چگونه در بازار بورس آمریکا سرمایهگذاری کنیم؟
بازار بورس آمریکا از دیرباز تا کنون یکی از بزرگترین بازارهای مالی جهان بهحساب میآید که شاید آرزوی هر شرکت بینالمللی بزرگی این باشد که روزی بتواند وارد بازار بورس آمریکا شود. اینطور بگویم که تمام شرکتهای بزرگ و معروف جهان، همگی در این بازار هستند و سهامشان هر روز، بین سرمایهگذاران بزرگ دنیا معامله میشود.
خوب ما که شرکت بین المللی نداریم! اما زمان بندی بازار چیست؟ اگر بهعنوان یک سرمایهگذار هم به بازار سهام آمریکا نگاه کنیم، بسیار جذاب است که بهطور مثال شما سهامدار شرکت بزرگی مثل آمازون، گوگل، مایکروسافت، اپل و. باشید. آیا اصلا این کار ممکن است؟ پس تحریمها چه میشود؟ سود سرمایهگذاری در بازار سهام آمریکا چگونه است؟ معایب و مزایای آن چیست؟ پاسخ همه این سوالات را در پایان این مقاله خواهید یافت.
سرمایهگذاری لایهای در بازار بورس آمریکا
در مقاله استراتژی سرمایهگذاری لایهای گفتیم که وقتی ما بهصورت ریالی سرمایهگذاری میکنیم، معمولا تورم دلار بخشی از سود سرمایهگذاری ما را میبلعد. بهطور مثال اگر ما در بازار بورس ایران، سود 1000% (10 برابر) کنیم و تورم همزمان دوبرابر شود، یعنی نیمی از سود ما را تورم بلعیده است و قدرت خرید ما در این حالت تنها 5 برابر شده است.
اما اگر قیمت سهمها در بازار بورس ایران به دلار بود، بعد از اینکه سود 10 برابری کردیم، همان مقدار سودمان را باید در میزان در تورم دلار هم ضرب میشد. یعنی در مثال فوق اگر قیمت دلار 2 برابر شده باشد، اصل سرمایه ما نسبت به حالت اولیه 20 برابر شده است. در این حالت دیگر تورم باعث کاهش قدرت خرید ما نمیشد.
سرمایهگذاری در بورس آمریکا نیز به همین شکل است. یعنی ما وقتی سهمی را میخریم، هم از اختلاف قیمت و ارزش افزوده سهام در آینده سود میبریم و هم سود ناشی از افزایش تورم قیمت دلار در داخل ایران. ولی آیا سرمایهگذاری در بازار زمان بندی بازار چیست؟ بورس آمریکا به همین راحتی ممکن است؟ در جواب باید بگویم که خیر. اما برای روشن شدن موضوع ابتدا به جزئیات مهم بازار بورس آمریکا اشاره خواهیم کرد و به طرح مشکلات سرمایهگذاری و راهحلهای پیشرو خواهیم پرداخت.
در بازار بورس آمریکا چه سهمهایی حضور دارند؟
همانطور که گفتیم بازار بورس آمریکا یکی از پرطرفدارترین و در عین حال مهمترین بازارهای مالی در جهان است. بهطوری که شاخص بازار بورس در آمریکا به یکی از معیارهای سنجش، برای تحلیل اقتصاد کلان در بین تحلیلگران مبدل یا تبدیل شده است. در حال حاضر (سال 2020) ، میانگین روزانه حجمی معادل 6 میلیارد دلار در این بازار معامله میشود.
شرکتهای بزرگی نظیر آمازون، گوگل، امریکن ایرلاین، والت دیزنی، مکدونالدز، فروشگاههای زنجیرهای والمارت، فیسبوک، شرکت خودروسازی تسلا، اوبر، موسسه مالی جیپی مورگان، شرکت مایکروسافت، برند نایک، شرکت هواپیمایی بوئینگ و. معامله میشوند. لیست برخی از این شرکتها بههمراه قیمت آنها را در عکس زیر میتوانید مشاهده کنید.
برای دیدن لیست کامل سهمهای زمان بندی بازار چیست؟ زمان بندی بازار چیست؟ قابل معامله در بازار بورس آمریکا میتوانید از سایت barchart.com استفاده کنید. در این سایت ضمن اینکه میتوانید شرکتهای حاضر در بازار بورس آمریکا را مشاهده کنید، میتوانید نماد معاملاتی آنها را نیز یاد بگیرید. همچنین قیمتهای هر سهم و درصد تغییرات آن نیز نمایش داده شده است. با کلیک روی هر سهم اطلاعات جالبی به شما نمایش داده میشود.
بازار بورس آمریکا و میزان سوددهی
در بازار بورس ایران ما مولفهای بهنام سود سهام داریم. این مبلغ از محل سودآوریهای شرکت سهامی بهدست میآید که به میزان هر سهم محاسبه و هر چندوقت یکبار از سوی شرکت به سهامداران پرداخت میشود.
بازار بورس آمریکا هم از این قاعده مستثنی نیست. درواقع سود تقسیمی در این بازار با نام Dividend شناخته میشود. مقدار این سود هر چندوقت یکبار و از سوی شرکت محاسبه و اعلام میشود. نمونهای از مقدار سود سهامی هر شرکت را در عکس زیر میتوانید مشاهده کنید.
