بررسی رابطه اعتماد بیش از حد سرمایه گذاران انفرادی و حجم مبادلات آنها در بورس اوراق بهادار تهران مقاله
تئوری اعتماد بیش از حد یکی از نظریههای مطرحشده در زمینه سه توهم در بورس تهران مالی رفتاری است که برای توضیح بخشی از رفتار سرمایهگذاران و نیز بازارهایی که با تئوریهای سنتی مالی ناسازگار میباشند، بکار میرود. بطور خلاصه، براساس این تئوری هرچقدر درجه اعتماد سرمایهگذاران بالاتر باشد، حجم مبادلات آنها بیشتر است. تحقیق حاضر، بمنظور آزمون تئوری فوق در بورس و اوراق بهادار تهران در سال 1385 طراحی شده است. در این مطالعه، درجه اعتماد بیش از حد سرمایهگذاران با معیارهای تخمین نادرست دقت اطلاعات، اثر بهتر از متوسط و توهم کنترل سنجیده شده و حجم مبادلات نیز به دو معیار میزان سرمایهگذاری و تعداد مبادلات شکسته شده است. در فرضیات اهم تحقیق، رابطه کل حجم مبادلات با سه معیار اعتماد بیش از حد، مورد آزمون قرار گرفت و هر سه فرضیه کلی در سطح اطمینان 95 درصد تایید شد. در فرضیات اخص گروه A رابطه معناداری بین میزان سرمایهگذاری و متغیرهای اعتماد بیش از حد بررسی و این نتیجه حاصل شد که بین میزان سرمایهگذاری و معیارهای اثر بهتر از متوسط و توهم کنترل رابطه معناداری وجود ندارد. در فرضیات اخص گروه B رابطه معناداری بین تعداد مبادلات و متغیرهای اعتماد بیش از حد بررسی شد که در سطح اطمینان 99 درصد، تمامی فرضیات اخص گروه B تایید شد. در این تحقیق، معناداری رابطه رگرسیونی بین حجم مبادلات با متغیرهای اعتماد بیش از حد نیز مورد آزمون قرار گرفته و تایید شد. یافتهها بیانگر ارتباط ضعیف بین این متغیرها است. همچنین تاثیر سن، تحصیلات، و سابقه حضور در بورس برسطح متغیرهای اعتماد بیش از حد و حجم مبادلات، مورد تحقیق واقع شده است.
خلاصه ماشینی:
"در این مطالعه، درجه اعتماد بیش از حد سرمایهگذاران با معیارهای تخمین نادرست دقت اطلاعات،اثر بهتر از متوسط و توهم کنترل سنجیده شده و حجم مبادلات نیز به دو معیار میزان سرمایهگذاری و تعداد مبادلات شکسته شده است. برابر با 1/96 میشود: (به تصویر صفحه مراجعه شود) ساختار پرسشنامه برای مستند کردن اطلاعات جمعآوری شده و ویژه آگاهی یافتن از ارتباط بین اعتماد بیش از حد سرمایهگذاران و حجم مبادلات در بورس اوراق بهادار تهران،اقدام به آزمون مفروضات تحقیق از طریق تنظیم پرسشنامههای آماری و تکمیل آنها توسط سهامداران شده است. بررسی فرضیات اصلی تحقیق (به تصویر صفحه مراجعه شود) فرضیه اصلی اول بیان میکند که بین حجم مبادلات و تخمین نادرست دقت اطلاعات رابطه معنادار وجود دارد. بررسی نتایج آزمون همبستگی فرضیات اخص گروه A (به تصویر صفحه مراجعه شود) علت عدم کاهش میزان مبادلات سرمایهگذاران با وجود کاهش اعتماد بیش از حد آنان در سال 1384 در بورس اوراق بهادار تهران را میتوان با تئوری انتظارات توضیح داد. بررسی نتایج آزمون همبستگی فرضیات اخص گوره B (به تصویر صفحه مراجعه شود) فرضیه اخص اول B بیان میکند که بین تعداد سفارشات خرید و تخمین نادرست دقت اطلاعات رابطه معنیدار وجود دارد. نتایج بررسیهای روابط بین متغیرهای مستقل و مدلهای اول و دوم و سوم (به تصویر صفحه مراجعه شود) بررسی نتایج آزمون کراسکال والیس براساس متغیرهای تعدیلکننده بین میانگین نظرات افراد گروههای سنی مختلف در سه توهم در بورس تهران زمینه تخمین نادرست دقت اطلاعات سرمایهگذار(دانش عمومی OC1 )و(پیشبینی سرمایهگذار از بازار سهام OC2 )، زمینه اثر بهتر از متوسط اول (BTA1) ،اثر بهتر متوسط دوم (BTA2) ،معیار توهم کنترل (IC) ،میزان مبادلات،تعداد سفارش خرید و حجم مبادلات تفاوت معنادار وجود ندارد."
