بهترین استراتژی دوجی


تریگر در تحلیل تکنیکال چیست؟

تریگر چیست

تحلیل تکنیکال یکی از بهترین روش‌های تحلیل سهام در بازار بورس است. تحلیل‌گران با استفاده از ابزارهای متعددی که در این بستر وجود دارد، می‌توانند بهترین موقعیت‌های ورود و خروج از سهم‌های بورسی را شناسایی کنند. مفاهیم و ابزارهای متنوعی در بستر تکنیکال وجود دارد که با استفاده از آن‌ها می‌توانید موقعیت‌های مناسب برای ورود و خروج از سهم را تشخیص دهید. در این مقاله قصد داریم به صورت کامل به یکی از مفاهیم و ابزارهای مهم تکنیکال به نام «تریگر» بپردازیم؛ ابزاری که به نقاط حساس برای خرید و فروش سهام اشاره دارد.

ویدئو تریگر در تحلیل تکنیکال

مفهوم تریگر در معامله‌گری

تریگر یک مفهوم جامع در بستر تحلیل تکنیکال است. تریگر در لغت به معنای «ماشه» است. تریگر در تحلیل تکنیکال به نقاط یا سطوحی گفته می‌شود که ما بر اساس نوع استراتژی معاملات و تحلیل‌هایی که انجام داده‌ایم، در آن محدوده‌ها قصد ورود یا خروج از سهم را داریم. مفهوم تریگر در فرایند خرید و فروش سهام تفاوتی ندارد و همان‌طور که اشاره کردیم، تریگر همان نقاط حساس در نمودار سهم برای ورود و خروج سرمایه‌گذار است.
به عبارت دیگر، فعالان بازار بورس تریگر را مجموعه‌ای از نشانه‌ها می‌دانند که با شناسایی آن‌ در روند معاملات سهم، می‌توان سیگنال ورود و خروج دریافت کرد. بر همین اساس پیشنهاد می‌کنیم مفهوم یا ابزار تریگر را در استراتژی معاملاتی خود تعریف کنید تا در بازه‌های زمانی مشخص از مزایای آن بهره‌مند شوید.

آیا تریگر صرفا مختص ورود به معامله است؟

برخی از معامله‌گران بر این باورندکه تریگرها فقط مختص به ورود به معامله هستند اما در اصل این طور نیست. تریگرها هم برای ورود به سهم و هم برای خروج از آن کاربرد دارند. در صورتی که یک استراتژی معاملاتی مشخص و به روز داشته باشید، با استفاده از تریگرها می‌توانید بازدهی خوبی را در بازار بورس به دست بیاورید.

انواع تریگرها

تریگرهای ورود و خروج بر اساس ابزار مختلف و نمودارهای سهام در بازار بورس، به انواع مختلفی تقسیم می‌شوند. انواع تریگرها عبارت‌اند از:

۱. اندیکاتورها

اندیکاتورها یکی از محبوب‌ترین ابزارهای تحلیل تکنیکال هستند. اندیکاتورها انواع مختلفی دارند که معامله‌گران با استفاده از آن‌ها می‌توانند بهترین موقعیت‌های ورود و خروج از سهم‌های بورسی را تشخیص دهند. بعضی از اندیکاتورهای مهم در بورس عبارت‌اند از اندیکاتور RSI، اندیکاتور MACD ، اندیکاتور CCI، اندیکاتور Bands Bollinger، اندیکاتور SAR Parabolic و ….
در نمودار زیر اندیکاتور میانگین متحرک ساده در بازه زمانی ۹ روزه استفاده شده است. همان‌طور که می‌بینید دو نقطه یا سطح مناسب برای ورود و خروج از سهم در این بازه زمانی تعیین شده است که با عناوین تریگر ورود و تریگر خروج شناخته می‌شوند.

اندیکاتور در تریگرها

۲. پولبک

بسیاری از معامله‌گران اعتقاد دارند که موقعیت پولبک یکی از کم‌ریسک‌ترین روش‌های ورود به معامله به شمار می‌آید. به زبان ساده، پولبک به شرایطی گفته می‌شود که معامله‌گر در شرایط ایده‌آل از نظر ریسک و بازده وارد موقعیت معاملاتی شود. معنای دیگری که برای این مفهوم می‌توان در نظر گرفت خداحافظی است چراکه در این حالت، روند بعد از شکست سطح حمایتی یا مقاومتی معتبر خود، سعی می‌کند یک بار دیگر به آن سطح شکسته شده بازگردد. به صورت کلی سه نوع پولبک عادی، خارجی و داخلی وجود دارد. در تصویر زیر، دو موقعیت مناسب برای ورود (تریگر ورود) به سهم را مشاهده می‌کنید.

پولبک در تریگر

۳. الگوی قیمت سهم

الگوی قیمت در نمودار سهم‌های بورسی همانند اندیکاتورها دارای تنوع زیادی است. معامله‌گران با استفاده از الگوی قیمتی یک سهم می‌توانند روند آینده آن را پیش‌بینی کنند با این اوصاف می‌توان گفت که الگوی قیمتی در سهم یکی از تریگرهای مناسب برای ورود و خروج محسوب می‌شود. در مقاله‌های قبلی به صورت کامل به انوع الگوهای قیمتی در بازار بورس اشاره کردیم که برخی از آن‌ها عبارت‌اند از الگوی سرو شانه، الگوی سقف و کف دوقلو، الگوی پرچم، الگوی مستطیل و … . در نمودار قیمتی زیر، یک الگوی پرچم سعودی مشخص شده است. در انتهای روند نزولی و شکستی که ایجاد شده است، می‌توان تریگر ورود به سهم را تشخیص داد..

الگو قیمت سهم

۴. شکست روند

فرایند پولبک و شکست در نمودار سهم‌های بورسی تا حدودی مشابه هستند که در مقاله‌های قبلی به صورت کامل به تفاوت‌های میان این دو اشاره کردیم. زمانی که قیمت یک سهم با شکست مواجه می‌شود این شکست تحت شرایط خاص با سرعت زیادی به حرکت خود ادامه می‌دهد. همان‌طور که در نمودار زیر می‌بینید، بعد از شکست قیمت، یک تریگر ورود قوی به سهم ایجاد شده است.

شکست روند در تریگرها

۵. کندل استیک

معامله‌گران در بازار بورس می‌توانند از سه نوع نمودار خطی، میله‌ای و کندل استیک بهترین استراتژی دوجی استفاده کنند. در میان این نمودارها، کندل استیک به دلیل مزایای متعدد بیشتر مورد استقبال معامله‌گران قرار گرفته است. از جمله مزیت‌های کندل استیک استفاده راحت و تشخیص روند صعودی یا نزولی سهم به‌صورت مجزا است. استفاده از کندل استیک‌ها دارای شرایطی است، اولین شرط این است که تغییرات قیمتی سهم دارای روند صعودی یا نزولی باشد. کندل استیک‌ها به صورت کلی از یک بدنه و سایه پایینی و بالایی تشکیل می‌شوند. کندل بهترین استراتژی دوجی استیک‌ها دارای الگوهای متنوعی هستند که بعضی از آن‌ها عبارت‌اند از الگوی ماروبوزو، دوجی، دوجی پایه بلند، دوجی سنگ قبر، چکش، چکش معکوس و … . همان‌طور که در تصویر زیر مشاهده می‌کنید، یک الگوی پوشای صعودی درروند نمودار سهم به عنوان تریگر ورود مشخص شده است.

