سوالات متداول
بازار تبادل ارزهای خارجی که به اختصار Forex یا FX نامیده میشود، برگرفته از عبارت Foreign Exchange Market است. فارکس بر خلاف بورس هیچ بازار فیزیکی متمرکزی ندارد، اما مراکز عمده معاملات ارزی در جهان انگلستان، آمریکا و ژاپن میباشند
بازار فارکس در چه ساعت هایی فعال است؟
بازار فارکس یک بازار ۲۴ ساعته در ۵ روز هفته می باشد. این بازار در روزهای شنبه و یکشنبه تعطیل است. برای معامله گران بازار فارکس این موضوع اهمیت دارد که از ساعت کار فارکس اطلاع داشته باشند و همچنین ساعت باز و بسته شدن بازار فارکس را بدانند تا بر طبق آن برنامه معاملاتی خود را تنظیم کنند. بسیاری از معامله گران در سرتاسر جهان در یک زمان خاص و یا همپوشانی دو بازار مهم به معامله می پردازند. در رابطه با این موضوع در دوره الفبای فارکس توضیحات کامل و جامعی داده ایم.
ساعت کاری بازار جهانی فارکس
مهمترین بورس ها و بازار ها در جهان عبارتند از:
- بورس سیدنی در استرالیا
- بورس توکیو در ژاپن
- بورس هنگ کنگ
- بورس فرانکفورت در آلمان
- بورس لندن در انگلیس
- بورس نیویورک در آمریکا
ساعت شروع کار فارکس با بازار بورس سیدنی استرالیا شروع می شود و با بورس نیویورک آمریکا به پایان می رسد. در واقع ساعت کاری بازار های فارکس به این صورت است که با اتمام ساعت کاری یک بازار به بازار بعد می رود تا بتواند در طول ۲۴ ساعت فعالیت کند. هر بازاری که تمام می شود بازار دیگری شروع می شود و بعضی بازار ها هم با هم همپوشانی (overlap) دارند که مهمترین این همپوشانی ها در ساعت کاری بازار لندن و نیویورک است که حدود ۷۰ درصد تبادلات در این زمان است.
قیمت ASK و BID چه تفاوت هایی دارد؟
در بازار مبادلات ارز، برای هر جفت ارز در هر لحظه دو قیمت متفاوت وجود دارد. یکی قیمتی است که شما می توانید در آن قیمت خرید انجام دهید (این نرخ را Ask می گویند) و دیگری قیمتی است که شما می توانید در ان قیمت فروش انجام دهید (این قیمت را Bid می گویند) تفاوت این دو قیمت را اسپرد (Spread) می نامیم. مثلا در نرم افزار معاملاتی به EUR/USD نگاه کنید، خواهید دید: Ask 1.4703 و Bid 1.4701 بدین معنی که قیمت خرید جفت ارز یورو به دلار برای شما ۱٫۴۷۰۳ و قیمت فروش این جفت ارز برای شما ۱٫۴۷۰۱ می باشد. تفاوت این نرخ ها معمولا در یک کارگزار مقدار ثابتی است. مثلا در این مثال اسپرد EUR/USD دو پوینت یا دو پیپ می باشد. اسپرد در واقع هزینه ای است که معامله گر برای انجام معامله خود می پردازد. همانطور که ملاحظه می کنید، نسبت به حجم معامله عدد بسیار کوچکی خواهد بود.
تریلینگ استاپ چیست؟
طبق تعاریف مالی برای داشتن یک موقعیت معاملاتی استاندارد، باید نقاط ورود و خروج به عنوان دو جزء اصلی هر استراتژی معاملاتی، پیش از انجام معامله مشخص شده باشند. در واقع بدون تعیین این موارد، داد و ستد در بازار بورس، کاملاً اشتباه و مملو از ریسک است. به منظور یافتن بهترین نقاط ورود و خروج از بازار، معامله گران از روشهای مختلفی نظیر ابزار تکنیکالی، نسبتهای مالی و یا… استفاده مینمایند. بطور معمول، نقطه خروج از معامله به حد سود و یا حد ضرر تعبیر میشود. در بازار یک طرفه یعنی بازاری که فقط امکان خرید وجود دارد، خروج به دلیل رسیدن به حد سود زمانی است که قیمت با در پیش گرفتن روند صعودی، به هدف قیمتی مد نظر معاملهگر رسیده و بر اساس استراتژی معاملاتی، اکنون بهترین زمان فروش سهام است. روی دیگر سکه، افت قیمت سهم و نزدیک شدن به نقاط بحرانی در نمودار و یا حکم فرما شدن روند فرسایشی بر معاملات و نوسانات خنثی حول محور یک خط مستقیم افقی است که معامله گران در این حالت با توجه به حد زیان، تصمیم به خروج از معامله میگیرند. بر همین اساس، حد ضرر خود به دو نوع قیمتی و زمانی تقسیم شده که خود حد ضرر قیمتی نیز شامل دو دسته ثابت و متحرک (تریلینگ استاپ) میباشد. تمرکز اصلی این مطلب، توضیح تریلینگ استاپ بوده و به همین جهت لازم است در ابتدا به صورت خلاصه، برخی از مفاهیم کلی مرتبط با حد ضرر را مرور کنیم.