کلیدواژه ها:
کلید واژه های ماشینی:
تخمین نادرست دقت اطلاعات ، تخمین نادرست دقت اطلاعات سرمایهگذار ، بورس اوراق بهادار تهران ، تخمین نادرست دقت اطلاعات رابطه ، معیارهای تخمین نادرست دقت اطلاعات ، اعتماد بیش از حد سرمایهگذاران ، اعتماد بیش از حد ، حجم مبادلات ، توهم کنترل ، بررسی رابطه اعتماد بیش
سه توهم در بورس تهران
شروین حاجیپور در بازداشتگاه اطلاعات ساری است
روش سه توهم در بورس تهران های نگهداری از انواع مبلمان و افزایش طول عمر آنها
چطور رپورتاژ آگهی تاثیرگذار بنویسیم؟
مزایای شستشوی مکانیزه فرش های دستباف و ماشینی
تفاوت های شستشوی فرش به روش سنتی و صنعتی
پنجره آفتاب نمایندگی پنجره دوجداره وین تک و هافمن کرج
آشنایی با انواع ماشین آلات کشاورزی، کاربرد و مزایدات آن
امکانات هتل میزبان بابلسر
خدمات قالیشویی کرج
تضمین ارزانترین بلیط هواپیما با علی بابا
فوتبال خونین در اندونزی با ۱۸۲ کشته + فیلم و تصاویر
آشنایی با دستگاه LDM و کاربردهای زیادی و درمانی آن برای پوست.
اهمیت تعمیر لوازم خانگی در نمایندگی ال جی در کرج
گوناگون
بهترین سالن تخصصی رنگ مو در تهران
جراحی بینی بدون بیهوشی و هزینه آن
با لوازم آرایشی خداحافظی کنید
سه توهم در بورس تهران
شروین حاجیپور در بازداشتگاه اطلاعات ساری است
روش های نگهداری از انواع مبلمان و افزایش طول عمر آنها
چطور رپورتاژ آگهی تاثیرگذار بنویسیم؟
مزایای شستشوی مکانیزه فرش های دستباف و ماشینی
تفاوت های شستشوی فرش به روش سنتی و صنعتی
پنجره آفتاب نمایندگی پنجره دوجداره وین تک و هافمن کرج
آشنایی با انواع ماشین آلات کشاورزی، کاربرد و مزایدات آن
امکانات هتل میزبان بابلسر
خدمات قالیشویی کرج
تضمین ارزانترین بلیط هواپیما با علی بابا
فوتبال خونین در اندونزی با ۱۸۲ کشته + فیلم و تصاویر
آشنایی با دستگاه LDM و کاربردهای زیادی و درمانی آن برای پوست.
اهمیت تعمیر لوازم خانگی در نمایندگی ال جی در کرج
گوناگون
بهترین سالن تخصصی رنگ مو در تهران
جراحی بینی بدون بیهوشی و هزینه آن
با لوازم آرایشی خداحافظی کنید
بورسایرانی (از بورس توهمی تا بورس بومی)
بازاری بدون رشد یا ریزش شارپی
سال ١٣١٥ , چند استعمارگر به معنای مثبتش , از هلند و بلژیک به ایران میآیند , برای پیریزی شالودههایی که ٣٠ سال بعد و با تصویب قانون بازار بورس و اوراق بهادار تهران در سال ١٣٤٥ رسمیت یافت. بازاری کاملاً نو , ترسناک و رادیکال که مانند مذاهب بدعتگذار با واکنش منفی , بیتوجهی یا بعضاً تمسخر سنتیهای محافظهکار مواجه شد. با گذشت بیش پنج دهه از آن سه توهم در بورس تهران زمان , حالا ما در مقابل بازاری که منافع ریز و درشت حدود یک چهارم جامعه را در بدنهی خود دارد ایستادهایم. دوست یا دشمن , باید با فهمی بر اساس واقعیت موجود دست به شناختش بزنیم.
