مطالعه بفرمایید. همچنین برای مطالعه بیشتر به اینجا مراجعه کنید!
اندیکاتور مکدی چیست و چگونه از آن استفاده کنیم؟
اندیکاتور MACD (مکدی) یکی از محبوبترین اسیلاتورها و ابزارها در بین اکثر معاملهگران است، که در تحلیل تکنیکال و همچنین یافتن نقطه ورود کاربرد دارد.دراین مقاله سعی شده است تا نحوه استفاده صحیح از این ابزار توضیح داده شود.
معرفی اندیکاتور MACD
میانگین های متحرک با چشم پوشی از موج های کوچک جانبی که شکل گرفته اند روند کلی بازار را به ما نشان می دهند. یکی از اندیکاتورهای ارائه شده که توسط جرال اپل تحلیل گر و مدیر سرمایه نیویورک ابداع شد میانگین متحرک همگرایی / واگرایی یا به اختصار MACD بود که از سه میانگین متحرک تشکیل شده است.
از این سه میانگین متحرک دو تای آن بر روی صفحه کامپیوتر قابل مشاهده است و این دو میانگین در هنگامی که یکدیگر را قطع می کنند سیگنال معاملاتی صادر می کنند.
اجزای اندیکاتور مکدی
اندیکاتور اصلی MACD شامل دو خط می باشد: یک خط تو پر و بدون بریدگی که خط MACD نام دارد و یک خط به صورت خط چین که خط سیگنال نام دارد. خط MACD بوسیله دو میانگین متحرک نمایی به وجود آمده است. این خط به تغییرات قیمت واکنش های سریعی نشان می دهد. خط سیگنال از یک خط MACD یکنواخت و یک میانگین متحرک نمایی دیگر تشکیل شده است. این خط نسبت به تغییرات قیمت واکنش کندتری نشان می دهد.
سیگنالهای خرید و فروش زمانی که خط MACD سریع که تو پر است خط سیگنال را که به صورت خط چین است و تغییرات کندتری دارد به سمت بالا یا پایین قطع کند صادر می شود. اندیکاتور MACD حاوی برنامه هایی برای تحلیل تکنیکال است. اندک معاملهگرانی هستند که محاسبات این اندیکاتور را به صورت دستی انجام میدهند. کامپیوتر این کار را بدون اشتباه و دقیق انجام میدهد.
روش ایجاد اندیکاتور مکدی MACD
- میانگین متحرک نمایی ۱۲ روزه که بر اساس قیمت پایانی باشد را محاسبه کنید.
- میانگین متحرک نمایی ۲۶ روزه که بر اساس قیمت پایانی باشد را محاسبه کنید.
- حاصل میانگین نمایی ۲۶ روزه را از میانگین متحرک نمایی ۱۲ روزه کم کنید. با عدد به دست آمده خط توپر را رسم کنید. به این ترتیب خط MACD سریع به دست می آید.
- میانگین متحرک نمایی ۹ روزه خط سریع (توپر) را رسم کنید. عدد به دست آمده همان خطی است که به صورت خط چین رسم می شود.
قوانین معاملاتی با اندیکاتور مکدی
تقاطع بين MACD و خط سیگنال مشخص می کند که بازار در حال تغییر است. معامله در جهت تقاطع شکل گرفته بدان معناست که با روند بازار همسو شده ایم. این سیستم سیگنال های معاملاتی کمتر و همین طور سیگنال های خطای کمتر نسبت به یک سیستم مکانیکی که اساس و شالوده آن تنها یک میانگین متحرک است تولید می کند.
۱. هنگامی که خط MACD سریع در تقاطع با خط سیگنال کند در بالای خط قرار می گیرد یک سیگنال خرید صادر می شود.
در این وضعیت بخرید و حد ضرر را زیر آخرین کف بازار قرار دهید.
۲. هنگامی که خط MACD سریع در تقاطع با خط سیگنال کند در پائین خط قرار می گیرد یک سیگنال فروش صادر می شود.
خیلی از معامله گران برای بهینه کردن MACD از اعدادی غیر از اعداد استاندارد ۱۲ و ۲۶ و ۹ استفاده می کنند. میانگین های متحرک نمایی ۵ روزه، ۳۴ روزه و ۷ روزه می توانند یک انتخاب دیگر باشند. برخی از معامله گران تلاش می کنند رابطهای بین MACD و چرخه های زمانی در بازار پیدا کنند. مشکل اینجاست که در خیلی از اوقات در بازار چرخه ای وجود ندارد.
اگر می خواهید این اندیکاتور را با چرخه زمانی ترکیب کنید این میانگین متحرک نمایی باید یک چهارم طول دوره چرخه مورد طول دوره چرخه مورد نظر باشد. دومین میانگین متحرک نمایی باید به اندازه نصف طول دوره چرخه مورد نظر باشد.
سومین میانگین متحرک نمایی یک ابزار بی تحرک است ارتباطی با طول دوره چرخه زمان نمیکند. مراقب باشید که بیش از حد MACD را بهینه نکنید. اگر خیلی زیاد اعداد آن عوض کنید منجر به تولید تعداد زیادی سیگنال خواهد شد.
هر زمان که EMA 12 دوره ای (که با خط قرمز در نمودار قیمت عکس زیر مشخص شده است) بالای EMA دوره ۲۶ (خط آبی در نمودار قیمت) باشد، MACD یک مقدار مثبت دارد. (به عنوان خط آبی در نمودار پایین نشان داده شده است)و زمانی کهEMA 12 پایین EMA 26 دورهای باشد یک مقدار منفی دارد. هر چه فاصله MACD بالاتر یا پایین تر از Base line خود باشد نشان می دهد که قیمت روند قویتری دارد.
در نمودار زیر، می توانید ببینید که چگونه دو EMA اعمال شده بر روی نمودار قیمت، با عبور MACD (آبی) در بالا یا پایین خط پایه آن (خط چین) در اندیکاتور زیر نمودار قیمت مطابقت دارند.
