اجبار به جاری شدن نقدینگی


طرح جامعه سوشی سواپ مبنی بر ادغام صرافی با Bancor Network

فکت کوینز: صرافی سوشی سواپ یکی از محبوب ترین صرافی های غیر متمرکز و بازار سازهای خودکار صنعت ارزهای دیجیتال است. اکنون این صرافی با پیشنهادی از سمت جامعه خود برای ادغام با شبکه Bancor Network رو به رو شده است و هدف از این ادغام سودمندی تریدرها و فراهم شدن نقدینگی بیشتر است.

روز 9 دسامبر، جوزف دیلانگ (Joseph Delong)، مدیر فنی صرافی سوشی سواپ استعفای خود را اعلام کرد. این اتفاق تصادفی نبود و در پی مدت ها جر و بحث میان اعضای جامعه رخ داد. در ماه نوامبر، تصویری از یک نظرسنجی دیلانگ لو رفت که در آن وی پرسیده بود که آیا 0xMaki، توسعه دهنده اصلی سوشی سواپ باید تیم اصلی را رها کند و نقش مشاور را بگیرد. دیلانگ این ادعاها را تکذیب کرد و تهدید کرد که در صورت عدم حمایت جامعه از تیم اصلی سوشی سواپ این مجموعه را ترک خواهد کرد.

وی همچنین پیشنهادی مبنی بر پرداخت 200 هزار توکن سوشی به ارزش 1 میلیون دلار به اعضای تیم را نیز داد، اما این پیشنهاد رد شد.

سوشی و Bancor

اکنون در فوروم های صرافی سوشی سواپ پیشنهادی مبنی بر ادغام آن با شبکه Bancor Network مطرح شده است. هدف از این ایده نیز ایجاد شبکه ای جدید توسط این دو پروژه است که باعث سودمندی بیشتر تریدرها و همچنین نقدینگی بیشتر شود. این طرح جزئیات زیادی در بخش فنی ندارد و به نظر می‌رسد بیشتر دلیل خود را روی آشفتگی مقامات اصلی صرافی سوشی سواپ معطوف کرده است.

مارک ریچاردسون، رئیس بخش تحقیقات Bancor Network نیز در رابطه با رای گیری مذکور بیان داشت که طرح ادغام در حال حاضر موارد لازم برای جدی گرفته شدن را ندارد، ولی به صورت کلی برخلاف نوآوری و ایجاد فرصت های جدید نیست. وی در ادامه نیز افزود که از ادغام سوشی سواپ و Bancor Network هیجان زده خواهم شد و به نظرم چنین چیزی برای هر دو پروژه ارزشمند خواهد بود.

برای اطلاع از آخرین اخبار ارزهای دیجیتال با فکت کوینز همراه باشید.

مطالب مرتبط

نهنگ های چین لینک تمایلی به نگه داشتن دارایی های خود ندارند

نهنگ های چین لینک تمایلی به نگه داشتن دارایی های خود ندارند

کمیسیون بورس دلایل ریپل برای عدم ارائه پیام های اسلک را تو خالی خواند

کمیسیون بورس دلایل ریپل برای عدم ارائه پیام های اسلک را تو خالی خواند

ریپل از کاردانو و سولانا پیشی گرفت

ریپل از کاردانو و سولانا پیشی گرفت

الگوی تکنیکال نزولی در نمودار یونی سواپ؛ برای سقوط 45 درصدی آماده شویم؟

الگوی تکنیکال نزولی در نمودار یونی سواپ؛ برای سقوط 45 درصدی آماده شویم؟

به گفته Charlie Lee خالق لایت کوین، قیمت NFT ها در نهایت سقوط خواهد کرد.

به گفته Charlie Lee خالق لایت کوین، قیمت NFT ها در نهایت سقوط خواهد کرد.

چراغ سبز سنگاپور به دو صرافی جدید برای ارائه خدمات کریپتو

چراغ سبز سنگاپور به دو صرافی جدید برای ارائه خدمات کریپتو

آموزشی

لیـنک‌های مفید

دسترسی سریع

فکت کوینز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید

فکت کوینز مرجع آموزشی و خبری بلاکچین و ارزهای دیجیتال

وب سایت فکت کوینز مرجع آموزشی و خبری بلاکچین و ارز دیجیتال فعالیت خود را از سال 1398 در حوزه ی ارزهای دیجیتال آغاز کرد . بخش عمده ی تمرکز فکت کوینز بر آموزش ارزهای دیجیتال و اخبار ارزهای دیجیتال می باشد.مطالب وب سایت برای کاربرانی با سطح دانش متفاوت دسته بندی شده است .کاربران تازه وارد به این حوزه می توانند ضمن آشنایی با بیتکوین، بلاک چین و آلت کوین ها برای ورود به حوزه رمز ارز آموزش ببینند. مبحث مهم برای افراد تازه کار در این بازار آموزش خرید و فروش ارزهای دیجیتال و سرمایه گذاری در بیت کوین و .. است که با مقالات و آموزش های رایگان فراهم شده در این سایت می توانند درآمد دلاری داشته باشند. در فکت کوینز به آموزش تحلیل تکنیکال می پردازیم و با ابزار تحلیل تکنیکال آشنا می شویم. فکت کوینز با آموزش استخراج و هم چنین ارائه اخبارهای به روز مربوط به حوزه استخراج در ایران به رفع ابهامات این موضوع برای کاربران ایرانی میپردازد. در ادامه سعی می کنیم جدید ترین اخبار ارزهای دیجیتال و بیت کوین را در وب سایت منتشر کنیم. با آشنایی با تحلیل فاندامنتال و قیمت بیت کوین و قیمت ارزهای دیجیتال می توانید از فکت کوینز به رصد این بازار بپردازید.

دارایی نقدپذیر (Liquid Asset) و نقدینگی (Liquidity) چیست؟

دارایی نقدپذیر (Liquid Asset) و نقدینگی (Liquidity) چیست؟

یکی از بزرگ‌ترین دغدغه‌های سرمایه‌گذاران این است که آیا پس از خرید یک دارایی جدید، می‌توان پس از مدتی آن را به‌راحتی در بازار فروخت و به پول نقد تبدیل کرد یا نه. این پرسش، جواب دقیق و مشخصی ندارد؛ اما می‌توان با درنظرگرفتن عوامل مختلف تا حدودی به آن پاسخ داد.

برخی از دارایی‌هایی که ما با آن سروکار داریم بازار چندان مناسبی ندارند. برای مثال با آنکه اشیای قدیمی و به‌اصطلاح آنتیک بسیار ارزشمند هستند؛ اما فروش آنها در بازار کار دشواری است. املاک و مستغلات هم ماهیتی مشابه دارند و ممکن است مدت‌زمان زیادی طول بکشد تا خانه‌ای را بفروشیم.

در حقیقت خرید دارایی‌هایی که ارزش بالایی دارند اما نقدپذیری آنها پایین است، یک حرکت پُرریسک‌ محسوب می‌شود؛ چراکه این احتمال وجود دارد زمانی که شما به پول نقد نیاز داشته باشید امکان فروش سریع دارایی‌تان به‌‌دلیل نبود مشتری مقدور نباشد یا اینکه در نهایت مجبور شوید آن را با قیمت بسیار کمتر از ارزش واقعی‌اش بفروشید.

