جهت خواندن متن کامل این مقاله به لینک منبع مراجعه نمایید و برای آشنایی بیشتر قسمت وبلاگ و مقالات شریف استراتژی را بخوانید، همچنین برای مخاطبان لینک مقالات خارجی نیز به اشتراک گذاشته شده است؛ لطفا پس از خواندن این مقاله نظرات خود را بیان نمایید
استراتژی تجاری یکی از عوامل مؤثر بر کارایی سرمایه گذاری
استراتژی تجاری شرکت ها یکی از عوامل مؤثر بر کارایی سرمایه گذاری و مشخص کننده سطوح سرمایه گذاری های سرمایه ای است استراتژی آینده نگر و استراتژی تدافعی به عنوان دو سر طیف استراتژی تجاری شرکتها را در معرض سطوح متفاوتی از سرمایه گذاری، نظارت و اختیارات مدیریتی قرار می دهند که دارای پیامد متعددی برای تصمیمات سرمایه گذاری مدیریتی است. (مایلز و اسنو (۱۹۷۸))؛ هدف این مقاله، بررسی تأثیر استراتژی تجاری فوق بر کارایی سرمایه گذاری شرکتها است که امیدواریم مورد استقبال مخاطبان قرار گیرد.
روش های بکار گرفته شده برای بررسی تحقیقات
بر اساس رگرسیون لجستیک چند جمله ای، داده های ۱۱۹ شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی بازه زمانی ۱۳۸۰ – ۱۳۹۴ از نرم افزار رهاورد نوین، صورت های مالی و سایت رسمی بورس اوراق بهادار تهران جمع آوری و برای آزمون فرضیه های پژوهش استفاده شد.
یافته های پژوهش
براساس یافته های پژوهش، شرکت هایی که استراتژی آینده نگر و مبتنی بر نوآوری را دنبال می کنند، در پروژه های با ریسک بالا سرمایه گذاری کرده ارزش فعلی خالص چیست؟ و احتمال زیادی برای پیش سرمایه گذاری دارند. در حالی که شرکت های پیرو استراتژی تدافعی و مبتنی بر کارایی بیشتر در معرض سرمایه گذاری کمتر از حد قرار دارند
استراتژی تجاری و فرصتهای سرمایه گذاری
کارایی سرمایه گذاری به صورت مفهومی، به معنی پذیرش پروژه هایی با خالص ارزش فعلی مثبت است و منظور از ناکارایی سرمایه گذاری، گذر از این فرصت های سرمایه گذاری، سرمایه گذاری کمتر از حد و یا انتخاب پروژه هایی با خالص ارزش فعلی منفي سرمایه گذاری بیش از حد است (فروغی و همکاران، ۱۳۹۵), استدلال می شود استراتژی تجاری شرکت ها یکی از عوامل مؤثر بر کارایی سرمایه گذاری و مشخص کننده سطح سرمایه گذاری های سرمایه ای است (نویسی و همکاران، ۲۰۱۶).
از طرف دیگر مسئله اصلی در تحقیقات حسابداری و مدیریت این است که چگونه استراتژی تجاری یک شرکت ممکن است موجب گردد مدیران بر خلاف منافع سهامداران عمل نمایند. تحقیقات قبلی سنجه ترکیبی از استراتژی تجاری یک شرکت را مورد بررسی قرار داده اند که برحسب استراتژی های آینده نگر و تدافعی تعریف شده است (مايلز و استو، ۱۹۷۸) و این موضوع را به صورت تجربی مستند کرده اند که شرکت های با استراتژی تجاری آینده نگر در پروژه های با ریسک بالا سرمایه گذاری کرده و بیشتر با مسائل نمایندگی مواجه می شوند (راجاگو پالان، ۱۹۹۷). بنابراین بی نظمی های گزارشگری مالی بیشتری از خود نشان می دهند که نیازمند تلاش های بیشتر در حسابرسی چنین شرکت هایی است (بنتلی و همکاران، ۲۰۱۳).
نقش استراتژی تجاری در ایجاد سود پایدار چیست
علاوه بر این، تحقیقات دیگر نشان می دهد که شرکت های با استراتژی تجاری آینده نگری بیشتر درگیر استراتژی های اجتناب مالیاتی بوده (هیگین و همکاران، ۱۲۰۱۵ دیانتی دیلمی و همکاران، ۱۳۹۴) و کیفیت سود بهتری دارند (تاتی و محب خواه، ۱۳۶۳). استدلال می شود که اختیارات مدیریتی بیشتر (بوید و سالامین، ۲۰۰۱) و نظارت ضعيف ( بنتلی و همکاران، ۲۰۱۳) در یک استراتژی تجاری آینده نگر، محیط را برای دیدگاه های مستقل مدیریتی آماده می سازد که ممکن است منجر به بیش سرمایه گذاری شود (نویسی و همکاران، ۲۰۱۶)
از طرف دیگر، استراتژی تجاری تدافعی اختیارات مدیریتی را کمتر (توماس و راماسوامی، ۱۹۹۶) و نظارت جدی را در پی دارد (تری اتلی و همکاران، ۲۰۱۳) که مدیران را به منظور کاهش ریسک های مرتبط با شغل خود به سرمایه گذاری کمتر از حد در پروژه های با بازدهی بالا اما پر ریسک بر می انگیزاند (تویسی و همکاران، ۲۰۱۶)
بررسی ارتباط بین استراتژی تجاری و کارایی سرمایه گذاری در تحقیق حاضر به دو دلیل حائز اهمیت است: اول اینکه در پاسخ به تحقیقات قبلی (نظیر بیدل و همکاران، ۲۰۰۹) که بررسی رابله علی بین کیفیت گزارش های مالی و کارایی سرمایه گذاری را الزامی کرده اند، در تحقیق حاضر که نوشته آن را میخوانید، استراتژی تجاری را به عنوان اثر درجه اول معرفی می کند. دوم اینکه در تحقیقات خارجی مختلفی نظیر (نویسی و همکاران) رابطه بین نوع استراتژی تجاری و سطح مطلوب سرمایه گذاری به خوبی بررسی و مستند شده است؛ اما در تحقیقات داخلی، تأثیر استراتژی تجاری بر سطوح سرمایه گذاری شرکت ها و میزان بهینه آنها مورد بررسی و آزمون قرار نگرفته است. بنابراین، با انجام تحقیق حاضر، خلأ مربوطه در ادبیات پژوهش های داخلی نیز مرتفع می گردد
در ادامه ساختار این مقاله به این ترتیب خواهد بود که ابتدا مبانی نظری پژوهش شامل کارایی سرمایه گذاری، استراتژی تجاری و انواع آن تعریف شده است و در بخش پایانی نیز پس از بیان نتایج پژوهش، نتیجه گیری و پیشنهادها خواهد آمد
نقش اصطکاک بازار در کارایی سرمایه گذاری چیست؟
با توجه به چارچوب نئوکلاسیک سرمایه گذاری، سرمایه گذاری های سرمایه ای بر مبنای نسبت نهایی و ارزیابی می شوند. نسبت نهایی و بیانگر این مورد است که آیا منافع تنهایی حتی با در نظر گرفتن تعديلات بابت سرمایه گذاری های جدید فراتر از هزینه نهایی سرمایه گذاری خواهد بود یا خیر (بیدل و همکاران، ۲۰۰۹ تویسی و همکاران، ۲۰۱۶) علاوه بر این سرمایه گذاری در پروژه هایی با خالص ارزش فعلی مثبت، نیازمند تأمین مالی خارجی است و بعد از پرداخت هزینه های بهره مربوطه، مدیران باید وجه نقد اضافی را به سرمایه گذاران برگردانند. در حالی که مودیلیانی و میلر (۱۹۵۸) پیشنهاد می کنند که شرکت ها همیشه می توانند سطوح بهینه سرمایه را در بازارهای کامل حفظ کنند، تحقیقات دیگر بیان می کنند که اصطکاک بازار می تواند بر کارایی سرمایه گذاری که شامل منابع مالی (مایرز، ۱۹۷۷) و تضاد نمایندگی است تأثیر گذار باشد (جنسن، ۱۹۸۶)
بیدل و همکاران (۲۰۰۹) و مدرس و حصارزاده (۱۳۸۷) به طور مفهومی زمانی سرمایه گذاری یک شرکت را به عنوان کارا تعریف می کند که پروژه هایی با خالص ارزش فعلی مثبت ارزش فعلی خالص چیست؟ تحت سناریوی بدون اصطکاک بازار مانند انتخاب معکوس و هزینه های نمایندگی انتخاب کند؛ بنابراین سرمایه گذاری کمتر از حد شامل کنار گذاشتن هر گونه فرصت های سرمایه گذاری است که می تواند در غیاب انتخاب معکوس خالص ارزش فعلی مثبتی داشته باشد، به شیوه ای مشابه آنها بیش سرمایه گذاری را به عنوان سرمایه گذاری در پروژه هایی با خالص ارزش فعلی منفی تعریف می کنند.
