نحوه محاسبه ارزش مفهومی


مدل تنزیل سود سهام خود شامل ۳ مدل متفاوت است که تفاوت آن‌ها در نرخ رشد سود است. درصورتی‌که سود پرداختی یک شرکت همیشه ثابت باشد، نرخ رشد برابر با صفر خواهد بود. اگر سود پرداختی همواره به مقدار ثابتی افزایش پیدا کند، نرخ رشد مقدار ثابت غیر صفر خواهد داشت و درصورتی‌که افزایش سود پرداختی با نرخ ثابتی صورت نگیرد، نرخ رشد فوق‌العاده خواهیم داشت. در مدل ارزشیابی سهام با فرض رشد در سال‌های آتی، فرض بر این است که کمتر شرکتی وجود دارد که سود هر سهم آن برای همیشه ثابت باشد زیرا اکثر شرکت‌ها به دلیل توسعه‌ی امکانات تولیدی و یا افزایش قیمت محصولات، دارای نرخ رشد مثبت هستند.

چگونگی محاسبه ارزش مالی یک کسب و کار

محاسبه ارزش مالی کسب و کار

روزانه صدها کسب و کار جدید در سراسر جهان شروع به کار می کنند و هر کدام از آن ها شانس این را دارند که از یک کسب و کار محلی و رده پایین به یک کسب و کار رده بالا و جهانی تبدیل شوند. اما چیزی که در دنیای کسب و کار و تجارت اهمیت دارد این است که ارزش مالی این کسب و کارها چقدر است؟ در ادامه با محاسبه ارزش مالی کسب و کار و مزایای آن آشنا خواهید شد.

در زمینه های حسابرسی و حسابداری کاهش بهای یک کسب و کار این طور محاسبه می شود که دارایی های خالص شرکت در نظر گرفته می شود. تا زمانی که این رقم به صفر نرسیده است می توان ارزش مالی آن را محاسبه کرد. اما رسیدن دارایی های کسب و کار به عدد صفر یعنی اعلام ورشکستگی!

نحوه محاسبه ارزش مالی کسب و کار

سوالی که اغلب به وجود می آید است که چگونه می توان یک کسب و کار را از نظر ارزش مالی محاسبه کرد. برای انجام این کار ۳ روش معمول وجود دارد:

  1. روش خط مستقیم
  2. روش واحد تولید
  3. روش تعادل کاهش دو برابری

برای محاسبه کاهش بهای یک کسب و کار کوچک، ۳ ورودی اصلی لازم است:

عمر مفید_ این دوره زمانی، دوره ای است که سازمان در نظر دارد دارایی ثابت تولید کند. فراتر از عمر مفید نیز دارایی های ثابتی است که برای هزینه های جانبی کسب و کار در نظر گرفته می شوند.

بهای بازیابی_ بعد از عمر مفید دارایی ثابت، کسب و کار ممکن است تنها مقدار معینی فروش داشته باشد، به این میزان و مقدار، بهای ارزیابی گفته می شود.

هزینه های مفید: این هزینه ها شامل هزینه‌هایی می شود که گردش مالی کاملا مشخص بوده و در واقع پول سودمند خرج شده است. مانند پرداخت مالیات، پرداخت هزینه های حمل و نقل و سایر هزینه های رفاهی.

اما اکنون اجازه دهید نگاهی به راه های محاسبه ارزش مالی کسب و کار بیاندازیم.

انواع راه های محاسبه ارزش مالی کسب و کار

۱) روش خط مستقیم

این روش، ساده ترین روش برای همه است. این مورد شامل نرخ کاهش بها سالانه و عمر مفید دارایی است. برای محاسبه روش خط مستقیم از فرمول زیر استفاده می شود.

هزینه کاهش بها سالیانه = (هزینه دارایی – ارزش باقی مانده) / عمر مفید دارایی

۲) روش واحد تولید

برخلاف روش خط مستقیم، این روش دو مرحله دارد. در این جا نرخ هزینه های برابر برای هر واحد تولید در نظر گرفته می شود. این تخصیص، روش را برای محاسبه خط تولید ها مفید کرده است. از این رو محاسبه بر اساس توان خروجی به جای تعداد سال ها است.

مراحل عبارتند از:

مرحله ۱: محاسبه هر واحد کاهش بها

هر واحد کاهش بها = (هزینه دارایی – ارزش باقی مانده) / عمر مفید دارایی

مرحله ۲: محاسبه کل کاهش بها واحد های تولید واقعی:

کل هزینه های کاهش بها = ارزش خالص واحد * واحدهای تولید شده

۳) روش کاهش دوبرابری

این روش یکی از دو روش رایجی است که شرکت ها از آن برای محاسبه هزینه های دارایی ثابت استفاده می کنند. این روش یک روش سریع برای محاسبه کاهش بها کسب و کار است. همان طور که از نامش برمی آید، هر سال هزینه ها دو برابر ارزش افزوده کل دارایی ها محاسبه می شود.

ارزش خالص = ۲ * درصد مستقیم کاهش بها * فصل ارزش گذاری در ابتدای دوره محاسبه

ارزش دوره ای = هزینه دارایی – کاهش بها انباشته شده

چرا کسب و کار های کوچک به کاهش ارزش دارایی خود اهمیت می دهند؟

تا این جای مسئله ما با معانی کاهش بها و روش های محاسبه آن آشنا شده ایم. اما بیایید بیاموزیم که چرا کسب و کارهای کوچک باید افت های خود را ثبت کنند.

همان طور که می دانیم، هدف از محاسبه کاهش بها این است که دارایی های ثابت و درامد یک کسب و کار را محاسبه کنیم. به طور مستقیم هزینه های دارایی به درآمد مرتبط است. بنابراین هزینه ها معمولا به تعداد سال هایی اختصاص دارد که در آن تولید صورت گرفته است.

در طول عمر مفید دارایی ثابت، هزینه ها در ترازنامه بر اساس سود و زیان محاسبه می شود. در مقابل، این تنها یک روند تخصیص یافته به ازای هر اصل منطبق بر تکنیکی است که ارزش دارایی ثابت بازار را محدود می کند.

اگر در محاسبه های خود از کاهش بها استفاده نکنیم، پس باید تمام دارایی ها و هزینه ها را محاسبه کنیم. این عمل سبب به بار آمدن زیان های عظیم در دوره های معامله و سودآوری کاذب در دوره هایی می شود که در آمد مربوط به هزینه ها جبران نشده است. از این رو، شرکت هایی که هزینه های کاهش بهای خود را در محاسباتشان وارد نمی کنند، هزینه های پیشین و نتایج مالی متغییری را به دست خواهند آورد.

سخن نهایی

کاهش بها بخش مهمی از سوابق حسابداری یک شرکت است که به شرکت های دیگر کمک می کند سود و زیان خود را در مقابل سایر رقبا به درستی محاسبه کند. با استفاده از نرم افزار های تجاری خوب می توانید شرکت خود را از این اشتباهات مخرب دور نگهدارید.

برای مطالعه بیشتر درباره تجزیه و تحلیل فرایندهای کسب و کار اینجا کلیک کنید.