کندل استیک در تریگرها

مزایای استفاده از تریگر

همان‌طور که در ابتدای مقاله اشاره کردیم، استفاده از تریگرها در روند معاملات سهام به معامله‌گر کمک می‌کند تا برگشت‌های زود هنگام روند معامله را تشخیص دهد. تریگرها دارای تنوع زیادی هستند که هم برای ورود به سهم و هم برای خروج از سهم مورد استفاده قرار می‌گیرند. بعضی از مزایای استفاده از تریگر عبارت‌اند از:

افزایش قدرت تصمیم‌گیری و کاهش ریسک: تریگر ورود و خروج در روند معاملات سهام به معامله‌گر کمک می‌کند تا با دقت بیشتری تصمیم‌گیری کند و از تصمیم‌های احساسی و هیجانی فاصله بگیرد. با این کار میزان ریسک سرمایه‌گذاری تا حد زیادی کاهش پیدا می‌کند.

کسب بازدهی بیشتر در معاملات: طبق مطالب ارائه شده، متوجه شدید که تریگر یک نقطه یا سطح امن برای معامله‌گر است که با شناسایی آن اماکن کسب بازدهی در روند معاملات بیشتر می‌شود.
تعیین خط روند سهم: تریگر به ما کمک می‌کند تا خط روند سهم را برای روزهای آینده پیش‌بینی کنیم. با این حال می‌توانیم برای نگه‌داری یا فروش سهم مورد نظر تصمیم‌گیری بهتری داشته باشیم.

محدودیت‌های استفاده از تریگر

در بعضی موارد ممکن است نتایج مطلوبی از تریگرها دریافت نشود. به عنوان مثال زمانی که بازار یا یک سهم در حال اصلاح باشد، اندیکاتور مکدی ترگیرهای ورود و خروج متعددی را به معامله‌گر نمایش می‌دهد که انتخاب تریگر ورود و خروج در این شرایط کار ساده‌ای نیست، بنابراین بهتر است معامله‌گر برای جلوگیری از تشکیل این حالت از اندیکاتورهایی استفاده کند که سیگنال خط تریگر را تایید کند.
علاوه بر بهترین استراتژی دوجی این پیشنهاد می‌کنیم برای اطمینان بیشتر از تریگر ورود و خروج در فرایند تحلیل سهم، به صورت همزمان از سایر ابزارهای تکنیکال استفاده کنید. با این کار، نتایج نهایی از اعتبار بیشتری برخوردار خواهد بود.

سخن آخر

در این مقاله با انواع تریگرها در روند معاملات سهام در بازار بورس آشنا شدیم. تریگرها به زبان ساده مجموعه‌ای از نشانه‌ها هستند که با شناسایی آن‌ها می‌توان بهترین موقعیت‌های معاملاتی برای ورود و خروج از سهم را پیش‌بینی کرد. تریگرها دارای تنوع زیادی هستند و معامله گران باید با توجه به نوع استراتژی معاملاتی خود، از انواع آن‌ها بهره‌مند شوند. دقت داشته باشید که استفاده از تریگرها به منظور شروع معامله در بورس به تنهایی اعتبار زیادی ندارد از این رو پیشنهاد می‌کنیم برای کسب اطمینان بیشتر، حتما به صورت همزمان از سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال استفاده کنید. علاوه بر این، تریگرها در یک الگوی مشخص مثل الگوی قیمتی، تنوع زیادی دارند و برای تشخیص آن‌ها باید به تمام مفاهیم و تکنیک‌های تحلیل سهم در بازار بورس تسلط داشته باشید.

بهترین استراتژی دوجی

تحلیل طلا

تحلیل طلا

تحلیل طلا

تحلیل طلا

تحلیل یورودلار

تحلیل یورودلار

تحلیل یورودلار

تحلیل یورودلار

تحلیل دلار

تحلیل دلار

اخبار روز 26/07/2021

اخبار روز 26/07/2021

الگوی کندل پوششی صعودی: نکات کلیدی

الگوی کندل پوششی صعودی (Bullish Engulfing Candle) یکی از واضح ترین علایم عملکرد قیمت در بازار فارکس است. بسیاری از معامله گران از این الگوی کندل استیک برای شناسایی بازگشت و ادامه روند قیمت جهت تایید استراتژی های معاملاتی خود استفاده می کنند.

این مقاله به موضوعات زیر خواهد پرداخت:

  • الگوی کندل پوششی صعودی چیست؟
  • نحوه شناسایی و پی بردن به اهمیت الگوی کندل پوششی صعودی در معاملات فارکس
  • بهترین رویکردها برای معامله کردن در بازار فارکس و بورس اوراق بهادار نیویورک با کمک الگوی کندل پوششی صعودی صعودی

الگوی کندل پوششی صعودی چیست؟

کندل پوششی صعودی در انتهای روند نزولی ظاهر می شود و نشان دهنده افزایش فشار خرید می باشد. الگوی کندل پوششی صعودی غالبا باعث بازگشت روند می شود؛ چرا که در زمان شکل گیری این الگو خریداران بیشتری وارد بازار می شوند و قیمت را بیشتر افزایش می دهند. این الگو شامل دو کندل است که کندل دوم بدنه کندل قرمز قبلی را کاملاً پوشش می دهد.

تصویر زیر الگوی کندل پوششی صعودی را نشان می دهد که در انتهای روند نزولی ظاهر شده است.

تصویر زیر کندل های نزولی و صعودی این الگو را نشان می دهد که با هم الگوی کندل پوششی صعودی را تشکیل می دهند.

چگونه می توان الگوی کندل پوششی صعودی را تشخیص داد و این الگو چه اهمیتی دارد؟

ویژگی های الگوی کندل پوششی صعودی:

  • کندل سبز قوی که بدنه کندل قرمز قبلی را «پوشش می دهد» (به سایه ها توجه نکنید).
  • در انتهای روند نزولی ایجاد می شود.
  • هنگامی که کندل قرمز کندل دوجی باشد، یا زمانی که کندل های بعدی بالای بالاترین سطح کندل صعودی بسته شوند، این الگو از اعتبار بیشتری برخوردار خواهد بود.

الگوی کندل پوششی صعودی چه چیزی را به معامله گران نشان می دهد؟

  • بازگشت روند به سمت بالا (بازگشت صعودی).
  • فشار فروش در این سطح کلیدی کاهش می یابد.

مزایای معامله کردن با کمک الگوی کندل پوششی صعودی:

  • به راحتی قابل شناسایی است.
  • پس از تایید بازگشت روند در جهت صعودی، می توان به سطوح ورودی جذابی دست یافت.

تفاوت بین الگوی کندل پوششی صعودی و نزولی را بدانید

الگوی کندل پوششی می تواند صعودی یا نزولی باشد. الگوی کندل پوششی نزولی اساساً برعکس الگوی کندل پوششی صعودی که در بالا مورد بحث قرار گرفت، است. به جای اینکه در روند نزولی ایجاد شود، در اوج روند صعودی تشکیل می گردد و نشان دهنده آغاز معاملات فروش می باشد. مشخصه بارز آن یک کندل سبز است که توسط یک کندل قرمز بزرگتر پوشش داده می شود.

الگوی کندل پوششی نزولی

در زیر خلاصه ای از تفاوت های شاخص بین الگوهای کندل پوششی صعودی و نزولی ارائه شده است. معامله گران باید این نکات را در نظر داشته باشند تا از معامله کردن بر اساس علایم نادرست اجتناب کنند.

الگوی کندل پوششی

ویژگی ها

مکان

علایم

کندل سبز، کندل قرمز قبلی (کوچکتر) را پوشش می دهد

در انتهای روند نزولی ایجاد می شود

علایم صعودی (بهترین استراتژی دوجی بازگشت صعودی)

کندل قرمز، کندل سبز قبلی (کوچکتر) را پوشش می دهد

در اوج روند صعودی تشکیل می شود

علایم نزولی (بازگشت نزولی)

استفاده از الگوی کندل پوششی صعودی در معاملات

کندل پوششی صعودی و معاملات فارکس

الگوی کندل پوششی صعودی را می توان در نمودار روزانه پوند/دلار زیر مشاهده کرد. در این نمودار، کندل پوششی صعودی در روند نزولی تشکیل شده است. با بسته شدن کندل های بعدی بالای کندل صعودی، این الگو مورد تأیید قرار گرفت. استاپ لاس (حد ضرر) را می توان زیر پایین ترین سطح الگوی کندل پوششی صعودی و تیک پرافیت (حد سود) را در سطح کلیدی که قیمت قبلاً از آن جهش کرده بود، قرار داد. این سطوح نسبت ریسک به ریوارد مثبتی را تضمین می کنند.