نقش استراتژی تجاری در سرمایه گذاری کمتر از حد
در ادبیات مرتبط با سرمایه گذاری کمتر از حد، استدلال می شود مدیران ریسک گریز که نگران شغل خود هستند، اگر به این نتیجه برسند که چنین پروژه هایی رفاه شخصی آنها را در معرض ریسک قرار دهد المبرت ۱۹۸۶)، ممکن است با رد پروژه های افزاینده ارزش یا اجتناب از پروژه های سرمایه گذاری ریسکی اما بهینه، کم کاری کنند. از طرف دیگر، با بیش سرمایه گذاری، مدیران می خواهند شرکت خود را گسترش دهند و میزان سرمایه گذاری آن را فراتر از حالت بهینه کنند تا قدرت و منافع بیشتری کسب کنند ( آقاروال و سامویک، ۲۰۰۶). جنسن (۱۹۸۶) پیشنهاد می کند که مدیران منفعت طلب جریان های نقد آزاد را به جای پرداخت به سهامداران در پروژه های با خالص ارزش فعلی منفی سرمایه گذاری خواهند کرد که این عمل منجر به پیش سرمایه گذاری غیربهینه خواهد شد.
تعاریف مهم در استراتژی تجاری چیست؟
برخی کارشناسان حوزه مدیریت استراتژیک استراتژی تجاری را راه و روش تحقق مأموریت سازمانی تلقی می کنند، به گونه ای که سازمان عوامل خارجی (فرصت ها و تهدیدها) و عوامل داخلی ( قوتها وضعف ها) را بررسی و از نقاط قوت داخلی و فرصتهای خارجی به خوبی بهره برداری می کند و ضعف های داخلی را از بین می برد.
ادبیات مدیریت شامل گونه شناسی متعددی از استراتژیهای مختلف (بویژه استراتژی تجاری کسب و کار) است و به توصیف این موضوع می پردازد که شرکت ها ارزش فعلی خالص چیست؟ چگونه در بازارهای مربوط به مدیریت عملیات خود به رقابت می پردازند. به عنوان مثال پورتر (۱۹۹۸) بین استراتژی هایی که مزیت رقابتی آنها بر مبنای قیمت (رهبری هزینه) و کیفیت (تنوع محصولات ) است فرق قائل می شود.
تقسیم بندی استراتژی تجاری از دیدگاه استراتژیست های بزرگ در جهان
از طرف دیگر مارچ (۱۹۹۱) استراتژی تجاری را به دو گروه استثمارگر و اکتشافی تقسیم بندی می کند به شیوه ای مشابه تریسی و ویرسما (۱۹۹۵) استراتژی تجاری را به سه گروه تعالی عملیاتی، رهبری محصول و صمیمیت با مشتری تقسیم می کند. با وجود این، گونه شناسی استراتژی ارائه شده توسط مایلز و اسنو (۱۹۷۸) در تحقیقات اخیر که بیشتر به کار گرفته شده است و استراتژی تجاری را به خروجی های شرکت نظیر کیفیت گزارش های مالی، کیفیت سود، عملکرد مالی شرکت، ریسک سقوط قیمت سهام، عدم تقارن اطلاعاتی، مسئولیت پذیری اجتماعی، اجتناب از مالیات و خودشیفتگی مدیران مرتبط می کند. بسیاری ارزش فعلی خالص چیست؟ از استراتژیست های بزرگ استدلال می کنند که شرکت ها یکی از سه استراتژی ممکن آینده نگر، تدافعی یا تحلیلی را به کار می گیرند و این مهم با پذیرش الگوهای مختلف بازارهای محصول، فناوری، ساختارها و فرایند سازمانی حاصل می شود تا در شرایط رقابتی در بازار باقی بمانند.
مسیر استراتژیک سرمایه گذاری
استراتژی تجاری شرکت (از طریق استراتژی های آینده نگر با تدافعی) مشخص کننده مسیر دیدگاه استراتژیک سرمایه گذاری آن بوده و سطح اختیارات مدیریت و عدم تقارن اطلاعاتی آن را تحت تأثیر قرار داده و در نهایت تصمیمات سرمایه گذاری آن را نیز متأثر می سازد نویسی و همکاران، ۲۰۱۶).
در این تحقیق نیز از سنجه های استراتژی و گونه شناسی ارائه شده توسط مایلز و استو (۱۹۷۸) به چندین دلیل استفاده شده است: اول اینکه استنباط های ارائه شده بر اساس گونه شناسی مذکور هم پوشانی قابل ملاحظه ای با سایر گونه شناسی های سازمانی دارد و این استنباط ها برای سایر گونه شناسی های سازمانی قابل استفاده است (چن و همکاران، ۲۰۱۶). به طور خاص می توان استراتژی تجاری آینده نگر مایلز و اسنو (۱۹۷۸) را معادل با استراتژی تمایز محصول پورتر (۱۹۹۸)، استراتژی اکتشافی مارچ (۱۹۹۱) را با استراتژی رهبری بازار محصول تریسی و ویرسمس (۱۹۹۵) دانست.
به شیوه ای مشابه استراتژی تدافعی مایلز و اسنو (۱۹۷۸) را می توان هم ارز با استراتژی رهبری هزینه پورتر (۱۹۹۸)، استراتژی استثمارگری’مارج (۱۹۹۱) با استراتژی رهبری تعالی عملیاتی شرپسی و ویرسمس (۱۹۹۵) دانست. دوم اینکه گونه شناسی سازمانی مایلز و اسنو (۱۹۷۸) با استفاده از داده های آرشیوی قایل عملیاتی شدن است، در حالی که سایر گونه شناسی های ذکر شده عمدتا بر مصاحبه با پیمایش از کارکنان اتکا می کنند و به احتمال زیاد قابلیت تکرار ندارند (چن و همکاران، ۲۰۱۶).
نتیجه تأثیر استراتژی تجاری بر کارایی سرمایه گذاری
در تحقیق حاضر با استفاده از تئوری سازمانی مایلز و اسنو (۱۹۷۸) و تحقیقات قبلی، سنجه های استراتژیهای سازمانی با کسب و کار که با استفاده از داده های عمومی و در دسترس شرکت ها قابل عملیاتی شدن است، توسعه داده شد. سپس تأثیر استراتژی تجاری بر کارایی سرمایه گذاری شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی بازه زمانی ۱۳۸۰-۱۳۹۴ مورد بررسی قرار گرفت. همان طور که پیش تر در مبانی نظری بحث شد، استراتژیهای تدافعی و آینده نگر، شرکت ها را در معرض سطوح متفاوتی از سرمایه گذاری، نظارت، ریسک و پیچیدگی ذاتی و اختیارات مدیریتی قرار میدهد. این موضوع، پیامد مهمی برای تصمیمات سرمایه گذاری آنها به دنبال دارد.