نسبت مالی ROA و ROE در تحلیل بنیادی

نسبت های مالی ROA & ROE

در ظاهر نسبت مالی ROA و ROE مشابه یکدیگرند. اما چیزی که در این دو نسبت مشترک است، این است که هر دو شاخص توانایی شرکت ها را در ایجاد سود و بازده از سرمایه گذاری ها و فعالیت‌هایش نشان می‌دهد. در این مقاله قصد داریم آنها را مفصل‌تر بررسی کنیم و به بیان تفاوت‌های آن‌ها بپردازیم.

ROE یا بازده ارزش سهام سهام داران بورس

در میان تمام نسبت‌های مالی که توانایی سودآوری و کارایی شرکت را به خوبی نشان می‌دهد، نسبت بازده دارایی هاست که بیان می‌کند مدیریت شرکت و کلا آن مجموعه تا چه حد توانسته‌اند با پولی که سرمایه گذاران بابت خرید سهام شرکت پرداختند در جهت ایجاد سود استفاده کنند و به بیانی دیگر ROE نشان می‌دهد مدیریت شرکت با چه سرعت و نرخی در حال افزایش یا کاهش ارزش شرکت است.

فرمول محاسبه نسبت ROE در تحلیل بنیادی

ارزش سهام در اختیار سهامداران/درآمد خالص سالانه = بازده دارایی

به عنوان مثال پس از بررسی اطلاعات و صورت های مالی میان‌دوره‌ای ۶ ماهه سال ۹۶ شرکت داروسازی عبیدی نشان می‌دهد ارزش سهام در اختیار سهام داران در این بازه زمانی ۱۶۹۲۷۹۰ میلیون ریال و درآمد خالص این شرکت دارویی ۳۵۱۵۲۱ میلیون ریال بوده است که با محاسبه در فرمول مذکور، نسبت ROE برابر ۲۰٫۷ می‌باشد.

اغلب تحلیل گران و سرمایه گذاران حرفه‌ای بازار حداقل ROE را که مطلوب می‌دانند ۱۵ درصد است.

roa

ROA یا بازده کل دارایی شرکت ها:

حال قصد داریم به بررسی شاخص بازده کل دارایی ها که معیاری دقیق‌تر از کارایی عملکرد مدیران است، بپردازیم. این شاخص نشان دهنده میزان سودی است که شرکت از هر واحد از دارایی هایش بوجود می‌آورد.

دارایی شرکت شامل اقلامی نظیر پول نقد، حساب‌های دریافتنی، تجهیزات و… می‌باشد.

فرمول نحوه محاسبه ROA در تحلیل بنیادی:

کل دارایی ها / درآمد خالص سالانه = بازده دارایی

بررسی نسبت های ROA و ROE شرکت داروسازی عبیدی:

به عنوان نمونه نسبت ROA برای داروسازی عبیدی اینگونه بررسی می‌کنیم. درآمد خالص شرکت در دوره ۶ ماهه ۹۶ برابر ۳۵۱۵۲۱ میلیون ریال و کل دارایی های شرکت برابر ۴۴۵۸۸۷۹ میلیون ریال میباشد.

بامحاسبه این نسبت در فرمول مذکور بازده دارایی‌های شرکت عبیدی ۷.۸ بدست آمده است که با عدد مورد تایید سرمایه‌گذاران حرفه‌ای پایین بنظر میرسد.
چرا که این دسته از سرمایه‌گذاران اغلب بر روی سهامی سرمایه‌گذاری میکنند که نسبت ROA آن بالای ۵ درصد باشد. رشد سالانه این عدد نشان دهنده بهبود عملکرد مدیران جهت ساخت سود بیشتر و استفاده بهینه تر از دارایی های خود است.

لازم به ذکر است اطلاعاتی نظیر ارزش کل دارایی ها، درآمد خالص سالانه شرکت، ارزش سهام در دست سهامداران تماما در اطلاعات و صورت‌های مالی شرکت‌ها در بخش صورت سود و زیان و ترازنامه آن موجود است. همچنین پیشنهاد می‌شود برای آموزش کامل‌تر تحلیل بنیادی، به کلاب تخصصی تی بورس نیز مراجعه کنید.

توضیحاتی پیرامون تفاوت نسبت مالی roa و roe

در این محتوا مفهوم roa و roe توضیح داده می‌شود. سپس به تفاوت roa و roe اشاره می‌گردد. در ابتدا ذکر این نکته ضروری است که تلاش همه مجموعه‌های اقتصادی کسب سود بیشتر برای سهامداران مجموعه خود می‌باشد. کسب سود بیشتر در هر مجموعه بستگی مستقیم به کم کردن هزینه‌های هر مجموعه‌ دارد. با نسبت‌های roa و roe که از نسبت‌های سودآوری مهم برای هر مجموعه است می‌توان موفقیت هر مجموعه‌ای را از منابع مختلف ارزیابی کرد.

مفهوم roa یا بازده دارایی‌ها

این نسبت از تقسیم میانگین کل دارایی‌های یک شرکت بر سود خالص آن شرکت بدست می‌آید. این نسبت هر چه بزرگتر باشد نشان می‌دهد که آن شرکت از دارایی‌های خود سود بیشتری کسب کرده است. این شاخص به نوعی نشان‌دهنده عملکرد خوب مدیریت شرکت در کسب سود می‌باشد.

مفهوم roe یا بازده حقوق صاحبان سهام

این نسبت از تقسیم حقوق صاحبان سهام یک شرکت بر سود خالص آن شرکت بدست می‌آید. هر چه این نسبت بزرگتر باشد نشان‌دهنده عملکرد خوب مدیریت شرکت در کسب بازدهی مناسب از ارزش سهام سهامداران آن شرکت می‌باشد.

تفاوت نسبت مالی roa و roe چیست؟

تفاوت نسبت مالی roa و roe در موارد زیر می‌باشد.

دامیننس بیت کوین چیست؟ معرفی مفهوم Bitcoin Dominance

دامیننس بیت کوین چیست؟

تصور بازار ارز‌های دیجیتال به شکل منظومه شمسی به درک شما از پویایی قیمت و نظم نهفته در سازوکار آن کمک خواهد کرد. بیت کوین در مرکز این سیستم قرار دارد و به طیف وسیعی از کوین‌هایی که به دور آن می‌چرخند، نیروی گرانش اعمال می‌کند. درک این مفهوم که در اصطلاح به آن «دامیننس بیت کوین» می‌گویند، بسیار مهم است. لغت دامیننس در زبان فارسی به معنای تسلط است اما منظور از دامیننس بیت کوین دقیقا چیست؟ و چگونه می‌توان از آن برای کسب سود استفاده کرد؟

دامیننس بیت کوین چیست؟

دامیننس بیت کوین یا Bitcoin Dominance به زبان ساده به معنی تسلط بیت کوین بر بازار است. در یک تعریف دقیق‌تر، معیاری برای اندازه‌گیری ارزش بازار بیت کوین نسبت به ارزش کل بازار ارز‌های دیجیتال است. این مفهوم می‌تواند به شما در درک روند قیمت بیت کوین و دیگر آلت کوین‌ ها کمک کند. بنابراین هنگامی که بیت کوین تنها ارز دیجیتال بازار بود، تسلط بیت کوین بر آن ۱۰۰ درصد بود.

نمودار دامیننس بیت کوین نسبت به کل بازار

ورود آلت کوین‌های دیگر به بازار مانند اتریوم، لایت کوین، آدا، سولانا و پولکادات به آرامی باعث کاهش قدرت دامیننس بیت کوین شد. شاید استفاده از مارکت کپ یا ارزش بازار بهترین معیار برای اندازه‌گیری دامیننس بیت کوین نباشد اما ساده‌ترین راه برای اندازه‌گیری آن است.

