◄ هشت مشوق جذب سرمایه گذاری برای احداث آزادراه ها توسط بخش خصوصی
مشکل مالیاتی سرمایه گذاران زمانی شروع شد که در ماده (273) اصلاحیه قانون مالیات های مستقیم، تمامی معافیت ها لغو شد.
1- مشکل مالیاتی سرمایه گذاران زمانی شروع شد که در ماده (273) اصلاحیه قانون مالیات های مستقیم، تمامی معافیت ها لغو شد به غیر از مواردی که در این ماده ذکر گردید و چون از قانون مشارکت نام برده نشده، تفسیر سازمان امور مالیاتی، لغو این معافیت است و مکاتبات نیز تاکنون موثر نبوده، چنان چه تبصره (3) اصلاح و یا تبصره جدیدی به قانون مشارکت اضافه شود باز هم اثری ندارد مگر آن که در اصلاحیه قانون مالیات های مستقیم بر معافیت قانون مشارکت تاکید و ذکر نام شود.
2- برای حفظ ارزش سرمایه گذاری در آزادراه ها، یکی از دو راه زیر پیشنهاد می گردد:
الف- در پایان دوره مشارکت، ارزش روز آزادراه محاسبه و پس از کسر ارزش روز سهم دولت و سود متعلق به آن، مابه التفاوت ارزش روز سرمایه گذاری انجام شده نسبت به مبلغ اولیه آن از این محل به سرمایه گذار پرداخت گردد.
ب- در پایان دوره مشارکت، سرمایه گذار هم چنان نسبت به بهره برداری از آزادراه ادامه داده اما درآمدهای حاصل را به نسبت سرمایه گذاری خود و دولت تقسیم نموده و سهم دولت از درآمدها را پرداخت نماید.
3- به منظور استفاده از سرمایه گذاری انجام شده به عنوان تضمین یا وثیقه بانکی، پیشنهاد می گردد تا پایان هر سال، مانده اصل سرمایه گذاری پس از تأیید سازمان حسابرسی و وزارت راه و شهرسازی، در قالب فرم شبیه به ضمانت نامه بانکی، تنظیم و در اختیار سرمایه گذار قرار گیرد و با اصلاح آیین نامه تضمین برای معاملات، بانک ها و سایر دستگاه های اجرایی، ملزم به پذیرش این تضمین گردند.
4- به منظور کمک به تأمین و حفظ نقدینگی در راستای تسریع در احداث آزادراه، پیشنهاد می گردد تا پرداخت مالیات بر ارزش افزوده در دوره احداث، تعلیق و پس از شروع بهره برداری، از محل درآمد ها پرداخت گردد.
5- به منظور تشویق و تسریع در بازگشت سرمایه گذاری، حداقل 50 درصد از درآمد عوارض ترانزیتی خودروهای خارجی که از محورهای آزادراهی عبور می کنند، به سرمایه گذاران پرداخت گردد.
6- به عنوان مشوق، به سرمایه گذاران اجازه داده شود تا نسبت به ورود ماشین آلات راه سازی سنگین و نیمه سنگین، تجهیزات مدرن راه سازی و کارخانه های آسفالت و تولید بتن با عمر حداکثر 5 سال، بدون پرداخت حقوق گمرکی به کشور اقدام نمایند.
7- تبصره (5) قانون مشارکت اصلاح و وزارت راه و شهرسازی متعهد به پرداخت کامل کسری درآمد هر سال از محل در آمد سایر آزادراه ها و ملزم به اجرای مفاد این تبصره گردد.
8- سازمان برنامه و بودجه کشور ملزم گردد با اولویت، ابتدا نسبت به تخصیص اعتبار برای پروژه های مشارکتی دولت اقدام و سپس سایر تعهدات برای پروژه های عمرانی را پرداخت نماید.
* معاون اسبق ساخت و توسعه آزادراه های شرکت ساخت و توسعه زیربناهای حمل و نقل کشور
معایب و مزایای بورس از کارگزاری آمارکتس و پاکت آپشن
افراد برای فعالیت در بورس می بایست اقدام به ساخت استراتژی نمایند. ساخت استراتژی نیازی به ابزار پیچیده و اطلاعات زیادی ندارد.
افراد برای فعالیت در بورس می بایست اقدام به ساخت استراتژی نمایند. ساخت استراتژی نیازی به ابزار پیچیده و اطلاعات زیادی ندارد. افراد می بایست یکی از شیوه های تحلیل تکنیکال را آموزش ببینند و سپس آن را با مدیریت ریسک و سرمایه ترکیب کنند. در نظر گرفتن شخصیت روانی خوده فرد نیز در ساخت استراتژی بسیار دارای اهمیت است.
استراتژی در بورس یکی از الزامات است و افراد نمی توانند بدون استراتژی در بورس موفق باشند. برای ساخت استراتژی افراد می بایست نقاط دقیق ورود و خروج خود را از قبل مشخص سازند. در صورتی که نقاط ورود و خروج افراد به معامله از قبل مشخص شود در حین انجام معامله دچار مشکلات بسیار زیادی خواهند شد. افراد می توانند صرفا با یک دیدگاه و یک روش اقدام به ساخت استراتژی از نظر تکنیکالی نمایند.