همانطور که در عکس فوق میبینیم، سود سالانه زمان بندی بازار چیست؟ سهام شرکت بوئینگ حدود 4.75% در سال بوده است و یا سود سالانه شرکت بزرگ اپل حدود 1.01% بوده است. برای دیدن تقویم تاریخ محاسبه سود سهام هر شرکت در بازار بورس آمریکا، میتوانید از طریق سایت nasdaq.com (به vpn نیاز دارید)، به تقویم سود تقسیمی هر شرکت در ماههای مختلف و همچنین پیشبینی سود تقسیمی دسترسی داشته باشید.
مشکلات سرمایهگذاری در بازار بورس آمریکا
همواره و در طول دهههای اخیر، تحریمها یکی از بزرگترین مشکلات بر سر راه ایرانیان برای تجارت و سرمایهگذاریهای بینالمللی بوده است. اما در سرمایهگذاری در بازار بورس آمریکا، مشکل به اینجا هم ختم نمیشود. ازطرفی ایرانیان از سوی آمریکا تحریم شدهاند و اجازه سرمایهگذاری در این بازار را ندارند. از طرفی دیگر هم طبق قوانین داخلی ایران، سرمایهگذاری در بازار بورس آمریکا به علت سودآوری برای کشور آمریکا، حرام اعلام شده است. بهاین ترتیب مشکلات سرمایهگذاری در این بازار جذاب تقریبا به یک عمل غیرممکن تبدیل شده است.
یک نظر شخصی: شاید اگر شیوه سیاستهای خارجی ما به نحوی بود که اقتصاد ما درگیر با اقتصاد آمریکا بود، دیگر وضع اقتصادمان این نبود و ارزش پول کشورمان در طول سالهای اخیر، این همه افت نمیکرد. اما چگونه؟
مثالی درباره بازار بورس آمریکا
بازرگانان چینی از سالهای خیلی دور مراودات بازرگانی خود با آمریکا را آغاز کردند. بازرگانان در آن زمان مقداری از سودهای تجارت خود را در بازار بورس آمریکا و اوراق قرضه دولتی سرمایهگذاری میکردند. مقدار این سرمایهگذاری به حدی زیاد شد که ترامپ (رئیس جمهور وقت آمریکا)، به این مسئله اعتراض کرد. زیرا بیش از 10% بدهی دولت آمریکا، تنها به کشور چین بود. این یعنی اگر هر زمان چین تصمیم به فروش این اوراق در بازار بورس آمریکا بگیرد، دولت آمریکا موظف به پرداخت وجه نقد معادل مقدار اوراق قرضه دولتی است. پرداخت چنین وجهی از سوی دولت آمریکا تقریبا غیرممکن است و اگر دولت چین اقدام به فروش این اوراق در بازار بورس کند، بازار بورس آمریکا به مرز ورشکستگی خواهد رسید. اما نکته اینجاست که نه دولت چین قصد نقد کردن این اوراق قرضه دولتی را دارد و نه دولت آمریکا مجبور به پرداخت وجه نقد است، زیرا بزرگترین بخش صادرات چین از طریق فروش محصول به آمریکا تامین میشود. اگر دولت چین اقدام به فروش این اوراق کند، ضمن از دست دادن بزرگترین بازار صادرات خود، با سقوط بازار بورس آمریکا باعث ایجاد یک رکود اقتصادی دیگر در دنیا خواهد شد. بهاین ترتیب میبینیم که اقتصاد دو کشور باهم گره خورده است .
P/E و کاربرد آن در بازار سرمایه | تحلیل سهام به وسیله P/E
نسبت price to earning) P/E) یکی از اصطلاحات پرکاربرد در بازار سرمایه است. بیشترین کاربرد P/E در ارزشگذاری سهام شرکتها میباشد. تحلیلگران در معاملات خود علاوه بر سایر متغیرهای تحلیلی از این نسبت نیز استفاده میکنند. در واقع نسبت P/E یک سهم از معیارهای مهم تصمیمگیری در معاملات سهام محسوب میشود.
P/E چیست؟
P/E زمان بندی بازار چیست؟ از جمله نسبتهای مالی مهم است. این نسبت حاصل تقسیم قیمت یک سهم (P= price) بر سود (EPS) آن میباشد. منظور از EPS، سود سهام شرکت پس از کسر مالیات است. با محاسبه این نسبت، میتوان مدت زمان بازگشت سرمایه را بدست آورد. به تعبیری، انتظارات سرمایهگذاران از بازدهی دارایی خود در آینده را نشان میدهد. به این معنا که سرمایه ذار برای هر یک ریال سود دریافتی خود در آینده، حاضر به پرداخت چند ریال است.
با محاسبه P/E یک سهم میتوان تعداد سال برگشت اصل سرمایه را بدست آورد. برای درک این موضوع به مثال زیر توجه کنید:
فرض کنید شما سهام شرکتی را به مبلغ 3000 تومان خریدهاید. مطابق با EPS سهام مورد نظر، سالانه 20% معادل 600 تومان سود به سهام شما تعلق میگیرد. مبلغ پرداخت شده برای خرید هر سهم را بر سود اختصاص یافته در هر سال تقسیم نمایید. حاصل، تعداد سالی است که زمان میبرد تا اصل پول به شما برگردد.
5 = 600 ÷ 3000
سود سهم ÷ قیمت سهام = P/E
بنابراین، پنج سال طول میکشد تا 3000 تومانی که سرمایهگذاری کردهاید، دو برابر شود. چنانچه EPS یا سود سهام تغییر کند، P/E آن سهم نیز تغییر خواهد کرد. شرکتها بطور معمول، سرمایه گذاران را نسبت به اطلاعات جدید EPS آگاه کرده و مقدار P/E را بروز میکنند.
