پای پارلمان اروپا به حل سیاسی بحران یمن باز شد/انصارالله محور طرح جدید اروپا
یک روزنامه لبنانی از ارائه طرح پارلمان اروپا برای حل و فصل بحران یمن خبر داد و فاش کرد در این طرح که انصارالله محوریت آن است، کشورهای اروپایی نقش یک میانجی بیطرف را بازی میکنند که درواقع مدیریتکننده میز مذاکرات میان جریانها و احزاب یمنی خواهند بود.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری آنا، روزنامه الاخبار چاپ لبنان در گزارشی نوشت: «همزمان با تلاشهای مارتین گریفیت، فرستاده ویژه سازمان ملل متحد به یمن برای احیای مذاکرات صلح، پارلمان اروپا راهکار جدیدی را برای حل نزاع در یمن مطرح کرده است و میگوید، این راهکار در راستای طرح گریفیت است. راهکار اروپا دارای درجهای از عینیت و عقلانیت است که میتواند بهعنوان یک مبنا برای حل و فصل بحران استفاده شود، ولی تجارب گذشته نشان میدهد نمی توان امید زیادی به آن بست.»
طبق گزارش این روزنامه لبنانی، تقریبا هیچ کشور غربی یا بزرگی باقی نمانده است که به بحران یمن وارد نشده، یا برای به تاخیر انداختن روند آن یا سرکوبش تلاش نکرده باشد. در سه سال گذشته، طرحهای صلح هر بار با پوششی متفاوت ارائه میشدند؛ گاهی آمریکا، گاهی روسیه و گاهی انگلیس و بالطبع سازمان ملل متحد طرحهایی ارائه کردهاند. امروز به نظر میآید نوبت به اتحادیه اروپا رسیده است تا فرستاده بریتانیاییتبار سازمان ملل متحد به یمن را در راستای ایجاد تحریک فوری مذاکرات کمک کند و به بحران انسانی در این کشور پایان دهد.
الاخبار میافزاید: «درست است که یمنیها امید زیادی به این مذاکرات که همه آنها از سال 2015 تاکنون شکست خورده است، ندارند و حتی چشم امید به موفقیت فوری گریفیت ندوختهاند و میدانند این بنبست سیاسی شکسته نمیشود، ولی جبهه مقاومتی که با ائتلاف عربی به رهبری عربستان مقابله میکند، از پذیرش هیچ طرح صلحی خودداری نمیکند. در مقابل، حکام سعودی از آغاز جنگ در یمن تاکنون همواره در راه صلح گرهافکنی و سنگاندازی کردهاند و در انتظار یک پیروزی میدانی بزرگاند، موضوعی که تاکنون محقق نشده است. خلاف ریاض و ابوظبی که راه غیرعقلانی را در پیش گرفتهاند، کشورهای اروپایی خواهان حل و فصل سیاسی بحران یمن هستند و جنبش انصارالله را جزئی از ملت یمن میدانند که میتواند نقش محوری در آینده این کشور داشته باشد.»
در این راستا خانم پاتریسا لالوند، معاون فرانسویتبار پارلمان اروپا پیشنویس اقدام جدید اروپا را برای حل بحران یمن با عنوان «سهم پارلمان اروپا در باز کردن مسیر ثانویه گفتوگوهای داخلی یمن» ارائه کرد که مکمل طرح گریفیت است. در این طرح که انصارالله محوریت آن است، کشورهای اروپایی نقش یک میانجی بیطرف را بازی میکنند که درواقع مدیریتکننده میز مذاکرات میان جریانها و احزاب یمنی خواهند بود.
طبق این راهکار که الاخبار نسخهای از آن را دریافت کرده است، لالوند بر اهمیت مشارکت همه نهادها و جریانهای یمن در فرایند گفتوگوها با توجه به لزوم بررسی ریشهای درگیریها و جلوگیری از چنددستگی داخلی، به جای مدارا با آن و بروز جنگهای چندملیتی یا نیابتی تاکید دارد.
