کانال دانچیان Donchian channel/ نحوه محاسبه کانال دانچیان چگونه است؟
کانال دانچیان یکی از ابزارهای تحلیل تکنیکال است که توسط یک تحلیلگر و معاملهگر بازارهای کالا و فیوچرز به نام «ریچارد دانچیان» در میانه قرن بیستم توسعه داده شد و اکنون به عنوان یکی از ابزارها برای تحلیل روندها به کار میرود.
«ریچارد دانچیان» یک تحلیلگر خبره بازارهای مالی بود و به «پدر معاملهگری روند» مشهور است. تز او این است که معاملهگری باید در زمانی انجام شود که روند به سمت بالا حرکت میکند و به همین دلیل اصولی را برای این نوع از معاملهگری در زمانهای قدیم ارائه داد.
کانال دانچیان کارکردی شبیه «کانال کلتنر» و «باندهای بولینگر» دارد و متشکل از خط بالایی و پایینی و یک خط میانی در یک دوره زمانی مشخص است. کاربرد این کانال مشاهده نوسانات قیمت در یک بازه زمانی است و یک دید کلی نسبت به روند به معاملهگر میدهد.
بر اساس استراتژی کانال دانچیان در صورتی که نوسانات قیمت بسیار کم باشد دو خط بالایی و پایینی بسیار نزدیک به هم هستند و در صورتی که نوسانات قیمت زیاد باشد پهنای کانال افزایش مییابد. این کارکرد شبیه کانال کلتنر و باندهای بولینگر است.
نحوه محاسبه کانال دانچیان
محاسبه اجزای کانال دانچیان با توجه به این که یک ابزار قدیمی تحلیل تکنیکال است بسیار ساده است. همانطور که در بالا آمد این کانال متشکل از سه قسمت است: ۱٫ باند بالایی، ۲٫ باند پایینی، ۳٫ خط میانی
باند بالایی: در یک بازه زمانی (دقیقه، ساعت، روز، هفته و … ) بالاترین قیمت را انتخاب میکنیم و این قیمت به عنوان باند بالایی عمل میکند.
باند پایینی: پایینترین قیمت در یک بازه زمانی (دقیقه، ساعت، روز، …) را مشخص میکنیم و این نقطه به عنوان باند پایینی عمل میکند.
خط میانی: خط میانی در کانال دانچیان میانگین بالاترین و پایینترین نقطه در یک دوره زمانی (دقیقه، ساعت، روز، … ) مشخص است.
نحوه کارکرد کانال دانچیان
طبق اصل کانال دانچیان باند بالایی نشاندهنده بالاترین قیمت یک ورقه بهادار در یک بازه زمانی مشخص است و باند پایینی نشاندهنده پایینترین قیمت یک ورقه بهادار استراتژی کانال قیمت در همین بازه زمانی است.
این کانال مکان قیمت فعلی را در یک دامنه قیمتی مشخص میکند و به معاملهگران میگوید که در یک بازه زمانی و قیمتی قیمت فعلی در کجای این کانال قرار گرفته است. با توجه به این موضوع معاملهگر میتواند تا حدودی تشخیص دهد که قیمت قرار است به سمت باند بالایی حرکت کند یا باند پایینی و یا اینکه قرار است در همان خط میانی نوسان کند.
باند بالایی حد نهایی انرژی قیمت در بازه زمانی را مشخص میکند و باند پایینی نیز کمترین حد قیمتی را نقطهگذاری میکند. حرکت دو باند بالایی و پایینی به سمت هم نشاندهنده کاهش نوسانات قیمت و ایجاد یک دوره فشردگی قیمت است که از منظر تحلیلگران این موضوع پتانسیلی برای نوسانات زیاد در آینده احتمالی را ایجاد میکند.
نقص کانال دانچیان
کانال دانچیان یک ابزار تحلیلی کافی برای معاملهگران محسوب نمیشود و تنها دیدی کلی از اطلاعات مربوط به تغییرات قیمتی را به معاملهگر میدهد. همچنین این کانال هیچگونه سیگنال معاملاتی را به معاملهگران ارائه نمیکند و قطعا برای فراهم کردن سیگنال و تعیین موقعیتهای ورود و خروج بازار باید از ابزارهای دقیقتری استفاده کرد. این کانال فقط از سه نوع قیمت تشکیل شده و بنابراین نمیتوان در جهت سیگنالگیری از آن استفاده کرد.
تفاوت کانال دانچیان با باندهای بولینگر در نحوه محاسبه آن است چرا که دانچیان فقط از قیمت بالا و پایین و میانی در یک بازه زمانی استفاده میکند اما باندهای بولینگر بر مبنای مووینگ اوریج و انحراف معیار محاسبه شدهاند و محاسبات پیچیدهتری دارد.
تعیین حد سود و ضرر چیست؟ راهنمایی برای تمامی بازارهای مالی
یکی از متداولترین روشهای ترید در بازارهای مالی داخلی و بینالمللی استفاده از استراتژی تعیین حد سود یا ضرر در یک معامله است.
