شناسایی پایان روند رِنج
با توجه به آموزش قبلی یعنی ( انواع روند رنج ) ما متوجه شدیم که در بازار های رِنجِ سایدوِی اجازه داریم معامله کنیم چرا ؟ چون پول به اندازه ی کافی درون آنها در جریان است و بین سویینگ بالایی و سویینگ پایینی (یعنی در متن بازار) به اندازه کافی فاصله است و ما به اندازه کافی فرصت داریم تا در معامله سود کنیم و معامله را مدیریت کنیم که اگه خواست خلاف جهت ما حرکت کند ما آن را نقد کنیم که یا کمترین ضرر و یا بیشترین سودی که می توانستیم بگیریم را کسب کنیم.
اما در بازار های چوپی که متلاطم و آشفته بودند و کندل ها خیلی نامرتب همدیگر را همپوشانی می کردند معامله نمی کنیم.
نحوه ی شناسایی پایان رِنج
اما حالا می خواهیم ببینیم که چطور این بازار رنج پایان پیدا میکنه. خب پس ما یاد گرفتیم، در رنج سایدوی در کف ها و سقف ها معامله میکنیم و در رنج چوپی معامله نمیگیریم اما الان می خواهیم یاد بگیریم چطور بازار رنج تموم میشه. مخصوصا رنج چوپی اینکه ما رنج چوپی را چطور تشخیص بدیم به این صورت است که باید توی اون محدوده ای که رنج چوپی ما شکل گرفته (تصویر شماره 2)، قیمت باید یک اکستنشن و یک کارکشن داشته باشه نسبت به اون محدوده رنج (تصویر شماره 3) تا اجازه داشته باشیم ما یک خرید انجام بدیم.
(به تصاویر دقت کنید)
![]() |
![]() |
![]() |
برای نزول هم همینطور، برای نزول اگه ما می خواهیم فروشنده باشیم مادامی که ندیدیم یک حرکتی ایجاد شده باشه به این صورت که با یک اکستنشن نزولی و یک کارکشن از محدوده رنج خارج نشده باشه (تصویر شماره 6) ما اجازه نداریم که به فکر معامله فروش باشیم. (به تصاویر زیر دقت کنید)
![]() |
![]() |
![]() |
پس در بازارهای چوپی ما زمانی مجاز به معامله هستیم که مطمئن باشیم معامله گرهای بزرگ به بازار آمدند. حالا ورود معامله گرهای بزرگ به بازار چطور برای ما تاییدیه داره! با دیدن کارکشنِ.
نکته : تعریف اکستنشن( extension ) و کارکشن( correction ) را با خصوصیاتی که هر یک باید داشته باشند را در ( آموزش 7 : سرنخ های تشخیص روند بازار ) براتون گفتم. پس اگه اطلاعاتی درباره ی گام و اصلاح یعنی اکستنشن و کارکشن نداری پیشنهاد میکنم حتما این مقاله را مطالعه کن.
معامله در رنج چوپی با بیشترین سود
اینکه چرا کارکشن تاییدیه معامله گرهای بزرگ است در آموزش های بعدی متوجه خواهید شد. پس ما رنج چوپی را معامله نمی کنیم مادامی که از طریق یک اکستنشن و بعد از آن یک کارکشن از اون محدوده خارج نشه. اما یک راه دیگه ای هم هست که قبل از اینکه یک اکستنشن و یک کارکشن، خروج قیمت از روند چوپی را به ما نشان بده، زمانی که هنوز بازار در چوپی هست تشخیص بدیم که اینجا روند چوپی ما داره تمام میشه. و اون اکستنشن که قرار خروج قیمت رو از رنج چوپی به ما نشان بده میشه سکوی پرش ما برای یک معامله سوده.
(به تصاویر زیر دقت کنید)
![]() |
![]() |
![]() |
یعنی تو همون رنج چوپی ( همینطور که در تصویر شماره 8 میبینید ) ما می توانیم همین جا ( کندل قرمز رنگ که با فلش نشان داده شده ) یک معامله فروش را انجام بدیم که اون اکستنشنی که میخواد خروج از رنج چوپی باشه (تصویر شماره 9)، ترید خلاف جهت روند بازار بشه حداقل سود برای ما چرا میگیم حداقل چون این حرکت قیمت میتواند تبدیل به یک روند بشه و ما سوینگ به سویینگ باهاش بریم چون همین طور که میدونید ما در روش معاملاتی خودمون حد سود نمیزاریم ولی گذاشتن حد ضرر الزامیه. به قول استاد عزیزم (احمد رضا جبل عاملی) همانطور که نداشتن حد ضرر احمقانست گذاشتن حد سود هم احمقانست.
خوب ما در این مطلب یاد گرفتیم که روند رنج چگونه پایان پیدا میکنه و متوجه شدیم برای معامله کردن در رنج های چوپی باید به چه چیزهایی توجه کنیم در مطلب بعدی به دو قانون مهم در بازار روندها میپردازیم.
تکنیک های معامله گری با انواع خط روند در تحلیل تکنیکال
خط روند در تحلیل تکنیکال یکی از ابزارهایی می باشد که سرمایه گذاران با استفاده از آن در معاملات استفاده میکنند و یکی از کاراترین ابزارها در تحلیل می باشد که سرمایه گذار با درک بازار و استفاده از خط روندها می تواند معاملات موفقی در بورس می باشد.