الاخبار مینویسد: «لالوند معتقد است، تفسیر درگیری (یمن) و بسط آن تبدیل به نوعی جنگ نیابتی میان قدرتهای منطقهای همچون عربستان، امارات و ایران شده است و حوثیها (جنبش انصارالله) متهم به این شدهاند که همچون عروسکی در دستان ایران قرار دارند. درواقع آنچه در یمن جریان دارد درگیری مسلحانه غیردولتی یا داخلی است که در آن یک ائتلاف منطقهای حضور دارد و اکنون موضوع فراتر رفته و تبدیل به بحران ایرانی-سعودی شده است. این نگرش، بیانکننده همه پیچیدگیها و مداخلات موجود در یمن نیست.»
طبق راهکار ارائه شده، پارلمان اروپا در تلاش است تا فضایی ایجاد کند تا بتوانند همه احزاب یمنی درگیر در بحران یمن مشارکت داشته باشند و تفاوتی میان نماینده شمال یا جنوب یمن وجود نداشته باشد. این کار با هدف برگزاری جلسات مذاکره سه روزه با میانجیگری نمایندگان اروپایی کارشناس در حل مناقشات بینالمللی انجام میشود.
طرح ابتکاری لالوند بر سه محور استوار است؛ نخست، منافع ملی دوم، همهپرسی یا هر فرایند سیاسی دیگری که در آن احزاب یمنی بتوانند طبق آن قانون انتخابات و آینده جنوب یمن را مشخص کنند و سوم، بازسازی یمن با کمک مجامع بینالمللی.
الاخبار مینویسد: «البته در این مسیر مشکلاتی وجود دارد و معاون فرانسویتبار پارلمان اروپا نسبت به اینکه گروههای سیاسی فشار اروپا نمیتوانند از مواضع حزبی و منافع زودگذر خود دست بردارند، انتقاد کرده و از اعضای پارلمان اوپا خواسته است تا حمایت خود را از طرح صلح نشان دهند. گروههای فشار اصرار دارند دایره شمول مطرح شده در طرح ابتکاری برای ورود به مذاکرات، جنبش انصارالله را شامل بورس به بحران رسید شود. انصارالله بخش لاینفکی از جامعه یمن است. بهعنوان نمونه در حدیده هیچیک از آنها به تنهایی در مقابل ائتلاف عربی نمیجنگند، بلکه در ظل حمایتهای گسترده کمیتههای مردمی و برخی قبایل محلی و تاثیرگذار شمال یمن هستند.»
این روزنامه لبنانی در ادامه گزارش مینویسد: «در طرح ابتکاری اروپا از شخصیتهای مشهور اروپایی ازجمله آنتونیو تاجانی رئیس پارلمان اروپا، فدریکا موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و شخصیتهای شاخص دیگری همچون اخضر ابراهیمی فرستاده سابق سازمان ملل متحد و اتحادیه عرب به سوریه و جان کری وزیر امور خارجه اسبق آمریکا برای مشارکت در جلسات گفتوگو دعوت شده است. باوجود این، منابع آگاه خبر دادند که کری حضور در نشست را رد کرده است.
همچنین نمایندگانی از پنج طرف درگیر در بحران یمن نیز دعوت شدهاند که عبارت است از:
ـ حکومتی که سازمان ملل متحد آن را به رسمیت میشناسد: یاسین سعید نعمان، سفیر یمن در انگلیس و احمد عبید بندغر، نخستوزیر یمن
- جریان الموتمر: ابوبکر قربی، وزیر امور خارجه سابق و فائقه سید، معاون دبیر جریان و یحیی محمد عبدالصلح صالح، عضو کمیته عمومی جریان الموتمر
- جنبش انصارالله: محمد عبدالسلام، سخنگو و عبدالملک عجری، عضو دفتر سیاسی
- حزب الاصلاح: حمید احمر، دبیرکل کمیته مقدماتی گفتوگوی ملی و علی عشال و نجیب غانم دبعی، نمایندگان پارلمان یمن
- حراک جنوبی: غالب مطلق، وزیر دولت یمن در امور اجرایی گفتوگوی ملی و عیدروس زبیدی، رئیس شورای انتقالی جنوبی و فادی حسن باعوم، رئیس جریان جوانان و آزادیخواهان و استقلال جنوب
بحران انرژی؛ گریبانگیر فولادسازان اروپایی
دنیای معدن: در روشهای مختلف نظیر کوره قوس و کورهبلند چه برای تولید محصولات طویل، چه تولید ورق که دو محصول مهم و کلیدی و پرکاربرد هستند و چه برای تولید مقاطع دیگر، بحران انرژی میتواند بر روند تولید آنها تأثیرگذار باشد.