کندل پوششی صعودی و معاملات سهام

الگوی کندل پوششی صعودی نه تنها در بازار فارکس محبوب می باشد، بلکه در بازار سهام نیز از اهمیت ویژه ای برخوردار است. استراتژی معاملاتی وابسته به کندل پوششی صعودی در نمودار زیر مربوط به سهامFedex Corp [FDE] (لیست شده در بازار بورس اوراق بهادار نیویورک) ارائه شده است.

نکته کلیدی برای معامله کردن با اعتماد به نفس بیشتر هنگام استفاده از الگوی کندل پوششی صعودی، بکارگیری این الگو همراه با علایم یا اندیکاتورهای حمایتی است.

نمودار زیر نشان دهنده شکل گیری کندل دوجی سنجاقک (Dragonfly Doji) درست قبل از الگوی کندل پوششی صعودی می باشد؛ این کندل نشانگر عدم پذیرش قیمت های پایین تر است. این کندل با تمایلات صعودی و شرایط اشباع فروش اندیکاتور RSI (پایین نمودار) مطابقت دارد. این علایم حمایتی، قبل از انجام معامله، به معامله ‌گران بازار سهام اطمینان بیشتری می ‌دهند.

استاپ لاس را می توان زیر پایین ترین سطح اخیر (پایین ترین سطح کندل دوجی سنجاقک) قرار داد. تیک پرافیت را می توان در سطح کلیدی که قیمت قبلاً از آن جهش کرده بود قرار داد؛ البته مشروط بر اینکه منجر به نسبت ریسک به ریوارد مثبت شود.

به آکادمی آموزشی فارکس (Persian FX Academy) خوش آمدید. بازار فارکس به عنوان یکی از بزرگترین بازارهای مالی جهان، امروزه علاقه‌مندان و سرمایه‌گذاران زیادی را به خود جذب کرده است اما شرایط این بازار به آن سادگی که اغلب افراد تصور می‌کنند نیست. حجم بالای سرمایه، پیچیدگی بازار و سهولت دسترسی به این بازار از عواملی است که به ضرر بسیاری از افرادی که در این بازار فعالیت می‌کنند، منجر می‌شود. در این میان جای خالی آموزش و دانش‌اندوزی به وضوح احساس می‌شود. شرایط خاص آموزش در ایران به همراه عدم وجود منابع جامع و کامل (به خصوص به زبان فارسی)، عدم امکان برگزاری کلاس حضوری در داخل ایران و شرکت در کلاس‌های خارج از ایران، ما را بر آن داشت تا اقدام به ایجاد یک آکادمی آموزشی نماییم. هدف بلندمدت از ایجاد این آکادمی، تبدیل شدن آن به یک مرجع اطلاعات و دانش مربوط به فارکس است. برای رسیدن به این هدف، آکادمی سعی نموده با کمک اساتید مجرب شرایطی ایجاد کند تا افراد به هر آنچه در مورد بازار نیاز دارند دسترسی داشته باشند. از کلاس‌های مالتی مدیا گرفته، تا دوره‌های عمومی و تخصصی منسجم و پیوسته که دانشجویان پا به پای اساتید شرایط تحلیل و معامله را فرا بگیرند. ابزارهای معاملاتی، کتابخانه و تحلیل‌های روزانه و هفتگی از دیگر ابزارهای ارائه شده در این آکادمی است.

استراتژی معاملاتی باندهای بولینگر

داده می شود و سپس چند استراتژی مفید بر اساس این اندیکاتور معرفی می شود.

آنالیز باندهای بولینگر :

بهترین توصیف برای باندهای بولینگر ، اندیکاتوری جهت نمایش فراریت در نمودار است.این اندیکاتور دارای دو محدوده

بالایی و پایینی است که هنگام فراریت عکس‌العمل نشان می‌دهند. این دو محدوده در منتهی قیمت واقع شده‌اند.

هنگامی که فراریت ابزاز معاملاتی زیاد می شود فاصله میان دو محدوده افزایش خواهد یافت. و هنگامیکه فراریت

در آن ابزار معاملاتی کاهش می‌یابد آنها به هم نزدیک خواهند شد.این اندیکاتور از میانگین متحرک ساده با دوره زمانی ۲۰

استفاده می کند و نقاط ورود و خروج را برای معامله ارائه می‌کند.

محاسبه باندهای بولینگر:

همانطور که توضیح داده شد باندهای بولینگر از سه خط، بالایی ، پایینی و میانی شکل گرفته است. خط میانی

میانگین متحرک ساده ۲۰ روزه می باشد. آن از جمع قیمت های بسته شدن در ۲۰ روز آخر و تقسیم نتیجه بر ۲۰

بدست می آید. خط بالایی نیز از میانگین متحرک ساده با پریود ۲۰ روزه با پارامتر انحراف استاندارد، شکل گرفته

است . خط پایین نیز به همین صورت از میانگین متحرک ساده با پریود ۲۰ روزه و انحراف استاندارد شکل یافته

است. انحراف استاندارد پیش‌فرض ۲ است. این تنظیمات پایه باندهای بولینگر به صورت Bolinger(20,2)

نمایش داده می شود.

چطور باندهای بولینگر را استفاده کنیم:

اگرچه اولین کاربرد باندهای بولینگر برای شناسایی فراریت است، استفاده از آن برای شناسایی حمایت و مقاومت

نیز کاربرد زیادی دارد. این اندیکاتور دارای سه خط است که علاوه بر وظایف تعریف شده هر کدام نقش

حمایت/ مقاومت را نیز بازی می کنند. هرچند باندهای بالا و پایین این نقش را بهتر بازی می‌کنند.

سیگنال های مختلفی توسط باندهای بولینگر ایجاد می‌شود. این بهترین استراتژی دوجی سیگنال ها در پاسخ های به شرایط مختلف قیمت

در نمودار ایجاد می شود. اجازه دهید هر کدام از این سیگنال ها را بررسی کرده و درباره پتانسیل آنها صحبت کنیم.

محدوده باندها:

هنگامی که باندهای بولینگر به هم نزدیک می‌شوند، معامله‌گر متوجه می‌شود که فراریت در بازار کم شده است.

در این شرایط حجم معاملات نیز کاهش یافته و جفت ارز به حالت ثبات و رنج می رود و بنابراین روندی در آن دیده

نمی‌شود. این حالت را فشرده شدن باندهای بولینگر می نامند، زیرا باند‌ها فشرده و به هم نزدیک می شوند. اغلب

در این حالت که قیمت در محدوده رنج است از معامله اجتناب می شود زیرا فرصت‌های سود ده نسبت به حالت

روند دار بسیار کم است. در شکل زیر یک وضعیت محدود شدن را در باندهای بولینگر مشاهده می‌کنید.

باندهای بولینگر

یک مفهوم مهم که باید درج شود این است که در بازار فارکس معمولاً از پریودهای با فراریت پایین به پریودهای

با فراریت بالا حرکت می کند و برعکس.

هما نطور که دیده می‌شود قیمت بعد از محدود شدن به سمت مسیر نزولی می‌رود و روند بازار نزولی را شکل

شکسته شدن محدوده فشرده در باندهای بولینگر ایده خوبی را برای ورود به بازار هنگامی که قیمت به آن سوی

باند‌ها می‌رود می دهد. در حقیقت این شرایط این ایده را فراهم می‌کند که محدوده رنج در بازار خاتمه یافته و

احتمالاً قیمت وارد فاز جدیدی در روند شده است.