اگر مارجین لول شما از سطح مارجین کال هم پایین تر برود و بازار بازهم به روند خلاف معامله شما ادامه دهد، چه اتفاقی می افتد؟ اگر بازار به روند خلاف پوزیشن شما ادامه دهد. بروکر پوزیشن های ضررده شما را خواهد بست. البته هر بروکری، محدودیت های خاص خود را در این زمینه دارد. این محدودیت سطح استاپ اوت (Stop Out Level) نامیده می شود. به عنوان مثال؛ هنگامی که توسط بروکر، سطح استاپ آوت پنجاه درصد قرار داده می شود، متاتریدر به طور اتوماتیک معامله شما را هنگامی که سطح مارجین شما به پنجاه درصد برسد، می بندد و این کار را با بستن معامله ای که بیشترین ضرر را داشته است، شروع می کند.
معمولا، بسته شدن یک پوزیشن ضرر ده باعث می شود که سطح مارجین به بالای پنجاه درصد برسد، زیرا این کار، مارجین پوزیشن را آزاد می کند؛ به بیان دیگر، مجموع مارجین استفاده شده پایینتر می آید و بنابراین سطح مارجین بیشتر خواهد شد. می توان گفت که سیستم در ابتدا با بستن ضررده ترین پوزیشن، سطح مارجین را به بالاتر از پنجاه درصد می رساند. اما اگر پوزیشن های دیگر شما همچنان در حالت ضررده باقی بمانند و سطح مارجین به پنجاه درصد برسد، سیستم پوزیشن های دیگر شما را هم خواهد بست.
کال مارجین یعنی چه؟
سطح کال مارجین صد درصد به این معنی است که اگر مارجین لول حساب شما به صد درصد برسد، شما هنوز می توانید پوزیشن هایتان را ببندید، اما نمی توانید پوزیشن جدیدی بگیرید. بنابراین وقتی که سطح کال مارجین صد درصد رخ دهد، اکوئیتی حساب شما با مارجین حساب تان برابر شده است و شما در حال ضرر دادن در پوزیشن هایتان هستید و روند بازار برخلاف پوزیشن های شما در حرکت است، هنگامی که اکوئیتی حساب شما برابر مارجین گردد، شما به هیچ عنوان نمی توانید پوزیشن جدیدی بگیرید. در حقیقت کارگزاری با این کار به شما اجازه نمی دهد که بیشتر از پول موجود در حساب خود ریسک کنید و در نهایت به کارگزاری بدهکار شوید.
تصور کنید که شما یک حساب ۲۰۰۰۰ دلاری و یک پوزیشن ضررده با مارجین ۲۰۰۰ دلار دارید. اگر بازار بر خلاف پوزیشن شما در حرکت باشد و ضرر شما به ۱۸۰۰۰ دلار برسد اکوئیتی شما ۲۰۰۰ دلار خواهد بود (۲۰۰۰۰ دلار منهای ۱۸۰۰۰ دلار) که با مارجین شما برابر می باشد. بنابراین سطح مارجین شما (۲۰۰۰ تقسیم بر ۲۰۰۰) × ۱۰۰، مساوی صد درصد خواهد بود. هنگامی که سطح مارجین به صد درصد برسد، دیگر نمی توانید هیچ پوزیشن جدیدی بگیرید، مگر اینکه بازار تغییر جهت بدهد و اکوئیتی شما بیشتر از مارجینتان گردد.
کلمه پیپ در فارکس که مخفف آن به انگلیسی Price Interest Point میشود و کوچک ترین واحد ارزش نرخ ارز است. این کلمه در بین تمامی معامله گران بازارهای بین الملل مورد استفاده قرار میگیرد و معیار اندازه گیری میزان تغییر قیمت در جفت ارزها میباشد.
هرم یا لوریج ابزاری است که کارگزاران بازار فارکس در اختیار معامله گران قرار می دهد که معامله گران بتوانند مقادیر بزرگتری از ارز یا سهام را با مقدار کمتری وجه در حساب خود معامله کنند. با یک مثال شروع می کنیم، وقتی که حساب شما دارای لوریج ۱:۱۰۰ (یک به صد) باشد، شما می توانید صد دلار را با پرداخت یک دلار معامله کنید. بنابر این برای معامله یک لات (صد هزار واحد) دلار تنها نیاز است که ۱۰۰۰ دلار بپردازید. می توان گفت با لوریج ۱:۱۰۰، قدرت معامله پول شما در حساب مضربی از ۱۰۰ پیدا می کند.