قبل از بیان مبحث خط روند در تحلیل تکنیکال، اجازه دهید موضوعی را توضیح بدهم. آیا تا به حال برای شما اتفاق افتاده که در رودخانه یا دریا شنا کنید؟ در هنگام شنا معمولا باید در جهت حرکت آب شنا کنید چرا که شنا کردن در خلاف جهت حرکت آب، فشار زیادی به عضلات وارد میکند. در بازار سرمایه هم گفته میشود در جهت روند در بازار معامله کنید چرا که معامله در خلاف جهت روند ممکن است زیان فراوانی را به سرمایه گذار وارد کند. همه سرمایه گذاران فعال در بازار سرمایه، با این جمله آشنا هستند اما نکته اینجاست که آیا قادر به درک و اهمیت موضوع هستند و آیا به عنوان یک اصل پایه ای به مفهوم خط روند توجه دارند یا خیر. در این بخش سعی میکنیم ابتدا تعریفی از روند ارائه کنیم و سپس موارد استفاده از روند را اندکی توضیح دهیم.
در بحث آموزش تحلیل تکنیکال گفته می شود زمانی که قیمت ها در یک جهت حرکت میکنند اصطلاحا روند شکل میگیرد. از آنجا که روند قدرت معامله گران را در نوسانات قیمت نشان ترید خلاف جهت روند بازار میدهد، میتوان انتظار داشت تا زمانی که نیرویی بیشتر از نیروی فعلی بازار و در جهت عکس به بازار وارد نشود، روند ادامه دارد. به طور کلی روندها به سه دسته صعودی، نزولی و خنثی تقسیم می شوند که در ادامه توضیح مختصری در خصوص هر یک از روند ها داده میشود.
روند صعودی در تحلیل تکنیکال
هر گاه در نموداری شاهد سقف های بالاتر و کف های بالاتر باشیم روند را صعودی تعریف میکنیم. در روند صعودی، قیمت بیشتر از آنچه که تمایل به تضعیف داشته باشد تمایل به تقویت و بالارفتن دارد. استراتژی معاملاتی در روند صعودی خریدن و نگهداری سهم تا تشخیص انتهای روند صعودی هست.
شکل زیر روند صعودی نمودار را نشان میدهد.
روند نزولی در تحلیل تکنیکال
هر گاه در نموداری شاهد سقف های پایین تر و کف های پایین تر باشیم روند را نزولی تعریف میکنیم. در روند نزولی قیمت بیشتر از آنچه که تمایل به تقویت داشته باشد تمایل به تضعیف و پایین آمدن دارد. استراتژی معاملاتی در روند نزولی، نگاه کردن به بازار و عدم انجام معامله تا تشخیص انتهای روند نزولی هست اما برخی از سرمایه گذارانی که به دنبال نوسان گیری در بورس هستند در روند نزولی هم معامله میکنند اما معمولا خرید و فروش سهام در روند های نزولی ممکن است موجب زیان سرمایه گذار شود و احتمال آن نسبت به روند های دیگر بسیار بالاست.
شکل زیر روند نزولی ترید خلاف جهت روند بازار در نمودار را نشان میدهد.
همانطور که در شکل بالا مشاده می شود نمودار هر بار سقف های پایین تر و کف های پایین تری می سازد و به همین دلیل می توان گفت خط روند نزولی تایید شده می باشد و تا زمانی که خط روند نزولی شکسته و تایید نشود نمی توان انتظار یک رشد مجدد در سهم را داشت. البته این حالت در شاخص کل هم میتواند وجود داشته باشد. به عنوان مثال فرض کنید که شاخص کل دارای یک روند نزولی است و به محض شکسته شدن روند نزولی و تایید آن، حجم و ارزش معاملات بازار افزایش می یابد که میتواند نشانه از ورود نقدینگی به بازار باشد که باید مورد توجه سرمایه گذاران قرار گیرد.
روند خنثی در تحلیل تکنیکال:
روند خنثی یکی از انواع روندها در تحلیل تکنیکال می باشد. در این روند عملا شاهد تغییرات متوالی در سقف ها و کف ها نیستیم و سهم در یک محدوده خنثی در حال حرکت است. به بیان دیگر؛ در این روند قدرت خریداران و فروشندگان با هم برابر است. استراتژی معاملاتی در روند خنثی؛ خرید سهم در کف های قیمتی و فروش سهم در سقف ها می باشد تا جایی که سهم از محدوده حرکتی خارج و پس از آن به دنبال موقعیت معاملاتی جدید باشیم.
شکل زیر روند خنثی در نمودار را نشان میدهد.
استراتژی معامله بر اساس روند خنثی
استراتژی معاملاتی در روند خنثی این است که باید در کف سهم را خریداری و در سقف نیز آن را به فروش رساند. البته برای خرید سهم در کف قیمتی در روند خنثی باید عواملی مانند حجم معاملاتی را مد نطر قرار داد. به عنوان مثال فرض کنید که میانگین حجم معاملات سهمی به صورت روزانه 500000 برگ سهم باشد. از آنجا که انتظار این است که در حمایت ها حجم معاملات سهم افزایش یابد پس باید گفت که حجم معاملات در حمایت ها باید بالاتر از میانگین باشد تا بتوان به رشد قیمتی در حمایت تکنیکالی فکر کرد. از طرفی در حمایت ها یا باید تعدل قدرت خریدار به فروشنده داشته باشیم و یا اینکه قدرت خریدار به فروشنده بالاتر باشد.