نتایج اولیه تحقیق نشان دادکه شرکت های پیرو استراتژیهای آینده نگر، احتمال زیادی برای پیش سرمایه گذاری دارند. به عبارتی دیگر تصمیمات مدیران در چنین شرکتهایی موجب بیش سرمایه گذاری می شود. بر اساس مبانی بحث شده، این استراتژی اختیارات بیشتری را برای مدیران ارائه کرده، شرکت را به عنوان سازمانی که برخورد نامتقارن تری در ارتباط با هزینه های عمومی، اداری و فروش داشته است و آنها را بعنوان سازمانهای پیشرو در بازار و دنبال کننده نو آوری توصیف می کند. این مهم نیاز به سرمایه گذاری در فناوری های جدید و چند گانه جهت تأمین مالی طراحی محصولات نو و کشف بازارهای جدید محصولات را در پی دارد.
سطح پایین اختیارات مدیریتی و نظارت دقیق تر و الزام به سرمایه ارزش فعلی خالص چیست؟ گذاری کمتر در شرکت های پیرو استراتری تدافعی عملت منجر به تصمیمات سرمایه گذاری کمتر از حد می شود. از طرف دیگر، در شرکت های پیرو استراتژی آینده نگر، اختیارات مدیریتی بیشتر، نظارت سهل گیرانه و نیاز به سرمایه گذاری بیشتر منجر به تصمیمات بیش سرمایه گذاری می شود
در نتیجه نیاز به سرمایه گذاری گسترده ای وجود داشته و احتمال بالایی برای پیش سرمایه گذاری را می توان متصور شد. این موضوع با نتایج تحقیقات نویسی و همکاران (۲۰۱۶) هم راستا است. به شیوه ای مشابه اما غير مستقيم بالاس و همکاران (۲۰۱۵) در تحقیق خود نیز دریافتند که استراتژی تجاری انتخابی عامل مهمی در رفتار هزینه است و سرمایه سازمانی و توانایی مدیریت تا حدودی منجر به چسبندگی بیشتر هزینه ها می شود. علاوه بر این، آنها به این نتیجه رسیدند که سرمایه گذاری در دارایی های نامشهود نیز عامل مهمی در تعدیل رابطه بین استراتژی تجاری انتخابی شرکت ارزش فعلی خالص چیست؟ و رفتار هزینه آن است.
از طرف دیگر نتایج نشان می دهد، شرکت هایی که پیرو استراتژیهای تدافعی هستند، احتمال بیشتری برای سرمایه گذاری کمتر از حد دارند. به عبارتی دیگر، تصمیمات مدیریتی در چنین شرکت هایی عمدتا منجر به سرمایه گذاری کمتر از حد می شود. سطح پایین اختیارات مدیریتی و نظارت دقیق تر و الزام به سرمایه گذاری کمتر در شرکت های پیرو استراتژی تدافعی، مدیران را بر می انگیزد تا سود خالص را افزایش داده، موجب سرمایه گذاری کمتر از حد در پروژه های بلند مدتی که خالص ارزش فعلی مثبت دارند، شوند. نتایج این فرضیه نیز با تحقیق نویسی و همکاران (۲۰۱۶) نیز سازگاری دارد.
شرکت های با استراتژی های مختلف ممکن است مکانیزم های حاکمیت شرکتی متفاوتی را در سازمان خود اتخاذ کنند.
به محققان حوزه مالی و مدیریت استراتژیک پیشنهاد می شود که به بررسی نقش تعدیل کنندگی مکانیزم های حاکمیت شرکتی بر رابطه بین کارایی سرمایه گذاری و استراتژی تجاری شرکت ها بپردازند. علاوه بر این، بررسی این موضوع که آیا سرمایه گذاران به کارایی سرمایه گذاری شرکت ها بر اساس استراتژی تجاری آنها، متفاوت یا یکسان، واکنش می دهند ؟ ونیز، آیا اساس کار آنها سودمند خواهد بود یا خیر؟
هم چنین با توجه به اینکه میزان شدت سرمایه در صنایع مختلف، متفاوت است، بررسی فرضیه های تحقیق در سطح صنایع مختلف نیز سودمند است. در نهایت به محققان آتی پیشنهاد می شود که تحقیق حاضر را با در نظر گرفتن اثر تعدیل گری محیط اطلاعاتی شرکت ها و شاخص رقابت در بازار محصول به عنوان یکی از (جایگزین های مکانیزم نظارتی) بررسی کنند.
جهت خواندن متن کامل این مقاله به لینک منبع مراجعه نمایید و برای آشنایی بیشتر قسمت وبلاگ و مقالات شریف استراتژی را بخوانید، همچنین برای مخاطبان لینک مقالات خارجی نیز به اشتراک گذاشته شده است؛ لطفا پس از خواندن این مقاله نظرات خود را بیان نمایید
تابع PV و چند کاربرد مالی از این تابع
کاربردهای تابع PV
احتمالا تا حالا تبلیغاتی در مورد بیمه عمر شنیدین. در این نوع بیمه ها از شما می خوان مبلغی رو به صورت ماهانه پرداخت کنید و گفته می شه که مثلا ۱۸% سود به پول پرداختی تعلق می گیره و شما باید واریز وجه به مدت ۱۰ یا ۲۰ سال (بسته به نوع بیمه) انجام بدین و در پایان از یک سری مزایای بیمه ای و سرمایه ای برخوردار خواهید شد. اما سوالی که برای همه ما مطرح میشه این هست که ارزش فعلی (الان) این سرمایه گذاری در مدت ۲۰ سال آینده با پرداخت هایی که انجام می دیم، چقدر خواهد بود؟ برای اینکار با کمک اکسل و تابع PV می تونیم ارزش فعلی سرمایه رو بدست بیاریم. در این مقاله قصد داریم این تابع رو تشریح کنیم و کاربرد های اون رو با ارایه مثال توضیح بدیم.
معرفی تابع PV
PV مخفف عبارت Present Value و به معنی ارزش فعلی هست. این تابع در گروه توابع مالی اکسل قرار گرفته و از نسخه ۲۰۰۷ به اکسل اضافه شده. آرگومان های تابع PV به صورت زیر هست:
PV (rate, nper, pmt, [fv], [type])
همان طور که مشخص هست این تابع پنج آرگومان داره که سه تا آرگومان اول اجباری و دو تا آرگومان آخر اختیاری هستن. در ادامه هر کدوم از آرگومان ها رو توضیح میدیم:
rate: این آرگومان نرخ بهره رو در دوره پرداخت مشخص می کنه. یعنی مثلا اگر پرداخت سالانه انجام میشه باید در این قسمت نرخ بهره سالانه رو وارد کنیم و اگر پرداخت ماهانه انجام میشه باید نرخ بهره ماهانه وارد کنیم؛
nper: تعداد دورههای پرداخت را در این قسمت وارد می کنیم؛
pmt: مبلغ کل قابل پرداخت برای هر قسط را در این قسمت وارد می کنیم؛
fv: ارزش آینده سرمایه گذاری پس از آخرین پرداخت، هست. در صورت وارد نکردن مقداری در این قسمت، مقدار (۰) در فرمول در نظر گرفته میشه؛
type: زمان پرداخت رو در این قسمت وارد می کنیم این آرگومان دو مقدار صفر و یک رو دریافت می کنه اگر عدد صفر رو در این قسمت وارد کنیم یا هیچ عددی وارد نکنیم به این معنی هست که پرداخت در پایان هر دوره انجام میشه و اگر عدد یک رو وارد کنیم به معنی این هست که پرداخت در ابتدای هر دوره انجام میشه؛
پنج نکته مهم در مورد تابع PV:
برای اینکه بتونیم از تابع PV درست استفاده کنیم و نتیجه بدون خطا داشته باشیم توجه به نکات زیر حائز اهمیت هست:
- در صورتی که آرگومان fv مقدار صفر داشته باشه یا حذف بشه، آرگومان pmt حتما باید مقدار داشته باشه و برعکس در صورتی که آرگومان pmt حذف بشه یا مقدار صفر داشته باشه، آرگومان fv (با وجود اینکه ارزش فعلی خالص چیست؟ اختیاری هست) باید مقدار داشته باشه.
