درک معاملات ترند


چگونه مانند یک معامله گر حرفه ای می توان معاملات فارکس را مدیریت کرد؟

تبدیل شدن به یک معامله گر موفق فارکس چیزی فراتر از یادگیری نحوه شناسایی معاملات خوب و ورود صحیح به آنها است.
بدون دانستن چگونگی مدیریت معاملات خود بعد از ورود، زمان مناسب تعیین استاپ لاس و سطح سود، اضافه کردن به پوزیشن و زمان خروج مناسب نمی توانید به سود قابل توجهی دست پیدا کنید.

4 مرحله از یک معامله

تشخیص چهار مرحله اصلی تجارت فارکس مهم است. از این طریق می توانید مهارت های خود را در هر مرحله آزمایش کنید و به نقاط ضعف و قدرت خود پی ببرید.

  • شناسایی معامله: شرایط ستاپ شما.
  • اجرای معامله: تریگر ورودی
  • مدیریت معامله: کاری که شما در زمان انجام معاملات واقعی انجام می دهید

داشتن برنامه های مختلف برای کنترل معاملات شما در شرایط گوناگون، ضروری است. برنامه ی مدیریت معاملات شما باید بتواند به سوالات زیر پاسخ دهد:

  1. اگر در معامله، خیلی سریع به هدف سوددهی خود دست پیدا کنم، چه کنم؟
  2. درک معاملات ترند
  3. در صورت مواجه شدن با جریان معکوس، بلافاصله بعد از ورود باید چه کنم؟
  4. در صورت مواجه با ضرر در معامله چه کنم؟
  5. در صورت حرکت کردن معامله در جهت دلخواهم (بدون رسیدن به هدف مورد نظر) و سپس معکوس شدن آن، چه کاری انجام دهم؟
  6. در صورت مواجهه با الگوی معکوس در بازار باید چه کار کنم؟
  7. خروج از نمودار: تصمیم برای بستن کامل معامله و صبر کردن برای فرصتی دیگر

چرا مدیریت معاملات فارکس مهم است؟

مدیریت معاملات برای بقای شما به عنوان یک درک معاملات ترند معامله گر ضروری است. برای اثبات این جمله به خط زیر توجه کنید:

احتمال: میانگین سود * درصد سود- میانگین ضرر * درصد ضرر

میانگین سود و ضرر متوسط ​​در «R-terms» محاسبه می شود که به معنی واحدهای بازده در ریسک است. به عنوان مثال، اگر استاپ لاس از نقطه ورود شما به معاملات 50 پیپ فاصله داشته باشد و شما با سود 50 پیپ از معامله خارج شوید، توانسته اید( 50 پیپ سود / 50 پیپ ریسک) 1R سود کسب کنید.
برای درک اینکه «درک معاملات ترند R» یک معامله چیست، سود خود را بر ریسک هر معامله تقسیم کنید.

از آنجا که موفقیت در معاملات به مدیریت ریسک مناسب و نسبت سود و زیان شما بستگی دارد به همین دلیل بهتر است به R در معاملات خود توجه کنید. به نکات زیر در این زمینه دقت کنید:

  • تا جایی که می توانید نسبت میانگین سود/ میانگین ضرر را بالا نگه دارید ( اگر میانگین سود شما دو برابر میانگین ضررتان باشد یعنی عملکرد خوبی دارید)
  • تا جایی که می توانید درصد سود خود را بالا نگه دارید (با گذشت زمان ، این میزان احتمالاً به طور متوسط ​​نزدیک به 50٪ خواهد بود ، به این معنی که کلید سودآوریتان، میانگین زیان است که باید بسیار کمتر از میانگین سود شما باشد)

مدیریت معاملات امری بسیار ضروری است زیرا بدون داشتن برنامه ای مشخص، رفتارهای عجولانه ای انجام خواهید داد و تصمیمات خود را بر اساس احساسات اتخاذ می کنید.
اگر، به طور متوسط معاملات سودده شما برابر با 1R نباشد، مرتباً با ضرر رو به رو می شوید.

یکی دیگر از نکاتی که باید به آن توجه کنید، پایین بودن میزان ضررتان نسبت به سودهای حاصله است. در این شرایط می توانید با آرامش بیشتری معاملات خود را دنبال کنید زیرا می دانید با داشتن سود حداقلی، میزان ضررتان نیز کاهش پیدا می کند.

میزان سود حداقل: 1 / (1 + میانگین نسبت سود به زیان)
به این معنا که برای سود آوری:

  • بازده متوسط 1R مستلزم این است که نرخ سود بالاتر از 50٪ باشد.
  • بازده متوسط 2R مستلزم این است که نرخ سود بالاتر از 33٪ باشد.
  • بازده متوسط 3R مستلزم این است که نرخ سود بالاتر از 25٪ باشد.

این مقادیر بسیار ایده آل و مناسب به نظر می رسند اما مسئله مهم این است که نسبت سود به زیان در معامله ثابت نیستند و هردو در طول چرخه معامله تغییر می کنند.

اصول مدیریت معاملات فارکس

چه معامله گری باشید که در روند معکوس معامله می کند و چه معامله گر ترند، اصول مدیریت در معاملات باید به یک اندازه رعایت شود زیرا:

  • معامله گری که در روند معکوس معامله می کند نرخ بازده بیشتری را در معاملات خود تجربه خواهد کرد اما میانگین سودهای او کمتر است بنابراین چالش او تعیین استاپ های مناسب در معامله است.
  • یک معامله گر ترند می تواند سود های بزرگی را بدست آورد اما نرخ کسب سود او کمتر است بنابراین، نکته کلیدی در این شرایط، کسب سود در ابتدای راه و دوری از توقف کامل در معاملات است.

استراتژی مدیریت معاملات فارکس

  • مومنتوم اولیه در طولانی ترین بازه زمانی: زمانی که وارد معاملات می شوید، نقطه خروجی خود را به نسبت ⅓ پوزیشن، مقیاس بندی کنید: یک سیگنال عملکرد معکوس قیمت اندکی پس از ورود، یا یک واگرایی در حرکت
  • تعیین تریلینگ استاپ برای پوزیشن باقی مانده در زیر نوسان پایین (در یک روند صعودی) یا بالاتر از نوسان بالا (در یک روند نزولی)
  • بازه زمانی مشخص: شما همیشه معامله خود را براساس بازه های زمانی که در نظر می گیرید، انجام می دهید.

تعیین انتظارات براساس نوع بازار

انتظاراتی که شما از بازار دارید باید براساس شرایط موجود بنا شود. به همین دلیل باید نسبت به انواع بازار درک مناسبی را بدست آورید و ببینید که با کدامیک بازار ترند و یا بدون روند رو به رو شده اید.
در یک بازار بدون روند، نمی توانید انتظار داشته باشید که معاملات تا مدت طولانی ادامه پیدا کنند زیرا موانع ایجاد دامنه تمایل به جذب اکشن های مخالف دارند. برعکس، در یک بازار ترند، عمر معاملات شما طولانی درک معاملات ترند تر خواهد شد.

معاملات فارکس به صورت حرفه ای

خروج از ناحیه بدون روند

یک بار دیگر باید بگوییم که یک معامله همراه با سود، براساس منطق برنامه ریزی می شود. در این معامله نقطه ورود برابر با 1.4165، استاپ لاس در 1.4190 و نقطه خروج در برای کسب سود 2.4R، برابر با 1.4105 در نظر گرفته شده است.

باید گفت که مدیریت ریسک به عنوان سومین اصل مهم در معاملات در نظر گرفته می شود.