برای شناخت بازار بورس ایران , توجه ابتدایی به سه واژهی ساده , اساسیاست; دولت , مردم , بورس.
آنچه این روزها مدام مشاهده میکنیم, تحلیلهای بورسی در سطحیترین درجه و آن هم نه از جانب عامه که از جانب فعالین این بازار است. متخصصان تجربی که تحصیلات آکادمیک ندارند و یا متخصصان آکادمیستی که تجربهی حضور جدی در بازار را ندارند , و اینجاست که باز زخم بیگانگی نظام آموزشی از واقعیت بازار کار سر باز میکند.
اما چرا تحلیلها سطحی است?
از دوستتان بپرسید چرا بازار گاو یا خرس است?
ترمینولوژی پراکنی شروع میشود , گاهی با چاشنی سیگنال و اخبار تلویزیونی , گاهی با استفاده از کتابهای ترجمه شده , وقتی که تحلیلگران فایننشال یا تکنیکال , قصد دارند تمام آنچه در مورد وال استریت یا فارکس خواندهاند را به بازار سهام و اوراق بهادار تهران تعمیم دهند.
کم نیستند افرادی که میتوان لقب کتاب گویای انگیزشی به ایشان داد. گرگ های والاستریتی که یک فیلم جهانبینیشان را دگرگون کرده و در توهم " من ریسک پذیر مصرفگرایی هستم " دست به کنش اقتصادی در بازارهای مدرن ایرانی_اسلامی میزنند.
این دسته افراد و سایر تحلیلگران یک نکته مهم را نادیده میگیرند , و آن این است که;
"ما با اقتصادی مواجهیم که احتمالاً ٨٠ درصد آن دولتیست."
دولتی که کاملاً توتالیتر بوده و علی رغم گرایشش به نئولیبرالیسم پراکنده و منفعتطلب , دچار دو نقص است; یکی این که برای تامین منافع اقتصاد متمرکزش دست به دامان بازاری شده که اساس آن را تکثر و آزادی فردی_اقتصادی تشکیل میدهد , دیگر این که هنوز "توانایی واقعی از دست دادن" منابع اصلی ثروت و سرمایهی در یدش را ندارد.
کارگزار عمومی , در اقتصادی دولتی , به یکی از بزرگترین نمادهای اقتصاد خصوصی تمسک میجوید.
این بدیل ایرانی را شاید بتوان استحالهی "دست بازار" به "دست دولت" نامید.
صرف نظر از این که بازار بورس و اوراق بهادار ما چقدر از بازارهای جهانی فاصله دارد , نگاه ابزاری دستگاه حاکمیت به بازار سرمایه به عنوان ملعبهای برای جبران نقدینگی یا کنترل آن یا. این انشقاق کاربردی را عمیقتر میکند. این کنترل نیز با توجه به عدم ارتباط واقعی بین "سرمایهگذاری در تولید" و "تابلوی بورس" , اگر با کنش عامدانه دولت در از بین بردن نقدیگی همراه نباشد , نتیجهای جز بازگشت نقدینگی به کف جامعه , ساخت پلی به تورم افسار گسیخته و در نهایت ریزش آخرین تکیه گاه کنونی برای سیاستهای انقباضی پولی دولت در بر نخواهد داشت.
البته که این موضوع تا حیطهی خواست دولت برای تغییر کاربری در بازار قابل پذیرش است.
اما نکتهی دیگری که دقت بحث را فزونی میبخشد , آنالیز دو مفهوم در رفتار دولتهاست.
١. "خواست دولتها" ٢."توانایی عملی کردن خواستها"
که در مورد ایران بررسی روند خواستِ حاکمیت در کنترل تورم , افزایش تولید , بهبود شاخصهای توسعه انسانی و حتی گاهی تاثیرگذاری ایدئولوژیهای مذهبیاش , با صرف هزینههای کلان مادی و معنوی , نشان میدهد که حداقل تا کنون نتوانسته موفقیت واقعی کسب کند. لذا فهم فاصلهی بین خواست تا توانایی عملی کردن خواست , بیشک در دقت تحلیل بنیادین از وضع بازار موثر خواهد بود.
