چند حرف یونانی مهم برای مدیریت ریسک اختیار معامله ها ( ۲)
در یادداشت آموزشی قبل به اهمیت چهار حرف یونانی مهم و وظایف آنها اشاره شد، در این قسمت نیز به شرح مختصر هر یک از آن حروف پرداخته میشود.
*دکتر احمد یزدان پناه
به گزارش«پایگاه خبری بورس کالای ایران»، همانطور که در یادداشت قبل نیز اشاره شد، یک قرارداد اختیار معامله هر چه از وضعیت و شرایط (ITM) In-The-Money دورتر شود، در مورد اختیار خریدها دلتای آن به ۱۰۰ و در مورد اختیار فروشها (put option) به ۱۰۰- نزدیکتر میشود. این بدان معنی است که در این دو حد، یک رابطه یک به یک، بین تغییرات قیمت قرارداد اختیار معامله و تغییرات قیمت دارایی یا کالای پایه برقرار است. در واقع وقتی مقادیر دلتا ۱۰۰- و ۱۰۰ است اختیار معامله، رفتاری مشابه و مثل تغییرات قیمت دارایی پایه یا مورد نظر قرارداد دارد. این امر گویای آن است که قرارداد مزبور "ارزش زمانی" کم یا صفر دارد و بیشتر ارزش آن قرارداد اختیار معامله به صورت "ارزش ذاتی" است. ما دوباره به مفهوم "ارزش زمانی" وقتی از حروف یونانی تتا (Theta) بحث میکنیم، باز خواهیم گشت .
در مورد دلتا، همیشه ۳ مورد زیر را به خاطر داشته باشید:
۱- گرایش دلتا با نزدیک شدن به تاریخ انقضای قرارداد اختیار معامله برای شرایط نزدیک و یا (ATM) At-The-Money افزایش پیدا میکند .
۲- دلتا ثابت نیست، نسبت به گاما، یعنی دومین معیار سنجش و اندازه گیری ریسک که نرخ تغییرات دلتا را نسبت به تغییر معینی (given) در دارایی پایه را نشان میدهد .
۳- با تغییر معینی در نوسانات ضمنی (IV) دلتا نیز، تغییر میکند .
گاما (Gamma)
گاما، که بدان "مشتق اول دلتا" نیز میگویند، نرخ تغییرات دلتا را اندازه میگیرد. در جدول زیر نشان داده شده است که وقتی قیمت دارای یا کالای قرارداد اختیار معامله به اندازه یک واحد تغییر میکند، دلتای آن چقدر تغییر مینماید. این مثال این مفهوم را ساده سازی می کند که بطور کلی، وقتی اختیار معاملههای خرید در شرایط (DOTM) Deep-Out-of-The-Money هستند، آن قراردادها دلتای کوچکی دارند. این بخاطر آن است که در آن شرایط تغییرات قیمت دارایی پایه یا اوراق بهادار پایه (سهام پایه) یا کالاهای پایه فقط تغییرات کوچکی در قیمت قرارداد اختیار معامله ایجاد مینمایند. با نزدیکتر شدن اختیار خرید به شرایط سوددهی (to the money) ، ادامه افزایش قیمت دارایی پایه، موجب بزرگتر شدن دلتا میگردد .
اندازه گیری عملی ریسک فروش اختیار خرید S&P۵۰۰۹۳۰ برای دسامبر (با قیمت اعمال ۹۳۰)
۷۵۰- ۶۰۰- ۳۲۵- ۲۰۰- ۷۵- ۵۰ ۱۷۵ ۳۰۰ ۴۲۵ سود یا زیان
( P/L)
۴۹/۵۵- ۷۰/۵۴- ۱۳/۵۳- ۳۴/۵۲- ۵۵/۵۱- ۷۶/۵۰- ۹۶/۴۹- ۱۶/۴۹- ۳۶/۴۸- دلتا
۷۸/۰- ۷۸/۰- ۷۹/۰- ۷۹/۰- ۷۹/۰- ۸/۰- - ۸/۰- ۸/۰- گاما
۴۸/۴۵ ۴۸/۴۵ ۴۴/۴۵ ۴۰/۴۵ ۳۵/۴۵ ۲۸/۴۵ ۲۰/۴۵ ۱۱/۴۵ ۰۱/۴۵ تتا
۹۱/۹۶- ۹۶/۹۶- ۹۸/۹۶- ۹۴/۹۶- ۸۷/۹۶- ۷۸/۹۶- ۶۵/۹۶- ۴۹/۹۶- ۳۰/۹۶- وگا
در جدول بالا، وقتی ارقام و اعداد را از سمت چپ به سمت راست میخوانیم دلتا افزایش مییابد و این مقادیر گاما را برای سطوح مختلف دارایی پایه نشان میدهد. ستون سود و زیان ( P/L) برای ۲۰۰- مبین شرایط (ATM) At-The-Money در قیمت توافقی یا اعمال ۹۳۰ است و هر ستون مبین تغییر یک واحدی در قیمت دارایی یا کالا یا اوراق بهادار پایه است. همانطور که میبینید، در شرایط (ATM) گاما ۷۹/۰- است، که بدان معنی است که به ازای هر یک واحد تغییر در قیمت پایه، دلتا به طور دقیق به اندازه ۷۹/۰ افزایش مییابد. (برای ارقام دلتا و گاما ارقام اعشاری در عدد ۱۰۰ ضرب شدهاند تا به صورت عدد صحیح درآیند .)
اگر شما به طرف راست جدول حرکت کنید و به ستون بعدی برسید (که مبین افزایشی یک واحدی در قیمت اعمال یعنی از ۹۳۰ به ۹۳۱ است) خواهید دید که دلتا به ۱۳/۵۳- میرسد (افزایشی معادل ۷۹/۰ از ۳۴/۵۲-)، همانطور که میبینید، این قرارداد فروش اختیار خرید (Call) وقتی در شرایط سود یا زیان (into-the-money) قرار میگیرد، دلتا افزایش مییابد و علامت منفی آن بدان معنی است که درموقعیت زیان قرار دارد، چرا که با موقعیت فروش مواجه هستیم
(short position) ، به عبارت دیگر موقعیت و وضعیت دلتا منفی است. بنابراین، با یک دلتای منفی ۳۴/۵۱- ، به ازای افزایش یک واحد دیگر در دارایی پایه با اندازه ۵۱/۰ واحد (عدد گرد شده است) در قیمت قرار (Premium) زیان خواهیم داشت .
چند نکته دیگر درباره گاما که باید بخاطر سپرد:
۱- گاما کوچکترین مقدار خود را در شرایط Deep-out-of-the-money و deep(ITM) دارد .
۲- گاما بیشترین مقدار را در شرایطی دارد که قرارداد اختیار معامله در Near The money باشد .
۳- برای موقعیتهای خرید (Long) گاما مثبت و برای موقعیت فروش (short) منفی است (همانطور که در جدول بالا برای فروش اختیار خرید میبیند ).