محمدجواد قائدی: یکی از مشکلاتی که بسیاری از صنایع دنیا با آن دست و پنجه نرم میکنند موضوع انرژی است. مسأله انرژی خصوصا در تولید فلزات بسیار مهم است چرا که در فرایند تولید مقاطع مختلف، برق و گاز نقشی کلیدی را بازی میکنند.
تولیدکنندگان فولاد به عنوان یکی از مهمترین فلزات اساسی نیز از این قاعده مستثنی نیستند و در روشهای مختلف نظیر کوره قوس و کورهبلند چه برای تولید محصولات طویل، چه تولید ورق که دو محصول مهم و کلیدی و پرکاربرد هستند و چه برای تولید مقاطع دیگر، بحران انرژی میتواند بر روند تولید آنها تأثیرگذار باشد.
زمستان سرد صنایع در اروپا
پس از وقوع بحرانهای سیاسی در اروپا با شکلگرفتن نزاع میان روسیه و اوکراین، تحریمهای زیادی علیه روسیه اعمال شد. روسیه نیز در پاسخ به این تحریمها محدودیتهای انرژی را به بهانه تعمیرات خطوط لوله انتقال گاز، علیه اتحادیه اروپا اعمال کرد. در نتیجه این تحریمها که در آستانه زمستان انجام شد، هشتگ «زمستان سرد» در شبکههای اجتماعی به راه افتاد و پس از چندی ترند شد. به همین خاطر بسیاری از مردم در کشورهای اروپایی برای تأمین انرژی مورد نیاز برای گرم ماندن خانههایشان به جمع کردن چوب و . پرداختند.
اما در این بین بحران انرژی برای صنایع بسیار متفاوت است. نبود انرژی همانطور که در ابتدای گزارش گفته شد به چالش بزرگی برای صنعت اروپا که بخش زیادی از درامدهای اتحادیه اروپا از این محل تأمین میشود تبدیل شده است. بسیاری از صنایع انرژیبر اروپا نظیر تولیدکنندگان فلزات، شیشهسازی، کود، سیمان، مواد شیمیایی و. به آستانه تعطیلی کشیده شدند.
صنعت فولاد اروپا نیز که یکی از مهمترین صنایع در اتحادیه اروپا است امروز با این بحران دست و پنجه نرم میکند. به گزارش رویترز، بحران انرژی در اروپا به یکی از یکی از مشکلات بزرگ تولیدکنندگان فلزات، خصوصا فولادیها تبدیل شده است. علاوه براین به خاطر کمبود حاملهای انرژی، قیمتها نیز افزایش یافته و به همین علت صادرات محصولات فولادی کم شده و مجبور به واردات این کالای مهم خواهند شد.
همچنین طبق گزارش رویترز، 50 درصد از ظرفیت آلمینیوم و روی تحت تأثیر این بحرانها قرار گرفته و به زودی اتحادیه اروپا را مجبور به واردات فلزات اساسی خواهد کرد. بسیاری از کارخانههای تولید فلزات اساسی نیز به خاطر این بحرانها، اجباراً به تعمیرات اساسی خطوط تولید خود پرداختهاند.
دو پلنت آرسلورمیتال تعطیل شد
شرکت آرسلورمیتال بزرگترین تولیدکننده فولاد در جهان است که تولید فولاد خام آن، در سال ۲۰۱۱ معادل حدود ۱۰۰ میلیون تن برآورد شدهاست. در سال ۲۰۱۲ این هلدینگ، در فهرست فورچون جهانی ۵۰۰ در رتبه ۷۰ از بزرگترین شرکتهای جهان قرار گرفت.
