محاسبه نقدینگی
محاسبه توانایی پرداخت بدهی؛ نقدینگی و قابلیت کارکرد موثر
صورت جریان نقدینگی یکی از سه صورت مالی مهم است که صاحبان کسب و کارها از آن برای تحلیل جریان نقدینگی و سرمایه گذاران برای تعیین قدرت مالی شرکت از آن استفاده می کند. در یک کلام: جریان نقدینگی نیروی حیاتی کسب و کارهای کوچک است.
در مقاله ی آشنایی با نسبت های مالی با انواع آن و کاربرهای هر یک آشنا شدید، در این مقاله قصد داریم تا نسبت های مختص به جریان نقدینگی را بررسی نماییم. با لایواکانتینگ همراه شوید.
برخلاف سود خالص(مقدار حسابداری) که در صورت سود و زیان نشان داده می شود؛ صورت جریان نقدینگی به شما مقدار واقعی پول نقد تولید شده را نشان می دهد. حتی اگر کسب و کار شما، سود را در صورت سود و زیان نمایش دهد؛ این مسئله حیاتی است که نقدینگی کافی در بانک برای پرداخت هزینه ها؛ حقوق و دستمزد و خرید مواد اولیه مورد نیاز کسب و کار خود را داشته باشید.
مفهوم جریان نقدینگی متفاوت از سود و زیان خالص است و صاحبان کسب و کار می بایست هر کدام از آنها را به صورت جداگانه و از دیدگاه های مختلف تحلیل کنند. نسبت های مالی ای وجود دارد که به صاحبان کسب و کارها کمک می کند تا بر روی سود خالص و جریان نقدینگی تمرکز کنند.
تحلیل های جریان نقدینگی از نسبت هایی استفاده می کند که بر جریان نقدینگی شرکت و چگونگی پرداخت بدهی ها و ایفای تعهدات؛ نقدینگی و قابلیت کارکرد موثر تمرکز می کند. در ادامه مهمترین نسبت های مالی جریان نقدینگی ، نحوه ی محاسبه و تفسیر آنها بررسی می گردد.
1. نسبت جریان نقدینگی عملیاتی
نسبت جریان نقدینگی عملیاتی یکی از مهمترین نسبت های نقدینگی به شمار می رود. جریان نقدینگی نشانگری از چگونگی حرکت پول به داخل و خارج از سازمان و نحوه پرداخت صورتحساب های شرکت است.
نسبت جریان نقدینگی عملیاتی، جریان های نقدی که یک شرکت از عملیات های خود به عنوان بدهی جاری کسب میکند، را بررسی می کند. این نسبت مالی ارزیابی میکند که آیا نقدینگی می تواند در کوتاه مدت پرداخت بدهی ها را پوشش دهد.
نسبت جریان نقدینگی عملیاتی = جریان نقدینگی عملیاتی / بدهی های جاری
جریان نقدینگی عملیاتی از گزارش صورت جریان نقدینگی و بدهی های جاری از ترازنامه بدست می آیند.
چنانچه نسبت جریان نقدینگی عملیاتی برای یک شرکت کمتر از 0.1 باشد، شرکت توانایی پرداخت بدهی های کوتاه مدت خود را ندارد که خود یک وضعیت جدی و بحرانی برای شرکت تلقی می شود. این احتمال وجود دارد که موسسه نتواند به فعالیت خود ادامه دهد.
2. نسبت قیمت/جریان نقدینگی
نسبت قیمت به جریان نقدینگی معمولا یک شاخص بهتر برای ارزش شرکت محسوب می شود تا نسبت قیمت به درآمد. دانستن این نسبت واقعا برای یک شرکت مفید است بویژه اگر شرکت سهامی عام باشد. این نسبت، ارزش سهم شرکت را با جریان نقدی تولید شده برای هر سهام مقایسه می کند.
نحوه ی محاسبه ی آن به صورت:
قیمت/نسبت جریان نقدینگی = قیمت سهام / جریان نقدینگی عملیاتی به ازاء هر سهم
قیمت سهام معمولا نزدیکترین قیمت به سهام در همان روز است و جریان نقدینگی عملیاتی از صورت جریان نقدینگی بدست می آید.
3. نسبت حاشیه جریان نقدینگی
نسبت حاشیه جریان نقدینگی یک نسبت مهم است زیرا رابطه ی بین جریان نقدینگی تولید شده از عملیات ها با فروش را بیان می کند.
یک شرکت برای پرداخت سود سهام؛ تامین کنندگان و بدهی های خود و همچنین سرمایه گذاری در دارایی های جدید، نیاز به وجه نقد دارد؛ بنابراین اهمیت وجه نقد به اندازه ی سودی است که شرکت بدست می آورد.