انواع P/E
معمولاً P/E در تاریخهایی که شرکتها اطلاعات مربوط به EPS خود را افشاء میکنند، محاسبه میشود. P/E با توجه به نوع EPS به سه دسته دنبالهدار، میانگین و برآوردی تقسیم میشود. در ادامه، هریک را به شما معرفی خواهیم کرد.
دنباله دار
این نوع، رایجترین روش محاسبه نسبت P/E میباشد. از تقسیم قیمت روز سهم بر EPS تحقق یافته دوازده ماه گذشته (TTM) سهم بدست میآید. نسبت بدست آمده در این روش از داده های گزارش شده واقعی بدست می آید. این نوع P بر E که با آخرین EPS شرکتها محاسبه میشود را P بر E دنبالهدار میگویند. P/E دنبالهدار در واقع، نسبت قیمت به سود سهم در حال حاضر میباشد.
میانگین
از تقسیم قیمت روز سهم بر میانگین سود تحقق یافته شش ماه گذشته و سود پیشبینی شده شش ماه آینده سهم، P/E میانگین بدست میآید. تحلیلگر با در نظر گرفتن این نسبت، میتواند از تحلیل گذشته و آینده سهم استفاده میکند.
برآوردی(پیشتاز،پیشرو)
اگر برای محاسبه P/E از EPS برآوردی استفاده شود، P/E برآوردی یا پیشتاز بدست خواهد آمد. این نوع EPS بیانگر سودآوری سهام شرکت در سال آینده میباشد. به بیان دیگر در محاسبات خود از سودی که برای سال آینده شرکت برآورد میشود، استفاده مینماییم. در محاسبه این نسبت عواملی ازجمله رشد سود (EPS) شرکتها، نرخ بهره بانکی، تورم و مواردی از این قبیل در نظر گرفته میشود. با جمعآوری اطلاعات درباره ی نحوه عملکرد بازار، عملکرد شرکت در سال آینده پیشبینی میشود. این نسبت برای ارزشگذاری شرکت مورد استفاده قرار میگیرد. تحلیلگران نیز اغلب از این نوع نسبت در تحلیلهای خود استفاده مینمایند از این رو به آن P به E تحلیلی نیز گفته میشود.
معایب P/E برآوردی:
این نسبت مشکلاتی نیز دارد. به عنوان مثال، ممکن است شرکتها بطور عمد سود را کمتر تخمین بزنند تا بتوانند در زمان اعلام سود سه ماهه بعدی، P/E را کم کنند. همچنین امکان دارد شرکتها مقدار سود خود را بیشتر بیان کنند و سپس آن را در اعلامیه بعدی سود، تعدیل کنند. تخمینهای تحلیلگران خارج از شرکت نیز ممکن است با تخمینهای شرکت متفاوت بوده و باعث ایجاد سردرگمی شوند.در حقیقت در P/E دنبالهدار ما از گزارشات واقعی استفاده میکنیم؛ اما این نسبت متکی بر حدس و پیشبینی تحلیلگران از وضعیت آینده سهام میباشد.
P/E دنبالهدار | P/E میانگین | P/E برآوردی |
قیمت ÷ EPS تحقق یافته دوازده ماه گذشته (TTM) | قیمت ÷ سود تحقق یافته شش ماه گذشته و سود پیشبینی شده شش ماه آینده | قیمت ÷ EPS برآوردی |
P/E منفی چیست؟
در تابلو معاملاتی سایت TSETMC گاهی شاهد این هستیم که P/E برخی نمادها منفی است. منفی بودن این نسبت در یک نماد به معنای زیان ده بودن سهام آن شرکت میباشد. این نسبت منفی، با منفی شدن سود سهام حاصل میشود. عدد P/E منفی به این معنی است که اگر شرکت همین روند را ادامه دهد، سالهایی برابر با عدد P بر E زمان می برد تا سرمایههای آن بطور کلی نابود شود و به صفر برسد. با توجه به این تعریف، انتظار میرود، سهامداران از شرکتهای دارای P/E منفی فاصله بگیرند؛ برخلاف انتظار تا به حال شاهد این قضیه بودهایم که سرمایهگذاران به سراغ سهام شرکتهایی با این ویژگی رفته و سود مطلوبی نیز کسب کردهاند.
تصویر فوق مربوط به نماد «سمایه» در تابلو معاملات است. همانگونه که قابل مشاهده میباشد، نسبت P/E این سهم 0.42 - میباشد. سهامداران در ازای هر سهم این شرکت 18,387 ریال متضرر شدهاند.
کاربرد p/e منفی شرکتها در تحلیل تکنیکال
ممکن است سرمایهگذاران بدون توجه به زمان بندی بازار چیست؟ تحلیل بنیادی و P/E منفی سهم به جهت آن که سهم از لحاظ تکنیکال، روند صعودی در پیش دارد آن را خریداری نمایند.
کاربرد p/e منفی شرکتها در تحلیل بنیادی
گاهی نیز ممکن است سرمایهگذاران با در نظر گرفتن اتفاقاتی که در شرکت رخ می دهد، سهام آن را علیرغم زیان ده بودن، خریداری نمایند. علت سرمایهگذاری آنان روی سهمی با P/E منفی، پیشبینی سودآوری بالا در آینده است. طبق دادههای تحلیلی، آن سهم در آینده به سودآوری مطلوب خواهد رسید و از زیان خارج میشود.