تتا (Theta)
تتا، زیاد توسط معامله گران بکار گرفته نمیشود، هرچند از بعد مفهومی اهمیت خاصی دارد. تتا نرخ کاهش بها و قیمت قرارداد اختیار معامله (Premium) را که در اثر گذشت زمان بوجود میآید را اندازه میگیرد. به عبارت دیگر، قیمت یک قرارداد اختیار معامله که "ارزش ذاتی" ندارد با نرخ فزاینده ای ، وقتی به تاریخ انقضای آن قرارداد نزدیک میشویم، کاهش مییابد. جدول زیر مقادیر تتا را برای فواصل زمانی (intervals) گوناگون برای یک قرارداد اختیار دسامبر برای s&p۵۰۰ را در شرایط ATM نشان میدهد. قیمت توافقی یا اعمال ۹۳۰ است. همانطور که میبینید، هر چه به تاریخ و زمان انقضای قرارداد نزدیک میشویم (تاریخ انقضا T+۲۵ است) مقدار تتا افزایش مییابد. در T+۱۹ ، که ۶ روز به تاریخ انقضا مانده است، تتا به ۳/۹۳ میرسد، که در این مثال به ما میگوید آن قرارداد اختیار معامله هر روز ۳۰/۹۳ دلار ، نسبت به زمان T+۰ که آن رقم ۴۰/۴۵ دلار است هر روز بود ضرر می دهد. یعنی برای روزی که به فرض آن موقعیت باز شده است .
مقادیر تتا برای فروش اختیار خرید دسامبر S&p۵۰۰ با (قیمت اعمال ۹۳۰)
۳/۹۳ ۲/۶۵ ۸۵/۵۱ ۴/۴۵ تتا (Theta)
چند نکته دیگر درباره تتا که باید هنگام معامله مدنظر قرار گیرد:
۱- اگر اختیار معامله نوسانات ضمنی (IV) زیادی داشته باشد، وقتی آن قرارداد در شرایط OTM است مقدار تتا، بسیار زیاد خواهد بود .
۲- نوعاً برای قراردادهای اختیار معامله که در شرایط (ATM) at-the-money هستند تتا بیشترین مقدار را دارد .
۳- تتا بشدت و سرعت در آخرین هفتههای معاملاتی افزایش پیدا میکند و موقعیت خرید دارنده قرارداد را به شدت تضعیف مینماید، به خصوص اگر بطور همزمان نوسانات ضمنی (IV) روند کاهشی داشته باشد .
وگا (Vega)
وگا، چهارمین و آخرین حرف یونانی مهم برای اندازه گیری ریسک معاملات قراردادهای اختیار معامله است، که ریسک تغییرات نوسانات ضمنی (IV) به صورت کمی اندازه میگیرد. وگا بطور تقریب به ما میگوید که در اثر یک افزایش یا کاهش معین در سطح نوسانات ضمنی، قیمت آن قرارداد اختیار معامله چه مقدار افزایش یا کاهش خواهد یافت. فروشندگان اختیار معامله از کاهش نوسانات ضمنی نفع میبرند و عکس آن برای خریداران آن قراردادها صادق است. همانطور که از جدول ها قبل جدول اخیر میتوان دید، در فروش اختیار خریدها وگا منفی است که گویای آن است، تنها موقعیت سودده وقتی است که نوسانات ضمنی کاهشی باشند (از این رو بخاطر این رابطه معکوس، مقادیر وگا با علامت منفی ظاهر شدهاند ).
مقدار وگا در این موقعیت چقدر سود عاید معامله گر مینماید. با بکارگیری وگا در شرایط
(ATM) at-the-money ، که ۹۴/۹۶- است، ما در مییابیم که به ازای کاهش هر یک واحد درصد در نوسانات ضمنی، یک موقعیت فروش اختیار خرید ۹۴/۹۶ دلار سود عاید مینماید . برعکس، هر ۱% افزایش در نوسانات ضمنی موقعیت را با زیانی معادل ۹۴/۹۶ دلار مواجه میسازد .
چند نکته دیگر که در مورد وگا باید به خاطر سپرد:
۱- وگا میتواند بدون آنکه قیمت دارایی پایه یا موردنظر قرارداد، تغییر کند، افزایش یا کاهش مفهوم هج کردن چیست؟ یابد، چرا که نوسانات ضمنی (IV) سطح نوسانات انتظاری را نشان می دهند .
۲- وگا میتواند با نوسان سریع دارایی پایه افزایش پیدا کند، بخصوص اگر بازار سهام با کاهش بزرگی روبرو شود و یا قیمت کالاها بطور ناگهانی بشدت و به سرعت بالا روند مثل قیمت قهوه بعد از گزارش سرما و یخبندان در برزیل .
۳- وگا وقتی اختیار معامله به تاریخ انقضای خود نزدیک میشود، کاهش پیدا میکند .
جمع بندی : در این دو یادداشت در سطحی متوسط (نه پیشرفته همراه با ریاضیات خاص خود) به قیمت یک قرارداد اختیار معامله و عوامل موثر بر آن اشاره شد، علاوه بر آن به چگونگی اندازهگیری آثار آن متغیرها بر قیمت اختیار معامله ها نیز به طور مختصر پرداخته شد.
تیک پرافیت (Take profit) چیست؟
تیک پرافیت (Take profit) یا همان حد سود، بخشی از استراتژی خروج از معاملات است. استراتژی خروج نقش مهمیدر سودآوری معامله گران دارد. بسیاری از معامله گران موفق تیک پرافیت دارند. و بقیه را نیز به داشتن حد سود تشویق میکنند. در این نوشته مزایای داشتن حد سود و انواع حد سود را بررسی میکنیم.
مفهوم تیک پرافیت (Take profit) چیست؟
تیک پرافیت Take Profit یا همان حد سود در معاملات یک دستور از پیش تعیین شده روی یک قیمت خاص از نمودار است. وقتی نمودار قیمت به آن برسد موقعیت معاملاتی، به صورت اتوماتیک بسته میشود و سود حاصل از معامله، برداشت و به حساب معامله گر اضافه میشود. این اتفاقی است که در بازارهایِ با نقدینگی بالا مانند فارکس یا کریپتوکارنسی برای معاملاتِ حد سود دار رخ میدهد. در بازارهای که نقدینگی کمتری دارند مثلا انواع بازار سهام و… حد سود، ممکن است نتواند در لحظه موقعیت معاملاتی را ببندد اما یک اردر فروش صادر میکند که در صورت وجود خریدار در آن قیمت خاص، سبب بسته شده معامله میشود و معامله گر میتواند سود خود را برداشت کند. برای درک بهتر مفهوم حد سود، باید ابتدا با ضرورت داشتن پلن معاملاتی و استراتژی خروج از معاملات، آشنا شوید.
پلن معاملاتی چیست و چرا باید پلن معاملاتی داشته باشیم؟
هر معامله گرِ مبتدی، ابتدا باید آموزشهای ضروری برای ورود به بازارهای مالی را یاد بگیرد. در صورتی که آموزش، منسجم و به صورت دوره آموزشی انجام شوند. آخرین مرحله، نوشتن پلن معاملاتی خواهد بود. زیرا اغلب مدرسینِ دورههای مالی یا نویسندگان کتابهای آموزشی، شیوه عملیِ کار با مطالب آموزشی را نیز بیان میکنند. پلن معاملاتی مجموعه ای از دستورالعمل از پیش تعیین شده برای کار کردنِ عملی با مطالب آموزشی در هنگام اتفاقات لایوِ بازار است. هر معامله گر برای کسب سود پایدار از بازار، باید یک پلن معاملاتی مکتوب داشته باشد. در غیر این صورت نمیتواند به موقع در برخورد با اتفاقات بازار تصمیم درست بگیرد و سرمایه خود را در خطر قرار خواهد داد.