معاملهگرهای حرفهای معمولا پیش از تصمیم به انجام یک معامله، میزان سود و زیان احتمالی آن معامله را تخمین میزنند و با ابزارهای ترید ویژهای که در ادامه این مطلب آموزش میدهیم، آن استراتژی را در معامله خود پیاده میکنند.
استراتژی تعیین حد سود/ضرر چیست؟
تعیین حد سود و ضرر استراتژی است که عملا برای جلوگیری از طمع و غفلت معاملهگرها کاربرد دارد. این استراتژی ۳ جنبه و کاربرد اصلی دارد:
تعیین زمان ورود به معامله پس از شکست مقاومتهای تکنیکال
تعیین میزان سود مورد نظر در یک معامله
جلوگیری از ضرر در صورت از دست رفتن محدودههای حمایتی
به طور کلی، علاوهبر موارد مذکور، استراتژی حد سود و ضرر نقش مجری چهارچوب تعریف شده یک تحلیل را بازی میکند و به تریدر اجازه نمیدهد تا خطاهای انسانی یا احساسات لحظهای باعث خراب شدن کل تحلیل معاملهگر شود
مزایا و معایب تعیین حد سود/ضرر
یکی از مهمترین مزایای امکان تعیین حد سود/ضرر این است که تریدر مجبور نخواهد بود که بازار را بصورت شبانهروزی تحت نظر داشته باشد. برای هیچکس امکانپذیر نیست تا نمودارهای بازارهای مالی را بصورت دائمی چک کند؛ چرا که خستگی، خطاهای انسانی، مشکلات فنی، شلوغیهای ناگهانی و غیره عوامل انکار ناپذیری هستند که به یک معامله لطمههای جبران ناپذیری وارد میکند که نیازمند یک راهحل اساسی است.
از دیگر مزایای این کار این است که با تعیین و تنظیم حد سود/ضرر برای یک معامله، تریدر کمتر دچار خطاهای روانی میشود. چرا که آمارها نشان میدهد تصمیمات اتخاذ شده پیش از انجام یک معامله کم خطا تر از تصمیماتی است که تریدر پس از آن و با مشاهده نوسانات پیشبینی نشده اتخاذ میکند.
معروفترین مشکل تعیین حد سود/ضرر در یک معامله این است که گاها بازار بصورت ناگهانی دچار یک نوسان شدید میشود که باعث فعال شدن حد سود/ضرر تریدر شده و قیمت بعد از آن به نقطه پیش از نوسان باز میگردد. یکی از انواع این نوسانات غیر معمول فیک برکاوت (Fake Breakout) نام دارد. فیک برکاوت به حالتی از نوسانات بازار گفته میشود که خارج از روند قیمتی صورت بگیرد و قیمت پس از تغییر استراتژی تریدرها به سرعت به نقطه معمول روند اصلی بازگردد.
در نظر داشته باشید که گاهی تعیین نکردن حد ضرر موجب میشود تا دارایی شما یا برای مدتی طولانی در ضرر بماند یا اینکه به هر دلیلی ناچار به فروش در نقاط پایینتر شوید که در نهایت با ضرری بیش از حد معمول از بازار خارج خواهید شد.
در نتیجه، تنها زمانی حد ضرر برای یک معامله تعیین نکنید که مطمئن باشید هرگز و در هیچ زمانی ناچار به فروش دارایی خود با ضرر نمیشوید.
چگونگی استفاده از قابلیت تعیین حد سود و ضرر
دانش تکنیکال اصل اولیه تعریف این استراتژی است. اما ما برای اجرای این استراتژی، استراتژی کانال قیمت به یک ابزار به نام گزینه تعیین حد سود/ضرر نیاز داریم تا بتوانیم تمامی موارد پیشنویس شده را در پلتفرم معاملاتی خود وارد کنیم.
صرافی ارز دیجیتال اکسکوینو یکی از پلتفرمهایی است که از این قابلیت در بخش مارکت خود پشتیبانی میکند. در بخش اکسکوینو مارکت، این قابلیت استراتژی کانال قیمت در کنار گزینههای سفارش گذاری (محدود و آنی) قرار دارد و به شکلی کاملا ساده قابل استفاده است.
برای مثال، فرض کنید هنگام خرید ارز دیجیتال مورد نظر، قیمت آن ارز در نقطه A قرار دارد و میخواهید در صورت رسیدن قیمت به نقطه B، سفارش خرید شما فعال شده تا در صورت رسیدن قیمت به نقطه C خرید مورد نظر انجام شود.
برای امکان پیاده سازی چنین استراتژی، ما به تعیین دو نقطه نیاز داریم. نقطه اول (B) جایی است که سیستم بصورت خودکار (بجای ما) سفارشگذاری را انجام میدهد (با نام قیمت فعالسازی) و نقطه C جایی خواهد بود که در صورت رسیدن قیمت به آن نقطه معامله انجام خواهد شد (با نام قیمت خرید).