نسبت حاشیه جریان نقدینگی توانایی شرکت برای تبدیل فروش به وجه نقد را ارزیابی میکند. نحوه ی محاسبه ی آن به صورت زیر است:
جریان نقدینگی حاصل از جریان های نقدینگی عملیاتی / فروش خالص = ______ درصد
صورت کسر این معادله از صورت جریان نقدینگی شرکت بدست می آید. مخرج کسر از صورت سود و زیان محاسبه می شود. هر چه این درصد بدست آمده بزرگتر باشد؛ بهتر است.
4. جریان نقدینگی عملیاتی/میانگین بدهی های کل
جریان نقدینگی عملیاتی/میانگین کل بدهی ها شبیه به نسبت بدهی کل/دارایی کل عمل می کند. هر دو توان شرکت برای پرداخت تعهدات یا توان پرداخت بدهی ها و بالانگه داشتن سر از آب (یک اصطلاح است و به معنای اجتناب از تسلیم شدن در برابر مشکلات، معمولا بدهی گفته می شود.) را محاسبه می کنند. شکل سابق آن بهتر است با این حال؛ از آنجا که توانایی را در یک بازه ی زمانی خاص محاسبه می کند و نه در یک نقطه ی زمانی؛ از مقادیر متوسط استفاده می شود.
نحوه ی محاسبه ی آن به صورت زیر است:
جریان نقدینگی عملیاتی/میانگین بدهی های کل =------ درصد
جریان نقدینگی عملیاتی از صورت جریان نقدینگی و میانگین بدهی های کل میانگین بدهی های کل از چندین دوره مالی هستند که از ترازنامه بدست می آید.
نسبت بالاتر؛ انعطاف پذیری مالی بیشتر و توانایی بیشتر در پرداخت بدهی ها را نشان می دهد.
5. نسبت جاری
نسبت جاری ساده ترین نسبت جریان نقدینگی است. این نسبت به مالک کسب و کار نشان می دهد که آیا دارایی های جاری برای پرداخت بدهی های جاری کافی هستند یا خیر. نسبت جاری به صورت زیر محاسبه می شود:
نسبت جاری = دارایی های جاری / بدهی های جاری
هر دو عدد موجود در این فرمول، از ترازنامه شرکت بدست می آیند. این پاسخ نشان می دهد که چندین مرتبه یک شرکت می تواند بدهی های کوتاه مدت خود را پرداخت کند و اندازه گیری نقدینگی شرکت است.
نسبت سریع (Acid-Test)
نسبت سریع یا acid test آزمونی است که بیشتر نقدینگی را مشخص می کند تا نسبت جاری. در صورتی که موجودی کالا برای فروش و امکان پرداخت بدهی های کوتاه مدت وجود نداشته باشد؛ موجودی انبار را از معادله حذف می کند.
نحوه ی محاسبه ی نسبت سریع به صورت زیر است:
نسبت سریع = دارایی های جاری – موجودی انبار / بدهی های جاری
نسبت های مالی نقدینگی چیست و چه کاربردی دارد؟
تجزیه و تحلیل نسبت، یک تحلیل کمی اطلاعات از صورت های مالی شرکت یا قیمت سهم است. نسبتها، کلید تجزیهوتحلیل مالی هستند، چراکه برای ارزیابی و مقایسه یک شرکت با همتایانشان یا مقایسه با صنعت از نسبت های نقدینگی استفاده میشود. نسبتها علائم حیاتی برای اندازهگیری سلامت شرکتها را فراهم میکنند، به سرمایهگذاران اجازه میدهند تا به جنبههای خاصی از وضعیت عملیاتی شرکت متمرکز شوند. بهعنوانمثال ممکن است شرکتی سودآور باشد، اما مقدار یک نسبت خاص میتواند نشان دهد که، مدیریت موجودی عملکرد مناسبی نداشته است و یا شرکت با مشکل نقدینگی روبهرو است. نقدینگی طبق تعریف عبارت است از میزان توانایی شرکت در بازپرداخت دیون کوتاه مدت خود. بنابراین نسبت های نقدینگی اطلاعاتی در مورد توانایی شرکت ها در پرداخت دیون کوتاه مدت یا عمل به تعهدات کوتاه مدتشان فراهم میآورند.
نسبت جاری
یکی از مهمترین نسبت های نقدینگی، نسبت جاری است که به صورت زیر تعریف میشود:
برای شرکت فرضی الف این نسبت را در سالهای مختلف محاسبه و نمودار آن را ترسیم مینماییم:
عدد ۱٫۱۷ برای نسبت جاری را میتوان به زبان ساده به این صورت تفسیر نمود که شرکت در سال ۸۶ به ازای هر صد تومانی که تا انتهای سال باید پرداخت مینموده است (بدهی جاری)، توانایی کسب ۱۱۷ تومان وجه نقد تا انتهای سال را داشته است (دارایی جاری). معمولاً نسبت جاری بین ۱ و ۲ را به عنوان نشانهای از وضعیت مطلوب نقدینگی شرکت در نظر میگیرند:
- نسبت مطلوب باید بیشتر از یک باشد چرا که پایینتر بودن نسبت جاری از عدد ۱ بدین معناست که شرکت توان پرداخت دیون کوتاه مدت خود را ندارد چرا که داراییهای جاری آن کمتر از بدهیهای جاری آن است.