گاهی نیز خبر افزایش سرمایه یک سهم با وجود P/E منفی، موجب میشود، سرمایهگذاران اقدام به خرید آن نمایند.
P/E گروه چیست؟
هر نماد زیرمجموعه گروه خاصی از نمادها است. به عنوان مثال، نماد «سمایه» زیرمجموعه گروه بانکها و مؤسسات اعتباری میباشد. از میانگین P بر E زیرمجموعههای یک گروه، P بر E آن گروه حاصل میشود. P/E نمادهای هم گروه با یکدیگر قابل مقایسه هستند؛ اما نمیتوان این نسبت را برای دو نماد از دو گروه مختلف با یکدیگر مقایسه نمود. از مقایسه P/E دو نماد هم گروهی، میتوان در معاملات بهره برد. به مثال زیر توجه کنید:
P بر E نماد A حدوداً عدد 50 است؛ حال اگر نماد B در همین گروه P بر E بسیار بالاتری داشته باشد، به چند شکل میتوان این مقایسه را تعبیر کرد:
- قیمت آن نماد حباب دارد.
- به دلیل طرحهایی که دارد، انتظار بازار از آن خیلی بالا رفته است.
- به زودی قیمت کاهش چشمگیری مییابد.
- سودآوری شرکت (که همان EPS است) بالا خواهد رفت.
استفاده و کاربرد نسبت P/E
برخی سرمایهگذاران معتقدند عدد P/E سهم به ما میگوید که با خرید سهم، چند سال طول میکشد تا اصل سرمایه برگردد و دو برابر شود؛ این نسبت، سودآوری سهام در آینده را به ما نشان میدهد.
P بر E برای تحلیلگران و سرمایهگذاران یکی از با اهمیت ترین شاخصها است. با استفاده از آن میتوان دریافت که قیمت سهام نسبت به ارزش واقعی خود بالاتر یا پایینتر است.
از مهمترین کاربردهای محاسبه P/E ، ارزشگذاری سهام میباشد. فرض کنید بعد از تحلیلهای به عمل آمده متوجه میشوید EPS سهمی از عدد X به Y رو به تغییر است؛ اگر پیشبینی شما درست باشد، میتوان قیمت سهم را (در صورتی که به مقدار Y سود کند) محاسبه کرد. اکنون میتوان از P/E سهم استفاده نمود. نسبت قیمت بر سود سهم مورد نظر را در EPS آن ضرب نمایید. حاصلضرب، قیمت سهم را در صورت درست بودن پیشبینی شما نمایش میدهد؛ اگر قیمت سهم بالاتر از قیمت فعلی آن در بازار باشد به معنای استعداد سهم برای رشد خواهد بود. خرید این سهم میتواند سود ده باشد. اگر در محاسبات کوچکترین خطایی رخ دهد، میتواند منجر به اخذ تصمیمی اشتباه شود.
معایب P/E
این ابزار در کنار مزایا، کاستیهایی نیز دارد. در میان شرکتهای پذیرفته شده در بورس، شرکتهایی نیز وجود دارند که EPS آنها صفر یا حتی منفی میباشد. محاسبه P/E این شرکتها با مشکلاتی همراه است. برخی صاحبنظران P/E این شرکتها را صفر و برخی منفی در نظر میگیرند. اکثر تحلیلگران در این شرایط ، P/E را قابل تفسیر نمیدانند.
یکی دیگر از محدودیتهای این ابزار هنگام مقایسه نسبت P/E دو شرکت بروز میکند. ارزش شرکتها و نرخ رشد آنها با توجه به نوع فعالیت و زمان، متفاوت است. به همین دلیل مقایسه این نسبت، برای دو نماد غیر هم گروه صحیح نبوده و نتیجه کارآمدی نخواهد داشت.
P/E بالا و پایین در سهام
P/E بالا در یک سهم، بیانگر رشد سود آن شرکت در آینده میباشد؛ البته این یک پیشبینی از بازار است. چنانچه بازار طبق این پیشبینی روند خود را طی کند و سود شرکت بیشتر شود، نسبت P/E آن نیز بالاتر خواهد رفت. پایین بودن این نسبت در سهام شرکتها به معنای پیشبینی کاهش سود شرکت در آینده میباشد. اگر بازار مطابق انتظار پیش رود در نتیجه P/E سهم کمتر خواهد شد.
P/E بالا در یک سهم علاوه بر پیشبینی رشد سود شرکت، بیانگر طولانیتر بودن دوره بازگشت سرمایه نیز میباشد. جهت درک این موضوع به مثال زیر توجه کنید:
قیمت هر سهم شرکت الف 2000 تومان است و سود تخصیص یافته به هر سهم 500 تومان می باشد. P/E این شرکت برابر با عدد 4 میشود.
قیمت هر سهم شرکت ب 600 تومان است و سودی که به هر سهم تخصیص داده میشود 100 تومان میباشد. P/E این شرکت برابر با عدد 6 میشود. در ظاهر سهام 2000 تومانی شرکت الف، گرانتر از سهام 600 تومانی شرکت ب است؛ ولی با نگاه حرفه ای و ارزشی، سهام 2000 تومانی که P/E آن 4 بوده و سریعتر سرمایه شما را دو برابر میکند، ارزانتر از یک سهم با P/E معادل 6 میباشد.