به بیان ساده، خرید کالای نقدپذیر یا دارایی‌ای که مشتری دست‌به‌نقد همواره برای آن وجود دارد شاخص‌ مهمی است و باید آن را در نظر داشته باشید. در این مقاله قصد داریم شما را با دو مفهوم دارایی نقدپذیر و نقدینگی آشنا کنیم و در ادامه به برخی ویژگی‌ها، عوامل مؤثر، نحوه محاسبه و اهمیت آنها نگاهی داشته باشیم. پس تا انتهای این مطلب ما را همراهی کنید.

دارایی نقدپذیر چیست؟

دارایی نقدپذیر یا نقدشونده (Liquid Asset) که در برخی مقالات اقتصادی از آن با عنوان دارایی سیال هم نام برده شده است به اموال یا داشته‌هایی گفته می‌شود که از سهولت بالایی برای خرید‌و‌فروش برخوردار هستند و می‌توان آنها را به‌آسانی به وجه نقد تبدیل کرد.

یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های دارایی نقدپذیر انتقال آسان مالکیت آن است. برای مثال دلار، یورو یا سکهٔ طلا نیازی به مراحل قانونی برای واگذاری مالکیت‌ ندارند و می‌توان به‌آسانی آنها را به پول رایج تبدیل کرد.

علاوه بر این دارایی‌های نقدپذیر ویژگی‌های دیگری هم دارند که عبارت‌اند از:

در این میان دارایی‌های گوناگونی وجود دارند که به‌طور ذاتی همواره نقدپذیر هستند و اغلب سرمایه‌گذاران بزرگ در سبد سرمایه خود همیشه از این دسته دارایی‌ها استفاده می‌کنند. طلا، ارزهای معتبر خارجی، سهام، اوراق قرضه و صندوق‌های قابل معامله در بورس (ETFs) از جمله دارایی‌های با نقدپذیری بالا هستند. البته نباید فراموش کرد که میزان نقدپذیری برخی از این کالاها ممکن است با توجه به شرایط اقتصادی هر کشور متفاوت باشد.

به‌طور کلی پول نقدپذیرترین دارایی در جهان است.

در سوی دیگر ما با برخی کالاها سروکار داریم که از نظر نقدپذیری متفاوت هستند و فرایند خریدوفروش و تبدیل آنها به پول چندان آسان نیست.

دارایی غیرسیال یا اجبار به جاری شدن نقدینگی نقدناپذیر چیست؟

دارایی نقدناپذیر (Illiquid Asset) که از آن با تعابیر دیرنقدپذیر یا غیرسیال هم یاد می‌شود به دسته‌ای از دارایی‌ها می‌گویند که امکان تبدیل آنها به پول نقد، کم یا حتی در برخی موارد غیرممکن است. دارایی نقدناپذیر را می‌توان نقطه مقابل دارایی نقدپذیر دانست؛ دارایی‌‌هایی که با وجود ارزش بالا، مشتریان اندکی دارند.

برای مثال فرض کنید شما یک نقاشی از ژان میشل باسکیت (Jean Michel Basquiat) را در اختیار دارید که بیش از ۱۰۰میلیون دلار ارزش دارد. با آنکه این اثر هنری بسیار گران‌بهاست، با توجه به قیمت‌گذاری و مشتریانی که برای خرید آن وجود دارند یک دارایی نقدناپذیر تلقی می‌شود.

باید به این نکته توجه کرد که عبارت نقدناپذیر به‌معنای غیرقابل نقد‌شدن نیست بلکه به این معناست که باید زمان زیادی منتظر ماند تا چنین دارایی‌‌ای به پول تبدیل شود.

موضوع نقدناپذیری تنها گریبان‌گیر افراد یا سرمایه‌گذاران نیست، بلکه شرکت‌های بزرگ هم با شکلی متفاوت با این مسئله درگیر هستند. بسیاری از شرکت‌ها در زمان تنظیم ترازنامه‌های مالی و مشخص‌کردن بدهی‌ها و معوقات باید نقدپذیری دارایی‌ها و سرمایه‌گذاری‌های خود را مشخص کنند.

از آنجا که دارایی‌های نقدناپذیر اغلب ریسک و نوسانات زیادی دارند، سرمایه‌گذاران باتجربه‌، درصد بسیاری کمی از سبد مالی خود را به این دارایی‌ها اختصاص می‌دهند. خانه و مستغلات، آثار هنری، اجناس قدیمی و آنتیک، ماشین، اقلام کلکسیونی همگی از دارایی‌های نقدناپذیر هستند.

بازار نقدی یا سیال چیست؟

اصطلاح پرکاربرد دیگری در این میان وجود دارد که بد نیست پیش از آنکه دربارهٔ نقدینگی توضیح دهیم، به آن اشاره‌ای داشته باشیم. عبارت بازار سیال یا نقدی (Liquid Market) که با نام‌های دیگری مانند بازار لیکویید یا شناور هم شناخته می‌شود، به بازاری گفته می‌شود که خریداران و فروشندگان زیادی در آن فعالیت می‌کنند. در این بازار علاوه بر قیمت منصفانه، خریداران و فروشندگان هزینه‌ کمتری بابت نقل‌وانتقالات پرداخت می‌کنند.

دلیل حضور خریداران و فروشندگان متعدد در این بازار علاوه بر قیمت‌های مناسب و منصفانه، نوسانات اندکی است که این دست از بازارها دارند.

نقدینگی چیست؟

نقدینگی (Liquidity) عبارتی است که بسیار آن را شنیده‌ایم. این واژه پرکاربرد، یک ویژگی و صفت مهم برای کالاها و دارایی‌ها محسوب می‌شود. به‌طوری که می‌توان گفت تعریف یک دارایی نقدپذیر یا نقدناپذیر به‌نوعی وابسته به این پارامتر است.

در اقتصاد تعاریف گوناگونی برای نقدینگی وجود دارد؛ برخی نقدینگی را به‌عنوان معیاری برای توانایی فروش سریع یک دارایی به‌ قیمت بازار می‌دانند؛ اما عده‌ای دیگر پول در گردش را نقدینگی تلقی می‌کنند، بعضی از اقتصاددانان هم به دارایی‌های نقدی و مجموع پول و شِبه‌پول به‌عنوان نقدینگی اشاره می‌کنند. شاید ساده‌ترین تعریف از نقدینگی همان پول نقد باشد.

دارایی نقدپذیر و نقدینگی چیست؟

اگر بخواهیم این مفهوم ساده را کمی علمی‌تر توضیح دهیم، نقدینگی را می‌توان داشتن مقدار قابل‌ملاحظه‎‌‌ای دارایی با نقدپذیری بالا توصیف کرد و از آنجا که پول نقدپذیرترین دارایی ممکن است؛ بنابراین نقدینگی و پول را می‌توان معادل هم دانست.

در بازارهای مرسوم و سنتی دو سطح کلی برای نقدینگی داریم:

  • نقدینگی بازار (Market Liquidity): به‌میزان سهولت خرید و فروش کالا یا دارایی با قیمتی منصفانه و عادلانه گفته می‌شود. به‌عبارت دیگر نقدینگی یک بازار به سرعت و نقدشوندگی آن دارایی وابسته است. در هر بازار زمانی که شکاف یا اختلاف قیمت میان فروشنده و خریدار (Bid-Ask Spread) کمتر باشد و اعداد و ارقام دلخواه این دو سمت معامله به هم نزدیک‌تر باشد با نقدینگیِ بازارِ بهتری مواجه هستیم.
  • نقدینگی حسابدارییاترازنامه‌ای (Accounting liquidity): معیاری برای سنجش توانایی پرداخت بدهی‌ها در زمان سررسید است. این میزان معمولاً به صورت نسبت یا درصد بیان می شود. اغلب سرمایه‌گذاران با نگاه به میزان بدهی‌ها، وجوه نقد، تعهدات مالی و کالاهای موجود یک شرکت اقدام به سرمایه‌گذاری در آن می‌کنند؛ بنابراین موضوع نقدینگی حسابداری یکی از مؤلفه‌های مهم در جذب سرمایه، اعتماد کاربران و تنظیم ترازنامه‌های مالی است.