در این حالت، نقطه B به این دلیل مهم است که ممکن است قیمت به نقطه فعالسازی سفارش برسد اما هرگز به نقطه انجام معامله نرسد. این مهم زمانی رخ میدهد که روند بازار خارج از محدوده پیشبینی شده حرکت کند و شرایط بازار برای ورود به معامله مناسب نباشد. در این حالت، دیگر دارایی بلوکه نمیشود و معاملهای که برای آن برنامه ریزی شده، عملا
سفارش خرید با این روش معمولا پس از کسب اطمینان از ورود قیمت به یک کانال و روند صعودی یا اصلاح قیمتی استفاده میشود.
نحوه تعیین حد سود/ضرر در اکسکوینو مارکت
استفاده از گزینه سفارش حد سود/ضرر در اکسکوینو مارکت بسیار ساده است. پس از ورود به بخش اکسکوینو مارکت، از قسمت معاملات بازار زبانه سفارش حد سود/ضرر را مطابق شکل زیر انتخاب کنید.
حال، قیمتی که برای فعال شدن سفارش خرید یا فروش دارایی خود در نظر دارید را در بخش قیمت فعالسازی وارد کنید.
نکته: در نظر داشته باشید که ممکن است بازار هرگز به قیمت تعیین شده شما نرسد)
با رسیدن قیمت بازار به نقطه استراتژی کانال قیمت سفارش خرید یا فروش شما، سفارش فعال خواهد شد. حال، قیمتی که برای خرید یا فروش پس از فعالسازی سفارش در نظر دارید را در بخش قیمت خرید/فروش وارد کنید.
در قسمت مقدار خرید/فروش، مقدار دارایی که برای معامله در نظر دارید را وارد کنید و بر روی دکمه خرید یا فروش کلیک کنید تا سفارشگذاری شما تکمیل شود.
تفاوت اصلی سفارش محدود یا سفارش آنی با سفارش حد سود/ضرر در این است که در سفارشگذاری محدود و آنی، معامله با رسیدن به قیمت مورد نظر در هر زمان انجام میشود. در حالی که در سفارش حد سود/ضرر انجام معامله تنها در زمانی که قیمت به عدد دلخواه و از پیش تعیین شده شما برسد فعال خواهد شد.
- ابزار مهم معاملات ارزی
- سیاه و سفید یک مصوبه
- رئیسی برای مذاکرات برجام چک سفید امضا داشت اما تحریمها همچنان باقی ماند
- نقل قولهای بازار ارز استراتژی کانال قیمت
- تولیدکنندگان در انتظار شوک تورمی جدید باشند؟
تولید محتوای بخش «وب گردی» توسط این مجموعه صورت نگرفته و انتشار این مطلب به معنی تایید محتوای آن نیست.
معاملات الگوریتمی با آسان بورس
با پیشرفت تکنولوژی، معاملهگران بازارهای مالی هم به استفاده از تکنولوژی گرایش پیدا کردند. این روزها الگوریتمها یا استراتژی کانال قیمت رباتهای معاملهگر وظیفه انجام معاملات بسیاری فعالین بازار رو بر عهده دارند و به عنوان یک دستیار در خدمتشون هستند. در واقع الگوریتمها به فعالین بازار کمک میکنند تا وقت کمتری رو برای بازار صرف کنند و همچنین با سرعت بیشتری معامله کنند. همچنین معاملات الگوریتمی در کنترل احساسات و جلوگیری از تصمیمات خارج از چارچوب استراتژی معاملاتی نقش پر رنگی دارند.
در پلتفرم آسان بورس همه چیز محیا هست تا علاقهمندان به معاملات الگورتیمی، در کمترین زمان ربات معاملهگر خوشون رو بسازند، بدون اینکه نیاز باشه حتی یک خط هم کدنویسی کنند.بعد از اینکه استراتژی معاملاتی مدنظرتون رو نوشتید میتونید به ربات خود دستور بدید که مدیریت معاملات شما رو به عهده بگیره و کلیه دستورات شما رو مو به مو اجرا کنه.
سیستم دریافت نوتیفیکیشن
به طور معمول هر یک از فعالین بازار سرمایه، دهها و یا صدها نماد را در لیست بررسی خود دارند و برای هر کدوم یک سناریوی مشخص تعریف کردند. همچنین روزانه لیستشون رو بررسی میکنن تا اگر اتفاق مورد نظرشون رخ داده باشه تصمیمات معاملاتیشون رو اتخاذ کنند.
حالا تصور کنید که فردی حدودا 30 تا نماد رو در لیست خودش داره و برای هر کدوم یک سناریوی مشخص تعریف کرده و متغیرهایی هم برای هر سناریو تعریف کرده؛ احتمال اینکه به مرور زمان برخی از تعاریف فراموش شوند و یا با هم قاطی بشن بسیار زیاد هست. از طرف دیگه تصور کنید برای هر نماد فقط 2 دقیقه در روز وقت صرف بشه، مجموع این دقایق در یک ماه و در یکسال عددی بسیار بزرگ میشه که میتونسته به صرف کارهای دیگه بشه.