افراد علاوه بر استراتژی تکنیکالی در بورس می بایست استراتژی روانی نیز برای خود داشته باشند. ممکن است در بازار بورس دچار ضرر های متوالی شوید. این امر کاملا عادی می باشد و نباید به استراتژی شک کنید. افراد می بایست برای این مواقع استراتژی روانی مخصوص به خود را داشته باشند. این استراتژی روانی باعث می شود تا در چنین لحظاتی از انجام اقدامات نامناسب پرهیز کنید.
قابل ذکر است که مدیریت ریسک و سرمایه نیز در ساخت استراتژی مناسب برای فعالیت در بورس به شدت حائز اهمیت می باشد. در صورتی که افراد مدیریت سرمایه و ریسک را در استراتژی خود جای ندهند به احتمال بسیار بالا دچار ضرر های سنگینی خواهند شد. ممکن است افراد در بورس سود تصادفی به دست بیاورند اما این سود های تصادفی مستمر نخواهند بود.
ساخت استراتژی می تواند جزو مزایا و معایب بورس باشد. به این ترتیب که با استراتژی داشتن می توانید مانند یک ربات عمل کرده و به سود دهی برسید. معایب آن هم این است که با استفاده از استراتژی می بایست هر روز اقدامات تکراری انجام دهید ممکن است دچار روزمرگی شوید.
آیا استراتژی های پیچیده در بورس کارایی بیش تر و بهتری دارند؟
استراتژی هایی که در فضای مجازی، دوره های آموزشی و کتاب ها برای فعالیت در بازار سهام ارائه می گردند یا ساده هستند یا پیچیده. در حالت کلی هر چه استراتژی معاملاتی شما برای فعالیت در بورس ساده تر باشد کارایی بهتری خواهد داشت. افرادی که کم تجربه هستند به هیچ عنوان نباید سراغ استراتژی های پیچیده بروند. علت این موضوع هم آن است که اجرای این استراتژی ها به شدت سخت می باشد.
افراد می بایست در ساخت استراتژی کاملا عادی و بدون وسواس فکر عمل کنند. در صورتی که بتوانید استراتژی خود را در دو سطر تعریف کنید می توان گفت که اقدام شما در ساخت استراتژی موفقیت آمیز بوده است.
میزان سوددهی یک استراتژی می بایست حداقل چقدر باشد؟
میزان سوددهی در بازار بورس و به طور کلی بازار های مالی بسته به استراتژی افراد منحصر به فرد می باشد. قابل ذکر است که میزان سود 5 الی 20 درصد در ماه در بازار های مالی کاملا منطقی و مناسب می باشد. در صورتی که استراتژی معاملاتی افراد این مقدار سوددهی را داشته باشند می توان گفت که استراتژی فوق مناسب و کارآمد می باشد.
افراد به هیچ عنوان در بورس نباید به دنبال سود های بسیار زیاد و غیر منطقی باشند.
کارگزاری پاکت آپشن : بورس به عنوان یک شغل چه مزیت هایی را دارا می باشد؟
بورس به عنوان یک شغل دارای مزیت ها و معایب بسیار منحصر به فردی می باشد. اولین موردی که باید ذکر شود این است که بسیاری از افراد بورس و بازار های مالی را به عنوان یک شغل به رسمیت نمی شناسند که این موضوع ممکن است برای افراد مشکل ساز شود، اما باید گفت که بورس و بازار های مالی برای افراد به عنوان یک شغل تلقی می گردد.
از دیدگاه بروکر پاکت آپشن اولین مزیتی که فعالیت در بورس وجود دارد آزادی است. آزادی عمل، آزادی در مدت زمان ساعت کاری و آزادی در انجام کار ها و یا عدم انجام آن ها. افراد می توانند از این مزیت ها به بهترین حالت ممکن بهره ببرند. افراد برای فعالیت در بورس می توانند در هر مکان و زمانی اقدامات لازم را انجام دهند. افراد می توانند در منزل، دفتر کار و یا حتی مسافرت ها اقدام به بررسی بازار های مالی کرده و اقدامات لازم را انجام دهند.
مورد بعدی که می بایست در ارتباط با مزیت های فعالیت در بازار سهام و به طور کلی بازار های مالی ذکر گردد درآمد نامحدود آن است. افراد می توانند با هر مقدار سرمایه ای اقدام به فعالیت در بازار های مالی کنند. این میزان سرمایه می تواند با توجه به تجربه، مهارت و آموزش هایی که افراد دیده اند بیش تر شود.
جذابیت و هیجان بازار های مالی از جمله دیگر نکاتی است که باید به آن اشاره گردد. افراد در بازار های مالی هر روز شرایط جدیدی را تجربه می کنند. از این نظر افراد دچار روزمرگی نخواهند شد.
آیا معایب بورس به حدی می باشد که نتوان آن ها را کنترل کرد؟
بزرگ ترین عیب بورس و بازار های مالی بار روانی ناشی از فعالیت در این بازار ها می باشد که متوجه افراد است. افراد در صورتی که این موضوع را جدی نگیرند و در جهت کنترل آن اقدامی نکنند ممکن است با مشکلات عدیده ای روبرو شوند. بار روانی ناشی از خرید و فروش سهام می تواند سبب انجام اقدامات احساسی و به دور از منطق شود.
برای کنترل کردن بار روانی ناشی از فعالیت در بازار های مالی تجربه و مطالعه ی کتاب های مربوطه بهترین راه چاره است. بیش ترین تاثیرگذاری بر روی کنترل احساسات تجربه ی افراد می باشد.