قیمت باند پایین را لمس نموده است:

سیگنال استاندارد باندهای بولینگر به این صورت است، قیمت پایین است/ اشباع فروش از دیدگاه فراریت داریم .

از این رو فرصت خرید با توجه به پرش صعودی خواهیم داشت. در حقیقت یک سطح حمایتی مخفی با توجه به

فراریت زیاد متصور هستیم. هرچند اگر قیمت نزول کرده و به پایین باند برود فاصله بین دو باند باز افزایش یافته

و باید در مورد ورود به معامله خرید دقت کرد. هنگامی که فاصله دو باند افزایش می‌یابد و مومنتوم قیمت به

زیر باند پایینی می‌رود ، نشانی از ادامه روند نزولی است.

قیمت باند بالایی را لمس کرده است:

همین سناریو بالا در جهت مخالف نیز وجود دارد. ما به باند بالایی به عنوان یک سطح مقاومتی مخفی هنگامی

که فراریت حداکثر خود را می یابد نگاه می کنیم. هر چند اگر باند ها باز شوند و قیمت شروع به بستن کندل ها

یکی بعد از دیگری در بالای باند بالایی کند ما همچنان انتظار روند صعودی را خواهیم داشت.

شکست میانگین متحرک باندهای بولینگر:

شکست در میانگین متحرک باندهای بولینگر اصولا سیگنال تاییدی است که اگر قیمت با باندها برخورد داشته

باشد صادر می‌شود. اگر قیمت با باند بالایی برخورد دا شته باشد و میانگین متحرک ساده با پریود ۲۰ را در جهت

نزول بشکند سیگنال قوی فروش داده می‌شود.و اگر بهترین استراتژی دوجی قیمت از برخورد باند پایینی بازگردد و میانگین متحرک با

پریود ۲۰ را به سمت بالا قطع کند سیگنال قوی خرید صادر می‌شود.

از طرف دیگر شکست میانگین متحرک ساده با پریود ۲۰ می‌تواند به عنوان سیگنال خروج هنگامی که معامله ای

را بر اساس باندهای بولینگر انجام داده‌اید باشد.

باندهای بولینگر

نمودار باند بولینگر بالا آنچه را در مورد سیگنال‌ها توضیح داده‌ایم خلاصه می‌کند. دایره های آبی اشاره به

شکست های اصلی میانگین متحرک ۲۰ روزه ساده دارند. فلش سیاه اشاره به فشرده شدن باندهای بولینگر دارد.

فلش قرمز نشان دهنده روند قیمتی است در حالی که باند پایین بولینگر را می شکند و فلش سبز نشان دهنده

روند صعودی به سمت باند بالای بولینگر است.

معامله در باندها:

حال که با ساختار و سیگنال های باندهای بولینگر آشنا شدیم زمان آن است که کمی تمرکز خود را بر روی

استراتژی های معاملاتی که از باندهای بولینگر استفاده می‌کنند متمرکز کنیم.

باندهای بولینگر با الگوهای کندل استیک:

یکی از روش‌های معاملاتی مطمئن استفاده از ترکیب باندهای بولینگر بهمراه الگوهای کندل استیک است.

می توانید با لمس قیمت توسط باند پایین و با ظاهر شدن الگوی کندل استیک بازگشتی اقدام به خرید کنید.

و در طرف عکس با لمس قیمت توسط باند بالایی بولینگر و با ظاهر شدن کندل بازگشتی اقدام به فروش کنیم ,

معامله را ببندیم.

برای انجام این تنظیم باید حد ضرر را در طرف دیگر الگوی کندل استیک بازگشتی قرار دهیم. من ترجیح می دهم

نیمی از معامله خود را هنگامی که قیمت به میانگین متحرک باندهای بولینگر می‌رسد ببندم. دلیل آن این است

که الگوهای کندل استیک اغلب نشان از بازگشت های بزرگ نیستند ولی عموماً بازگشت های کوچک و خوبی را

پیش‌بینی می‌کنند. ما می‌توانیم برای قسمت باقیمانده از معامله همچنان صبر کنیم و از مزایای حرکت بعدی

بهره بگیریم. اگر در این حالت قیمت در جهت روند پیش فرض ما ادامه داد ، از شکست میانگین متحرک باندهای

بولینگر به عنوان سیگنال خروجی استفاده می‌کنیم. هر چند اگر شما سیگنال بازگشتی دیگری را زودتر دریافت

کردید بهتر است معامله را در همانجا ببندید و منتظر شکست میانگین متحرک ساده نباشید.

اجازه دهید نحوه عملکرد این استراتژی را نمایش دهیم

باندهای بولینگر

نمودار بالا مربوط به EURUSD از ۱ تا ۱۶ آپریل ۲۰۱۴ است. این نمودار نشان دهنده یک معامله خرید است که

با یک الگوی کندل استیک بازگشتی آغاز می‌شود. فلش سیاه روی نمودار نشان دهنده فشرده شدن باندهای

بولینگر است. به عبارتی باندهای اندیکاتور به یکدیگر نزدیک می شوند، سپس قیمت شروع به ریزش می کند

و در طول ریزش باند ها به شدت باز می شوند. به زودی کف الگوی کندل استیک بازگشتی Tweezer را مشاهده

می‌کنیم ، که در تصویر با دایره سبز نشان داده شده است. این سیگنال قوی خرید در باند پایینی است و فرصت

خرید در EURUSD را می دهد. همانطور که در نمودار دیده می شود حد ضرر را در زیر پایین ترین نقطه از این

الگو قرار می دهیم.

در ادامه قیمت شروع به افزایش می کند، حدود ۶ کندل بعد EURUSD میانگین متحرک ۲۰ روزه باند بولینگر

را شکسته است. این زمانی است که باید ۵۰ درصد از معامله را ببندیم. رشد قیمت ادامه می‌یابد ، در ادامه چند

الگوی بازگشتی کندل استیک را مشاهده می‌کنیم. هرچند آنها تایید نمی شوند و از آنها به عنوان نقطه خروج

چشم پوشی می کنیم. در انتهای افزایش قیمت یک الگوی دوجی دیده می شود که با دو کندل نزولی بزرگتر

تایید می شود. نقطه بسته شدن کندل نزولی دوم را می‌توان به عنوان اولین نقطه خروج (Full Close 1)

در نظر گرفت.اگر این سیگنال را برای خروج کافی نمی بینید می توانید صبر کنیم حدود ۳ کندل بعد قیمت

میانگین متحرک ۲۰ روزه را لمس می‌کند و معامله بسته می‌شود. بنده الگوی دوجی به همراه دو کندل نزولی

را به عنوان نقطه خروج ترجیح می دهم. حتی اگر شما این سیگنال را قانع‌کننده نمی بینید دقت کنید آن

۸ ساعت قبل از بسته شدن هفتگی بازار ظاهر شده از این رو بهتر است این معامله را ببندید. این کار شما را

از ریسک های آخر هفته و گپ های بازشدن روز دوشنبه حفظ می کند. اگر صبر کرده باشید شما قربانی 30 پیپ

شکست باندهای بولینگر:

در این استراتژی معاملاتی به دنبال وضعیت هایی هستیم که قیمت به طرف دیگر باندهای بولینگر حرکت کند

همزمان اگر باندهای بولینگر گسترش یابند هشداری به فراریت زیاد است . به علاوه به اندیکاتور حجم نیز نگاه

می کنیم تا اگر حجم افزایش یافت یاهم جهت با روند در حال افزایش است معامله انجام دهیم.