- آرگومان rate می تونه به صورت درصدی و هم به صورت اعشاری وارد بشه به طور مثال ۱۰% یا ۰.۱.
- هر پولی که پرداخت می کنیم یا به عبارتی از حساب خارج می شه باید به صورت عدد منفی وارد کنیم و اگر پولی رو دریافت می کنیم باید به صورت عدد مثبت وارد کنیم . برای مثال اگر پولی رو برای سرمایه گذاری برای بیمه واریز می کنیم باید مبلغ مورد نظر رو درآرگومان pmt به صورت منفی وارد کنیم. وقتی شرکت بیمه شروع به پرداخت پول می کنه، پرداخت ها را به عنوان اعداد مثبت ثبت می کنیم.
- اعدادی که برای nper و rate وارد می کنیم باید با هم سازگاری داشته باشه. یعنی مثلا اگر پرداخت رو در ۵ سال در دوره های سالانه انجام میدیم و نرخ بهره سالانه ۷% هست به جای nper عدد ۵ و به جای rate عدد ۰.۰۷ یا ۷% رو قرار می دیم و اگر دوره پرداخت ماهانه هست به جای nper عدد ۵*۱۲ یعنی ۶۰ رو قرار می دیم و به جای rate حاصل ۱۲/۷% رو وارد می کنیم.
- همه آرگومان های تایع PV باید عددی باشن در غیر این صورت خروجی خطای #VALUE! خواهد بود.
در ادامه مثال هایی از کاربردهای تابع PV رو ارایه می کنیم.
مثال ۱: فرض کنید فردی مبلغی رو برای پس از انداز دوران بازنشستگی ذخیره می کنه به طور مثال ۱.۰۰۰.۰۰۰ تومان رو در هر دوره با نرخ سود ۷ درصد واریز می کنه و ۱۰۰ پرداخت رو در فواصل برابر انجام می ده. برای اینکه ارزش فعلی سرمایه گذاری این فرد رو محاسبه کنیم اطلاعات زیر رو داریم:
نرخ بهره دوره ای- rate : 7%
تعداد دوره های پرداخت- nper: 100
مقدار پول پرداختی در هر دوره- pmt: 1.000.000 تومان
زمان پرداخت در هر دوره- type: پرداخت در پایان هر دوره
براساس اطلاعات گفته شده، فرمول PV مطابق شکل زیر می نوشته میشه:
شکل ۱- خروجی تابع PV با آرگومان type صفر
در صورتی که زمان پرداخت رو از پایان هر دوره به ابتدای دوره تغییر بدیم یعنی آرگومان type از عدد صفر به یک تغییر بکنه، مقدار PV به شکل زیر تغییر خواهد کرد:
شکل ۲- خروجی تابع PV با آرگومان type یک
همان طور که از مقایسه شکل ۱ و ۲ مشخص هست مقدار تابع PV در حالتی که آرگومان type مقدار یک رو داره بیشتر از حالتی هست که مقدار صفر داره. یعنی اگر پرداخت ها در ابتدای دوره انجام بشه، ارزش فعلی سرمایه گذاری بیشتر خواهد بود.
همان طور که در مثال های بالا مشخص هست آرگومان fv مقداری ندارد و با جای خالی نمایش داده شده.
مثال ۲: فرض کنید فردی قرار هست برای بیمه عمر برای مدت ۱۰ سال در ابتدای هر ماه مبلغ ۵۰۰.۰۰۰ تومان رو به شرکت بیمه واریز کنه. سود سالانه این سرمایه گذاری ۹ درصد هست. حالا می خواهیم ارزش فعلی این سرمایه گذاری رو محاسبه کنیم. با توجه به اطلاعات مسئله، مقادیر آرگومان های تابع PV به صورت زیر هست:
نرخ بهره سالانه (rate): 9%
تعداد سال های پرداخت: ۱۰ ساله
تعداد دوره های پرداخت در سال: ۱۲ دوره
مبلغ هر قسط (pmt): 500.000 تومان به صورت ماهانه
زمان پرداخت (type): ابتدا هر ماه (۱)
با توجه به اطلاعات ارائه شده، ارزش فعلی سرمایه گذاری با استفاده از تابع PV به صورت زیر خواهد بود:
شکل ۳- محاسبه ارزش فعلی با همسان سازی نرخ بهره و دوره باز پرداخت
همان طور که در شکل ۳ مشخص هست در این مثال با توجه به اینکه پرداخت ها به صورت ماهانه صورت می گیره در نتیجه نرخ بهره که به صورت سالانه هست به ماهانه تبدیل می کنیم در نتیجه عدد ۹% رو تقسیم بر ۱۲ می کنیم (C2/C4) و با توجه به اینکه پرداخت های ماهانه باید در طی ۱۰ سال انجام بشه در نتیجه تعداد دوره های پرداخت حاصل ضرب ۱۲*۱۰ (C3*C4) خواهد بود.
مثال ۳: محاسبه ارزش فعلی سرمایه گذاری براساس ارزش آینده سرمایه
فرض کنید می خواهیم بررسی کنیم که در حال حاضر چقدر سرمایه گذاری کنیم تا بعد از ۵ سال با نرخ بهره ۷% ارزش سرمایه گذاری به ۱.۰۰۰.۰۰۰.۰۰۰ تومان برسه. با توجه به اطلاعات مساله آرگومان تابع PV به صورت زیر هست:
fv (future value):1.000.000.000
با توجه به مقادیر مشخص شده برای آرگومان های تابع PV، ارزش فعلی سرمایه گذاری مطابق شکل زیر خواهد بود:
شکل ۴- محاسبه ارزش فعلی براساس ارزش آینده سرمایه گذاری (fv)
همان طور که در شکل ۴ مشخص هست در این حالت از تابع PV، آرگومان pmt حذف شده (با جای خالی مشخص شده ) و باتوجه به صورت مساله آرگومان fv تعریف شده. خروجی تابع PV یک مقدار منفی رو نشون میده و این یعنی در حال حاضر باید مبلغ ۷۱۲.۹۸۶.۱۷۹ تومان رو پرداخت کنیم تا در پایان ۵ سال و نرخ بهره ۷% سرمایه گذاریمون به ارزش ۱.۰۰۰.۰۰۰.۰۰۰ تومان برسه.
حالا فرض کنیم در مثال بالا می خواهیم تاثیر تعداد دوره های پرداخت رو بر مقدار خروجی PV بررسی کنیم. مثلا می خواهیم بررسی کنیم اگر در طول ۵ سال به صورت هفتگی، ماهانه، سه ماهه، شش ماهه و سالانه بخواهیم پول واریز کنیم مقدار پولی که در حال حاضر باید سرمایه گذاری کنیم چقدر خواهد بود. برای این کار مطابق شکل زیر در یک جدول جداگانه در کنار جدول اطلاعات سرمایه گذاری، دوره های مختلف پرداخت رو وارد می کنیم و براساس هر دوره تابع PV رو می نویسیم. دقت داشته باشید که برای هر دوره باید نرخ بهره رو هم با دوره همسان سازی کنیم.