اجزای هر پلن معاملاتی
در هر پلن معاملاتی یک سری قوانین عمومی وجود دارد از جمله اینکه معامله گر، تابع چه سبکی از معامله است؟ در چه ساعاتی ترید میکند؟ مجاز به خرید و فروش چه مواردی است؟ و… این موارد، چهارچوب کلی و خط مشی معامله گر را تعیین میکنند. اما داستان معامله گری به این مفاهیم کلی ختم نمیشوند بلکه فرد باید روشهایی برای انجام عملی هر معامله، داشته باشد. این روشها همان استراتژیهای معاملاتی هستند.
استراتژیهای معاملاتی
به طور کلی دو استراتژی عمده در هر پلن معاملاتی وجود دارند که بدون آنها پلن یا برنامه معامله گر، ناقص خواهد بود. این دو مورد عبارت اند از:
1-استراتژی ورود به معاملات
استراتژی ورود به معاملات، شامل تمامی دلایلی است که یک معامله گر با استناد به آنها وارد یک موقعیت معاملاتیِ خاص میشود. مثلا فرض کنید پلن معاملاتی یک معامله گر بر پایۀ کار با میانگینهای متحرک 100 و 50 دوره ای (SMA50، SMA100) در تایم روزانه، نوشته شده است.
در مثال بالا ممکن است استراتژی شخص برای ورود به معاملات، قطع شدن نمودار SMA 100، توسط نمودار SMA 50 باشد. شخصی دیگر بر پایه بسته شدن یک کندل خاص تصمیم به ورود به معاملات میگیرد. همه این موارد استراتژیهای ورود هستند که باید از قبل قوانین آنها به صورت کاملا شفاف در پلن نوشته شده باشد. در غیر این صورت فرد به خود اجازه خواهد داد در هر کجا وارد بازار شود و در نهایت با شکست روبرو خواهد شد.
2-استراتژی خروج از معاملات
مهمترین بخش معامله گری از اینجا به بعد شروع میشود. یعنی داشتن برنامه ای از پیش تعیین شده برای خروج از معاملات. تمام اقدامات قبلیِ معامله گر بدون داشتن استراتژی برای خروج از معاملات، تنها یک تحلیل خشک و خالی یا بدتر از آن، یک گمانه زنی است. استراتژی خروج به ما میگوید کِی، کجا و چگونه از معاملاتی که بر پایه این تحلیل انجام داده ایم خارج شویم.
مفهوم ساده تیک پرافیت
استراتژی خروج از معاملات در شکل ساده و ابتدایی خود، در دو چیز خلاصه میشود: داشتن حد ضرر (STOP LOSS) و حد سود (Take Profit). در این مفهوم ساده، حد زیان به معنی اُردری قیمتی است.
که با یک ضرر مشخص، معاملات ما را میبندد تا از زیان بیشتر جلوگیری کند. تیک پرافیت نیز اردری قیمتی است که با مقدار مشخصی از سود، معاملات را میبندد تا به ما کمک کند سود خود را برداشت کنیم.
چرا توصیه میشود معامله گران Take Profit داشته باشند؟
1- بانک ها و موسسات بزرگ، Take Profit دارند؟
اولین دلیل برای مفید بودن حد سود این است که بسیاری از موسسات و بانکهایی که در قالب پول هوشمند در بازار عمل میکنند حد سود دارند. این موضوع را زمانی میفهمید که بازار نوسانات سریع دارد مثلا به فرض، در بازار فارکس یا ارز دیجیتال فعالیت میکنید. اگر به رفتار نمودار قیمت دقت کنید متوجه میشوید نمودار قیمت بعد از رسیدن به اعدادی خاص به سرعت واکنش نشان میدهد و حرکات بزرگی انجام میدهد. این حرکات به دلیل سفارشات بزرگی است که بر روی آن اعداد خاص قرار داده شده اند. بخش بزرگی از این سفارشات به صورت تیک پرافیت هستند. یعنی سبب خروج سریع حجم بزرگی از نقدینگی از بازار میشوند به همین دلیل است که بازار گاها در یک روند، به سرعت برمیگردد.
2-محاسبه ریسک به ریوارد نیازمند Take Profit است
اکثر معامله گران دو شاخص عمده برای سنجش میزان موفقیت خود دارند. این دو شاخص وین ریت (WIN RATE) و ریسک به ریوارد (RISK TO REWARD) هستند. وین ریت به ما میگوید که در چند درصد معاملات خود سود میکنیم و ریسک به ریوارد نیز اندازه نسبی زیان را در برابر سود، تعیین میکند.
وجود یک تعادل درست بین این دو شاخص، سبب سودآوری یا زیان دهیِ نهایی یک معامله گر در طولزمان میشود. اگر حد سود نداشته باشیم. هیچ داده خام درستی برای به دست آوردن شاخص ریسک به ریوارد نخواهیم داشت در نتیجه نمیتوانیم ضعف یا قوت کار خود را تشخیص دهیم. در صورت وجود ضعف در پلن معاملاتی، نمیتوانیم راهکاری برای آن پیدا کنیم. هر معامله گر باید به صورت دوره ای در پلن خود بازنگری کند و اصلاحاتی انجام دهد. در غیر این صورت، نقصهای احتمالی در پلن سبب شکست وی خواهند شد. تنظیم ریسک به ریوارد نیاز به STOP LOSS و Take Profit دارد.
3- Take Profit سبب حفظ سودهای معامله گر میشود
هر روند یا سوینگ از مجموعه ای از صعودها و نزولها تشکیل شده است. پس بعد از هر صعود، یک نزول احتمالی در راه است. اگر سهام یا ارزی دیجیتال خریده اید و در سود است باید بدانید که در نهایت در نقطه از نمودار، روند سوددهی تمام میشود. و بازار تمام یا بخشی از مسیر رفته را باز میگردد. پس اگر میخواهید بازار سودهای شما را پس نگیرد باید یک حد سود برای خود تعریف کنید.
4- حد سود به عنوان راهی برای کاهش احتمالی زیان
اگر چه حد سود، بیشتر به عنوان ابزاری برای برداشت سود از بازار شناخته شده است. اما در بسیاری از موارد به عنوان حد زیان نیز میتوان از آن استفاده کرد. مثلا فرض کنید در بازار فارکس جفت ارز یورو به دلار خریدهاید و موقعیت معاملاتی شما در زیان است. در فاصله این که قیمت به حد زیان شما برخورد کند این احتمال نیز وجود دارد که قیمت به نقطه اولیه ورود به معامله، برگشتی داشته باشد.
در این حالت اگر قبل از این برگشت، حد سود خود را به نقطه ورود منتقل کنید معامله شما به صورت سر به سر بسته خواهد شد. و هیچ زیانی نخواهید کرد. در نتیجه میتوانید به تیک پرافیت به عنوان ابزاری برای کاهش زیانهای احتمالی نیز نگاه کنید.
انواع تیک پرافیت Take Profit
1-تیک پرافیت Take Profi واحد یا تکی:
در بسیاری از موارد، معامله گران حجم مشخصی از دارایی را در قیمتهای مختلف خریداری میکنند مثلا فرض کنید شخصی، ارز دیجیتال ترون را در یک روند صعودی خریداری کرده است.اما در چند نوبت و در قیمتهای مختلف. پس بخشی از توکنها نسبت به قیمت اولیه، سود بیشتری کرده اند اما برخی در سود کمتر یا حتی در قیمتی پایین تر از قیمت خرید اولیه هستند.