در نظر بگیرید که لوریج یا همان اهرم برای شما ۱:۱۰۰ (یک به صد) باشد. اگر شما تصمیم داشته باشید که یک معامله صد دلاری انجام دهید تنها کافی است که در حساب خود یک دلار پول داشته باشید. به بیان دیگر شما برای انجام یک معامله ای که نیازمند صد دلار پول هست با یک دلار می توانید این معامله را انجام دهید. در واقع هر واحد از پول شما در معامله، ضریبی به اندازه مقدار لوریج پیدا می کند (که در این مثال ضریب صد می باشد). این بدان مفهوم است که شما برای انجام معامله ای با حجم یک لات دلار (صد هزار واحد) با توجه به اهرم ۱:۱۰۰، باید هزار دلار پول در حساب خود داشته باشید.
محاسبه ارزش لات
ارزش یک پیپ = 0.0001 تقسیم بر 1.1800 = 0.0000847457627 یورو
این ارزش یک پیپ در هر لات است:
- اندازه لات استاندارد = 0000847457627 ضرب در 100000 = 847457627 ≈ 8.474 یورو
- اندازه مینی لات = 0000847457627 ضرب در 10000 = 0.847457627≈ 0.847 یورو
- اندازه میکرولات = 0000847457627ضرب در 100 = 0.0847457627≈ 0.084 یورو
و این ارزش یک پیپ در دلار آمریکا است:
- لات استاندارد (دلار آمریکا) = 8.474یورو ضرب در 1.1800 = 9.99932$
- مینی لات (دلار آمریکا) = 0.847 یورو ضرب در 1.1800 = 0.999$
- میکرولات (دلار آمریکا) = 0.084 یورو ضرب در 1.1800 = 0.099$
با توجه به مثال ، هرچه اندازه لات بزرگتر باشد ارزش پیپ بیشتر خواهد بود.
توجه داشته باشید .همانطور که در زمانی موفق بودن معامله با لات بزرگتر سود بیشتری به دست می آورید، در زمان ضرر نیز پول بیشتری را از دست خواهید داد
اسپرد به زبان ساده به اختلاف قیمت خرید (Bid) و قیمت فروش (Ask) گفته میشود .
با توجه به اینکه در بازار فارکس Forex ارزها همیشه به صورت جفتی معامله میشود در هنگام معامله شما با 2 قیمت در Forex روبرو می شوید.
EUR/USD = 1.1800 1.1802
اسپرد =0.0002 پیپ
مزایای بازار فارکس چیست؟
Forex بزرگ ترین بازار مالی دنیا است
در بازار Forex هیچ محدودیت زمانی ای وجود ندارد
برخلاف بسیاری از بازارهای مالی دیگر در Forex هیچ محدودیتی در فروش ارزها نیست .
معامله در بازار Forex با حداقل سرمایه امکان پذیر است
نقدینگی بی همتا
دسترسی به اهرم ( Leverage )
حساب های آزمایشی رایگان ( Demo )
اسکالپ (Scalp) چیست؟
اسکالپ یک استراتژی تجاری است که تریدرها با خرید یک جفت ارز و نگه داشتن آن برای یک مدت کوتاه از آن استفاده میکنند تا به سرعت سود ببرند. اسکالپرها معاملات متعددی انجام میدهند که در هر معامله بین 5 تا 10 پیپ سود می ببرند و این روند را در طول روز چندین بار تکرار می کنند. استفاده از اهرم بالا و تنها چند پیپ در هر ترید منجر به انباشته شدن سود زیاد میشود.
برای مثال به در هر لات استاندارد، ارزش متوسط یک پیپ در حدود 10 دلار است؛ بنابراین، برای هر 10 پیپ به دست آمده، معامله گر هر بار 100 دلار به دست می آورد. 10 بار در روز، برابر است با 1000 دلار در روز .
چگونه نرخ سوآپ را محاسبه کنیم؟
آلت کوین Altcoin چیست ؟
Altcoin ترکیبی از دو کلمه Alt از ریشه Alternate به معنای جایگزین شدن و Coin به معنای سکه است که در نهایت کلمه آلت کوین را میسازد. همانطور که از اسم آن پیداست آلت کوین جایگزینی است برای بیت کوین.
دیفای به معنای امور مالی غیرمتمرکز (Decentralized Finance) است، اصطلاحی فراگیر که برای انواع برنامههای مالی در ارزهای رمزپایه که به منظور کمرنگ کردن واسطههای مالی ایجاد شدهاند، به کار میرود. اکثر برنامههایی که خود را دیفای میخوانند، با تکیه بر Ethereum ساخته شدهاند. دومین پلتفرم بزرگ ارز رمزنگاری شده در جهان خود را از پلت فرم Bitcoin متمایز میکند.
اشتباهاتی که در ترید نباید مرتکب شوید!
1- استفاده از لوریج بالا! جذابیت بازار کریپتو و فارکس توانایی استفاده از لوریج و اهرم است. البته استفاده از لوریج بالای بسیار مضر است! داشتن اکانت معاملاتی با بالانس پایین و گرفتن پوزیشن های بزرگ با استفاده از لوریج می تواند به از دست دادن کل سرمایه منجر شود، حتی با یک نوسان کوچک در خلاف جهت پوزیشن شما!