برای تهیه بهترین استراتژی مدیریت معاملات خود باید به اصول زیر توجه کنید:

  • استفاده از مدیریت معاملات در بازه زمانی که برای ورود به معامله انتخاب کرده اید.
  • زمان مناسب و در دسترس: اگر همراه با شغل روزانه خود، معاملات تان را انجام می دهید بهتر است کوتاه ترین بازه زمانی را در نظر بگیرید و بازه ای 4 ساعته را مدیریت کنید.
  • استراتژی معاملاتی را با شرایط بازار تطبیق دهید: اگر براساس ترند معکوس معامله می کنید ، مومنتوم حرکت را در ⅔ ابتدایی پوزیشن خود، به حداکثر برسانید و برای⅓ باقی مانده آن تریلینگ استاپ لاس تعریف کنید. اگر براساس ترند معامله می کنید، بهتر است برای ⅓ پوزیشن خود مومنتوم حداکثری را در نظر بگیرید و تریلینگ استاپ لاس را برای ⅔ پوزیشن باقی مانده خود تعیین کنید.
  • سعی کنید ضررها را به حداقل برسانید و اجازه ندهید که سودتان به ضرر جبران ناپذیری تبدیل شود. به شما توصیه می کنم تا میانگین ضرر خود را در تمامی شرایط کمتر از میانگین سود خود نگه دارید.

اطمینان حاصل کنید که مدیریت مدل معاملاتی تان به عنوان یک پروسه در جریان است در غیر این صورت به جای گرفتن تصمیمات منطقی، بر پایه احساسات عمل خواهید کرد.

سوالات متداول

مدیریت پول و سرمایه در فارکس چیست؟

مدیریت پول فارکس استراتژی ای است که معامله گران براساس آن میزان سرمایه تحت ریسک خود را در هر معامله مشخص می کنند.می توان ریسک بهینه را با استفاده از مدل های ریاضی و با توجه به انتظارات مثبت از معاملات تعیین کرد.گاهی اوقات برخی از معامله گران تازه وارد منطقی عمل می کنند و تنها 0.25% از سرمایه خود را برای هر معامله تحت ریسک قرار می دهند.

چگونه ریسک را در معاملات فارکس مدیریت کنیم؟

فقط با یک بروکر معتبر و دارای مجوز، کار کنید. حسابهای جداگانه ای را در دو یا چند بروکر معتبر باز کنید.
همیشه از استاپ لاس استفاده کنید و هیچ گاه برای هر معامله، بیش از حد ریسک نکنید. سعی کنید از لوریج های به نسبت کم استفاده کنید و یا اصلاً از آن استفاده نکنید.

چگونه می توان در روز 50 پیپ بدست آورد؟

بهترین راه برای بدست آوردن 50 پیپ در یک روز، ورود به معامله در صورت داشتن برنامه ای مشخص است.
بهترین فرصت های معاملاتی سال های اخیر در معاملات، در پول بک های ایجاد شده ی ترند های قوی جفت ارزهای EUR/USD و USD/JPY بدست آمده است.

انواع معاملات چیست؟

معاملات انواع مختلفی دارند که براساس بازه های زمانی طبقه بندی می شوند: اسکالپینگ ( در بازه های زمانی کوتاه از 5 تا 15 دقیقه انجام می شود)، معاملات سویینگ ( محدوده آن در بازه های زمانی چند ساعت تا چند روز متغیر است و در بازه های 1H تا روزانه انجام می شود)

معاملات پوزیشن ( در بازه های زمانی چند روز تا چند هفته در نمودارهای روزانه و هفتگی انجام می شود)

4 نوع از انواع معاملات کدامند؟

  1. معاملات برک اوت: زمانی که قیمت ها به صورت دامنه ای گسترش پیدا می کنند و به دلیل نوسان کم روند ایستا، دچار شکست می شوند.
  2. ترند اصلاحی: شناسایی پول بک در بازار ترند
  3. معاملات معکوس: شناسایی بازاری که در یک جهت حرکت می کند و اکنون در حال معکوس شدن نسبت به ناحیه تقاضا یا عرضه قبلی است.
  4. معاملات بی روند: شناسایی یک بازار ایستا و مرزهای حمایت و مقاومت مشخص

معامله گران چه کاری انجام می دهند؟

معامله گران باید مهارت های زمان بندی بازار را یاد بگیرند و از این مهارت ها برای شناسایی و بهره برداری از موقعیت های مناسب جهت کسب نسبت سود و زیان مناسب استفاده کنند.
به زبان ساده ، کار یک معامله گر استفاده از سودهای قوی و متناسب با ریسک است که غالباً از طریق نسبت شارپ و Calmar اندازه گیری می شود.

کدام معاملات برای تازه واردان مناسب تر است؟

معامله گران بهتر است همیشه روی ارتقای مهارت و استفاده از روش های سیستماتیک برای تصمیم گیری های خود تمرکز کنند. بازه های زمانی بیشتر(4H، روزانه، هفتگی) گزینه های خوبی برای بالا بردن تمرکز معامله گران در این زمینه است زیرا این بازه ها، سیگنال های معاملاتی قابل اطمینان تری تولید می کنند و برای اعمال مدیریت معاملاتی به مانیتور کردن هر لحظه ، نیاز ندارند.

تشخیص روند یا خط روند در فارکس

خط روند در فارکس

خط روند‌ در فارکس یا ترند یکی از اساسی‌ترین و مهمترین بخش تحلیل تکنیکال به شمار می‌رود. بسیاری از معامله‌گران معتقدند که انجام معامله در روند می‌تواند بیشترین سود را برای تریدرها داشته باشد اما برای بدست آوردن سود مناسب باید بتوانیم روند‌ها را به خوبی تشخیص داده و در موقعیت مناسب وارد معامله شد.

نمودارها بازتاب عملکرد فروشنده‌ها و خریدارها می‌باشند. کف چاله‌ها جایی را نشان می‌دهند که فروشنده‌ها متوقف شده‌اند و خریداران کنترل بازار را دوباره به دست آورده‌اند. نوک قله‌ها جایی را نشان می‌دهد که خریداران از نفس افتاده‌اند و کنترل به دست فروشندگان افتاده است.

خط روند چیست؟

خطی که دو کف مجاور را به یکدیگر وصل می‌کند نشان دهنده قدرت صعودی عامه پسند می‌باشد که مورد پذیرش جمع واقع شده است و خطی که از وصل کردن دو قله مجاور می‌آید بیانگر درک عامه مردم از قدرت خرس هاست.

این خطوط، خطوط روند نامیده می‌شوند و معامله‌گران از این خطوط برای شناسایی روندها استفاده می‌کنند. وقتی قیمت‌ها در حال صعود هستنند خط روند صعودی از به هم وصل کردن کف‌ها رسم می‌شود و هنگامی که قیمت‌ها در حال کاهش هستند خط روند نزولی از به هم وصل کردن قله‌ها رسم می‌گردد.

ادامه دادن این خطوط به قسمتی از بازار که هنوز تشکیل نشده است برای پیش بینی نقاط خرید و فروش به معامله‌گر کمک می‌کند. مهم ترین ویژگی یک خط روند زاویه آن می‌باشد که می‌تواند قدرت بازار را شناسایی کند.

زمانی که یک خط روند صعودی است نشان می‌دهد که کنترل بازار در دست خریداران است و معامله خرید همراه با یک حد ضرر در زیر خط روند گزینه خوبی به شمار می‌آید. زمانی که یک خط روند نزولی است نشان می‌دهد که کنترل بازار در دست خرس‌هاست در این هنگام معامله فروش همراه با یک حد ضرر در بالای خط روند گزینه خوبی به حساب می‌آید.

خطوط روند جز قدیمی‌ترین ابزار معامله‌گران به شمار می‌آیند و امروزه از ابزارهای پیشرفته‌تری مثل میانگین‌های متحرک و MACD استفاده می‌شود.

معامله‌گران برتر اعتراف می‌کنند که هیچ استراتژی معاملاتی واحدی وجود ندارد که نسبت برد آن صد درصد باشد. این جمله ممکن است واضح به نظر برسد، اما دقیقاً به همین دلیل است که معامله‌گران باید مراقب هر چیزی باشند که شانس آنها را برای انجام معاملات برنده افزایش دهد. یکی از این تکنیک‌ها خطوط ترند لاین است.

معامله با کمک روند‌ها روشی است که می‌تواند نقاط ضعف هر استراتژی معاملاتی را پوشش دهد. همانطور که در تصویر زیر مشاهده می‌کنید در یک روند نزولی حتی اگر در نقاط صحیح در جهت خلاف روند وارد شویم بازهم می‌توان از بازار سود گرفت.