در خصوص هر یک از روند ها در تحلیل تکنیکال؛ هر معامله گری به سبک خاصی از فرصت های معاملاتی ممکن استفاده میکند اما نکته مهم، ورود به یک فرصت معاملاتی جذاب به قصد کسب سود است. اصطلاح رایج در بازارهای مالی این است که با روند دوست باشید و خلاف روند معامله نکنید یعنی زمانی که روند میان مدت سهم نزولی است در جهت خرید وارد معامله نشده و انجام معامله را منوط به تغییر روند نزولی و شروع روند جدید در سهم قرار دهید. ( البته در بسیاری از روندهای نزولی میان مدت و بلند مدت، نوسانات قیمتی رو به بالا داریم یعنی ممکن است شاهد روند صعودی کوتاه مدت در نمودار باشیم و معامله گر هم قادر به استفاده از این فرصت در بازار باشد اما این نکته را باید مد نظر قرار دارد که خرید و فروش با قصد نوسان گیری و کسب بازده های چند درصدی در روندهای نزولی با ریسک همراه می باشد.
در خصوص اعتبار روند هم باید گفت که هر چقدر نموداری دارای روند طولانی تری باشد؛ دارای اعتبار تحلیل بیشتری است. به عنوان مثال؛ تحلیل روند یک ساله در مقابل روند یک ماهه دارای اعتبار معاملاتی بالاتری است و قابلبیت اتکای بیشتری دارد.
به نظرم در انتخاب یک موقعیت معاملاتی مناسب برای خرید و یا فروش، حتما روند حرکتی سهم را دنبال کنید و بر اساس نوع روند بهترین تصمیم را بگیرید. ممکن است گاهی اوقات برای تغییر روند زمانی زیادی لازم باشد پس بهتر است که صبر کنید چون معامله در جهت روند فرصت های معاملاتی خوب و مناسبی را در بازار ایجاد میکند و سرمایه گذار صبور هم قادر است به بهترین شکل از فرصت های ایجاد شده استفاده کند. تکنیک ترید خلاف جهت روند بازار های معاملاتی با خط روند نیز جز تکنیک هایی می باشد که پس از یادگیری و درک مفاهیم روند ها بهتر است مطالعه کنید. برای مطالعه مقاله تکنیک های معاملاتی با خط روند از لینک استفاده کنید
معیار اعتبار خط روند در تحلیل تکنیکال
در خصوص هر یک از روندهای ذکر شده؛ هر معامله گری به سبک خاصی از فرصت های معاملاتی ممکن استفاده میکند اما نکته مهم، ورود به یک فرصت معاملاتی جذاب به قصد کسب سود است. اصطلاح رایج در بازارهای مالی این است که با روند دوست باشید و خلاف روند معامله نکنید یعنی زمانی که روند میان مدت سهم نزولی است در جهت خرید وارد معامله نشده و انجام معامله را منوط به تغییر روند نزولی و شروع روند جدید در سهم قرار دهید. ( البته در بسیاری از روندهای نزولی میان مدت و بلند مدت، نوسانات قیمتی رو به بالا داریم یعنی ممکن است شاهد روند صعودی کوتاه مدت در نمودار باشیم و معامله گر هم قادر به استفاده از این فرصت در بازار باشد). در خصوص اعتبار روند هم باید گفت که هر چقدر نموداری دارای روند طولانی تری باشد؛ دارای اعتبار تحلیل بیشتری است. به عنوان مثال؛ تحلیل روند یک ساله در مقابل روند یک ماهه دارای اعتبار معاملاتی بالاتری است و قابلبیت اتکای بیشتری دارد.
به نظرم در انتخاب یک موقعیت معاملاتی مناسب برای خرید و یا فروش، حتما روند حرکتی سهم را دنبال کنید و بر اساس نوع روند بهترین تصمیم را بگیرید. ممکن است گاهی اوقات برای تغییر روند زمانی زیادی لازم باشد پس بهتر است که صبر کنید چون معامله در جهت روند فرصت های معاملاتی خوب و مناسبی را در بازار ایجاد میکند و سرمایه گذار صبور هم قادر است به بهترین شکل از فرصت های ایجاد شده استفاده کند.
روش های معامله گری در استفاده از خط روند
به طور کلی در استفاده از تکنیک های معامله گری با خط روند باید به چند نکته توجه کرد و این که با تشکیل خط روند در چه محدوده ای اقدام به خرید و فروش کنیم. به طور کلی تکنیک های معامله گری با خط روند شامل دو مورد زیر است
1- معامله گری روی خط روند
2- معامله گری پس از شکست خط روند
در تکنیک های معامله گری با خط روند سرمایه گذار زمانی که نمودار به خط روند نزدیک میشود تحت شرایطی میتواند اقدام به خرید سهم کند اما باید در کنار آن سایر شرایط را نیز در نظر بگیرد و صرفا با نزدیک شدن به خط روند و یا شکست آن اقدام به خرید سهم نکند. چرا که ممکن است نمودار با نزدیک شدن به خط روند و نبودن شرایط مناسب به راحتی خط روند خود را رو به پایین بشکند و روند حرکت سهم عوض شود.
به عنوان مثال در شکل بالا احتمال شکستن مقاومت بالا می باشد چرا که گام حرکتی نمودار در ریزش مرحله آخر نرم و ملایم می باشد به همین جهت با برخورد به خط روند اقدام به خرید میکنیم.