اندیکاتور MACD اغلب با یک هیستوگرام نمایش داده می شود (نمودار زیر را ببینید) که فاصله بین MACD و خط سیگنال آن را نشان می دهد. اگر MACD بالاتر از خط سیگنال باشد، هیستوگرام بالای Baselineخواهد بود. اگر خط MACD زیر خط سیگنال خود باشد، هیستوگرام پایین Baseline خواهد بود. معامله گران انواع واگرایی مکدی از هیستوگرام MACD برای شناسایی مومنتوم صعودی یا نزولی روند استفاده می کنند.
هیستوگرام MACD
هیستوگرام MACD نسبت به MACD اولیه و اصلی بینش و درک عمیق تری از توازن قدرت بین گاوها و خرس ها به شما می دهد. این هیستوگرام فقط به شما نشان نمی دهد که بازار تحت کنترل گاوهاست یا خرس ها بلکه میزان قدرت یا ضعف هر یک از آنها را نیز به شما نشان می دهد.
این هیستوگرام یکی از بهترین ابزارهایی است که در اختیار تکنسین های بازار قرار دارد. طریقه
محاسبه آن بدین شکل است:
MACD-Histogram = MACD Line – Signal Line
این هیستوگرام در حقیقت اندازه گیری تفاوت بین خط MACD و خط سیگنال است این تفاوت به صورت یک هیستوگرام با یک سری از میله های عمودی نمایش داده می شود. این فاصله در منحنی ممکن است ناچیز به نظر برسد اما در کامپیوتر همین فاصله معیاری برای پر کردن فضای موجود است. اگر خط سريع بالای خط کند حرکت کند هیستوگرام مثبت است و در بالای خط صفر قرار می گیرد.
اگر خط سریع پائین خط کند باشد هیستوگرام MACD منفی می شود و پائین خط صفر قرار می گیرد. زمانی که دو خط بر هم مماس هستند هیستوگرام MACD برابر با صفر است.
زمانی که فاصله بین MACD و خط سیگنال افزایش می یابد هیستوگرام MACD بسته به جهتش بلندتر یا عمیقتر میشود. زمانی که این دو خط به هم نزدیک تر میشوند هيستوگرام MACD کوتاه تر میشود. شیب و زاویه هیستوگرام MACD در هر زمان با دو میله مجاورش وابستگی دارد. اگر آخرین میله بلند تر باشد (مثل حروف الفبایm-M) شیب و زاویه هیستوگرام MACD رو به بالاست و اگر آخرین میله کوتاه تر باشد (مثل حروف الفبایP-p)شیب هیستوگرام MACD رو به پایین است.
اندیکاتور MACD در مقابل قدرت نسبی یا RSI
شاخص قدرت نسبی یا (RSI) با هدف نشان دادن اشباع خرید یا فروش در قیمت مورد استفاده قرار میگیرد. RSI یک اسیلاتور است که میانگین سود و زیان قیمت را در یک دوره زمانی معین محاسبه می کند. دوره زمانی پیش فرض ۱۴ دوره با مقادیر محدود شده از ۰ تا ۱۰۰ است.
اندیکاتور MACD رابطه بین دو EMA را اندازهگیری میکند، در حالی که RSI تغییر قیمت را در رابطه با اوج و پایینترین قیمت اخیر اندازهگیری میکند. این دو شاخص اغلب با هم استفاده می شوند تا تصویر فنی کاملتری از چارت به تحلیلگران ارائه دهند.
این اندیکاتورها هر دو مومنتوم در بازار را اندازه گیری می کنند، اما به دلیل اندازه گیری عوامل مختلف، گاهی اوقات سیگنالهای متفاوتی را نشان می دهند.
به عنوان مثال، RSI ممکن است برای یک دوره زمانی ثابت بالای سطح ۷۰ را نشان دهد، که میتواند نشان دهندهی اشباع خرید باشد.در حالی که MACD نشان می دهد که بازار همچنان در حال افزایش مومنتوم است.. هر یک از این شاخص ها ممکن است با نشان دادن واگرایی از قیمت، تغییر روند آتی را نشان دهد (قیمت همچنان بالاتر می رود در حالی که اندیکاتور برخلاف آن حرکت میکند یا برعکس).
محدودیت های MACD
یکی از مشکلات اصلی واگرایی این است که اغلب یک سیگنال تغییر روند(reversal) را نشان دهد، اما پس از آن هیچ معکوس یا تغییر روندی اتفاق نمیافتد، در واقع یک سیگنال کاذب ایجاد میکند. مشکل دیگر این است که واگرایی همه معکوس ها را پیش بینی نمی کند.گاهی اوقات میبینیم که روند تغییر کرده است اما هیچگونه واگرایی رخ نداده است.
نمونه ای از کراس اوورهای MACD
همانطور که در نمودار زیر نشان داده شده است، زمانی که MACD به زیر خط سیگنال میرسد(signal line)، یک سیگنال نزولی است که نشان میدهد ممکن است زمان فروش فرا رسیده باشد. برعکس، زمانی که MACD از خط سیگنال بالاتر می رود، این اندیکاتور یک سیگنال صعودی می دهد که نشان می دهد قیمت دارایی احتمالاً حرکت صعودی را تجربه می کند.
برخی از معامله گران قبل از ورود به یک موقعیت، منتظر یک کراس تایید شده بالای خط سیگنال هستند تا احتمال “جعلی شدن” و ورود خیلی زود به یک موقعیت را کاهش دهند.
کراس اوورها زمانی قابل اعتمادتر هستند که مطابق با روند غالب باشند. اگر MACD به دنبال یک اصلاح مختصر در یک روند صعودی بلندمدت از بالای خط سیگنال خود عبور کند، به معنای ادامه پیدا کردن روند میباشد.
اگر MACD بعد از یک اصلاح در یک روند نزولی بلند مدت از زیر خط سیگنال خود عبور کند، معامله گران آن را یک سیگنال فروش در روند نزولی در نظر می گیرند.