بازکردن اکانت با لوریج های 1:100 یا حتی 1:500 هیچ ضرری ندارد و پیشنهاد هم می شود! اما استفاده از این لوریج به هیچ وجه صحیح نیست! و نباید وسوسه شوید!
با داشتن لوریج بالا شما سرمایه کمی درگیر معامله می کنید و margin level شما از نظر درصد در موقعیت مناسبی خواهد بود و از این نظر ابزار خوبی است. اگر معیار ریسک پایین 1% یا 2% در هر پوزیشن را رعایت کنید یعنی با اصول مدیریت سرمایه خود پوزیشن های حجیم نگیرید، دراصل دارید از 1:5 یا 1:10 از توان لوریج خود استفاده می کنید که بسیار مناسب و معقول است.
2- Over Trade نشوید! یعنی ترید خلاف جهت روند بازار بیش از اندازه معامله نکنید! بسیاری از تازه وارد ها فکر می کنند برای کسب سود زیاد باید دائم در حال معامله کردن باشند. باید درک کنید که بازار فیوچرز کریپتو و فارکس بسیار مواج است در طول زور مرتب تغییر جهت می دهد! شما نمی توانید از هر موج و حرکت قیمت سود بگیرید!
به سادگی ممکن است به لذت سودهای کوچکی که شما را آماده شکست بزرگ می کنند معتاد شوید!
طبق استراتژی که دارید در روز فقط چند فرصت برای شما ایجاد می شود و وظیفه شما شناسایی و کسب سود همان ها می باشد! پس از هر موفقیت به خود فرصتی برای بررسی علت کسب سود و بهینه کردن استراتژی خود بدهید.
هنگامی که بتوانید از همه امواج بازار دور بمانید، احساسات خود را کنترل کنید و فقط دنبال فرصت های سودده استراتژی های خود باشید به یک تریدر پایدار و سود کننده تبدیل خواهید شد.
3- از مدیریت سرمایه چشم پوشی نکنید! مدیریت پول در این بازار مهمترین نکته است!
هدف مدیریت سرمایه حفاظت از پول شما در مقابل ریسک غیر منطقی است و باعث رشد سود های شما می شود. بدون داشتن برنامه مناسب مدیریت سرمایه، به راحتی بعد از 10 تا 15 معامله کل سرمایه خود را ازدست می دهید.
اولین هدف شما ترید خلاف جهت روند بازار در بازار باید حفظ بقا باشد.
4- از مشکلات و مسائل روحی و روانی و احساسات چشم پوشی نکنید! روانشناسی بخش مهمی از کار در بازارهای مالی است.
باید خود را برای کنترل احساسات تمرین دهید! با ضرر ها کنار بیایید و بپذیرید که موفقیت نباید در همه معاملات باشد.
بسیاری از تریدرها نه فقط نتیجه سود یا ضرر پوزیشن های خود را یادداشت می کنند، بلکه احساس خود را در زمان ترید کردن نیز در ژورنال خود می نویسند! این به آنها بطور شگفت انگیزی در آنالیز شخصیت خودشان کمک می کند و باعث جلوگیری از معاملات احساسی، انتقام جویانه، شانسی و . و در نتیجه جلوگیری از Over Trading می شود.
5- کار در حساب دمو و تمرین را جدی بگیرید! در عجبم از دیدن افرادی که در حساب دمو هم به سود نمی رسند اما اقدام به باز کردن حساب واقعی می کنند! یعنی انقدر این بازار طمع برانگیز است!
بسیاری از افرادی که در دمو به سود و ثبات روند مثبت می رسند وقتی وارد دنیای حساب Real می شوند بر اثر طمع و احساسات و. شکست را تجربه می کنند! پس چطور انتظار دارید وقتی در دمو هم به نتیجه و سود نرسیده اید در حساب واقعی سود کنید؟
هرگز قبل از رسیدن به سود در حساب دمو اقدام به ورود به حساب واقعی نکنید! استراتژی ترید و پلان مدیریت سرمایه خود را کامل کنید و بعد با سرمایه بسیار کم و فقط برای تمرین Real شوید! تا تجربه های جدید روحی و روانی را در حساب واقعی کسب کنید.
6- وقتی اکانت شما بطور کامل ضرر می شود و موجودی آن صفر می شود فوری آن را شارژ نکنید!
معمولا افرادی که Call Margin یا لیکوئید می شوند برای انتقام گرفتن از بازار و صرافی و بروکر و زمین و زمان و. خیلی سریع سرمایه جدیدی دست و پا می کنند و حساب خود را شارژ می کنند؟ چرا؟ اگر قادر به سود گرفتن بود که کال مارجین نمی شد!
در روزهای پس از ضرر و صفر شدن موجودی به بررسی علل ضرر خود بپردازید، دلایل آن را کشف کنید و اصلاحات لازم را در استراتژی، روحیه و احساسات خود انجام دهید.