اگر همه این شرایط فراهم شد هم جهت با شکست وارد معامله می شویم. این روش به شما کمک می کند بهترین استراتژی دوجی تا

از حرکات سریع قیمت به سبب حجم های بالای معامله یا فراریت بالا بهره ببرید تا زمانی که قیمت مجدد بازنگشته

و خط میانگین متحرک 20 روزه شکسته نشده باشد در این معامله باقی می مانیم .

اجازه دهید با یک مثال نحوه عملکرد این استراتژی را نشان دهیم.

باندهای بولینگر

در شکل بالا نمودار USDJPY 4 ساعت از ۲۹ مارس تا ۱۲ آپریل را مشاهده می کنید. در این تصویر سیگنال

خریدی را که بر اساس باندهای بولینگر و اندیکاتور حجم صادر شده است را مشاهده می کنید

در ابتدای نمودار مشاهده می‌شود که قیمت ، میانگین متحرک ۲۰ روزه را از بالا به پایین می شکند، هرچند که

دو باند نزدیک‌ یکدیگر هستند و اندیکاتور حجم نیز مقداری پایین دارد . از این رو فعلا وارد بازار نمی شویم .

ناگهان همان طور که با خطوط صورتی نشان داده می شود باندها شروع به باز شدن می‌کنند .همزمان همانطور

که با سه فلش سیاه بهترین استراتژی دوجی نشان داده می شود افزایش در حجم معاملات USDJPY را مشاهده می‌کنیم. به این

دلایل ما فرصت مناسبی را برای فروش در ین خواهیم داشت . همواره باید حد ضرر خود را در این معامله

در نظر بگیرید و بهتر است آن را در بالای میانگین متحرک ۲۰ روزه قرار دهید . این مانند یک حد ضرر شناور است

و با ریزش حد ضرر خود را تنظیم می کنید.

مطابق با استراتژی ما تا زمانی که قیمت در زیر میانگین متحرک ۲۰ روزه قراردارد در معامله باقی می مانیم.

بعد از فروش شدت ریزش قیمت افزایش می یابد این ریزش شدید روی ۶ روز ادامه دارد.

در تاریخ ۱۷ آپریل ۲۰۱۵ USDJPY به نقطه پایینی می‌رسد و به حالت رنج می‌رود. این حالت رنج به سمت

میانگین متحرک ۲۰ روزه تا شکسته شدن آن در 12 آپریل ادامه می یابد ، بر اساس استراتژی ما در اینجا سیگنال

خروج صادر می‌شود و ما باید خارج شویم.

بهترین استراتژی برای باندهای بولینگر کدام است؟

به نظر من استراتژی دوم بهتر است. دلیل آن این است که فراریت و حجم به هم وابسته هستند.از آنجایی

که تاثیر آنها بر یکدیگر مشخص است سیگنال‌های معاملاتی مطمئن تری صادر می‌شود. هنگامی که قیمت

با قدرت به طرف دیگر باندهای بولینگر می‌رود در حالیکه فراریت بالا بوده و حجم معاملات نیز زیاد است

انتظار یک حرکت بزرگ را خواهیم داشت.

به علاوه روش ورود و خروج به معامله در این استراتژی واضح تر است و این استراتژی قابلیت پیاده سازی

البته باندهای بولینگر بهمراه الگوهای کندل استیک نیز استراتژی شناخته شده ای است. هر چند انتظار ایجاد

حرکت‌های بزرگ را در آن نداریم.

از این رو توصیه می شود که ۵۰ درصد از معاملات خود را با رسیدن و شکستن میانگین متحرک ساده ببندید

کندل دوجی چیست؟ + انواع الگوی دوجی

کندل دوجی (تلفظ انگلیسی: Doji) یکی از محبوب‌ترین الگوهای کندل استیک و بیانگر سردرگمی و بی‌تصمیمی تریدرها است. الگوی Doji می‌تواند سیگنال تضعیف قدرت روند و برگشت آن را صادر کند. مهمترین ویژگی دوجی، نزدیک بودن قیمت پایانی و آغازین است. در واقع بدنه کندل بصورت یک خط صاف است (تقریبا یکسان بودن Open Price و Close Price) که با توجه به سایه بالایی و پایینی کندل، انواع مختلفی دارد: 1. دوجی سنجاقک، 2. سنگ قبر، 3. چهار قیمت، 4. پایه بلند. در حالت کلی تمام الگوهای تک کندلی Doji بیانگر تشویش و بی‌تصمیمی معامله‌گران و جزء الگوهای خنثی هستند. عدم درک و آموزش صحیح مفاهیم ساده تحلیل تکنیکال گاها باعث تحلیل‌های اشتباه و ضررهای سنگین معامله گران می‌شود. الگوی دوجی جزء مفاهیمی است که عموما به درستی آموزش داده نمی‌شود! با ما در این آموزش تحلیل تکنیکال همراه باشید تا با مفاهیم الگوی کندل استیک Doji آشنا شوید.

کندل دوجی

مفهوم کندل در تحلیل تکنیکال

“تمام آنچه یک تریدر نیاز دارد در نمودار قیمت نهفته است”. در بین چارت‌های تحلیل تکنیکال، نمودار کندل استیک اطلاعات بیشتری را در دل خود جای می‌دهد. هر کندل در نمودار Candlestick متشکل از 4 داده “Close, Open, High, Low Price” است. شکل زیر مفهوم کندل‌ها را نشان می‌دهد که شامل بدنه (Real Body) و سایه (Shadow) است. تفاوت در طول بدنه و سایه کندل‌ها باعث ایجاد الگوهای کندل استیک می‌شود. در واقع آشنایی با مفاهیم الگوهای Candlestick چیزی جز درک عمیق مفهوم کندل نیست. اگر جزء تریدرهای علاقمند به پرایس اکشن هستید مقاله “کندل چیست؟” را بارها و بارها مطالعه بفرمایید!

مفهوم و اجزا کندل ها

کندل دوجی چیست؟

کندل دوجی (Doji) جزء الگوهای خنثی است اما اهمیت بالایی در الگوهای شمعی – ژاپنی تحلیل تکنیکال دارد. این الگو بیانگر سردرگمی معامله‌گران است که این بی‌تصمیمی و تشویشِ تریدرها می‌تواند باعث تضعیف قدرت روند شود و هشداری بر پایان روند باشد. با مشاهده الگوی دوجی باید برای شروع تغییر روند آماده شد اما نباید صرفا بر اساس مشاهده این الگو اقدام به معامله کنیم و بایستی منتظر کندل بعدی جهت تایید سیگنال بمانیم. مشخصات ظاهری کندل دوجی به صورت زیر است:

  1. بدنه کندل بسیار کوچک و شبیه یک خط صاف است.
  2. سایه بالایی و پایینی اهمیتی ندارد اما در انواع مختلف آن متفاوت است.
  3. رنگ بدنه نیز مهم نیست.

دوجی جزء الگوهای تک کندلی است اما در سایر الگوهای چند کندلی مهم (مثل الگوی سه کندلی ستاره صبحگاهی یا Evening Star) نیز مشاهده می‌شود.

کندل دوجی چیست

مفهوم الگوی کندل استیک دوجی

مهمترین ویژگی Doji یکسان بودن “قیمت باز شدن” و “قیمت بسته شدن” است. در واقع بدنه کندل دوجی بصورت یک خط صاف است که با توجه به طول سایه بالایی و پایینی شبیه یک علامت جمع یا صلیب و صلیب معکوس خواهد بود! هر چه طول سایه‌های بالایی و پایینی بلندتر باشد تشویش و تردید بیشتر معامله‌گران را نتیجه می‌دهد.

مهمترین مفهوم کندل دوجی، بلاتکلیفی تریدرهاست که در یک روند صعودی یا نزولی می‌تواند اخطاری بر پایان روند و یا حداقل کاهش قدرت روند باشد. چرا که با دودلی و بی‌تصمیمی خریداران یا فروشندگان، امکان برگشت قیمت یا درجا زدن آن (ایجاد یک روند ساید) وجود داد.