چگونه از P/E در معاملات خود استفاده کنیم؟
هر اندازه این نسبت در سهام شرکتی پایینتر باشد، سهام آن شرکت برای خرید مناسب تر خواهد بود. P/E برابر با 4 مطلوب زمان بندی بازار چیست؟ تر از P/E معادل 5 است. در P بر 4E شما در ازای 400 هزار تومان سرمایه 100 تومان سود میکنید؛ اما در P بر 5E برای کسب همین مقدار سود باید 500 هزار تومان سرمایه داشته باشید.
سرمایهگذارانی که سهام شرکتهایی با P بر E بالا را خریداری میکنند، در واقع، برای هر ریال سود سهام آن شرکت، پول بیشتری میپردازند. در خرید سهام چنین شرکتهایی باید عوامل دیگری را نیز در نظر گرفت از جمله:
- برنامه های آتی شرکت
- زمینه فعالیت شرکت
- موقعیت شرکت در آن صنعت
- آینده شرکت در آن صنعت
- و.
هنگامی که سرمایهگذاران اقدام به خرید سهام شرکتی با P بر E بالا مینمایند، یعنی به آینده آن امیدوارند و با انتظار افزایش میزان سودآوری شرکت، سهام آن را برای سرمایه گذاری خود انتخاب میکنند.
شرکتی که P/E بالایی داشته، اما مطابق پیشبینیها روند خود را طی نمیکند؛ در واقع با قیمتی بالاتر از ارزش ذاتی خود، معامله میشود. سرمایهگذاران به جهت آن که شرکت مطابق برنامههای خود عمل نکرده است، سرمایه خود را از آن خارج خواهند کرد و قیمت سهام آن نیز به زودی به صورت چشمگیری کاهش مییابد.
شما برای P/E معادل با 2 در ازای هر 2 میلیون تومان سرمایه، 1 میلیون تومان سود دریافت میکنید. سود مطلوب و چشمگیری است؛ اما چرا همه از این سود استقبال نکرده و چنین سهمهایی را خریداری نمیکنند؟ پاسخ این است که P بر E های کوچک، کمی شک برانگیز هستند. P بر E کم به تنهایی علت خوبی برای انتخاب یک سهم جهت سرمایهگذاری نیست؛ با تقاضای زیاد برای خرید یک سهم نیز، قیمت آن بالا میرود و در نتیجه P بر E آن نیز افزایش مییابد. بنابراین P/E پایین تنها به معنای سود دهی بیشتر نیست، بلکه ممکن است به دلیل تقاضا و قیمت پایین سهم باشد.
جمع بندی
بطور خلاصه، نسبت P بر E یکی از ابزارهای کاربردی است که میتواند در تحلیل و ارزشگذاری یک سهم، مورد استفاده قرار گیرد. این نسبت حاصل تقسیم قیمت یک سهم بر سود آن در مقیاس زمانی میباشد. P بر E یک سهم به تنهایی نمیتواند ملاک سرمایهگذاری ما در آن باشد. ضروری است این ابزار در کنار سایر ابزارهای تحلیلی مورد استفاده قرار گیرد. برای استفاده از این نسبت در تحلیلهای خود، نکات حائز اهمیتی وجود دارد که باید مورد توجه قرار گیرد. برخی از این نکات در ادامه شرح داده شده است:
بازار هدف چیست؟افزودن دیدگاه
بازار هدف جایی از بازار یا گروهی از مشتریان است که شرکت قصد دارد فعالیت های بازار یابی خود را متناسب با آن انجام دهد. داشتن تعریف درستی از بازار هدف اولین قدم در طراحی استراتژی های بازاریابی است.
تعیین اهداف شرکت معمولا بر اساس شرایط بازار هدف ، تعیین جایگاه در بازار و ترکیب عناصر بازاریابی صورت می گیرد. شرکت ها باید بازار هدف خود را به دقت انتخاب کنند. در غیر این صورت یا سود لازم را کسب نخواهند کرد و یا باید هزینه های گزاف بی دلیلی را پرداخت کنند که قابل مقایسه با سودی دریافتی نخواهد بود.تفکر بازار هدف نقطه مقابل بازاریابی و تولید انبوه است که برای کالایی یکسان را برای تمامی بازارهای مجود در نظر میگرفت. انتخاب بازار هدف باید بر مبنای دو وفاکتور جذابیت و همخوانی نیازها ی آن بخش با توانمندی های ، اهداف و منابع شرکت باشد.
جذابیت شامل عواملی چون:
- تعداد مشتریان حاضر در بازار
- میزان رشد تقاضا
- رقبای حاضر در بازار و ضریب نفوذ تازه وارد ها
- میزان وفاداری مشتریان موجود به برند
- سهم بازار قابل دسترسی با توجه به بودجه و هزینه های تبلیغاتی رقبای حاضر در بازار
- میزن تقاضای باقوه و پیش بینی فروش شرکت
- دریافت حاشیه شود مورد نظر در صورت فعالیت در آن قسمت از بازار
تحقیقات بازار و تجزیه و تحلیل اطلاعات به ما در بررسی رفتار و تمایلات خریدارن ، میزان وفاداری آنها ، میزان رشد تقاضا و . یاری میرساند .
لازم به ذکر است که لزوما بازارهای هدف گسترده به دلیلی حضور رقبای زیاد همیشه نمیتواند سودآور ترین انتخاب باشد . ممکن است این سود از با حجمی کمتر ولی طولانی تر در بازاری مطئن تر از نظر رقابای فعال کمتر بدست آید . حضور در بازار هایی با رقبای فعال زید و ضریب بالای حضور تازه وارد زمانی عقلانی باشد که شرکت دارای مزیت های رقابتی پایدار مانند خق ثبت اخراع داشته و بتواند از آن محافظت کند .