در مستطیل نشان داده شده مدل حرکتی بازار به شدت کند می باشد و فروشنده ها نیز ضعیف می باشند و موقعیت خوبی با نزدیک شدن به خط روند صعودی ایجاد می شود به همین دلیل در محدوده انتهای مستطیل اقدام به خرید سهم می کنیم.
پرایس اکشن (Price Action) چیست؟ + معرفی الگوهای مهم
این روزها یکی از راههای مناسب برای کسب درآمد، سرمایهگذاری در بازارهای مالی مختلف، مثل بورس، فارکس و ارز دیجیتال است. یکی از شیوههایی که سرمایهگذاران بهکمک آن سهام یا ارز مناسبی را پیدا کرده و نسبت به خرید آن اقدام میکنند، تحلیل تکنیکال است. یکی از بهترین روشهای تحلیل تکینکال، پرایس اکشن است. در این مقاله خواهیم دید که پرایس اکشن چیست و با الگوهای مهم آن آشنا خواهیم شد، پس تا انتها همراه پارسیان بورس باشید!
پیش از اینکه مقاله را آغاز کنیم، به شما پیشنهاد میکنیم برای یادگیری پرایس اکشن، حتما به دوره جامع پرایس اکشن ما نگاهی بیاندازید. در این دوره، با رویکردی عملی و حرفهای، صفر تا صد پرایس اکشن را به شما آموزش خواهیم داد.
پرایس اکشن به زبان ساده چیست؟
اگر بخواهیم پرایس اکشن را به زبان ساده معرفی کنیم، تعریف پرایس اکشن به شرح زیر خواهد بود:
یکی از روشهای معاملهگری که معاملهگر در آن تنها بر مبنای دادههای قیمتی و الگوی کندلها خرید و فروش میکند، پرایس اکشن (Price Action) میگویند. در این روش معاملهگری، معاملهگر از مواردی مانند اخبار فاندامنتال، اندیکاتورهای داده ورودی و یاحجم معاملات در تصمیمگیریهای خود بهره نمیگیرد و تنها بررسی دادههای قیمتی و الگوی کندلهای خرید و فروش را مورد بررسی قرار میدهد.
در این روش، تریدرها، تحلیل خود را بر روی نمودارهای قیمتی انجام میدهند و این تکنیک به آنها اجازه میدهد تا حرکات زنده و واقعی قیمت را دنبال کنند. از جمله مباحثی که میتواند برای تریدهای پرایس اکشن مهم باشد و باید آنها را بررسی کنند، میتوان به شناسایی سطوح و نواحی عرضه و تقاضا ، وضعیت کندلها در نقاط بحرانی و چینش متوالی کندلها اشاره کرد.
نکات کلیدی معاملهگری پرایس اکشن
- نوسانات قیمت در یک بازه زمانی بر روی نمودار رسم شده، از نکاتی است که پرایس اکشن موردتوجه قرار م.
- ضمناً باید اشاره کرد که دیدگاههای مختلفی در تعیین روندهای قیمتی در پرایس اکشن برای معاملهگران وجود دارد.
- از پرایس اکشن میتوان الگوهای نموداری را به دست آورد. ضمناً با استفاده از پرایس اکشن، میتوان ابزارهای تحلیل تکنیکال مانند میانگین متحرک که از آنها برای پیشبینی در آینده استفاده میشوند را محاسبه کرد.
تشخیص روند اصلی بازار
مهمترین نکته در معاملهگری با روش پرایس اکشن، این است که بتوانیم روند اصلی بازار را شناسایی کنیم و دریابیم که قیمت یک رمزارز یا یک دارایی، دارای روندی صعودی یا نزولی است و یا بهاصطلاح بدون روند است و در محدودۀ خاصی از قیمتها رنج میزند.
بدیهی است که هر معاملهگری میداند که شانس موفقیت در بازاری که صعودی است، نسبت به بازاری که در حال رنج زدن و تثبیت قیمت است، بیشتر خواهد بود و منطقی است که برای کسب سود از آن بازار مالی، میبایست در چنین بازاری سرمایهگذاری کرد. برای اینکه بتوانیم چنان وضعیتی را تشخیص دهیم و کسب سود را تجربه نماییم، میبایست مکرراً تمرین کنیم و اطلاعات لازم را کسب نماییم.
تشخیص بازارهای نزولی/صعودی
اگر به نمودارهای بازار صعودی دقت کنید، درمییابید که سقفهای قیمتی جدید نسبت به سقفهای ترید خلاف جهت روند بازار قیمتی قدیمی بیشترند و کف قیمتی جدید نیز نسبت به کف قیمتی قدیمی، بیشتر خواهد بود. به همین شکل اگر بازار روندی نزولی داشته باشد، شاهد این خواهیم بود که کفهای جدید قیمت از کفهای قبلی قیمت پایینتر و سقفهای جدید قیمت نیز از سقفهای قبلی قیمت پایینتر خواهند بود.
تشخیص بازارهای بدون روند یا در حال تثبیت
همانطور که در تعریف روش معاملهگری پرایس اکشن بیان کردیم، مهمترین نکته در این روش معاملهگری، حرکات و محدودههای قیمت یک دارایی است؛ بنابراین میتوان نتیجه گرفت که اولین موضوعی که میبایست در این روش معاملهگری تعیین کنید، این است که وضعیت روند بازار را تعیین کنید. ا
گر که بازار روندی صعودی یا نزولی داشته باشد، طبیعتاً برداشت ما با دیدگاه پرایس اکشن مانند بخش قبلی خواهد بود. اما اگر بازار فاقد یکی از این روندها باشد، میتوان گفت که بازار به اصطلاح بدون روند است. در این شرایط، قیمت یک دارایی میان که محدوده حمایتی و مقاومتی رنج میزند و قادر نیست که یکروند از میان دو روند صعودی و نزولی را برای خود شکل دهد که به این حالت، sideway نیز گفته میشود.