از طرفی بازیگران حقیقی کاملاً جدی و فعال , دست دیگری هستند که گاه رفتارهای تودهایشان پیش بینی ها را به هم میریزد. مثال اخیرش تقاضا برای فروش سهام عدالت بود. موقعیتی که دولت به گمان خود با فشار نقدینگی بازار را در رشد شارپی نگه میداشت , اما به محض اینکه امکان فروش ٣٠ درصدی سهام عدالت فراهم شد , فروشندگان صف کشیدند. اتفاقی که نشان دهندهی برآورد اشتباه دولت بود از وضع اقتصادی تودههایی که غمِ نان و تنازع بقای اقتصادی , فرصت فکر کردن به سرمایهگذاری در دراز مدت را از آنان سلب کرده است.
همین افراد و سایر سرمایهگذاران خرد حقیقی , خطر بالقوهی بازار میشوند. طبقاتی که وقتی هرگونه امکان برای موفقیت با برنامهریزی اقتصادی را شکست خورده میبینند , با حس ناامنی میل به قمار اقتصادی در آنان افزایش مییابد. امروز در بورس , یک روز در قرعه کشی خودرو و گاهی در صف وامهایی با درصد کارمزد بالا.
اینان همانهایی اند که نتوانستهاند در بازارهای دیگر دلال شوند , نتوانستهاند سود ربوی بگیرند , مدام اعتماد کرده و باخت دادهاند , به گوش اخلاق را عامل موفقیت شنیدهاند و به چشم همگرایی با قانون جنگل کاستها را موفقیت دیدهاند.
حالا نیز به زعم خود به بازاری با همان شمایل دست پیدا کردهاند. فرصتی با شانس تغییر جایگاه اقتصادی از بازنده به برنده , عقدهگشایی حق طلبانهی تودههایی که تغییر طبقه را هدف قرار دادهاند.
کوتاه اینکه, توجه به چیستی و تعریف دقیق بورس بومی ایران , حضور دولتی با قویترین ید مالی و نیز تودههای فرودستی که قصد دارند در بازیای که قواعدش آنان را در پایین دست قرار داده , با دست یازیدن به همان قواعد به جای دست زدن به تغییر بازی , جایگاه طولی خود را تغییر دهند , تا حد زیادی تحلیلهای بنیادین را از توهمات دنیای لیبرال به واقعیت موجود در بازار بورسایران نزدیک خواهد کرد.
سه توهم در بورس تهران
همگام با رکوردشکنی های متعدد اخیر در بورس تهران، توجه فعالان سرمایه گذاری به این بازار معطوف شده است. در این راستا صحبت هایی از سوی برخی سهامداران، کارشناسان و سیاست گذاران بورس برای حفظ سه توهم در بورس تهران سه توهم در بورس تهران شرایط فعلی مطرح می شود. تلاش برای رشد پایدار قیمت ها در بورس تهران بدون توجه به ذات اصلی بازار سهام، درخواست از دولت به منظور کمک به بورس با ورود پول به این بازار و همچنین انتظار رشد دسته جمعی صنایع بورسی سه تفکر نادرستی هستند که می توانند مسیر بازار سهام را به بیراهه ببرند.
روند صعودی شاخص سهام در روزهای اخیر و ثبت رکوردهای تاریخی در هفته جاری، بورس را مورد توجه فعالان عرصه سرمایه گذاری قرار داد. بر همین اساس نیز اظهاراتی پیرامون چگونگی حفظ شرایط فعلی بورس شنیده شد. تفکر نادرست در مورد رشد پایدار در بورس تهران، کمک دولت به بازار سهام و همچنین توقع رشد دسته جمعی صنایع مختلف بورسی سه توهمی هستند که متاسفانه بسیاری از سهامداران و حتی سیاست گذاران بورسی با آن مواجه هستند. این سه موضوع سه تفکر نادرست و توهمی هستند که نشان می دهد معامله گران و سیاست گذاران یا از چگونگی سازوکار معاملات سهام اطلاع ندارند یا اینکه اهمیت زیادی برای این موضوع قائل نیستند.در این باره باید گفت به طور قطع سیاست گذار در دوران رونق وظایفی دارد اما این وظایف در راستای سه موضوع مطرح شده نیست.