برای اطمینان از تناسب بخش مورد نظر با اهداف و توانمندی های شرکت پاسخ به سوالات زیر میتواند مفید باشد.
- آیا شرکت میتوانند در مقایسه با رقبا و در بخش مورد نظر ارزش افزوده ای برای مشتریان ایجاد کند؟
- حضور در این بخش میتواند اثر مثبتی بر سابقه فعالیت حرفه ای شرکت داشته باشد. ( مانند حضور در بازارهای سیاه یا کالاهای قاچاق که برای سابقه حرفهای شرکت میتواند عامل منفی باشد )
- آیا زمان بندی بازار چیست؟ شرکت به کانالهای توزیع مورد نیاز در خصوص ارائه کالا و خدمات به مشتریان توانایی و امکانات کافی را دارد؟
- آیا حضور در این بخش از بازار منافع شرکت را در برابر سرمایه گذاری مورد نیاز فرعهم میکند؟
- توجه شرکت به حضور دربازراهایی که از جذابیت کافی برخوردار است و با اهداف و توانایی هاس او همخوانی دارد میتواند سود شرکت و حضور طولانی مدت وی در بازار را موجب شود.
بازار کل
شرکتی باید کل بازار های بالقوه موجود را بررسی کند تا بتواند قسمتهایی از آن را که در مقایسه با رقبا توانایی پاسخگویی به نحو سود آور تری را دارد انتخاب و در آن فعالیت کند .این شناسایی شامل بررسی کل بازارهای موجود مانند بازار مصرف کننده، صنعتی ، واسطه ای ، دولتی و بازار بین المللی است. بعد از بررسی بازار از آنجا که شرکت ها به این امر وافق هستند که توانایی پاسخگویی و تامین رضایت مشتریان بازار کل امری غیر ممکن است ، برای انجام فعالیت های خود،قسمت هایی از بازار را انتخاب و در آن به فعالیت می پردازند. این انتخاب شامل تقسیم بازار ، هدف گیری در بازار و جایگاه یابی در بازار است.
تقسیم بازار (Segmentation )
تقسیم بازار، تقسیم بازار هدف به بخشهای گوناگون و همگن به منظور تمرکز تلاشهای بازاریابی بر روی یک یا چند بخش کلیدی است .تقسیم یا بخش بندی بازار هسته اصلی استراتژی های بازاریابی است . استراتژی های بازاریابی دو بخش است : 1- گزینش بازار هدف 2- تدوین برنامه بازاریابی موثر؛
برای موفقیت در بازار هدف ، تقسیم بندی آن موجب می شود که بازار نا متجانس به خرده بازهایی با خصوصیات یکدست تقسیم بندی شود. انسانها خواسته و احتیاجات متفاوتی دارند؛تقسیم بازار به ما کمک می کند که مشتریان را درباره احتیاجات و واکنش های نسبتا یکسان در برابر فعالیت های بازاریابی به گروه هایی همگن تقسیم کنیم . تقسیم بازار آن قسمت از بازار که شرکت بهتر و موتر میتواند به نیازهای موجود پاسخ دهد را شناسایی و گزینش می کند.
برای بخش بندی یا تقسیم بازار ار متغیر های گوناگونی استفاده میشود ار هر یک خود از ریز متغییر هایی تشکیل شده اند . این متغییر ها مانند یک ابزار به ما در شناخت ویژگیهای بازار و دسته بندی باراز های همگن و یکسان کمک میکند .
- متغییر های دموگرافیک یا جمعیت شناختی/ اجتماعی اقتصادی ( سن ، جنس ، در آمد، تحصیلات ، بعد خانوار ، مرد گرایی ، زن گرایی و. )
- متغیر های سایکو گرافیک یا روانشناختی ( مانند سبک زندگی ، شخصیت ، علایق و . )
- جعوگرافیک یا جغرافیایی ( قاره ، کشور ، شهر ، منطقه شهرداری و . )
در بخش بندی بازار گاهی از متغیر های دیگری نیز مانند بخش بندی رفتاری (وفاداری به آداب و رسوم یا مارک خاص، نرخ مصرف ، اوقات خرید یا بخش بندی کالایی (میزان استفاده از محصول یا خدمت ) نیز با توجه به حساسیت دقت بخش بندی بازار استفاده می شود.
یک قسمت از بازار از مصرف کنندگانی تشکیل می شود که نسبت به مجموعه ای از محرک های بازاریابی از خود پاسخ مشابهی نشان می دهند. تولید یک کالا که انتخاب اول خریداران هر یک از قسمت های بازار باشد، کار بسیار دشوار و بعضا غیر ممکن است .بنابراین عاقلانه این است که شرکتهای کلیه تلاشها ی خود را بر نیاز های برجسته و شاخص یک قسمت بازار متمرکز کنند. بنابراین برای ارزیابی جذابیت قسمتی از بازار در مقام یک فرصت بازاریابی باید خصوصیات جغرافیایی ، جمعیت شناختی ، رفتاری و دیگر ویژگی های هر قسمت از بازار را مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد. مزيت اصلي تقسيم بازارها آن است كه به بازاريابان اجازه ميدهد تا محصولات را بهتر با نيازهاي انواع مختلف مشتريان انطباق دهند. توسعه آميخته بازاريابي مناسب براي بازار هدف، منجر به كسب مزيت رقابتي براي شركت ميگردد. اين مزيت ماحصل متناسب سازي طراحي محصول، تلاشهاي تبليغاتي، قيمتگذاري و توزيع با ارجحيتهاي مشتريان ميباشد.