بررسی چند الگوی مهم در پرایس اکشن
مهمترین بخش برای ورود معامله از دیدگاه پرایس اکشن، الگوهای پرایس اکشن هستند که به آنها Setups، Triggers و Signals نیز گفته میشود. الگوهای پرایس اکشن تنوع بسیار زیادی دارند که در ادامه این بخش قصد داریم تا سه مورد از پرکاربردترین این الگوها، یعنی Fakey، Inside Bar و Pin Bar را مورد بررسی قرار دهیم.
الگوی Inside Bar
این الگوی دو کندلی که Inside Bar نام دارد، از یک کندل کوچک در سمت راست و یک کندل بزرگتر در سمت چپ تشکیل شده، به این صورت که تمام کندل کوچک در محدودۀ کندل بزرگتر قرار میگیرد. اگر شما این الگو را در شرایط یک بازار رونددار و در یک محدوده مهم قیمتی مشاهده کردید، میتوانید حدس بزنید که قیمت دارایی، محدود فعلی را بشکند و جهشی در جهت روند را تجربه نماید.
الگوی Fakey Bar
بر خلاف الگوی Inside Bar، میتوان جهش قیمت از محدودۀ قیمت فعلی در الگوی Fakey Bar را جهشی نزولی و این الگو را یک نوع الگوی Inside Bar ناموفق در نظر گرفت. یعنی اگر قیمت در یک الگوی Inside Bar از کندل قبلی فراتر رفته اما در همان کندل به محدودهٔ قبلی خود برگردد یک Fakey Bar خواهیم داشت. با مشاهدهٔ چنین الگویی، بهاحتمال زیاد، قیمت در خلاف جهت سایهٔ کندل یعنی در جهت همان روند اصلی قیمت جهش خواهد داشت.
الگوی Pin Bar
الگوی Pin Bar، یک نوع الگوی تک کندلی است و نتیجه آن پس زدن قیمت در انتهای سایه بلند کندل آن خواهد بود. این الگو در هر دو نوع بازار رونددار و بدون روند ممکن است و این الگو در هر دو نوع بازار ممکن است، شکل گیرد.
اگر شکل بازار رونددار، نزولی باشد، پس از تشکیل الگوی Pin Bar با سایه بلند میتوان حدس زد که قیمت دارایی به سمت مقاومت بعدی حرکت میکند و این حرکت در راستای مخالف سایۀ Pin Bar خواهد بود. در همین راستا اگر شرایط بازار رونددار صعودی باشد، قیمت دارایی پس از تشکیل یک Pin Bar به سمت محدودۀ حمایت بعدی حرکت خواهد کرد.
روش معامله در پرایس اکشن
ایده اصلی در روش معامله در پرایس اکشن این است که معاملهگران بعد از رسم محدودههای مهم حمایت، مقاومت و خطوط روند اصلی، شرایط قیمت دارایی بررسی میکنند و تا رسیدن قیمت آن دارایی به یکی از محدودههای مهم منتظر میمانند. پس از اینکه قیمت آن دارایی به محدودهای مهم رسید، با بررسی و مشاهده الگوهای کندلی، با دیدگاه اختصاصی خود وارد معامله میشوند و تا رسیدن قیمت دارایی به سطحی بالاتر صبر میکنند و در نهایت با فروش آن دارایی، از بازار کسب سود میکنند.
در ادامه این بخش، به بیان برخی نکات مهم میپردازیم تا شما عزیزان بتوانید معامله به سبک پرایس اکشن را انجام دهید و اطلاعات مفیدی عاید شما عزیزان شود. اما باید توجه داشته باشید که صرفاً بر اساس و مبنای مطالعه یک مقاله، نمیتوان وارد بازار شد و ترید کردن را آغاز کرد، بلکه شما میبایست زمان بسیاری را صرف مطالعه و یادگیری در این حوزه کنید تا بتوانید با انجام معاملات، از بازارهای مالی مانند رمزارزها درآمد کسب کنید.
اگر به بررسی و تحقیق در مورد شرایط نمودارهای بازار درگذشته بپردازیم، درمییابیم که نمودارها و الگوهای موجود در بازار، تکرارشونده هستند و میتوان تکرار آنها، در شرایط فعلی بازار را بهعنوان یک سرنخ و مسیر تصمیمگیری در نظر گرفت. این الگوهای تکرارشونده بهنوعی همان استراتژیهای معامله پرایس اکشن هستند و تریدرهای پرایس اکشن، بر اساس ترید خلاف جهت روند بازار این الگوهای قیمتی تصمیم به خرید یا فروش داراییهای خود میگیرند.
برای شروع کردن به ترید با روش پرایس اکشن، در ابتدا میبایست چارت قیمت دارایی را خلوت کنیم و اندیکاتورها و ابزارهای اضافی را ازروی چارت پاک کنیم. ضمناً بهتر است تا از کندل استیکها (نمودار شمعی قیمت) بهعنوان نوع نمایش قیمت بهره بگیریم. پس از اینکه تنظیمات چارت را به این حالت دلخواه رساندیم، میتوانیم محدودههای مهم و خطوط حمایت و مقاومت را روی چارت رسم کنیم.