معامله گر میتواند تمام داراییِ ترون خود را در یک قیمت مشخص بفروشد. و در این حالت گفته میشود که وی، تیک پرافیت واحدی برای تمام دارایی خود داشته است. اگر نسبت توکنهایِ در سود او بیشتر از توکنهای در زیان باشد، در مجموع سود کرده است.
2-تیک پرافیت TAKE PROFIT پله ای:
در مثال بالا، فرد میتواند دارایی ترون خود را در قیمتهای مختلف بفروشد تا همه توکنها به یک اندازه سود کنند در این حالت، باید بخشی از توکنهای خود را بفروشد اما بخشی دیگر را همچنان نگه دارد تا به قیمتهای ایده آل برسند. در این شرایط میتوان گفت که این معامله گر در معاملات ارز دیجیتال ترون، تیک پرافیت پله ای داشته است.
3-تیک پرافیت TAKE PROFIT متحرک :
همانطور که میتوان تیک پرافیت را به جای استاپ لاس استفاده کرد برعکس این قضیه نیز صادق است یعنی گاها استاپ لاس، میتواند نقش یک تیک پرافیت متحرک را در معاملات ایفا کند. اگر اهل معامله در بازارهای مالی باشید حتما اصطلاح تریل کردن استاپ را شنیده اید این اصطلاح به معنی حرکت دادن استاپ لاس، پشت سر قیمت است تا از سود ما در حرکات شارپ یا روندهای بازار محافظت کند. بنابراین یک استاپ لاس تریل شده دقیقا همان کاری را میکند که از یک تیک پرافیت انتظار میرود.
جایگزینهای تیک پرافیت Take Profit
تریل کردن استاپ:
اگرچه موسسات و بانکهای زیادی هستند که از تیک پرافیت ثابت استفاده میکنند. اما بسیاری از تریدرهای حرفه ای با تیک پرافیت ثابت، مخالف اند. یکی از رازهای موفقیت این معامله گران این است که جلوی رشد بیشتر سودهای خود را نمیگیرند. آنها عقیده دارند که تیک پرافیت ثابت، معامله گر را مجبور به خروج از معامله با یک سود مشخص میکند اما شاید بازار، چندین برابر پتانسیل سوددهیِ بیشتر داشته باشد. پس افراد حرفه ای به جای تیک پرافیت ثابت از تریل کردن استاپ استفاده میکنند. با این کار، علاوه بر اینکه جلوی زیان احتمالی خود را میگیرند از سود خود نیز محافظت میکنند.
اما معامله گران تازه کار، معمولا از تیک پرافیت ثابت استفاده میکنند. به همین دلیل، یا با سودهای کوچک از معاملات خود خارج میشوند یا بازار به تیک پرافیتهای بزرگ آنها نمیرسد. و در برگشت قیمت،علاوه بر از دست دادن سودها ممکن است استاپ هم بخورند.
بازی کردن با حجم معاملات:
برخی از معامله گران به هیچ وجه از استاپ و تیک پرافیت استفاده نمیکنند. به جای این دو با حجم معاملات بازی میکنند. در بسیاری از بازارهای مالی در معاملات پرپشوال این امکان وجود دارد. معاملات پرپشوال یعنی معاملات که داراییها به صورت جفتی خرید و فروش میشوند. در این عرصه میتوان، هم موقعیتهای معاملاتی مخالف یکدیگر باز کرد و هم حجم موقعیتهای مخالف را از هم کسر کرد. مثلا میتوان همزمان، هم یورو دلار بخرید و هم آن را به صورت استقراضی بفروشید این همان هج کردن است که در برخی از سبکهای معاملاتی، رایج است. در این سبکها افراد به صورت همزمان موقعیتهای مخالف را نگه میدارند. برخی از معامله گران به جای استفاده از تیک پرافیت ثابت، بخشی از حجم معاملات را میبندند.
در روش دیگر، معاملات مخالف از هم کسر میشوند و با هم نگه داشته نمیشوند. خود تیک پرافیت بر اساس همین مکانیزم کسر کردن استوار است یعنی اردری است. دقیقا هم حجم با اردر اولیه که در یک قیمت خاص،از آن کسر میشود و چون هر دو اردر، حجم یکسانی دارند کل معامله بسته میشود.
اگر حجم اُردرِ تیک پرافیت، کوچک تر از موقعیت اولیۀ ما باشد تنها بخشی از حجم آن را میبندد. با این کار علاوه بر اینکه بخشی از سود، اصطلاحا سیو شده است بخشی از معامله نیز برای رشد بیشتر، باز مانده است. این کار نوعی بازی کردن با حجم معاملات است که در صورت یادگیری دست آن، فواید زیادی برای معاملهگر خواهد داشت. مثلا یک معامله گر ماهر میتواند با کم کردن حجم معاملاتِ زیان ده یا افزودن به حجم معاملاتِ در سود خود،میزان زیان را کاهش دهد و سود نهایی خود را چند برابر کند.
کلام آخر
در کل، داشتن تیک پرافیت مانند استاپ لاس یک شرط اساسی در موفقیت معامله گران است اما الزاما منظور از تیک پرافیت، یک حد قیمتی ثابت در معاملات نیست و میتوان نگاهی منعطف تر به مفهوم تیک پرافیت داشت زیرا همان طور که گفتیم علی رغم تمام مزایایی که تیک پرافیت دارد. استفاده نادرست از آن میتواند سبب کوچک کردن سودهای معامله گر شود و حتی ممکن است در مجموع، موجب زیان وی شود زیرا سود معامله گران برایندی از سودها و زیانهای آنهاست. هر ابزاری که سبب محدود کردن حجم سودها شود میتواند کفه ترازو را به سمت زیان دهیِ معامله گر، سنگین کند.
چگونه در یک بازار ریزشی سود کنیم؟ معرفی استراتژیهای شورت کردن
بازار ارزهای رمزنگاریشده یکی از پرنوسانترین بازارهاست. قیمت بیت کوین یا توکنهای دیگر میتواند چندین بار در روز تغییر کند. بسیاری از افراد فکر میکنند سود حاصل از معاملات ارزهای رمزپایه، به طور معمول در نتیجه افزایش قیمت یک ارز دیجیتال است. شاید برایتان تعجبآور باشد که میتوان در یک بازار ریزشی هم سود کرد و از افت قیمت رمزارزها کسب درآمد کرد. بسیاری معتقدند شورت کردن یک استراتژی پیشرفته است که فقط باید توسط معاملهگران و سرمایهگذاران باتجربه انجام شود. ما در این مقاله شما را با معاملات Short آشنا میکنیم تا اگر قصد انجام این معاملات را داشتید با دانش بیشتری این کار را انجام دهید.
در این مقاله به تفاوت بازارهای یکطرفه و دو طرفه اشاره خواهیم کرد، مفهوم شورت کردن را توضیح میدهیم، شما را با نحوه کسب سود یا تحمیل ضررهای احتمالی در این موقیعت آشنا میکنیم، کاربردها و روشهای Short کردن را بیان میکنیم، سناریوهای احتمالی پس از ایجاد موقعیت شورت را میگوییم، موارد تاثیرگذار بر افزایش پوزیشهای Short را بازگو میکنیم، به معایب و مزایای این نوع معامله میپردازیم و در نهایت برخی نکات و استراتژیهای مهم را به شما خواهیم گفت.