البته در بازار ارزهای دیجیتال دسته‌بندی دیگری نیز با عنوان نقدینگی صرافی (Exchange Liquidity) وجود دارد که تابعی از مِیکرها، تِیکرها (Maker & Taker) و جفت‌ارزهای فهرست‌‌شده در صرافی‌هاست. به‌عبارت دیگر نقدینگی در هر صرافی را می‌توان از مبادلاتی که در آن انجام می‌شود و جفت‌ارزهایی که پشتیبانی می‌شود، برآورد کرد.

محاسبه نقدینگی

همان‌ طور که اشاره کردیم یکی از مسائل اساسی شرکت‌ها موضوع نقدینگی و محاسبه آن است. از آنجا که شرکت‌ها برای آنکه توانایی پرداخت بدهی‌ها، معوقات و تعهدات خود را بررسی کنند از رابطه‌ای به نام نسبت نقدینگی (Liquidity Ratio) استفاده می‌کنند. نسبت نقدینگی به سه شیوهٔ مختلف محاسبه می‌شود که عبارت است از:

نسبت جاری (Current ratio): در این مدل که ساده‌ترین روش برای محاسبه نقدینگی است، میزان بدهی‌های جاری را بر دارایی‌های جاری تقسیم کرده و عدد به‌‌دست‌آمده میزان نقدینگی را مشخص می‌کند.

منظور از بدهی جاری، بدهی‌هایی است که موعد پرداخت آن کمتر از یک سال بوده و دارایی‌های جاری هم به‌معنای دارایی‌هایی است که می‌توان در کمتر از یک سال آنها را به پول نقد تبدیل کرد.

به‌طور کلی اعداد به‌‌دست‌آمده از نسبت جاری که ۱ یا بالاتر از آن باشد، نشان‌دهنده وضعیت مناسب یک شرکت است.

نسبت آنی (Quick ratio): در این مدلِ نقدینگی، مقدار عددی دارایی‌های فعلی از دارایی‌های جاری کسر می‌شود و عدد حاصل بر بدهی‌های فعلی تقسیم می‌شود.

نسبت پول نقد (Cash ratio): در این نسبت هم مجموع پول‌های نقد به‌علاوه سرمایه‌گذاری‌های انجام‌شده بر بدهی‌های جاری تقسیم می‌شود.

از آنجا که محور مطالب ما در این مقاله محاسبه نقدینگی و کاربردهای این نسبت‌ها نیست، با اشاره‌ای کوتاه به این موضوع به‌سراغ بازار ارزهای دیجیتال و عوامل مؤثر بر نقدینگی آن می‌رویم.

عوامل مؤثر بر نقدینگی ارزهای دیجیتال

حجم معاملات

یکی از مهم‌ترین عوامل تأثیرگذار و تعیین‌کننده نقدینگی یک ارز دیجیتال، حجم مبادلات است. منظور از حجم در اینجا به‌معنای تعداد ارزهای دیجیتالی است که طی ۲۴ ساعت گذشته در یک پلتفرم مشخص خرید‌وفروش شده باشند.

به‌عبارت ساده حجم بالای تبادلات به‌معنای خریداران و فروشندگان بیشتر است و این حجم بیشتر به‌معنای نقدینگی بالاتر است. برای آنکه از حجم بالای معاملات برخی از ارزهای دیجیتال و نقدینگی آنها اطمینان پیدا کنید، بهتر است حجم مبادلات آنها را در چند صرافی بزرگ و معتبر بررسی کنید.

پلتفرم معاملات

صرافی‌های ارز دیجیتال بازار خرید‌و‌فروش این دارایی‌ها را در اختیار دارند؛ بنابراین صرافی‌هایی که بتوانند امکانات و امنیت بالاتری را ارائه کنند موجب جذب بیشتر معامله‌گران می‌شوند. همین موضوع در نهایت منتهی به سودآوری بیشتر و جذب نقدینگی می‌شود. صرافی‌هایی بزرگ‌تر به‌‌دلیل کاربران بیشتر و استفاده از جفت‌ارزهای مختلف از نقدینگی بالاتری برخوردار هستند.

پذیرش

عامل اصلی موفقیت یک ارز دیجیتال به محبوبیت و پذیرش آن گره‌ خورده است. برای آنکه ارز دیجیتالی با نقدینگی بالا داشته باشیم، باید مجموعه بزرگی از افراد از این دارایی برای انجام تراکنش‌های خود استفاده کنند.

به‌طور مثال ارزهای دیجیتالی مانند بیت کوین و اتریوم به‌‌دلیل محبوبیت و کارایی بیشتر از پذیرش بالاتری برخوردار هستند. در مقابل می‌توان به پروژه‌های جدیدی اشاره کرد که به‌‌دلیل اندک‌بودن محبوبیت و سطح پذیرش آن‌ها نقدینگی پایینی دارند.

بنابراین پذیرش یک ارز دیجیتال جدید توسط مردم و نهادها، موضوعی مهم و حیاتی به‌شمار می‌رود؛ پذیرش بیشتر یک ارز دیجیتال را می‌توان با نقدینگی بیشتر برابر دانست.

قانون‌گذاری

قوانین و مقررات حاکم بر ارزهای دیجیتال می‌تواند تأثیر مستقیمی بر نقدینگی این دارایی‌ها بگذارد. برخی از کشورها به‌شکل گسترده‌ای استفاده و تبادلات مبتنی بر ارزهای دیجیتال را غیرقانونی اعلام کرده‌اند. از آنجا که کاربران در چنین شرایطی نمی‌توانند به‌آسانی دارایی‌های دیجیتال خود را با دیگران مبادله کنند؛ بنابراین ‌بسیاری از صرافی‌ها و کاربران نمی‌توانند در چنین فضایی فعالیت کنند. با کاهش معاملات خرید‌و‌فروش و کم‌فروغ‌بودن بازار، نقدینگی هم روندی نزولی پیدا می‌کند.

هرچقدر قوانین محدود‌کننده کمتر باشد، به‌ همان نسبت میزان نقدینگی ارزهای دیجیتال بیشتر خواهد بود.

چرا نقدینگی اهمیت دارد؟

وجود نقدینگی بالا و قیمت‌های منصفانه بهترین شرایط را برای یک معامله‌گر ارزهای دیجیتال رقم می‌زنند. در بازاری با نقدینگی بالا فروشندگان می‌توانند داشته‌های خود را به‌ قیمت مناسب بفروشند و خریداران هم با قیمت‌هایی معقول می‌توانند آنچه را که می‌خواهند به‌ دست آورند.