سیستم نوتیفیکیشن آسان بورس به صورت تمام وقت مثل یک دستیار در خدمت شماست و طبق دستوراتی که تعریف میکنید، لیست سهام مد نظر شما رو رصد میکنه و به محض وقوع اتفاق مورد انتظار، از طریق پیام رسانهای مختلف شما رو در جریان قرار میده.
نکاتی در رابطه با خط روند
خطوط روند شاید در اولین نگاه ساده به نظر برسند اما میتوانند به اندازه یک استراتژی معاملاتی کامل به شما فرصت های سودآوری بدهند. بدون استفاده از حتی یک اندیکاتور و یا ابزار دیگری! اما به شرطی که تکنیک های آن را به خوبی فرا گرفته باشیم. در ادامه دو نکته مهم در مورد خطوط روند بیان میکنیم که مسلما دانستن آنها به شما کمک شایانی خواهد کرد.
۱- فاصله برخوردها
خطوط روندی که رسم میکنیم باید از لحاظ فاصله بین برخوردها در وضعیت مناسبی باشند. یعنی به این صورت نباشد که فاصله برخوردها خیلی کوتاه بوده و عملا نقاط کم اهمیتی را به همدیگر متصل کرده باشیم. به صورت کلی باید بگوییم هرچه فاصله برخورد نقاطی که خط روند ما را تشکیل میدهند بیشتر باشد، عملا با یک خط روند مناسب تر (از لحاظ کارایی) مواجه خواهیم بود.
طی تحقیقاتی که “توماس بولکوفسکی” انجام داده و در کتاب خود منتشر کرده است، از بین نمونه های آزمایشی در نمودار سهام شرکت های مختلف، آن دسته از خطوط روندی که فاصله نقاط برخوردشان کمتر از ۲۹ روز بوده، میزان سوددهی آنها ۳۶% بوده است اما خطوط روندی که فاصله نقاط برخورد آنها بیش از ۲۹ روز بوده، بازدهی ۴۱% داشته اند.
نکته: فاصله ۲۹ روزه که در این تحقیق به آن اشاره شده است مربوط به نمودارهای سهام می باشند. مسلما اگر شما در بازارهای دیگری مثل فارکس و … فعالیت میکنید، بهتر است متناسب با وضعیت همان بازار وضعیت زمانی برخوردها را مورد بررسی قرار دهید.
۲- تعداد برخوردها
اما مسئله تعداد برخوردها نیز بسیار مهم است. در واقع اگر تعداد برخوردهای یک خط روند بیشتر باشد، نشان میدهد که هر بار به محض رسیدن قیمت به خط روند، معامله گران از فرصت استفاده کرده و بر حجم معاملات شان افزوده اند.
توماس بولکوفسکی در این زمینه نیز تحقیقی انجام داده است. در این بررسی، خطوط روندی که کمتر از ۴ برخورد داشته اند، بازدهی ۳۵% را نصیب تریدرها کرده اند. اما آن دسته از خطوط روند که بیش از ۴ برخورد داشته اند، بازدهی ۴۸% به معامله گران داده اند. بنابراین سعی کنید که این دو نکته مهم را در مورد خطوط روند مدنظر قرار دهید.
هنگامی که یک خط روند صعودی داریم ٬ هر برخورد به خط روند صعود و سپس بالا رفتن قيمت ٬ یک سطح حمایتی ایجاد می کند. در روند نزولی این قضيه برعکس می باشد. در واقع هر بار که قيمت به خط روند نزولی برخورد می کند و مجددا ریزش ميکند ٬ یک سطح مقاومتی ایجاد می شود. هنگامی که بازار نتواند سقف قبلی را بزند و یکی از این سطوح را بکشند ٬ ميتوانيم بگویيم که احتمالا روند به پایان رسيده است. حالا ميتوانيم از سطوح حمایتی که قبلا ایجاد شده (خطوط صاف مشکی رنگ) برای در نظر گرفتن حد سود و یا جابجایی استاپ لاس برای موقعيت های فروش (بعد از تثبيت شکسته شدن خط روند صعودی) استفاده کنيم.
نکته: تمامی موارد برای خطوط روند نزولی به صعود برعکس می باشد و تفاوتی در اصل روش وجود ندارد.هنگامی که یک خط روند صعودی داریم ٬ هر برخورد به خط روند صعود و سپس بالا رفتن قيمت ٬ یک سطح حمایتی ایجاد می کند. در روند نزولی این قضيه برعکس می باشد. در واقع هر بار که قيمت به خط روند نزولی برخورد می کند و مجددا ریزش ميکند ٬ یک سطح مقاومتی ایجاد می شود. هنگامی که بازار نتواند سقف قبلی را بزند و یکی از این سطوح را بکشند ٬ ميتوانيم بگویيم که احتمالا روند به پایان رسيده است. حالا ميتوانيم از سطوح حمایتی که قبلا ایجاد شده (خطوط صاف مشکی رنگ) برای در نظر گرفتن حد سود و یا جابجایی استاپ لاس برای موقعيت های فروش (بعد از تثبيت شکسته شدن خط روند صعودی) استفاده کنيم.