محاسبه دامیننس بیت کوین

برای محاسبه ارزش بازار و دامیننس بیت کوین از فرمول‌های زیر استفاده می‌شود:

ارزش بازار بیت کوین = قیمت بیت کوین * سرمایه در گردش

دامیننس بیت کوین = ارزش بازار بیت کوین / ارزش کل بازار ارز‌های دیجیتال

برای مثال فرض کنید که ارزش کل بازار ارز‌های دیجیتال ۱ تریلیون دلار و ارزش بازار بیت کوین ۴۰۰ میلیارد دلار باشد. در این شرایط دامینانس بیت کوین برابر با ۳۰ درصد خواهد بود.

درک تأثیر بیت کوین دامیننس

درک تأثیر مفهوم «تسط بیت کوین» بر ورود و خروج سرمایه به بازار ارز‌های دیجیتال بسیار مهم است. استفاده از این مفهوم همچنین به شما در پیش‌بینی روند بازار کمک می‌کند.

  • اگر دامیننس بیت کوین افزایش یابد، نشانه ورود سرمایه به بازار بیت کوین است.
  • اگر دامیننس بیت کوین کاهش یابد، نشانه از ورود سرمایه به بازار آلت کوین‌ها و استیبل کوین‌ها است.

چرا دامیننس بیت کوین اهمیت دارد؟

برای درک اهمیت دامینانس بیت کوین دوباره از مثال منظومه شمسی کریپتویی کمک می‌گیریم. درست مانند نیروی گرانش خورشید که بر حرکت سیارات تأثیر اساسی می‌گزارد، قیمت بیت کوین بر پروژه‌های درون دنیای ارز‌های دیجیتال تأثیرگذار است. قیمت جز مهمی در مفهوم دامیننس است، به این معنی که قیمت بیت کوین همبستگی زیادی با دیگر آلت کوین‌ها دارد.

البته که میزان همبستگی قیمت آلت کوین‌ها به دامینانس بیت کوین نسبی است و هیچگاه ثابت نخواهد بود. در اینجا می‌توانید نمودار Bitcoin Dominance از سال ۲۰۱۳ را مشاهده کنید. نکته قابل توجه کاهش تدریجی تسلط بیت کوین پس از ورود ریپل و اتریوم به بازار ارز‌های دیجیتال است. در دنیای ارز‌های دیجیتال به کاهش دامینانس بیت کوین و افزایش قدرت آلت کوین‌ها در بازار، فیلیپینگ (Flippening) می‌گویند.

نمودار دامیننس بیت کوین در مقایسه با اتریوم و ریپل

تغییر مفهوم تسلط یا دامیننس بسیار مهم است زیرا باعث می‌شود تا بیت کوین دیگر معیار سنجش قیمت و ارزش دیگر آلت کوین‌ها نباشد. مفهوم «فیلیپینگ» نشان دهنده ماهیت رقابتی در بازار رمز ارز‌ها است. در واقع هر آلت کوین در تلاش است تا تسلط خود را بر بازار افزایش دهد. برای مثال اتریوم با تغییر الگوریتم اجماع خود از اثبات کار (PoW) به اثبات سهام (PoS) – به روزرسانی اتریوم ۲ – تلاش می‌کند تا تسلط بیت کوین را در بازار کاهش دهد.

دامیننس واقعی بیت کوین چیست؟

شاخص «دامینانس واقعی بیت کوین» یا The Real Bitcoin Dominance تنها سهم بازار بیت کوین را در بین کوین‌هایی که از الگوریتم اثبات کار استفاده می‌کنند، محاسبه می‌کند. در حقیقت این شاخص، تأثیر همه استیبل کوین‌ها، عرضه اولیه کوین‌ها (ICO) و سایر پروژه‌های متمرکز را حذف می‌کند. تسلط واقعی بیت کوین در محاسبات خود تنها این کوین‌ها را در نظر می‌گیرد:

  • بیت کوین (BTC)
  • لایت کوین (LTC)
  • اتریوم (ETH)
  • بیت کوین اس وی (BVS)
  • بیت کوین کش (BCH)
  • مونرو (XMR)
  • دش (DASH)
  • زی کش (ZEC)
  • بیت کوین گلد (BTG)
  • اتریوم کلاسیک (ETC)
  • دوج کوین (DOGE)
  • دیکرد (DCR)

فرمول محاسبه «شاخص واقعی بیت کوین» به شکل زیر است:

ارزش بازار بیت کوین / ارزش بازار بیت کوین + ارزش بازار کوین‌های لیست بالا

طرفداران بیت کوین معتقدند که تنها یک سیاره در منظومه شمسی کریپتویی وجود دارد و دیگر آلت کوین‌ها در نهایت بیت کوین کنار گذاشته خواهند شد. طرفداران اتریوم و دیگر آلت کوین‌های اکوسیستم ارز‌ها دیجیتال نیز نظری مشابه دارند. مهمترین استدلال طرفداران بیت کوین، غیر متمرکز بودن آن و استفاده از الگوریتم اثبات کار است.

آلت‌کوین‌ها منتظر حرکت بعدی بیت کوین هستند.

به همین دلیل آن‌ها باور دارند که «بیت کوین دامیننس» نشان دهنده تغییر تأثیر بیت کوین بر کل بازار ارز‌های دیجیتال است. تأثیرات زیست محیطی الگوریتم اثبات کار که ناشی از نیاز آن به مصرف زیاد انرژی است، آن را به یک مساله مهم سیاسی تبدیل کرده است. بنابراین پذیرش تسلط بیت کوین به معنی قبول این مشکلات مهم زیست محیطی و سیاسی است.

دامیننس بیت کوین در مقایسه با اتریوم و سایر آلت کوین‌ها

بیت کوین اتریوم دیگر آلت کوین ها
۲۰۱۳ ۱۰۰ درصد
۲۰۱۴ ۸۷.۵ درصد ۱۲.۵ درصد
۲۰۱۵ ۸۰ درصد ۲۰ درصد
۲۰۱۶ ۹۱.۲ درصد ۰.۹ درصد ۷.۹ درصد
۲۰۱۷ ۸۷.۶ درصد ۳.۹ درصد ۸.۵ درصد
۲۰۱۸ ۳۸.۶ درصد ۱۱.۹ درصد ۴۹.۵ درصد
۲۰۱۹ ۵۱.۷ درصد ۱۱.۲ درصد ۴۹.۵ درصد
۲۰۲۰ ۶۸.۳ درصد ۷.۵ درصد ۲۴.۲ درصد
۲۰۲۱ ۶۹.۲ درصد ۱۱.۱ درصد ۱۹.۷ درصد
سپتامبر ۲۰۲۱ ۴۱.۷ درصد ۲۰.۳ درصد ۳۸ درصد

تأثیر دامیننس بر روند بازار

یک ذهنیت کلی در مورد بازار ارز‌های دیجیتال وجود دارد: راحت پول در بیاورید و یک شبه پولدار شوید. بیشتر مردم شنیده‌اند که می‌توانند با خرید ارز‌های دیجیتال در عرض یک سال و یا حتی چند ماه، میلیونر شوند. بیشتر آلت کوین‌های جدید هم از این ذهنیت برای فروش و ترغیب مردم به سرمایه‌گذاری استفاده می‌کنند. ورود تعداد زیاد آلت کوین‌ها در سال ۲۰۱۸ به بازار باعث ایجاد یک آلت سیزن و کاهش دامیننس بیت کوین شد. اما بعد از آن یک اتفاق مهم افتاد. با اینکه مردم سودی خوبی از خرید آلت کوین‌ها به دست آورده بود اما باز هم سود بیشتری می‌خواستند.

