واکنش کمالوندی به گزارش جدید رافائل گروسی
سخنگوی سازمان انرژی اتمی ایران درباره گزارش رافائل گروسی گفت: همانندگذشته با استفاده از این ابهامات، فضا سازیهای پوچ رسانهای خود را با هدف القا غیرصلحآمیز بودن برنامه هستهای کشور دنبال میکنند.
«بهروز کمالوندی» روز پنجشنبه با اشاره به گزارش اخیر مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی گفت که برقراری مجدد نظام راستی آزمایی پیشین مستلزم عمل کردن طرفهای برجامی به تعهدات خود است و مطالب گزارش فصلی اخیر مدیرکل آژانس تکرار موارد بی اساس قبلی با اهداف سیاسی بوده و هیچ نکته جدیدی جز بازی با عبارات برای اهداف خاص ندارد.
به گزارش برنا، معاون امور بینالملل، حقوقی و مجلس سازمان انرژی اتمی در ادامه گفت: بدیهی است همانند گزارشهای قبلی سفیر و نماینده دائم کشورمان در جلسه هفته آینده شورای حکام پاسخهای حقوقی و مستدل ایران به گزارش اخیر مدیرکل ارائه خواهد کرد.
سخنگوی سازمان انرژی اتمی ایران متذکر شد که برخی رسانههای بینالمللی با تحریف و تفسیر و مصادره به مطلوب عباراتی که عمدی توسط مدیرکل مبهم تنظیم شده و مشحون از جزئیات غیر ضرور است، همانندگذشته با استفاده از این ابهامات، فضا سازیهای پوچ رسانهای خود را با هدف القا غیرصلحآمیز بودن برنامه هستهای کشور دنبال میکنند.
به گفته کمالوندی برقراری مجدد نظام راستی آزمایی پیشین مستلزم عمل کردن طرفهای برجامی به تعهدات خود است و نباید از ایران انتظار داشته باشند هنگامیکه به تعهدات خود عمل نمی کنند و در حالیکه تحریمهای ظالمانه آنان علیه ملت ایران همچنان ادامه دارد، ایران پذیرای نظارتهای فرا پادمانی نیز باشد.
پنج ضرورت تنظیم گری و نظارت بر نظام مالی
اصلاح نظام مالی کشور با هدف ایجاد ثبات اقتصادی، یکی از سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی است. اولین لازمه این اصلاح، برخورداری حاکمیت از شان تنظیمگری و استفاده از آن در راستای مدیریت خلق پول، هدایت نقدینگی، مدیریت شکست بازار پول، حفظ ثبات مالی، و کنترل تطابق با احکام شرعی میباشد.
مسیر اقتصاد / نظام اقتصادی از بخشهای تولید، توزیع و نظام مالی تشکیل می شود. بخش های تولید و توزیع نمایانگر بخش واقعی اقتصاد هستند و نظام مالی نمایانگر بخش غیرواقعی است که فلسفه وجودی آن، تأمین مالی بخش واقعی اقتصاد است.
از آنجا که تأمین مالی یکی از مهمترین نهادههای تولید است، عملکرد نظام مالی اثرات گسترده تنظیم اهداف سود و عمیقی در بخش واقعی اقتصاد خواهد داشت. در واقع دستیابی به یک اقتصاد سالم، پیشرو و مقاوم بدون نظام مالی کارا و هدفمند امکان پذیر نیست. این موضوع در سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی مورد توجه قرار گرفته است. در بند ۹ این سیاست ها آمده است: اصلاح و تقویت همه جانبه نظام مالی کشور با هدف پاسخگویی به نیازهای اقتصاد ملی، ایجاد ثبات در اقتصاد ملی و پیشگامی در تقویت بخش واقعی.