نکته: تمامی موارد برای خطوط روند نزولی به صعود برعکس می باشد و تفاوتی در اصل روش وجود ندارد.
اتفاقی که به وفور در یک کانال رخ می دهد این است که می توان روی حرکات در جهت کانال یک خط روند کشيد. این خط روند می تواند جایی که قيمت به سقف کانال ميرسد را نشان داده و همچنين در اندازه گيری زمانی نيز به ما کمک کند. جالب اینجاست که در یک کانال ٬ معمولا شيب خط های روند کوتاه مدت داخل کانال تقریبا با یکدیگر برابر است.
طول خط روند
طول خط روند
طول خط روند یکی از مباحث مهمی است که برای تشخیص خطوط روند پرقدرت تر به کمک تحلیلگر خواهند آمد. توماس بولکوفسکی خطوط روند را به ۴ دسته تقسیم بندی کرده است:
1- خطوط روند کوتاه مدت (۳ ماهه)
2- خطوط روند میان مدت (۳ تا ۶ ماهه)
3- خطوط روند بلند مدت (بیش از ۶ ماه)
4- خطوط روند فراتر از بلند مدت ( بیش از ۱ سال)
وقتی قیمت روی هر کدام از انواع ۴ گانه خطوط روند قرار میگیرد، بالاخره زمان شکستن آنها (Breakout) فرا میرسد. هر خط روند پس از شکست شدن به صورت میانگین درصد مشخصی سود نصیب معامله گر میکند.
1- خطوط روند کوتاه مدت: ۳۴%
2- خطوط روند میان مدت: ۳۵%
3- خطوط روند بلندمدت: ۴۶%
4- خطوط روند فراتر از بلندمدت: ۵۲%
زاویه خطوط روند
آیا زاویه خطوط روند هم مهم است؟ بدون شک بله! در اینجا به بحث پایداری حرکت قیمت میرسیم (Price Movement Stability). حتما شنیده اید که میگویند “آنچه که به سرعت اوج میگیرد با همان سرعت هم فرود خواهد آمد”. در بازار همین موضوع وجود دارد. در واقع وقتی قیمت با هیجان بسیار زیادی حرکت میکند، معمولا پس از اتمام جو هیجانی با همان سرعت هم برگشت میکند (مگر اینکه مسائل بنیادی بسیار قدرتمندی پشت قضیه وجود داشته باشد).
در این حالت اگر زاویه حرکت قیمت در صعود یا نزول زیاد باشد، “پایداری حرکت قیمت” معمولا زودتر مختل خواهد شد. بنابراین اگر یک خط روند هم روی حرکات هیجانی رسم کنید (به شرط آنکه کلا امکان رسم خط روند وجود داشته باشد) خط روندتان زودتر شکسته خواهد شد.
برای درک بهتر مسئله باید زوایای خطوط روند را مدنظر قرار دهید. توماس بولکوفسکی کار شما را راحت کرده است. اعدادی که با عنوان بازدهی مشخص شده اند، میزان درصدی حرکت قیمت بعد از بریک آوت هستند.
زاویه ۰ درجه: بازدهی ۷۵%
زاویه ۶ درجه: بازدهی ۴۵%
زاویه ۱۲ درجه: بازدهی ۴۱%
زاویه ۱۸ درجه: بازدهی ۲۸%
زاویه ۲۴ درجه: بازدهی ۳۱%
زاویه ۳۰ درجه: بازدهی ۲۵%
زاویه ۳۶ درجه: بازدهی ۲۲%
زاویه ۴۲ درجه: بازدهی ۵۸%
زاویه ۴۸ درجه: بازدهی ۳۷%
زاویه ۵۴ درجه: بازدهی ۲۰%
زوایایی مثل ۰، ۶ و ۱۲ درجه معمولا روندهای قدرتمندی را نشان نمیدهند و بیشتر شامل روندهای رنج میشوند. اما در بین زوایای دیگر که روندهای خوب را نشان میدهند، زاویه ۴۲% بازدهی بسیار مناسبی بعد از بریک آوت خواهد داشت. در سایر کتاب های تحلیل تکنیکال نیز به زاویه ۴۵ درجه اشاره شده است که تفاوتی با ۴۲ درجه ندارد.
اما چرا ۴۵ درجه زاویه مناسبی برای خط روند است؟ چون قاعده “پایداری حرکت قیمت (PMS)” در آن حفظ شده است. حرکات کاملا معقول انجام میشوند و هیجانی در کار نیست. بنابراین در این حالت بازار منطقی است.