این روزها آرسلورمیتال نیز قربانی بحرانهای انرژی شد و به زودی دو پلنت آن در آلمان از چرخه تولید خارج میشود. این فولادساز بزرگ دنیا دلیل این تعطیلی را افزایش هزینه برق و در نتیجه بیسود شدن فعالیت این پلنتها عنوان کرده است.
البته این بحران، تنها مشکل امروز فولادسازان اروپایی نیست و به خاطر تلاشها برای کاهش انتشار گازهای گلخانهای، قیمتها در حال کاهش بوده و از سطح تقاضا نیز کاسته شده است.
علاوه بر این یکی از کورههای بلند این شرکت در اسپانیا نیز به زودی تعطیل خواهد شد. 3.65 میلیون تن فولاد از پلنتهای این شرکت در آلمان و اسپانیا تولید میشود که خلأ این حجم از محصولات فولادی میتواند برای بازار جهانی بسیار چالشبرانگیز باشد.
فرصتی برای تصاحب بازار
این بحرانها در صورت ادامهدار شدن میتواند اقتصاد اروپا را بسیار تحت تأثیر قرار دهد. از سویی اتحادیه اروپا تولیدکننده و صادرکننده بسیاری از محصولات بوده که امروز به خاطر محدودیتهای انرژی دیگر نمیتواند این محصولات را تولید کند و در نتیجه درامد حاصل از آن دیگر احصاء نخواهد شد. از طرف دیگر به زودی این کشورها تبدیل به واردکننده بسیاری از محصولات خواهند بود.
به همین خاطر این فرصت خوبی است که کشورهای آسیایی نظیر چین، هند، ترکیه، ایران و . که انرژی فراوانتری را در اختیار دارند میتوانند خلأ موجود را نه تنها در زمینه فلزات اساسی بلکه در بسیاری از صنایع انرژیبر جبران کنند.
البته محدودیتهای انرژی به خاطر دلایلی نظیر سیاستگذاریها، نبود مصرف بهینه در مصارف خانگی و. در ایران نیز وجود دارد و با فرا رسیدن زمستان بسیاری از صنایع از جمله فولادسازان را با چالش محدودیتهای گاز روبرو میشوند، بحرانی که باید با مدیریت مجموعههای تصمیمگیرنده از چالشها تبدیل به فرصت شوند. امروز با توجه به بحرانهای جهانی، فرصت خوبی برای فولادسازان ایرانی برای حضور در بازار جهانی فراهم شده تا با تولید محصولات کیفی و ارزش افزوده بالا، کمبود محصولات فولادی را در بازارهای دنیا جبران کنند.
پایان هژمونی لیبرالیسم؟
در فوریه ۱۹۸۹، دو ماه بعد از آنکه میخائیل گورباچف در هفتم دسامبر ۱۹۸۸ طی نطقی در سازمان ملل اعلام کرد که اتحاد شوروی دیگر در امور بورس به بحران رسید اقمار خود در شرق اروپا مداخله نخواهد کرد، فرانسیس فوکویاما که در آن زمان جوانی ۳۶ساله بود سخنانی راجع به روابط بینالملل در دانشگاه شیکاگو ایراد کرد که چندی بعد مورد توجه سردبیر مجله «نشنال اینترست» قرار گرفت و چنین شد که مقاله «پایان تاریخ» در تابستان 1989 به چاپ رسید.
حسین فراستخواه: در فوریه ۱۹۸۹، دو ماه بعد از آنکه میخائیل گورباچف در هفتم دسامبر ۱۹۸۸ طی نطقی در سازمان ملل اعلام کرد که اتحاد شوروی دیگر در امور اقمار خود در شرق اروپا مداخله نخواهد کرد، فرانسیس فوکویاما که در آن زمان جوانی ۳۶ساله بود سخنانی راجع به روابط بینالملل در دانشگاه شیکاگو ایراد کرد که چندی بعد مورد توجه سردبیر مجله «نشنال اینترست» قرار گرفت و چنین شد که مقاله «پایان تاریخ» در تابستان 1989 به چاپ رسید.