شکل ۵- مقایسه ارزش فعلی سرمایه گذاری براساس ارزش آینده سرمایه گذاری (fv) و دوره های مختلف پرداخت
همان طور که در فرمول شکل ۵ نمایش داده شده برای هر دوره (هفتگی، ماهانه، سه ماهه، شش ماهه و سالانه) مقادیر آرگومان های rate و nper رو همسان سازی کردیم به طور مثال برای حالت “هفتگی” مقدار نرخ بهره سالانه رو (سلول C2) بر عدد ۵۲ (سلول F2) تقسیم کردیم و برای تعیین تعداد کل دوره های پرداخت، عدد ۵۲ رو در عدد ۵ (سلول C3) ضرب کردیم. همچنین سلول هایی که حاوی اطلاعات ثابت در فرمول هستند و با درگ کردن فرمول نباید تغییر بکنه (سلول های C2،C3، C4 و C5) به صورت مطلق آدرس دهی کردیم.
با دقت به خروجی تابع PV در حالت های مختلف متوجه می شیم که هر چقدر تعداد دوره های پرداخت بیشتر باشه (هفتگی ) مقدار ارزش فعلی سرمایه گذاری کمتر خواهد بود. در نتیجه مقدار ارزش فعلی سرمایه گذاری با تعداد دوره های پرداخت رابطه معکوس داره.
تفاوت بین توابع PV و NPV
تابع NPV هم مثل تابع PV در زیر مجموعه توابع مالی قرار می گیره و ارزش فعلی سرمایه گذاری رو محاسبه می کنه و از خیلی جهات مشابه تابع PV هست اما این دو تابع تفاوت هایی با هم دارن که در ادامه به آن ها اشاره می کنیم.
همان طور که در این مقاله گفتیم تابع PV ارزش کنونی میزان پولی هست که در آینده دریافت میکنیم و می تونیم از این تابع برای پیشبینی این استفاده کنیم که درآمدهای آینده از یک سرمایهگذاری بالقوه، به پول امروز چقدر ارزش دارن.
ارزش خالص فعلی (NPV) در سرمایهگذاری، یعنی تفاوت بین هزینهای که برای شروع سرمایهگذاری باید بپردازیم و ارزش تمام جریانهای درآمدی که از آن سرمایهگذاری برامون ایجاد میشه در واقع رابطه بین PV و NPV به صورت زیر خواهد بود:
که در فرمول بالا I نشانگر هزینهی سرمایهگذاری شده و PV ارزش فعلی سرمایه گذاری هست.
در نرم افزار اکسل بین این دو تابع دو تفاوت اساسی وجود داره:
- تابع PV فقط می تونه جریان های نقدی ثابت رو که در طول عمر یک سرمایه گذاری تغییر نمی کنند رو محاسبه کنه در حالی که تابع NPV می تونه جریان های نقدی متغیر رو هم محاسبه کنه.
- NPV فقط می تونه جریان های نقدی که در انتهای هر دوره اتفاق می افتن رو بررسی کنه اما تابع PV هم می تونه جریان های ابتدای دوره و هم انتهای دوره رو در محاسباتش لحاظ بکنه.
در این مقاله تابع کاربردی PV از زیر مجموعه توابع مالی رو بررسی کردیم و مثال هایی از نحوه عملکرد این تابع رو ارائه کردیم همچنین نکات مهم برای استفاده درست و بدون خطا از تابع PV رو توضیح دادیم.
سامان چراغی 126
من سامان چراغی هستم. دانش آموخته مقطع فوق لیسانس دانشگاه تربیت مدرس در رشته مهندسی صنایع. از سال 1388 اکسل و برنامه نویسی VBA رو به صورت حرفه ای شروع کردم.
ارزش ذاتی سهام یا NAV چیست با سادهترین توضیح
وارن بافت یکی از بزرگترین سرمایهگذاران بازار سرمایه همواره رمز موفقیت خود را یک نکته اساسی و مهم میدانست. او معتقد بود که ارزش ذاتی هر سهم هدف نهایی قیمتی است که میتوان برای آن سهم در نظر گرفت. به بیان بهتر در بازار بورس اوراق بهادار هر سهم و نمادی بر اساس شرایط مختلف در بازار خریدوفروش میشوند. قیمت این سهام بسته به عوامل مختلف بالا و پایین میشود. اما نکته مهم این است که به گفته وارن بافت بالا و پایین شدن قیمت سهم درنهایت به سمت ارزش ذاتی آن حرکت میکند.
یعنی اگر ارزش ذاتی سهمی ۱۰۰ تومان باشد و آن سهم در بازار هزار تومان معامله میشود، این قیمت غیرواقعی است و تحت چند عامل خاص به این قیمت رسیده است. ازاینرو سرمایهگذاری روی ارزش فعلی خالص چیست؟ آن مانند حرکت روی لبه تیغ است. زیرا بازار بالاخره اشتباه خود را خواهد فهمید و سهم را به سمت ارزش ذاتی خود حرکت میدهد.
اتفاق برعکس این داستان نیز وجود دارد. در بازار بسیار سهمها وجود دارند که زیر ارزش ذاتی خود معامله میشوند. وارن بافت معتقد است پیدا کردن این سهمها و سرمایهگذاری روی آنها عمده علت موفقیت او محسوب میشود. اما بهراستی NAV چیست و چگونه میتواند به ما کمک کند؟
نحوه محاسبه nav صندوق طلا – نحوه محاسبه NAV
اگر در سایتهای معتبر اینترنتی و سایر منابع مختلف اقتصادی و بورسی جستوجو کرده باشید متوجه خواهید شد که پاسخ سؤال NAV چیست چندان آسان نیست و نحوه محاسبه NAV سختیهای خاص خودش را دارد. اصولاً NAV چیست سؤالی است که باید در دورههای بنیادی به آن پاسخ داده شود و عموماً اقتصاددانها و کسانی که رشتههای مانند اقتصاد و حسابداری خواندهاند قادر به پاسخ به این سؤال هستند.
ما در این مقاله سعی کردیم به زبان غیرتخصصی سؤال navچیست موردبررسی قرار دهیم و نحوه محاسبه NAV یا نرم افزار محاسبه nav را تا حدودی واکاوی کنیم. منتهی قبل از پاسخ به سؤال NAV چیست باید ابتدا با مفهوم ارزش آشنا شویم.(پیشنهاد میکنم مقاله مفهوم لات lot راهم مطالعه نمایید)
ارزش ذاتی چیست؟
ارزش ذاتی سهام چیست؟ NAV سهم چیست ؟ ارزش ذاتی سهام در بورس برای سرمایهگذاران چه اهمیتی دارد؟ آنچه که در بین اصطلاحات بازار و مسائل مرتبط با سهامداران اهمیت دارد، ارزش ذاتی سهام است. گروهها و شرکتهای سهامی سرمایهگذار در بازار بورس همواره در پی افزایش ارزش سهام هستند. از سوی دیگر مدیران این شرکتها وظیفه دارند که ثروت و دارایی سرمایهگذاران را زیاد کنند؛ بنابراین میتوان به مفهوم انتزاعی ارزش ذاتی در بازار سرمایه پی برد.
برای محاسبه ارزش ذاتی هر سهم در بازار سرمایه روشهای مختلفی وجود دارد، البته تمامی این روشها در حال پیشرفت و توسعه هستند. پژوهشگران به طور پیوسته سعی میکنند تا روشهای بهتر و دقیقتری را برای محاسبه ارزش ذاتی هر سهم در بازار بورس ابداع کنند. در این مقاله به تمامی مسائل پیرامون ارزش ذاتی سهام در بورس میپردازیم.