استراتژی RSI (بخش دوم)
همانطور که در قسمت اول مقاله توضیح دادیم، بعضا در استراتژیهای معاملاتی، درک درستی از مفهوم استراتژی RSI دیده نمیشود. در این مقاله سعی میکنیم با بررسی ادامه این استراتژیهای معاملاتی، درک بهتری از استراتژی RSI بهدست آوریم.
استراتژی RSI: استفاده از الگوهای تکنیکال در RSI
در خیلی از کتابهای تحلیل تکنیکال توصیه شده که الگوهای تکنیکال قیمتی مختلف نظیر مثلث و خطوط روند و سقف و کف دوقلو و. را بهجای قیمت، بر روی مومنتوم RSI رسم کنند. دلیل اینکار را هم این نکته میدانند که این الگوها در مومنتوم RSI زودتر از قیمت واکنش نشان میدهند و حتی در بعضی از موارد این الگوها فقط در RSI نمایان میشوند و در قیمت دیده نمیشوند!
نمونهای از سیگنالها، توسط این استراتژی را در نمودار زیر میتوانید مشاهده کنید:
نحوه عملکرد سیگنال با خط روند RSI
از آنجایی که قرار است ما با شما رو راست باشیم، پس نمیتوان منکر این نکته شد که بعضا این روش میتواند سودآور باشد. اما بعضی از واقعیتها نیز در این استراتژی وجود دارد که در این کتابها به شما نمیگویند.
واقعیت این است که، بهطورکلی RSI با فرمولی بدست میآید که نهایتا از قیمت نشأت میگیرد. دقیقا همانطور که عدد 10 بعد از 9 میآید. پس به یاد داشته باشید که هرآنچه در مفهوم RSI نمایان شود نیز، قبل آن در نمودار قیمت میتوان دید!
نکته بعدی هم در مفهوم RSI استراتژی کانال قیمت این است که در این روش، هرچه میزان نویز (پارازیت) RSI بیشتر باشد، مقدار خطای این استراتژی نیز بیشتر میشود. به همین دلیل خیلی از معاملهگران در این روش از تایمفریمهای بالاتر استفاده میکنند که کار عاقلانهتری هم است. یا برای اینکه گرفتار این پارازیتها نشوند، نموداری را برای معامله انتخاب میکنند، که حجم معاملات بیشتری داشته باشد. زیرا هرچه حجم معاملات بیشتر باشد، مقدار پارازیت در RSI نیز کاهش مییابد.
از آنجایی که فرمول RSI طوری است که همواره بین اعداد 0 تا 100 درحال نوسان است، پس در هر لحظه میتواند جدا از قیمت حرکتهای معکوس روند قیمت نیز از خود نشان دهد. این نیز نکته دیگری است که در این روش به شما نمیگویند.
به عبارت دیگر وقتیکه در RSI خط روند شکسته میشود (Breakout)، شما با خیال راحت وارد معامله میشوید ولی بعد از آن RSI دوباره به مسیر قبلی خود بازمیگردد. نمونهای از این نقضها را در نمودار زیر میتوانید مشاهده کنید.
نحوه ایجاد پارازیت در سیگنال
استراتژی RSI: اصلاح تنظیمات اندیکاتور
دسته دیگری از معاملهگران که از عدم واکنش به سطوح 30 و 70 به ستوه آمده بودند، برای بهینهتر کردن مقدار محاسباتیRSI و همچنین کاهش پارازیتها، تنظیمات استراتژی کانال قیمت آنرا تغییر میدهند. یکی از این نتظیمات مقدار دوره محاسباتی است.
تغییر دوره RSI
بهطور استاندارد در فرمول RSI، این مقدار بر روی میانگین 14 دوره است. پس اگر ما فرمول را در دورههای بزرگتری بررسی کنیم، درواقع مقدار حساسیت RSI را کمتر کردیم (پارازیت کمتر میشود).
مقایسه RSI 14 دوره و RSI 50 دوره
بعضی دیگر از معاملهگران برای اینکه جزئیات بهتری از قیمت را در تایمفریمهای پایینتر بررسی کنند، مقدار معادل دوره مربوطه را در تایمفریم پایینتر استفاده میکردند. شاید این موضوع در مفهوم RSI کمی پیچیده بهنظر بیاید. اما ما برای شما با مثالی این موضوع را روشنتر بیان میکنیم.
به طور مثال در تایم فریم 1 ساعته مقدار دورههای استاندارد RSI روی 14 دوره تنظیم شده. به عبارت دیگر، فرمول RSI در این تایمفریم، برای 14 کندل 1 ساعته محاسبه میشود. حال میخواهیم مقدار معادل دوره RSI آن را در تایمفریم 30 دقیقه در نظر بگیریم.
به دلیل اینکه هر کندل 1 ساعته از دو کندل 30 دقیقه تشکیل میشود، پس طبیعی است که برای درنظر گرفتن معادل آن باید مقدار دوره RSI را به دوبرابر (28 دوره) افزایش دهیم. با اینکار شما میتوانید جزئیات بیشتری از نوسانات قیمتی را درهمان تایمفریم قبلی مشاهده کنید.