- چرا که بالا بودن بیش از حد این نسبت (مثلاً عدد ۱۰) نشان از بلا استفاده ماندن داراییهای شرکت و به اصطلاح خواب سرمایه است؛ چرا که معمولاً سود بنگاه از داراییهای غیر جاری آن ناشی میشود و نه دارایی جاری.
البته برای تحلیل دقیقتر این نسبت باید مشخص نمود که این نسبت از دید چه کسی بررسی میشود:
سرمایهگذاران کوتاه مدت ترجیح میدهند که این نسبت بالاتر باشد زیرا بالاتر بودن این نسبت نشاندهنده ریسک پایینتر شرکت است. ولی سهامداران یک سازمان ممکن است به میزان پایینتر این نسبت علاقه داشته باشند زیرا نشان میدهد که درصد بیشتری از داراییهای شرکت برای رشد کسب و کار محاسبه نقدینگی مورد استفاده قرار میگیرند. اگر نسبت جاری خیلی زیاد باشد، میتوان استنباط کرد که واحد انتفاعی سرمایهگذاری زیادی در داراییهای جاری دارد یا از وامهای کوتاه مدت به اندازه ممکن استفاده نکرده است. از طرف دیگر، یک نسبت جاری نسبتاً کم، معرف این است که یک یا چند دارایی یا بدهی جاری در سطح مطلوب قرار ندارند. بنابراین، کم بودن نسبت جاری میتواند به این معنی باشد که افزایش موجودی نقد، اوراق بهادار کوتاه مدت، حسابهای دریافتنی یا موجودیها ضرورت دارد. به همین ترتیب، در صورت کم بودن نسبت جاری میتوان نتیجه گرفت که لازم است حسابها یا اسناد پرداختنی یا سایر بدهیهای ناشی از هزینه های تحقق یافته کاهش یابد.
نسبت آنی (سریع)
یکی از اقلامی که در ترازنامه به عنوان دارایی جاری ثبت میشود، موجودی مواد و کالا است که در بسیاری از اوقات قابلیت نقد شوندگی پایینی دارند اما در نسبت جاری به عنوان یکی از داراییهای نقد شونده به آن نگریسته میشود. برای حل این مشکل از نسبت آنی یا نسبت سریع استفاده میشود که توان شرکت را برای انجام تعهدات کوتاه مدت خود از محل داراییهای نقدی را اندازهگیری میکند. نسبت آنی از تقسیم داراییهای جاری منهای موجودی های مواد و کالا بر بدهی های جاری به دست میآید:
برای شرکت فرضی الف این نسبت را در سالهای مختلف محاسبه و نمودار آن را ترسیم مینماییم:
اختلاف مقدار نسبت جاری و آنی به دلیل موجودی انبار این بنگاه است. دقت نمایید که بالا بودن موجودی مواد و کالا، موجب پایین آمدن ریسک (ریسک عملیاتی، ریسک افزایش قیمتها و …) در شرکتها شده ولی از طرف دیگر مسائلی همچون خواب سرمایه، کاهش بهرهوری (به دلیل پوشاندن ضعفهای بخش عملیات) و مواردی از این دست را به دنبال خواهد داشت.
بهطور کلی در مورد نسبت های نقدینگی (نسبتهای جاری و آنی) میتوان گفت:
- بالاتر بودن این نسبتها از عدد یک به معنای وضعیت مناسب نقدینگی است.
- صعودی بودن روند نسبتهای نقدینگی به معنای بهبود وضعیت نقدینگی شرکت در طول زمان است.
نسبت وجه نقد
علاوه بر دو نسبت فوق، نسبت وجه نقد نیز یکی از نسبت های نقدینگی است که به صورت زیر محاسبه میشود:
نسبت نقدینگی چیست
جهت تعیین میزان توانایی شرکت برای اجرای تعهدات و نیز پرداخت بدهی های کوتاه مدت، نسبت نقدینگی (Liquidity ratio) مورد استفاده قرار می گیرد، که از فاکتورهای مالی می باشد.
نسبت نقدینگی بالا نشان دهنده این است که حاشیه امنیت شرکت بیشتر است و از پس بدهی های کوتاه مدتش بر می آید. اما این بدان معنی نیست که نسبت نقدینگی هر چه بالاتر باشد بهتر است، این نسبت خیلی هم نباید بزرگ باشد.