در چنین بازاری معامله‌گران ارزهای دیجیتال می‌توانند به‌آسانی و به‌سرعت خریدار یا فروشنده مناسب را پیداکرده و معاملات خود را نهایی کنند. نقدینگی بالا در ارزهای دیجیتال باعث می‌شود قیمت تا حد قابل‌ملاحظه‌ای پایدار بماند و درگیر نوسانات شدید نشود. در سوی دیگر اگر بازار نقدینگی اندکی داشته باشد، شاهد بازاری نوسانی و پرریسک خواهیم بود.

بنابراین بازاری با نقدینگی بالا ثبات بیشتری به‌همراه دارد از سوی دیگر چنین شرایطی موجب می‌شود تا احتمال دست‌کاری و تغییر در قیمت‌ها نیز به‌حداقل برسد. اگر عده‌ای بخواهند با خرید یا فروش انبوه یک ارز دیجیتال قیمت را دست‌خوش تغییر کنند، چنین کاری در یک بازار با نقدینگی بالا تقریباً ناممکن خواهد بود.

از آنجا که یکی از پایه‌های پیش‌بینی بازار استفاده از تحلیل تکنیکال است و این موضوع با بررسی قیمت‌ در گذشته شکل می‌گیرد، در بازاری که به‌دلیل نقدینگی پایین دائماً در تلاطم باشد، نمی‌توان از شاخصی مانند تحلیل تکنیکال استفاده کرد.

استخر نقدینگی چیست؟

دنیای ارزهای دیجیتال هرروز شاهد توسعه و پیشرفت‌های چشم‌گیر است. هم‌زمان با افزایش حجم مبادلات و تنوع دارایی‌های موجود در بازار، نیاز به توسعه راه‌حل‌های جدید برای رفع خواسته‌ها و نیازهای موجود حس می‌شود. یکی از مفاهیم مهمی که توانست در این بازار غیرمتمرکز انقلابی ایجاد کند، امور مالی غیرمتمرکز یا دیفای (DeFi) است.

این مفهوم حجم مبادلات ارزهای دیجیتال را به‌شدت افزایش داد، تا جایی که نیاز به وجود یک منبع تأمین نقدینگی در بازار برای افزایش سرعت مبادلات حس می‌شد. ازاین‌رو استخر نقدینگی (Liquidity Pool) شکل گرفت.

استخر نقدینگی به منبعی از توکن‌های مختلف گفته می‌شود که در صرافی‌های غیرمتمرکز توسط قرارداد‌های هوشمند (Smart Contract) قفل‌ شده و هدف آن رفع مشکلاتی است که به‌دلیل کمبود نقدینگی وجود دارد.

وجود استخرهای تأمین نقدینگی برای تداوم فعالیت بسیاری از صرافی‌های غیرمتمرکز مانند یونی سواپ (Uniswap) ضروری است. شاید بتوان گفت استخر نقدینگی هسته اصلی صرافی‌های غیرمتمرکز را تشکیل می‌دهد. از این استخرها برای تسهیل فرایند انجام سریع‌تر معاملات و وام‌دهی‌ها استفاده می‌شود.

سرمایه‌گذاران می‌توانند بخشی از دارایی‌های خود را در این استخرها وارد کنند و نقدینگی موردنیاز برای انجام معاملات را با این روش تأمین کنند. پس از انجام تراکنش‌ها، مبلغی به‌عنوان کارمزد از طرفین معامله اخذ می‌شود که بخشی از آن جهت پاداش به تأمین‌کنندگان تعلق می‌گیرد. پیدایش استخرهای نقدینگی موجب افزایش تعداد معاملات در بازار ارزهای دیجیتال شده‌ است.

جمع‌بندی

قابلیت «نقدپذیری» ویژگی مهمی است که باید به آن توجه داشت؛ زیرا این شاخص تعیین‌کننده میزان رونق و سلامت بازار است. به‌طور کلی در صورتی که نقدپذیری یک دارایی بالا باشد، سرمایه‌گذار می‌تواند در مدت‌زمان کوتاهی دارایی خود را به‌ پول تبدیل کند.

در طرف مقابل ممکن است یک کالا نقد‌پذیری اندکی داشته باشد. در این حالت تبدیل آن به پول با مشکلات متعددی از جمله نبود خریدار مناسب همراه خواهد بود؛ بنابراین برای یافتن یک خریدار و تبدیل چنین سرمایه‌ای به وجه نقد باید از قیمت منصفانه آن کاسته شود.

در زمان خرید یک کالا یا ارز دیجیتال حتماً به نقدپذیری و نقدینگی آن در بازارهای مختلف دقت کنید. توجه داشته باشید حجم معاملات یک کالا ممکن است تقلبی یا دست‌کاری شده باشد؛ اما نقدینگی را نمی‌توان جعل کرد.

شوک آمریکایی به بازار ارز؛ سرنخ‌های رشد دلار

قیمت ارز,علت افزایش قیمت ارز

یک اقتصاددان گفت: دلار مانند هر کالای دیگری تابع دو عامل مهم عرضه و تقاضا و همچنین شرایط سیاسی و مذاکرات برجامی است. فشار تحریم‌ها و ناتوانی دولت در فروش نفت از یک سو و عدم پیوستن ایران به گروه ویژه اقدام مالی (FATF) از سوی دیگر، هم منجر به کاهش درآمدهای نفتی دولت شده و هم دسترسی ایران به ارزهای خارجی را محدود کرده است. مجموعه این مسائل منجر به تضعیف بخش عرضه ارز در بازار شده و توان بانک مرکزی را در تزریق ارز برای تامین نیازهای متقاضیان کاهش داده است.

به گزارش جهان صنعت، بازار ارز در هفته‌های اخیر دو رفتار متفاوت از خود نشان داده است. در هفته منتهی به مردادماه و در جریان مثبت شدن چشم‌انداز مذاکرات، دلار به کانال قیمتی ۲۸ هزار تومانی سقوط کرد. با این حال فرصت ماندگاری دلار در این کانال قیمتی کوتاه بود و بازگشت دوباره اسکناس آمریکایی به کانال ۲۹ هزار تومانی رقم خورد.

اگرچه رفت و برگشت دلار در این کانال قیمتی چند وقتی ادامه داشت اما این روند نیز ماندگار نبود و اسکناس آمریکایی در واکنش به خبرهای ضد و نقیض برجامی به سمت کانال‌های قیمتی بالاتر خیز برداشت.

نااطمینانی معامله‌گران نسبت به روند مذاکرات و تقویت انتظارات افزایشی در بازار فاکتورهایی تعیین‌کننده برای ادامه روند افزایشی قیمت دلار تا به امروز بوده‌اند. بررسی تابلوی معاملات دلاری بازار نیز به ما می‌گوید که از ابتدای هفته گذشته دلار به طور مشخص آهنگ افزایشی به خود گرفته و در حال پیشروی به سمت کانال قیمتی ۳۲ هزار تومان است. اگرچه کارشناسان تاثیر مذاکرات و خبرهای بد برجامی را در افزایش قیمت دلار قطعی می‌دانند اما از نگاه آنان آنچه سرنوشت دلار را در بلندمدت تعیین می‌کند وضعیت شاخص‌های منتخب اقتصادی از قبیل کسری بودجه، نقدینگی، تورم و رشد اقتصادی است.

سیگنال‌های سیاسی

بررسی‌ها نشان از ارسال سیگنال‌های افزایشی به بازار ارز دارد، موضوعی که دلار را از کف قیمتی ۲۸ هزار و ۵۰۰ تومان به نزدیکی کانال ۳۲ هزار تومان کشانده است. اما در خصوص چرایی رفتار دلار در بازار باید نگاهی به رخدادهای سیاسی چند وقت اخیر بیندازیم. در هفته‌های منتهی به مرداد ماه سال جاری کشورهای اروپایی متنی پیشنهادی در رابطه با پرونده هسته‌ای ایران ارائه کردند که نشان از نهایی شدن روند مذاکرات می‌داد.