مهم ترین وظیفه حاکمیت در هر کشور تنظیم رفتار آحاد اقتصادی در جهت توسعه و پیشرفت کشور، با وضع قوانین و دستوالعمل ها و نظارت بر عملکرد بازیگران است. بررسی تجربه سایر کشورها نشان میدهد گستردهترین تلاش ها در حوزه تنظیم گری در نظام مالی رخ داده است. در کشور ما نیز با توجه به جایگاه مهم نظام مالی و با هدف تحقق اهداف مذکور در بند ۹ سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی، تنظیمگری و نظارت بر نظام مالی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در ادامه پنج ضرورت در تنظیمگری و نظارت بر نظام مالی که توجه به آن، ثبات اقتصادی را به ارمغان می آورد، تبیین شده است:
۱- تنظیم اهداف سود ضرورت مدیریت شکست بازار پول
با توجه به امکان وقوع انحصار، عدم تقارن اطلاعات و شکست بازار در نظام مالی، این نظام نیازمند مداخله دولت برای به حداقل رساندن تبعات شکست بازار است. از یک سو، به دلیل وجود موانعی برای ورود به بازار، بازیگران فعلی در وضعیت انحصار چندجانبه هستند؛ این درحالی است که این بازیگران افراد و نهادهایی هستند که به دنبال حداکثر سازی سود خود میباشند. از سوی دیگر مردم -که مشتریان نظام مالی و به وِیژه بانکها هستند- در بسیاری از موارد با اطلاعات نا متقارن مواجه می شوند. در چنین وضعیتی، بازار امکان به وجود آوردن شرایط بهینه و کارا را نخواهد داشت و نیاز است که حاکمیت نقش تنظیمگری خود را ایفا نماید. نقشی که در نظام بانکی عمدتاً توسط بانک مرکزی به عنوان یک نهاد حاکمیتی تحقق مییابد.
۲- ضرورت حفظ ثبات مالی
نهادهای مالی به دلیل ویژگی های کارکردیشان، در معرض ریسکهای فراوانی قرار دارند؛ نسبت اهرمی (نسبت تعهدات به سرمایه) بالا یکی از این ریسک هاست که در صورت مدیریت نادرست، این نهادها را در معرض ورشکستگی قرار می دهد. لذا حاکمیت از طرفی به منظور ایجاد ثبات در اقتصاد و از طرف دیگر به عنوان نماینده ذینفعانی که به دلیل عدم تقارن اطلاعات، امکان نظارت ندارند، بایستی حدود فعالیت نهادهای مالی را به گونهای تعریف و نظارت کند که خطر ورشکستگی کاهش یابد. حاکمیت همچنین وظیفه دارد در صورت ورشکستگی نهاد مالی، فرآیند تصفیه و انحلال را به گونهای مدیریت نماید که کمترین آسیب به ذینفعان غیر مقصر برسد.
۳- ضرورت مدیریت خلق پول و منافع آن
ویژگی منحصر به فرد نهادهای مالی سپرده پذیر که مهمترین آنها بانک است، قدرت خلق پول یا خلق بدهی است. در واقع به واسطهی مجوزی که حاکمیت کشور به بانکها میدهد، بدهی بانکها (سپردههای مردم نزد بانکها)، بدهی حاکمیت (اسکناس و مسکوک) تلقی شده و کارکرد پول خواهد داشت. مسأله مهم این است که برخلاف تصور رایج، بانکها برای پرداخت تسهیلات جدید، متوقف بر دریافت سپرده نیستند و میتوانند با خلق پول، حساب تسهیلات گیرنده را شارژ کرده و به وی قدرت خرید اعطا نمایند. لذا بدیهی است که بهرهبرداری از این مجوز که حاکمیت به نظام بانکی داده است باید تحت نظارت همه جانبه حاکمیت صورت گیرد؛ در غیر اینصورت تبعاتی نظیر تورم، رکود و افزایش فاصله طبقاتی را در پی خواهد داشت.
۴- ضرورت هدایت نقدینگی و مدیریت توزیع درآمد
تخصیص منابع به عنوان یکی از وظایف نظام مالی، بر توزیع درآمد در جامعه اثرگذار است. در واقع عملکرد نظام مالی هم در تعیین (افزایش و کاهش) اندازه کیک اقتصاد -که بیانگر رشد اقتصادی و توسعه کشور است- و هم در تعیین سهم هریک از آحاد اقتصادی از کیک اقتصاد -که بیانگر نحوه توزیع ثروت بین آحاد جامعه است- موثر خواهد بود. بنابراین در این زمینه نیز حاکمیت وظیفه تنظیم گری و نظارت را بر عهده دارد.
۵- ضرورت مطابقت با احکام شرعی
نظام های مالی مدرن که در کشور ما نیز وجود دارند، بخشی از نظام اقتصادی غرب هستند و حتی اگر نتوان گفت که با مبانی شریعت اسلامی در تضاد هستند، تطابق آنها با مبانی شرعی ضروری به نظر میرسد. با توجه به اینکه نهادهای مالی اکثراً خصوصی هستند و با هدف حداکثر کردن سود به وجود آمده اند، نمیتوان انتظار تطابق نظامهای مالی با احکام شرعی را از آنها داشت. لذا ضروری است حاکمیت اسلامی، متولی این مهم باشد و ضمن تلاش برای استخراج آموزههای اقتصادی و مالی از مبانی اسلامی، برای تطابق ابزارها و نهادهای وارداتی با مبانی شرعی برنامه ریزی نماید.