فرآيند تقسيم بازارها در دو مرحله انجام ميگيرد. در مرحله اول، متغيرهاي تقسيم انتخاب شده و بازار بر طبق اين ابعاد تقسيم ميگردد. بدين ترتيب، گروههايي از مشتريان شناسايي ميشوند كه به آميختههاي بازاريابي مجزايي نياز دارند. دومين مرحله به تقسيم بازار به خرده بازارها از بخشهاي حاصله معطوف ميشود. خرده بازارهاي هر بخش منطبق با ويژگيهاي متمايز جمعيت شناختي و رفتاري آن ميباشد.
ارزیابی بخشهای بازار
پس از تكميل فرآيند تقسيم بازر، هر بخش بر طبق جذابيتش براي شركت مورد ارزيابي و بررسی قرار ميگيرد. بر اساس عوامل جغرافیایی، جمعیت شناختی ، عوامل رفتاری و روان شناختی با طبقه بندی مشتریان از نظر جنس ،سن،سطح درآمدو تحصیلات میتوان به بررسی نیاز مصرف کنندگان پرداخت. لازم به ذکر است که برای تخمین اندازه فعلی بازار باید با شناخت شرکتهای رقیب در بازار و برآورد فروش کالا، از کافی بودن حجم بازار اطمینان حاصل کرده و رشد بازار در آینده را نیز مورد نظر قرار داد. اندازه و رشد قسمت ، جذابیت ساختاری قسمت و منابع و اهداف شرکت عواملی است که شرکت هنگام ارزیابی قیمت های مختلف بازار باید مورد توجه قرار دهد.
انتخاب بازار هدف (Targeting )
پس از تكميل فرآيند تقسيم و ارزیابی بخش های بازر، بازارهاي هدف شركت بر مبناي اين ارزيابي انتخاب ميشود از اين مرحله به عنوان انتخاب بازار هدف ياد ميشود.به بیان دیگر شرکت با توجه به منابع و مهارت های محدود خود به یک قسمت یا قسمتهای اندک ولی مخصوص بازار وارد شود.
ميشوند. این بازار از آن رو بازار هدف گفته میشود که شرکت با توجه به تواناییها و محدودت ها به این نتجیه می رسد که باید در آن قسمت به فعالیت برای فروش محصولات و تامین نیاز مشتریان بپردازد.
تصميمگيري براي تمركز بر يك بخش به عنوان بازار هدف تحت عنوان استراتژي متمركز يا يك بخشي شناخته ميشود. تصميم براي تعقيب بيش از يك بازار هدف با آميختههاي بازاريابي متناظر براي هر كدام به استراتژي تفكيك يا چند بخشي معرف است. و نيز گاهي از آن به عنوان بازاريابي تمايزي ياد ميشود. سومين گزينه آنست كه كل بازار بالقوه به عنوان يك مجموعه در نظر گرفته شود - يك بازار هدف وسيع. از اين رو به عنوان بازاريابي غير تمايزي(يكسان) يا انبوه ياد ميشود.
جایگاه یابی در بازار هدف (Positioning )
جایگاهیابی تلاشی است برای متمایز ساختن سازمان از سایر رقبا تا از سوی مشتریان نسبت به سـایر رقبا ترجیح داده شود. جایگاه یک کالا مکانی است که کالا در مقایسه با کالاهای رقیب در اذهان مصرف کننده اشغال می کند.جایگاهیابی تلاشی است برای داشتن یک جایگاه روشن یا منحصر به فرد در یک بازار هدف ددر ذهن مصرف کنندگان هدف نسبت به کالاهای مشابه رقبای حاضر در بازار . همچنین جایگاهیابی یک ابزار رقابتی است که مفاهیمی فراتر از ایجاد وجهه برای یک سازمان را در بر می گیرد. ایجاد وجهه به دنبال پرورش و توسعه تصویری مطلوب از سازمان در ذهن مشتری است. جایگاهیابی، فرایند ایجاد و حفظ یک تصویر و جایگاه متمایز در بازار برای ســازمان است تا مصرف کنندگان- بازارهدف- آنچه را که سازمان در مقابله با سایر رقبا در تلاش برای انجام آن است را درک کنند. ریس و تراوت(1986) این موضوع را مورد توجه قرار داده اند. آنها بیان کرده اند: « در جنگل ارتباطاتی که هم اکنون وجود دارد، تنها امیدی که بتوان شانسی برای انتخاب شدن از سوی مشتریان به دست آورد، تمرکز بر روی اهداف کوچک، اقدام به بخش بندی بازار و در یک کلمه جایگاهیابی است. ذهن به عنوان یک مانع دفاعی در برابر حجم انبوه تبلیغات امروز، بسیاری از اطلاعاتی که به آن ارائه می شود را غربال و رد میکند. به طور خلاصه، ذهن تنها آنچه که با دانش یا تجربیات قبلی او منطبق باشند را میپذیرد. مبالغ بسیاری برای تغییر اذهان مصرف کنندگان در استفاده از تبلیغات صرف میشود. هنگامی که یک ذهن ساخته شد، تغییر دادن آن تقریباً غیر ممکن است و مطمئناً نمی توان این کار را با استفاده از یک نیروی ضعیف مانند تبلیغات انجام داد.