به این نکته مهم توجه داشته باشید که در ابتدا باید روند را شناسایی کنید و سپس به کمک اندیکاتور MACD بدنبال نقاط ورود درجهت روند اصلی باشید.
نمونه ای از واگرایی
زمانی که اندیکاتور MACD سقف یا کفهایی را تشکیل میدهد که با قله و کف های مربوطه در چارت قیمتی متفاوت است واگرایی رخ میدهد.در واقع زمانی که اسیلاتور حرکات قیمت را تایید نکند یک واگرایی شکل میگیرد.توجه داشته باشید که واگرایی به تنهایی به معنی برعکس شدن روند و گرفتن پوزیشن معکوس نیست بلکه تنها یک تاییدیه برای استراتژی شما میتواند باشد.
هنگامی که MACD مجموعه ای از دو اوج نزولی را تشکیل می دهد( همانند شکل زیر) که با دو اوج افزایش قیمت مطابقت دارد، یک واگرایی نزولی شکل گرفته است. واگرایی نزولی که در طول یک روند نزولی بلندمدت ظاهر میشود، تأییدی بر ادامه روند احتمالی است.
برخی از معامله گران به دنبال واگرایی های نزولی در طول روندهای بلندمدت صعودی هستند زیرا می توانند نشان دهنده ضعف در روند باشند. با این حال، به اندازه واگرایی نزولی در طول یک روند نزولی قابل اعتماد نیست.
در نتیجه سعی کنید که واگرایی صعودی را در یک روند بلند مدت صعودی پیدا کنید و همچنین واگرایی نزولی را در یک روند بلند مدت نزولی بیابید.مثلا هرگاه یک روند صعودی بلند وارد فاز اصلاحی شد، معمولا پس از پایان اصلاح یک واگرایی صعودی رخ میدهد که نشان دهندهی ادامه روند صعودی بلند مدت است.
معامله گران از اندیکاتور MACD برای شناسایی تغییرات در جهت یا شدت روند قیمت استفاده می کنند.اساسا، MACD به معامله گران کمک می کند تا تشخیص دهند که چه زمانی حرکت اخیر در قیمت سهام ممکن است نشان دهنده تغییر در روند اصلی آن باشد. این می تواند به معامله گران کمک کند تا تصمیم بگیرند چه زمانی یک موقعیت را وارد کنند، به آن اضافه کنند یا از آن خارج شوند.
اندیکاتور مکدی در تحلیل تکنیکال
واگرایی بین هیستوگرام MACD و قیمت تنها چند بار در سال در هر بازاری اتفاق می افتد اما تقریبا قدرتمند ترین پیام تحلیل تکنیکال را برای ما ارسال می کند.
این واگرایی نشان دهنده یک نقطه مهم بازگشتی است و سیگنال های فوق العاده و قدرتمند
خرید و فروش و صادر می کند. این حالت (سیگنال) در هر سقف و کف مهمی اتفاق نمی افتد اما زمانی که چنین سیگنالی مشاهده کردید می توان گفت که احتمالا یک بازگشت مهم در حال اتفاق افتادن است.
۱. زمانی که قیمت در طی یک روند صعودی به سقف های بالاتری می رسد اما هیستوگرام MACD یک سقف پائین تر از سقف قبلی اش شکل می دهد یک واگرایی نزولی ایجاد می شود یک سقف پائین تر در هیستوگرام MACD نشان می دهد که با وجودی که قیمت به یک سقف جدید دست یافته است گاوها از درون ضعیف شده اند.
۲. زمانی که ناگهان انرژی گاوها کم می شود و علاقه مندی خود را به حفظ روند فعلی از دست می دهند خرس ها آماده به دست گرفتن کنترل بازار هستند. واگرایی نزولی بین هیستوگرام MACD و نمودار قیمت بیانگر ضعف و سستی در سقف های بازار است. در زمانی که بیشتر معاملهگران در انتظار عبور قیمت از آخرین سقف و ایجاد یک سقف جدید هستند این سیگنال فروش صادر می شود.
۳. زمانی که هیستوگرام MACD در دومین سقف پائینتری که تشکیل میدهد کاهش را شروع میکند و در همان حال قیمت به یک سقف جدید دست می یابد وارد یک معامله فروش شوید و حد ضرر را بالای آخرین سقف قرار دهید. مادامیکه قیمت با کاهش خود به کف های جدید میرسد و هیستوگرام MACD با کاهش رو به رو میشود تائیدی بر روند نزولی است.
اگر قیمت با کاهش خود یک کف پائینتر بسازد ولی هیستوگرام MACD کفهای بالاتری ایجاد کند یک واگرایی صعودی پدید میآید که نشان میدهد با اینکه قیمت در حال کاهش است خرسها ضعیفتر از چیزی هستند که به نظر میرسند و گاوها آماده به دست گرفتن کنترل بازار هستند. واگرایی صعودی بین هیستوگرام MACD و نمودار قیمت یک ناحیه مستحکم در کف بازار را به ما نشان میدهد. در زمانی که اکثر معاملهگران از نزول بیشتر قیمت برای ساختن یک کف جدید بیمناک هستند این سیگنال خرید صادر میشود.
۴. زمانیکه قیمت یک کف پایینتر ایجاد میکند و هیستوگرام MACD یک کف بالاتر ایجاد میکند بخرید. حد ضرر را زیر آخرین کف قبلی قرار دهید.
آیا MACD یک اندیکاتور پیشرو است یا تاخیری؟
MACD یک شاخص تاخیری است. از این گذشته، تمام داده های مورد استفاده در MACD بر اساس عملکرد گذشته قیمت سهام است.
از آنجایی که بر اساس دادههای گذشته است، لزوماً باید از قیمت آن عقب بماند. با این حال، برخی از معامله گران از هیستوگرام MACD برای پیش بینی زمان وقوع تغییر در روند استفاده می کنند. برای این معاملهگران، این جنبه از MACD ممکن است به عنوان شاخص اصلی تغییرات روند آینده در نظر گرفته شود.