در یادداشت بعدی، وضعیت موجود نظام تنظیمگری و نظارت مالی در کشور بررسی و راهکارهایی برای اصلاح آن ارائه خواهد شد.
OKR چیست؟
این که شرکت های بزرگ مانند اینتل، گوگل، توییتر، اوبر، لینکدین و… از چه روشی برای مدیریت شرکت های خود استفاده می کنند همواره برای سازمان ها هیجان انگیز بوده است. رمز شادابی و کارآمدی این شرکت های بزرگ نیز برای همگان جای سوال داشته است.
جالب است بدانید که این شرکت ها از روشی به نام okr برای مدیریت برنامه ها و اهداف خود بهره می برند که در ادامه به توضیح بیشتر آن خواهیم پرداخت. اما پیش از تعریف OKR باید به دو سوال پاسخ داده شود:
۱_ برای دستیابی به چه چیزی می خواهم تلاش کنم؟
۲_ چگونه متوجه رسیدن به هدف تعیین شده شوم؟
OKR چیست؟
هر سازمان و شرکتی در کسبوکار خود، اهدافی را دنبال میکند و همواره در پی ایجاد هماهنگی بین افراد سازمان خود است. قطعا هرچه آن سازمان گستردهتر و زیر مجموعههای بیشتری داشته باشد؛ امکان پیچیدگی بیشتری برای ایجاد هماهنگی در بین افراد جهت پیشبرد اهداف وجود دارد و مستلزم صرف زمان زیادی است. در این زمان استفاده از OKR میتواند نقش زیادی در جهت ایجاد هماهنگی در سازمان ایفا کند.
OKR مخفف عبارت Objective & Key Results بوده و به معنای “ اهداف و نتایج کلیدی ” است. در مدل او کی آر، راهکارهایی برای تعریف و پیگیری اهداف و ارزیابی نتایج آنها معمولاً به صورت فصلی (۳ماهه) و سالانه وجود دارد.
تکنیک OKR که ایدهی آن برای اولین بار در سال ۱۹۷۰ توسط اندی گراو (Andy Grove) در شرکت اینتل مطرح شد، مدیریت بر مبنای اهداف و نتایج کلیدی است. ۲۹ سال بعد در سال ۱۹۹۹ جان دوئر(John Doerr) در کمپانی بزرگ گوگل با اندکی تغییرات آن را معرفی کرد.
شرکت گوگل با استفاده از روش OKR توانست تعداد کارمندان خود را از ۴۰ نفر به ۶۰۰۰ نفر افزایش دهد و حدود ۲۰ سال است که از این روش جهت پیشبرد اهداف سازمان خود استفاده میکند.
علاوه بر اینتل و گوگل ، لینکدین ، توئیتر و اسپاتیفای هم از OKR، استفاده میکنند. البته اینطور نیست که تنها شرکتهای ارائهدهنده سرویسهای دیجیتالی و آنلاین از سیستم OKRاستفاده کنند؛ شرکتهایی مانند والمارت ، تارگت و گاردین هم با کمک مدل OKR اهداف سازمانی خود را مدیریت میکنند.
اوکی آر در واقع یک فرآیند مدیریت رهبری بسیار موفق است که هدف آن اتصال سازمان، دپارتمان، تیم و اشخاص و یک معیار برای اندازهگیری میزان دستیابی به اهداف و تبدیل معیارهای کیفی به پارامترهای کمی است.
روش OKR تنها برای سازمانها کاربرد ندارد و میتوان از سیستم OKR برای پیشبرد اهداف فردی هم استفاده کرد. در روش OKR، اهداف سازمان کاملا ملموس، واضح و دقیق تعریف میشود و هر شخص با اطلاع از وظایف و مسئولیتهای مربوط به خود، برای تحقق این اهداف مشخص تلاش میکند.
مشخص کردن اهداف در سیستم OKR سبب میشود هر شخص به طور کامل از وظایف خودش آگاه باشد و با تمرکز کامل و بدون انحراف به انجام دادن وظایفش مشغول شود.
OKR شامل لیستی از ۳ تا ۵ هدف با بالاترین اولویت برای هر شخص است که هر کدام از این اهداف، دارای ۳ تا ۵ زیر هدف و نتیجه کلیدی قابل اندازهگیری است.