از دیدگاه کارگزاری آمارکتس مزایا و معایب بازار های مالی به گونه ای است که مزایای آن بیش تر به چشم می آید. افراد می توانند با دیدن آموزش های اصولی در این بازار ها فعالیت کنند.
کارگزاری آمارکتس : در کل بازار های مالی به عنوان یک شغل چه شرایطی دارند؟
بورس به عنوان یک شغل نسبی شناخته می گردد. به این ترتیب که افراد ممکن است با توجه به مواردی سرمایه ی خود را در یک روز و یا یک لحظه از دست بدهند. از دیدگاه بروکر آمارکتس نکته ای که وجود دارد این است که ریسک این موضوع کاملا قابل کنترل است. افراد با توجه به این که روی سرمایه ی خود ریسک می کنند ممکن است دست به کار های غیر منطقی بزنند. این موضوع هم مربوط به کنترل احساسات دارد.در یک جمع بندی کلی باید گفت که در صورت دیدن آموزش های اصولی و توانایی در کنترل احساسات در بورس موفق می شوید.
اطلاعات کلی برای سرمایه گذاری در بازار بورس تهران چیست
معاملات بورس تهران از ساعت نه صبح تا دوازده و نیم بعدظهر در روزهای کاری ( شنبه تا چهار شنبه) انجام می شود. نوسان قیمت سهم ها یک بازه مثبت و منفی ثابت و مشخصی دارد، این بازه نوسانی برای بازار بورس بین مثبت و منفی چهار درصد قیمت روز قبل و برای بازار فرابورس بین مثبت و منفی پنج درصد است. به این معنا که قیمت یک سهم در یک روز بیش از پنج درصد قیمت روز قبلی همان سهم رشد نخواهد کرد و یا برعکس بیش از پنج درصد کاهش نخواهد داشت.
جدیدا قوانینی وضع شده است که اگر یک شرکت به طور متوالی در چند روز بیشترین درصد سود را تجربه کند، معاملات آن شرکت به همان نسبت برای چند ساعت تا چند روز متوقف خواهد شد. این اختلافی که بین سرمایه گذاری یک دوره ای دامنه نوسانی بورس و فرابورس وجود دارد دال بر این موضوع است که ریسک سرمایه گذاری در کدام بازار نسبت به دیگری بیشتر است ( بازار فرابورس می تواند تا منفی پنج درصد نزول داشته باشد که یک درصد بیشتر از بازار بورس است). در حالی که گفته شد هر چقدر قدرت ریسک پذیری بالا باشد بازدهی نیز افزایش خواهد یافت که این موضوع را در همین جا نیز می توان بررسی کرد که بازار فرابورس یک درصد بیشتر از بازار بورس می تواند سود داشته باشد.
ارزش معاملات روزانه به ارزش ریالی سهم های خرید و فروش شده در یک روز کاری است.
شاخص کل میانگین افت و یا سوددهی کل شرکت ها در یک روز است. به عبارتی شاخص کل به عنوان یک عدد مرجع و مبنا برای تحلیل گران به کار می رود که به سرمایه گذاران دید می دهد که در طول یک روز کاری به طور میانگین شرکت ها چند درصد سوددهی داشته اند.
به بیان دیگر اگر شاخص کل را به عنوان دو کفه یک ترازو ببینیم و وزنه های مختلف را شرکت های ثبت شده در بازار بورس چیست ، کفه ترازوی مثبت و منفی نشان می دهد که به طور کل و با وجود ضرر دهی برخی شرکت ها و سود دهی شرکت های دیگر در نهایت بازار چه روندی را طی کرده است و کفه مثبت ها بر منفی ها غلبه کرده است و یا برعکس. اگر شاخص کل مثبت یک درصد باشد یعنی با وجود مثبت ها و منفی هایی که شرکت ها در آن روز تجربه کرده اند سهامداران به طور میانگین یک درصد سوددهی داشته اند.
این مطلب، یک خبر آگهی بوده و پایگاه خبری افکارنیوز در محتوای آن هیچ نظری ندارد.
روشهای سرمایهگذاری آسان برای افراد غیر حرفهای
یکی از رایجترین سوالهایی که ممکن است برای هر شخصی که قصد سرمایهگذاری دارد پیش بیاید این است که کجا سرمایهگذاری کند؟ چه روشهایی برای یک سرمایهگذاری ساده و آسان وجود دارد؟ در این مطلب انواع روشهای سرمایهگذاری آسان شرح داده میشود.
سرمایهگذاری در بانک
سرمایهگذاری در بانک بهعنوان سرمایه گذاری یک دوره ای یکی از سرمایهگذاریهای کمریسک شناخته میشود. در واقع افرادی که در بانکها سرمایهگذاری میکنند، به دنبال حفظ ارزش پول خود در برابر تورم هستند و بازدهی آنچنانی از سرمایهگذاری خود نمیخواهند. چرا که تنها با سپردهگذاری میتوانند سود کسب کنند.