جوزپ بورل، مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در اواخر مرداد ماه گفته بود «پس از ارائه پیش‌نویس خود به عنوان متن نهایی، ایران پاسخی داد که به نظر من منطقی بود. بورل گفته بود اکثر کشورها با متن پیشنهادی اروپا موافق هستند».

این متن پیشنهادی و خوش‌بینی‌ها نسبت به مذاکرات با استقبال معامله‌گران بازار ارز همراه شد و فروش ارزهای خانگی در بازار را بیشتر کرد. هرچند این موضوع موجب ریزش دلار به کانال ۲۸ هزار تومانی و ماندگاری چند روزه آن در این کانال قیمتی شد اما مطابق با پیش‌بینی‌های صورت گرفته دلار بار دیگر مسیر صعود خود را به سمت کانال ۲۹ هزار تومانی پیدا کرد. نکته قابل توجه آنکه دلار به دلیل اخبار ضد و نقیضی که از برجام می‌رسید حدود دو هفته در کانال ۲۹ هزار تومانی نوسان کرد اما نزدیک شدن به نشست شورای حکام و نگرانی نسبت به صدور قطعنامه علیه ایران صعودی شدن دوباره قیمت دلار را ممکن کرد.

بیم و امید در بازار ارز

طبق بررسی‌ها، نشست شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی از دوشنبه هفته گذشته آغاز به کار کرده است. با آنکه نگرانی‌ها نسبت به نتیجه این نشست معامله‌گران را نسبت به آینده بازار ارز ناامید کرده بود اما این نشست در نهایت بدون صدور قطعنامه پایان یافت. در همین راستا نیز میخاییل اولیانوف، نماینده روسیه در نهادهای بین‌المللی مستقر در شهر وین اعلام کرده بود که جلسه شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی درباره برنامه هسته‌ای ایران بدون صدور قطعنامه پایان یافت. وی در پیامی توئیتری نوشته بود: «بحث بر سر راستی‌آزمایی و نظارت در ایران در دور فعلی نشست شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی پایان یافت. هیچ قطعنامه یا تصمیمی در این زمینه اتخاذ نشد. فقط تبادل دیدگاه صورت گرفت».

اما آیا این موضوع زمینه‌ساز برگشت قیمت‌ها در بازار ارز شد؟ آنچنان که به نظر می‌رسد فضای معاملات بازار ارز همچنان آمیخته با شک و تردید است. در همین راستا و درست بعد از اعلام نتیجه شورای حکام، وزارت خزانه‌داری آمریکا اعلام کرد ۱۰ شخص و شرکت ایرانی را به اتهام انجام حملات سایبری به فهرست تحریم‌های خود اضافه کرده است. جوزپ بورل، مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا نیز مدعی شد که مذاکرات احیای برجام به بن‌‌بست خورده است.

در همین راستا لارنس نورمن، خبرنگار وال‌استریت‌ژورنال هم مدعی شد: «در نشست آژانس بین‌‌المللی انرژی اتمی، ۵۶ کشور از جمله ۲۳ عضو شورای حکام، بیانیه پیشنهادی ۱+۳ (تروئیکای اروپایی و آمریکا) درباره عدم همکاری پادمانی ایران را امضا کردند. به نظر می‌رسد مجموع این سیگنال‌های منفی موجب شده که قدرت معامله‌گران افزایشی همچنان بیشتر باشد و معامله‌گران کاهشی تضعیف شوند.

در این چند روز نیز دلار عمدتا در محدوده قیمتی ۳۱ هزار و ۵۰۰ تا ۳۱ هزار و ۸۰۰ تومانی در نوسان بوده است. این مساله نشان می‌دهد که اسکناس آمریکایی در تلاش است مسیر ورود خود به کانال ۳۲ هزار تومانی را بیابد. افزایش قیمت دلار توافقی و انجام معاملات آن در نرخ ۳۰ هزار تومان نیز این موضوع را تایید می‌کند. در این باره نیز مصطفی قمری‌وفا، سخنگوی بانک مرکزی گفته است «به زودی قیمت خرید و فروش ارز به مردم با نرخ توافقی «به تفکیک هر یک از صرافی‌ها» برای اطلاع عموم منتشر خواهد شد. مسیر شفافیت در نظام پولی و ارزی کشور با جدیت در بانک مرکزی پیگیری می‌شود.»

قیمت ارز,علت افزایش قیمت ارز

دلار در مسیر ۳۲ هزار تومان شدن

اما نگاهی به نمودار قیمتی دلار نیز نشان می‌دهد که در روزهای اخیر دلار نوسانات زیادی را در نرخ‌های بالای ۳۱ هزار و ۵۰۰ تومان تجربه کرده است. سرعت تغییرات قیمتی نیز بیشتر شده است به طوری که در یک روز دلار چندین بار تغییر جهت داده است. آخرین قیمت ثبت‌شده برای دلار نیز بر اساس داده‌های رسیده، ۳۱ هزار و ۸۱۰ تومان اجبار به جاری شدن نقدینگی است. این نرخ اگر تثبیت شود احتمال ورود دلار به کانال ۳۲ هزار تومانی نیز وجود خواهد داشت.

بنابراین همانطور که مشخص است اخبار و تحولات سیاسی دلیل اصلی خیزبرداشتن دلار بوده است. اما در بلندمدت عوامل اقتصادی از قبیل کسری بودجه دولت، نقدینگی، تورم و رشد اقتصادی است که به ما می‌گوید دلار باید در چه محدوده قیمتی قرار داشته باشد. بدیهی است تداوم تحریم‌ها و کوتاه بودن دست دولت از دلارهای نفتی می‌تواند زنگ خطری برای دست درازی به منابع پولی برای جبران هزینه‌های جاری باشد که خروجی آن افزایش رشد پایه پولی، افزایش تورم و در نهایت افزایش قیمت دلار خواهد بود. با توجه به همکاری‌های اندک تجاری ایران با جهان نیز امکان حرکت قطار اقتصاد در مسیر رشد وجود نخواهد داشت. به این ترتیب سیگنال‌های منفی رسیده از برجام هرچند عامل روانی رشد قیمت دلار است اما در صورت تداوم شرایط بحرانی اقتصادی صعود دلار در مسیرهای افزایشی دور از انتظار نخواهد بود.

چرا دلار افزایشی شد؟

علی قنبری، اقتصاددان و عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس در خصوص وضعیت این روزهای بازار ارز به «جهان‌صنعت» گفت: دلار مانند هر کالای دیگری تابع دو عامل مهم عرضه و تقاضا و همچنین شرایط سیاسی و مذاکرات برجامی است. فشار تحریم‌ها و ناتوانی دولت در فروش نفت از یک سو و عدم پیوستن ایران به گروه ویژه اقدام مالی (FATF) از سوی دیگر، هم منجر به کاهش درآمدهای نفتی دولت شده و هم دسترسی ایران به ارزهای خارجی را محدود کرده است. مجموعه این مسائل منجر به تضعیف بخش عرضه ارز در بازار شده و توان بانک مرکزی را در تزریق ارز برای تامین نیازهای متقاضیان کاهش اجبار به جاری شدن نقدینگی داده است.