کاهش دامیننس بیت کوین

برای افراد مبتدی، سرمایه‌گذاری امر احساسی است. زمانی که ۱۰۰۰ دلار شما در عرض یک سال به ۲۰۰۰ دلار تبدیل می‌شود، احساس طمع بر شما غلبه می‌کند. در جریان این اتفاق مردم سودی را که از بیت کوین به دست آورده بودند برای سرمایه‌گذاری در آلت کوین‌ها استفاده کردند. آن‌ها تصور می‌کردند که با تبدیل بیت کوین‌های ارزشمند خود به آلت کوین‌هایی کم ارزش می‌توانند بسیار ثروتمند شوند.

البته اگر بر روی کوین‌های مناسب سرمایه‌گذاری کنید احتمال ثروتمند شدن وجود دارد. همه افراد شروع به فروختن بیت کوین و سرمایه‌گذاری روی آلت کوین‌ها کردند. هنگامی که این اتفاق در اواخر سال ۲۰۱۷ و اوایل ۲۰۱۸ رخ داد، قیمت بیت کوین و دامیننس آن به سرعت کاهش یافت. این اتفاق که در نتیجه یک فومو (ترس از دست دادن) رخ داده بود باعث ایجاد فاد – حس ترس، عدم قطعیت و شک – در بازار شد. پس از آن تسلط بیت کوین دوباره افزایش یافت و قیمت آن به سطحی بسیار بالاتر از قبل رسید.

افزایش دامیننس بیت کوین

چگونه از دامیننس بیت کوین استفاده کنیم؟

حالا که با تأثیر تسلط بیت کوین در بازار آشنا شدیم، چگونه باید از آن استفاده کنیم؟ راه‌های متعددی برای استفاده از بیت کوین دامینانس وجود دارد که می‌توان از آن‌ها برای کسب سود استفاده کرد. ما در اینجا به مهمترین راه‌های استفاده از این شاخص اشاره کرده‌ایم:

دامیننس یک روند تکراری است

آلت سیزن سال ۲۰۱۷ و کاهش دامیننس بیت کوین یک روند است. به این دلیل که سرمایه‌گذاران مبتدی به جای تصمیم‌گیری‌های منطقی بر اساس احساسات خود تصمیم می‌گیرند. بیشتر افرادی که در بازار ارز‌های دیجیتال سرمایه‌گذاری می‌کنند، افرادی عادی هستند. در نتیجه این اتفاق دوباره تکرار خواهد و در این شرایط قیمت بیت کوین برای صعود دوباره به یک کاتالیزور نیاز دارد. این کاتالیزور می‌تواند خبر پذیرش بیت کوین توسط یک دولت یا عرضه اولیه یک کوین جدید توسط یک شرکت بزرگ باشد.

بعد از این اتفاق، مردم دوباره برای خرید بیت کوین هجوم می‌آورند و قیمت و تسلط آن افزایش می‌یابد. سپس مردم دوباره سود به دست آورده از بیت کوین را روی آلت کوین‌های کوچک سرمایه‌گذاری می‌کنند. دامینانس بیت کوین کاهش می‌باید و سپس قیمت بیت کوین در سطحی بالاتر از قیمت قبل تثبیت می‌شود.

سوار بر دو موج نوسان

با سوار شدن با بر موج نوسانات دامینانس بیت کوین می‌توانید، دو برابر سود ببرید. در اولین مرحله باید زمانی که تسلط بیت کوین پایین است آن را هودل کنید. سپس تا زمانی که دامیننس به ۵۵ تا ۶۵ درصد از کل ارزش بازار ارز‌های دیجیتال برسد، منتظر بمانید. در این حالت با افزایش تسلط، قیمت بیت کوین نیز افزایش می‌یابد.

در این مرحله باید آلت کوین‌هایی را بخرید که فکر می‌کنید قیمت آن‌ها در آینده افزایش خواهد یافت. این نقطه بهترین زمان برای خرید است زیرا آلت کوین‌ها در پایین‌ترین قیمت و بیت کوین در بالاترین سطح قیمت خود قرار دارد. آلت کوین‌های خود را تا شروع آلت سیزن و کاهش دامیننس بیت کوین هولد کنید. حالا می‌تواند دارایی خود را نقد کنید یا دوباره این چرخه را تکرار کنید. اگر این کار را به درستی انجام دهید، می‌توانید سود زیادی در هر مرحله از چرخه بدست‌آورید.

یک قدم جلوتر از دیگران

این نکته را فراموش نکنید که گفتم: “اگر این کار را به درستی انجام دهید.” شانس در این استراتژی نقش مهمی دارد، زیرا شما دقیقا نمی‌دانید که تسلط بیت کوین کی به نقطه اوج رسیده و کاهش خواهد یافت. آگاهی از این احتمال که این اتفاق به زودی رخ خواهد داد همیشه شما را یک قدم جلوتر از دیگران نگه خواهد داشت. زمان‌بندی درست مهم‌ترین نکته در کسب سود از نوسانات دامینانس بیت کوین است.

سوالات متدوال

سوالات متداول

دامیننس بیت کوین چیست؟

دامیننس بیت کوین به زبان ساده به معنی تسلط (قیمت) بیت کوین بر دیگر آلت‌کوین‌ها در بازار ارزهای دیجیتال است.

چرا بیت کوین دامیننس مهم است؟

بیت کوین دامینانس می تواند به شما در درک صعودی یا نزولی بودن روند آلت کوین‌ها و شروع یا پایان آلت سیزن کمک کند.

شاخص دامیننس بیت کوین را کجا ببینیم؟

برای مشاهده بیت کوین دامیننس می‌تواند از نمودارهای وب‌سایت کوین مارکت کپ یا تریدینگ ویو استفاده کنید.

محاسبه ارزش واقعی ارز دیجیتال (رمزارز) چگونه است؟

محاسبه ارزش واقعی ارز دیجیتال (رمزارز) چگونه است؟

محاسبه ارزش واقعی ارز دیجیتال (رمزارز) چگونه است؟ در این مطلب از سایت بازار بیت کوین می خواهیم در مورد محاسبه ارزش واقعی ارز رمزنگاری شده توضیحاتی را برای شما ارائه کنیم. نوسانات دائمی بازار رمزنگاری شده دور از انتظار نیست. در طول یک شبانه روز این نوسانات و تغییرات این امکان را به وجود می آورد که سود یا ضرر در حد دو یا سه برابر تغییر کند. آگاهی کامل از تعاریف ارزش جاری (current market value) و ارزش ذاتی (intrinsic value) و روش های محاسبه ارزش ارز رمزنگاری شده برای کاربری که تصمیم دارد در بازار ارز رمزنگاری سرمایه گذاری کند امری قابل توجه است.

محاسبه ارزش واقعی ارزهای دیجیتال در تحلیل فاندامنتال بسیار اهمیت دارد زیرا در این گونه تحلیل ها، پایه و اساس ارز دیجیتال را مورد بررسی قرار می دهند ولی در تحلیل تکنیکال فقط قیمت را ملاک قرار می دهند.