فیبوناچی و اندیکاتور مکدی در تحلیل تکنیکال
اگر با تحلیل تکنیکال آشنایی داشته باشید، حتما نام ابزار فیبوناچی و اندیکاتور مکدی – Indicator MACD به گوش شما رسیده است. ابزار فیبوناچی در تحلیل تکنیکال از خطوطی تشکیل شده. که با استفاده از نسبت طلایی اعداد سطوح حمایت مقاومت احتمالی را پیش بینی میکند. از طرفی اندیکاتور مکدی را برای تشخیص دقیقتر ابتدا و انتهای موج احتمالی بکار میبندیم.
در این مقاله مطالبی را گرداوری کردیم. که میتواند در پیدا کردن سطوح حمایت مقاومت معتبرتر به شما دیدگاه بهتری بدهد. هدف ما در کالج تی بورس آموزش صفر تا صد بورس است. بالا بردن سطح آگاهی شما در رابطه با تحلیل بنیادی، تحلیل تکنیکال، مدیریت سرمایه، رفتارشناسی سهام، روانشناسی بازار سرمایه و بورس با بیان ساده تر میباشد.
فیبوناچی و اندیکاتور مکدی – MACD
ﻧﻈﺮﯾﻪ ﻓﯿﺒﻮﻧﺎﭼﯽ (Fibonacci Theory ) و اندیکاتور مکدی ( Indicator MACD)
ﻟﺌﻮﻧﺎردو فیبوناچی داﻧﺸﻤﻨﺪ و رﯾﺎﺿﯽدان ﻣﺸﮭﻮر اﯾﺘﺎﻟﯿﺎﯾﯽ اﺳﺖ. او از ﻗﺮن ۲۱ ﻣﯿﻼدی فعالیتهای ﮔﺴﺘﺮدهای در زﻣﯿﻨﻪ رﯾﺎﺿﯿﺎت ﮐﺎرﺑﺮدی داشته اﺳﺖ. بطور ﻣﺜﺎل ﯾﮑﯽ از مهمترین کارهای فیبوناچی، ﻣﻌﺮﻓﯽ ﺳﯿﺴﺘﻢ اﻋﺪاد اﻋﺸﺎری ﺑﻪ ﺟﺎی ﺳﯿﺴﺘﻢ اﻋﺪاد روﻣﯽ ﺑﻮده اﺳﺖ. اﻣﺎ ﻣﮭﻤﺘﺮﯾﻦ دﻟﯿﻠﯽ ﮐﻪ اﻣﺮوزه فیبوناچی را میشناسیم. ﺑﻪ ﺳﺒﺐ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪای از اﻋﺪاد اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻨﺎم ﺳﺮی فیبوناچی ﯾﺎ دﻧﺒﺎﻟﻪ فیبوناچی ﻣﺸﮭﻮر هستند.
ﺳﺮی فیبوناچی اھﻤﯿﺖ وﯾﮋهای در ﺑﺴﯿﺎری از ﻋﻠﻮم ﻣﺨﺘﻠﻒ ﭘﯿﺪا ﮐﺮده اﺳﺖ.
در ﻋﺮﺻﻪھﺎی مختلف ھﻤﭽﻮن ﻋﻠﻢ اﻗﺘﺼﺎد، ﻧﺠﻮم، زﯾﺴﺖ ﺷﻨﺎﺳﯽ، ھﻮاﺷﻨﺎﺳﯽ، ژﻧﺘﯿﮏ، ﮐﺸﺎورزی استفاده شده. امروزه در تحلیل تکنیکال، ترکیب با اندیکاتور مکدی MACD و دیگر اندیکاتورهای علم تحلیل تکنیکال و ﺣﺘﯽ ھﻨﺮ و ﻧﻘﺎﺷﯽ ﺑﻪ ﮐﺮرات ﻣﻮرد اﺳﺘﻔﺎده ﻗﺮار میگیرد.
ﻣﺪﺗﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺳﺮی فیبوناچی در ﻋﺮﺻﻪ تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) و ﺗﺤﻠﯿﻞ ﺑﺎزار ﻧﯿﺰ ﺟﺎی ﺧﻮدش را ﺑﺎز ﮐﺮده اﺳﺖ. اﻣﺮوزه اﮐﺜﺮ ﺗﺤﻠﯿﻠﮕﺮان ﺗﮑﻨﯿﮑﺎل از ﻧﻈﺮﯾﻪ فیبوناچی ﺑﻌﻨﻮان ﯾﮑﯽ از ابزارهای تحلیل تکنیکال استفاده میکنند. و ترکیب با سایر اندیکاتورها مثل مکدی ﮐﻪ ﻣﺎھﯿﺖ و ﭘﺸﺖ ﭘﺮده رﻓﺘﺎر ﻗﯿﻤﺖ را ﺑﺨﻮﺑﯽ ﺗﻮﺻﯿﻒ میکند ﻧﺎم میبرند. در اداﻣﻪ ﺑﻪ ﻣﻌﺮﻓﯽ فیبوناچی و استفاده از اندیکاتور مکدی در ارﺗﺒﺎط ﺑﺎ ﺗﺤﻠﯿﻞ ﺗﮑﻨﯿﮑﺎل ﻣﯽﭘﺮدازﯾﻢ.