هر نتیجه کلیدی شامل یک نمرهی پیشرفت است که از (( ۰-۱۰۰٪ یا ۰ تا ۱٫۰ )) بوده و میزان حصول به نتیجه را نشان میدهد.
در این روش یک رهبر و یا مدیر وجود دارد که تیم را هدایت و راهبری میکند. نمره قابل قبول برای هر OKR بین ۰٫۶ تا ۰٫۷ است. اگر افراد همواره نمره ۱ بگیرند؛ بدین معناست که OKR آنها به اندازه کافی جاهطلبانه نبوده است.
از طرف دیگر اگر افراد همواره نمراتی در بازه ۰ تا ۰٫۳ بگیرند؛ به این معنا است که OKR منطقی تعریف نشده و دستیابی به آن غیر ممکن بوده است. تعریف منطقی و مشورتی این معیارها یکی از عوامل اصلی موفقیت متد OKR است.
ویژگی های یک برنامه OKR خوب چیست؟
با توجه به موارد گفته شده، باید پیش از آغاز هر فصل، اهداف و معیارهای دستیابی برای هر شخص مشخص شوند. در استفاده از OKR باید توجه داشته باشید که این روش به هیچ عنوان به معنی ارزیابی کارکنان نیست. یعنی OKR به عنوان ابزاری برای مقابله با کارکنان نبوده و برعکس باید موجب افزایش بهرهوری و ایجاد انگیزه می شود. چند نکته در مورد OKR ها بسیار مهم و حائز اهمیت است و در واقع می توان آن ها را از ویژگی های یک او کی آر مناسب دانست:
- معیار های دستیابی به این اهداف باید کاملا منطقی تدوین شوند و ابزار لازم برای رسیدن به آنها وجود داشته باشد. این اهداف نه باید رویایی و دست نیافتنی باشند و نه باید پیش پا افتاده و ساده باشند.
- سیستم OKR باید یک متد پاداش محور (Bonus) برای کارمندان باشد و اگر این اهداف محقق نشد به عنوان جریمه لحاظ نشود.
- در حد امکان باید از معیارهای غیر کاری و مرتبط به مسائل رفتاری نیز در این OKR ها استفاده کرد.
تفاوت اصلی OKR و KPI در دسترسی همگانی آن است. به این صورت که OKR های افراد برای تمام کارمندان سازمان شفاف و در دسترس است ولی KPI هر شخص صرفا مختص به خود اوست و پرسنل دیگر در جریان آن نیستند. برای مطالعه کامل دربارهی KPI به مقاله KPI چیست مراجعه نمایید.
یک مثال برای درک بهتر OKR
واضح است که تعیین این OKR ها مستلزم آگاهی کامل از ماموریت های سازمان است تا مطابق با آنها پیش رود و برای هر شرکت، هر واحد و هر شخص (بسته به شرایط مختلف) متفاوت است. حالا اما به عنوان یک مثال:
به منظور روشن تر شدن موضوع، فرض کنید که شما برای برنامه تبلیغات شبکه های اجتماعی خود قصد افزایش تعداد کاربران خود را دارید. حال می خواهیم با توجه به توضیحاتی که پیش تر داده ایم به سراغ OKR برویم.
برای حل این مشکل، نیاز به شاخص های قابل اندازه گیری (Countable measures) است تا بتوان دقیقا در مسیر مشخص قدم برداشت. شاخص هزینه جذب مشتری (CAC) که سود حاصل از فروش در آن دخیل است، یکی از گزینه های مناسب برای اندازه گیری آن است.