همان طور که اشاره شد در روزهای اخیر صحبت از رشد پایدار بورس و برتری بازار سهام نسبت به دیگر بازارهای مالی کشور به ویژه از سوی سیاست گذاران و مدیران اصلی این بازار گوش می رسد. گویی ذات نوسان محور بازار سهام به فراموشی سپرده شده است. در گام نخست و برای پاسخ به این توهم باید گفت در شرایط فعلی باید صحبت از رونق پایدار بازار سهام مطرح باشد نه رشد پایدار. انتظار مداخله و کمک دولت به معاملات سهام و توقع برخی بورس بازان از حرکت و رشد دسته جمعی تمام صنایع فعال در بازار نیز دو تفکر نادرست و درخواست های غیر منطقی و برخلاف اصول علم اقتصاد سرمایه گذاران و بعضا سیاست گذاران است که زیان های زیادی به بازار تحمیل خواهند کرد. در این گزارش به بررسی این تفکرات نادرست پرداخته و پاسخ هایی نیز برای این موارد ارائه می شود.
وظیفه سیاست گذار در دوران رونق
در شرایطی که متغیرهای بورسی وضعیت رو به بهبودی را از خود نشان می دهند از یکسو تشریح وضعیت کنونی و از سوی دیگر حفظ این شرایط به بهترین نوع ممکن، وظیفه سیاست گذار را سنگین تر از قبل می کند. در این شرایط هر چند عوامل سیستماتیکی از قبیل روند کاهشی نرخ سود سپرده های بانکی می تواند به عنوان عاملی مهم در افزایش ارزش گذاری سهام و به تبع آن رشد P/ E بازار مطرح باشد، این رونق نیازمند عوامل اساسی تر از سوی بدنه بازار است؛ تلاش برای رفع محدودیت ها از قبیل حذف دامنه نوسان و حجم مبنا، رفع موانع توسعه به خصوص راهکارهایی برای افزایش شناوری پایین سهام شرکت های بورسی از طریق عرضه های اولیه و همچنین تلاش برای افزایش عمق تحلیلی معاملات با استفاده از ابزارهای مورد استفاده در بازارهای بین المللی از مواردی است که می تواند کارآیی بورس تهران را افزایش دهد و رونق پایدار بازار را به دنبال داشته باشد. در حالی که سه توهم مزبور که به آن اشاره شد، مسیری گمراه کننده پیش روی بازار قرار خواهد داد.
رونقی که به غلط رشد تعبیر می شود
شنبه شب گذشته برنامه تیتر امشب شبکه خبر با حضور مقامات بورس و کارشناسان تالار شیشه ای به بررسی وضعیت بورس اختصاص داشت. برنامه ای که هر چند با ارائه دلایلی از روند صعودی بازار و نظرات کارشناسانه همراه بود، اما چند ضعف وبیراهه نیز داشت؛ در این برنامه صحبت هایی پیرامون رشد پایدار بازار سهام مطرح شد. این درحالی است که نمی توان واژه رشد پایدار را برای این بازار عنوان کرد. به عبارت دقیق تربا توجه به ذات نوسان پذیر بازار سهام نمی توان انتظار یک رشد مستمر را از آن داشت. بازار سهام در مقاطعی با رشد همراه می شود و پس از یک دوره صعود این روند اصلاح می شود. حتی ممکن است روندی نزولی را تجربه کند. اما زمانی که صحبت از رونق پایدار سه توهم در بورس تهران بازار به میان می آید باید شاهد معاملات پررونق و با قدرت نسبتا بالایی بود. این موضوع در شرایط کنونی با توجه به رصد متغیرهای بورسی قابل مشاهده است؛ افزایش نسبت ارزش بازار سهام به نقدینگی و همچنین رشد نسبت قیمت به درآمد متوسط بازار (P/ E) را می توان از جمله نشانه های مثبت رونق قلمداد کرد.