سرمایهگذاری در بازار سرمایه (بورس)
اغلب افراد فکر میکنند ورود به بازار سرمایه نیازمند داشتن دانش و تجربه بالا است و فرد علاوه بر شناخت بازار باید بر انواع تحلیلها مثل تکنیکال، فاندامنتال و تابلوخوانی تسلط داشته باشد. این تفکر درست است اما بازار سرمایه تنها جای افراد حرفهای نیست. راههای دیگری وجود دارد که افراد بتوانند به سادگی در بازار سرمایه سرمایهگذاری کنند. در ادامه چند روش آسان برای سرمایهگذاری در بازار سرمایه پیشنهاد داده میشود.
شرکتهای سبدگردانی در بورس
یکی از روش های سرمایهگذاری در بورس بدون نیاز به دانشهای تحلیلی و تجربه، استفاده از شرکتهای سبدگردان است. این شرکتها برای افرادی که سرمایههای بالایی دارند سبدگردانی را انجام میدهند که از این جهت این گزینه ممکن است مناسب همگان نباشد.
سرمایهگذاری در صندوق
یکی دیگر از راههایی که میتوان بدون دانش یا مهارت از طریق آن کسب سود داشت، صندوقهای سرمایهگذاری است. افرادی که از دانش یا زمان کافی برای تحلیل بازار سرمایه برخوردار نیستند، میتوانند از صندوق سرمایهگذاری بهره بگیرند. کار این صندوقها، جمعآوری مبالغ اندک و سپس تخصیص و سرمایهگذاری آن در حوزههای مختلف تحت نظارت سازمان بورس و اوراق بهادار است. سودی که از سرمایهگذاری به دست میآید به نسبت سهم هر سرمایهگذار، تقسیم میشود. مدیر صندوق هم بابت فعالیتش، کارمزد دریافت میکند. گستره فعالیتهای صندوق هم متنوع است، از اوراق بهادار، ارز و طلا گرفته تا ساختمان و حتی یک پروژه میتواند زمینه فعالیت صندوق باشد.
انواع صندوقهای سرمایهگذاری
صندوقهای سرمایهگذاری انواع مختلفی دارند که شامل صندوق درآمد ثابت ، شاخصی، اهرمی، مختلط، سهامی و طلا میشوند. هر صندوق با توجه به ترکیب داراییاش میزان ریسک سرمایهگذاری متفاوتی دارد. افراد میتوانند با توجه به میزان ریسکپذیری خود در یک یا انواع این صندوقها سرمایهگذای کنند. یکی از انواع این صندوقهای کمریسک که بازدهی مشابه سپردههای بانکی و حتی بالاتر از آن را دارند، صندوقهای سرمایهگذاری درآمد ثابت است.
تفاوت صندوق درآمد ثابت و سپرده بانکی
یکی از دلایلی که اکثر مردم سرمایهگذاری در سپردههای بانکی را به بورس ترجیح میدهند، ریسک بورس است در صورتی که تمامی ابزارهای سرمایهگذاری موجود در بورس با ریسک بالا همراه نیستند. از جمله ابزارهای سرمایهگذاری که ریسک کمی دارند صندوق درآمد ثابت است. بازدهی مورد انتظار صندوقهای با درآمد ثابت نسبت به سایر صندوقهای سرمایهگذاری بالا نیست ولی معمولا از نرخ سود بانکی بیشتر است. نحوه سود دهی بانکها و صندوقهای با درآمد ثابت شباهتها و تفاوتهایی دارد. پرداخت سود در صندوقهای سرمایهگذاری با درآمد ثابت معمولا ماهانه یا بهصورت هر ۳ ماه یکبار انجام میشود اما موعد دریافت سود در بانکها با توجه به نوع حساب متفاوت است و ممکن است به صورت یکساله، سهساله، پنجساله و.. باشد. در سپردههای بانکی امکان دریافت پول قبل از سر رسید، با پرداخت جریمه برای سرمایهگذار همراه میشود، در صورتیکه در صندوقهای درآمد ثابت امکان دریافت پول بدون محدودیت وجود دارد و با توجه به نوع صندوق درآمد ثابت، سرمایهگذار میتواند سرمایه گذاری یک دوره ای درخواست ابطال واحدهای خود را ارسال نماید یا وجه خود را برداشت کند.
سرمایهگذاری در عرضههای اولیه
عرضه اولیه یکی دیگر از روشهایی است که افراد کمتجربه میتوانند از آنها استفاده کنند. در واقع عرضه اولیه سهام شرکتها یکی از گزینههای جذاب برای سرمایهگذاران، به ویژه افراد تازه وارد در بورس به شمار میرود. سهمهایی که در عرضههای اولیه به فروش میرسند، در بیشتر مواقع سودآور هستند و همین دلیل باعث شده که این عرضهها طرفداران زیادی داشته باشند. این سهمها معمولا در زمان عرضه به بورس یا فرابورس با قیمتی پایینتر از ارزش ذاتی سهم وارد میشوند و همین باعث میشود که اغلب با استقبال زیادی روبرو شوند.
نحوه خرید عرضه اولیه چگونه است
دریافت کد بورسی اولین قدم برای سرمایهگذاری در بورس است و هر سرمایهگذاری برای شروع فعالیت خود در این بازار ملزم به دریافت کد بورسی است. برای خرید عرضه اولیه باید در زمان تعیین شده توسط بورس در سامانههای آنلاین کارگزاریها اقدام به ثبت سفارش برای خرید سهم کرد.
رشد اقتصادی چیست و بررسی اهمیت و عوامل موثر بر آن در بازار داخلی و خارجی
شاید عبارت رشد اقتصادی را شنیده باشید، اما به احتمال زیاد اطلاعات درستی از تعریف، اهمیت و عوامل موثر بر آن در بازار داخلی و خارجی ندارید.