الگو های قیمتی price action
در دنیای معامله گری ،شناخت الگوها می تواند بیش از یک بینش باشد و سیستم معاملاتی معاملگران زیادی بر اثر همین الگوها است.
در واقع ، این مهارت همان چیزی است که معامله گران برای تعیین قدرت روند فعلی در حین حرکت های کلیدی بازار و ارزیابی فرصت های ورود و خروج از آن استفاده می کنند.
به طور خلاصه ، الگوها می توانند در تعیین جهت روند استفاده شوند.
بعلاوه ، آنها می توانند با استفاده از سازندگی های خاص برای از بین بردن حرکات خاص قیمت ، تشخیص بین تمایز واقعی و نادرست هنگام وقفه کمک کنند.
هرچه شما در مشاهده این الگوها بهتر شوید ، معامله شما با دقت بیشتری انجام می یابد .
در زیر سه مثال برای کمک به شما در یاد گیری الگوهای قیمتی آورده شده است:
الگو سر و شانه ها head and shoulder
الگوی بدنام سر و شانه ها الگویی معکوس نزولی است که به معامله گران نشان می دهد تغییر خاصی در روند فعلی ایجاد شده است.
این الگو با سه قله مشخص می شود (با بالاترین قله "سر" و دو قله دیگر که نمایانگر "شانه ها" است) این الگو همچنین دارای "خط گردن" یا "خط روند" است که بین دو شانه کشیده شده است (در بالای قله مربوطه) سطح پشتیبانی کلیدی را نشان می دهد که در صورت خرابی باید مراقب آن باشید.
اگر قیمت ها از زیر خط گردن عبور کنند و همچنان روند نزولی داشته باشند ، احتمالاً شما به یک الگوی سر و شانه رسیده اید که شکل گیری آن را تکمیل می کند و روند صعودی فعلی را جبران می کند.
به طور کلی ، پس از تکمیل الگو ، قیمت احتمالاً بیشتر شکسته خواهد شد.
الگوی سر و شانه ها معمولاً قوی ترین تأیید را در نمودارهای 4 ساعته روزانه یا داخل روزانه ارائه می دهد زیرا فریم های زمانی کوچکتر ارزش کمتری دارند.
الگو فنجان و دسته cup
الگوی فنجان و دسته یک علامت ادامه دهنده صعودی است که توسط یک فنجان "کاسه ای" یا "نیم گرد" مشخص می شود که اساس الگو را با ارتفاع نسبتاً مساوی در دو طرف لبه ها تشکیل می دهد.
دسته کندل ها باید گاوی باشد ، که در آن به نظر می رسد قیمت در خلاف جهت روند فعلی قرار دارد. این معمولاً با ادامه و شکست از پایین دستگیره دنبال می شود.
در حالی که تشکیل الگوی فنجان و دسته نادر است ، اما بهتر است در نمودار روزانه مشخص شود ، زیرا از سردرگمی احتمالی در دستگیره های فنجان و دستگیره های داخل روز که محکومیت کمتری نسبت به تایم های بلند مدت خود دارند ، جلوگیری می کند.
معمولا تاثیر گذاری این الگوها در تایم های پایین بسیار کمتر از تایم های بالا مثل 4 ساعته یا روزانه است.
3.الگو دو قله double top
الگوی دو قله یکی از شناخته شده ترین و رایج ترین الگوهای نمودار است که معامله گران برای تعیین تغییر در روند فعلی استفاده می کنند.
این الگوی زمانی شکل می گیرد که قیمت سعی می کند یک سطح مقاومت خاص را آزمایش کند و رد می شود ، سپس قبل از تلاش برای افزایش دوباره به همان سطح مقاومت ، که برای بار دوم رد می شود ، برای مدتی به سمت معاملات پهلو می رود و قیمت ها را به یک رکود عمیق تر منتقل می کند .
این الگو معمولاً معکوس روند فعلی طی یک دوره بسیار طولانی تر است که در آن معامله گران می توانند قیمت ها را ادامه دهند.
دو قله در بیشتر بازه های زمانی عملکرد دارند ، با این حال ، آنها بهتر است در نمودار روزانه یا هفتگی و همچنین نمودارهای بالاتر داخل روز مانند چهار ساعت مشاهده و تأیید شوند.
در پایان.
به یاد داشته باشید ، الگوها بهتر است همراه با سایر شاخص ها برای افزودن تأیید به تحلیل شما استفاده شوند.
آنها ابزاری عالی برای افزودن به کیت معامله گری شما هستند ، بنابراین هوشمندانه از آنها استفاده کنید و برای یک مطالعه سخت ، ا خود را اماده کنید.
در واقع ، الگوهای نمودار به طور کلی بهتر است همراه با سایر ابزارهای فنی مانند نوسان ساز تصادفی برای کمک به قضاوت حرکت یک روند و تجزیه و تحلیل شمع برای تعیین قیمت فعلی دارایی ها استفاده شود.