شورت کردن چیست؟
فرض کنید یک تریدر معتقد است توکن A که در حال حاضر با ۵۰ دلار معامله میشود در سه ماه آینده کاهش قیمت خواهد داشت. معاملهگر ۱۰۰ واحد از این توکن را قرض میگیرد و آنها را میفروشد. ارزش این معامله ۵۰۰۰ دلار است. یک هفته بعد، توکن Short شده وارد روند نزولی شده و قیمت آن به ۴۰ دلار نزول میکند؛ معاملهگر این ۱۰۰ توکن را با قیمت ۴۰ دلار میبندد و بدین ترتیب، مابهالتفاوت ۱۰۰۰ دلاری این فرایند را به عنوان سود بر میدارد.
اکنون فرض کنید تریدر پوزیشن شورت را در قیمت ۴۰ دلار نبسته و منتظر قیمتهای پایینتر است. در همین حین با یک خبر مثبت قیمت توکن به ۶۵ دلار میرسد. تریدر این پوزیشن را بر روی قیمت ۵۰ دلار باز کرده بود و اگر تصمیم بگیرد موقعیت شورت را روی ۶۵ دلار ببندد، ۱۵۰۰ دلار ضرر میکند.
انواع روشهای شورت کردن در کریپتوکارنسیها
در یک دستهبندی کلی از ۳ طریق میتوان معاملات شورت ایجاد کرد؛ معاملات مارجین، معاملات فیوچرز و خرید و فروش توکنهای اهرمدار. در ادامه به معرفی این موارد میپردازیم.
معاملات مارجین
این سادهترین نوع معاملات شورت است. شما از صرافی یک کوین قرض میگیرید و معامله خود را انجام میدهید. در این معامله پول شما واقعا افزایش پیدا میکند و سفارش شما از طریق دفتر سفارشها انجام میشود. از صرافیهای Binance، Bitmex، Etoro، PimeXBT، CEX IO و XENA به عنوان بهترین صرافیهای برای انجام این معاملات نام برده میشود.
معاملات فیوچرز
در معاملات فیوچرز یا آتی، ارزی خرید و فروش نمیشود و اصطلاحا یک معامله کاغذی است که صرفا قیمت پیشبینی میشود. در این معامله برخلاف مارجین، پول واقعی به شما تعلق نمیگیرد و ارزی هم نمیخرید، بلکه تمام فرایند به صورت مجازی است. از آنجایی که قیمت هر توکن در تئوری میتواند تا بینهایت بالا برود، در نتیجه خطر از دست دادن داراییتان در یک فروش Short نامحدود است.
خرید و فروش توکنهای اهرم دار
یکی دیگر از روشهای که میتوانید با با به کار گیری آن از شورت کردن بهرهمند شوید، خرید و فروش توکنهای لوریج شده در برخی از صرافیها است. به طور مثال در بایننس، توکنهای که انتهای آنها Up و Down دارد توکنهای لوریجدار هستند. اگر بخواهید معاملهای همانند پوزیشن Short انجام دهید باید توکنهای Down را بخرید. قیمت این توکنها در زمان ریزش بازار افزایش مییابد و سودهای چند درصدی میدهند. طبعا در این زمان توکنهای Up در ضرر هستند و قیمت آنها در حال کاهش است.
پس قیمت توکنهای UP و Down برعکس همدیگر هستند. مزیت بزرگ توکنهای لوریجدار این است که ریسک لیکوئید شدن وجود ندارد؛ زیرا شما توکنی قرض نمیکنید و خودِ این توکنها را خریداری میکنید.
نحوه دسترسی به توکنهای اهرمدار صرافی بایننس
برای دسترسی به این توکنها باید به قسمت Spot Market و سپس ETF بروید. همانطور که در تصویر زیر میبینید قیمت توکن UP و DOWN بیت کوین برعکس هم هستند.
در زمان نگارش این مقاله قیمت لحظهای بیتکوین در ۲۴ ساعت گذشته حدود ۶ درصد افزایش داشته در نتیجه توکن Down بیتکوین منفی است. این نشان میدهد در یک بازار صعودی توکنهای Down و به طور کلی پوزیشنهای شورت با ضرر همراه خواهند بود. پس تحلیل دقیق و نقطه ورود برای ایجاد پوزیشن شورت یا خرید توکن Down بسیار مفهوم هج کردن چیست؟ مهم است.
در صرافی Hotbit نیز بخش ETF وجود دارد که کاربرد توکنهای آن همانند up و down بایننس است. در هاتبیت انتهای توکنهای لانگ عبارت D3L و انتهای توکنهای شورت عبارت D3S قرار دارد.
قیمت این توکنها با ساز و کار دیگری تعیین میشود و ارتباطی با قیمت رمز ارزهای اصلی ندارد. خرید و فروش این توکنها بیشتر در بازههای چند ساعته مناسب است و برای خرید بلندمدت ممکن است گزینههای مناسبی نباشند.
چه مواردی باعث ایجاد فرصتهای فروش استقراضی میشوند؟
در سالهای گذشته مواردی بودهاند که منجر به افزایش اینگونه پوزیشنها شدهاند. بهطور مثال مشکلات یک صرافی ممکن است باعث ریزش قیمت و افزایش پوزیشنهای شورت شود. همچنین برخی از فعالیتهای دولتهای مهم نیز حائز اهمیت بوده است. مثلا زمانی که خبری با عنوان دولت x بیتکوین را ممنوع میکند. مسائل مربوط به هاردفورکها و توسعهدهندگان و طراحان اصلی یک توکن و کوین هم میتواند بسیار تاثیر گذار باشد.
برای این کار معاملهگران نیاز دارند تا مهارت و آمادگی لازم را برای تجزیه و تحلیل و پیشبینی داشته باشند. معاملهگران حرفهای روانشناسی این بازار را میدانند. آنها ساعتها و حتی روزها منتظر میمانند تا در یک موقعیت بسیار مناسب پوزیشن شورت باز کنند.
به طور کلی به دو صورت میتوان از استراتژی شورت کردن استفاده کرد:
- Short کردن به عنوان یک تحلیل و حدس: زمانی که تریدر حدس میزند قیمت کاهش مییابد.
- شورت کردن به عنوان استراتژی مدیریت سبد کریپتو و سرمایهگذاران: زمانی که این استراتژی برای هجکردن (Hedge) به کار برده میشود.
هج کردن روشی برای کاهش ریسک است؛ در این روش یک پوزیشن خلاف پوزیشن باز قبلی ایجاد میشود تا از ضرر بیشتر جلوگیری شود. به طور مثال یک تریدر حدس زده است که قیمت یک توکن افزایش مییابد، اما عکس این عمل اتفاق افتاده و توکن در حال کاهش قیمت است. در این زمان فرد اقدام به باز کردن پوزیشن شورت میکند تا در صورت کاهش بیشتر قیمت از ضرر بیشتر جلوگیری کند.
در چه مواردی پوزیشن Short با شکست مواجه میشود؟
حداقل سه سناریو وجود دارد که Short کردن سود مورد انتظار را در پی ندارد:
- قیمت افزایش مییابد: این ناخوشایندترین سناریو است. در این حالت، اگر افزایش قیمت ادامه یابد، ممکن است فرد تمام پول خود را از دست دهد؛ زیرا همانطور که گفتیم در حالت شورت کردن سقفی برای ضرر وجود ندارد و ضرر تا اتمام دارایی شما ادامه خواهد داشت.
- قیمت ثابت میماند: این حالت هم نشان میدهد تریدر پیشرفت وضعیت را به خوبی پیش بینی نکرده و روند فعلی توکن را به درستی تحلیل نکرده است. قیمت کاهش پیدا نکرده، اما در همان محدوده قیمتی باقی مانده است و تریدر با این که سود یا ضرر قابل توجهی نکرده، اما باید بهره توکن قرض گرفته شده را برگرداند.