بنابراین شاید این سوالات برای شما پیش آید که چه عواملی باعث رشد اقتصادی می شود؟ راهکارهای موثر جهت تحقق رشد اقتصادی چیست؟
ما در این مقاله رشد اقتصادی را شرح داده و به تمامی سوالاتی که ذهن شما را مشغول کرده است پاسخ می دهیم، پس در ادامه با ما همراه باشید.
اهمیت رشد اقتصادی
رشد اقتصادی دارای دو مفهوم کلی است.
1. رشد اقتصادی یعنی افزایش بازدهی اقتصاد در طول دوره ای زمانی که حداقل 2 دوره ی 3 ماهه ی متوالی است.
2. رشد اقتصادی عبارت است از افزایش آنچه اقتصاد می تواند تولید کند در صورتی که از تمام منابع کمیاب خود استفاده نماید.
به طور کلی، افزایش تولید در یک اقتصاد را رشد اقتصادی می گویند.
هر میزانی که تولید کرده باشیم، سود آن با افزایش میانگین بهره وری ارتباط دارد؛ سرمایه گذاری یک دوره ای این سود و افزایش بهره وری منجر به افزایش درآمد می شود و مصرف کنندگان را ترغیب می کند تا خرید بیشتری انجام دهند و این به معنی کیفیت و استاندارد بالاتر زندگی می باشد.
یکی از پارامترهایی که در اقتصاد می توان از آن استفاده کرد، رشد است که سرمایه فیزیکی، سرمایه انسانی، نیروی کار و فناوری در آن دخیل هستند.
افزایش کمیت یا کیفیت جمعیت حاضر در محل کار و ابزارهایی که باید با آنها کار کنند و دستور العملهایی که آنها برای ترکیب نیروی کار، سرمایه و مواد اولیه در دسترس دارند، منجر به افزایش بازدهی اقتصادی می شود.
روش دیگر نشان دادن رشد اقتصادی این است که کالاها را به دو دسته تقسیم کنیم: کالاهای مصرفی و کالاهای سرمایه ای.
جا به جاییِ رو به بیرون منحنی به این معنی است که ظرفیت اقتصاد برای تولید، افزایش یافته است.
چرا حفظ رشد اقتصادی برای اقتصادها بسیار مهم است؟ نرخ گسترش اقتصادی اغلب به عنوان یکی از ضروری ترین معیارهای وضعیت یک اقتصاد در نظر گرفته می شود.
یکی از مهم ترین نتایج توسعه پایدار اقتصادی یک کشور، بهبود در سطح درآمد ملی و نرخ اشتغال است که منجر به کیفیت عمومی بالاتر زندگی می شود.
در نتیجه این مسئله که با گسترش تولید مرتبط است، منجر به اشتغال تعداد بیشتری از مردم می شود که به نوبه خود افزایش ثروت ملت و جمعیت را در پی دارد.
گفت و گوی «صفحه اقتصاد» با مصطفی جعفری؛ تحلیلگر بازارهای مالی
تفاوت افراد آماتور با افراد حرفه ای در بازارهای داخلی و بین المللی
صفحه اقتصاد – در اقتصاد کشور ما، بازارهای مختلف مالی از قبیل بورس، طلا و سکه، مسکن، خودرو، ارز، بازار پولی (بانک) و اوراق بدهی، وجود دارد و در حوزه جهانی نیز، بازارهای مختلفی از جمله فارکس، بورس های بین المللی و ارزهای دیجیتال وجود دارد که دایره معامله گران آنها به شدت زیاد شده و رقابت های به طور جدی و با سودها و زیان های کلان و خیره کننده و بدون حمایت دولت ها در حال انجام است.
در گفتگوی اختصاصی « صفحه اقتصاد » با مصطفی جعفری – تحلیلگر بازارهای مالی- وضعیت بازارهای داخلی و جهانی در سال های اخیر و نوع معامله گری متفاوت افراد حرفه ای و شرکت های حقوقی از یک طرف و افراد آماتور از طرف دیگر، بررسی شده است.
*****
*در سال های اخیر، تورم در حد بالایی هست و نرخ تورم از حالت تک رقمی و در حد 9 درصد سال های 1395 و 1396، طبق اعلام مرکز آماری ایران به بالای 40 درصد فعلی رسیده است. از طرف دیگر، تحریم ها علیه کشور ما اجرایی شده و آینده چندان قابل پیش بینی نیست.
در سال های گذشته، بازارهای مختلفی در داخل کشور مورد توجه قرار گرفت و افراد مختلف وارد این بازارها شدند. بعضی افراد در این بازارها ضرر کردند و بعضی بازارها هنوز رونق دارد. جنابعالی به عنوان صاحب نظر در حوزه بازارهای مالی، در حال حاضر، وضع بازارهای مختلف داخلی و جهانی را چگونه می بینید؟
-در ارتباط با بازارهای مالی داخلی و خارجی باید بگویم که در حوزه بازار داخلی، بورس تقریباً ثبات خودش را سرمایه گذاری یک دوره ای از دست داده و از وقتی که دولت در بورس مداخله کرد، شفاف و قابل اعتماد نیست. به همین دلیل، افراد زیادی برای سود گرفتن، به بازارهای خارجی مراجعه و کوچ کردند.