نکته: هنگام شکل‌گیری کندل Doji در حوالی سطوح حمایت و مقاومت باید انتظار چرخش قیمت‌ها را داشته باشید. اگر کندل بعدی یک الگوی برگشتی مثل اینگالف باشد احتمال تغییر روند قوت خواهد گرفت.

انواع کندل دوجی

در حالت کلی 4 نوع کندل دوجی داریم: 1. سنجاقک، 2. سنگ قبر، 3. پایه بلند، 4. چهار قیمت. تفاوت در سایه‌های بالایی و پایینی باعث به وجود آمدن انواع مختلف الگوی Doji می‌شود. الگوهای دوجی سنجاقک و سنگ قبر از نظر مشخصات ظاهری به ترتیب شبیه پین بار صعودی و نزولی هستند.

کندل دوجی سنجاقک

کندل دوجی سنجاقک (Dragonfly Doji) دارای مشخصات زیر است:

  • بدنه بسیار کوچک
  • سایه پایینی بلند
  • عدم وجود سایه بالایی یا بسیار کوتاه

کندل دوجی سنجاقک شباهت ظاهر زیادی به الگوی چکش و Hanging Man دارد اما ممکن است سیگنال‌های متفاوتی داشته باشد. دوجی سنجاقک در روند نزولی و صعودی می‌تواند هشداردهنده برگشت روند باشد اما در پایان روند نزولی، سیگنال معتبرتری صادر می‌کند و رایج‌تر است. چرا؟!

دوجی سنجاقک مثل کندل چکش در انتهای روند نزولی، به عنوان یک الگوی برگشتی صعودی رفتار می‌کند. اما در پایان روند صعودی، سیگنال متفاوتی نسبت به الگوی مرد حلق آویز دارد و نمی‌تواند به عنوان الگوی برگشتی درنظر گرفته شود و عموما یک اصلاح قیمت موقت را پیش‌بینی می‌کند.

کندل دوجی سنجاقک

مشاهده دوجی سنجاقک در انتهای یک روند نزولی این مفهوم را القا می‌کند که سایه پایینی بلند، بیانگر فشار عرضه در قیمت‌های پایین است اما برابری قیمت پایانی و آغازین نشان می‌دهد که تلاش فروشندگان ناموفق بوده و خریداران با تقاضای خرید در قیمت‌های بالاتر باعث کاهش فشار عرضه شدند. بنابراین تشکیل کندل دوجی سنجاقک در انتهای یک روند نزولی و حوالی خط حمایت می‌تواند سیگنالی از برگشت قیمت و شروع روند صعودی باشد.

تشکیل کندل بعدی بالاتر از دوجی سنجاقک می‌تواند مهر تاییدی بر آغاز روند صعودی باشد. همچنین استفاده از اندیکاتورهای مومنتوم مثل استوکاستیک یا RSI بر دقت و اعتبار تحلیل شما می‌افزاید. در شکل زیر چارت اتریوم در تایم فریم 1 ساعته همراه 2 کندل دوجی سنجاقک را مشاهده می‌کنید. همانطور که در مقالات قبلی توضیح دادیم “هنگام استفاده از الگوهای Candlestick، تحلیل در چند تایم فریم بصورت همزمان باعث افزایش دقت تحلیل می‌شود.”

استراتژی معاملاتی الگوی سنجاقک در تحلیل تکنیکال

کندل دوجی سنگ قبر

کندل دوجی سنگ قبر (Gravestone Doji) دارای مشخصات زیر است:

  • بدنه بسیار کوچک
  • سایه بالایی بلند
  • عدم وجود سایه پایینی یا بسیار کوتاه

کندل دوجی سنگ قبر شبیه الگوی Shooting Star و چکش معکوس است و می‌تواند در هر دو روند صعودی و نزولی ظاهر شود. دوجی سنگ قبر به عنوان سیگنال پایان روند صعودی رایج‌تر بوده و از اعتبار بالاتری برخوردار است. بنابراین این الگو را در دسته الگوهای بازگشتی نزولی (مثل کندل ستاره ثاقب) در نظر بگیرید. کندل دوجی سنگ قبر به ندرت در کف قیمتی مشاهده می‌شود. در واقع الگوی Gravestone Doji در یک روند نزولی عموما به عنوان سیگنال برگشت روند محسوب نمی‌شود و صرفا یک افزایش قیمت موقت است برخلاف الگوی چکش معکوس!

کندل دوجی سنگ قبر

طبق کندل سنگ قبر، شروع معاملات با قیمت‌های پایین آغاز شده اما با افزایش تقاضای خریداران، قیمت‌ها بالاتر رفته است (سایه بالایی بلند). در نهایت پایین بودن قیمت Close بیانگر عدم پیروزی خریداران و کاهش تقاضا بوده و می‌تواند سیگنال کاهش قدرت روند باشد. الگوی Gravestone Doji در انتهای روند صعودی و حوالی خط مقاومت را هشدار آغاز روند نزولی درنظر بگیرید. رنگ بدنه اهمیتی ندارد و اگر بدنه سبز رنگ بود فریب آنرا نخورید!

هنگام مشاهده الگوی دوجی سنگ قبر، از اندیکاتور مووینگ اوریج، Stochastic یا RSI جهت شناسایی محدوده اشباع خرید استفاده کنید. در شکل زیر مربوط به چارت یورو – دلار در تایم فریم 30 دقیقه، واکنش نمودار به الگوی دوجی سنگ قبر را مشاهده می‌کنید.

استراتژی معاملاتی الگوی سنگ قبر در تحلیل تکنیکال

الگوی دوجی پایه بلند

کندل دوجی پایه بلند (Long leg Doji) دارای مشخصات زیر است:

  • بدنه بسیار کوچک (قیمت باز و بسته شدن بسیار نزدیک به یکدیگر)
  • سایه بالایی و پایینی بلند

مطابق شکل زیر و با توجه به توضیحات قبلی، احتمالا مفهوم این الگو را خودتان حدس زده‌اید! سایه بالایی و پایینی بلند بیانگر نوسان شدید بازار، بلاتکلیفی و خستگی همزمان خریداران و فروشندگان است. در بین انواع کندل‌های دوجی، الگوی دوجی پایه بلند، بیشترین تشویش و بی‌تصمیمی تریدرها را منعکس می‌کند. با مشاهده این الگو باید منتظر یک روند خنثی (ساید) و بازار رنج باشید. محدوده نوسان نیز بین سایه بالایی و پایینی کندل دوجی پایه بلند خواهد بود.

تشکیل الگوی Long leg Doji در انتهای یک خط روند پُر قدرت، می‌تواند سیگنالی از کاهش قدرت روند باشد و باید با احتیاط معاملات را دنبال کرد.

الگوی دوجی پایه بلند

الگوی دوجی چهار قیمت

یکسان بودن قیمت پایانی، آغازین، بسته شدن و باز شدن، باعث تشکیل کندل دوجی چهار قیمت بصورت یک خط صاف می‌شود. بنابراین مشخصات ظاهری بصورت زیر است:

  • بدنه بسیار کوچک (یک خط صاف)
  • عدم وجود سایه بالایی و پایینی

این الگو در بازارهای جهانی به ندرت مشاهده می‌شود به طوری که عموما در مقالات انگلیسی اسمی از آن آورده نمی‌شود! این الگو بیشتر در بورس تهران کاربرد دارد و بیانگر صف خرید و فروش است چرا که فقط در بورس تهران بهترین استراتژی دوجی با محدودیت دامنه نوسان قیمت روزانه مواجه هستیم.