- قیمت کاهش مییابد، اما کمتر از پیشبینی ما: در این حالت سود تریدر به اندازهای کم است که حتی کمیسیون و کارمزد صرافی را هم نمیتواند جبران کند و ممکن است یا سود خیلی کمی بکند و یا حتی مجبور شود پوزیشن را با ضرر ببندد. به عنوان مثال در قیمت ۵۰ دلار یک توکن را شورت میکنید و قیمت به ۴۸ دلار کاهش یافته است و قرار نیست پایینتر بیاید؛ ممکن است دوباره روند صعودی شروع شود و تریدر برای این که وارد ضرر نشود و همین مقدار سود اندک را حفظ کند، مجبور به بستن پوزیشن شود. با این اختلاف قیمت، سود او ۲ دلار به ازای هر واحد خواهد بود و بخش زیادی از این پول به عنوان کارمزد صرافی برداشت میشود.
مزایا و معایب معاملات فروش استقراضی
این روش نیز مانند تمام استراتژیها و روشهای ترید و سرمایه گذاری، مزایا و معایب خاص خود را دارد:
مزایا:
- میتوان به سود بالایی دست یافت
- سرمایه زیادی لازم ندارد
- امکان استفاده از لوریج وجود دارد
معایب:
- ضرر فرد میتواند نامحدود باشد (تا جایی که پول او صفر شود یا به اصطلاح لیکویید شود)
- در حالت مارجین، باید علاوه بر وام قرضگرفته شده، بهره آن را نیز پرداخت کرد
- ممکن است در دام فشار مواضع استقراضی یا Short Squeeze قرار بگیرید
فشار مواضع شورت هنگامی رخ میدهد که افزایش ناگهانی در فشار خرید را شاهد باشیم و معاملهگران Short در دام قرار گرفته و مجبور به جبران و پوشش پوزیشنهای معاملاتی خود شوند. این موضوع منجر به افزایش شدید قیمت میشود. نکتهای که باعث میشود Short Squeeze یک رویداد پرنوسان به حساب آید، هجوم ناگهانی معاملهگران برای جبران پوزیشنهای Short خود است.
استراتژیهای شورت کردن در بازار ارزهای دیجیتال
در این قسمت ۳ نکته و استراتژی مهم برای شورت کردن را بازگو میکنیم که میتوان آنها را به کار گرفت. هسته اصلی این نکات این است که شما در هر موقعیتی یک سفارش را به درستی باز کنید و به موقع ببندید.
فروش در pullback یک روند نزولی
پولبک نوعی از حرکت قیمت است که کاملا مخالف روند اصلی است که برای یک مدت کوتاه اتفاق میافتد و اغلب نشان دهنده یک توقف در حرکت صعودی یا نزولی بازار است. برای بسیاری از افراد، پول بک در یک روند صعودی، فرصت خرید مناسبی است؛ اما باید این احتمال را هم در نظر بگیرید که پولبک ممکن است نشانه چرخش روند نیز باشد. از این رو Short کردن در طی روند نزولی ممکن است سودآور باشد.
روش Range Trading و انتظار برای شکست حمایتی (Breakout)
Range Trading معمولا نشان دهنده اختلاف بین قیمتهای بالا و پایین است که طی یک بازه زمانی مشخص، معامله شده است. اگر در این مرحله، سطح حمایتی شکسته شد میتوانید پوزیشن شورت باز کنید زیرا این امر به وضوح نشان میدهد که خرسها کنترل بازار را در دست گرفتهاند.
شورت کردن در بازار خرسی
به نظر میرسد بسیاری از تریدرها این قانون را نقض میکنند و در نهایت به ضرر آنها تمام میشود. بازارهای خرسی هر چند وقت یک بار ظاهر میشوند و در غیر این صورت بازارها بیشتر در یک روند صعودی قرار دارند. شورت کردن در یک بازار گاوی مانند شنا کردن خلاف موج دریا است و شما باید بیش از حد خوش شانس باشید تا جان سالم به در ببرید.
غالبا هنگام معاملات شورت، با توکنهایی روبرو خواهید شد که ارزش آنها خلاف منطق است. حتی اگر آنها از نظر فاندامنتال وضع خوبی نداشته باشند، باز هم ممکن است قیمت آنها افزایش یابد. در نتیجه، معاملهگرانی که موقعیت شورت باز کردهاند، سعی میکنند برای جبران ضرر خود بیشتر خرید کنند. این باعث میشود که قیمت توکن باز هم بالاتر برود.
جمع بندی
شورت کردن یک موضوع جنجال برانگیز و حساس است. بسیاری از افرادی که اقدام به این کار میکنند، اغلب دانش زیادی در این مورد ندارند و بدون تصورات واقعی تنها به دنبال کسب سود به هر قیمتی هستند؛ هنگام استفاده از موقعیتهای Short در معاملات، باید یک قانون ساده را به خاطر بسپارید: حتی اگر ارزش توکن مورد نظر شما نصف شود، شما ۵۰ درصد درآمد خواهید داشت؛ اما اگر قیمت دو برابر افزایش یابد، ضرر شما ۱۰۰ درصد یا دو برابر خواهد بود. بنابراین، شما باید در این بازی بسیار محتاط باشید؛ زیرا بازار ارزهای رمزپایه با سرعت بالایی که در تغییر روند دارد حتی معامله گران باتجربه را نیز بسیار اوقات مبهوت کرده است.
به طور کلی معاملات فروش استقراضی مانع از این میشود تا ارزش یک توکن در طول یک بازار صعودی به طور غیرمنطقی افزایش یابد؛ زیرا به محض این که تریدرها به این نتیجه برسند که ارزش یک توکن بیش از حد واقعی خود است، اقدام به شورت کردن آن میکنند و ممکن است قیمت پایین بیاید؛ اما باید بدانید که به طور کلی Short کردن یک کار پر ریسک است، زیرا با هدف بازار که رشد در بلند مدت است تناقض دارد.
مفهوم هج کردن چیست؟
در بسیاری ازمقاطع آموزش فارکس همواره گفته می شود که تمام دارایی خود را در یک سبد ریسک نکنید.یا اصطلاحا تمام تخم مرغ های خود را در یک سبد قرار ندهید.اما چگونه میتوانیم متوجه شویم که دارایی خود را در سبدهای مختلفی وارد معامله کردیه ایم؟
در پنجره زیرین پلتفرم (بستر) معاملاتی متاتریدر ۴، سربرگی با عنوان پورتفو (Exposure) وجود دارد که در آن یک نمودار میلهای و یک نمودار دایرهای نمایش داده میشود. این همه چه کاربردی دارد؟ این قسمت وضعیت داراییهای شما را نشان میدهد، اما چطور میتوان از آن استفاده کرد؟
مشکل محدوده ریسک در فارکس
به عنوان یک معاملهگر مجرب فارکس، شاید بخواهید تنوع معاملات خود را افزایش دهید . یعنی تمام تخممرغهای خود را در یک سبد قرار ندهید و ریسک معاملات را کاهش دهید. اگر داراییهای بیشتری را معامله کنید یا همزمان به چندین فرصت معاملاتی ورود کنید، میتوانید در یک زمان مشخص، سود بیشتری بدست آورید. به همین خاطر روی EURUSD، GBPUSD، GBPJPY و NAS100 معامله میکنید. صحیح؟
اما مشکل کوچکی وجود دارد.