در واقع هدف ما حفظ مشتری خشنود به شرط کنترل قیمت اجناس است. کل مثال فوق در قالب استاندارد OKR به شکل زیر مستند یا ضبط (Record) میشود. توجه کنید که همواره امکان تنظیم مجدد اهداف در فواصل کوتاه وجود دارد و نیازی به سختگیری و مطالعات پیچیده برای کشف معیارهای ۱۰۰% صحیح نیست. بنابراین سادهترین و در دسترسیترین معیارها را انتخاب کنید. به طور مثال:
هدف (Objective):
افزایش کاربران شبکه های اجتماعی
(برای انتخاب هدف توجه داشته باشید می بایست به این سوال پاسخ دهید که دستاورد نهایی چیست؟)
دستاوردهای کلیدی (Key Results):
(برای انتخاب KR می بایست پاسخ این سوال را بدهید. چگونه می توانیم دستیابی به آن هدف را اندازه گیری کنیم؟)
- کاهش نرخ دی اکتیو و از دست رفتن کاربر از ۱۰ به ۲ درصد(unfollow)
- افزایش ترافیک روزانه ارگانیک (بدون هزینه) از ۴۰۰ به ۱۴۰۰ (Follow)
- افزایش متوسط بازدید پست ها برحسب کاربر فعال از ۷۰ به ۱۵۰(Avg.reach/post)
- بهبود اشتیاق کاربر (کاربرانی که اطلاعات پروفایل خود را تنظیم اهداف سود کامل میکنند) از ۴۰ به ۸۰ درصد(Engagement)
علاوه بر تمام این موارد، هماهنگی با افراد تیم و بخش های دیگر را نیز می توان به عنوان پارامتر های ارزیابی OKR در نظر گرفت. همچنین همراهی با سازمان و مسائل رفتاری اخلاقی نیز در این لیست جای دارند.
مزایای استفاده از OKR چیست؟
از مزایای استفاده از این روش می توان به موارد زیر اشاره نمود:
- تمرکز تلاش ها و فعالیت های سازمان
- شکل گیری یک نظام فکری مناسب در شرکت
- امکان اندازه گیری میزان دسترسی به اهداف
- مشخص شدن اهداف اصلی شرکت
شرکت های پیشتاز همواره به دنبال استفاده از یک روش منحصر به فرد و کاربردی برای مدیریت اهداف کوتاه و بلند مدت خود بودهاند. OKR به عنوان یکی از این روش ها می تواند برای شرکت های کوچک و بزرگ که به دنبال نظارت مستمر و مشخص شدن وظایف کارکنان هستند بسیار کاربردی و تاثیرگذار باشد.
پیام گستر نیز در جرگه شرکت هایی است که در مسیر ارائه خدمات بهتر به مشتریان خود همانند دیگر مجموعه های بزرگ در جهان از روش OKR برای رهبری تیم خود و ایجاد ارتباط بین دپارتمان های مختلف بهره می برد.
نکته دیگر آن که برای رسیدن به این اهداف نیازمند ابزارهایی سیستمی هستیم که بسیاری از آن ها در نرم افزار CRM وجود دارد. این سیستم ها به عنوان نرم افزارهای مدیریت ارتباط با مشتری، ماژول های مختلفی برای پیگیری وظایف، یادآوری ها و مدیریت بخش های گوناگون سازمان داشته و ابزار تکنولوژیک کسب و کارها حتی در زمان دورکاری هستند
تعریف نرم افزار CRM چیست؟ بهتر می تواند شما را با اهداف استقرار رویکرد مدیریت ارتباط با مشتریان در جلب رضایت مشتری و وفادارسازی انها به برند کسب و کارتان آشنا سازد. به منظور ارتباط نزدیک تر و ملموس با این نرم افزار می توانید از طریق لینک دریافت دمو به طور رایگان و به مدت ۳۰ روز آن را دریافت نمایید.
استاندار گیلان: از افزایش غیر واقعی قیمت ها جلوگیری شود
رشت- ایرنا- نماینده عالی دولت در گیلان بر لزوم حمایت از حقوق مصرف کنندگان و حفظ قیمت ها و جلوگیری از هرگونه افزایش غیر واقعی قیمت ها تاکید کرد و از مسئولان خواست تا در خدمت به مردم و عمل به وظایف خود از هیچ تلاشی تنظیم اهداف سود فروگذار نکنند.
به گزارش ایرنا از استانداری گیلان، اسدالله عباسی روز یکشنبه در جلسه ستاد تنظیم بازار استان با تشریح اهمیت تنظیم بازار و کنترل قیمت ها در راستای رضایتمندی مردم، به اقدامات دولت سیزدهم درجهت مهار تورم و مردمی کردن اقتصاد اشاره و اظهار کرد: توزیع عادلانه یارانه ها و اقدامات کنترلی در دولت مردمی و انقلابی سیزدهم، تلاشی درجهت تثبیت و کاهش تورم در جامعه است.
وی با تاکید بر لزوم حفظ قیمت ها و جلوگیری از هرگونه افزایش غیر واقعی قیمت ها تصریح کرد: نظارت بر بازار باید جدی تر انجام شود و در این میان علاوه بر دستگاه های نظارتی باید بازرسان اصناف و بسیج اصناف نیز وارد عمل شوند.