فوکویاما در آن مقاله استدلال کرده بود که با فروپاشی قریبالوقوع اتحاد شوروی، آخرین رقیب ایدئولوژیک لیبرالیسم نیز به ورطه فنا درخواهد غلتید. به زعم او، بعد از فاشیسم که فاتحهاش در جنگ جهانی دوم خوانده شده بود، اکنون نوبت کمونیسم بود که دود بشود و به هوا رود، زیرا کشورهایی مانند چین هم که خود را کمونیست میخواندند، در عمل و بهواسطه اصلاحات اقتصادی و سیاسی در مسیر نظم لیبرال قرار گرفته بودند. و اگر روند تاریخ به نقطهای رسیده است که مؤلفههای لیبرالیسم، از قبیل حکومت مبتنی بر نمایندگی، بازار آزاد و فرهنگ مصرف، جهانگیر شده و لیبرالیسم به الگوی سیاسی بلامنازعی مبدل گشته است، پس لابد میتوان گفت که به ایستگاه پایانی تاریخ رسیدهایم یا به عبارت دیگر، تاریخ به مقصد و مقصود خود رسیده است. این بود تز پایان تاریخ.
فوکویاما این وضعیت را تحقق آن لحظهای توصیف میکرد که هگل وعده داده بود؛ لحظهای که چهره عقلانی جامعه و دولت در کمال خود به ظهور و ظفر میرسید.
البته بخت هم با او یار شد. مقاله فوکویاما تقریبا شش ماه پیش از انقلاب مخملی در چکسلواکی و هم پیش از فروریختن دیوار برلین در نوامبر ۱۹۸۹ منتشر شده بود. چنین تصادفاتی دست به دست هم داد که تز «پایان تاریخ»، این مدعای نسبتا اروپامحور، رنگ و لعابی پیشگویانه به خود بگیرد و هواخواهانی برای فوکویاما دستوپا کند تا آنجا که به او پیشنهاد شد در ازای دریافت ششصد هزار دلار مقالهاش را به کتاب تبدیل کند. چنین بود که «پایان تاریخ و آخرین انسان» در ۱۹۹۲ منتشر شد و تا سالها بعد کمابیش در ردیف پرفروشها قرار گرفت.
با این همه اکنون، پس از سه دهه، معلوم میشود که تاریخ ورقهای دیگری هم برای روکردن دارد. شکنندگی لیبرالدموکراسی و تجارت آزاد از کنار و گوشه ظاهر میشود. از دل لیبرالیسم چیزهایی سر برآوردهاند که از والد خود نفورند و برای بقای نهادهای آن دردسرساز. چنین وضعیتی دستمایه نگارش تازهترین کتاب مانوئل کاستلز قرار گرفته و بهنوعی آنتیتز پایان تاریخ فوکویاما است.
کاستلز در کتاب «گسیختگی: بحران لیبرالدموکراسی»، صحنه سیاسی جهان امروز را «گسیختهشدن روابط میان حکومتکنندگان و حکومتشوندگان» توصیف میکند. مقصود او از گسیختگی، ناچیزشدن و ازبینرفتن اعتماد در نهادهای سیاسی ازجمله حکومتها است که موجب سلب مشروعیت از الگوهای نمایندگی سیاسی فعلی میشود که بهطور سنتی مورد قبول قرار گرفتهاند و به کار میروند. از سوی دیگر میخواهد نشان دهد که وضعیتهایی از قبیل برگزیت، بحران احزاب سیاسی در اسپانیا و مسائل امروز اتحادیه اروپا چگونه از این بحران نمایندگی پرده میفکنند.
برخلاف دیگر آثار کاستلز، که عموما آکندهاند از دادههای تجربی و ارجاعات و تفصیلات، «گسیختگی» کتابی است مختصر و جمعوجور که بیش از آنکه، بهرسم مألوف، پژوهشی تجربی در نظریه اجتماعی با معلومات دایرهالمعارفی باشد، به تحلیلی سیاسی برای مخاطب عام پهلو بورس به بحران رسید میزند. از اینرو نباید این کتاب را امتداد نظریه قدرت کاستلز یا نظریه جامعه شبکهای او دید. در عوض، تحلیلی میانفرهنگی از واقعیت سیاسی است و با همه اینها، چنانکه در پایان کار متذکر میشود، کتاب «بر اساس حجم درخور توجهی از مستندات نوشته شده است» که همه آنها در وبسایت ناشر اصلی در دسترس است.