تذکر: معامله صرفا بر اساس الگوهای کندل استیک توصیه نمی‌شود و تریدرهای دوستدار پرایس اکشن مدنظر داشته باشند که معامله صرفا بر اساس کندل دوجی اشتباه محض است! با مشاهده الگوی دوجی حتما منتظر کندل بعدی بمانید. استفاده همزمان از سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال نیز فراموش نشود.

اگر قصد یادگیری 0 تا 100 مبحث الگوهای کندل استیک را دارید به شما توصیه می‌کنیم مقالات آموزشی زیر را به ترتیب مطالعه بفرمایید، به مرور مقالات جدیدتر پیرامون الگوهای کندل استیک در سایت درج خواهد شد حتما پیگیر پارس‌سهام باشید.

معرفی کامل سایه کندل به همراه کاربرد آن در تحلیل تکنیکال

معرفی کامل سایه کندل به همراه کاربرد آن در تحلیل تکنیکال

امروزه بررسی و تحلیل تکنیکال در بازار مالی فارکس، اهمیت بسیار زیادی پیدا کرده است. تریدرها معمولاً با تحلیل تکنیکال الگوهای شمعی می‌توانند وضعیت بازار را پیش بینی کرده و به انجام معاملات بپردازند. نکته‌ای که در این میان وجود دارد و اکثر تریدرها به آن بی توجه هستند، سایه‌هایی است که الگوهای شمعی روی نمودار ایجاد می‌کنند. معمولاً تریدرها، به خصوص تریدرهای مبتدی به تحلیل آنها نمی‌پردازند.

در حالی که این سایه‌ها اهمیت بسیار زیادی دارند و خود به انواع مختلفی تقسیم می‌شوند. اگر یک سرمایه گذار یا تریدر بتواند «شدو نمودار شمعی» را به خوبی ارزیابی و تحلیل کند، اطلاعات دقیقی به دست خواهد آورد که به سودآوری آن کمک می‌کند. در ادامه این مطلب از مجموعه جی تو او قصد داریم درباره شدو مربوط به نمودار شمعی و بررسی حالت‌ها و وضعیت آنها بپردازیم.

عناوین فهرست مقاله:

نمودار شمعی و خطوط

بررسی اولیه نمودار شمعی

با توجه به اینکه ممکن است بسیاری از افراد با الگوهای شمعی که در بازار مالی فارکس وجود دارد آشنایی نداشته باشند، قبل از شروع صحبت درباره شدو کندل، ابتدا می‌خواهیم یک بررسی اولیه درباره نمودار شمعی داشته باشیم. به طور کلی وقتی شما نمودار بازارهای مالی را مشاهده می‌کنید، الگوهای شمعی را می‌بینید که از دو قسمت تشکیل شده‌اند.‌ یکی از قسمت‌های تشکیل دهنده نمودار شمعی، (Shadow) (سایه) و بخش دیگر بدنه است.

سایه نمودار شمعی خود به دو قسمت سایه بالایی و سایه پایینی تقسیم می‌شود. شما با استفاده از ابعاد بدنه شمع می‌توانید متوجه شوید سرمایه ‌گذاران قصد خرید یا فروش سهام خود را دارند و وضعیت بازار چگونه است. در بازار فارکس اصطلاحاتی مثل «گاوها» و «خرس‌ها» وجود دارد که به معنی افرادی هست که قصد خرید سهام یا فروش سهام را دارند.

در واقع گاوها و خرس‌ها در بازار مالی فارکس بدنه و ابعاد نمودار شمعی را تغییر می‌دهند. همچنین روی نمودار رنگ الگوی شمعی با بالا و پایین رفتن قیمت‌ها تغییر می‌کنند.

برای مطالعه بیشتر مقاله الگوی مارابوزو چگونه است و نکات مهم آن را از دست ندهید.

سایه کندل در تحلیل تکنیکال

شدو کندل در تحلیل تکنیکال اهمیت بسیار زیادی دارد. در واقع وجود سایه در قسمت بالایی و پایینی شمع و عدم حضور (Shadow) مفاهیم بسیار زیادی را به تریدر نشان می‌دهد. گاهی اوقات ممکن است کندل مورد نظر هیچ سایه‌ای نداشته باشد. اگر سایه روی الگوی شمعی وجود نداشته باشد، نشان دهندۀ پیش بینی درست سرمایه گذاران و معامله گران در بازار فارکس می‌باشد. بلعکس ممکن است گاهی اوقات، شدو روی کندل ایجاد شود.

این شرایط نشان می‌دهد قیمت‌های خرید و فروش نسبت به پیش‌بینی سرمایه ‌گذاران متفاوت بوده و بالاتر یا پایین‌تر از آن در معاملات انجام شده است و بدیهی است هرچقدر سایه بلندتر باشد، این مفاهیم برای تریدر پررنگ‌تر خواهد بود. تحلیل شدو کندل می‌تواند وضعیت بازار و نحوه عملکرد معامله گران و سرمایه گذاران را نشان دهد.

تحلیل شدو کندل و نحوه عملکرد معامله گران

نحوه به کار گیری سایه کندل در تحلیل تکنیکال

در بازار مالی و در نمودار بهترین استراتژی دوجی شمعی الگوهای مختلفی وجود دارند که هرکدام سایه‌های متفاوتی را ایجاد می‌کنند. برای تعیین قیمت وضعیت افزایش و کاهش قیمت در بازار و مواردی اینچنینی، به تحلیل تکنیکال سایه‌های الگوهای شمعی نیاز داریم. در ادامه برخی از الگوهای شمعی را برای شما بیان کرده و نحوه به کارگیری شدو کندل در آنها را توضیح خواهیم داد.

· الگوی کندل دوجی

یکی از انواع الگوهای شمعی که باید حتماً Shadow)) مربوط به آن مورد بررسی قرار بگیرد، الگو کندل دوجی است. دلیل اهمیت سایه این نوع کندل این است که این الگو می‌تواند به شکل الگوهای مختلف دیگری مثل کندل دوجی سنگ قبر دیده شود. در نتیجه ممکن است سایه بلندتر از بدنه باشد و نیاز به بررسی داشته باشد. مثلاً در الگوی دوجی سنگ قبر، سایه از بدنه بلندتر است که نشان دهندۀ نزولی شدن وضعیت بازار می‌باشد.

هر چه طول سایه کوتاه‌تر شود، نشان می‌دهد که گاوها مقاومت بیشتری برای کاهش قیمت دارند. این تغییر طول شدو، قادر است اطلاعات بسیار زیادی را در اختیار معامله گران و تریدرهای بازار مالی فارکس قرار دهد. در الگوی دوجی سنجاقک نیز با اینکه بدنه در قسمت بالایی قرار گرفته است، اما باز هم طول شدو بلندتر است که وضعیتی عکس الگوی سنگ قبر را نشان می‌دهد.

الگوی دوجی سنجاقک و الگوی دوجی سنگ قبر

· الگوی هارامی

الگوی هارامی یکی دیگر از الگوهای مربوط به بازار مالی فارکس است که تشخیص آن روی نمودار بسیار آسان است. این الگو از دو کندل تشکیل شده است که یکی از کندل‌ها از نظر ابعاد در مجاورت کندل دیگر قرار داشته و بخشی از آن می‌باشد. کندل بزرگتر اول قرار گرفته و کندل دوم کوچک‌تر است. با یک رنگ متفاوت در مجاورت آن قرار دارد، این تغییر رنگ نشان دهنده تغییر وضعیت بازار می‌باشد.

ممکن است در کندل اول وضعیت بازار صعودی بوده و به رنگ سبز باشد و در کندل دوم که کوچکتر است، وضعیت نزولی بوده و قرمز باشد. معمولاً در کندل دوم ابعاد بدنه کاهش پیدا می‌کند که نشان دهنده کاهش روند بازار مالی می‌باشد. در این الگوها معمولاً طول سایه‌ها نیز دستخوش تغییر می‌شود.