در اغلب مواقع خطوطی که برای محدودههای حمایتی و مقاومتی رسم میکنیم، بهخوبی موقعیت حمایتی و مقاومتی خود را نشان میدهند و زمانی که قیمت دارایی به این محدودهها نزدیک شود، معاملهگران پرایس اکشن مترصد فرصت و مشاهده سیگنال میمانند تا وارد معامله شوند. این دسته از تریدرها با بررسی نوع کندلها، قدرت روند و مواردی ازایندست، پس از اینکه قیمت دارایی به یک محدوده حساس پرایس اکشن میرسد، درصورتیکه قیمت دارایی با برگشت یا شکستهشدن محدوده موردنظر مواجه شود، وارد معامله میشوند و تا رسیدن قیمت به محدوده مهم بعدی، آن را همراهی میکنند.
شناخت محل تلاقی سطوح قیمت و خط روند، یکی دیگر از نکات مهم در شیوه معاملهگری پرایس اکشن است. این موقعیت یکی از ستاپهای جذاب را به وجود میآورد که اگر بتوانید آن را تشخیص دهید، سودآوری جذاب و قابلتوجهی را تجربه خواهید کرد. به این محدودهها در اصطلاح Confluent Levels گفته میشود. در این شرایط قیمت دارایی به سقف محدوده میرسد و سپس به کف محدوده بازمیگردد، در چنین شرایطی محل تلاقی خط روند صعودی و محدودۀ پرایساکشنی مشخص شده و اگر در چنین موقعیتی، الگوی کندل استیک مهمی مثل Pin Bar مشاهده شود، یعنی قیمت به حمایت خود واکنش مثبت داده و میتواند انتظار داشت که یک حرکت صعودی هیجانی رخ دهد.
مزایا و معایب معاملهگری به روش پرایس اکشن
در این بخش از مقاله معاملهگری به روش پرایس اکشن، قصد داریم تا مزایا و معایب مرتبط با این روش معاملهگری را مورد بررسی قرار دهیم.
اگر شما پرایس اکشن را بهعنوان شیوه معاملهگری خود انتخاب کرده باشید، میتوانید متناسب با حرکت بازارها و بهصورت آنی، وارد بازار شوید و ترید کنید. زمانی که بر اساس پرایس اکشن و متکی بر شمعها وارد بازار شوید، میتوانید دقیقاً بر اساس اتفاقات بازار و بدون نیاز به بررسی اخبار و انواع تحلیلهای فاندامنتال معامله کنید و شانس موفقیت بالایی خواهید داشت.
مزایای پرایس اکشن
- روش معاملهگری پرایس اکشن باعث شفافیت میشود و هنگام ورود به موقعیت موردنظر، ترید خلاف جهت روند بازار اعتمادبهنفس مناسبی را خواهید داشت.
- یادگیری روش معاملهگری پرایس اکشن ساده است و شما برای اینکه بتوانید بر اساس این روش معامله کنید، نیازی به تخصص در حوزههای مالی نخواهید داشت و تنها کافی است بتوانید سیگنالهای مورداستفاده را درک کنید.
- دسترسی به منابع یادگیری پرایس اکشن راحت است و بهراحتی میتواند در این مورد به مطالعه بپردازید و سپس با بررسی بازار و حدس روند، بدون سرمایهگذاری، اطلاعات خود را آزمایش کنید و با این کار به تمرین بپردازید.
معایب پرایس اکشن
- یکی از معایب بهرهگیری از روش معاملهگری پرایس اکشن، این است که برای استفاده از آن میبایست صبور باشید زیرا تعداد معاملاتی که میتوانید از این طریق انجام دهید، کم است. دلیل این موضوع این است که در روش پرایس اکشن، معاملهگر باید در پشتیبانی و مقاومت منتظر تأیید باشد و به همین دلیل ممکن است فرصتهای معاملاتی زیادی را از دست بدهد.
- تحلیل پرایس اکشن میتواند بهصورت شخص به شخص متفاوت باشد و هر معاملهگر نظر خاص خودش نسبت به وضعیت بازار را داشته باشد و این موضوع باعث میشود که گاهی اوقات معاملهگر تصمیم اشتباهی را اتخاذ کند. این تفاوت نظر میان تریدرها میتواند به دلیل تفاوت ابزارها و تایم فریمها باشد.
- نکته دیگری که میتوان بهعنوان محدودیت در روش پرایس اکشن در نظر گرفت، این است که برخی از الگوها، به شکل آنی و بلادرنگ درست از آب در نمیآید و برای اینکه نتایج لازم حاصل شود، میبایست به الگو، فرصت کافی را بدهید.
نکته در مورد پرایس اکشن
برای سرمایهگذاری مطمئن و تحلیل بهتر پیشنهاد میشود تا از تایم فریم روزانه یا هفتگی استفاده کنید زیرا تریدرهای حرفهای پرایس اکشن، این تایم فریمها را نسبت به تایم فریمهای ساعتی و دقیقهای مطمئنتر میدانند.