دنباله فیبوناچی (Fibonacci) و اندیکاتور مکدی (Indicator MACD)
دﻧﺒﺎﻟﻪ فیبوناچی ﯾﺎ ﺳﺮی فیبوناچی ﺑﻪ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪای از اﻋﺪاد میگویند ﮐﻪ ﺟﻤﻊ ھﺮ دو ﻋﺪد ﺑﺮاﺑﺮ ﺑﺎ ﻋﺪد ﺳﻮم میشود. ﺑﻪ ﻋﺒﺎرت دﯾﮕﺮ ھﺮﯾﮏ از اﻋﺪاد دﻧﺒﺎﻟﻪ فیبوناچی از ﻣﺠﻤﻮع دو ﻋﺪد ﻗﺒﻞ از ﺧﻮدش ﺑﺪﺳﺖ میآید. ﯾﮑﯽ از ویژگیهای ﻣﮭﻢ اﻋﺪاد فیبوناچی اﯾﻦ اﺳﺖ ﮐﻪ اﮔﺮ ھﺮ دو ﻋﺪد ﻣﺘﻮاﻟﯽ از اﯾﻦ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ را ﺑﺮ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﺗﻘﺴﯿﻢ ﻧﻤﺎﯾﯿﻢ. ﺣﺎﺻﻞ ﻗﺴﻤﺖ ﻋﺪدی ﻧﺰدﯾﮏ ﺑﻪ ۱٫۶۱۸ ﺧﻮاھﺪ ﺷﺪ. ھﺮﭼﻘﺪر دو ﻋﺪد ﻣﺬﮐﻮر ﺑﺰرﮔﺘﺮ اﻧﺘﺨﺎب شوند ﻧﺘﯿﺠﻪ ﻧﯿﺰ دﻗﺖ ﺑﯿﺸﺘﺮی ﺧﻮاھﺪ داﺷﺖ.
همانطور که میدانید ﻧﺎم اندیکاتور مکدی ( MACD ) ﻣﺨﻔﻒ ﻋﺒﺎرت Moving Average Convergence/Divergence است. ﺑﻌﺒﺎرت دﯾﮕﺮ ھﻤﮕﺮاﯾﯽ و واﮔﺮاﯾﯽ ﻣﯿﺎﻧﮕﯿﻦھﺎی ﻣﺘﺤﺮک اﺳﺖ. اندیکاتور مکدی ﻧﺨﺴﺘﯿﻦ ﺑﺎر ﺗﻮﺳﻂ آﻗﺎی دﮐﺘﺮ ﺑﯿﻞ وﯾﻠﯿﺎﻣﺰ از ﻣﺸﮭﻮرﺗﺮﯾﻦ ﺗﺤﻠﯿﮕﺮان ﻣﻌﺎﺻﺮ اﺑﺪاع ﺷﺪه اﺳﺖ.
تعریف فیبوناچی و اندیکاتور مکدی (Indicator MACD):
ﻓﻠﺴﻔﻪ طﺮاﺣﯽ اندیکاتور مکدی در تحلیل تکنیکال ﺑﻪ ﺳﯿﺴﺘمهای ﻣﻌﺎﻣﻼﺗﯽ ﺷﺎﻣﻞ دو ﻣﯿﺎﻧﮕﯿﻦ متحرک با دورههای بلند مدت و کوتاه مدت مربوط میشود. با استفاده از ﻓﺎﺻﻠﻪ دو ﻣﯿﺎﻧﮕﯿﻦ ﻣﺘﺤﺮک از ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﺑﻌﻨﻮان شاخصی ﺑﺮای ﻗﺪرت ﺑﺎزار بهره میبریم. ﺑﻪ اﯾﻨﺼﻮرت ﮐﻪ ھﺮﮔﺎه میانگینهای ﻣﺘﺤﺮک در ﺣﺎل دور ﺷﺪن از ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﺑﺎﺷﻨﺪ، ﺑﻪ ﻣﻌﻨﯽ آن اﺳﺖ ﮐﻪ ﻗﺪرت ﺑﺎزار درﺣﺎل اﻓﺰاﯾﺶ اﺳﺖ. و ﯾﺎ ﺑﺮﻋﮑﺲ ھﺮﮔﺎه ﻓﺎﺻﻠﻪ میانگین ها درﺣﺎل ﮐﺎھﺶ ﺑﺎﺷﺪ، ﺑﻪ ﻣﻌﻨﯽ آن اﺳﺖ ﮐﻪ ﻗﺪرت ﺑﺎزار رو ﺑﻪ اﻓﻮل ﺧﻮاھﺪ ﺑﻮد.
بنابراین میتوان میزان واگرایی یا همگرایی این دو میانگین متحرک در اندیکاتور مکدی را نسبت به یکدیگر معیاری برای تشخیص میزان قدرت روند جاری در نظر گرفت.
اندیکاتور ﻣﮑﺪی ﯾﺎ (Indicator MACD) ﺑﺼﻮرت ﯾﮏ نمودار میلهای (histogram) در زﯾﺮ ﻧﻤﻮدار ﻗﯿﻤﺖ ﺗﺮﺳﯿﻢ میگردد.
ﺑﺎﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ اﯾﻨﮑﻪ طﻮل ھﺮ ﯾﮏ از ﻣﯿﻠﻪھﺎی اندیکاتور ﻣﮑﺪی در تحلیل تکنیکال درواﻗﻊ ﻧﺸﺎﻧﮕﺮ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺑﯿﻦ دو ﻣﯿﺎﻧﮕﯿﻦ ﻣﺘﺤﺮک از ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ اﺳﺖ. ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ اﻧﺘﻈﺎر دارﯾﻢ ﮐﻪ ﻧﻘﺎط ﺻﻔﺮ اندیکاتور مکدی ﻣﺘﻨﺎظﺮ ﺑﺎ ﻧﻘﺎط ﺗﻼﻗﯽ دو ﻣﯿﺎﻧﮕﯿﻦ ﻣﺘﺤﺮک ﺑﺎ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﺑﺎﺷﻨﺪ. ھﻤﭽﻨﯿﻦ قلهها و درههای اندیکاتور مکدی طﺒﯿﻌﺘﺎ ﻧﻘﺎطﯽ را ﻧﻤﺎﯾﺶ میدهند. ﮐﻪ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺑﯿﻦ دو ﻣﯿﺎﻧﮕﯿﻦ ﻣﺘﺤﺮک درآﻧﺠﺎ ﺑﻪ ﺑﯿﺸﺘﺮﯾﻦ ﻣﻘﺪار ﺧﻮد رﺳﯿﺪه ﺑﺎﺷﺪ.