در عکس فوق نمودار پوند/دلار استرالیا (GBP/AUD) را در تایمفریم یکساعته و با دوره RSI 14 مشاهده میکنید.
در عکس فوق نمودار پوند/دلار استرالیا (GBP/AUD) را در تایمفریم یکساعته و با دوره RSI 14 مشاهده میکنید.
عکس فوق مقدار معادل عکس قبل را در تایمفریم سیدقیقه با دوره RSI 28 مشاهده میکنید. همانطور که میبینیم مقدار جزپیات بیشتری را در تایمفریم معادل میتوانیم ببینیم.
استفاده از hlc/3 در استراتژی RSI
یکیدیگر از تغییراتی که در فرمول RSI برای بهینهتر شدن استفاده میشود، استفاده از hlc/3 بهجای قیمت Close کندل است. اما این به چه معنی است؟
همانطور که میدانیم کندلها در نمودار 4 اطلاعات مهم قیمتی را به ما میدهند. بهطور مثال در تایمفریم یکساعته، درواقع در هر ساعت یک کندل جدید تشکیل میشود که اطلاعات زیر را به ما نشان میدهند:
- Open همان قیمت ابتدای شروع کندل است (O).
- Close همان قیمت پایانی کندل است (C).
- High بیشترین قیمت معامله شده در یک کندل (H).
- Low کمترین قیمت معامله شده در یک کندل (L).
همانطور که در مفهوم RSI تعریف کردیم، مقدار قیمتی که در فرمول استاندارد مورد استفاده قرار میگیرد، درواقع همان قیمت Close است. بعضا معاملهگران برای اینکه به مقدار بهینهتری از فرمول دستیابند، به جای اینکه از قیمت انتهایی کندل (Close) اشتفاده کنند. از قیمت جدیدی به نام hlc/3 استفاده میکنند.
hlc/3 = ((High+Low+Close)/3
نکته: اینکار خیلی بهتر از روش دستکاری در مقدار دورههای RSI به شما جواب میدهد!
نکته بسیار مهمتر: ما به شما پیشنهاد میکنیم این است که برای درک بهتر حرکات قیمتی، از چند نمودار در تایمفریمهای مختلف بهطور همزمان درکنار هم استفاده کنید. زیرا تایمفریمهای بزرگ همواره دارای تاخیر هستند. ما میتوانیم این کمبود را با استفاده از تایمفریمهای کوچکتر درکنار آنها جبران کنیم. همچنین تایمفریمهای کوچکتر هم ممکن است پارازیت داشته باشند و یا ما را گرفتار واگراییها کنند که خطای کار ما را بالا میبرند.
همواره برای پیدا کردن روندهای صعودی، باید در تایمفریمهای بزرگتر دنبال علائم صعود بگردیم و بعد اثرات آنرا در تایمفرمیهای پایینتر لحاظ کنیم. اما برای پیدا استراتژی کانال قیمت کردن روندهای نزولی این موضوع معکوس است و ما باید از تایمفریمهای کوچکتر، علائم ریزش را شناسایی کنیم و بعد از شناسایی آن را در تایمفریم بالاتر مدنظر قرار دهیم.
اما این نکته را فراموش نکنیم که تایمفریم بزرگتر همواره بر تایمفریم کوچکتر، حق تقدم دارد!
نمودار پوند/دلار استراتژی کانال قیمت تایم روزانه
نمودار پوند/دلار تایم ۴ساعته
سوال: با توجه به نمودارهای تایم روزانه و 4ساعته بالا سهم را نگه داریم یا بفروشیم؟
- همچنان روند صعودی ادامه دارد و فروش سهم حرام است
- با توجه به واگرایی و شکست روند RSI در تایم 4 ساعته نگهداری سهم حرام است
- نمیتوان با قطعیت گفت
جواب: اشخاصی که فکر میکنند که سیگنال نزولی داریم و از سهم خارج میشوند، همواره از کسانی هستند که بعد از خروج از سهم، روزی 100 مرتبه خود را نفرین میکنند. در عکس زیر میتوانید ادامه قیمت را مشاهده کنید.
نمودار پوند/دلار تایم ۴ساعته
اما دلیل این امر چیست؟
در چنین مواقعی همواره اینکه سهم را نگهداریم و یا خارج شویم، برای اکثر معاملهگران تبدیل به تصمیم کبری میشود. آن دسته از افرادی که در مثال بالا سیگنال خروجی تشخیص دادند، درواقع هنوز عملکرد رابطه بین تایمفریمها را درک نکردهاند. لازم به ذکر است که برای تسلط بر این موضوع نیاز به تمرین بسیار زیاد است. درواقع ما باید یاد بگیریم که از هر تایمفریمی به اندازه خودش انتظار داشته باشیم (بهطور مثال با سیگنال نزولی تایم 5 دقیقه نمیتوانیم انتظار ریزش در تایم روزانه را داشته باشیم). در نمودار فوق نیز این مسئله صدق میکند. اینکه علائم نزولی در تایمفریم 4ساعته کاملا مشهود است شکی نیست. اما همانطور که گفتیم از آنجایی که همواره تایمفریم بزرگتر ارجعیت دارد، در مثال قبل نیز، تایم فریم روزانه همچنان صعودی بود و هیچ علائمی از ریزش در آن نبود. حتی RSI نیز در روند صعودی قرار داشت.