استاندار گیلان به مدیریت میدانی در حوزه آرد و نان در استان نیز اشاره و بیان کرد: هدف از اجرای طرح مدیریت هوشمند، توزیع عادلانه یارانه آرد و نان است و در مسیر تحقق اهداف این طرح باید هم افزایی و تعاملات بین بخشی تقویت شود.
عباسی تعطیلی نانوایی متخلف را اقدامی فاقد اثر مطلوب در جریان توزیع نان خواند و گفت: تعطیلی یک نانوایی موجب ایجاد صفوف طولانی در دیگر نانوایی ها می شود که این مساله علاوه بر اختلال در نظم عمومی، موجبات دلسردی مردم را فراهم می کند.
وی با تاکید بر ضرورت تدوین سیاست های تشویقی و تنبیهی برای نانوایان ، استمرار بازرسی و نظارت را مهم دانست و گفت: آرد و نان به عنوان نیاز واجب خانوار باید به سهولت و بدون نگرانی تامین شود.
استاندار گیلان همچنین به موضوع برنج در استان اشاره کرد و افزود: در ابتدای شروع فصل زراعی بر قانونمندی در بخش خدمات حوزه برنج از جمله حق العمل کاری شالیکوبیهای گیلان تاکید داشته زیرا دست دلالان و سودجویانی که دست در سفره مردم دارند، کوتاه می شود.
عباسی قیمت گذاری برنج متناسب با زحمت و هزینه کرد کشاورزان را انتظار بحق فعالان این بخش خواند و گفت: باید ضمن توجه به کشاورزان و لزوم توسعه کشاورزی، به نیاز مردم و تناسب هزینه با درآمد آنان نیز توجه کرد.
استاندار گیلان حمایت از حقوق مصرف کنندگان را حلقه مفقوده در جریان تولید، توزیع و مصرف دانست و تصریح کرد: باید فساد در تمامی این مراحل شناسایی شود و مورد برخورد قرار گیرد.
عباسی همچنین به بازگشایی مدارس در هفته های آینده اشاره و بیان کرد: ضمن کنترل قیمت و جلوگیری از گران فروشی اقلام مورد نیاز دانش آموزان، نمایشگاه هایی در نقاط مختلف استان به منظور عرضه کالاهای باکیفیت و مقرون بصرفه لوازم التحریر و پوشاک دانش آموزان برگزار شود.
نماینده عالی دولت در گیلان با تقدیر از تلاش مجدانه و جهادی فرمانداران و مدیران دستگاه های اجرایی ، از آنان خواست تا در خدمت به مردم و عمل به وظایف خود از هیچ تلاشی فروگذار نکنند.
6 فاکتور مهم در برنامه ریزی مالی برای کسب و کارها
همان طور که میدانید هدف اصلی از راه اندازی هر کسب و کار یا فعالیت تجاری به دست آوردن حداقل سود است که البته تلاش ها برای افزایش این سطح حداقلی است. بنابراین برای به دست آوردن سود تعیین شده و رسیدن به دیگر اهداف کسب وکار می بایست برنامه دقیقی برای تمام فعالیت ها تدوین شود که مهم ترین بخش این برنامه را برنامه مالی تشکیل می دهد.
به بیان ساده تر، برنامه ریزی مالی برای تعیین فعالیت هایی که باید برای رشد و توسعه کسب و کار در نظر گرفت، به تجزیه و تحلیل هزینه ها و درآمدهای جاری و آینده می پردازد. هزینه هایی که باید در برنامه مالی در نظر گرفت شامل محاسبه حقوق و دستمزد کارکنان، هزینه آموزش نیروی کار، هزینه های بازاریابی و تحقیق و توسعه.
با محاسبه هزینه ها و درآمدها شرکت ها بهتر می توانید برای تخصیص منابع خود در جهت اجرایی کردن برنامه و فعالیت ها تصمیم گیری کنید.
همواره به یاد داشته باشید که برنامه مالی برای کسب وکار همگام با فضای رقابتی آن کسب و کار تغییر می کند و نیاز است در بازه های زمانی مختلف مجدداً بررسی شده و در صورت لزوم تغییراتی را برای آن در نظر گرفت.