به گفته وی، تحولات سیاسی و خبرهای رسیده از برجام و مذاکرات نیز عامل مهم دیگری است که بر نرخ ارز تاثیر گذاشته است. از آنجا که روند مذاکرات به کندی پیش می‌رود و طرفین آمریکایی علامت منفی نسبت به وضعیت مذاکرات هسته‌ای و حل و فصل برجام نشان داده‌اند، شاهد روند افزایشی قیمت دلار بوده‌ایم. پیش از این نیز اخبار سیاسی عامل مهم و اجبار به جاری شدن نقدینگی تاثیرگذاری برای قیمت ارز بود به طوری که هر خبری از روند مذاکرات به صورت مثبت و یا منفی بر قیمت دلار تاثیر می‌گذاشت.

قنبری در رابطه با نرخ دلار نیز بیان کرد: به نظر می‌رسد نرخ کنونی دلار نرخ واقعی آن باشد و نرخ‌های بالاتر برای دلار می‌تواند آسیب‌زننده باشد. نکته‌ای که نباید از یاد ببریم این است که دلار به نرخ‌های پایین‌تر از نرخ کنونی نیز نخواهد رسید و هر کاهشی موقتی خواهد بود. دلیل این مساله نیز این است که چشم‌انداز مذاکرات سیاسی مبهم است و دولت نیز به دلیل تحریم‌ها قادر نیست به میزان کافی نفت بفروشد و به دلارهای حاصل از آن دسترسی داشته باشد. از سوی دیگر بخش زیادی از درآمدهای کشور از محل صادرات محصولات پتروشیمی و صنابع وابسته به نفت حاصل می‌شود.

بنابراین اگر دلار در نرخ‌های پایین‌تر فعلی قرار داشته باشد امکان درآمدزایی از این محل نیز محدود می‌شود و همین مساله نیز کسری بودجه دولت را تشدید خواهد کرد. این اقتصاددان خاطرنشان کرد: نرخ کنونی دلار هم به دلیل ارزش آن و هم درآمدی که دولت از محل فروش نفت به دست می‌آورد را در شرایط کنونی می‌توان یک نرخ منطقی دانست. اگر قرار باشد دلار به نرخ‌های بالاتر از نرخ کنونی صعود کند شاهد افزایش تورم از محل افزایش قیمت کالاهای وارداتی خواهیم بود. در عین حال و به دلیل محدود بودن کالاهای صادراتی کشور به محصولات نفتی و پتروشیمی، افزایش قیمت دلار می‌تواند امکان صادرات این محصولات را نیز محدودتر کند. بنابراین افزایش قیمت دلار به نرخ‌های بالاتر از محدوده کنونی به صلاح اقتصاد کشور نیست و باید امیدوار باشیم که ارز بتواند نرخ‌های کنونی خود را حفظ کند.

اجبار به جاری شدن نقدینگی

پرش بورس به قله ۳۲۷

دنیای‌اقتصاد – شاخص کل بورس تهران با صعود ۶/ ۱ درصدی توانست در ارتفاع ۳۲۷ هزار و ۶۲۵ واحدی بایستد. این بالاترین سطح بسته شدن نماگر سهام در تاریخ است که با اوج‌گیری سهام بزرگ کالایی رقم خورد. در حالی دماسنج بورس ۱۴ روز متوالی را مثبت پشت سر گذاشته است که عمده افزایش قیمت‌ها در ابتدای روند صعودی در سهام کوچک‌تر رخ داد. ورود نقدینگی تازه در کنار انتظارات تورمی مهم‌ترین محرک‌های بورس در آغاز این مسیر بود. اما پایان هفته گذشته، نیروهای تازه‌ای در جهت افزایش قیمت‌ها به چشم خورد؛ به‌طوری‌که پس از رشد نرخ دلار، بازار جهانی در حوزه نفت و فلزات نیز صعودی شد و همین امر کافی بود تا در معاملات دیروز توجه معامله‌گران به سهام شاخص‌ساز کالایی جلب شود و ارزش معاملات بورس تا مرز ۲ هزار میلیارد تومان پیش رود. این مساله در صورت تداوم به معنای ورود پول‌های تازه به سمت سهام است که می‌تواند زمینه‌ساز موج تازه‌ای از رونق عمومی این بازار باشد. در غیر این صورت دو سناریو برای جریان نقدینگی بورس تهران قابل تصور است که یکی کوچ سهامداران از شرکت‌های کوچک به سمت بزرگ‌ترهاست و دیگری ادامه روند قبلی و باقی ماندن اقبال به نمادها با ارزش بازار پایین‌تر حداقل در کوتاه‌مدت خواهد بود.

شاخص کل بورس تهران به سبب جبهه قدرتمند تقاضا در اولین روز معاملاتی هفته به رکورد تاریخی دیگری دست یافت. به این ترتیب دیروز نماگر اصلی بازار سهام با رشد بیش از ۵ هزار واحدی که چهاردهمین رشد متوالی این نماگر به‌حساب می‌آید، از میانه کانال ۳۲۷ هزار واحدی عبور کرد. رکورد قبلی این نماگر در تاریخ ۱۳مهرماه به ثبت رسیده بود. میزان شاخص در این تاریخ ۳۲۷ هزار و ۳۰۶ واحد بود. البته شاخص بورس پیش از این در رویه روزانه معاملات روز سیزدهم سطوح بیش از ۳۳۰ هزار واحدی را نیز تجربه کرده بود. رشد قیمت فلزات و در عین حال نفت در بازار جهانی در کنار ورود دلار به کانال ۱۳ هزار تومانی از مهم‌ترین دلایل پرش ۵ کانالی شاخص سهام با اهرم گروه‌های بزرگ کالایی بود. ارزش معاملات خرد سهام نیز دیروز از ۱۹۰۰ میلیارد تومان فراتر رفت. در این شرایط انتشار لایحه بودجه سال ۹۹ در روز جاری می‌تواند در تعیین مسیر کوتاه‌مدت سهام و تغییر ریل توزیع نقدینگی در بورس تهران اثر جدی بگذارد.

رشد نرخ دلار و واکنش بورسی‌ها

دلار در پایان هفته گذشته بعد از ۵ ماه مجددا به کانال ۱۳ هزار تومانی وارد شد. این موضوع مهم‌ترین محرک سبزپوشی سهام بورسی در هفته گذشته قلمداد می‌شود. اثرگذاری رشد نرخ دلار بر بورس تهران را از چند منظر می‌توان مورد بررسی قرار داد. در یک نگاه افزایش بهای دلار و به موازات آن کاهش ارزش ریال سبب شد تا انتظارات تورمی که پیش‌تر به‌واسطه اصلاح قیمت بنزین ایجاد شده بود، تقویت شود. بورس تهران نیز که همواره در دوره‌های تورمی با رشد اسمی قیمت‌ها همراه شده است حال از روند نرخ دلار متاثر شده است. در واقع افزایش شاخص ارزی کشور به معنای کاهش بیشتر ارزش ریال است و در این شرایط بار دیگر سرمایه‌گذاران برای فرار از کاهش بیشتر ارزش سرمایه‌هایشان به سمت دارایی‌های دیگر روی می‌آورند. این مهم درحال‌حاضر به شکل تشدید تقاضای عمومی سهام انعکاس یافته است.