کتاب در پنج فصل تنظیم شده است. فصل اول میپردازد به منشأ بحران نمایندگی، که از نظر کاستلز با بحران مالی سال 2008 شروع شد. در این فصل با عنوان «بحران مشروعیت دموکراتیک: آنها ما را نمایندگی نمیکنند»، به موارد عدیده فساد در بخش عمومی پرداخته میشود که اعتبار نهادها و دولتهای ملی را زیر سؤال برده است. چنین وضعیتی سبب میشود هویت سیاسی شهروندان که تا پیش از این با «دولت» و کشور پیوند خورده بود، امروز جای خود را به هویتهای فرهنگی متنوعی داده که حامل معنایی فراتر از مرزهای سیاسی است و از این لحاظ، امروز در سیاست مسئله این نیست که چه کسانی منافع مشترک را نمایندگی میکنند، بلکه مسئله این است که چه کسانی از توانایی عاملیت و ساختن معنا از طریق شبکههای ارتباطی برخوردارند.
فصل دوم با عنوان «تروریسم جهانی: سیاست هراس» درباره بهرهبرداری سیاسی از ترسی است که بهواسطه مهاجرت و حضور بیگانگان در کشورهای مختلف به جان شهروندان افتاده است. افراطیگری و حرکتهای رادیکال در این سو و آن سوی دنیا باعث به وجود آمدن پدیدهای شده که کاستلز آن را «وضعیت اضطراری دائمی» مینامد و آن را از مفهوم «وضعیت استثنائی» جورجو آگامبن وام گرفته است. منظور از وضعیت استثنائی در واقع عادیشدن وضعیتهایی مانند جنگ، تروریسم و توسل بیقاعده حکومتها به زور نظامی در جهان امروز و درهمتنیدگی آن با زندگی مردمان است.
فصل سوم با عنوان «طغیان تودهها و فروپاشی نظم سیاسی» اختصاص یافته است به تحلیل ترامپ، مکرون و برگزیت. کاستلز ریاستجمهوری ترامپ را عنصر تعیینکننده در گرداب آشوبناکی میداند که امروز لیبرالدموکراسی را فراگرفته است. در مورد برگزیت، عوامل مختلفی را در شکست یکپارچگی اروپا دخیل میداند که ازجمله آنها میتوان به تأثیر مهاجرت در بازار کار اشاره کرد. در مورد وقایع سیاسی فرانسه و بحران مالی سال ۲۰۰۸ نیز استدلال میکند که در نظر مردم، این بحران از جهانیسازی نشئت گرفته بود.
فصل چهارم با عنوان «اسپانیا: جنبشهای اجتماعی، پایان سیاست دوحزبی و بحران دولت»، به موطن خود کاستلز اختصاص یافته و مسائلی همچون مسئله کاتالونیا در آن پررنگ است. و سرانجام در فصل پنجم با عنوان «در سایهروشن آشوب»، نویسنده میکوشد ثابت کند که جهان تازهای در حال ظهور است. در پس آشوب و بحران، آنچه از نظر کاستلز اهمیت دارد، تغییر ذهنیت مردم به منظور خلق نظمی نوین است. جنبشهای اجتماعی شبکهای که از آن بحرانها زاده میشوند بار این تغییر را به دوش میکشند. این سنتزی است که کاستلز از جنبشهای اجتماعی به دست میدهد؛ برخاسته از تقابل منطق شبکههای جهانی، سرمایه و هویتهای محلی مردم.
کوتاه سخن آنکه این کتاب تلفیقی است از کار آکادمیک کاستلز و تحلیل او در مقام یک مفسر سیاسی. عناصر مختلف نظریه او از قبیل قدرت شبکهها، جامعه شبکهای و پیکربندی مجدد حاکمیت و جنبشهای اجتماعی در پیوندی منسجم با یکدیگر قرار دارند. کتاب را محمد رهبری به فارسی ترجمه کرده و مقدمهای از هادی خانیکی به ابتدای آن افزوده و نشر «اگر» نیز آن را، البته بدون صرف دقت کافی در ویرایش و نمونهخوانی، منتشر کرده است. تنها بهعنوان یک نمونه از این بیدقتیها میتوان به «مَناسب حکومتی» بهجای «مناصب حکومتی» در صفحه ۲۴ اشاره کرد.