توصیه می شود موارد زیر حتما در برنامه مالی وجود داشته باشد تا کارایی و اثربخشی قابل توجهی در تحقق اهداف داشته باشد:
- میزان سرمایه لازم در اجرایی کردن عملیات
- برنامه های تعیین شده برای استفاده از درآمد حاصل
- درآمدهای پیش بینی شده
- ترازنامه
- جریان نقدی
برنامه ریزی مالی چیست؟
برنامه مالی را به صورت فرآیند مستندسازی وضعیت مالی فعلی فرد یا یک واحد تجاری، تعیین اهداف مالی برای آن و چگونگی دستیابی به این اهداف تعریف می کنند. به بیان دقیق تر، برنامه مالی به صورت نقشه راه برای رشد کسب و کار یا رشد فرد از نظر مالی در نظر گرفته می شود و به نوعی اهداف بلندمدت یک کسب وکار یا فرد را بیان می کند.
با وجود اینکه تعریف برنامه مالی شخصی یا برنامه مالی کسب وکار یکسان است، اما این دو برنامه مالی تفاوت های بسیاری با هم دارند. به عنوان نمونه برنامه مالی یک فرد می تواند شامل برنامه ریزی برای بازنشستگی و منبع درآمدی برای هزینه های آن دوران، سرمایه گذاری و خرید ملک باشد. درحالیکه برنامه مالی یک کسب وکار موارد دیگری مانند اضافه کردن منابع انسانی، افزایش موجودی ها از طریق افزایش خرید، توسعه خط تولید و افزایش سهم بازار کسب وکار را شامل می شود. برای آشنایی بیشتر با برنامه ریزی مالی فردی می توانید به مقاله “شما هم به برنامه مالی سالانه نیاز دارید” مراجعه کنید.
در اینجا لازم است تاکید کنیم بودجه و برنامه مالی دو مفهوم مجزا هستند و برخلاف نظر عموم نمی توان بودجه و برنامه مالی را به جای هم استفاده کرد. البته برنامه مالی شامل بودجه (تعیین بودجه مورد نیاز برای دستیابی به اهداف) می شود. اما در کنار آن اطلاعات مالی بسیار مهم دیگری مانند تجزیه و تحلیل های دقیقی از جریان نقدی کسب وکار، دارایی های مشهود و نامشهود آن، پیش بینی میزان درآمد و سرمایه و موارد دیگر را پوشش می دهد.
چرا کسب و کار من به برنامه مالی نیاز دارد؟
اجازه دهید بحث را با این مقدمه ادامه دهیم که :
هیچ کسب و کاری به برنامه مالی نیاز ندارد اما تمامی کسب و کارها می توانند از مزیت های آن بهره مند شوند.
تدوین برنامه مالی برای کسب و کار شما را مجبور می کند تا علاوه بر موقعیت فعلی خود به جایگاهی که دوست دارید در آینده در آن قرار بگیرید نیز فکر کنید و مسیر رسیدن به آن را برای خود مشخص نمایید.
این را همواره به یاد داشته باشید که رشد کردن و دستیابی به موفقیت تصادفی رخ نمی دهند بلکه موفقیت نتیجه کار سخت است. و صد البته بدون داشتن اهداف مشخص، کار سخت هیچ ثمر و نتیجه ای به همراه نخواهد داشت.
6 فاکتور مهم در تدوین برنامه مالی موفق
برنامه مالی برای کسب و کار در واقع به نوعی راهنمای مسیر برای رسیدن به تمام اهداف آن به ویژه اهداف مالی است. زیرا هدف اصلی از راه اندازی یک کسب و کار به دست آوردن سود و تحقق اهداف مالی است.
در تدوین برنامه مالی کسب و کار فاکتورهای مهمی را باید در نظر گرفت که سه مولفه اصلی در آن ترازنامه، جریان نقد و صورت درآمد است. در ادامه فاکتورها و مولفه های مهم برای تدوین برنامه ریزی مالی را لیست کرده ایم.
پیش بینی فروش در برنامه مالی
صاحب یک کسب و کار باید میزان فروش ماه، فصل و سال خود را تخمین بزند. شناسایی الگوها در چرخه فروش مربوط به کسب و کار به رشد آن کمک میکند. همچنین می توان برنامه های تبلیغاتی و استراتژی های رشد را نیز تعیین تنظیم اهداف سود نمود. به عنوان مثال یک کسب وکار که فروش فصلی دارد می تواند افزایش فروش در فصل های دیگر را هدف اصلی تعیین کند. بنابراین پیش بینی فروش می تواند اساس تعیین اهداف رشد شرکت به حساب آید.
تعیین مصارف هزینه ها در برنامه مالی
برنامه مالی باید تمام هزینه ها مانند هزینه های عمومی و مالی کسب و کار را پوشش دهد.