جمعبندی
در این مقاله تلاش کردیم تا شما را با یکی از برترین، سادهترین و جذابترین روشهای معاملهگری در بازارهای مالی آشنا کنیم تا شما عزیزان بتوانید با استفاده از یک چارت خلوت و روشهای ساده، پولسازی از بازارهای مالی را تجربه کنید. اما در این بخش بهعنوان بخش نهایی نیز باید اعلام کنیم که برای یادگیری این روش میبایست به شکل کاملاً جدی به مطالعه و تحقیق بپردازید و تمرین کنید تا بتوانید از این تکنیکهای ساده در جهت دلخواه بهره ببرید.
این روش که تنها بر روی قیمت یک دارایی متمرکز است، میتواند در جهت پیشبینی بازار مؤثر واقع شود و شما را در راستای سودآوری قرار دهد. پس از همین لحظه اقدام به کسب اطلاعات در این زمینه کنید تا بتوانید در آیندهای نزدیک، معاملات سودآوری را انجام دهید!
استراتژی معاملاتی ساده پولبک
همانطور که اکثر شما می دانید بصورت کلی 3 نوع روند وجود دارد ، روند صعودی ، روند نزولی و روند خنثی . روند های صعودی و نزولی از دو نوع حرکت تشکیل می شوند ، حرکات قدرتمند در جهت روند و حرکات ضعیف اصلاحی در خلاف جهت روند (پولبک) .
حرکات ضعیفی که در خلاف جهت روند رخ می دهند ، بهترین راه برای همراه شدن با روند با کمترین ریسک هستند که تشخیص پایان آن ها کار نسبتا دشواری است. در ادامه این مطلب شما با یک استراتژی سود ده و کار آمد در جهت تشخیص پایان این حرکات و همراه شدن با روند آشنا می شوید که با رعایت مدیریت ریسک و سرمایه به سود مطلوبی توسط آن می توان دست پیدا کرد.
در این استراتژی از اندیکاتور Exponential Moving Average در نقش تعیین جهت روند جفت ارز مورد نظر استفاده می شود و از اندیکاتور استوکاستیک و ابزار فیبوناچی اصلاحی در جهت تشخیص پایان اصلاح هایی که در خلاف جهت روند رخ می دهند کمک گرفته شده است و موقعیت های معاملاتی کم نظیری توسط این استراتژی در اختیار شما قرار گرفته می شوند.
مشخصات استراتژی
- جفت ارز : تمامی جفت ارزها
- تایم فریم : تمامی تایم فریم ها
- بازار : فارکس
پیش نیاز های استراتژی
اندیکاتور Moving Average با تنظیماتی که در تصویر مشاهده می کنید :
اسیلاتور Stochastic با تنظیماتی که در تصویر زیر مشاهده می کنید :
قانون معامله
1- ابتدا قیمت در بالای خط EMA 200 قرار داشته باشد
2- همچنین شیب خط EMA 200 رو به بالا باشد
3- سپس ما یک موج صعودی قدرتمندِ پایین یافته را شاهد باشیم که پس از آن قیمت در حال نزول باشد
4- در این مرحله ما یک فیبوناچی اصلاحی را بر روی موج صعودی خود رسم می کنیم
5- و در آخر قیمت به پایین بیاید و به یکی از ترازهای فیبوناچی برخورد کند و در همین حین خطوط اسیلاتور استوکاستیک در پایین خط چین 20 اسیلاتور قرار بگیرند و سپس به بالای آن بیایند
1- ابتدا قیمت در پایین خط EMA 200 قرار داشته باشد
2- همچنین شیب خط EMA 200 رو به پایین باشد
3- سپس ما یک موج نزولی قدرتمندِ پایین یافته را شاهد باشیم که پس از آن قیمت در حال صعود باشد
4- در این مرحله ما یک فیبوناچی اصلاحی را بر روی موج نزولی خود رسم می کنیم
5- و در آخر قیمت به بالا بیاید و به یکی از ترازهای فیبوناچی برخورد کند و در همین حین خطوط اسیلاتور استوکاستیک در بالای خط چین 80 اسیلاتور قرار بگیرند و سپس به پایین آن بیایند
در معامله خرید : یک تراز پایین تر از ترازی که باعث صعود قیمت شده
در معامله فروش : یک تراز بالاتر از ترازی که باعث نزول قیمت شده
در صورت مشاهده فاصله ی زیاد تا تراز بعدی فیبوناچی می توانید از دره یا قله پیش رو بعنوان حد ضرر خود استفاده کنید
در معامله خرید : قله یا سطح مقاومت پیش رو
در معامله فروش : دره یا سطح حمایت پیش رو
برای آشنایی بیشتر با این استراتژی ویدیوهای زیر را تماشا کنید
ترید خلاف جهت روند بازار
تحلیل طلا
تحلیل طلا
تحلیل یورودلار
تحلیل ترید خلاف جهت روند بازار دلار
تحلیل یورودلار
اخبار روز 26/07/2021
الگوی اینساید بار (Inside Bar) در بازارهای مالی به وفور قابل مشاهده است. افزودن استراتژی معامله با الگوی اینساید بار در سیستم معاملاتی معامله گر می تواند تکنیک های تحلیل بازار تریدر را بهبود بخشد.
الگوی اینساید بار چیست؟
اینساید بار یک الگوی کندل استیک محبوب بازگشت یا ادامه روند است که برای شکل گیری فقط به دو کندل نیاز دارد. این الگو یک روش مستقیم برای بهره بردن از تمایلات کوتاه مدت بازار است و با کمک آن می توان قبل از «حرکت های شدید» احتمالی قیمت وارد بازار شد. الگوی اینساید بار نشان دهنده عدم حرکت قیمت فراتر از بالاترین یا پایین ترین سطح کندل قبلی است و این به نوبه خود نشان دهنده تردید در بازار است.