بازار فارکس داراییهای زیادی را برای معامله کردن به شما پیشنهاد میدهد. بنابراین فرصتهای بسیاری برای تنوع بخشیدن به معاملات خود دارید بدون اینکه مجبور باشید روی برخی داراییهای پرخطر معامله کنید. اما بعضی از آنها ارتباط خیلی نزدیکی با هم دارند و اگر همزمان روی آنها معامله کنید، گویی به ضرر خود کار کردهاید!
در مثال بالا شما روی چهار دارایی متفاوت معامله کردهاید. اما سه مورد آنها یک وجه اشتراک دارند: دلار امریکا. زمانی که روی چندین دارایی معامله میکنید، حساب معاملاتی خود را کمتر در معرض ریسک حرکات قیمت یک دارایی قرار میدهید. اما وقتی همه آنها به یک ارز مربوط باشند، در واقع تمام تخممرغهای خود را در یک سبد قرار دادهاید.
تنوع کاذب
ممکن است افرادی تصور کنند با انجام معامله روی چند دارایی مختلف، در حال تنوع بخشیدن به معاملات خود هستند. در این مثال، جفتارزهای EURUSD و GBPUSD هر دو به نوسانات دلار و همچنین یورو و پوند وابسته هستند. در این حالت دو سناریو وجود دارد:
۱ – در هر دو جفتارز وارد معامله یکسانی شوید. برای مثال در هر دو مورد وارد معامله خرید شدهاید و انتظار دارید که EURUSD و GBPUSD حرکتی صعودی داشته باشند. در واقع توقع دارید ارزش دلار امریکا افت کند. در این شرایط اگرچه به نظر میرسد معاملات “متنوعی” دارید، اما در حقیقت تنها روی یک ارز ریسک کردهاید: دلار امریکا. اگر ارزش دلار امریکا افزایش یابد، در هر دو معامله ضرر میکنید.
۲ – در هر جفتارز معامله متفاوتی انجام دهید. برای مثال EURUSD را خریداری میکنید و GBPUSD را به فروش میرسانید. در این حالت از آنجاییکه هر دو جفتارز به دلار امریکا وابسته هستند، شما در واقع علیه خود کار میکنید. اگر ارزش دلار امریکا افزایش یابد، در معامله GBPUSD سود میکنید، اما در معامله EURUSD ضرر میکنید. در صورتیکه ارزش دلار امریکا کاهش پیدا کند، شرایط معاملات برعکس میشود. با این شرایط تنها به اندازه اختلاف بین یورو و پوند سود میکنید. اما اگر فکر میکردید ارزش یورو تقویت میشود و پوند ضعیف میشود، چرا از همان ابتدا روی جفتارز GBPEUR معامله نکردید؟
در اینجاست که سربرگ پورتفو (Exposure) به کار میآید. ممکن است مشغول معامله روی جفتارزهای مختلف مطابق سیگنالهای دریافتی از استراتژی خود باشید و به یکباره متوجه شوید که بطور ناخودآگاه تمام تخممرغهای خود را در یک سبد قرار دادهاید. مرتبا این قسمت را بررسی کنید تا ببینید آیا واقعا معاملات شما تنوع لازم را دارند. معمولا دلار امریکا بیشترین حجم معاملات را تشکیل میدهد، چرا که در بیشتر جفتارزها وجود دارد.
NAS100 چه شرایطی دارد؟
Nasdaq 100 به دلار امریکا وابسته است. این مورد به عنوان یک شاخص سهام مربوط به شرکتهای بسیاری در زمینه تکنولوژی و صادرات به این صورت است که رشد ارزش دلار روی درآمد این شرکتها اثر منفی دارد. متقابلا تضعیف دلار به نفع این شرکتها خواهد بود. بنابراین نمودار Nas100 در خلاف جهت ارزش دلار حرکت میکند. لذا اگر چه این شاخص یک ارز محسوب نمیشود، اما تحت تاثیر نوسانات دلار قرار دارد و معامله روی آن، حکم معامله روی دلار امریکا را دارد.
البته نمودار شاخص Nasdaq به عوامل دیگری غیر از دلار امریکا نیز بستگی دارد که میتوانند اصلاحاتی را در روند حرکتی آن ایجاد کنند. بنابراین شما میتوانید با معامله کردن روی داراییهایی که در برابر اتفاقات مختلف واکنش متفاوتی نشان میدهند، تنوع معاملات خود را افزایش دهید. برای مثال، دادههای تورمی ایالات متحده را در نظر بگیرید. اگر شاخص قیمت مصرفکننده (CPI) از مقدار پیشبینی شده بیشتر باشد، این شرایط معمولا تحت عنوان برافروختگی اقتصادی تعبیر میشود. یعنی فدرال رزرو ایالات متحده به کاهش نرخ بهره بانکی ادامه میدهد. به دنبال این اقدام، ارزش دلار امریکا افزایش مییابد، اما شاخص Nasdaq ضعیف میشود چرا که احتمالا در این اوضاع پول کمتری برای سرمایهگذاری در سهام در دسترس است. حال اگر شما از ارتباط بین شاخصها و جفتارزها استفاده کنید، ریسک معاملات را پوشش دادهاید (هِج کردهاید).
کار با برگه Exposure
برگه Exposure اطلاعات مختصری از داراییهای فعلی معاملهگر را نشان میدهد. این داراییها بر اساس معاملات بازی که وجود دارند طبقهبندی و نمایش داده میشوند.
اطلاعات برگه Exposure در قالب جدول نمایش داده میشود و در زیر، تمامی فیلدهای این جدول توضیح داده شده است:
Asset : نام دارایی (ارز، طلا، سهام، ارز دیجیتال و …) در قالب نماد معاملاتی (Symbol) نمایش داده میشود.
Volume : حجم دارایی (حجم معامله باز) با توجه به اهرم حساب (leverage) و نماد معاملاتی محاسبه و نمایش داده میشود.
Rate : نرخ نمایش داده شده در این فیلد همان قیمت دارایی بر اساس ارز حساب افتتاح شده است.
Deposit Currency : این ستون نشانگر مقدار واقعی پول خرج شده برای دارایی است. در این ستون اهرم به کار رفته محاسبه نمیشود.
Graph: نمودار گرافیکی که تمامی داراییهای فعلی معاملهگر را نشان میدهد. معمولاً معاملات خرید (دارایی خریداری شده) با رنگ آبی و معاملات فروش (دارایی فروخته شده) با رنگ قرمز نشان داده میشود.
در برگه Exposure این امکان وجود دارد که اطلاعات معاملات خریدوفروش باز در قالب دیاگرام نشان داده شوند. برای این کاربر روی جدول Exposure کلیک راست کنید و از گزینه Diagram دستور مربوطه را اجرا کنید. منوی راست کلیک باز شده شامل دستورات زیر میباشد:
Diagram : این گزینه باعث میشود تا منوی دستورات مربوط به دیاگرام باز شود.
Long Position: این مفهوم هج کردن چیست؟ دستور نمودار دایرهای معاملات خرید را نمایش میدهد.
Short Position :این دستور نمودار دایرهای معاملات فروش را نمایش میدهد.
Hide : نمودار دایرهای را مخفی میکند.
Copy : سطر انتخاب شده را به حافظه کوتاهمدت کامپیوتر کپی میکند.