ترند قالب در شکل زیر یک ترند نزولی است که با قرار دادن صحیح حد ضرر می‌‌توانستیم سود زیادی را بدست آوریم.

نمودار زیر نشان می دهد که مقدار بیشتری پیپ در جهت روند وجود دارد.

خطوط روند در فارکس

تشخیص روند در فارکس

برای تعیین روند، نمودار قیمت را روی یک جفت ارز دلخواه با بین ۱۰۰-۲۰۰ کندل بکشید. سپس به این سوال پاسخ دهید که قیمت‌ها به طور کلی درک معاملات ترند در کدام جهت حرکت می‌کنند؟

اگر روند صعودی بود باید در چارت مجموعه‌ای از higher highها و higher lowها را داشته باشیم. به شکل زیر دقت کنید.

خطوط روند صعودی

توجه کنید که در ترند صعودی هر high بالاتر از high قبلی و همچنین هر low بالاتر از low قبلی قرار می‌گیرد.

با این حال باید بدانید که تمامی روندها زمانی به پایان می‌رسند. نمودار زیر نقطه‌ای را نشان می‌دهد که معامله‌گران باید بدنبال تغییر روند باشند. زیرا قیمت موفق به ایجاد یک higher low جدید نشده است و به زیر low قبلی سقوط کرده است.

تغییر روند

برای تایید یک ترند نزولی باید مجموعه‌ای از lower low و lower high را داشته باشیم.به عبارت دیگر باید هر کف از کف قبلی خود پایین‌تر و هر قله هم از قله قبلی خود پایین‌تر باشد.

روند نزولی

در تصویر زیر معکوس شدن یک ترند نزولی به صعودی را مشاهده می‌کنید. می‌بینیدکه یک کف جدید ساخته نشده و آخرین قله هم شکسته شده است و high جدیدبالاتر از قله قبلی شکل گرفته است. در اینجا روند نزولی به روند صعودی تغییر کرده است.

تغییر خط روند

برای انجام معاملات بهتر در فارکس باید ترند‌های پر قدرت را پیدا کنید. آنهایی که به وضوح مشخص است که چه ترندی دارند در غیر اینصورت بهتر است به جفت ارز بعدی بروید.

بیشتر بخوانید: الگوهای پرایس اکشن

استفاده از خطوط روند

اغلب اوقات براحتی می‌توان با ترسیم یک خط روندها را تشخیص داد.

هرگاه قیمت به این خطوط برخورد می‌کند مجددا به جهت اصلی خود ادامه می‌دهد و در صورت شکست این خطوط احتمال معکوس شدن روند وجود دارد.

نمودار زیر یک ترند صعودی قوی را به تصویر می‌کشد که توسط higher high و higher low ها تأیید شده است. ترسیم یک ترند لاین که چندین low را در یک ترند صعودی و چندین high را در یک ترند نزولی به هم متصل می‌کند، اغلب راهی آسان برای شناسایی روند از منظر بصری است.

در نقاطی که قیمت به ترند لاین برخورد داشته است، می‌تواند به معامله‌گران نقاط ورود خوبی را برای خرید بدهد.

شناسایی خط روند فارکس

کانال های خط روند

یک کانال از دو خط موازی تشکیل می‌شود که قیمت بین آن دو خط حرکت می‌کند اگر یک خط روند صعودی از به هم پیوستن کف‌ها رسم کنید می‌توانید یک خط کانال نیز به موازات آن از به هم وصل کردن قله‌ها رسم کنید. همچنین زمانی که یک خط روند نزولی از به هم پیوستن سقف‌ها رسم می‌کنید می‌توانید یک خط کانال به موازات آن از اتصال كف‌ها رسم کنید.

خطوط کانال نیز مانند خطوط روند باید از مناطق پرازدحام و لبه‌هایی که دارای برخورد بیشتری هستند رسم شود و در درک معاملات ترند رسم آنها نباید به سایه‌ها اعتنا کرد. وجود یک خط کانال به اعتبار خط روندی که خط کانال به موازات آن رسم گردیده است بسیار می‌افزاید و اعتبار خطوط کانال بستگی به تعداد دفعاتی دارد که قیمت آنها را لمس کرده باشد.

یک خط کانال در یک روند صعودی نشان دهنده سقف قدرت گاوها ودر یک روند نزولی نشان دهنده حداکثر قدرت خرس‌هاست. هرچه کانال عریض‌تر باشد روند از قدرت بیشتری برخوردار است. بهتر است که همیشه در جهت شیب کانال معامله کنید یعنی در یک کانال صعودی در یک چهارم یا نیمه پایینی کانال اقدام به خرید و در یک کانال نزولی در یک چهارم یا نیمه بالایی اقدام به فروش کنید. حد سود در این روش روی خط مقابل کانال قرار داده می‌شود.

قوانین معاملاتی خط روند

  1. معامله کردن در جهت شیب روند: اگر جهت روند صعودی باشد باید به دنبال موقعیت‌های خرید باشید و از فروش اجتناب کنید. زمانی که شیب روند نزولی است معاملات فروش به انجام برسانید و از خرید اجتناب کنید.
  2. درک معاملات ترند
  3. یک خط روند حمایت یا مقاومت پدید می‌آورد. زمانی که قیمت‌ها در حال افزایش‌اند سفارش خرید خود را بالای خط روند صعودی و حد ضرر خود را پائین خط روند قرار دهید و عکس همین عمل را در روندهای نزولی انجام دهید.
  4. زمانی که همراه با خط روندی که شیب آن بیش از ۴۵ درجه باشد معامله می‌کنید حد ضرر معامله خود را بسیار نزدیک به خط روند در نظر بگیرید تا متحمل ضرر زیادی نشوید. همچنین به طور روزانه با توجه به شرایط بازار آن را تغییر دهید.
  5. قیمت‌ها اغلب پس از شکستن یک خط روند پر شیب یک بار دیگر باز می‌گردند و آخرین قله یا چاله تشکیل شده را لمس می‌کنند. پس از شکست یک روند صعودی بازگشت قیمت و لمس قله قبلی اگر با کاهش حجم معاملات هم زمان شود و با یکی از اندیکاتورها نیز واگرایی تشکیل دهد یک موقعیت فروش استثنایی به دست می‌آید هم چنین در یک روند نزولی اگر پس از شکست خط روند قیمت مجددا برگردد و آخرین کف تشکیل شده را لمس کند و هم زمان با حجم کم معاملات نیز همراه شود یک موقعیت خرید کم ریسک ایجاد می کند.
  6. برای تعیین حد سود از رسم یک خط موازی با خط روند کمک بگیرید.

نقش حمایت و مقاومت‌های داینامیک در خط روند

با توجه به تحلیل تکنیکال کلاسیک نواحی حمایت و مقاومت بر روی نمودار بصورت افقی است. این زمانی مفید است که بازار در یک محدوده یا روند رنج باشد.

اما در بازارهای پر روند، این امر به خوبی جواب نمیدهد و این همان جایی است که شما نیاز دارید بر حمایت و مقاومت پویا یا داینامیک تکیه کنید. این بدان معناست که حمایت و مقاومت به جای ثابت بودن، همراه با قیمت حرکت می‌کنند.
به عنوان مثال در تصویر زیر میانگین متحرک ۲۰ دوره‌ای می‌تواند به عنوان حمایت داینامیک در روندهای قوی عمل کند.

حمایت داینامیک

یا مثلا در شکل زیر میانگین متحرک دوره ۵۰ به عنوان یک مقاومت داینامیک عمل می‌کند و روند نزولی را به ما نشان می‌دهد. توجه داشته باشید که خطوط حمایت و مقاومت داینامیک می‌توانند نقش یک خط روند و یا کانال را ایفا کنند.