بهعبارتیدیگر ریزشی که در تایمفریم 4ساعته دیدیم، علائم آن از تایمهای پایینتر (تایمفریم ۵دقیقه) شروع و تا تایمفریم 4ساعته نیز گسترش مییابد. اما در تایمفریم روزانه همهچی معکوس میشود و قیمت به تایمفریم بزرگتر احترام میگذارد (مگر اینکه علائم ریزشی در تایمفریم روزانه نیز مشاهده میشد).
RMI و Morris RSI
دانشمندان زیادی بعد از آقای ویدلر سعی کردند مدلهای پیشرفتهتری از مفهوم RSI را به بازار ارائه کنند. معروفترین آنها همین دو موردی است که بهطور خلاصه در این مقاله به آنها میپردازیم.
اندیکاتور RMI
این اندیکاتور اصلاح شده برای اولینبار توسط آقای راجر آلتمن مورد استفاده قرار گرفت. او بر این باور بود که نوسانات RSI بین نقاط اشباع خرید و یا فروش بهصورت ناپیوسته است. او برای ایجاد این پیوستگی در نمودار RSI، تغییر کوچکی در فرمول آن ایجاد کرد. به این شکل که در RSI استاندارد تغییرات قیمت نسبت به gain/loss بهصورت کندل به کندل محاسبه میشود. اما در مدل آلتمن این تغییرات از n مین در گذشته حساب میشود.
این فرمول جدید در اندیکاتورها با نام RMI - Relative Momentum Index شهرت یافته و بسیاری از معاملهگران نیز این مدل را به مدل استاندارد ترجیح میدهند. در عکس زیر تفاوت بین RSI و RMI را در یک نمودار میتوانید مشاهده کنید:
نمودار قیمتی سهام اپل در تایم روزانه و مقایسه RSI و RMI
همانطور که در عکس مشخص است، RMI دارای نوسانات کمتر و همچنین نقاط کف و سقفهای پیوستهتری، نسبت به فرمول استاندارد را نشان میدهد.
Morris RSI
این نوع RSI اصلاح یافته برای اولینبار توسط آقای مورریس به بازار معرفی شد. درواقع آقای ویدلر در فرمول RSI از مقدارمیانگین متحرک ساده (MA) استفاده کرده بود. اما در مدل اصلاح یافته مورریس از میانگین متحرکت نمایی (EMA) استفاده شده. اینکار باعث میشود دندانه دار شدن نمودار RSI میشود که در نهایت باعث تعداد واگرایی بیشتر و همچنین موقعیت ستاپهای معاملاتی بیشتری برای معاملهگران میشود.
جمعبندی
در این مقاله سعی کردیم شما را با درک صحیح از مفهوم RSI بیشتر آشنا کنیم و انواع استراتژی RSI را باهم بررسی کنیم. قابل درک است که مفاهیم این مقاله برای تعداد زیادی از عزیزانی که تازه وارد این حوزه شدند و یا مدتهاست با اندیکاتور RSI بهصورت اشتباه کار میکنند، سخت باشد.
ما به شما توصیه میکنیم که همواره هر سهم را بهصورت جداگانه تحلیل نمایید و از اندیکاتورها فقط و فقط در جهت تائید تحلیل خود استفاده کنید و نه بهعنوان سیگنال. این دلیل اصلی انقراض اکثر معاملهگرانی است که در بازارهای مالی فعالیت میکنند.
وقتی به حرفهای بعد از انقراض این معاملهگران گوش میکنیم، همواره میگویند: باید اینطور میشد! و یا نباید آنطور میشد! یکی دیگر از خصوصیات بازر معاملهگران منقرض شده این است که بدون تحقیق و درک مطلب، سعی در استفاده از هر ابزاری برای معاملهگری هستند.
پس سعی کنیم با وقت گذاشتن برای آموزش بیشتر، درصد موفقیت خود را در آینده بالا ببریم. همچنین یادمان باشد که بازار همیشه برقرار است و هیچگاه فرار نمیکند که برای وارد شدن به آن بخواهیم عجله کنیم.
اگر مطلب فوق برایتان مفید بوده لطفا آنرا با دوستان خود به اشتراک بگذارید.
لطفا اگر سوالی دارید در قسمت کامنتها بپرسید،حتما جواب داده خواهد شد.
میتوانید ویدیوهای بیشتری از تالاربورس را در آپارات (شبکه اشتراک ویدیو) و همچنین کانال یوتیوب تالاربورس مشاهده کنید.
دیدگاه شما