Grid : خطوط جداکننده فیلدهای جدول را محو و یا نمایش میدهد.
Auto Arrange: اگر اندازه ستونها و یا سطرها تغییر کند، این دستور به طور خودکار اندازه جدول را تنظیم خواهد کرد.
بلاگ ارزفی
اخبار بیت کوین ، اتریوم ، بلاک چین ، ماینیگ ، قیمت ارزهای دیجیتال را اینجا بخوانید.
تحلیل تکنیکال
وبسایت تریدینگ ویو بهترین وبسایت برای تحلیل نمودارهای ارز دیجیتال است. معاملهگران در بازارهای مختلف از جمله سهام، فارکس و ارز دیجیتال از نمودارها و ابزارهای متنوع این وبسایت استفاده میکنند. نمودارهای تریدینگ ویو به صورت لحظهای به روز میشود
تله گاوی (Bull Trap) چیست؟ چطور الگوی تله گاوی را تشخیص دهیم؟ در بازارهای مالی و به ویژه بازار ارزهای دیجیتال فراز و نشیبهای زیادی وجود دارد. اگر با روشهای آنالیز داده آشنا نباشیم، متحمل ضررهای سنگینی میشویم
بهترین کار قبل از هرکاری، سنجش تمام جوانب و کسب اطلاعات لازم درباره آن است. برای یک تریدر که میخواهد ارز دیجیتال ترید کند، داشتن اطلاعات لازم و ابزار مناسب بسیار ضروری است.
یکی از مشخصات شبکههای غیرمتمرکز همچون دفتر کل توزیع شده (DLT) و بلاکچین، وجود نسخههای بروزی از دادههای شبکه در دستان شرکتکنندگان آن است. این امر اجازه میدهد تا دادههای شفاف و غیرقابل مخدوشسازی مربوط به تراکنشها،
اکثر علاقمندان به دنیای رمزارزها با چرخههای ۴ ساله که براساس تاریخ هاوینگ بیت کوین اتفاق میافتند، آشنایی دارند. احتمالا شما هم اخیرا به اخبار و مقالاتی درباره طولانی شدن این چرخهها برخوردهاید. جایگزینی که برای این دورههای ۴ ساله در نظر گرفته شده،
چطور میتوان جابهجایی بیت کوین در بازههای زمانی مختلف را بررسی کرد؟ آیا اندیکاتوری وجود دارد که با استفاده از آن بتوان ارزش کوینهای هولدشده در کوتاه مدت و بلندمدت را با یکدیگر مقایسه کرد؟ اندیکاتور RHODL یا شاخص ارزش تمام شده کوین هولد شده،
حتما با مفهوم ارزش بازار یا مارکت کپ آشنا هستید. آیا برای بیان ارزش بازار، راه دقیقتری وجود دارد؟ آیا فرمولی برای یافتن ارتباط میان ارزش بازار و ارزش واقعی بازار رمزارزها وجود دارد؟ پاسخ مثبت است. Realized Value یا ارزش واقعی
کمتر کسی وجود دارد که اصطلاح هودل (HODL) و هودلر (HODLer) را در فضای بازار ارزهای دیجیتال نشنیده باشد. سرمایهگذاران بلندمدت در بازار رمز ارزها، علاوه بر اینکه عمدتا در کسب سودهای چشمگیر اشتراک دارند،
رشد و گسترش روزافزون بازار ارزهای دیجیتال موجب پیدایش راههای جدید برای کسب درآمد شده است. اما به همان نسبت احتمال از دست رفتن سرمایه و ضرر هم افزایش پیدا میکند. بنابراین بهعنوان یک سرمایهگذار باید بهطور مداوم دنبال راههایی
حتما با مفهوم ارزش بازار یا مارکت کپ آشنا هستید. آیا برای بیان ارزش بازار، راه دقیقتری وجود دارد؟ آیا فرمولی برای یافتن ارتباط میان ارزش بازار و ارزش واقعی بازار رمزارزها وجود دارد؟ پاسخ مثبت است. Realized Value یا ارزش واقعی بازار معیاری
در زمان آموزش الگوهای نموداری در تحلیل تکنیکال، با الگوهای نموداری زیادی مواجه میشویم. الگوی پرچم یا Flag یکی از بهترین الگوهای نموداری است که درصد خطای آن در مقایسه با سایر الگوها، بسیار کمتر است.
خرید یک دارایی هنگامیکه بازار درگیر روند نزولی است میتواند مانور پرریسکی باشد؛ چراکه اکثر سرمایهگذاران با تصور بر اینکه نقطه معکوس شدن روند را فهمیدهاند، به بازار وارد شده و با شدت گرفتن نزول، ضررهای زیادی را متحمل میشوند.
رفتار قیمت (Price Action) به معنی حرکات قیمتی یک دارایی در یک بازه زمان بر روی نمودار است. پرایس اکشن مبنای کل تحلیل تکنیکال است و در تمامی بازارها مانند کالا، سهام، فارکس و کریپتوکارنسی مفهوم هج کردن چیست؟ به کار میرود.
از آنجایی که استراتژی در حوزهها و موضوعات مختلف کاربرد گسترده دارد، اگر بخواهیم تعریف ساده از آن بیان کنیم، میتوانیم «مجموعه برنامه و اقدامات بلندمدت و کوتاهمدت برای رسیدن به اهداف مشخص در شرایط عدم قطعیت» را استراتژی بنامیم.
یک تریدر برای انجام معاملات خود یک هدف مشخص دارد؛ خرید در قیمتی پایین و فروش آن در قیمت بالاتر. اما برای بسیاری از سرمایهگذاران این کار همانند غنی سازی اورانیوم بوده و کاری بسیار دشوار است.یکی از اساسیترین و قابلفهمترین استراتژیهایی
تحلیل تکنیکال یکی از رایجترین روشهای تحلیل بازارهای مالی است. این نوع تحلیل را میتوان در هر نوع بازار مالی اعمال کرد و فرقی ندارد که این بازار مالی بازار بورس، طلا و یا ارزهای دیجیتال باشد. اگرچه یادگیری مفاهیم اولیه تحلیل تکنیکال راحت است،
صرافی ارز دیجیتال یک پلتفرم با فناوری سطح بالاست که در آن همه تراکنشهای با استفاده از نرمافزارهای نوین و راهحلهای جدید آی تی انجام میگیرد. ظهور ارزهای دیجیتال باعث انقلابی در جهان ما شدند و ساختار اقتصادی آن را تغییر دادند.
زمانی که ارزهای دیجیتال روزانه به بالاترین سطح قیمتی خود دست پیدا میکنند، میتوان گفت که بازار در روند صعودی خود قرار گرفته است. با این حال در طول یک بازار نزولی، سرمایهگذاران باید در مدیریت سبد سرمایهگذاری خود با احتیاط بیشتری عمل کنند.
در دنیای کریپتوکارنسی، اهرم (Leverage) به موقعیتی اشاره دارد که سرمایهگذاران از پول قرض گرفته شده برای ترید کردن استفاده میکنند. استفاده از اهرم میتواند قدرت خرید و فروش را افزایش دهد و شما را قارد میسازد تا سود بیشتری از معامله ببرید.
عبارت شورت اسکوییز (Short Squeeze) را میتوان اینطور معنی کرد: در بازار ارز دیجیتال زمانی که یک توکن به علت خروج از وضعیت معاملاتی شورت (short position) بسیاری از معاملهگران، با افزایش بسیار زیاد قیمت مواجه شود
دیدگاه شما