افزایش نسبت نقدینگی به شکلی که به بالاتر از حد تعیین شده برسد نشان می دهد که شرکت توانایی کافی در جذب سرمایه و منابع خارجی ندارد و یا نتوانسته به درستی بر روی دارایی های خود سرمایه گذاری کند.
انواع نسبت های نقدینگی:
انواع نسبت های نقدینگی عبارت است از
معمولا در محاسبه نقدینگی، دارایی های زیادی مورد محاسبه قرار می گیرد.
برخی تحلیل گران معتقدند کافی است مقدار پول نقد (و مشابه ها) تقسیم بر بدهی جاری شود.
استدلال این تحلیل گران این است که موارد گفته شده دارایی هایی با میزان نقدینگی زیاد هستند و احتمالا جهت رفع و رجوع بدهی های کوتاه مدت مورد استفاده قرار می گیرند.
هنگامی که پای طلبکاران شرکت وسط می آید، توانایی شرکت در تبدیل دارایی کوتاه مدت به وجه نقد بسیار مهم است.
در بررسی های مربوط به ورشکستگی از نسبت های نقدینگی استفاده شده و تخمین زده می شود که شرکت به چه میزان و با چه درصدی قادر به ادامه حیات است.
آزمون نقدینگی برای یک شرکت از گام های اساسی برای تحلیل وضعیت شرکت است.
نسبت جاری:
نسبت جاری در میان نسبت های نقدینگی، ساده ترین است. برای محاسبه این نسبت دارایی های جاری بر بدهی های جاری تقسیم می شود. دارایی های جاری، دارایی هایی ست که به یک دیگر تبدیل می شوند و در صورت نیاز در عرض یک سال می توان آن ها را به پول نقد تبدیل کرد. بدهی های جاری به آن دسته از بدهی ها گفته می شود که موعد پرداخت آن ها کمتر از یک سال است.
بدهی های جاری / دارایی های جاری = نسبت جاری
به عنوان مثال اگر نسبت جاری عدد 1.17 باشد یعنی در برابر هر صد تومان محاسبه نقدینگی که برای پرداخت بدهی هزینه می شود، توانایی کسب 117 تومان دارایی وجود دارد.
تجزیه و تحلیل نسبت جاری:
بالا بودن نسبت جاری نشان می دهد که برای طلب کاران هیچ جای نگرانی نیست و اصل مبلغ خود به همراه سود آن را از شرکت دریافت خواهند کرد. شرکت به آسانی توانایی تامین نقدینگی مورد نظر را دارد. میان ریسک و بازده ارتباط موثری وجود دارد، وقتی بستانکاران در وضعیت امن تری قرار دارند، در مقابل بازدهی کمتری برای سهامداران وجود دارد.
دارایی های جاری در حقیقت بخش غیر مولد شرکت است و تمرکز بیش از حد بر آن باعث عدم مدیریت نقدینگی می شود . جهت تعیین حد مناسب برای دارایی های جاری فاکتورهای زیادی دخیل هستند از جمله:
- نوع فعالیت
- نسبت جاری
- اوضاع کلان اقتصادی
- ترکیب اعتبار و موقعیت شرکت
- دارایی های جاری
اگر نسبت جاری بیش از اندازه بالا باشد یعنی از دارایی ها به درستی در راستای سودآوری استفاده نمی شود و اگر این نسبت از حد متعارف پایین تر باشد یعنی نقدینگی شرکت در حالت نامطلوبی قرار دارد و باید انواع دارایی های جاری شرکت افزایش پیدا کند. این دارایی ها عبارتند از:
- حساب ها و اسناد دریافتنی
- موجودی
- اوراق بهادار کوتاه مدت
- موجودی نقد
تحلیل گران عدد مناسب برای این نسبت را عدد یک می دانند.
موسسه مشاوران ارائه دهنده انواع خدمات اعزام حسابدار در محل می باشد.
نحوه محاسبه نسبت نقدینگی
نسبت آنی یا سریع:
نسبت آنی در مقایسه با نسبت جاری کمی سخت تر محاسبه می شود. برای محاسبه این نسبت فهرست دارایی هایی که در مقایسه با پول نقد (و مشابه ها) از قدرت نقد شوندگی کمتری برخوردارند (مانند موجودی و ملزومات کالا) از دارایی های جاری شرکت کسر می شود.
بدهی های جاری / (حساب های دریافتنی + سرمایه گذاری های کوتاه مدت+ پول نقد و مشابه های پول نقد) = نسبت آنی
البته یک فرمول دیگر هم برای این نسبت وجود دارد:
بدهی های کنونی / (موجودی کالا – دارایی های جاری) = نسبت آنی
تجزیه و تحلیل نسبت آنی:
به بالا بودن نسبت آنی می توان از دو زاویه نگاه کرد:
- اعتبار دهندگان کوتاه مدت دچار هیچ مشکلی نخواهند شد.