دومین موضوع اما به افزایش تقاضا و همچنین رشد قیمت‌ها در بورس‌کالا بازمی‌گردد. نرخ محصولات عرضه شده از سوی شرکت‌های سهامی در بورس‌کالا طی روزهای اخیر روندی افزایشی داشته است. شرایط تا جایی پیش رفته است که حتی برخی از تحلیلگرانی که پیش از این روند صعودی قیمت سهام را منطقی نمی‌دانستند، درحال‌حاضر با شرط بالا ماندن نرخ دلار، صعود بورس و ثبت رکوردهای جدید در این بازار را قطعی می‌دانند. با اجبار به جاری شدن نقدینگی تمام این تفاسیر درحال‌حاضر بیش از نوسانات روزانه این ارز، سطح پایداری دلار است که برای بورس تهران اهمیت دارد، چراکه نرخ‌های تعادلی دلار است که در صورت‌های مالی دوره‌ای شرکت‌ها منعکس می‌شود.

صعود کالایی‌ها با سیگنال جهانی

بازار جهانی هفته گذشته روندی مثبت را برای معامله‌گران خود به ارمغان آورد. در این میان نفت برنت با رشد ۶/ ۱ درصدی و مس با بازپس گرفتن سطح ۶ هزار دلار بیش از دیگران خودنمایی کردند.

نشست دو روزه کشورهای عضو و غیرعضو اوپک موسوم به اوپک پلاس پنج‌شنبه گذشته با حدود ۵۰۰ هزار بشکه کاهش بیشتر تولیدات نفت نسبت به توافق قبلی به پایان رسید. در این میان سعودی‌ها اعلام کردند ۴۰۰ هزار بشکه مازاد بر این رقم را به‌طور داوطلبانه تا پایان فصل اول ۲۰۲۰ از تولیدات خود کم می‌کنند. با اقدام داوطلبانه اجبار به جاری شدن نقدینگی سعودی‌ها در کاهش تولید، مجموع کاهش تولید اوپک پلاس به ۱/ ۲ میلیون بشکه در روز نزدیک می‌شود. این موضوع سبب شد تا هر دو شاخص نفتی که در محدوده منفی به سر می‌بردند، صعودی شوند. از این رو هر بشکه نفت خام برنت ۵۵/ ۱ دلار افزایش قیمت داشت و روی ۳۷/ ۶۴ دلار بر بشکه ایستاد. شاخص نفت‌خام آمریکا نیز ۲/ ۱ دلار رشد کرد و به ۱۳/ ۵۹ دلار بر بشکه رسید. به موازات رشد بهای نفت در بازار جهانی، سهام زیرمجموعه گروه فرآورده‌های نفتی نیز بر مدار صعود قرار گرفتند و شاخص این صنعت رشد حدود یک درصدی را تجربه کرد. این درحالی است که میانگین قیمت سهام مذکور در دو ماه ابتدایی پاییز ۹۸ تنها ۲ درصد افزایش یافته بود. موضوعی که خوشایندی این خبر مثبت را برای بازار نفت و بورس تهران نشان می‌دهد. اما واکنش کمرنگ قیمت‌ها به این موضوع تاکید می‌کند که بازار نفت هنوز نسبت به عوامل دیگری از جمله مذاکرات چین و آمریکا و در عین حال سرنوشت تولیدات شیل آمریکا حساسیت نشان می‌دهد.

در بازار مس نیز روز گذشته شرایط مشابهی را شاهد بودیم. به این ترتیب شامگاه جمعه مس توانست با ثبت رشد بیش از ۲ درصدی، بعد از گذشت ۵ ماه از مرز ۶ هزار دلار عبور کند. در این خصوص برخی تحلیلگران از نگاه بنیادی روند کاهشی انبارهای مس را مهم‌ترین دلیل صعود بهای فلز سرخ عنوان می‌کنند. در این میان برخی منابع آگاه از روند مثبت مذاکرات صلح تجاری میان دو کشور چین و آمریکا برای امضای فاز اولیه توافق خبر دادند. این درحالی است که پیش از این خبرها حکایت از برخی اختلافات سیاسی درباره مساله هنگ‌کنگ میان چین و آمریکا داشت. در سوی دیگر، آمار اشتغال آمریکا بسیار فراتر از انتظار بود. بر اساس این آمار ۲۶۶ هزار شغل جدید در ماه گذشته ایجاد شد که حدودا ۸۰ هزارتا بیش از انتظارات بود. این موضوع نگرانی‌ها از رکود اقتصادی را تقلیل داد و با صعودی کردن بازارهای سهام به رشد کامودیتی‌ها نیز کمک کرد. از این رو دیروز تالار شیشه‌ای شاهد اقبال مجدد بورس‌بازان به نمادهای گروه فلزات بود. به‌طوری که این صنعت بیشترین ارزش دادوستدهای روزانه را نیز در اختیار گرفت. در صدر شرکت‌های زیرمجموعه این گروه سهام شرکت ملی مس ایران قرار داشت که در سقف مجاز قیمتی مورد دادوستد قرار گرفت و با وجود عرضه‌های چندباره اما با صف خرید معاملات روز شنبه را پایان داد.

ورود پول ‌تازه یا شیفت نقدینگی؟

جدی‌ترین رشد شاخص کل بورس از ۳۰ مهرماه درحالی رقم خورد که ارزش معاملات خرد هم رقم قابل‌توجه ۱۹۰۰ میلیارد تومان را ثبت کرد. عطش اهالی سهام برای شرکت در دادوستدهای روز گذشته خود را در صف‌های خرید نیز نشان داد و ۲۵۰ نماد بورسی با رشد قیمت معاملات خود را سپری کردند و در این میان ۶۸ نماد نیز با صف خرید معادل ۱۷۵ میلیارد تومان همراه شدند. با این حال نکته‌ای که این روزها در معاملات سهام جلب توجه می‌کند، تمرکز نقدینگی در سهام کوچک‌تر و عمدتا غیرکالایی است. شرایطی که سبب شده در کنار صعود ۴/ ۸ درصدی شاخص کل در ۱۴ روز معاملاتی اخیر (در این برهه زمانی شاخص سهام رشدی متوالی را تجربه کرده است)، شاخص هم‌وزن با افزایش بیش از ۱۸ درصدی همراه شود. روز گذشته اما شاهد چرخش مسیر نقدینگی بودیم. در این شرایط سوال مهمی که ذهن فعالان بازار را به خود مشغول کرده است، اینکه آیا شاهد ورود پول‌های تازه‌ای برای خرید سهام شرکت‌های کامودیتی‌محور هستیم یا نقدینگی موجود با هدف خرید سهام مذکور از گروه‌های کوچک‌تر بازار خارج شده‌اند؟ جواب به این سوال هر چه باشد اما قطعا صعود یکدست سهام بدون ورود پول جدید ناممکن است. در این میان با فرض عدم ورود نقدینگی تازه به گردونه معاملات روند آتی سهام را می‌توان در دو سناریو بررسی کرد. در این شرایط ممکن است با توجه به عوامل بنیادی شاهد شیفت نقدینگی به سمت سهام بزرگ‌ بورس تهران که عمدتا در زمره گروه‌های کالایی قرار می‌گیرند، باشیم. سناریویی که با توجه به جنس بازیگران فعلی سهام حداقل در کوتاه‌مدت بعید به نظر می‌رسد. با این حال در صورت وقوع این احتمال، شاخص کل می‌تواند بخشی از جاماندگی خود از شاخص هم‌وزن را جبران کند. در غیر این‌صورت اما نقدینگی موجود بدون در نظر گرفتن عوامل بنیادی، راه سهامی را در پیش می‌گیرد که بتواند رویای کسب سود یک‌شبه گروهی از بورس‌بازان را برآورده کند.