مفهوم و تسلط به چرخه های بازار
قیمت بر اساس الگو های تکرار شونده پیشروی می کند و گذشته را دوباره تکرار می کند.اما فقط 4 نوع چرخه بازار رفتاری دارد.
- اسپایک (Spike)
- کانال (Channel)
- تریدینگ رنج (Trading Range)
- الگوی وی (V patern)
مفهوم و تسلط به چرخه بازار
1_ مرحله اسپایک (Spike) :
- به حرکت سریع و با مومنتوم بالای قیمت در یک جهت با کندل های بزرگ و یا کاملا همرنگ اسپایک گفته می شود.
- اسپایک زمانی رخ می دهد که قیمت به هر دلیلی با عرضه و تقاضای بالایی رو به رو می شود و یک طرف از معامله گران بر طرف دیگر با حجم ورودی بالا غلبه می کند.
- در حرکت اسپایک قیمت بیشتر از توان حرکتی خود حرکت میکند و ما باید در جهت کندل های اسپایک وارد معامله شویم و معامله خلاف آن انجام ندهیم.
- معمولا حرکت اسپایک سود خوبی را به ما میدهد و برعکس، اگر بدون استاپ لاس (SL) معامله نماییم ضرر بسیاری را به ما متحمل می کند.
- اسپایک ها بر اساس فرکتالی بودن بازار از تایم 1 ثانیه الی سالانه امکان وقوع دارد.
- اسپایک ها عامل اصلی ایجاد گپ در بازار ها هستند.
- اخبار مهم معمولا ایجاد اسپایک می کنند.
- معمولا حجم معاملات بسیار بالا می رود.
- معمولا اسپایک در تایم کمی رخ می دهد.
از کجا بفهمیم به انتهای اسپایک رسیده ایم ؟
ابتدا باید تایم فریم حرکت اسپایک را تشخیص دهیم سپس باید عامل ایجاد کننده آن را بدانیم
- اگر عامل آن خبر باشد قیمت تا تخلیه شدن هیجان و از بین رفتن اثر آن پیش روی میکند. گاهی این اثر پایان می یابد اما به این دلیل که اخبار خاصی بوده است روند بلند مدتی قیمت تغییر می کند.
- اگر عامل آن برتری فروشندگان (seller) و یا خریداران (buyers) باشد قیمت تا پیووت های اصلی و نقاط مهم پیشروی میکند. دلیل این اتفاق دیدگاه عمومی می باشد. وقتی کسی وارد معامله می شود حد ضرر و حد سودی برای خود انتخاب نموده، در حرکت اسپایک معمولا گره های ریز و به خصوص گره هایی که در تایم پایین تر هستند به راحتی اینگولف می شود اما چون حد سود و حد ضرر وجود دارد، در نقطه ای که اکثر معامله گران آنجا را می بینند، قیمت مومنتوم خود را از دست می دهد.
- وقتی قیمت از موینگ 20 (متعلق به تایم فریم حرکت) فاصله زیادی می گیرد معمولا بعد از وقوع کندل داجی و یا پین بار تا موینگ و یا FL اصلاح خواهد داشت؛ که ما پیشنهاد میکنیم در این حرکت وارد پوزیشنی نشوید زیرا فعلا بازار احتمال ادامه روند را دارد.
- یکی از نشانه های کم شدن قدرت اسپایک وقوع کندل های ضعف و کندل پولبک می باشد.
اکنون به حرکت بعد از اسپایک میرسیم: وقتی قیمت در حرکت اسپایک به سطح مهمی میرسد، باید ببینیم آیا آن سطح را اینگولف کرده است و یا خیر؟ در هردو صورت ما با 5 نوع الگو سر و کار خواهیم داشت که به اسم الگو های so4 شناخته می شود(تلفیقی از 3 نوع چرخه اسپایک،تریدینگ رنج و کانال می باشد). که در مقاله ای دیگر به معرفی این الگو ها می پردازیم.
کانال (Channel) :
معمولا بعد از اولین اصلاح اسپایک وارد فاز کانال می شویم. دلیل این اتفاق این است که قیمت هنوز در حال تلاش برای رسیدن به سطح مهم می باشد یا با اسپایک به سطح مهم برخورد کرده است و سپس کانال نزولی ساخته است.
به الگو هایی که بعد از اسپایک رخ می دهند(3drive، پرچم، اندینگ دیاگونال،انوع مثلث و . ) نیز کانال گفته می شود
کانال دارای سه جز اصلی می باشد:
- پیوت رالی: همان اسپایک یا روند پر قدرت اولیه می باشد
- پیووت تصویه: حرکتی است که به گره فرعی بیسی که در گذشته وجود دارد برخورد می کند
- پیووت اصلی : حرکتی که قیمت را به بیس اصلی می رساند
کانال ها صعودی و نزولی به دنبال افزایش شیب و بریک اوت هستند تا زمانی که به یک محدوده حمایتی و مقاومتی مهم برسند.