مقاومت داینامیک

مراحل رفتار بازار با خطوط روند

بازارها همیشه در حال تغییر هستند. می‌تواند در روند صعودی، نزولی، محدوده، نوسان کم، نوسان زیاد و غیره باشد. اما، اگر قدمی به عقب بردارید و به تصویر بزرگتری نگاه کنید، بهتر متوجه بازار خواهید شد.

قیمت همواره در یکی از ۴ مرحله زیر قرار دارد:

  1. Accumulation یا تجمع
  2. Advancing یا پیشرفت
  3. Distribution یا توزیع
  4. Declining یا کاهش

مرحله Accumulation: مرحله انباشت پس از کاهش قیمت رخ می‌دهد و یک محدوده رنج در روند نزولی به نطر می‌‌رسد. مراحل تشخیص آن به شکل زیر است:

  • پس از کاهش قیمت در ۵ ماه گذشته یا بیشتر رخ می‌دهد. (تایم فریم روزانه)
  • یک محدوده رنج نسبتا بزرگ با حمایت و مقاومت واضح می‌باشد که در یک روند نزولی رخ داده است.
  • میانگین متحرک ۲۰۰ روزه در حال کاهش است. (مومنتوم آن در حال کاهش است.)
  • قیمت در حدود میانگین متحرک ۲۰۰ روزه نوسان می‌کند. به شکل زیر توجه کنید:

روند در مرحله Accumulation

زمانیکه قیمت مقاومت ناحیه رنج را بشکند و از قسمت تجمع یا Accumulation خارج شود، وارد مرحله پیشرفت یا Advancing می‌گردد.

مرحله Advancing: مرحله پیشرفت یک روند صعودی با مجموعه ای از قله‌ها و کف‌ها است.

  • پس از خروج قیمت از مقاومت در مرحله تجمع رخ می‌دهد.
  • شما می‌توانید یک سری قله و دره را مشاهده کنید.
  • قیمت بالاتر از میانگین متحرک ۲۰۰ روزه است.
  • میانگین متحرک ۲۰۰ روزه در حال افزایش است.

روند در حالت Advancing

نکته: توجه داشته باشید که تمامی نمودارها در تایم فریم روزانه است.

حالا موضوع اینجاست ،هیچ بازاری برای همیشه بالا نمی‌رود. سرانجام “خسته” می‌شود و آنجاست که وارد مرحله سوم یعنی Distribution می‌شود.

مرحله Distribution: مرحله توزیع پس از افزایش قیمت رخ می دهد و یک محدوده رنج در روند صعودی می‌باشد.

  • پس از افزایش قیمت در ۵ ماه گذشته یا بیشتر رخ می‌دهد. (تایم فریم روزانه)
  • به نظر می‌رسد یک ناحیه رنج با مناطق حمایت و مقاومت آشکار است؛ در یک روند صعودی.
  • میانگین متحرک ۲۰۰ روزه در حال کاهش است. (شتاب یا مومنتوم آن در حال کم شدن است.)
  • قیمت در محدوده میانگین متحرک ۲۰۰ روزه به نوسان می‌کند.

روند در مرحله Distribution

در این مرحله، بازار هنوز هم در تعادل است و هم خریداران و هم فروشندگان به یک اندازه قدرت دارند. با این حال اگر قیمت سطح حمایتی را بشکند و از آن عبور کند وارد مرحله آخر می‌شود.

مرحله Declining: این مرحله یک روند نزولی است که دره‌ها و قله‌های پایینتری را به وضوح تشکیل داده است.درک معاملات ترند

  • پس از خروج قیمت از حمایت در مرحله توزیع رخ می‌دهد.
  • یک سری high و low را مشاهده می‌کنید.
  • قیمت زیر میانگین متحرک ۲۰۰ روزه است.
  • میانگین متحرک ۲۰۰ روزه شروع به پایین آمدن کرده است.

روند در مرحله Declining

دانستن اینکه قیمت هم اکنون در چه مرحله‌ای است می‌تواند کمک بسیار زیادی به تشخیص صحیح روند‌ها کند که منجر به سودگیری بیشتر معامله‌گران در بازار می‌شود.

چند اصل مهم درباره معامله گری از جان موفی اسطوره تحلیل تکنیکال

چند اصل مهم درباره معامله گری از جان موفی اسطوره تحلیل تکنیکال

چند اصل مهم درباره معامله گری از جان موفی اسطوره تحلیل تکنیکال

جان مورفی (John Murphy) کیست؟

جان مورفی یکی از تحلیلگران معروف بازار بورس است که دارای مدرک کارشناسی اقتصاد و کارشناسی ارشد مدیریت تجاری از دانشگاه فوردهام آمریکا است. او تجربیات 40 ساله خود در زمینه تحلیل تکنیکال را در کتاب‌های مختلفی منتشر کرده است که یکی از کتاب‌های پر فروش وی، کتاب تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی می‌باشد. این کتاب به مدت 10 سال بین کتاب‌های پر فروش در حوزه‌ی سرمایه‌گذاری در بازارهای بورس اوراق بهادار بوده و همچنین به زبان‌های مختلفی نیز ترجمه شده که همین موضوع نشان‌دهنده اعتبار این کتاب در کشورهای مختلف است.

بر اساس نظریه جان مورفی استفاده از یک روش و ابزار در تحلیل تکنیکال، به تنهایی نیاز معامله‌گر را برطرف نمی‌سازد و در واقع مسیر سود‌دهی را مشخص نمی‌کند. برای جلوگیری از بروز مشکلات کمتر، استفاده از چندین ابزار در تحلیل تکنیکال توصیه می‌شود که فرآیند سوددهی را نیز تسهیل می‌کند.

آقای جان مورفی (john j. murphy) اسطوره و یکی از برترین تحلیل گرهای بازارهای مالی به حساب می اید

این مقاله مجموعه‌ای از پیشنهادها و نکات او به معامله گران تازه کار را ارائه می‌دهد.

ترند را شناسایی کنید

شناسایی ترند همیشه آسان نیست. برخی مواقعی شما باید آن را با استفاده از ابزار تحلیل تکنیکال مختلف پیدا کنید.

چیزی که ممکن است یک حرکتِ افقی در کوتاه‌مدت به نظر برسد، می‌تواند در بلندمدت یک ترند محسوب شود.

حتی اگر شما در بازه های زمانی کوتاه‌تری معامله می‌کنید، درک ساختار کلی و عملکرد طبق آن می‌تواند برایتان مفید باشد.

این روش همینطور می‌تواند به شما کمک کند که از شر قیمت‌های اشتباه و تقلبی خلاص شوید.

خط مربوط به آن را رسم کنید

هر موقع که جهت ترند را شناسایی کردید، آن را با یکی دو خط (خط‌های مقاومت و حمایت – Resistance & Support)علامت‌گذاری کنید.

این خط باید نقاط قیمتی در چارت قیمت را به هم متصل کند.

یک ترند نزولی،‌ دنباله‌ای از نقاط کف و پایین است که با گذشت زمان پایین و پایینتر می‌آید.

از طرفی دیگر، یک ترند صعودی مجموعه‌ای از نقاط اوج است که رفته و رفته بیشتر اوج می‌گیرد.

با اتصال آنها شما تصویری شفاف‌تر از ترند پیدا خواهید کرد و استفاده از چارت قیمتی برایتان راحت‌تر خواهد بود.

از Moving Average استفاده کنید

یک میانگین متحرک (MA) ابزاری ساده و تکنیکال است که می‌توانید اطلاعات بسیاری را برای یک معامله گر با تجربه فراهم آورد.

میانگین متحرک قادر است جهت ترند را شناسایی کند.

همینطور یک میانگین متحرک می‌تواند به شما کمک کند تا نقاط ورود و خروج مطلوب و بهینه را برای معاملات پیدا کنید.

اگر صرفا به تنهایی از آن استفاده نکنید، چنین ابزاری می‌تواند بسیار مفید واقع شود.

ترند را دنبال کنید

طبق آقای مورفی، ترند بهترین دوست شما در معاملات است. بیشتر معامله‌گران برخلاف آن عمل نمی‌کنند و معمولا آن را دنبال می‌کنند.