همگام با بازیگران بورسی

در روزی که شاخص سهام صعود ۶/ ۱ درصدی را تجربه کرد، بازیگران حقیقی در نقش خریدار ظاهر شدند. در این مسیر روز شنبه حدود ۲۶۱ میلیون و ۱۱۸ هزار سهم به ارزش ۱۳۲ میلیارد تومان به پرتفوی حقیقی‌ها افزوده شد. در میان ۳۸ صنعت فعال بورسی نیز دیروز بیشترین خالص خرید بازیگران حقیقی در سهام زیرمجموعه گروه فلزات اساسی رقم خورد. به این ترتیب دیروز ۶۸ میلیارد و ۶۰۰ میلیون تومان از پرتفوی حقوقی‌ها به سبد سهام معامله‌گران خرد افزوده شد. پس از آن نیز گروه فنی و مهندسی با محوریت «رمپنا» شاهد خالص تغییر مالکیت ۱۲ میلیارد و ۶۰۰ میلیون تومانی در مسیر حقوقی به حقیقی بودند. غذایی‌ها نیز دیروز موردتوجه معامله‌گران خرد بازار قرار گرفتند و خالص خرید ۱۲ میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومانی را رقم زدند. در میان شرکت‌های بورسی نیز نماد معاملاتی شرکت ملی مس ایران و فولاد مبارکه اصفهان در اولویت خرید معامله‌گران خرد قرار گرفت. از این رو دیروز ۴۴ میلیون سهم «فملی» به ارزش ۲۶ میلیارد و ۸۰۰ میلیون تومان در سمت حقوقی به حقیقی جابه‌جا شد. در «فولاد» نیز حقیقی‌ها خالص خریدی به میزان ۶/ ۲۳ میلیارد تومان را رقم زدند. سهام گروه مپنا نیز دیروز مورد توجه بازیگران خرد بازار قرار گرفت.

پیش بینی بورس یکشنبه ۲۷ شهریور ۱۴۰۱

پیش بینی بورس یکشنبه ۲۷ شهریور ۱۴۰۱

ابهامات بازار سرمایه باعث شده که نقدینگی وارد بازار نشود و روزانه شاهد خروج نقدینگی از این بازار باشیم. در حال حاضر کاهش یک ابهام می‌تواند به نفع بورس باشد و به رشد آن کمک کند.

به گزارش گروه اقتصادی ایسکانیوز، شاخص کل بورس تهران با افتی بیش از چهار هزار واحدی به پایین‌ترین سطح در سال جاری رسید. این افت شاخص باعث ثبت رقم یک میلیون و ۳۸۹ هزار واحدی روی تابلوهای بازار سهام شد. شاخص هم‌وزن نیز با افتی اندک در محدوده ۴۰۴ هزار واحدی تثبیت شد.

بیشتر بخوانید

آغاز مرحله جدید عرضه خودرو در بورس در هفته آینده


شاخص کل بورس سومین هفته شهریور ماه را نیز با افت بیش از یک درصدی پشت سر گذاشت. شاخص کل بورس تهران امروز ۲۳ شهریور ۱۴۰۱ با افتی بیش از چهار هزار واحدی به پایین‌ترین سطح در سال جاری رسید. این افت شاخص باعث ثبت رقم یک میلیون و ۳۸۹ هزار واحدی روی تابلوهای بازار سهام شد. شاخص هم‌وزن نیز با افتی اندک در محدوده ۴۰۴ هزار واحدی تثبیت شد.

بورس در هفته‌های اخیر روند نزولی داشت و وارد یک کانال پایین‌تر، یعنی به کانال یک میلیون و ۳۰۰ هزار واحدی رسید.این افت باعث کاهش اعتماد و امید نسبت به سرمایه‌گذاری در بورس است. به نوعی سهامداران را رفتن را به ماندن ترجیح دهند.

مجموع ارزش معاملات خرد در پایان امروز به بیش از دو هزار و سیصد میلیارد تومان رسید و حقیقی‌ها ۹۶ میلیارد تومان از بازار خارج کردند.

بازار سرمایه در سومین هفته شهریور ۱۴۰۱ با اتفاقات ناخوشایندی همراه شد. سهامداران در روزهای اخیر شاهد افت قابل توجه شاخص بورس تهران بودند. به نحوی که تابلوهای بورس این هفته کمترین رقم شاخص را در طول سال جاری به ثبت رساندند. این شرایط باعث دلسردی و نگرانی سهامداران نسبت به آینده بازار شده است. به گونه‌ای که جمعی از فعالان بازار سرمایه روز دوشنبه گذشته مقابل ساختمان سازمان بورس و اوراق بهادار تجمعی را برگزار کردند.
مطالبه‌ای که از سوی سهامداران معترض در این تجمع مطرح شد رسیدگی هرچه سریعتر به وعده‌هایی است که ابراهیم رئیسی در انتخابات ۱۴۰۰ ارائه می‌کرد. ده وعده اساسی که از دید اهالی بازار سرمایه با وجود گذشت بیش از یکسال تقریبا هیچ یک اجرایی نشده است.

حالا به نظر می‌رسد با توجه به اتفاقاتی که پیرامون پرونده هسته‌ای ایران رقم می‌خورد اوضاع به سود بازار رقم نخواهد خورد. از همین رو سهامداران نیز انتظار دارند دولت سیزدهم طبق وعده جلوگیری از گره خوردن اقتصاد به برجام، اقدام به رفع مشکلات بورس کند.

البته از دید کارشناسان ایجاد رونق در بورس بدون حصول توافق و رفع تحریم‌ها تقریبا غیرممکن است. اما سهامداران این انتظار را دارند که ابراهیم رئیسی روی قولی که به طرفداران بورسی‌اش داده بود را تحقق بخشد. هرچند به نظر می‌رسد اوضاع بازار سرمایه به گونه‌ای رقم خورده که گشودن هر یک از گره‌های افتاده در کار بورس تهران به این سادگی‌ها امکان گشایش نخواهند داشت.

آراد پورکار، کارشناس بازار سرمایه گفت: معاملات بورس یک‌شنبه منفی خواهد بود. اگر آخرین معاملات روز چهارشنبه را نگاه کنیم؛ آخرین معامله‌ها پایین‌تر از قیمت پایانی است. به همین واسطه همه نمادها در منفی فردای خود معامله می‌شوند، حتی نمادهایی که مثبت بودند مثل خودرویی‌ها تاثیر منفی می‌گذارند.

این کارشناس بازار سرمایه اظهار کرد: روند رکودی بازار اواخر مهر ماه و آوایل آبان ماه می‌تواند حالت بهتری به خود بگیرد و به نوعی جذب نقدینگی را شروع کند.

ابهامات بازار سرمایه باعث شده که نقدینگی وارد بازار نشود و روزانه شاهد خروج نقدینگی از این بازار باشیم. در حال حاضر کاهش یک ابهام می‌تواند به نفع بورس باشد و به رشد آن کمک کند.

برای مثال مشخص شدن نتیجه مذاکرات برجام و قیمت دلار دو سیگنال قوی هستند که توانایی ایجاد یک روند صعودی متداوم را برای بازار سرمایه دارند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.