نحوه ترید در کانال ها:
ابتدا باید ببینیم که قیمت در حرکت اسپایک آیا سطح مهمی (در همان تایم فریم) را اینگولف نموده و به دنبال آن ایجاد کانال نموده است و یا اسپایک سطح مهمی را اینگولف نکرده است و کانال ایجاد شده قصد رسید به آن سطح را دارد.
در صورتی که اسپایک سطح مهمی را اینگولف نموده باشد،تماما در جهت اسپایک وارد معامله می شویم.اگر اینگولف نکرده باشد معمولا قیمت در قالب کانال، در جهت حرکت اسپایک حرکت می کند تا به سطح مهم برسد، بعد از رسیدن و تاچ هدف،وارد فاز مخالف خواهد می شود. در این صورت هدف لگ شروع پیووت تصویه می باشد.
تریدینگ رنج (Trading Range) :
معمولا بعد از اسپایک و کانال، تریدینگ رنج رخ می دهد.
اکستند شدن (گسترده شدن) کانال ها یکی از آلارم های ورود به تریدینگ رنج ها می باشد.
در تریدینگ رنج ها باید از استراتژی BLSH استفاده نماییم.
تریدینگ رنج ها معمولا در سطوح مهم رخ می دهند: برای مثال وقتی به خط روند روزانه برسیم، احتمال ایجاد تریدینگ رنج در تایم فریم پایین تر بسیار بالا می باشد.
الگوی V:
این الگو بعد از وقوع اسپایک (معمولا در تایم های پایین) رخ می دهد و دقیقا به اندازه اسپایک، در جهت مخالف اسپایک حرکت میکند.
اگر چند تایم از تایمی که الگوی V در آن تشکیل شده است بالاتر برویم، شاهد یک کندل دارای شدوی بلند خواهیم بود.
هنگام اتمام این الگو (در منشاء حرکتی اسپایک به اتمام می رسد) بازار برای مدتی (وابسته به تایم فریم اتفاق) تبدیل به تریدینگ رنج کوتاه می شود
در تصویر زیر شاهد یک رویه اسپایک ( SP) کانال (CH) تریدینگ رنج ( TR) هستیم
این 4 چرخه برای همیشه در بازار تکرار می شوند و بازار روندی غیر از این 3 ندارد. پس ما ابتدا باید این 3 رویه را به خوبی درک نماییم تا بتوانیم تریدر ماهری شویم
دی تریدینگ چیست؟ 3 اشتباه رایج دی تریدها
دی تریدینگ یک راه سریع برای کسب سود زیاد در بازار فارکس است که البته برای همه افراد مناسب نیست. این سبک هم مانند سایر روشها ریسکهای خودش را دارد و موارد زیادی وجود دارد که بهتر است قبل از شروع در نظر بگیرید. در این قسمت از وبلاگ فارکس 365 به بررسی این موارد میپردازیم.
دی تردینگ چیست؟
Day Trading یک استراتژی کوتاه مدت است که بین خرده فروشان فارکس محبوبیت خاصی دارد و یک راه صحیح برای مشاهده بازده سرمایه گذاری در زمان کم است. این متد برای کسانی مناسب است که می توانند در طول روز زمان کافی برای تجزیه و تحلیل بازارها و نظارت بر نمودارها صرف کنند. معاملات دی تریدینگ در فارکس شامل نوسانات کوتاه مدت در قیمت جفت ارز است و مستلزم کنترل، تمرکز، نظم و توانایی پایبند بودن به استراتژی معاملاتی است.
چگونه شروع به دی تریدینگ در فارکس کنیم؟
ابتدا یک بروکر مناسب انتخاب کنید. آلپاری، لایت فارکس، آمارکتس سه بروکر مطرح هستد که میتوانید با آنها شروع کنید.
پس از انتخاب کارگزاری مناسب یک حساب معاملاتی باز کنید.
در مورد بازار تحقیق کنید و سعی کنید به تحلیل تکنیکال و چارت مسلط شوید. در صورتی که فکر میکنید برای این کار وقت کافی ندارید میتوانید با ثبت نام و انتخاب بروکر از طریق سایت ما به کانال VIP فارکس به طور کاملا رایگان دسترسی داشته باشید. این کانال با وین ریت بالای 90 درصد یکی از برترین کانال های سیگنال فارکس در ایران است که توسط تریدرهای موفق و کارکشته بازار مدیریت میشود.
ویژگی های یک دی تریدر
شما میتوانید یک دی تریدر حرفهای باشید اگر:
تمایل دارید پوزیشن خرید و فروش خود را در طول روز ببندید.
وقت و زمان کافی برای تحلیل بازارها و نظارت بر چارت ترید خلاف جهت روند بازار دارید.
مزایای دی تریدینگ
مهمترین مزیت این سبک این است که تحلیلها تحت تاثیر اخبار قرار نمیگیرند.
استفاده از حد ضرر و جابه جایی استاپ لاس.
معاملات زیاد باعث یادگیری بهتر و تجربه اندوزی میشود.