سهامداران حقیقی بورس نسبت به رد CFT تصمیم هیجانی نگیرند
مدیر نظارت بر بورسهای سازمان بورس با بیان اینکه در شرایطی که رد CFT قطعی نشده، سهامداران به ویژه سهامداران حقیقی نباید تصمیم هیجانی درباره آن بگیرند، گفت: موضوع در مجمع تشخیص مصلحت بررسی خواهد شد بنابراین اینکه سهامداران واکنش منفی به آن نشان دهند تنها منجر به یک اقدام شتابزده در بازار خواهد شد.
محسن خدابخش در گفتوگو با خبرنگار اقتصادی ایلنا، درباره واکنش منفی بورس به رد CFT در شورای نگهبان اظهار داشت: هنوز رد این لایحه قطعی نشده است بورس به بحران رسید و سهامداران باید با دقت و آیندهنگری بیشتری در بازار سرمایه تصمیم بگیرند.
وی ادامه داد: وقتی چنین موضوعات و تصمیماتی رد یا تصویبش قطعی نشده است، سهامداران به ویژه سهامداران حقیقی نباید به صورت شتابزده عمل کنند و تصمیم هیجانی بگیرند؛ چراکه تبعات منفی آن معمولا متوجه سهامداران خرد میشود.
مدیر نظارت بر بورسهای سازمان بورس با بیان اینکه در حال حاضر 11 میلیون کد معاملاتی وجود دارد، گفت: افزایش تعداد سهامداران طبیعی است و هیچ محدودیتی برای ورود اشخاص حقیقی به بورس وجود ندارد اما توصیه ما به سهامداران حقیقی این است که در برابر هر موضوعی به صورت شتابزده تصمیم نگیرند.
خدابخش افزود: رد CFT در شورای نگهبان به معنای منتفی شدن آن نیست و موضوع در مجمع تشخیص مصلحت بررسی خواهد شد بنابراین اینکه سهامداران واکنش منفی به آن نشان دهند، تنها منجر به یک اقدام شتابزده در بازار خواهد شد.
وی با تاکید بر لزوم آموزش سهامداران خرد و اشخاص حقیقی با چگونگی رفتار در شرایط مختلف در بازار سرمایه گفت: شرکت بورس و کانون های کارگزاران به صورت مستمر به دنبال فرهنگسازی در این زمینهها در بین سهامداران هستند و همواره به سهامداران حقیقی تصویه شده از طریق سبدگردانی در بورس فعالیت داشته باشند.
مدیر نظارت بر بورسهای سازمان بورس همچنین درباره احتمال ادامه واکنش منفی بورس به تبعات ناشی از رد CFT تاکید کرد: هنوز رد الحاق ایران به کنوانسیون مبارزه با تأمین مالی تروریسم قطعی نشده است تا درباره تاثیر آن در بازار بتوان اظهارنظر کرد.
بیش از 13455 میلیارد ریال اوراق بهادار در بورس تهران معامله شد
در پایان معاملات تالارهای بورس اوراق بهادار تهران سه شنبه مورخ 12 شهریورماه 1398 در 338 هزار دفعه، تعداد 3 میلیارد و 23 میلیون سهم و حق تقدم به ارزش بیش از 13 هزار و 455 میلیارد ریال معامله شد و ارزش بازار رقم معادل 1043هزار میلیارد تومان را ثبت کرد.
شاخص کل هم با 2511 واحد افزایش روبرو شد و به رقم 285573 واحد رسید. و شاخص کل هم وزن با 453 واحد افزایش روبرو شد و به رقم 77452 واحد رسید.
به گزارش «انرژی امروز» از روابط عمومی بورس تهران، شاخص بازار اول با 1937 واحد افزایش به رقم 208952 واحد بالغ گردید و شاخص بازار دوم با 4607 واحد افزایش رقم 574434 واحد را تجربه کرد.