منظور از ارزش ذاتی سهام چیست؟ (NAV سهام چیست؟ )
مفهوم Intrinsic value یا ارزش بنیادی بیانگر اطلاعاتی است که مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرند. تحلیل ارزش بنیادی در بازار با توجه به برآورد ارزش سهام، عوامل تأثیرگذار بر آن، ویژگیها و موقعیت فعالیتهای تجاری و سرمایهگذاری بهدست میآید. ارزش ذاتی سهام یک سرمایهگذاری بر اساس قدرت و میزان سودآوری و کیفیت سودآوری تعیین میشود.
احتمالاً با خود فکر میکنید که قدرت سودآوری چگونه قابل اندازهگیری است؟ در قدرت سودآوری، قابلیتهای واحد اقتصادی وجود دارد که به منظور افزایش یا ثبات در سالهای آینده نقش مهمی در اندازهگیری آن ایفا میکند.
ارزیابی کیفیت دریافت سود چگونه ارزیابی میشود؟
مشتری مداری، جلب رضایت مشتریان، جلب رضایت کارمندان، اتفاق افتادن ارزش فعلی خالص چیست؟ ریسکهای احتمالی، رقابت و ایجاد ثبات در پیشبینیهای سودآوری از مهمترین عواملی هستند که میتوان کیفیت دریافت سود را ارزیابی کرد. در حقیقت ارزش ذاتی سهام، نشان دهنده ارزش واقعی یک شرکت سهامی و یا داراییهایی است که با توجه جنبههای مختلف کسب و کاری یعنی صورتهای مالی، پتانسیل رشد و توسعه شرکت و در نظر گرفتن داراییهای ثابت در یک شرکت است.
در واقع آن چیزی که ارزش ذاتی سهام در بورس را تعیین میکند، ارزش فعلی یا present value و جریانات نقدی مرتبط با سهام یک شرکت در آینده برای سهامداران میباشد. در ضمن پیشبینی و بررسی صورتهای مالی شرکت در سالهای آتی در جستجوی ارزش ذاتی سهام اهمیت زیادی دارد. به نظر شما تفاوت ارزش بازاری نسبت به ارزش ذاتی سهام چیست؟
NAV چیست ؟ و ارتباط آن با ارزش خالص دارایی
اولین نکته مهم که در پاسخ به سؤال NAV چیست باید آن را موردبررسی قرار داد، مفهومی تحت عنوان ارزش است. ارزش مفهومی است عجیب که میتواند هم بهصورت عددی بیان شود و هم بهصورت کیفی آن را موردبررسی قرار داد. ارزش، تمام چیزی است ما در دنیای بورس و حتی غیر بورسی به دنبال آن هستیم.(در ادامه مقاله تفاوت اوراق قرضه با اوراق مشارکت را هم بخوانید)
فردی بهعنوان سرمایهگذار در بازار بورس میخواهد ارزش سرمایه خود را به شیوههای مختلف افزایش دهد. قیمت یک سهم نیز نماینده عملی ارزش سهم است. حال در پاسخ به سؤال NAV چیست بهنوعی باید گفت که این مفهوم قرار است ما را با ارزش واقعی یک سهم آشنا کند. در این صورت میتوان روند کلی سهم و قیمت واقعی آن را پیشبینی کرد.
اما همانطور که در بالا گفتیم پاسخ به سؤال NAV چیست چندان ساده نیست و باید فاکتورهای مختلفی مانند ارزش خالص دارایی و نوع شرکت و … را موردبررسی قرار دهیم.(میتوانید مقاله خریدوفروش حقوقی را بخوانید)
همانطور که در پاسخ ابتدایی NAV چیست گفتیم، این مفهوم همان ارزش خالص دارایی یک شرکت است. اما ارزش خالص دارایی یک شرکت چیست؟ هر شرکت بورسی یا حتی غیر بورسی دارای ترازنامهای هستند که در این ترازنامه داراییها و بدهیها بهطور مشخص در آن ذکر میشود.
بنابراین هر شرکت دارای داراییها و بدهیهای مختلفی است. وقتی ارزش کل دارایی یک شرکت منهای ارزش بدهی شرکت شود ارزش خالص دارایی به دست میآید. با تقسیم این ارزش به تعداد سهام آن شرکت پاسخ navچیست برای آن شرکت به دست میآید.(در ادامه مقاله سبد سهام را هم بخوانید)
اما این تمام ماجرا نیست. محاسبه ناو و ارزش ذاتی شرکت میتواند بسیار سخت باشد و حتی در برخی مواقع غیرممکن است. علت اصلی این اتفاق این است که ارزش ذاتی که همان پاسخ سؤال NAV چیست محسوب میشود متشکل از داراییهای مختلفی است که امروز به دست آوردن ارزش واقعی آنها سخت یا غیرممکن است.
برای فهم این موضوع ابتدا با انواع شرکتها باید آشنا شد و سپس پاسخ NAV چیست را برای هرکدام بهطور جدا موردبررسی قرار داد. ازاینروست که نحوه محاسبه nav صندوق طلا با نحوه محاسبه با شرکت دیگر کاملاً متفاوت است. همین موضوع است که سختی پاسخ به NAV چیست را چند برابر کرده است.
چه ارتباطی میان ارزش بازاری و ارزش ذاتی سهام در بورس وجود دارد؟
حتماً نباید ارزش بازاری با ارزش ذاتی سهام برابر باشد. این مورد باعث میشود سرمایهگذاران بنیادی یک شرکت به واسطه تفاوت در قیمت ذاتی و قیمت موجود در بازار تصمیم به خرید یا فروش داراییها و یا سهام خود بگیرند. به سهامی که با کمتر از ارزش ذاتی خود در بازار سرمایه معامله میشوند، Undervalue و به سهامی که بیشتر از ارزش ذاتی سهام مورد معامله قرار میگیرد Overvalue گفته میشود.
یکی از مهمترین نکاتی که سهامداران به آن توجه ویژهای دارند، تعیین سهام بالاتر و یا کمتر از ارزش ذاتی آن است. اصطلاحاً به اختلاف میان ارزش ذاتی سهام در بورس و قیمت بازار حباب میگویند. به نظر شما نقش حباب در ارزش ذاتی سهام چیست؟ حباب میتواند به صورت منفی یا مثبت در بازار باشد.
در حقیقت اگر قیمت بازاری یک سهم بیشتر از ارزش ذاتی خود باشد، حباب آن مثبت خواهد شد و باید برای فروش آن اقدام کرد. همچنین اگر یک سهم دارای قیمتی کمتر از ارزش ذاتیاش باشد، طبیعتاً حباب آن منفی است و برای خرید آن باید اقدام شود؛ به عبارت دیگر این سهم با توجه به میزان اختلافی که در بین ارزش بازاری و ارزش ذاتی سهام داشته است، خیلی ارزانتر ا تعیین قیمت شده است.
ارزش، قیمت و بهای تمام شده در بازار بورس چه مفهومی دارند؟
قیمت و بهای تمام شده با مفهوم ارزش کاملاً تفاوت دارد. در واقع قیمت، رقمی است که برای انجام معامله در بازار مشخص شده است؛ به عبارت دیگر میتوان گفت قیمت، یک مبلغی صرف شده ایست که دارایی را در جریان تحصیل قرار میدهد. بهای تمام شده در بازار بورس به نوعی بیانگر ارزش پولی است که شامل کار، سرمایه موجود و نحوه مدیریت آن برای تولید دارایی میباشد.