محاسبه ارزش واقعی ارز رمزنگاری شده

شاید تصور کنید که محاسبه کردن ارزش ذاتی ارز رمزنگاری شده یک کار سخت و طاقت فرسا است اما به این صورت نمی باشد. در این مقاله، ما توضیحاتی در رابطه با اصطلاح ارزش ذاتی داده و هم چنین یک راه حل آسان، سریع و آلوده! برای محاسبه کردن ارزش ذاتی ارز رمزنگاری شده مرسوم (سکه و توکن) بیان می کنیم.

بین ارزش جاری و ذاتی تفاوت هایی وجود دارد که عامل اصلی برای مشخص کردن زمان خرید و فروش رمزنگاری است. بهترین زمان برای خرید وقتی است که میزان ارزش جاری از ذاتی کمتر و بهترین زمان برای فروش هنگامی است که ارزش جاری از ذاتی بیشتر باشد.

قبل از ارائه توضیحات اصلی باید به این نکته توجه کنیم که بطور کلی ارزش ذاتی چه مفهومی دارد و علت سخت به نظر رسیدن محاسبه ارزش ذاتی ارز رمز نگاری شده چیست؟

مفهوم ارزش ذاتی

توضیحات ویکی پدیا در مورد ارزش ذاتی: محاسبه ارزش ذاتی یک شرکت، اموال، ارز یا محصول بر اساس قواعد و اصول و بدون در نظر گرفتن بازار انجام می شود. این موضوع به عنوان ارزش بنیادی (fundamental value) ارائه شده است. در حقیقت به ارزش اصلی یک شرکت یا اموال و دارایی مطابق با مدارک و شواهد ساخت و تمام جوانب درآمد و کسب و کار ( کاراکترهای مثبت و منفی) ارزش ذاتی می گویند.

موارد تأثیرگذار در تشخیص ارزش ذاتی عبارت اند از: تعداد متقاضیان برای محصول یا خدمات، اعتماد به نفس گروه اجرایی و قابلیت آن ها در انجام یک نظریه، اعتماد به نفس توسعه دهندگان، میزان کیفیت، اندازه جامعه، تعداد شرکا و پشتیبانی از آن ها.

تعداد زیادی از ارزهای رمزنگاری شده مخصوصاَ ICO (ارائه اولیه سکه)، تنها یک نظریه بوده و تاکنون به حقیقت تبدیل نشده اند که این دلیل سخت به نظر رسیدن مشخص کردن ارزش ذاتی است.

اینکه تمامی عوامل موثر در تعیین ارزش ذاتی «واقعی» به کار نگیریم، تقریباَ امکان پذیر نیست؛ پس بیایید به مواردی از این قبیل اشاره کنیم.

عوامل مشخص کننده در تعیین ارزش ذاتی ارز رمزنگاری شده

عوامل مشخص کننده در تعیین ارزش ذاتی ارز رمزنگاری شده

در محاسبه ارزش ذاتی رمز نگاری شده چهارفاکتور اصلی داریم که به توضیح آن ها خواهیم پرداخت. هر سرمایه گذار باید از سوالات زیر آگاهی داشته و برای هرکدام از آن ها جواب های درستی داشته باشد.

در هنگام استفاده از مقدار مشخصی از این محصول آیا یک بازار حقیقی در دسترس است؟ بازدهی بازار چه میزان بوده؟ چه روشی برای درآمدزایی و سود وجود دارد؟

یک جامعه چه قدر فعالیت دارد؟ آیا جامعه رشد خواهد کرد؟ جامعه در پشتیبانی از ارزش های این پروژه چه نقشی داشته و چه میزان است؟ آیا اشخاص خاص با ادیان و نژادهای متفاوتی در جامعه وجود دارد؟

اعضای گروه چه آموزش هایی را در این عرصه دیده اند؟ آیا گروه اجرایی برای مدیریت پروژه و به تکامل رساندن آن تجربه کسب کرده اند؟ گروه بازاریابی به چه میزانی راندمان کاری دارد؟

حمایت مالی پروژه به چه روشی انجام می شود؟ بودجه مکفی برای پشتیبانی از پیشرفت پروژه در محدوده زمانی مشخص شده موجود است؟ آیا فرایندی که به واسطه آن بشود نیاز مالی سیستم را در داخل آن تأمین کرد طراحی شده است؟ آیا روش درآمدزایی به گونه ایست که بتوان پروژه های بعدی را حمایت مالی کرد؟ در ادامه با سوال محاسبه ارزش واقعی ارز دیجیتال (رمزارز) چگونه است؟ با ما همراه باشید.

در تحلیل و تحقق غرق نشوید

وسواس داشتن در تحلیل و بررسی ها باعث به تحلیل رفتن توان جسمی می شود. اطلاعات زیادی در رابطه با روش محاسبه ارزش ارز رمزنگاری وجود دارد که زیاد بودن آن امکان متمرکز شدن سرمایه گذار را روی هدف اصلی که کسب یک سرمایه گذاری سودآور است را به بیراهه بکشاند. به همین دلیل نباید در تحلیل و تحقق و بررسی ها غرق شد. عامل دیگر تأثیرگذار در تعیین این محاسبه ارزش ارزی، احساسات و عواطف است.

ترس، عدم اطمینان و تردید (FUD) و ترس از دست دادن (FOMO)

همه ما حداقل از معانی عدم اطمینان و تردید ( Fear, Uncertainty & Doubt) و ترس از دست دادن (Fear of Missing Out) آگاه هستیم.

با توجه به اطلاعات موجود بیان شده که ۹۰ درصد بازار ارز رمزنگاری بر اساس تفکر و عقل پایه گذاری شده است، این مفهوم را می رساند که ارزش شرکت سرمایه گذاری شده در آن برای مردم هیچ اهمیتی نداشته و تنها به فکر سودزایی بیشتری هستند.

در بازار ارز رمزنگاری شده، شایعات تأثیر قابل ملاحظه ای روی آن گذاشته و باعث نوسانات گسترده ای در این بازار می شود. قسمت عمده ای از این جامعه در بخش سرمایه گذاری متشکل از افراد ناآگاه است. حضور داشتن در این بازار همانند این است که درون یک ترن هوایی بوده که به طور مداوم در حال نوسان است.

برای اینکه بتوان یک تصمیم درست گرفت، تعیین ارزش ارز رمزنگاری شده و مقایسه با ارزش جاری می تواند به ما در این زمینه کمک کند. باید در نظر داشت که برای تعیین و محاسبه ارزش ارز به اطلاعات زیادی نیاز دارید که خوشبختانه یک راه حلی برای اجرای نحوه محاسبه ارزش مفهومی این امور وجود دارد که آسان و سریع بودن آن می تواند باعث چشم پوشی از کثیف بودن آن شود.

روش سریع و کثیف محاسبه ی ارزش ذاتی ارز رمز نگاری شده

برای بدست آوردن تمامی فاکتورهای موثر بر ارزش ذاتی روش آسانی بیان شده است. این روش همه نوسانات بوجود آمده به وسیله فاکتورهای عاطفی و غیر معمول تجاری را در برگرفته و مطابق آن یک راه حل آسان و کثیف اما تأثیرگذار را برای سرمایه گذاری ارائه می دهد. این روش، ارزش ذاتی ارز رمزنگاری شده را در بازه زمانی طولانی مدت محاسبه می کند از این رو کاربردی است.