نحوه شناسایی الگوی اینساید بار در نمودارهای فارکس
مراحل زیر برای تشخیص الگوی اینساید بار در نمودارهای فارکس ضروری می باشند:
- با استفاده از اندیکاتورهای تکنیکال یا عملکرد قیمت، روند قبلی را تشخیص دهید.
- الگوی اینساید بار را پیدا کنید که در آن کندل مورد نظر به طور کامل توسط بالاترین و پایین ترین سطح کندل قبلی پوشانده شده باشد.
معامله کردن با الگوی کندل استیک اینساید بار: نکات و استراتژی های برتر
بعضی از معامله گران اینساید بار را یک الگوی ادامه دهنده روند می دانند، اما با این الگو شکست در جهت مخالف روند (بازگشت) نیز ممکن است. پس از اینکه قیمت برای یک بازه ترید خلاف جهت روند بازار زمانی طولانی مدت روند صعودی (یا نزولی) خود را حفظ کرده بود، مکث در حرکت قیمت (که با الگوی اینساید بار قابل رویت است) قبل از بازگشت روند صورت می گیرد. بنابراین، الگوی اینساید بار برای معاملات کوتاه مدت (یا معاملات سویینگ) در جهت مخالف روند با هدف نگه داشتن معامله برای کمتر از 10 کندل مناسب می باشد.
اما روش دیگری برای معامله با الگوی اینساید بار وجود دارد و این به طور مستقیم از چیزی که الگوی اینساید بار نشان نمی دهد، نشأت می گیرد. هنگامی که معامله گران شکل گیری الگوی اینساید بار را در بازار می بینند، آن را عدم تمایل بازار برای بالا بردن یا پایین آوردن قیمت تعبیر می کنند. این امر دلایل مختلفی دارد:
- یک گزارش بسیار مرتبط به زودی اعلام خواهد شد، یا
- بازار به تازگی یک جهش شدید داشته است و معامله گران نسبت به افزایش یا کاهش شدید قیمت دلسرد شده اند.
دلیل هر چه باشد، انگیزه یکسان است: جستجوی نوسانات احتمالی جهت افزایش سود. هنگامی که معامله گران تمایلی به افزایش یا کاهش قیمت ندارند، این را می توان نشانه ای برای افزایش نوسانات در آینده نزدیک در نظر گرفت. الگوی اینساید بار به معامله گران نشان نمی دهد که قیمت صعودی یا نزولی خواهد شد؛ در عوض، این الگو نمایانگر انتظار بازار قبل از حرکت شدید بعدی است. این به معنای فرصت های احتمالی بسیار ترید خلاف جهت روند بازار جذاب برای معامله گران می باشد.
1) استراتژی شکست الگوی اینساید بار
همانطور که در بالا ذکر شد، الگوی اینساید بار نشان دهنده مرحله تثبیتی کوتاه مدت با نوسانات کم در یک بازار رونددار است. در این الگو معامله گران به دنبال معامله کردن در شکست های روند پس از تشکیل یک قله یا دره قیمتی جدید هستند.
در نمودار جفت ارز یورو/پوند زیر، روند قبلی را می توان با قله و دره های قیمتی کوتاه تر تشخیص داد. شکست روند زیر پایین ترین سطح «کندل قبلی» رخ داده است و بنابراین می توان آن را علامتی برای ورود به معاملات نزولی (فروش) دانست. اگر این شکست بالاتر از بالاترین سطح «کندل قبلی» صورت می گرفت، این را می توان نشانه ای برای ورود به معاملات صعودی (خرید) تلقی کرد که نشان دهنده بازگشت احتمالی روند خواهد بود. معامله کردن بر خلاف جهت روند ریسک بیشتری را به همراه دارد که منجر به محتاط شدن بیشتر معامله گر می شود.گ
استاپ لاس ها (حد ضرر) را می توان با کمک بالاترین و پایین ترین سطوح قبلی (وابسته به روند) که توسط سطوح حمایت/مقاومت کلیدی تعیین می شوند، مشخص کرد. با استفاده از استاپ لاس به عنوان سطح معیار، معامله گران می توانند فاصله استاپ لاس را با ضریب دو محاسبه کرده و سطح تیک پرافیت (حد سود) را مشخص کنند. این سطوح منجر به ایجاد نسبت ریسک به ریوارد 1:2 در راستای مدیریت ریسک معقول می شوند. می توان از سطوح فیبوناچی نیز برای تعیین حدود ضرر و سود استفاده کرد.
میزان اعتبار الگوی اینساید بار
الگوی اینساید بار می تواند نشان دهنده ادامه یا بازگشت روند باشد، و این امر الگوی اینساید بار را پیچیده تر کرده است. در بازار ممکن است شکست های کاذب رخ دهند؛ اینگونه شکست ها اعتبار الگوی اینساید بار به عنوان یک ابزار معاملاتی غیروابسته را کاهش می دهند؛ به همین دلیل معامله گران ترجیح می دهند از اینساید بار به عنوان بخشی از استراتژی کلی معاملات فارکس استفاده کنند. به عبارت دیگر، استراتژی زیربنای معاملات است و الگوی اینساید بار تنها بخشی از این ساختمان می باشد.
دیدگاه شما