در شرایط رونق در حالی میانگین ارزش روزانه معاملات با رشد همراه خواهد بود که موضوع به صورت یکپارچه و رشد دسته جمعی تمامی صنایع نخواهد بود. در گزارش پیشین «دنیای اقتصاد» که با عنوان «بورس بر فراز قله تاریخی» منتشر شد، با بررسی روند معاملاتی اخیر بر این موضوع تاکید شد. طبق این گزارش شاهد رونق سهام و عدم رشد دسته جمعی صنایع بورسی بودیم. به طوری که از ابتدای سال ۲۰ گروه با رشد شاخص و ۱۵ صنعت با افت نماگر خود مواجه بودند. عدم رشد دسته جمعی صنایع بورسی تاکید می کند رونق سهام به صورت هیجانی و صرفا بر اساس فشار نقدینگی رخ نداده و این موضوع نشانه های یک بازار کارآ است که با رونق پایدار همراه خواهد بود نه رشد مقطعی!
حفظ رونق با بازاری دوطرفه
در این میان رابطه مستقیمی میان حرکت شاخص و حجم معاملات وجود دارد؛ در حالی روزهای اخیر شاهد رشد شاخص کل بورس هستیم که میانگین حجم و ارزش معاملات روزانه نیز نسبت به دوره های قبل با افزایش قابل توجهی همراه شده است. به این ترتیب، در شرایط افت قیمت ها در بورس تهران، مشارکت معامله گران نیز به شدت کاهش پیدا می کند. به نظر می رسد یکی از مهم ترین دلایلی که به موجب آن رابطه مستقیمی میان نوسانات شاخص بورس تهران و حجم معاملات برقرار شده است، یکطرفه بودن بازار به دلیل عدم تنوع ابزارهای معاملاتی است. به عبارتی به دلیل نبود ابزارهای متنوع در بورس تهران سهامداران تنها در زمان هایی که شاخص بورس روندی صعودی دارد، سود کسب می کنند. بر این اساس در زمان رکود، بازار سهام جذابیتی برای سرمایه گذار ندارد و به همین دلیل در این دوره ها، حجم معاملات افت محسوسی را تجربه می کند.
این در حالی است که در بورس های پیشرفته در زمان رکود بازار سهام با استفاده از ابزارهای مالی متنوع، سرمایه گذاران استراتژی های گوناگونی سه توهم در بورس تهران در پیش می گیرند و به فعالیت می پردازند. به این ترتیب از مهم ترین مزایای این ابزارهای مالی می توان به امکان کسب سود حتی در شرایط رکودی و افت قیمت ها اشاره کرد. ابزارهایی همچون ابزار مشتقه، اختیار سهام و آپشن های مختلف علاوه بر عمق بخشی به بازار سهام سبب می شوند تا سهامداران حتی در شرایط نزولی نیز به فعالیت خود در بازار ادامه دهند.ابزارهایی که جای خالی آنها در بورس ما به خوبی نمایان است. در واقع در شرایط کنونی که بازار روندی مثبت در پیش گرفته، نهاد سیاست گذار باید با طراحی و به کار گیری این قبیل ابزارها، بازاری دوطرفه را ایجاد کند. بازاری که در شرایط منفی و افت شاخص نیز همچنان با به کارگیری این ابزارها، چرخش حجم بالایی از معاملات را تجربه کند. در این شرایط می توان به رونقی پایدار دست یافت.
توهمی به نام کمک دولت به بورس
دومین توهم موجود که در روزهای اخیر همگام با رشد قیمت سهام شدت بیشتری گرفته است، موضوع مداخله و کمک دولت برای پایداری رشد قیمت ها است؛ تا جایی که مدیران رده اول بازار کمک و مداخله دولت در روند حرکتی بازار سرمایه را نه تنها متناقض با استقلال بازار نمی دانند، بلکه ورود پول های جدید از دیگر بازارها با دستور دولت را توقع دارند و این امر را نیز مثبت ارزیابی می کنند. به این ترتیب معتقدند که این امر می تواند ورود نقدینگی جدیدی به بازار سهام به دنبال داشته باشد. تجربه این موضوع در سال ۹۳ نیز شکل گرفت. دولت در سال ۹۳ اقدام به تزریق پول و اجبار بانک ها به انتقال ۵ هزار میلیارد تومان نقدینگی به بازار سهام کرد. گویی برخی از سیاست گذاران در شرایط کنونی نیز اقدام مشابهی را در خواست می کنند. این انتظار سه توهم در بورس تهران نه تنها باوری غلط است، بلکه نتیجه ای مخرب برای بورس به دنبال خواهد داشت. تجربه نشان داده است که چنین اقداماتی شاید در کوتاه مدت با ورود نقدینگی جدید به بازار، رشدی مقطعی بورس را به ارمغان بیاورد، اما در بلند مدت جوابگو نخواهد بود.