در این روش استفاده از برنامه های اختصاصی کامپیوتری، تحلیل و بررسی های متنوع و دشوار ضرورت ندارد. تنها روش محاسبات نموداری این روش، رسم نمودار خطی قیمت بر حسب زمان برای هر مقدار ارز رمزنگاری است.

نحوه محاسبه ارزش واقعی ارز رمزنگاری شده

هم اکنون می توانید نمودارهای مربوط به ارزهای رمزنگاری شده را از نظر ظاهر با هم مقایسه کرده و متوجه شوید که هر کدام از آن ها چه مقداری از ارزش واقعی معامله فاصله دارند. در حقیقت نمودارهایی که دارای ارتعاشات زیادی نسبت به نمودار خطی هستند دارای ارزش های کمتر یا بیشتر از ارزش واقعی معامله بوده و این تفاوت ها به وضوح قابل مشاهده هستند.

قیمت اصلی ارز رمزنگاری شده چگونه محاسبه می شود؟

این روش سریعی است که به شما این امکان را داده که با نگاهی کوتاه بتوانید ارزهایی که دارای سود زیادی هستند را انتخاب کرده و جزئیات آن ها را با دقت بیشتری تحلیل و بررسی کنید.

روش های پیچیده تر

اگر فکر می کنید که روش قبلی یک راه حل بسیار ساده و پیش پا افتاده است، باید بدانید که روش های متنوع دیگری وجود دارد که به شما در این زمینه کمک می کند. دو روش دیگر برای تعیین ارزش ذاتی ارز رمزنگاری شده عبارت اند از محاسبه میانگین متحرک ساده (SMA) و میانگین متحرک نمایی (EMA). این روش های محاسباتی جنبه ی حمایتی و مقاومتی داشته و همچنین در شناسایی رویه نیز موثر هستند.

روش انجام کار چگونه است؟

نموار زیر را درنظر بگیرید. مشاهده می کنید که ارز رمزنگاری شده مورد نظر، از ماه دسامبر تا ماه فوریه دارای ارزش جاری بیشتر نسبت به ارزش ذاتی و در ماه آوریل دارای ارزش جاری کمتر نسبت به ارزش ذاتی است.

فرمول محاسبه قیمت اصلی ارز رمزنگاری شده

نتیجه گیری

اگر یک فرد سرمایه گذار در بازار ارز رمزنگاری شده هستید برای اینکه بتوانید به آسانی و در بازه زمانی تعیین شده به سکه یا توکن خاصی دسترسی داشته و با آن معامله کنید شما به روش هایی نیاز پیدا خواهید کرد که به سرعت و آسانی کار مورد نظرتان را تحلیل و بررسی کند. هم اکنون حداقل ۱۵۰۰ ارز رمزنگاری شده در این بازار وجود دارند که در حال خرید و فروش بوده و از طرفی بیشتر از ۱۰۰۰ پروژه ICO در حال وارد شدن در این بازار هستند.

این نکته را در نظر داشته باشید که روزانه فرصت های زیادی پیش رو دارید و چیزی که در آن کمبود احساس می شود زمان و ابزارهای تحلیلی با سرعت بالا هستند. همان طور که می دانید وضعیت بازار در حال نوسان بوده و ثباتی ندارد پس باید سرمایه گذاران بازار ارز رمزنگاری شده از مهارت ها و روش های نوین و در دسترس با سرعت بالای تحلیل آگاهی داشته باشند. روشی که در این مقاله به آن پرداخته شد یکی از روش هایی است که سرمایه گذاران جدید می توانند به آن مراجعه کنند.

امیدواریم پاسخ خود را در مورد ” محاسبه ارزش واقعی ارز دیجیتال (رمزارز) چگونه است؟ ” گرفته باشید،نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید.

مدل DDM یا ارزش‌گذاری تنزیل سود سهام چیست؟ آموزش کامل

بسیاری به دنبال پیداکردن ارزش واقعی سهام شرکت‌ها هستند تا بتوانند با مقایسه‌ی ارزش واقعی و قیمت سهام، برای خرید یا فروش آن تصمیم بگیرند. در واقع ارزش‌گذاری کاربردهای متفاوتی دارد که یکی از این کاربردها، تشخیص تفاوت قیمت سهام و ارزش واقعی آن است. درصورتی‌که قیمت یک سهام بالاتر از ارزش واقعی‌اش قرار داشته باشد، فرصت فروش و درصورتی‌که قیمت کمتر از ارزش واقعی تعیین شده باشد، فرصت خرید ایجاد می‌شود. روش‌های متفاوتی برای ارزش‌گذاری وجود دارد که یکی از آنها ارزش‌گذاری مطلق است. این روش نیز خود شامل چند مدل است که یکی از آنها مدل تنزیل سود سهام (Dividend Discount Model (DDM)) است. در این مقاله به بررسی مدل ارزش‌گذاری یا ارزشیابی تنزیل سود سهام خواهیم پرداخت.

انواع ارزش‌گذاری

مقدمه‌ای بر مدل DDM

این روش یکی از زیرمجموعه‌های مدل ارزشگذاری ارزش فعلی جریان نقدی (Discounted Cash Flow (DCF)) است. در این حالت ارزش فعلی برابر با جریان‌های نقدی آتی خواهد بود؛ برای اینکه بتوانیم به محاسبه‌ی این روش بپردازیم، لازم است جریان نقدی موردنظر خود را انتخاب کنیم. در حقیقت سه نوع جریان نقدی وجود دارد که با استفاده از آن‌ها می‌توانیم ارزش فعلی را محاسبه کنیم. ما در این مقاله سعی داریم جریان نقدی حاصل از سودهای پرداختی در آینده را مورد بررسی قرار دهیم که به آن مدل ارزشگذاری تنزیل سود سهام یا DDM گفته می‌شود.

تعریف مدل ارزش‌گذاری تنزیل سود سهام مدل DDM

مدل تنزیل سود سهام یکی از روش‌های ارزش‌گذاری مطلق است؛ مدل‌های ارزش‌گذاری مطلق که از آن‌ها به‌عنوان ارزش فعلی نیز یاد می‌شود بر اساس جریان‌های نقدی که در آینده ایجاد خواهد شد، ارزش فعلی یک سهم یا شرکت را تخمین می‌زنند. در واقع این مدل‌ها از یک اصل اساسی علم اقتصاد پیروی می‌کنند که بیان می‌کند افراد مصرف را به تعویق می‌اندازند (سرمایه‌گذاری می‌کنند) تا بتوانند در آینده از منافع این سرمایه‌گذاری بهره‌مند شوند.

شرکت‌ها برای کسب سود، به تولید کالا و ارائه‌ی خدمات می‌پردازند. طی این فعالیت‌ها، جریان نقدی ایجاد می‌شود که سود واحد تجاری را مشخص می‌کند و در نهایت سود حاصل در قیمت سهام منعکس می‌شود. همچنین شرکت‌ها این سودی را که از کسب‌وکارشان ایجاد شده است، بر اساس تعداد سهام، بین سهام‌داران خود تقسیم می‌کنند. یکی از ساده‌ترین مدل‌های ارزش‌گذاری مطلق، مدل تنزیل سود سهام تقسیمی است که یک روش کمی برای محاسبه‌ی ارزش منصفانه‌ی یک سهام، بدون توجه به شرایط حاکم بر بازار است.