با ثبات ترین بازار در بازارهای مالی خارجی، دقیقاً بازار فارکس است چون از همه بازارها قدیمی تر بوده و بیش تر قابل اعتماد است. در بازار فارکس، پول ها یا ارزهای مختلف کشورها رد و بدل شده و معامله می شود. بازار فارکس، مثل بازار ارزهای دیجیتال نیست که نوسانات قیمتی زیادی داشته باشد. به همین دلیل، می توانیم برای سود گرفتن، بیش تر بر بازار فارکس حساب کنیم.
*در بازار داخلی، سرمایه های خُرد یا سرگردان در هر دوره به سمت یک بازار می رود. یک بار سرمایه های سرگردان به سمت بازار خودرو می رود و یک بار هم به سمت بازار ارز و همین طور بازار طلا و سکه یا بازار مسکن.
سرمایه هایی که به سمت این بازارها رفته اند، چه سرنوشتی پیدا کرده اند و احیاناً سرمایه گذاران خُرد و معامله گران چه وضعی دارند و آیا از ورود به این بازارها رضایت دارند؟
-بازارهای داخلی شامل طلا و سکه، مسکن، خودرو و بورس است. البته خودرو، به یک کالای سرمایه ای تبدیل شده ولی خودرو، یک کالای مصرفی بوده و نباید برای سرمایه گذاری انتخاب شود.
فردی که می خواهد در بازار داخلی کار کند، باید دوره های تناوب بازارها یا سیکل های بازار و شامل روندهای صعودی و نزولی را بداند. یک فرد معامله گر که می خواهد در بازارهای مالی، معامله کند و کسب سود کند، باید بداند چه بازاری رونق دارد و بعداً چه زمانی، پول خودش را از بازار خارج کند و به بازار دیگر ببرد. اگر فردی، این نوع مسائل را در مورد بازارهای مالی بداند، می تواند سود کسب کند.
*افراد آماتو، معمولاً تجربه ای در بازارهای مالی ندارند و در طرف مقابل، شرکت های سرمایه گذاری یا فعالان بازارهای مالی قرار دارند که تجربه زیادی داشته و حرفه ای هستند و آماتور نیستند.
این دو نوع معامله گر، دو دنیای متفاوت دارند و افراد و شرکت های حرفه ای، از وجود افراد آماتور سود می برند. جنابعالی تفاوت بین آمارتورها و حرفه ای ها را در چه مواردی می دانید و چه نکاتی را به عنوان نکات متمایز کننده، مینیمطرح کنید؟
-من به افراد آماتور پیشنهاد می کنم که قبل از هر کاری، آموزش بازارهای مختلف را ببینند. بعد از این که این افراد، آموزش دیدند برای شروع کار و به غیر از این که خودشان می توانند به طور مستقیم وارد بازارهای مالی شوند، می توانند پول خودشان را به صندوق های سرمایه گذاری بدهند تا آنها سبد گردانی کنند.
هر فرد به نسبتی که سرمایه دارد، می تواند سهام این نوع صندوق ها را بخرد. افراد آماتور می تواند به این شکل، ریسک خودشان را پایین بیاورند و سرمایه خودشان را مدیریت کنند.
از طرف دیگر، شرکت های سرمایه گذاری یا آدم های حرفه ای، مسلم است که سال ها در بازارهای مالی حضور داشته اند و خودشان دوره های تناوب بازارها را می دانند. فرض کنید افراد معامله گر، اول باید پول خودشان را به بورس ببرند و وقتی قیمت سهام افزایش پیدا می کند، باید پول خودشان را به بازار خودرو ببرند.
همچنین بازار ملک و بازار طلا وجود دارد ولی ترتیب خاصی برای سرمایه گذاری وجود ندارد اما افراد حرفه ای می دانند چه کار کنند. در حالی که افراد آماتور، باید اول آموزش ببینند و با صندوق های سرمایه گذاری کار کنند تا متوجه دوره های تناوب بازارها شوند و بدانند که پول خودشان را از چه بازاری به بازار دیگر ببرند.
*جدا از فعالیت شرکت ها و صندوق های سرمایه گذاری، آیا افراد حرفه ای در بازارهای مختلف از جمله بورس و ارزهای دیجیتال، به نحو مطلوب سود می کنند یا این که احیاناً دچار ضرر هم شده اند؟
-در همین بازار نزولی که در بازار بورس وجود دارد، افراد زیادی در حال کسب سود هستند.
*یعنی در همین شرایطی که افراد زیادی نسبت به وضعیت بورس انتقاد و اعتراض می کنند برخی افراد هستند که نوسان گیری کرده و کسب درآمد دارند؟
-بله؛ همین طور است. تعداد زیادی از افراد حرفه ای بازار، در رسانه هایی که دارند سودهای خودشان را نشان می دهند.
*آیا تعداد سود کنندگان زیاد بوده و حرف هایی که برخی افراد در مورد سودهای زیاد خودشان می زنند قابل استناد است؟
-بالاخره ما از طریق رسانه هایی که این افراد دارند، تجربیات و معاملات آنها را پیگیری می کنیم. این افراد، خودشان می گویند چه زمانی خرید کرده اند و در کجا فروخته و سود کرده اند.