با این حال، شما باید تصمیم بگیرید که قبل از ورود به معامله، در کدام بازه زمانی می‌خواهید فعالیت کنید.

اطمینان حاصل کنید که بر اساس ترند بلند مدت ، یک معامله کوتاه‌مدت انجام ندهید.

سطوح مقاوت و حمایت را پیدا کنید

سطوح مقاومت و حمایت(Resistance & Support) مفاهیمی کلیدی در تحلیل تکنیکال محسوب می‌شوند.

برای مدتی، سطح حمایت به عنوان مرز پایینی رفتار قیمتی، عمل می‌کند.

از طرفی دیگر مقاومت آستانه‌ی بالا است و قیمت نباید از آن عبور کند.

زمانی که قیمت نماد معاملاتی از مقاومت عبور ‌کند، این سطح می‌تواند به عنوان سطح حمایت جدید عمل نماید.

این ترفندها و نکات نباید به عنوان قوانینی در نظر گرفته شود که نمی‌توان آنها را زیر پا گذاشت.

در عوض اینها مجموعه‌ای از نکات باارزشی هستند که به شما کمک می‌کنند

بازارها را بهتر درک کرده و اگر به خوبی آنها را پیاده‌سازی کنید، استراتژی معاملاتی خود را با آنها بهبود ببخشید.

نحوه معامله در بازار رنج به زبان ساده و عامیانه

نحوه معامله در بازار رنج

در حال حاضر افراد معمولا با روندها و نحوه معامله در بازارهای صعودی و نزولی آشنا شده اند ولی بازارهای رنج شرایطی متفاوت از بازارهای نزولی و صعودی دارد و لازم است برای فعالیت در این بازار، نحوه معامله در بازار رنج را بلد باشید. بازار رنج به بازاری که روند مشخصی ندارد و نوسان های موقت و در چهارچوبی خاص دارد گفته می شود و به همین لحاظ نحوه معامله در بازار رنج با بازارهای رونددار فرق می کند و در این مطلب ابتدا دقیق تر خواهیم گفت که بازار رنج چیست و در ادامه نیز شما را با نحوه معامله در بازار رنج آشنا خواهیم کرد که نکات ساده ولی کاربردی در آن نهفته است، پس تا انتها همراه کد بورسی بمانید.

نحوه معامله در بازار رنج

بازارهای مالی همواره روندی را دنبال می کنند که این روند یا صعودی است یا نزولی و یا خنثی. در واقع حالت خنثی یا رنج نسبت به روندهای صعودی و نزولی به صورت معمول بیشتر دیده می شود. بازارها تنها در ۳۰ درصد اوقات ترند یا روند می‌ شوند و در سایر اوقات خنثی هستند. این واقعیت برای تریدرهایی که به دنبال یافتن تغییرات قیمت عمده هستند، مشکل به وجود می آورد. در سایر زمان‌ ها بازارها تمایل دارند که در داخل یک رنج حرکت نمایند. یک رنج تریدینگ وقتی اتفاق می افتد که بازار به طور مداوم در یک برهه زمانی خاص بین دو قیمت یا سطح در نوسان باشد.

دقیقا مانند پیگیری روند که در هر چارچوب زمانی امکان‌ پذیر است، معاملات رنج یا خنثی نیز در همه چارچوب‌ های زمانی وجود دارند؛ از نمودارهای کوتاه‌ مدت پنج دقیقه‌ ای گرفته تا نمودارهای بلند ماهیانه یا سالیانه. به صورت معمول در زمان پیگیری روند، معامله‌ گران با مسیر کلی روند همسو می‌ شوند و در افت‌ های یک روند صعودی، خریداری کرده و در آغاز روندهای نزولی، به فروش می رسانند. از طرفی استراتژی رنج تریدینگ این اجازه را به معامله گران می دهد که هر دو کار را به صورت هم زمان انجام دهند؛ چرا که بنا به تعریف آن، قیمت بین دو سطح مشخص نوسان انجام خواهد داد و نه خیلی افزایش قیمت خواهیم داشت و نه خیلی کاهش قیمت را تجربه خواهیم کرد.

منظور از بازار رنج چیست؟

به صورت کلی می توان گفت که این شرایط شک و تردید را در بازار نشان می‌ دهد. در این موقعیت هنوز نقدینگی برای آغاز یک حرکت پرقدرت در بازار وجود ندارد و همچنین اخباری که در بازار شنیده می شود نیز متضاد و مبهم است و در نتیجه سهامداران گیج هستند. یکی از حائز اهمیت ترین تفاوت‌ های بین بازار رنج و رونددار این است که حجم معاملات در بازارهای رنج کم تر می باشد.

در بازار رنج شرایط به شکلی است که می بایست به سودهای کم در محدوده ۱۰ الی ۲۰ درصد قناعت کرد. هنگامی که در بازاری رنج درک معاملات ترند قرار داریم، اگر معامله گر به دنبال سودهای بسیار بزرگ باشد، همین سود های کوچک در چهارچوب را نیز از دست می دهد. نکته حائز اهمیت دیگری که در این بازارها باید به آن توجه داشته باشید، این است که باید حد ضرر خود را در بازار رنج بزرگ‌ تر از بازارهای رونددار قرار دهید، لذا بهتر است در بازارهای خنثی، حد ضرر کمی پایین‌ تر از کف محدوده رنج باشد.

درست است که در بازارهای خنثی، سقف‌ ها و کف‌ ها نظم مشخصی ندارند، ولی دو حالت ویژه در چنین بازاری وجود دارد. در این حالات، قله‌ ها و دره‌ ها از نظم خاصی پیروی می کنند که در قالب الگوهای اصلاحی می‌ توان آن‌ ها را مورد بررسی قرار داد. این الگوها، الگوهای اصلاحی مثلث و کانال افقی نام دارند. به صورت معمول در انتهای یک حرکت رونددار چنین الگوهایی شروع می شوند. در نهایت یک حرکت پرشتاب دیگر ایجاد می شود. به عبارتی این الگوها نشان خواهند داد که بازار در بین دو حرکت رونددار استراحت می نماید.

معامله در بازارهای رنج چگونه است؟

در ابتدا لازم است تریدر رنجی را که در آن معامله می‌ شود، تشخیص دهد. به صورت معمول قیمت باید حداقل ۲ بار از یک محدود حمایتی برگردد و همچنین ۲ بار از محدوده مقاومتی خارج شود تا بتوانیم نتیجه گیری کنیم که در بازار رنج و خنثی قرار داریم و در غیر این صورت، به احتمال زیاد قیمت در یک روند صعودی در حال ایجاد یک کف قیمت بالاتر و یک اوج قیمت بالاتر است یا درک معاملات ترند در یک روند نزولی در حال ایجاد یک اوج قیمت پایین‌ تر و یک کف قیمت پایین‌ تر خواهد بود.

همین که رنج را تشخیص دادید، باید به دنبال موقعیتی برای خرید و وارد وضعیت شدن برای استفاده از این بازار رنج بگردید. در این راستا هم می توانید به صورت دستی وارد وضعیت شوید و در سطح حمایتی خرید خود را انجام دهید و در سطح مقاومتی بفروشید، هم می‌ توانید از سفارش لیمیت برای ورود به وضعیت در جهت درست در زمانی که بازار به سطح مقاومت یا حمایت می‌ رسد استفاده نمایید. در ادامه ۴ روش ورود به پوزیشن های رنج را شرح دادیم؛

۱) استفاده از پرایس اکشن برای ورود به پوزیشن : وقتی که شرایط بازار برای انجام معامله مناسب باشد، پرایس اکشن نیز می تواند بسیار کمک کننده باشد. با استفاده از سیگنال‌ های پرایس اکشن برای ترید در سطوح حمایت و مقاومت محدوده رنج مورد نظر، می‌ توان معامله را به بهترین و مطمئن ترین شکل انجام داد ولی یکی از بهترین روش ها برای معامله در این حالت، با تکیه بر روش شکست‌ های نامعتبر قابل انجام است. وقتی که از این شیوه استفاده کردید و سیگنال ورود صادر شد، احتمال موفقیت شما بسیار بالاست.