- نقدینگی یا مطالبات شرکت بسیار زیاد است.
هیچ کدام از دو عامل گفته شده خوب نیست و نشان دهنده مدیریت نادرست یا محافظه کاری اغراق گونه در تامین نقدینگی جاری می باشد.
از طرفی پایین بودن این نسبت هشداری است برای پرداخت های کوتاه مدت. اگر این نسبت کمتر از یک باشد ممکن است شرکت نتواند بدهی های کوتاه مدت خود را سر موعد پرداخت نماید.
معمولا نسبت آنی از نسبت جاری کوچک تر است.
نسبت آنی اگر حدود عدد 1 باشد بدون مشکل است.
نسبت پول نقد:
در این نسبت موجودی کالا، دارایی های جاری و حساب های دریافتنی در نظر گرفته نمی شود. جهت پیش بینی توانایی پرداختی شرکت در مواقع ضروری این نسبت در مقایسه با نسبت قبلی بیشتر به کار می آید.
اگر شرکتی به میزان کافی توانایی نقد شوندگی نداشته باشد به مشکل بر می خورد حتی اگر از سود دهی بالایی برخوردار باشد.
بدهی های جاری / (سرمایه گذاری های کوتاه مدت + پول نقد و مشابه های پول نقد) = نسبت پول نقد
اگر این مطلب برای شما رضایت بخش بوده است، مطالعه مقاله بودجه و حسابداری را به شما پیشنهاد می کنیم.
محاسبه نقدینگی در صورت های مالی اساسی
نقدینگی میزان خرید یا فروش سریع دارایی در بازار را با قیمتی که ارزش ذاتی آن را منعکس می کند، توصیف می کند. وجه نقد به طور کلی نقدشونده ترین دارایی در نظر گرفته می شود زیرا می توان آن را به سرعت و به آسانی به دارایی های دیگر تبدیل کرد. دارایی های مشهود، مانند املاک، هنرهای زیبا و کلکسیونی ها، همگی نسبتاً نقدشونده نیستند. سایر داراییهای مالی، از سهام گرفته تا واحدهای مشارکتی، در مکانهای مختلفی در طیف نقدینگی قرار دارند.
به عنوان مثال، اگر شخصی یک یخچال 100,000,000 تومانی بخواهد، پول نقد دارایی است که به راحتی می توان از آن برای تهیه آن استفاده کرد. اگر آن شخص پول نقد نداشته باشد اما یک مجموعه کتاب کمیاب داشته باشد که 100,000,000 تومان ارزیابی شده است، بعید است کسی را پیدا کند که بخواهد یخچال را با مجموعه اش عوض کند. در عوض، آنها باید مجموعه را بفروشند و از پول نقد برای خرید یخچال استفاده کنند. اگر شخص بتواند ماه ها یا سال ها برای خرید صبر کند، ممکن است خوب باشد، اما اگر فرد فقط چند روز فرصت داشته باشد، ممکن است مشکل ایجاد کند. آنها ممکن است مجبور شوند کتاب ها را با تخفیف بفروشند، به جای اینکه منتظر خریدار باشند که مایل به پرداخت تمام ارزش باشد. کتاب های کمیاب نمونه ای از دارایی های غیر نقدی هستند.
نقدینگی بازار به میزانی اشاره دارد که یک بازار، مانند بازار سهام یک کشور یا بازار املاک و مستغلات یک شهر، امکان خرید و فروش دارایی ها را با قیمت های ثابت و شفاف فراهم می کند. در مثال بالا، بازار یخچال و فریزر در ازای کتابهای کمیاب به قدری غیر نقدی است که برای همه مقاصد وجود ندارد.
از سوی دیگر، بازار سهام با نقدینگی بالاتر بازار مشخص می شود. اگر صرافی حجم معاملات بالایی داشته باشد که تحت سلطه فروش نباشد، قیمتی که خریدار به ازای هر سهم (قیمت پیشنهادی) پیشنهاد میکند و قیمتی که فروشنده مایل به پذیرش آن است (قیمت تقاضا) نسبتاً نزدیک به یکدیگر خواهد بود.
بنابراین، سرمایهگذاران مجبور نخواهند بود که برای فروش سریع، از سودهای تحقق نیافته دست بکشند. زمانی که اسپرد بین قیمتهای پیشنهادی و قیمتی افزایش مییابد، بازار غیر نقدشوندهتر میشود. بازارهای املاک و مستغلات معمولاً نقدشوندگی بسیار کمتری نسبت به بازارهای سهام دارند. نقدشوندگی بازارها برای سایر دارایی ها، مانند مشتقات، قراردادها، ارزها یا کالاها، اغلب به اندازه آنها و تعداد مبادلات باز برای معامله در آنها بستگی دارد.