*افراد آماتور که حرفه ای نیستند و آموزش خاصی ندیده اند، چه ویژگی هایی دارند و از نظر روان شناسی بازار، اِشکالات این افراد در زمان معامله کردن چه چیزهایی است که احتمالاً دچار ضرر زیادی هم می شوند؟
-مشخصه افراد آماتور این است که در جای درست، وارد بازار نمی شوند. اساساً بازار، نوسانات زیادی دارد و افراد آماتور، گاهی اوقات سود کرده و گاهی اوقات هم ضرر می کنند. موقعی که افراد آماتور، ضرر می کنند ناامید می شوند و وقتی ضررشان بیش تر می شود، می خواهند اقدام به فروش کنند و از بازار خارج شوند.
وقتی افراد آماتور، اقدام به فروش می کنند و از بازار خارج می شوند، ممکن است بازار تغییر روند بدهد و این نوع افراد، بعداً می گویند ای کاش نمی فروختیم و از بازار خارج نمی شدیم. یک منحنی تحت عنوان «منحنی ترس و طمع» وجود دارد که حالت های سرمایه گذاری یک دوره ای مختلف افراد را رد زمان معامله کردن تبیین می کند.
در مجموع، آدم آماتور در جای درست، معامله نمی کنند و برای معاملات خودش هدف ندارند که در کجا و چقدر سود بگیرند، یا اگر سود گرفتند چه زمانی از بازار خارج شوند. از طرفی، افراد آماتور مدیریت سرمایه را رعایت نمی کنند. اگر افراد آماتور، مدیریت سرمایه را رعایت کنند و حتی علم ترید را هم نداشته باشند یعنی شانسی معامله کنند و فقط حد سود و حد ضرر را رعایت کنند، می توانند سود کسب کنند.
افراد آماتور، نمی دانند حد ضرر را در چه قیمتی بگذارند و نمی دانند چقدر معامله در ضرر برود، از بازار خارج شوند. بحث روان شناسی نیز اهمیت دارد و متاسفانه افراد آماتور، در مورد خودشان هم شناخت ندارند. افراد آماتور، نمی دانند چقدر ضرر را می توانند تحمل کنند و وقتی در ضرر هستند آستانه صبرشان چقدر است.
*مدیریت سرمایه یک مهارت بوده و در چارچوب مدیریت سرمایه، بحث این است که مال و دارایی موجود حداقل کمتر نشود. در این زمینه، آیا آموزش هایی که در کشور ارائه می شود چشمگیر و قابل استناد هستند یا این که صرفاً برخی نکات مطرح می شوند و به معنای واقعی کاربردی نیستند؟
-آموزش های مختلفی در حوزه مدیریت سرمایه ارائه می شود ولی بعضی آموزش ها که ارائه می شوند و من دیده ام، خیلی خوب هستند. به همین دلیل، به این نوع آموزش ها می شود برای مدیریت سرمایه استناد کرد. حتی برای مدرسان این حوزه، جدول هایی با نرم افزار اِکسل تهیه کرده اند و می گویند با چقدر سرمایه، باید چقدر معامله انجام داد.
*شرایط فعلی اقتصاد کشور ما، شرایط عادی و نُرمال نیست و یک وضعیت متلاطم وجود دارد. افراد مختلف هم سعی می کنند ارزش دارایی و پول خودشان را حفظ کنند. در همین وضعیت موجود، همان اطلاعاتی که در جامعه ما انتشار پیدا می کند معمولاً ترجمه ای است.
آیا افراد آماتور، می توانند در معاملات خودشان با استفاده از این نوع اطلاعات موفق شوند و آیا اساساً اگر افراد آماتور، سرمایه های خودشان را به صندوق های سرمایه گذاری بدهند در وضعیت فعلی، استراتژی بهتری برای حفظ سرمایه اولیه و اصلی هست یا نه؟
-این موضوع بستگی به فرد سرمایه گذار دارد و بستگی به این دارد که فرد سرمایه گذار می خواهد چقدر سرمایه وارد بازار می کند. در بازارهای مالی خارجی، حتی با 100 دلار هم می شود معامله انجام داد و اگر فردی بتواند با 100 دلار کار کند، سودش بیش از آن چیزی است که این 100 دلار را به یک صندوق سرمایه گذاری تحویل بدهد.
البته سود صندوق های سرمایه گذاری، در حد نرخ سود بانکی است و سودی که این صندوق های سرمایه گذاری به سهامداران خودشان پرداخت می کنند چشمگیر نیست. بنابراین، اگر شخص سرمایه گذار بتواند معامله کند، سود بیش تری می تواند کسب کند.
*صندوق های سرمایه گذاری انواع مختلفی دارند و یک نوع آنها فقط سرمایه گذاری با درآمد ثابت است. این نوع صندوق ها در حد نرخ سو بانکی، سود به سهامداران خودشان می دهند. آیا بقیه صندوق های سرمایه گذاری که نرخ ثابتی را اعلام نمی کنند با نیروهای متخصصی که دارند سود بیش تر از نرخ سود بانکی به سرمایه گذاران خودشان پرداخت کنند؟
-برخی صندوق های سرمایه گذاری، صندوق سهامی هستند و برخی هم صندوق های با درآمد ثابت هستند. از طرفی، برخی صندوق های سرمایه گذاری نیز، به شکل مختلط هستند. البته یک سایت اینترنتی وجود دارد که وضعیت صندوق های سرمایه گذاری مختلف را در ایران بررسی می کند.