انتظار از نهاد دولتی برای کمک به بازار سهام در قالب بازگذاشتن دست نهاد سیاست گذار بورس باشد؛ ایجاد شفافیت هر چه بیشتر، ایجاد خصوصی سازی به معنای واقعی و رفع ابهامات موجود برای صنایع فعال در بازار سهام می توانند درخواست های منطقی و مطابق با سازو کار معاملات باشد. در حال حاضر همچنان انتظار برای اعلام نرخ ها از سوی شرکت ملی پالایش و پخش، شرکت های پالایشگاهی فعال در بازار سهام را با ابهام روبه رو کرده است و این گروه همچنان پس از گذشت چند ماه از مهلت قانونی خود، نتوانسته اند صورت های مالی مربوطه را تهیه و منتشر کنند. دولت می تواند بزرگ ترین کمک خود به بازار سرمایه را از طریق رفع این ابهامات و شفاف سازی گسترده برای صنایع مرتبط انجام دهد. به عبارت دقیق تر کوتاه شدن دست دولت در مداخلاتی از این قبیل، نه تنها آثار مثبتی برای کل اقتصاد به دنبال خواهد داشت، بلکه رونق مستمر بورس را نیز نوید می دهد.
توهم انتظار رشد دسته جمعی
توقع برخی بورس بازان از حرکت و رشد دسته جمعی تمام صنایع فعال در بازار نیز به عنوان دیگر توهم اخیر مطرح است؛ این گروه معتقدند در شرایطی که متغیرهای اصلی بازار سهام با رشد چشمگیری همراه شده و رکوردشکنی های پیاپی را به ثبت می رساند، چرا تمامی صنایع با رشد همراه نشده اند و سودآوری آنها از این بازار چندان قابل توجه نیست. این گروه انتظار دارند به مانند رشدی که در انتهای سال ۹۴ بر گروه خودرویی حاکم شد و به کلیت بازار سرایت کرد، همه گروه ها با سود مواجه شوند.در جواب این گروه باید گفت اتفاقا رشد شاخص سهام در شرایط کنونی دور از هیجان است و برای رشد قیمت ها در برخی صنایع در این شرایط پشتوانه بنیادی وجود داشته است.علاوه بر این همان طور که عنوان شد در شرایط کنونی که صحبت از رونق پایدار بورس است، تمامی صنایع به یک میزان از این رونق منتفع نشده اند.
پرهیز از تحلیل «صفی»
شرایط گذشته بازار سهام به گونه ای بوده که این گروه از بورس بازان توقع کسب سود در شرایط مثبت بازار را از تمامی صنایع دارند. همان طورکه به آن اشاره شد، این دسته از سرمایه گذاران به تحلیل های واقعی توجهی نداشته و به دنبال ایجاد «صف» در نمادها و صنایع فعال در بازار، اقدام به خرید و فروش سهام می کردند. به این ترتیب هر زمان که نمادی با صف خرید همراه شده به ورود در آن اقدام کرده و هر زمان که شاهد عرضه صف خرید مزبور بودند، به خروج از سهم می پرداختند. در این شرایط اصطلاح خرید و فروش بر مبنای تحلیل صفی به آنها اطلاق می شود.در این شرایط نهاد سیاست گذار در بازار سرمایه با اتخاذ تصمیمات و روندهایی از قبیل تلاش برای رفع محدودیت ها ازجمله حذف دامنه نوسان و حجم مبنا، رفع موانع توسعه به خصوص راهکارهایی برای افزایش شناوری پایین سهام شرکت های بورسی از طریق عرضه های اولیه و همچنین تلاش برای افزایش عمق تحلیلی معاملات با استفاده از ابزارهای مورد استفاده در بازارهای بین المللی، نه تنها می تواند خط پایانی بر این «تحلیل های صفی» بکشد، بلکه موج جدیدی از نگرش صحیح به بازار را ایجاد کند. به این ترتیب شاهد بورسی با رونق پایدار و همچنین «تحلیل محور» خواهیم بود.
دیدگاه شما