معایب دی تریدینگ
افزایش هزینه کمیسیونهای تریدر.
ممکن است زمان کافی برای کسب سود قبل از بسته شدن معامله وجود نداشته باشد.
اگر از استاپ استفاده نشود ممکن است ضرر به سرعت افزایش یابد.
استراتژیهای معاملاتی دی تریدینگ در فارکس
- معامله بر اساس روند
معامله بر اساس روند به این صورت است که شما در تایم بالاتر یک روند پیدا میکنید و سپس در بازه های کوچک تر به دنبال فرصتهای معاملاتی در آن ترید خلاف جهت روند بازار جهت میگردید. برای تشخیص بهتر جهت بازار می توانید از اندیکاتورهای نشان دهنده روند هم استفاده کنید. به این کار تحلیل در مولتی تایم فریم گفته میشود.
- معامله در خلاف جهت روند
این استراتژی هم مانند معامله در جهت روند است با این تفاوت که وقتی روند را تشخیص دادید باید به دنبال پوزیشنهایی در خلاف جهت بازار بگردید.
- معامله در زمان رنج بازار
زمانی که چارت به حالت رنج در میآید که اصطلاحا به آن ترید کانالی نیز گفته میشود. در این سبک شما چارت را بررسی میکنید تا بالا و پایین قیمت را در یک محدوده مشخص پیدا کنید، سپس در کف ها خرید و در سقفها میفروشید.
- ترید بر اساس اخبار
معاملات خبری یکی از قدیمیترین استراتژی های کوتاه مدت است توسط معامله گران کوتاه مدت مورد استفاده قرار میگیرد. کسی که بر اساس خبر معامله میکند کمتر به نمودارها و تحلیل تکنیکال توجه میکند و بیشتر منتظر اخباری است که معتقد است میتواند به قیمت جهت دهد. این اطلاعات ممکن است دادههای اقتصادی مانند بیکاری، نرخ بهره یا تورم باشد یا اخبار فوری و توییتهای تصادفی ریاست جمهوری. برای این که بتوانید به خوبی با اخبار ترید کنید باید درک خوبی از بازار داشته باشید و بدانید این رویدادها چه تاثیری میتوانند بر روی بازار داشته باشند. مشکل این روش این است که معمولا رخدادهایی که باعث نوسان زیاد در بازار باشند نادر هستند.
3 اشتباه رایج دی تریدرها
در بازی با اهرم بالا در فارکس اشتباهات رایجی وجود دارد که منجر به از دست دادن کل سرمایه میشود. در زیر به این 3 اشتباه رایج در دی تریدینگ میپردازیم.
مشکلات متعددی برای کاهش میانگین در بازارهای مالی وجود دارد. اولا این که موقعیت بازنده حفظ خواهد شد و سرمایه و زمانی که میتوانست صرف یک معامله موفق شود هدر میرود. ثانیا برای بازیابی سرمایه اولیه در زمانهایی که ضررهای زیادی کردهاید زمان طولانی لازم است و کم کردن میانگین خودش میتواند حاشیه ضرر بزرگتری ایجاد کند زیرا یک روند خودش را بیشتر از نقدینگی یک معامله گر حفظ میکند. معامله گران روزانه باید نسبت به این مسئله آگاه باشند و فرصتها را کوتاه در نظر بگیرند و سریعا از معاملات بد خارج شوند.
- توجه نکردن به اخبار
معامله گران از اخباری که ممکن است بازار را تحت تاثیر قرار دهد خبر دارند اما بازهم مشخص نیست که جهت گیری این اخبار بازار را به کدام سمت میبرد. از طرفی این اخبار میتوانند حرکات بازار را غیر منطقی کنند و نوسانات زیادی را در مارکت به وجود آورند.
- ریسک بیش تر از 1 درصد از سرمایه
ریسک زیاد دلیل بر بازده بیشتر نخواهد بود. معامله گرانی که سرمایه زیادی را در معاملات واحد به خطر میاندازند در طولانی مدت کل سرمایه خود را از دست میدهند. یک قانون رایج وجود دارد که میگوید نباید بیشتر از 1 درصد از کل سرمایه تان در هر معامله ریسک کنید.
- داشتن انتظارات غیر واقعی از بازار
در مورد انتظارات غیر واقعی که از منابع متعددی سرچشمه میگیرد می توان بسیار سخن گفت. اما این مورد است که اغلب منجر به همه مشکلات فوق میشود. این که بخواهیم از بازار انتظار داشته باشیم که طبق انتظار ما پیش برود بسیار غیر واقع بینانه است. به زبان ساده بازار به خواستههای فردی اشخاص توجه نمیکند و یک معامله گر باید بداند که مارکت در بازههای کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت میتواند متلاطم، بی ثبات و پر روند باشد و در هر سیکل متناسب با آن عمل کند. بهترین راه برای جلوگیری از انتظارات غیر واقعی تدوین یک برنامه معاملاتی است.
دیدگاه شما