نقدینگی حسابداری سهولتی را که یک فرد یا شرکت می تواند تعهدات مالی خود را با دارایی های نقدی در دسترس خود انجام دهد - توانایی پرداخت بدهی ها در زمان سررسید را اندازه گیری می کند.
در مثال بالا، داراییهای مجموعهدارهای کمیاب کتاب نسبتاً غیر نقدی هستند و احتمالاً ارزش کامل آنها به ارزش 100,000,000 تومان را ندارند. از نظر سرمایه گذاری، ارزیابی نقدینگی حسابداری به معنای مقایسه دارایی های نقدی با بدهی های جاری یا تعهدات مالی است که ظرف یک سال سررسید می شوند.
تعدادی نسبت وجود دارد که نقدینگی حسابداری را اندازهگیری میکند، که در تعریف دقیق «داراییهای نقد» متفاوت است. تحلیلگران و سرمایه گذاران از این موارد برای شناسایی شرکت هایی با نقدینگی قوی استفاده می کنند. همچنین معیاری برای عمق در نظر گرفته می شود.
تحلیلگران مالی به توانایی یک شرکت در استفاده از دارایی های نقدی برای پوشش تعهدات کوتاه مدت خود نگاه می کنند. به طور کلی، هنگام استفاده از این فرمول ها، نسبت بیشتر از یک مطلوب است.
نسبت جاری ساده ترین و آسانترین روش است. دارایی های جاری (آنهایی که می توانند به طور منطقی در یک سال به وجه نقد تبدیل شوند) در برابر بدهی های جاری اندازه گیری می کند. فرمول آن خواهد بود:
نسبت سریع، یا نسبت تست اسید، کمی دقیق تر است. موجودی ها و سایر دارایی های جاری را که به اندازه نقدینگی و معادل های نقدی، حساب های دریافتنی و سرمایه گذاری های کوتاه مدت نقدینگی ندارند، شامل نمی شود. فرمول این است:
تغییر نسبت سریع/آزمایش اسید به سادگی موجودی را از داراییهای جاری کم میکند و آن را کمی سخاوتمندانهتر میکند:
نسبت نقدینگی دقیق ترین نسبت نقدینگی است. به استثنای حسابهای دریافتنی و همچنین موجودیها و محاسبه نقدینگی محاسبه نقدینگی سایر داراییهای جاری، داراییهای نقدی را دقیقاً به عنوان وجه نقد یا معادل نقد تعریف میکند.
بیش از نسبت فعلی یا نسبت تست اسید، نسبت نقدی توانایی واحد را برای حلال ماندن در مواقع اضطراری - بدترین سناریو - با این دلیل که حتی شرکتهای بسیار سودآور نیز ممکن است در صورت عدم انجام این کار با مشکل مواجه شوند را ارزیابی میکند. نقدینگی لازم برای واکنش به رویدادهای پیش بینی نشده را دارند. فرمول آن این است:
از نظر سرمایه گذاری، سهام به عنوان یک طبقه جزو نقدشونده ترین دارایی ها هستند. اما در مورد نقدینگی، همه سهام یکسان ایجاد نمی شوند. برخی از سهام فعال تر از سایرین در بورس معامله می شوند، به این معنی که بازار بیشتری برای آنها وجود دارد. به عبارت دیگر، آنها علاقه بیشتر و ثابت تری را از سوی معامله گران و سرمایه گذاران جذب می کنند. این سهام نقدی معمولاً با حجم روزانه قابل شناسایی هستند که می تواند در میلیون ها یا حتی صدها میلیون سهم باشد.
به عنوان مثال، در 26 آوریل 2019، 8.4 میلیون سهم Amazon.com (AMZN) در NASDAQ معامله شد. اگرچه این مقدار ممکن است نقدینگی خوبی به نظر برسد، اما هنوز نقدینگی آن بسیار کمتر از مثلاً اینتل (INTC) است که در آن روز NASDAQ را با حجم 72 میلیون سهام رهبری کرد - یا خودروسازی فورد(F) که رهبری آن را به عهده داشت. بورس نیویورک (NYSE) با حجم 156 میلیون سهم، نقدشوندگی ترین سهام ایالات متحده در آن روز را به خود اختصاص داد.
اگر بازارها نقدشونده نباشند، فروش یا تبدیل دارایی ها یا اوراق بهادار به پول نقد دشوار می شود. به عنوان مثال، شما ممکن است دارای یک میراث خانوادگی بسیار کمیاب و ارزشمند با قیمت محاسبه نقدینگی 150000 دلار باشید. با این حال، اگر بازاری برای کالای شما وجود نداشته باشد (یعنی هیچ خریدار) بیاهمیت است، زیرا هیچ کس در جایی نزدیک به ارزش تخمینی آن پرداخت نمیکند - بسیار غیر نقدی است. حتی ممکن است نیاز به استخدام یک خانه حراج برای ایفای نقش یک کارگزار و ردیابی افراد بالقوه ذینفع باشد که این امر مستلزم زمان و هزینه است.