در تحلیل تکنیکال ﻋﻼﻣﺖ ﺟﺒﺮی اندیکاتور مکدی ﻧﯿﺰ ﺟﮭﺖ روﻧﺪ ﺑﺎزار را ﺗﻌﯿﯿﻦ ﺧﻮاھﺪ ﻧﻤﻮد. ﺑﻪ اﯾﻨﺼﻮرت ﮐﻪ ھﺮﮔﺎه ﻋﻼﻣﺖ ﺟﺒﺮی اندیکاتور مکدی ﻣﺜﺒﺖ ﺑﺎﺷﺪ. ﺑﻪ ﻣﻌﻨﯽ آن اﺳﺖ ﮐﻪ روﻧﺪ ﺻﻌﻮدی ﺑﻮده. ﯾﺎ ھﺮﮔﺎه ﻋﻼﻣﺖ ﺟﺒﺮی اندیکاتور مکدی ﻣﻨﻔﯽ ﺑﺎﺷﺪ. ﺑﻪ ﻣﻌﻨﯽ آن اﺳﺖ ﮐﻪ روﻧﺪ ﻧﺰوﻟﯽ اﺳﺖ.
ﮐﺎرﺑﺮد فیبوناچی (Fibonacci) و اندیکاتور مکدی (Indicator MACD) در ﺑﺎزار بورس :
ﻓﺮض ﮐﻨﯿﺪ ﻗﯿﻤﺖ در ﯾﮏ روﻧﺪ ﺻﻌﻮدی از ﻧﻘﻄﻪ A به نقطه B رﻓﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ. ﺳﭙﺲ ﺷﺮوع ﺑﻪ اﺳﺘﺮاﺣﺖ ﻧﻤﻮده و ﺗﺎ ﻧﻘﻄﻪ C نزول کند. ﺳﭙﺲ ﺟﮭﺶ ﺻﻌﻮدی ﺑﻌﺪی ﺧﻮد را آﻏﺎز ﻧﻤﻮده و ﺗﺎ ﻧﻘﻄﻪ D صعود نماید.
ﺳﻮال اول اﯾﻦ اﺳﺖ ﮐﻪ آﯾﺎ در ﺻﻮرت داﺷﺘﻦ ﻧﻘﺎط A و B میتوانیم ﻧﻘﻄﻪ ﭘﺎﯾﺎن اﺣﺘﻤﺎﻟﯽ ﻓﺎز اﺻﻼﺣﯽ BC را پیش بینی کنیم؟. ﯾﻌﻨﯽ اﮔﺮ در اواﯾﻞ موج BC ﻗﺮار داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﻢ آﯾﺎ میتوانیم ﻣﻮﻗﻌﯿﺖ اﺣﺘﻤﺎﻟﯽ ﻧﻘﻄﻪ C را ﭘﯿﺶ ﺑﯿﻨﯽ ﮐﻨﯿﻢ؟
ھﻤﭽﻨﯿﻦ ﺳﻮال دوم اﯾﻦ اﺳﺖ ﮐﻪ اﮔﺮ ﻧﻘﺎط A و B و C را داشته باشیم. ﯾﻌﻨﯽ اﮔﺮ در اواﯾﻞ ﻣﻮج CD قرار داشته باشیم. آیا راهی وﺟﻮد دارد ﮐﻪ ﺑﺘﻮاﻧﯿﻢ ﻧﻘﻄﻪ ﭘﺎﯾﺎن اﺣﺘﻤﺎﻟﯽ ﻣﻮج CD را پیش بینی کنیم؟
ﭘﺎﺳﺦ ھﺮدو ﺳﻮال ﻓﻮق ﻣﺜﺒﺖ اﺳﺖ. ﺗﺤﻠﯿﻠﮕﺮان ﺗﮑﻨﯿﮑﺎل ﻣﻌﺘﻘﺪﻧﺪ ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از اﺑﺰاری ﺑﻨﺎم اﺑﺰار فیبوناچی و کمک گرفتن از اندیکاتوری مانند اندیکاتور مکدی میتوان ﻧﻘﺎط ﻓﻮق را ﺑﺎ ﺗﻘﺮﯾﺐ ﻧﺴﺒﺘﺎ ﺧﻮﺑﯽ ﭘﯿﺶﺑﯿﻨﯽ ﻧﻤود.
معرفی این ابزارها
اﺑﺰار ﻓﯿﺒﻮﻧﺎﭼﯽ ﮐﻪ اﻣﺮوز ﻣﻮرد اﺳﺘﻔﺎده ﻋﻤﻮم ﺗﺤﻠﯿﻠﮕﺮان تکنیکال ﻗﺮار میگیرد ﺷﺎﻣﻞ ﺳﻄﻮح زﯾﺮ است.
سطوح استاندارد ابزار فیبوناچی
۰٫۰ , ۲۳٫۶ , ۳۸٫۲ , ۵۰٫۰ , ۶۱٫۸ , ۷۶٫۴ , ۱۰۰ , ۱۳۱٫۸ , ۱۶۱٫۸ , ۲۰۰ , ۲۶۱٫۸ , ۴۲۳٫۶ …
ﺳﻄﻮح فیبوناچی ﺑﺮﺣﺴﺐ درﺻﺪ ﺑﯿﺎن میشوند. ﻧﺤﻮه ﻗﺮار دادن سطوح فیبوناچی به این صورت است که نقاط صفر درصد و ۱۰۰ درصد را ﺑﺮ روی دو اﻧﺘﮭﺎی ﻣﻮج AB ﻗﺮار میگیرد. ﺳﭙﺲ ھﺮﯾﮏ از ﺳﺎﯾﺮ ﺳﻄﻮح ﻓﯿﺒﻮﻧﺎﭼﯽ میتوان ﺑﻪ ﺗﺮﺗﯿﺐ اﻧﺘﮭﺎی ﻣﻮج اﺻﻼﺣﯽ BC و ﯾﺎ اﻧﺘﮭﺎی ﺟﮭﺶ ﺛﺎﻧﻮﯾﻪ ﻗﯿﻤﺖ CD را ﭘﯿﺶ ﺑﯿﻨﯽ ﻧﻤﺎﯾﺪ. درواﻗﻊ ھﺮﯾﮏ از ﺳﻄﻮح ﻓﯿﺒﻮﻧﺎﭼﯽ ﻧﻘﺶ ﯾﮏ ﺳﻄﺢ ﺣﻤﺎﯾﺖ ﻣﻘﺎوﻣﺖ را اﯾﻔﺎ میکند. ﻣﺠﺎورت ﻗﯿﻤﺖ ﺑﻪ ھﺮﯾﮏ از اﯾﻦ ﺳﻄﻮح ﻣﻤﮑﻦ اﺳﺖ ﻣﻮﺟﺐ ﺗﻮﻗﻒ ﻗﯿﻤﺖ شود. ﺣﺘﯽ این امکان وجود دارد باعث ﻣﻌﮑﻮس ﺷﺪن ﺟﮭﺖ ﺣﺮﮐﺖ آن شود.