بیشترین تاثیر مثبت بر شاخص کل را فولاد مبارکه اصفهان، صنایع پتروشیمی خلیج فارس، گروه مپنا، مخابرات ایران، پالایش نفت تهران، کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران، گسترش نفت و گاز پارسیان، بانک صادرات ایران، بانک پارسیان و ملی صنایع مس ایران به نام خود اختصاص دادند
از سویی دیگر بیشترین حجم معاملات را بانک تجارت، بانک صادرات بورس به بحران رسید ایران، فولاد مبارکه اصفهان، سایپا، حمل و نقل بین المللی خلیج فارس، پارس خودرو، بانک پاسارگاد، بیمه البرز، حفاری شمال، نوسازی و ساختمان تهران، لیزینگ رایان سایپا، زامیاد و حق تقدم سرمایه گذاری نیرو به نام خود ثبت کردند.
بازگشایی و توقف نماد
توقف نماد (کاوه1) به علت افشای اطلاعات با اهمیت گروه ب
نماد معاملاتی شرکت فولاد کاوه جنوب کیش (کاوه1) با توجه به افشای اطلاعات با اهمیت گروه ب، متوقف گردید. نماد مذکور حداکثر تا ساعت 10 روز معاملاتی بعد بصورت حراج ناپیوسته و با محدودیت دامنه نوسان قیمت بازگشایی خواهد شد.
توقف نمادهای معاملاتی(تمحرکه)،(بنیرو)،(جم)
در پایان معاملات امروز نماد معاملاتی شرکت های ماشین سازی نیرو محرکه(تمحرکه)، نیرو ترانس(بنیرو)، پتروشیمی جم(جم)جهت برگزاری مجمع عمومی عادی به طور فوق العاده به منظور انتخاب اعضای هیئت مدیره متوقف خواهند شد.
بازگشایی نمادهای معاملاتی(وتوکا)،(فنورد)
نماد معاملاتی شرکت های سرمایه گذاری توکا فولاد(وتوکا)، نورد و تولید قطعات فولادی(فنورد)با توجه به تغییرات بیش از 50 درصدی قیمت سهام واطلاعیه منتشر شده در سایت کدال با محدودیت نوسان قیمت آماده انجام معامله می باشند، همچنین ادامه معاملات در نمادهای مذکور در دامنه مجاز نسبت به قیمت مرجع قیمت کشف شده در حراج امکان پذیر است.
بازگشایی نماد معاملاتی(غگرجی)
نماد معاملاتی شرکت بیسکویت گرجی(غگرجی)با توجه به افشای اطلاعات با اهمیت گروه `الف` بدون محدودیت نوسان قیمت با استفاده از مکانیزم حراج آماده انجام معامله می باشد.
بازگشایی نماد معاملاتی (دعبید)
نماد معاملاتی شرکت داروسازی دکتر عبیدی(دعبید)با توجه به افشای اطلاعات با اهمیت گروه ب، با محدودیت نوسان قیمت با استفاده از مکانیزم حراج آماده انجام معامله می باشد، همچنین ادامه معاملات در نماد مذکور در دامنه مجاز نسبت به قیمت مرجع قیمت کشف شده در حراج امکان پذیر است.
قرارداد های آتی سبد سهام
در بازار قرارداد های آتی سبد سهام، تعداد 19 قرارداد به ارزش بیش از 1 میلیارد و 714 میلیون ریال مورد معامله قرار گرفت.
در بازار بدهی که اوراق مشارکت، گواهی سپرده و صکوک معامله می شود، تعداد 986 هزار برگه اوراق مشارکت به ارزش کل بیش از 986 میلیارد و 122 میلیون ریال معامله شد.
صندوق های قابل معامله (ETF)
در بازار صندوق های قابل معامله که صندوق های قابل معامله و صندوق های سرمایه گذاری شاخصی قابل معامله داد و ستد می شود، 70 میلیون و 162 هزار واحد از صندوق سرمایه گذاری به ارزش کل بیش از 811 میلیارد ریال مورد معامله قرار گرفت.
بازار اختیار معامله
در بازار اوراق مشتقه تعداد 22776 قرارداد به ارزش بیش از 3 میلیارد و 282 میلیون ریال مورد معامله قرار گرفت.
دیدگاه شما