با این حال، دارایی های نقدی را می توان به راحتی و به سرعت با ارزش کامل و با هزینه کم فروخت. شرکتها همچنین باید داراییهای نقدی کافی برای پوشش تعهدات کوتاهمدت خود مانند صورتحساب یا حقوق و دستمزد داشته باشند، در غیر این صورت با بحران نقدینگی مواجه میشوند که میتواند منجر به ورشکستگی شود.
نقدینگی نقدشوندهترین دارایی است و پس از آن معادلهای نقدی، که چیزهایی مانند بازار پول، سی دی یا سپردههای مدتدار هستند، قرار میگیرند. اوراق بهادار قابل فروش مانند سهام و اوراق قرضه فهرست شده در بورس ها اغلب بسیار نقد هستند و می توانند به سرعت از طریق یک کارگزار فروخته شوند. سکههای طلا و مجموعهای خاص نیز ممکن است به راحتی به صورت نقدی فروخته شوند.
اوراق بهاداری که در خارج از بورس (OTC) معامله می شوند، مانند برخی از مشتقات مالی پیچیده، اغلب کاملاً نقدشونده نیستند. برای افراد، یک خانه، یک اجاره زمانی، یا یک خودرو تا حدودی نقدشونده نیستند، زیرا ممکن است چندین هفته تا ماه ها طول بکشد تا خریدار پیدا شود، و چندین محاسبه نقدینگی هفته دیگر نیز برای نهایی کردن معامله و دریافت پرداخت طول بکشد.
نقدشونده ترین سهام، سهامی هستند که علاقه زیادی از بازیگران مختلف بازار دارند و حجم معاملات روزانه زیادی دارند. چنین سهامی همچنین تعداد بیشتری از بازارسازان را جذب خواهد کرد که بازار دو طرفه تری را حفظ می کنند. سهام غیر نقدشونده دارای اسپرد خرید و فروش بیشتر و عمق بازار کمتری هستند. این نام ها کمتر شناخته شده هستند، حجم معاملات کمتری دارند و اغلب دارای ارزش بازار و نوسان کمتری هستند. بنابراین، سهام یک بانک بزرگ چند ملیتی نسبت به یک بانک کوچک منطقه ای نقدشوندگی بیشتری دارد.
محاسبه رقم نقدینگی اقتصاد ایران با اطلاعات بیانیه اخیر بانکمرکزی+نمودار
اقتصادنیوز: حجم نقدینگی سال ۹۸ در جوابیه بانک مرکزی به رئیسکل اسبق این بانک رونمایی شد. نهاد سیاستگذار پولی ضمن تکذیب ادعای محمود بهمنی درخصوص میزان رشد نقدینگی، حجم این شاخص در انتهای سال ۹۸ و متوسط رشد نقدینگی در ۲ ماه ابتدایی ۱۰ سال گذشته را به اشتراک عموم گذاشت.
به گزارش اقتصادنیوز براساس این دادهها، آخرین تصویر نقدینگی را بررسی شده است. تصویری که نشان میدهد حجم نقدینگی در انتهای اسفند ۹۸ به ۱/ ۲۴۷۲ هزار میلیارد تومان رسیده که حاکی از رشد ۳/ ۳۱ درصدی در سال ۹۸ است. این رشد از تمام سالهای دهه ۹۰ (به استثنای سال ۹۲) بالاتر بوده است. در سال ۹۲ رشد نقدینگی ۸/ ۳۸ درصدی تحتتاثیر افزودن آمار برخی بانکها و موسسات اعتباری به آمارهای پولی و بانکی کشور بود. از طرفی رشد فصلی نقدینگی نیز در زمستان گذشته به ۳/ ۹ درصد رسید. آخرین بار زمستان ۹۴ چنین رکوردی ثبت شده بود. بانک مرکزی در جوابیه دیروز اعلام کرد که متوسط رشد نقدینگی در ۲ ماه ابتدایی ۱۰ سال گذشته، معادل ۴/ ۲ درصد بوده محاسبه نقدینگی است. اگر شتاب حرکتی نقدینگی در سال جاری نیز همچون میانگین ۱۰ ساله باشد، حجم نقدینگی در میانه بهار از ۲۵۳۰ هزار میلیارد تومان گذشته است. بسیاری از کارشناسان معتقدند ریشه رشد نقدینگی، سیاستهای مالی دولت است.