در مدل تنزیل سود سهام، ارزش فعلی مجموع سود پرداختی شرکت در آینده را محاسبه می‌کنیم. بر مبنای این مدل به‌منظور محاسبه‌ی ارزش سهام، سودهای نقدی آتی تنزیل و به زمان حال آورده می‌شوند. در واقع ارزش سهام برابر با جمع سودهای نقدی تنزیل شده آتی در نظر گرفته می‌شود. اگر ارزش به‌دست‌آمده از این روش بالاتر از قیمت معاملات فعلی سهام باشد، به این معنی است که سهام کمتر از ارزش واقعی‌اش قیمت‌گذاری شده است و واجد شرایط خرید است و درصورتی‌که مقدار به‌دست‌آمده از قیمت سهام کمتر باشد، به این معنی است که سهام بیشتر از ارزش واقعی‌اش قیمت‌گذاری شده است و موقعیت فروش ایجاد گردیده است.

مروری بر ارزش زمانی پول و ارتباط آن با ارزش‌گذاری

همان‌طور که می‌دانید ارزش پول به‌مرورزمان کاهش پیدا می‌کند. به‌عنوان‌مثال اگر شما در یک بانک برنده‌ی یک جایزه‌ی صد میلیون‌تومانی شوید، ترجیح می‌دهید همین‌الان این جایزه را دریافت کنید یا یک سال دیگر؟ پاسخ مشخص است؛ اغلب افراد ترجیح می‌دهند همین‌الان جایزه را دریافت کنند تا بتوانند با سرمایه‌گذاری این پول در محلی دیگر، مقدار آن را افزایش دهند. به‌عنوان‌مثال اگر نرخ بهره سالیانه بانکی ۵ درصد باشد، با قراردادن این مقدار پول در بانک می‌توان بعد از یک سال ۱۰۵ میلیون تومان دریافت کرد. در نتیجه دریافت آنی پول تصمیم عاقلانه‌تری خواهد بود. برای اینکه بتوانیم باتوجه‌به نرخ بهره، ارزش فعلی یا ارزش آینده‌ی یک مقدار پول را تخمین بزنیم از فرمول‌های زیر استفاده می‌کنیم:

ارزش آینده = ارزش فعلی (۱+ نرخ بهره)

به همین ترتیب ارزش فعلی برابر خواهد بود با:

ارزش فعلی = ارزش آینده / (۱+ نرخ بهره)

به‌این‌ترتیب درصورتی‌که دو پارامتر از ۳ پارامتر بالا را نحوه محاسبه ارزش مفهومی بدانیم می‌توانیم پارامتر سوم را محاسبه کنیم. مدل تنزیل سود سهام، از این اصل استفاده می‌کند تا ارزش فعلی مجموع تمام سودهایی که در آینده پرداخت خواهد شد را محاسبه کند.

همچنین اگر علاقه‌مند هستید تا با مفهوم ارزش زمانی پول بیشتر آشنا شوید، پیشنهاد می‌کنیم تا این ویدیو را مشاهده کنید.

نرخ تنزیل یا نرخ بهره (discount rate)

سهام‌داران با سرمایه‌گذاری در سهام متحمل ریسکی می‌شوند که در ازای آن خواستار بازدهی هستند تا ترغیب شوند این مقدار ریسک را بپذیرند. هرچه ریسک بالاتر باشد، انتظار ما از بازدهی نیز بالاتر خواهد بود و بالعکس. همچنین باتوجه‌به اینکه هزینه‌ها و درآمدهای مربوط به یک طرح در زمان‌های متفاوتی محقق می‌شوند، خواه‌ناخواه نوعی اختلاف زمانی بین هزینه‌ها و درآمدها به وجود می‌آید که باعث می‌شود ارزش واقعی هر واحد پول در سال‌های متفاوت با هم اختلاف داشته باشد.

برای حل این مسائل نرخی تعیین می‌شود تحت عنوان نرخ تنزیل که کمک می‌کند هزینه‌ها و درآمدها بر مبنای یک سال مشخص محاسبه شوند تا قابل قیاس با یکدیگر باشند. همچنین این نرخ، میزان ریسک‌پذیری سرمایه‌گذار را نیز مشخص می‌کند. نرخ تنزیل با نام‌های دیگری چون نرخ بازده یا نرخ تخفیف نیز شناخته می‌شود و در زبان انگلیسی نیز تحت عنوان discount rate نام‌گذاری شده است. این نرخ با استفاده از مدل CAPM یا مدل رشد سود تقسیمی قابل محاسبه است.

معرفی انواع مدل‌های DDM

مدل‌های تنزیل سود سهام DDM

مدل تنزیل سود سهام خود شامل ۳ مدل متفاوت است که تفاوت آن‌ها در نرخ رشد سود است. درصورتی‌که سود پرداختی یک شرکت همیشه ثابت باشد، نرخ رشد برابر با صفر خواهد بود. اگر سود پرداختی همواره به مقدار ثابتی افزایش پیدا کند، نرخ رشد مقدار ثابت غیر صفر خواهد داشت و درصورتی‌که افزایش سود پرداختی با نرخ ثابتی صورت نگیرد، نرخ رشد فوق‌العاده خواهیم داشت. در مدل ارزشیابی سهام با فرض رشد در سال‌های آتی، فرض بر این است که کمتر شرکتی وجود دارد که سود هر سهم آن برای همیشه ثابت باشد زیرا اکثر شرکت‌ها به دلیل توسعه‌ی امکانات تولیدی و یا افزایش قیمت محصولات، دارای نرخ رشد مثبت هستند.

به طور خلاصه ۳ مدل تنزیل سود سهام عبارت‌اند از:

  • بدون رشد
  • سهام با رشد ثابت
  • با رشد فوق‌العاده

فرمول محاسبه‌ی مدل DDM

محاسبه‌ی مدل DDM با درنظر گرفتن نرخ رشد صفر

برای محاسبه‌ی ارزش واقعی یک سهم با استفاده از مدل تنزیل سود سهام (DDM)، می‌توانیم از فرمول محاسبه‌ی ارزش فعلی استفاده کنیم. به‌این‌ترتیب که مجموع ارزش فعلی همه‌ی سودهایی که در آینده تقسیم خواهند شد را با استفاده از این مدل محاسبه می‌کنیم و برابر با ارزش واقعی در نظر می‌گیریم.

D : سود مورد انتظار برای هر سهم

به همین ترتیب فرمول دیگری نیز وجود دارد که عبارت است از:

EDPS : سود مورد انتظار برای هر سهم

CCE : هزینه حقوق صاحبان سهام

DGR : نرخ رشد سود سهام

محاسبه‌ی مدل DDM با درنظر گرفتن نرخ رشد

متغیرهایی که در این فرمول محاسبه می‌شوند طبق مفروضات خاصی در نظر گرفته می‌شوند. به همین دلیل باتوجه‌به مفروضات و پیش‌بینی‌هایی مورد انتظار هر سرمایه‌گذار، ممکن است نتایج متفاوتی داشته باشیم. علاوه بر این ازآنجایی‌که سود سهام و نرخ رشد آن، ورودی‌های کلیدی این فرمول هستند، اعتقاد بر این است که مدل تنزیل سود سهام فقط برای شرکت‌هایی که سود سهام عادی پرداخت می‌کنند قابل‌اجرا است. اگرچه برای شرکت‌هایی که سود سهام پرداخت نمی‌کنند نیز می‌توان با درنظرگرفتن پیش‌فرض‌هایی درباره اینکه اگر سود پرداخت می‌کردند، مقدار آن چقدر بود، از این مدل استفاده کرد.