کسانی که می خواهند در این زمینه اطلاعات کسب کنند، می توانند از این طریق اقدام کنند تا بدانند هر صندوق سرمایه گذاری، چقدر سود می دهد یا چه صندوق هایی اعتبار بیش تری دارند. به هر حال، این نوع اطلاعات وجود دارد و هر فردی، باید بررسی کند که کدام صندوق سرمایه گذاری بهتر است و در همان جا سرمایه گذاری کند.
*یکی از توصیه هایی که در حوزه مدیریت سرمایه مطرح می شود این است که برخی تحلیلگران بازارهای مالی می گویند حداقل یک پنجم یا 20 درصد کل دارایی ها، باید دارایی های نقد شونده باشد و این دارایی ها بتوانند در صورت نیاز به سرعت تبدیل به پول شوند. آیا این نوع توصیه ها برای مدیریت سرمایه و حفظ دارایی خوب بوده و این درصدها برای خرید دارایی های نقد شونده، درصدهای قابل اعتمادی است؟
-معمولاً گفته می شود که در هر معامله نباید بیش از 10 درصد کل سرمایه خودمان را وارد کنیم تا بتوانیم نوسانات قیمتی بازار را تحمل کنیم. از طرفی، اگر در آن معامله ضرر کردیم، باید سرمایه دیگری در دست ما باشد، تا بتوانیم در قیمت بهتری سرمایه گذاری کنیم و ضرر سرمایه گذاری قبلی را جبران کنیم.
ما نباید همه سرمایه خودمان را وارد یک بازار خاص کنیم و باید در بازارهای مختلف سرمایه گذاری کنیم. در مورد مقدار سرمایه ای هم که می خواهیم وارد یک بازار کنیم، باید بگویم که بایستی به صورت پله به پله خرید کنیم. اصولاً در قیمت های مختلف باید اقدام به خرید کنیم و نه این که همه سرمایه وارد شده به یک بازار را صرف خرید در یک قیمت مشخص کنیم. در مجموع، همه چیز به میزان ریسک پذیری سرمایه گذار دارد.
*در مورد دارایی نقد شونده، برخی تحلیلگران می گویند باید طوری سرمایه گذاری کرد که 20 درصد یا یک پنجم سرمایه، صرف خرید دارایی نقد شونده شود ولی این دارایی باید ظرف حداکثر 2 ماه و بدون تخفیف به فروش برود.
آیا شما این نوع تقسیم بندی ها را قبول دارید و درست است که 20 درصد از سرمایه صرف خرید دارایی نقد شوند شود و 80 درصد دیگر سرمایه صرف خرید دارایی های غیر نقد شونده شود؟
-این نوع تقسیم بندی ها در مورد مقدار دارایی های نقد شونده، حالت سلیقه ای دارد و مدیریت سرمایه باید بر حسب ریسک پذیری افراد انجام شود. سرمایه گذار باید پول نقد داشته باشد تا در فرصت های مناسب، اقدام به سرمایه گذاری کند.
هر چقدر پول نقد یک سرمایه گذار بیش تر باشد یا دارایی او زودتر نقد شود، به نفع او تمام خواهد شد. برای مثال، می شود 80 درصد سرمایه را صرف خرید دارایی نقد شونده کرد و 20 درصد سرمایه صرف خرید دارایی بلند مدت مثل مسکن کرد.
*در مجموع و بر حسب اطلاعاتی که جنابعالی دارید یا این نوع افراد را می شناسید، در سال های اخیر افراد آماتور و حرفه ای در بازارهای مختلف چطور عمل کرده اند؟
-با توجه به اطلاعاتی که از افراد مختلف دریافت کرده ام، می توانم بگویم هم برخی افراد حرفه ای در سال های اخیر ضرر کردند و هم آماتورها. البته اکثراً در این بازارها ضرر کردند.
*کسانی که در بازارهای مختلف سود کرده اند آیا با استفاده و با اتکاء به آموزش ها و مهارت موفق به کسب سوده شده اند یا این که به طور شانسی و تصادفی سود کرده اند؟
-اکثر سرمایه گذاران خُرد که می شناسم و وارد بازار بورس و بازار ارزهای دیجیتال شده بودند، ضرر کردند و البته بدون آموزش هم، وارد بازار شده بودند. در بازار ارزهای دیجیتال، همان وضعیت بازار بورس به وجود آمد و برخی افراد، بدون آموزش وارد بازار شده و ضرر کردند.
ورود در بازار طلا و سکه هم ریسک دارد و برخی افراد که وارد این بازار شدند ضرر کردند. چرا که گاهی اوقات، بازار طلا و سکه حباب قیمتی دارد و نباید وارد آن شد. برخی افراد، از این موضوعات اطلاع ندارند و در نتیجه ضرر می کنند.
بازار خودرو به این صورت است که افراد مختلف، در قرعه کشی شرکت می سرمایه گذاری یک دوره ای کنند و اگر برنده شوند از مابه التفاوت قیمت درب کارخانه و قیمت بازار آزاد خودرو استفاده می کنند. برخی اطرافیان را دیده ام که ثبت نام کرده اند و وقتی برنده شوند ماشین خودشان را در بازار آزاد می فروشند. بازار مسکن هم، یک بازار طولانی مدت بوده و باید صبر کنند تا به سود برسند.
دیدگاه شما