در اکثر محدوده‌ های رنج بازار، حداقل یک سیگنال با استفاده از شکست ها ایجاد می شود که سیگنالی قوی محسوب می شود. بدین ترتیب بازار در جهتی معکوس حرکت می کند و به سمت دیگر محدوده رنج می‌ رود. بیشتر تریدرها به دنبال آن هستند تا نقطه ورود خود را با شکسته شدن محدوده رنج تعیین نمایند، ولی چنین معاملاتی به صورت معمول به ضرر تریدر منجر خواهد شد. وقتی که شاهد یک شکست معتبر در محدوده رنج بازار هستیم، قیمت حداقل چند روز بیرون از محدوده رنج بسته می شود.

معامله در بازار رنج

در واقع بعد از آن شاهد یک پولبک خواهیم بود و چنانچه این پولبک بتواند قیمت را متوقف کند، می توانیم این طور بگوییم که سطح موردنظر نگه داشته شده است. این شرایط می‌ تواند شکست محدوده رنج را تایید کند. البته توجه به این نکته نیز ضروری است که به منظور پیش‌ بینی شکست محدوده رنج، هیچ روشی تعبیه نشده است، لذا باید صبر کنید تا شکست اتفاق افتد و بعد از آن برای انجام کار درست اقدام کنید.

۲) استفاده از حد ضرر در معاملات رنج : دقیقا مانند هر نوع معامله دیگری، مدیریت ریسک مناسب در این نوع معاملات نیز الزامی می باشد. اصل رنج تریدینگ این است که قیمت‌ ها با محدوده حمایت و نقاط مقاومت تماس برقرار می کنند و به این خاطر که قیمت‌ ها به صورت معمول تنها به این نقاط محدود نمی‌ شوند، رنج‌ های معاملاتی تریدرهای زیادی را جذب می‌ کنند که بدین ترتیب می‌ توانند موجب افزایش نوسان شوند.

لذا قیمت بین این نقاط نوسان خواهد کرد و معامله‌ گران محتاط به دنبال کاهش ضررهای گسترده‌ تر اطراف این نقاط هستند و کاهش چشم گیر در حجم معاملات ایجاد خواهد شد. با این تصمیم، تریدرها زیادی از بازار خروج می کنند تا معاملات موفق خود را انجام دهند. برای گذاشتن سفارش استاپ لیمیت یا حد ضرر توجه به پهنای رنج معاملاتی و همچنین فواصل، بسیار حائز اهمیت است. چنانچه رنج خیلی تنگ باشد، آن وقت نقطه استاپ لاس در فاصله لازم، امکان دار ضریب ریسک به پاداش مناسب به وجود نیاورد.

۳) معامله در زمان شکست رنج : وقتی که بازار برای مدتی طولانی در محدوده‌ های تنگ و فشرده نوسان داریم، نهایتا روند قیمت با حرکت به سمت بالا یا پایین، این محدوده را خواهد شکست. در نظر داشته باشید که بازار از هر سمتی که خارج شود، در همان جهت، حرکتی قدرتمند را آغاز خواهد کرد. چنانچه از رنج‌ زدن بازار مدت زیادی گذشته باشد، حرکت عمودی که به دنبال این اتفاق دیده خواهد شد، ابعادی بزرگ دارد.

در نظر داشته باشید که هر چقدر زمان رنج زدن بازار بیشتر باشد، حرکت بعدی نیز اندازه بزرگ تر خواهد داشت. با چشم خود نیز قادرید این موضوع را درک کنید. کافی است طول محدوده رنج را در ذهن خود به میزان ۹۰ درجه بچرخانید تا بتوانید حرکت عمودی قیمت را در گام‌ های بعدی مجسم کنید. قیمت یک حرکت عمودی را حداقل به اندازه این چرخش ۹۰ درجه، ثبت می کند.

۴) استفاده از اندیکاتورها در هنگام رنج تریدینگ : معامله کردن در یک رنج تنها به سطوح حمایت و مقاومت احتیاج دارد، ولی امکان استفاده از اندیکاتورها هم در آن وجود دارد. بعضی از اندیکاتورها، مانند شاخص قدرت نسبی یا همان RSI، استوکاستیک، و یا شاخص کانال کالایی یا همان CCI می‌ توانند به منظور تایید شرایطی مانند خرید بیش از حد و فروش بیش از حد که بیشتر تغییرات قیمت را در بالا یا پایین رنج معاملاتی همراهی می‌ کنند، مورد استفاده قرار گیرند.

عملکرد معامله‌ گر در بازارهای خنثی

در زندگی روزمره ما همیشه و به هر طریقی در حال انجام معاملات مختلف هستیم. به عنوان مثال در خرید مایحتاج روزانه هم به نوعی معامله می کنیم. به صورت کلی افراد صبر می‌ کنند تا قیمت‌ ها کاهش یابد و به کف نزدیک شود و در ادامه خرید خود را انجام می دهند. در بازار نیز معامله‌ گری در شرایط رنج دقیقا به همین صورت است و باید خریدهای خود را در نزدیکی کف کانال رنج انجام دهید. در این حالت به صورت معمول خریدها در قیمت‌ های منفی و حتی در صف فروش انجام می شود و بعد از آن زمانی‌ که قیمت به سقف محدوده رنج می‌ رسد، این توانایی را دارید که سهامی را که با قیمت پایین خریده اید، گران تر به فروش برسانید. در حقیقت می توان گفت در این بازارها قاعده “خرید در قیمت پایین و فروش در قیمت بالا” یا همان احمق بزرگ تر حکم فرما خواهد بود.

مثلا در بازار بورس به صورت کلی در شرایطی که قیمت به کف محدوده رنج می‌ رسد، شاهد آنیم که اخبار و شایعات منفی فراوانی در مورد سهام شرکت‌ ها به گوش می‌ رسد. در این زمان سهم‌ ها با صف فروش روبرو خواهند شد. فشار عرضه سنگین می شود و قیمت به کف محدوده رنج برخورد می کند. در این زمان معامله کردن در فشار ترس و اضطراب موجود در بازار کار آسانی نیست و معامله‌ گران قادر نیستند به سادگی احساسات خود را کنترل نمایند. هنگامی که تریدر بتواند خلاف جهت آب شنا کند، می‌ تواند به موفقیت دست یابد. یک تریدر حرفه‌ ای می بایست در بازارهای رنج به صف‌ های فروش حمله کند نه در صف های خرید سنگین و پست سر معامله گران دیگر قرار بگیرد!

این بدین معنی است که وقتیکه معامله‌ گران از ریزش بازار هراس دارند و نگران از دست دادن سرمایه‌ های خود هستند، شما می‌ توانید برای خرید اقدام نمایید. در این شرایط نگران تفاوت بین تحلیل خود و دیگران نباشید، به این خاطر که در بازارهای مالی به صورت معمول بیشتر افراد در اشتباهند! این موضوع هم در بازار رنج و هم در بازار رونددار دیده می شود.

لذا هنگامی که بازار به سقف خود نزدیک شد و همه معامله‌ گران از سودهای حاصل شده رضایت داشتند و به آینده امیدوار بودند، شما باید بترسید و محتاطانه عمل کنید که این یعنی باید بتوانید سودهای کوچکی را که تا به امروز کسب کرده اید را سیو سود کنید. اگر دوست دارید آموزش سیو سود در بورس را می توانید از طریق این مطلب به صورت رایگان و به زبانی ساده یاد بگیرید.

نتیجه گیری و کلام پایانی

شناسایی بازار رنج و رونددار و درک مفاهیم مربوط به آن از جمله مواردی است که تریدرهای برای معامله و فعالیت در این نوع بازار باید حتما به آن تسلط کافی را داشته باشند. همان طور که گفتیم، هنگامی که قیمت‌ ها در یک بازه زمانی درک معاملات ترند در محدوده ثابتی نوسان می کند، بازار در شرایط رنج قرار دارد، ولی وقتی که شاهد تشکیل کف و سقف‌ هایی در قیمت‌ های بالاتر یا پایین‌ تر هستیم، بازار روند صعودی و یا نزولی دارد که با توجه به قله های و کف های قیمتی می توان این موضوع را دقیقا تشخیص داد.