ساده‌ترین مدل تنزیل سود سهام، مدلی است که نرخ رشد را صفر در نظر می‌گیرد. در این صورت ارزش سهام از همان روش گفته شده یعنی مجموع ارزش فعلی سودهای پرداختی در آینده، به دست می‌آید. اما درصورتی‌که نرخ رشد مقداری غیر صفر داشته باشد، از مدل گوردون استفاده می‌کنیم. این مدل که در واقعیت نیز بیشتر رخ می‌دهد بر این اصل استوار است که سود تقسیمی با یک نرخ رشد ثابت هرسال رشد خواهد کرد که به آن مدل رشد پایدار گفته می‌شود. فرمولی که برای محاسبه در این مدل مورداستفاده قرار می‌گیرد عبارت است از:

D : سود مورد انتظار

محاسبه‌ی مدل DDM با درنظر گرفتن نرخ رشد غیر ثابت

نوع سوم مدل DDM نیز ارتقا یافته‌ی مدل دوم آن است. به این صورت که نرخ رشد آن ثابت در نظر گرفته نمی‌شود. نرخ رشد این مدل تحت عنوان نرخ رشد فوق‌العاده نیز شناخته می‌شود. این مدل ممکن است رشد را به دو یا سه‌فاز تقسیم کند. مرحله اول یک فاز اولیه سریع خواهد بود، سپس یک فاز انتقالی کندتر و در نهایت با نرخ پایین‌تری برای دوره بی‌نهایت به پایان می‌رسد.

مزیت‌های مدل ارزش‌گذاری تنزیل سود سهام

مزایای مدل DDM یا ارزش‌گذاری تنزیل سود سهام

در همه‌ی مدل‌ها و رویکردهای ارزش‌گذاری محدودیت‌هایی وجود دارد، مدل تنزیل سود سهام نیز از این قاعده مستثنی نیست ولی از مزایای این مدل می‌توان درنظرگرفتن نرخ رشدهای متفاوت را عنوان کرد. همچنین نتایج حاصل از یک پژوهش نشان می‌دهد که اختلاف بین قیمت برآوردی سهام با استفاده از مدل سود تقسیم‌شده‌ی تنزیلی و قیمت واقعی سهام، کمتر از سایر مدل‌هاست و قیمت‌های برآوردی با استفاده از این مدل، تقریب نزدیک‌تری به قیمت‌های واقعی سهام ارائه می‌کند.

محدودیت‌های روش ارزشیابی تنزیل سود سهام DDM

مدل DDM یک روش کمی برای تعیین ارزش ذاتی یک سهم است اما به دلیلی مفروضات و پیش‌بینی‌های زیادی که دارد ممکن است بهترین راه برای پایه‌گذاری تصمیمات سرمایه‌گذاری نباشد.

برای اینکه بتوانیم از مدل تنزیل سود سهام استفاده کنیم معمولاً لازم است که شرکت موردنظر سودده باشد و سود نقدی پرداخت کند. همچنین تقسیم سود متناسب با سودآوری شرکت باشد و سرمایه‌گذاران یا سهام‌داران عمده نتوانند سیاست تقسیم سود شرکت را تغییر دهند.

علاوه بر این، مدل گوردون که در آن نرخ رشد مقدار ثابت غیر صفر را در نظر می‌گیریم دارای محدودیت‌هایی است که در ادامه به بیان آنها می‌پردازیم. در حقیقت فرض اول این مدل مبنی بر ثابت بودن نرخ رشد، صرفاً می‌تواند برای شرکت‌های بالغی که سابقه‌ی پرداخت سود منظم دارند صادق باشد. به همین دلیل این مدل تنها برای این شرکت‌ها کاربرد دارد و برای شرکت‌هایی که نرخ رشدشان ثابت نیست تنها در صورتی قابل‌استفاده است که فرضیات دیگری نیز به آن اضافه کنیم.

علاوه بر این درصورتی‌که نرخ تنزیل از نرخ رشد کمتر باشد، استفاده از این مدل امکان‌پذیر نخواهد بود. این حالت زمانی رخ می‌دهد که یک شرکت متحمل زیان شده باشد اما به پرداخت سود خود مبادرت ورزد.

محدودیت‌های مربوط به روش ارزش‌گذاری تنزیل سود سهام DDM

کاربرد مدل DDM یا ارزش‌گذاری تنزیل سود سهام در سرمایه‌گذاری

همه‌ی مدل‌های ارزشگذاری DDM به ما این امکان را می‌دهند که بدون توجه به شرایط حال حاضر بازار، ارزش‌گذاری را انجام دهیم. همچنین با استفاده از این مدل‌ها می‌توانیم به مقایسه‌ی بین شرکت‌ها بپردازیم. علاوه بر این، همان‌طور که قبلاً نیز گفتیم، با استفاده از این روش می‌توانیم فرصت فروش یا خرید یک سهم را تشخیص دهیم. درصورتی‌که سهم با قیمتی کمتر از ارزش واقعی‌اش معامله شود، فرصت خرید ایجاد می‌شود و درصورتی‌که با قیمتی نحوه محاسبه ارزش مفهومی بالاتر از ارزش واقعی‌اش معامله شود، موقعیت فروش به وجود می‌آید. به‌طورکلی در موارد زیر می‌توان از مدل ارزشگذاری تنزیل سود سهام DDM استفاده کرد:

  • برای شرکت‌هایی که مدت قابل‌توجهی سود تقسیم کرده‌اند و در حال حاضر نیز سود تقسیم می‌کنند. (اما برای شرکت‌هایی که سود تقسیم نمی‌کنند، بهتر است از مدل‌های جریان نقدی آزاد و یا درآمد باقی‌مانده استفاده شود)
  • برای ارزش‌گذاری دارایی‌ها در بلندمدت از این مدل استفاده می‌شود.
  • برای ارزش‌گذاری شرکت‌هایی که سهام‌داران آنها نمی‌توانند بر سیاست تقسیم سود اثر بگذارند.

جمع‌بندی مدل DDM

روش‌های متفاوتی برای ارزش‌گذاری سهام شرکت‌ها وجود دارد که یکی از آنها روش ارزش‌گذاری تنزیل سود سهام است. در این روش سودهای نقدی آتی تنزیل و به زمان حال می‌آید. در واقع ارزش سهام برابر با جمع سودهای نقدی تنزیل شده آتی را در نظر می‌گیریم. درصورتی‌که نرخ رشد صفر باشد، فرض بر این است که شرکت فاقد رشد است و در شرکت‌هایی که نرخ رشد عددی مخالف صفر قرار دارد، فرض بر این است که شرکت به دلیل توسعه‌ی امکانات تولیدی و افزایش قیمت محصولات، دارای نرخ رشد مثبت در سودهای آتی هستند. در آکادمی دانایان و این مقاله به بررسی کاربرد و محدودیت‌های این مدل پرداختیم و مدل‌های مختلف آن را به طور خلاصه توضیح دادیم.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.