ﺑﻪ آن دﺳﺘﻪ از ﺳﻄﻮح فیبوناچی ﮐﻪ ﺑﯿﻦ ۰% تا ۱۰۰% ﻗﺮار دارﻧﺪ سطوح اصلاحی فیبوناچی ( Fibonacci Retracement ) گفته میشود.
کاربرد این سطوح فیبوناچی در جهت پیش بینی پایان موج اصلاحی BC میباشد. ﺑﻪ ﺳﻄﻮﺣﯽ ﮐﻪ ﺑﺎﻻﺗﺮ از ۱۰۰% قرار گرفتهاند، سطوح بسط یافته فیبوناچی (Fibonacci Extension) میگویند. این سطوح فیبوناچی جهت پیش بینی جهش ثانویه قیمت، یعنی انتهای موج CD را مشخص خواهد نمود.
فیبوناچی (Fibonacci) و اندیکاتور مکدی (Indicator MACD) :
ﻣﻌﻤﻮﻻ در تحلیل تکنیکال ﯾﮑﯽ از ﻣﮭﻤﺘﺮﯾﻦ ﻣﺸﮑﻼت ﻧﻮآﻣﻮزان ﺑﻪ ھﻨﮕﺎم اﺳﺘﻔﺎده از اﺑﺰار فیبوناچی اﯾﻦ اﺳﺖ ﮐﻪ نمیدانند دو اﻧﺘﮭﺎی اﯾﻦ اﺑﺰار را دﻗﯿﻘﺎ ﺑﺮ روی ﮐﺪام دو ﻧﻘﻄﻪ واﻗﻊ ﺑﺮ روی ﻧﻤﻮدار ﻗﺮار دهند. ﭘﺎﺳﺦ اﯾﻦ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ دو اﻧﺘﮭﺎی اﺑﺰار فیبوناچی را ﺑﺮ روی دو ﺳﺮ ﯾﮑﯽ از اﻣﻮاج اﺻﻠﯽ ﺑﺎزار ﻗﺮار ﺑگیرد.
اﻣﺎ ﻣﻤﮑﻦ اﺳﺖ ﭼﺸﻤﺎن ﯾﮏ ﻧﻮآﻣﻮز ھﻨﻮز ﻋﺎدت ﺑﻪ ﭘﯿﺪا ﮐﺮدن اﻣﻮاج اﺻﻠﯽ و ﺑه ﻮﯾﮋه انواع واگرایی مکدی ﺗﻔﮑﯿﮏ آنها از اﻣﻮاج ﻓﺮﻋﯽ ﻧﮑﺮده ﺑﺎﺷﺪ. در اﯾﻦ ﺻﻮرت میتوانند از اندیکاتور مکدی و ﻋﻼﻣﺖ ﺟﺒﺮی آن ﮐﻤﮏ ﺑﮕﯿﺮﯾﺪ.
در ﺗﺼﻮﯾﺮ ﻓﻮق ﺳﻌﯽ ﮐﺮدهاﯾﻢ ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﻋﻼﻣﺖ ﺟﺒﺮی اندیکاتور مکدی در تحلیل تکنیکال، ﻗﻠﻪھﺎ و درهھﺎی اﺻﻠﯽ در ﻧﻤﻮدار را ﺗﺸﺨﯿﺺ دهیم. در نتیجه ﻣﺴﯿﺮ اﺻﻠﯽ ﻗﯿﻤﺖ را رﺳﻢ ﮐﻨﯿﻢ. ﺑﺮای ﺗﺸﺨﯿﺺ ﻗﻠﻪھﺎ و درهھﺎی اﺻﻠﯽ از ﻗﺎﻋﺪه زﯾﺮ اﺳﺘﻔﺎده میکنیم.
ﻗﺎﻋﺪه ﺗﺸﺨﯿﺺ ﻗﻠﻪھﺎ و درهھﺎی اﺻﻠﯽ در ﯾﮏ ﻧﻤﻮدار ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﻋﻼﻣﺖ ﺟﺒﺮی اندیکاتور مکدی است.
در ناحیهای که علامت جبری اندیکاتور مکدی مثبت است، بالاترین قله در واقع یک قلههای اصلی میباشد. به همین ترتیب در ناحیهای که علامت جبری اندیکاتور مکدی منفی است، پایین ترین دره معادل با یک دره اصلی خواهد بود.
در تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) با ترکیب فیبوناچی و اندیکاتور مکدی میتوانیم ﻗﻠﻪھﺎ و درهھﺎی اﺻﻠﯽ در ﯾﮏ ﻧﻤﻮدار را ﺑﻪ ﺳﺎدﮔﯽ ﺗﺸﺨﯿﺺ دھﯿﻢ. ﻗﻠﻪھﺎ و درههای اﺻﻠﯽ را قله دره ماژور نیز مینامند. ھﺮﯾﮏ از اﯾﻦ ﻗﻠﻪھﺎ و درهھﺎ درواﻗﻊ ﯾﮑﯽ از اﻣﻮاج اﺻﻠﯽ ﺑﺎزار را ﻧﺸﺎن میدهند. ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ ﺑﺎ اﺗﺼﺎل آنها ﺑﻪ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ میتوانیم ﻣﺴﯿﺮ اﺻﻠﯽ ﻗﯿﻤﺖ را ﻧﯿﺰ ﺗﺮﺳﯿﻢ ﻧﻤﺎﯾﯿﻢ.