به عنوان مثال ممکن است که در کندل اول سایه‌ وجود نداشته باشد، ولی در کندل دوم شدو وجود داشته باشد یا برعکس. این موضوع نشان می‌دهد که در ابتدا بهترین استراتژی دوجی پیش بینی سرمایه گذاران درست بوده و سهام فروخته شده است. اما در کندل کوچکتر که سایه وجود دارد، تا حدودی قیمت خرید و فروش و انجام معاملات متفاوت بوده و با قیمت‌های سقف و کف متفاوتی، خرید و فروش انجام شده است.

الگوی هارامی

· الگوی چکش

یکی از انواع کندل‌های بازار مالی فارکس، کندل چکشی می‌باشد. دلیل نامگذاری این کندل این است که بدنه شمع کوچک بوده و Shadow)) بلندتری دارد. هرچه که سایه بلندتر باشد، نشان دهنده تغییر وضعیت بازار است. به همین دلیل می‌توان گفت این نوع کندل اهمیت بسیار زیادی در تحلیل تکنیکال دارد. در الگوی چکش وارونه سایه بالایی بسیار بلند است و در قسمت پایینی شمع هیچ سایه‌ای وجود ندارد.

معمولاً متداولترین سبک الگوی کندل چکشی، زمانی مشاهده می‌شود که بدنه در بالا قرار گرفته باشد و شدو پایینی بلندتر باشد. هر چقدر که طول شدو پایینی بیشتر باشد، احتمال بیشتری برای شکل ‌گیری این الگو وجود دارد. همچنین الگوی چکش وارونه که سایه بالایی بلندتر است، نشان دهنده وضعیت بازگشت روند بازارهای مالی است.

الگوی چکش وارونه

· الگوی پین بار

این الگو می‌تواند به شکل سایر الگوها نمود پیدا کند و ترکیبی از تمامی الگوهایی است که در بازار مالی فارکس وجود دارند. الگوی پین بار، بدنۀ کوچکی دارد و شدو آن بلند است. به عنوان مثال حتی الگوی چکشی را نیز می‌توان نوعی الگوی پین بار محسوب کرد. زیرا بدنه کوچک و سایه بلندی دارد. تحلیل این الگو بسیار ساده است.

به عنوان مثال زمانی که الگوی پین بار به شکل نزولی باشد، سایه آن بلند است و نشان می‌دهد که بازار در وضعیت نزولی قرار گرفته و قیمت‌ها در آینده کمتر خواهد شد. همچنین زمانی که الگوی پین بار به شکل صعودی باشد، نشان می‌دهد که قیمت‌ها در حال بیشتر شدن هستند.

سقف قیمت ، باز و بسته شدن قیمت،کف قیمت ، بدنه کندل

انواع سایه کندل

شدو کندل انواع مختلفی دارد و در قسمت‌های مختلفی از کندل می‌تواند قرار بگیرد. وقتی که سایه در قسمت بالایی کندل قرار بگیرد، نشان دهنده بیشترین میزان سهام و قیمت برای خرید و فروش می‌باشد. زمانی که در قسمت پایینی قرار بگیرد، نشان دهندۀ کمترین میزان سهام و قیمت برای خرید و فروش است که در ادامه به تفکیک همه این موارد را توضیح خواهیم داد.

· طول سایه بالای کندل بیشتر باشد

گاهی اوقات ممکن است طول شدو بالای کندل بیشتر باشد و طول سایه پایینی کندل کمتر بوده یا اصلاً سایه در قسمت پایینی کندل وجود نداشته باشد. این مورد ممکن است در تمامی کندل‌ها شکل بگیرد. اگر سایه بالایی یک کندل خیلی بلند باشد، نشان می‌دهد که فروشنده‌ها قصد دارند قیمت سهم را نسبت به قیمت اصلی که برای خرید و فروش هنگام بسته شدن تعیین شده است، پایین‌تر بیاورند. در واقع در این نوع کندل، فروشندگان قدرت بسیار زیادی برای فروش داشته‌اند. در مقابل خریداران نیز بسیار قوی بوده و به همین دلیل نهایتاً معامله در قیمت نهایی بسته شده است.

· اگر سایه پایین کندل بلندتر باشد

گاهی مواقع ممکن است که شدو پایینی کندل، بلندتر باشد. یکی از علت‌های بلندتر شدن (Shadow) پایین این است که گاوها مقاومت بیشتری در برابر خرس‌ها دارند. یعنی با وجود اینکه فروشنده‌ها ترجیح می‌دهند خرید و فروش را با قیمت پایین‌تر انجام دهند تا قیمت را کاهش دهند، اما خریداران سهام مقاومت کرده و همچنان با قیمت بالا معاملات را انجام می‌دهند که این باعث ایجاد یک سایه بلند در قسمت پایینی کندل می‌شود.

· بلند یا کوتاه بودن سایه کندل

صرف نظر از محل قرارگیری سایه در قسمت بالایی یا پایینی کندل، ممکن است طول خود شدو بلند یا کوتاه باشد. اگر طول سایه در قسمت بالایی یا پایینی کندل کوتاه باشد، نشان می‌دهد که فاصله بهترین استراتژی دوجی بین قیمت آغاز و قیمت بسته شدن بسیار کم بوده و معاملات تقریباً در همان قیمت آغازین بسته شده‌اند.

بلند بودن شدو و فیمت آغازین و پایانی در معاملات

استفاده از سایه کندل برای معاملات

همانطور که در این مقاله از مجموعه جی تو او گفته شد، از سایه‌های کندل می‌توان استفاده‌های بسیار زیادی داشت. سایه‌ها به شکل‌های مختلفی دیده می‌شوند و با توجه به نوع الگو، اطلاعات حاصل از آنها متفاوت خواهد بود. مثلاً در الگوهایی که بدنه کوچک و سایه‌ها بلندتر است، اطلاعات معتبرتر بوده و بیشتر می‌توانند معامله گر را برای تعیین جهت بازار هدایت کنند.

به عنوان مثال سایه‌ها می‌توانند نشان‌دهنده اختلاف بین قیمت شروع و بسته شدن با قیمت خرید و فروش باشند و وضعیت نزولی یا صعودی بودن بازار را نشان دهند.

به همین دلیل است که تحلیل سایه‌ها به خصوص در نوع خاصی از الگوهای شمعی، مثل پین بار یا الگوی چکشی و دوجی اهمیت بسیار زیادی دارد. همچنین سایه‌های الگوهای شمعی می‌توانند سیگنال‌های بازگشت را در نمودار نشان دهند. با استفاده از سایه‌هایی که در قسمت بالایی و پایینی کندل قرار می‌گیرند می‌توان حد سود و ضرر را نیز مشخص کرد.

سایه‌هایی که در قسمت بالایی و پایینی کندل قرار می‌گیرند

سخن پایانی

در این مقاله درباره شدو کندل و انواع آن صحبت شد. همچنین نحوه به کارگیری سایه‌ها و اهمیت تحلیل تکنیکال سایه‌های ایجاد شده روی نمودار بیان شد. اگر چه سایه‌هایی که در الگوهای شمعی دیده می‌شود، اهمیت بسیار زیادی دارند.

اما اگر بخواهید به یک تحلیل دقیق و معتبر دست پیدا کنید تا بتوانید با استفاده از آن، حرکت بعدی خود را در بازار مالی فارکس آغاز کنید، باید از نرم‌افزارها و روش‌های دیگر تحلیل تکنیکال نیز استفاده کنید. تعیین وضعیت صعودی و نزولی بودن بازار و همچنین جهت روند تنها مرحله برای موفقیت و کسب سود در بازار مالی فارکس نیست، همه این موارد در کنار یکدیگر می‌توانند به شما کمک کنند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.