هزینه های عمومی همان هزینه های جاری کسب وکار یعنی هزینه اجاره ملک، آب و برق، حقوق و دستمزد کارکنان و دیگر هزینه هایی که به طور مرتب باید پرداخت شوند، را شامل می شود.
نوع دیگری از هزینه ها نیز تحت عنوان هزینه های پیش بینی شده باید در برنامه مالی کسب وکار قید شوند. به عنوان نمونه می توان پیش بینی افزایش در نرخ مالیات، افزایش دستمزد و حقوق کارکنان بر اساس نرخ مصوب در سال جدید و یا هزینه های مرتبط به حوادث پیش بینی نشده همچون آتش سوزی را نام برد.
تعیین وضعیت مالی شرکت در برنامه مالی
ترازنامه که یکی از صورت های مالی مهم در حسابداری است، دارایی ها و بدهی های شرکت را لیست کرده و نمایش می دهد. بررسی دارایی و بدهی شرکت به شما کمک می کند میزان بهبود در ارزش کسب و کار خود را ارزیابی کنید.
صورت سود و زیان نیز وضعیت مالی و نحوه عملکرد شرکت در یک بازه زمانی مشخص را نشان می دهد که از طریق آن می توان سود خالص حاصل از فعالیت اقتصادی برای یک بازه زمانی را محاسبه کرد. در حالی که گزارش ترازنامه نمایی روشن از وضعیت مالی شرکت در لحظه ای مشخص را ارائه می دهد.
تعیین جریان نقدی کسب وکار در برنامه مالی
برای موفقیت در کسب و کار خود لازم است در کنار پیش بینی هزینه ها، جریان نقدی خود را نیز برای ماه، فصل و سال پیش بینی کنید. در واقع از طریق پیش بینی جریان نقدی در برابر چالش های مالی احتمالی آمادگی بیشتری داشته و می توانید بهتر تنظیم اهداف سود تصمیم گیری نمایید.
تجزیه و تحلیل سربه سر در برنامه مالی
در این بخش باید هزینه های ثابت مرتبط به افزایش تولید و درنتیجه افزایش فروش به ازای هر واحد را محاسبه کنید. این تحلیل برای اینکه درک درستی از درآمد و هزینه های افزایش تولید خود داشته باشید، ضروری است. در واقع تحلیل نقطه سربه سر می تواند روشی مناسب برای تعیین قیمت رقابتی محصولات شما باشد. زیرا از این طریق ارزیابی می کنید که برای تامین هزینه های ثابت خود به فروش حداقل چند محصول نیاز دارید، چه قیمتی را می توانید برای فروش تعیین کنید که هم هزینه های شما را پاسخگو باشد و هم در مقابل قیمت دیگر رقبا توجه مشتریان را به شما جلب نماید.
تدوین برنامه عملیاتی در برنامه مالی کسب وکار
برای موثر بودن فعالیت های کسب وکار، بهتر است دیدی روشن از نیازهای عملیاتی خود داشته باشید. لازم است بدانید برای رسیدن به اهداف تعیین شده به چه عناوین کاری نیاز دارید، شرح شغل هر یک کارکنان چگونه بوده و چه طور می توان خروجی کار کارکنان را به حداکثر رسانید، و یا اطلاع از هزینه های مربوط به هر مرحله از زنجیره تامین می تواند به تصمیم گیری آگاهانه شما کمک نماید.
به صاحبان مشاغل توصیه کرده اند همان طور که در آخر سال مالی به حساب ها رسیدگی کرده و حساب های مالی را در دفاتر حساب و نرم افزار حسابداری می بندند، در ابتدای سال برنامه مالی خود را برای یک سال مشخص کنند. در این برنامه می بایست تصویری مشخص و دقیق از امور مالی ایجاد کرده و به دیدگاهی واقع بینانه از میزان رشد و گسترش کسب و کار در طول سال برسند.
این برنامه مالی کمک می کند مدیران در رابطه با هزینه ها، میزان خریدها، بدهی ها، کنترل هزینه ها و دیگر فعالیت ها با آگاهی بیشتری تصمیم بگیرند.
برای تاثیرگذاری بیشتر برنامه های مالی بهتر است در پایان سال عملکرد واقعی که بر اساس داده های مالی ثبت تنظیم اهداف سود شده در نرم افزار حسابداری به دست می آید را با آنچه در برنامه مالی در نظر گرفته شده است، مقایسه کنید و نقاط ضعف و قوت خود در عملکرد را پیدا و از آن ها در بهبود برنامه مالی و اجرایی کردن آن بهره ببرید.
دیدگاه شما