ﺣﺎل اﮔﺮ اﺑﺰار فیبوناچی را ﺑﺮ روی ھﺮ ﻗﻠﻪ و دره ﻣﺘﻮاﻟﯽ ﻗﺮار دھﯿﻢ. میتوانیم ﻣﺸﺎھﺪه ﮐﻨﯿﻢ. ﮐﻪ ﺑﯿﻦ ھﺮﯾﮏ از اﻣﻮاج اﺻﻠﯽ ﺑﺎزار ﺑﺎ اﻣﻮاج ﻗﺒﻞ و ﺑﻌﺪ از ﺧﻮدش ﻣﻌﻤﻮﻻ ﯾﮑﯽ از ﻧﺴﺒﺖھﺎی فیبوناچی ﺑﺮﻗﺮار است.
نتیجهگیری
ابزار فیبوناچی در تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) با استفاده از نسبت طلایی ۱٫۶۱۸ که در تمام سطوح فیبوناچی برقرار است. به کمک اندیکاتور مکدی میتوانند برای شناسایی سقف و کف نمودارهای قیمت، ابتدا و انتهای موجها و پیش بینی نقاط ورود و خروج از سهم همانند دیگر ابزارهای تکنیکال مورد استفاده تحلیل گران بازار قرار بگیرد.
در نهایت این موضوع بر همگان روشن است که در تحلیل تکنیکال این ابزارها نمیتوانند به تنهایی و بطور حتم ورود یا خروج دقیق سهم را مشخص کنند. این شما هستید که باید روش منحصر به فردی برای خود در معاملات پیدا کنید. کالج تی بورس با آموزش بورس و بالا بردن سطح آگاهی شما در رابطه با آموزش تحلیل بنیادی، آموزش تحلیل تکنیکال، مدیریت سرمایه، رفتارشناسی سهام و روانشناسی بازار سرمایه و بورس با بیان ساده برای درک راحت همگان این هدف را دنبال میکند. تا همه به استقلال مالی و هوش مالی در سرمایه گذاری های خود برسند.
آشنایی با اندیکاتور مکدی (MACD)
MACD مخفف کلمات Moving-Average Convergence/Divergence به معنی همگرایی و واگرایی میانگین متحرک می باشد که مکدی تلفظ می شود. مکدی از اختلاف بین یک میانگین متحرک کوچک و یک میانگین متحرک بزرگتر که مربوط به قیمت یک دارایی است، بدست می آید. اندیکاتور مکدی از دو خط تشکیل شده است، خط مکدی و خط سیگنال.
- خط مکدی: اختلاف بین دو میانگین نمایی که معمولا برای دوره های 12 و 26 روزه محاسبه می شود.
- خط سیگنال: یک میانگین نمایی است که معمولا در دوره 9 روزه محاسبه می شود.
این اندیکاتور حول عدد صفر حرکت می کند و حد بالا و پایینی برای نوسان ندارد. در اندیکاتور مکدی بجای اینکه از محدوده اشباع خرید و اشباع فروش استفاده شود سطوح جاری مکدی با سطوح تاریخی آن توسط تحلیلگر مقایسه می شود. بدین صورت زمانیکه قیمت خارج از محدوده احساسی بازار قرار دارد مشخص می گردد.
اندیکاتور مکدی در تحلیل تکنیکال به سه طریق مورد استفاده قرار می گیرد. اول زمانیکه خط سیگنال، خط مکدی را قطع می کند همانند اندیکاتورهای میانگین متحرک و استوکستیک نشانه ای از تغییر روند است. بدین صورت زمانیکه خط مکدی خط سیگنال را از پایین به بالا قطع می کند شروع یک روند صعودی را نشان می دهد و بر عکس وقتی خط مکدی خط سیگنال را از بالا به پایین انواع واگرایی مکدی قطع کند نشان از نزول قیمتها می باشد. دوم زمانیکه سطح مکدی خارج از محدوده تاریخی آن است. سوم اینکه خطوط روند می توانند بر روی خود مکدی توسط تحلیلگر رسم شوند. بدین صورت زمانیکه روند مکدی و روند قیمت در یک جهت باشند همگرایی و در صورتیکه روند نمودار و قیمت مخالف یکدیگر حرکت می کنند واگرایی رخ داده است.
در شکل زیر نمودار قیمت سهام یک شرکت را در تایم فریم روزانه مشاهده می کنید که در زیر آن اندیکاتور مکدی برای ماه های مارچ تا اکتبر محاسبه و رسم شده است. توجه داشته باشید که چگونه در ماه می، همگرایی نمودار قیمت و مکدی نشان از پایان دوره نزولی می هد. همچنین این تغییر روند از طریق تقاطع خط مکدی و خط سیگنال تایید شده است. سیگنال صعودی دیگر در ماه سپتامبر با تغییر روند همزمان اندیکاتور و قیمت(همگرایی) و همچنین تقاطع خط سیگنال و خط مکدی صادر انواع واگرایی مکدی شده است.
اگر این مطلب براتون مفید بود امتیاز بدین!
برای امتیاز روی ستاره ها کلیک کنید
امتیاز 4.7 / 5. تعداد آرا 3
شما اولین نفری هستید که به این پست امتیاز میدین!
تاییدیه کار (Proof of Work) در بلاکچین چیست؟
نقش فراهم کننده نقد شوندگی (Liquidity Provider) در بازار فارکس
ساسان پرهون
کارشناسی حسابداری- دارای گواهینامه های حرفه ای سازمان بورس- پنج سال سابقه فعالیت در کارگزاری بورس با سمت معامله گر کالا و اوراق بهادار
دیدگاه شما