کارایی ارزش ذاتی سهام چیست؟ و شامل چه مواردی میشود؟
ارزشگذاری برای شرکتها و داراییهای آنها به واسطه این چهار روش انجام میشود. روشهای ارزشگذاری شرکتها، با توجه به داراییهایی انجام میشود که میخواهیم داراییهای تحت تملک آن شرکت را از نظر ارزش فعلی بسنجیم. دومین روش ارزشگذاری داراییها، از طریق جریانات نقدی برای دستیابی به ارزش سهام است. به این روش از ارزشگذاری که شامل انواع جریان نقدی میشود، نرخ تنزیل میگویند.
سومین روش ارزشگذاری بر اساس قیمت به سود (P/E)، قیمت به فروش (P/S)، قیمت به ارزش دفتری (P/B) قیمت به سود تقسیمی (P/D)، ارزش شرکت به فروش (EV/S) و … مشخص میشود. آخرین روشی که برای ارزشگذاری استفاده میشود، روشهای قیمتگذاری حق اختیار است. در استفاده از تمامی این روشها، اصول بنیادی مورد اهمیت واقع میشود. در ادامه به این اصول اشاره خواهیم کرد و توضیح خواهیم داد که اصول بنیادی در ارزش ذاتی سهام چیست؟
NAV چیست و ارتباط آن با نوع شرکت در چیست؟
بهطورکلی در بازار بورسی ایران دو نوع شرکت کلی فعالیت دارند. شرکتهای تولیدی و شرکتهای سرمایهگذاری. شرکتهای سرمایهگذاری نیز خود به دودسته اساسی شرکتهایی که در انواع مختلف سهمها سرمایهگذاری میکنند و به این سهمها به دید سودآوری نگاه میکنند.
معمولاً درصد تملک این شرکتها در سهمهایی که سرمایهگذاری میکنند کمتر از یک درصد است. نوع دوم شرکتهای سرمایهگذاری که معروف به هلدینگ ها هستند درواقع دید کنترلی به سهمهای زیر نظر خوددارند. این شرکتها معمولاً سعی میکنند درصد قابلتوجهی از شرکتهای زیر نظر خود را در تملک داشته باشند.(در ادامه مقاله رصد و تحلیل در بورس هم بخوانید)
در پاسخ به سؤال NAV چیست در مورد شرکتهای سرمایهگذاری چه نوع اول و نوع دوم کاملاً مشخص است که ارزش ذاتی سهمهای خریداریشده تعیینکننده هستند. فرق اساسی بین شرکت سرمایهگذاری با هلدینگ در پاسخ به سؤال NAV چیست این است که این هلدینگ ها معمولاً ناو ثابتتری دارند و کمتر تغییر میکند.
اما شرکتهای سرمایهگذاری دیگر که تنها درصدهای کمی از سهمهای مختلفی دارند به علت این که خریدوفروش آنها بیشتر است و سهام آنها متغیرتر است ناو آنها نیز متغیر میشود. به بیان بهتر در پاسخ به سؤال NAV چیست برای شرکتهای سرمایهگذاری شما باید به نوع سهام این شرکتها بی اندازید.
بهطورکلی میتوان گفت که اگر شما ارزش مالی صاحبان سهام که در سمت چپ ترازنامه شرکت ذکرشده است را تقسیمبر تعداد کل سهم نماد بکنید میتوانید ارزش ذاتی این شرکتهای بورسی را به دست بیاورید.( اطلاع از ثبتنام سهام عدالت اینجا کلیک کنید)
اما در مورد شرکتهای تولیدی محاسبه ناو و پاسخ به سؤال navچیست چندان ساده نیست. شرکتهای تولیدی داراییهای مختلفی مانند زمین، ماشینآلات مختلف، سود های عملیاتی و غیرعملیاتی و … دارند. نکته مهم و اساسی این است که داراییها یک شرکت تولیدی ماهانه یا سالانه مورد ارزیابی قرار نمیگیرد.
یعنی یک شرکت تولیدی ممکن است زمینی را در سال ۸۰ خریداری کند، این زمین به قیمت همان خرید در سال ۸۰ وارد ترازنامه میشود و اگر تا به امروز این ترازنامه دچار تجدید ارزیابی نشود، قیمت ذکرشده در ترازنامه و دارایی شرکت همان قیمت سال ۸۰ است. مسلماً این باعث میشود که عملاً پاسخ NAV چیست برای این شرکتها بسیار سخت یا غیرممکن شود.
گاهی شنیده میشود که عدهای اقدام به فروش نرم افزار محاسبه nav یا محاسبه NAV در اکسل میکنند. در همینجا قویا میگوییم که همچنین چیزی وجود خارجی ندارد. که اگر وجود داشت دیگر نیازی به دانستن پاسخ NAV چیست نبود. (پیشنهاد میکنم مقاله فیلتر کد به کد حقوقی به حقیقی را هم بخوانید)
تابع PV اکسل-محاسبه ارزش فعلی سرمایه
احتمالا تا الان تبلیغات مختلفی درباره “بیمه عمر” شنیده اید.در این نوع بیمه ها از شما می خواهند مبلغی را به صورت ماهانه پرداخت نمایید و گفته می شود که ماهانه مثلا سود 18 % به آن تعلق می گیرد.شما باید این کار را به مدت 10 یا 20 سال (بسته به نوع بیمه) انجام دهید و در پایان از یک سری مزایا بیمه ای و سرمایه ای برخوردار خواهید شد.اما سوالی که برای همه ما باقی می ماند این است که ارزش فعلی (الان) این سرمایه گذاری در مدت 20 سال آینده با پرداخت هایی که انجام می دهیم، چه میزان خواهد بود؟
تابع PV ارزش فعلی سرمایه را بر اساس یک دوره پرداخت با نرخ بهره ثابت در آینده مشخص می کند.
آقای “عمر گریز” خود را بیمه عمر کرده است.این شخص به مدت 10 سال هر ماه مبلغ 130,000 تومان را به شرکت بیمه “فنا عمر” پرداخت می کند.شرکت بیمه به شخص گفته است که سالانه 18% سود به پرداختی این شخص تعلق خواهد گرفت.این شخص از شما می خواهد که ارزش فعلی این سرمایه گذاری را برای او محاسبه کنید.
ساختار تابع PV:
=PV( rate , nper , pmt , [fv] , [type] )
=PV( نوع پرداخت , ارزش آتی , مقدار پرداخت در هر دوره , تعداد کل دوره های پرداخت , نرخ بهره )
rate:در این قسمت نرخ بهره را وارد می کنیم.در این مثال بهره به صورت سالانه بیان شده است.پس آن را تقسیم بر 12 ماه سال خواهیم کرد.
nper:تعداد کل دوره های پرداخت را در این قسمت وارد می کنیم.در مثال گفته شده است که به مدت 10 سال و هر سال 12 ماه می باشد.پس جمعا 120 ماه باید وام را بازپرداخت نمایم.
PMT:مقدار پرداختی در هر دوره را پرداخت می کنیم.ماهی 130 هزارتومان
Fv:وارد کردن این آیتم اختیاری بوده و می توانید آن را خالی رها کنید.ولی در این قسمت می توانید ارزش آتی را وارد نمایید.در صورت خالی رها کردن مقدار آن برابر با صفر خواهد بود.
type:وارد کردن این آیتم اختیاری بوده و می توانید آن را خالی رها کنید.ولی این قسمت نحوه پرداخت را تعیین می کند.اگر برابر با 0 بود یعنی در پایان هر دوره قسط پرداخت می شود و اگر 1 بود در ابتدای دوره قسط پرداخت می شود.در صورتی که خالی رها کردن مقدار آن صفر خواهد بود.
نتیجه این فرمول عدد 7,214,799.03409943 می باشد.یعنی ارزش فعلی (الان) این سرمایه گذاری با شرایط بیان شده مبلغ 7,214,799.03409943 خواهد بود.