برخلاف تصور بعضی از تریدرها بر این باورند که در بازار رنج معامله کردن کار درستی نیست، ولی نکته ای که در این خصوص وجود دارد اینجاست که این بازار هم می تواند مثل بازارهای رونددار برای شما سود به همراه داشته باشد، ولی تریدرها می بایست بتواند شرایط را به درستی شناسایی کنند تا در ابتدا ضرر نکنند و در عین حال سود نیز به دست آورند. چنانچه از رنج‌ زدن بازار مدت زیادی گذشته باشد، حرکت عمودی که در پی این رویداد به وجود خواهد آمد، ابعادی بزرگ دارد. در چنین شرایطی کافی است طول محدوده رنج را در ذهن خود به میزان ۹۰ درجه بچرخانید تا از میزان حرکت عمودی قیمت در گام های بعدی قیمتی اطلاع یابید.

همان طور که در ابتدای مطلب قول دادیم، نحوه معامله در بازار رنج خدمت شما عزیزان شرح دادیم.

همچنین اگر دوست دارید نحوه ترید ارزهای دیجیتال + نکات شگفت انگیر معامله رمزارزها را یاد بگیرید، این مقاله بهترین و سریع ترین راه برای این کار است.

آشنایی با ولوم تریدینگ و آموزش آن

آشنایی با ولوم تریدینگ و آموزش آن

همان طور که می دانید رقابت همیشه در بازار داغ بوده است و ربودن گوی سبقت از یکدیگر در این مسیر کاری بس دشوار است. اما اگر مسیر را به درستی بیابید، طی کردن یک مسیر سربالایی می تواند لذت بخش هم باشد، زیرا بعد از هر شیب تندی، یک استراحت درست و حسابی در انتظار است. برای این که معاملات بی نقصی داشته باشید و از شر اشتباهات کوچک و بزرگ خود در بازار مالی خلاص شوید، باید بر آموزه های خود بیفزایید. لازمه ی این کار آموختن استراتژی های متفاوت و آنالیز دیتاهای مختلف است. یکی از قدیمی ترین، در عین حال پیشرفته ترین و اساسی ترین این استراتژی ها ولوم تردینگ است. در ادامه با این مقوله آشنا خواهید شد و نحوه ی به کار گیری آن را خواهید آموخت! با ما همراه باشید.

در این ویدیو سرکار خانم نورا آقاجانی روانشناس بالینی و روان درمانگر به بررسی مقوله ترس و ترید پرداخته اند، اگر شما هم جزء افرادی هستید که از ترید کردن هراس دارند توصیه میکنیم این ویدیو را ببینید.

ولوم تریدینگ (volume trading) چیست؟

ولوم در واقع نشان می دهد که چه مقدار دارایی در یک بازه ی زمانی مشخص معامله شده است. این معامله شامل خرید و فروش می باشد، بازه ی زمانی نیز می تواند دربرگیرنده ی ۱ دقیقه معامله و یا یک روز تریدینگ کامل باشد. این حجم معمولا به شکل یک نمودار نشان داده می شود که هر میله در آن دو رنگ مختلف دارد. معمولا این دو رنگ در بیشتر پلتفورم ها سبز و قرمز هستند که رنگ سبز نشان دهنده ی سهام هایی می باشد که قیمت بالاتر از قبل بسته شده است و رنگ قرمز برای آن هایی که قیمت پایین تر از قبل بسته شده است.

رنگ ها در نمودار تنها نشان دهنده ی بسته شدن بازار در آن زمان است. با آشنایی با این موضوع می توانید جهش بزرگی در معاملات خود بکنید. ولوم تریدینگ یا حجم معاملاتی به معامله کنندگان کمک می کند تا اهمیت برخی حرکات و اتفاقات را در بازار دریابند. ولوم برای خیلی از معامله گرها نقش مهمی در معاملاتشان بازی می کند اما توسط بسیاری از معامله گران خرد و جزئی، نادیده گرفته می شود که این مسئله دلایلی دارد و بعدا به آن ها خواهیم پرداخت.

ولوم نشان دهنده مقدار دارای در یک بازه زمانی مشخص است

چرا ولوم تریدینگ اهمیت دارد؟

با استفاده از آنالیز کردن حجم معاملات، می توانید سلامت آن معاملات را بررسی کنید. این تکنیک از قدیمی ترین تکنیک های بررسی و آنالیز کردن در بازار مالی می باشد. حتی به جرات می توان گفت که این تکنیک از پراستفاده ترین روش های آنالیز معاملات است. پلتفورم های معاملاتی ممکن است فاقد یک سری شاخص های خاص باشند، اما به سختی پلتفورمی را پیدا می کنید که فاقد شاخص حجم معاملاتی یا همان ولوم باشد.

ختم کلام، شاخص ولوم، ساده ترین شاخص بررسی معاملات خرید و فروش برای افراد است. اما نکته ی مهم این است که این شاخص می تواند فریب دهنده باشد و شما را به اشتباه بیندازد. توانایی آنالیز کردن صحیح این شاخص می تواند برای شما سود بسیاری بیاورد.

افزایش حجم معاملات معمولا سبب افزایش قیمت مورد معامله می شود، اما ضرورتا این مورد همیشه هم اتفاق نمی افتد. علی رغم تفکر سنتی و عمومی، بالارفتن و پایین آمدن قیمت ها نیاز به تغییر حجم های واضح در معاملات ندارند. به خصوص با وجود الگوریتم های متعددی که این روزها برای بررسی سطوح قیمتی و تصمیم گیری ها وجود دارند.

در این مقاله به شما کمک می کنیم که چگونه از شاخص ولوم برای تعیین مسیر درست معاملات خود استفاده کنید و از آن بهره ببرید.

ولوم تریدینگ زیر ذره بین

زیر نظر گرفتن بلند مدت ولوم هر چیزی به شما در درک پیشرفت ها و سقوط ها در بازار مالی کمک می کند. به این چند نکته در ولوم تریدینگ توجه کنید؛

  • همان طور که گفته شد ولوم معاملات انجام شده در یک بازه ی زمانی را اندازه گیری می کند.
  • ولوم می تواند به عنوان قدرت یک بازار در نظر گرفته شود، زیرا معمولا بازارهایی که حجم معاملاتی آن ها بالاست، سالم و قوی به نظر می آیند.
  • وقتی که در حجم بالای معاملات، قیمت ها در حال افت هستند، ترند در حال قدرت گرفتن به سمت پایین است.
  • وقتی قیمت ها در حجم در حال کاهش معاملات، افزایش هایی دارند، مراقب باشید! ممکن است عکس آن اتفاق بیفتد.

یک راهنمای ساده برای به کارگیری ولوم تردینگ در معاملاتمان

هنگام در نظر گرفتن ولوم، معمولا راهنماهایی برای بررسی قدرت و ضعف مورد مذکور در بازار وجود دارند. به عنوان یک تریدر، معمولا تمایل داریم در معاملاتی شرکت کنیم که ضعف در آن ها نیست و بیشتر در موضع قدرت هستند. حتی گاهی منتظر حرکت در جهت مخالف روندهای ضعیف باشیم. راهنمایی که برای شما در نظر گرفته ایم، ممکن است در همه ی شرایط نتوانند نجات دهنده باشند، اما به طور کلی در ولوم تریدینگ صدق می کنند.

۱. تایید روند یا ترند کانفرمیشن (trend confirmation)

بازار در حال صعود باید حجم های بالای معاملات را نیز تجربه کند. برای این که قیمت ها افزایش پیدا کند، خریداران باید اشتیاق خریداری داشته باشند و تعداد معاملات بالا رود. این که قیمت ها در حال افزایش باشد و حجم معاملات کاهش پیدا کند، انگیزه برای خرید کاهش پیدا می کند و البته این تهدید وجود دارد که ممکن است پتانسیل بازار تغییر کند. بهتر است بدانید که افت قیمت ( یا افزایش آن) همراه با حجم کم معاملات سیگنال خوبی نیست. افزایش یا کاهش قیمت در ولوم بالا می تواند نشانه ی قوی تری از قدرت بازار باشد.