حجم نقدینگی اقتصاد ایران در انتهای سال ۱۳۹۸ به ۱/ ۲۴۷۲ هزار میلیارد تومان رسید. عددی که در قیاس با انتهای پاییز، رشد ۳/ ۹ درصدی را نشان میدهد که بالاترین رشد فصلی پس از زمستان ۹۴ به حساب میآید. همچنین رشد نقطهای نقدینگی به ۳/ ۳۱ درصد رسید که در طول ۶ سال اخیر بیسابقه بود. با ادامه این روند نقدینگی در پایان اردیبهشت امسال، در چه ارتفاعی قرار گرفته است؟
اعلام رقم نقدینگی در یک جوابیه
با اینکه بانک مرکزی دادههای پولی و بانکی را از آذرماه سال گذشته به روز نکرده است، اما دیروز در یک جوابیه، رقم نقدینگی در اسفند ۹۸ اعلام شد. ماجرا از این قرار بود که محمود بهمنی، رئیسکل اسبق بانک مرکزی مدعی شده بود که حجم نقدینگی در دو ماه ابتدایی سال ۹۹ معادل ۴۰۰ هزار میلیارد تومان افزایش یافته است. بانک مرکزی نیز در جوابیهای این خبر را تکذیب کرد و نوشت: «رقم دقیق حجم نقدینگی در پایان اسفند ۱۳۹۸ معادل ۱/ ۲۴۷۲ هزار میلیارد تومان بوده است. هیچگاه در تاریخ ۶۰ ساله بانک مرکزی، حجم نقدینگی در طی دو ماه نخست سال چنین رشدی (رشد مورد اشاره بهمنی) را تجربه نکرده است، ارقام اشاره شده صحیح نیست؛ بهعنوان مثال، متوسط رشد نقدینگی در دو ماهه ابتدایی ۱۰ سال گذشته، رقمی معادل ۴/ ۲ درصد بوده که با ارقام ذکر شده توسط ایشان فاصله بسیار زیادی دارد.» با این اوصاف، رقم نقدینگی در پایان اسفند ۹۸ معادل ۱/ ۲۴۷۲ هزار میلیارد تومان است که در قیاس با پایان آذر، بیش از ۲۰۹ هزار میلیارد تومان افزایش یافته است. بر این اساس، رشد نقطه به نقطه نقدینگی در پایان سال ۹۸ به ۳/ ۳۱ درصد رسیده است که بالاترین رشد نقطهای از بهمن ۹۳ به این سو به حساب میآید. همچنین از سال ۹۲ به بعد چنین رشدی در یک سال رخ نداده بود. رشد نقطهای این شاخص، در مهر ماه سال ۱۳۹۳ معادل ۸/ ۳۱درصد بود. اما در آن زمان به علت الحاق موسسات مالی غیرمجاز به سیستم بانکی کشور، حجم نقدینگی دچار جهش شده بود؛ همچنین آمار ۵ بانک ایران زمین، قرضالحسنه رسالت، خاورمیانه، بینالمللی کیش و ایران و ونزوئلا نیز به آمار سیستم بانکی کشور افزوده شد. بر این اساس، نفوذ رشد نقطهای نقدینگی در سال ۹۸، یک سیگنال مهم برای متغیرهای پولی کشور به حساب میآید. همچنین دادههای بانکی مرکزی نشان میدهد در ۳ ماه پایانی سال قبل، بهطور متوسط در هر ماه نقدینگی ۳ درصد رشد کرد و رشد فصلی نیز به بیش از ۹ درصد رسید که از زمستان ۹۴، به این سطح نرسیده بود. این در حالی بود که در ۹ ماه ابتدایی سال قبل، نقدینگی بهطور متوسط در هر ماه ۱/ ۲ درصد رشد کرده بود. با این اوصاف میتوان گفت که حدودا نقدینگی در دیماه معادل ۲۳۳۰ میلیارد تومان و در بهمنماه معادل ۲۴۰۰ میلیارد تومان بوده است.
رقم احتمالی نقدینگی در پایان اردیبهشت: بانک مرکزی در بیانیهاش اعلام کرد که در ۱۰ سال گذشته، میانگین رشد نقدینگی در ۲ ماه ابتدایی سال معادل ۴/ ۲ درصد بوده است. اگر این فرضیه برای سال جاری نیز صدق کند، رقم نقدینگی در پایان ماه دوم سال به ۴/ ۲۵۳۱ هزار میلیارد تومان میرسد که نشان از رشد نقطهای ۴/ ۳۰ درصدی نقدینگی خواهد داشت. اما اگر رشد نقدینگی همانند ۳ محاسبه نقدینگی ماه پایانی سال گذشته به شتاب خود ادامه دهد، رشد نقطهای به چه عددی میرسد؟ با ثبت رشد ۳ درصدی در ماه، حجم نقدینگی در پایان اردیبهشت ۹۹ به ۶/ ۲۶۲۲ هزار میلیارد تومان میرسد. در این حالت رشد نقطهای نقدینگی نیز به رقم ۳۵ درصد خواهد رسید.
دیدگاه شما