اما بیایید یک تمرین دیگر با هم انجام دهیم.اگر آقای “عمر گریز” از امروز به مدت 10 سال هر ماه 130000 تومان به حساب بانکی واریز نماید و سود سالانه آن 18% باشد، ارزش آتی آن چقدر خواهد بود؟
جواب برابر خواهد بود با 43,067,464.8934516 .
با این مثال به شما نشان دادیم که ارزش 7,214,799.03409943 امروز با شرایطی گفته شده معادل 43,067,464.8934516 برای 10 سال بعد خواهد بود.
البته از فرمول زیر هم قابل محاسبه بود:
اکنون با ذکر چند مثال از تابع PV و بیان ویژگی های این تابع، شما را با این تابع ارزش فعلی خالص چیست؟ کاربردی بیشتر آشنا خواهیم کرد.
ارزش کنونی سهامی که، 2 سال بعد 2,000,000 تومان ارزش خواهد داشت با بهره سالانه 10% چقدر می باشد؟
=PV( rate , nper , pmt , [fv] , [type] )
=PV( نوع پرداخت , ارزش آتی , مقدار پرداخت در هر دوره , تعداد کل دوره های پرداخت , نرخ بهره )
جواب خواهد بود 1,652,892.56 تومان.
می توانید صحت این مطلب را با فرمول زیر مجدد بررسی نمایید:
جواب خواهد بود 2,000,000 تومان.
در واقع در این مثال به شما نشان دادیم که قسمت Fv این تابع چه کاربردی می تواند داشته باشد.
به منظور دریافت 60,000,000 از “بانک به زور وام دهندگان” در 2 سال آینده با نرخ بهره سالیانه 12% مجبور به پرداخت اقساط ماهیانه 900,000 می باشیم اکنون چه مقدار باید در بانک سرمایه گذاری نماییم تا این وام را دریافت نماییم؟ (احتمالا خیلی از شما دوستان با این نوع وام سرو کار داشته اید)
یعنی الان باید 28,134,919.11 در بانک سرمایه قرار دهیم و شرایط گفته شده را اجرا کنم تا بتوانم مبلغ 60 میلیون تومان در پایان 2 سال دریافت نماییم.
اما چند نکته مهم در استفاده از تابع PV :
نکته1: Pmt تنها شامل اصل و بهره پول می شود و مالیات و هزینه ها را شامل نمی شود (پرداخت ها با علامت منفی)
نکته2: در صورت حذف Pmt، مقدار fv در تابع قرار می گیرد
نکته3: اگر پرداخت منظم نباشد pmt و type مقدار صفر می گیرند
نکته4:در صورتی که برای مدت دوره زمانی نامحدود اختیار نماییم اکسل توانایی پردازش توابع در این حالت را ندارد و باید زمانی بسیار طولانی نظیر 1000 سال را برای آن در نظر بگیریم
نکته5: مطمئن باشید که دوره های زمانی اجزای اصلی تابع مانند rate ، nper و pmt مشابه باشند(در صورت لزوم مشابه شود)
نکته 6:علائم ورودی های fv, pv, pmt را مشخص کنید.
نکته 7:اجزای تابع را در محل درست قرار دهید(بهتر است از ارجا به سلول برای فرمول دهی استفاده کنید)
نکته 8:درباره مفهوم سؤال دقت کنید.
نکته 9:مشخص کنید که چه تابعی می تواند پاسخ بدست آمده شما را بررسی مجدد کند.
انواع ارزش های اندازه گیری در حسابداری
انواع ارزش های اندازه گیری در حسابداری بدین شرح می باشند:
ارزش جاري:
ارزش جاري دربرگيرنده سه نگرش متفاوت است كه عبارتند از :
– ارزش ورودي (بهاي جايگزيني)،
– ارزش خروجي (خالص ارزش فروش) و
– ارزش اقتصادي (ارزش فعلي جريانهاي نقدي مورد انتظار از كاربرد مستمر دارايي و فروش نهايي آن توسط مالك فعلي).
در برخي موارد از قبيل ارزشيابي سرمايهگذاري در اوراق بهادار نرخبندي شده، سه نگرش فوقالذكر بهمبالغ تقريباً نزديك بههم منجر ميشوند و تفاوت آنها كم بوده و ناشي از هزينههاي انجام معامله است. در ساير حالات همچون ارزيابي داراييهاي ثابت مشهود خاص واحد تجاري، تفاوت بين ارزش فعلی خالص چیست؟ مقياسهاي مختلف ارزش جاري احتمالاً بااهميت خواهد بود.
بايد قاعده مشخص و معقولي براي انتخاب يكي از مقياسهاي مختلف اندازهگيري ارزش جاري دراختيار داشت. معيار ” ارزش براي واحد تجاري ” چنين قاعدهاي را به دست ميدهد. طبق اين قاعده، ارزش جاري برابر اقل ” بهاي جايگزيني جاري دارايي و مبلغ بازيافتني ” آن تعيين ميگردد.
” مبلغ بازيافتني ” دارايي بالاترين ارزشي است كه مالك فعلي دارايي ميتواند بدان دست يابد و برابر خالص ارزش فروش دارايي يا ارزش اقتصادي آن، هركدام بيشتر است، ميباشد. ” ارزش براي واحد تجاري ” را ميتوان نوعي بههنگامكردن بهاي تاريخي با استفاده از قاعده سنتي “بهاي تمام شده يا كمتر ” دانست.
در مورد داراييها، ارزش جاري مناسب طبق قاعده ” ارزش براي واحد تجاري ” انتخاب ميشود. قاعده مزبور، دارايي را درصورت بالاتر بودن مبلغ بازيافتني، به جاي بهاي تمامشده تاريخي، به بهاي جايگزيني ارزيابي ميكند مشروط به آنكه جايگزيني دارايي توجيهپذير باشد. اگر جايگزيني دارايي قابل توجيه نباشد، دارايي به مبلغ بازيافتني ارزيابي ميشود. كاربرد قاعده ” ارزش برايواحد تجاري ” در مورد بدهيها چندان ضرورتي ندارد چرا كه ارزشهاي مختلف بدهي، همگي به يك ارزش واحد ختم ميشوند.
تعاريف برخی از اصطلاحات فوق :
مبلغ بازيافتني : خالص ارزش فروش يا ارزش اقتصادي يك دارايي، هركدام که بيشتر است.
بهاي جايگزيني: عبارت است از مخارجي كه بايد براي خريد يا ساخت يك قلم موجودي كاملاً مشابه تحمل شود.
خالص ارزش فروش: عبارت است از بهاي فروش (بعد از كسر تخفيفات تجاري ولي قبل از تخفيفات مربوط به تسويه حساب) پس از كسر:
الف . مخارج براوردي تكميل، و
ب. مخارج براوردي بازاريابي، فروش و توزيع.
ارزش اقتصادي : ارزش فعلي خالص جريانهاي نقدي آتي ناشي از کاربرد مستمر دارايي ازجمله جريانهاي نقدي ناشي از واگذاري نهايي آن.
ارزش منصفانه : مبلغي است كه خريداري مطلع و مايل و فروشندهاي مطلع و مايل ميتوانند در معاملهاي حقيقي و در شرايط عادي، يك دارايي را در ازاي مبلغ مزبور با يكديگر مبادله كنند.
بهاي جايگزيني مستهلک شده : عبارت است از بهاي ناخالص جايگزيني يک دارايي (يعني بهاي جاري جايگزيني يک دارايي نو با توان خدمتدهي مشابه) پس از کسر استهلاک مبتني بر بهاي مزبور و مدت استفاده شده از آن دارايي.
بهاي تمام شده : مبلغ وجه نقد يا معادل نقد پرداختي و يا ارزش منصفانه ساير مابهازاهايي كه جهت تحصيل يك دارايي در زمان تحصيل يا ساخت آن واگذار شده است
دیدگاه شما