۲. ولوم و حرکات خیلی شدید (exhaustion moves and volume)

در بازارهای در حال سقوط و در حال پیشرفت، حرکات شدیدی را مشاهده می کنیم. این ها معمولا حرکات شدید در قیمت هستند که همراه با افزایش شدید در ولوم همراه هستند که می تواند سیگنالی برای پایان آن ترند باشد. شرکت کنندگانی که منتظر بودند، می ترسند از این حرکات و تغییرات شدید عقب بمانند و باعث ایجاد تغییرات شدید در تعداد خریداران می شوند. در قیمت کف آن سهام و یا ارز، افت قیمت تریدرها را مجبور به معامله می کند و سبب ایجاد واریانس و همچنین افزایش ولوم می شود. بعد از این صعود شاهد کاهش حجم معاملات خواهیم بود. اما این که ولوم در روزها و هفته های بعد چگونه رفتار خواهد کرد را توسط راهنماهای دیگر پیش بینی خواهیم کرد.

۳. علائم بولیش (bullish signs)

ولوم علاوه بر نقش های دیگری که دارد می تواند در تشخیص بولیش ساین ها نیز نقش داشته باشد. به عنوان مثال، تصور کنید که ولوم در اثر یک افت قیمت افزایش پیدا می کند و بعد قیمت رو به افزایش می گزارد. حرکت قبلی آن کاهشی بوده است و اکنون قیمت رو به افزایش است. اگر کاهش قیمت از کاهش قیمت قبلی پایین تر نیاید و ولوم یا حجم معاملات در کاهش دوم کاهش بیابد، به این علامت، علامت بولیش می گویند. (بول یا همان گاو نر در اصطلاح به فردی گفته می شود که باور دارد ارزش بازار با گذر زمان بهبود خواهد یافت. این ها برخلاف بر ها یا خرس ها هستند که باور دارند قیمت بازار به طور کلی در حال افت است.)

بازار خرسی و گاوی -تشخیص بولیش ساین ها

۴. ولوم و قیمت معکوس

وقتی که برای مدت طولانی قیمت در حال افزایش و یا کاهش بوده است، اگر قیمت تغییرات اندک داشته و با ولوم بسیار زیاد همراه باشد، می تواند نوید یک تغییر جهت در قیمت را بدهد. معمولا چنین برداشت می شود که قیمت رفتار متفاوتی از آنچه تا کنون داشته است، نشان خواهد داد.

۵. حجم و برک آوت (افزایش های ناگهانی) و برک آوت های دروغین (false breakouts)

در ابتدای اولین افزایش ناگهانی در نمودار، افزایش ولوم تریدها نشان دهنده ی اطمینان و قدرت بازار است. تغییرات اندک در حجم و یا حتی کاهش ولوم در زمان افزایش ناگهانی، احتمال بالای یک برک آوت دروغین را نشان می دهد.

۶. تاریخچه ی ولوم

نگاه شما به ولوم باید نسبتا جدید باشد، یعنی باید تاریخچه ی اخیر آن را بررسی کنید. اگر بخواهید دیتای امروز ولوم را با دیتای ولومی ۵۰ سال پیش چک کنید، به نظر کار هوشمندانه ای نمی رسد. هرچه دیتای ولومی مورد بررسی شما جدیدتر باشد، نتیجه گیری های شما مرتبط تر به اوضاع کنونی خواهد بود و تصمیمات شما نیز قابل اعتمادتر می باشند.

نکته ی مهم: ولوم معمولا شاخص نقدینگی یک مارکت در نظر گرفته می شود. مارکت هایی که ولوم بیشتری دارند، نقدینگی بیشتری دارند و برای تریدهای کوتاه مدت و معاملات در بازه ی زمانی اندک مناسب ترند. در واقع، خریداران و فورشندگان بی شماری برای انجام معامله در دسترس هستند.

سه شاخص ولومی در تریدینگ

شاخص های حجم فرمول های ریاضی هستند که بصورت شمایی در بیشتر پلتفورم های نمودار مورد استفاده نشان داده می شوند. هر شاخص از فرمول خاصی استفاده می کند که اندکی با دیگری تفاوت دارد. تریدرها باید شاخصی را بیابند که بیشتری ارتباط را با حوزه ی فعالیتی آن ها دارد و بیشتری کمک را به آنان در تصمیم گیری های اقتصادی آن ها می کند.

توجه داشته باشید که شاخص ها در معاملات ضروری نیستند، اما می توانند کمک بسیاری در تصمیم گیری ها به شما بکنند. شاخص های ولوم بسیاری برای کمک به شما وجود دارند که می توانید از میان آن ها انتخاب کنید. در ادامه به معرفی برخی از آن ها می پردازیم.

معرفی سه شاخص ولومی در تریدینگ

ولوم آن بالانس (on balance volume)

ولوم آن بالانس یا به اختصار OBV شاخصی ساده اما کاربردی است. وقتی که بازار بالاتر بسته می شود، حجم اضافه می شود (با یک عدد اختیاری آغاز می شود) و هنگامی که بازار پایین تر بسته می شود، حجم کاهش پیدا می کند. این شاخص یک مجموعه ی کلی را نشان می دهد و می گوید کدام بازارها در حال انباشت (خرید) هستند. این شاخص همچنین واگرایی ها را نشان می دهد، به عنوان مثال هنگامی که قسمت افزایش می یابد اما حجم یا ولوم با سرعت کمتری در حال افزایش است و یا حتی شروع به کاهش می کند.

برای اطلاعات بیشتر مقاله مفهوم واگرایی در تحلیل تکنیکال را بخوانید.

چایکین مانی فلو یا جریان پول چایکین (chaikin money flow)

افزایش قیمت باید با افزایش حجم و ولوم همراه باشد. این شاخص بر افزایش حجم تمرکز دارد آن هم زمانی که قیمت ها در قسمت بالا یا پایین محدوده روزانه خود به پایان می رسند و سپس ارزشی را برای قدرت مربوطه ارائه می دهند. وقتی قسمت های پایانی در بالای محدوده ی روزانه ی خود هستند و حجم در حال افزایش است، ارزش بالا خواهد بود. وقتی قیمت های پایانی در زیر محدوده ی روزانه ی خود باشند، ارزش منفی خواهد بود. این شاخص بیشتر می تواند برای معاملات کوتاه مدت و همچنین به عنوان شاخصی کوتاه مدت در نظر گرفته شود زیرا در حال نوسان است و واگرایی ها را نشان می دهد.

نوسانگر کلینگر (klinger oscillator)

یکی دیگر از سیگنال ها و نشانه هایی که می تواند در تریدینگ به شما کمک کند، نوسان های بالا و پایین خطر صفر است. در این شاخص ما می توانیم به طور خلاصه دیتایی را ببینیم که نشان دهنده ی خرید و فروش در یک زمان مشخص است.

سخن آخر

ولوم ترندینگ یکی از ساده ترین و کاربردی ترین شاخص هایی است که می توانید از آن برای تصمیم گیری بهتر و پیش بینی با کارایی بیشتر در بازارمالی استفاده کنید. راهنماهای بسیاری برای بررسی قوت و ضعف بازار می توانند استفاده شوند تا به اطلاع ما برسانند که آیا حجم یا ولوم تایید کننده ی روند افزایشی و یا نزولی قیمت است و یا این که نوید دهنده ی تغییر رفتار در بازار می باشد. به طور خلاصه، ولوم تریدینگ می تواند کمک شایانی به شما در سودآوری معاملات بکند اما توجه داشته باشید که به روش های سنتی آن را تفسیر نکنید و به شاخص های مختلفی که در رابطه با آن ارائه می شود، توجه کنید و مطالعات خود را در زمینه ی آن گسترش دهید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.