در یک بازار رقابتی، جایگاه، انعکاس دهنده این نکته است که مصرف کنندگان چگونه عملکرد سازمان یا محصول را بر مبنای ویژگیهای خاصی نسبت به رقبای آن ادراک می کنند. جایگاهیــابی نقشی کلیدی در استراتژی بازاریابی ایفا میکند، چــرا که جایگاهیابی با تجزیه و تحلیل بــازار، بخــشهای مختلف بازار و تحلیل رقبا سرو کـار دارد. به طـــور خلاصه واژه جایگاهیابی بانک به این اشاره دارد که یک بشرکت، چگونه در یک بخش بازار دیده میشود، ارزشـها و اعتبارات آن چه چیــزهایی هستــند و تصویر کلی از آن شرکت در میان مشتـــریان چگونه است.
راهکار موفق در دستیابی به یک جایگاه مناسب در بازار رقابتی، ارائه ارزش به مشتریان فعلی و بالقوه بر مبنای نیازها و خواستهای آنان است. اوربان و استار(1991) اعتقاد دارند، اگر قصد داشته باشیم تصمیمات جایگاهیابی صحیحی اتخاذ کنیم، باید از موارد زیر آگاهی داشته باشیم:
1. مشتریان چه ابعادی را برای ارزیابی بازاریابی رقابتی مورد استفاده قرار میدهند؟
2. هر یک از این ابعاد در فرایند تصمیمگیری چه میزان اهمیت دارند ؟
3. مشتریان چگونه ما و رقبا را بر مبنای این ابعاد مقایسه می کنند؟
4. مصرف کنندگان چگونه بر مبنای اطلاعات، انتخاب خویش را انجام میدهند؟
هنگام تعیین جایگاه کالا ، شرکا ابتدا باید مزایای رقابتی ممکن که قرار است این جایگاه بر مبنای آن ایجاد شود را شناسایی کند . برای بدست آوردن مزیت رقابتی ، شرکت باید برای قسمت های برگزیده خود فایده بیشتری را ارائه کند.
محققــان درتحقیقات خود بر اهمیت استراتــژی جایگاهیابی به عنوان ابزاری برای متمایز کردن و ایجاد مزیت رقابتی تأکید کردهاند. جایگاهی یابی جزء عناصر اصلی موفقیت بازاریابی بنگاه است.
وظیقه جایگاه یابی خود شامل 3 مرحله است:
- شناسایی مزایای رقابتی
- انتخاب مزایای رقابتی
- برقراری ارتباطات موثر برای انتقال جایگاه انتخابی در بازار
جایگاه یابی با متفاوت کردن کالاهای شرکت از هر آنچه رقبا عرضه میکنند ، آغاز میشود . این تمایز و ایجاد فایده از طرف بنگاه میتواند در محصولات و وجود فیزیکی خود کالا ، خدمات همراه کالا، رفتار پرسنل و کارکــنان یا تصویر ذهنی کالا و یا نحوه عرضه کالا و بسیاری از موارد دیگر باشد . البته لازم به ذکر است که هر تمایزی ارزشمند نیست بلکه این تفاوتها باید از نظر مصرف کنندگان ارزشمند باشند . به طور کلی تمایزی ارزشمند است که مهم ،برجسته و برتر باشد ، کمیاب باشد ، غیر قابل تقلید باشد و بتوان آن را مدیریت کرد و از انعطاف پذیری لازم برخوردار باشد. در ضمن ارزان و سود آور باشد. پس از آنکه شرکت جایگاه مطلوب خود را انتخاب کرد باید برای ارائه و ارتباط آن جایگاه به مصرف کنندگان هدف اقدامات جدی به عمل آورد .برنامه بازاریابی شرکت نیز باید به طور کامل از خط مشی انتخاب شده و جایگاه یابی شرکت حمایت کنند.
بازار سهام چیست و چه تفاوتی با سایر بازارها دارد؟
[vc_row][vc_column][vc_column_text]طبق تحقیقاتی که انجام شده بازار سهام نسبت به سایر بازار های دیگر بازدهی بیشتری دارد و در طول زمان از کاهش ارزش پول جلوگیری می شود.امروزه با توجه به کاهش ارزش پول در طول زمان و تورم موجود در ایران، خانوار ها مجبورند برای جلوگیری از کاهش قدرت خرید باید وارد دنیای سرمایه گذاری بشوند.
بازار های سرمایه گذاری ریسک هر یک از آن ها نسبت به هم متفاوت است؛ در بازار ارز و طلا ریسک زیادی وجود دارد و این باعث شده است از جذابیت این بازار کاسته شود و همچنین در بازار مسکن هم نیاز به مقدار سرمایه اولیه ی زیادی هست و قدرت نقدشوندگی پایینی دارد.
با توجه به بازدهی بازارهای سرمایه گذاری به تحلیل و بررسی بازار سهام می پردازیم .
تعریف بازار سهام چیست؟
در واقع هر یک از شرکت ها برای افزایش میزان سرمایه خود هنگام ورود بازار بورس سهامی را منتشر می کنند که کوچک ترین واحد سرمایه هر شرکت به حساب می آید.
هر یک از افراد می توانند با توجه به میزان سرمایه خود به خرید و فروش این اوراق سهام بپردازند و هر یک از برگ سهم نشاندهنده ی مالکیت دارنده بر بخشی از شرکت است و یکی از حساس ترین بازار ها در حوزه ی اقتصاد بازار است.
خرید و فروش بازار سهام کجا است؟
بورس بازاری است که در آن خرید و فروش سهام و اوراق بهادار در آن صورت می گیرد. بازار سرمایه گذاری بازاری است با دسترسی آسان و سریع که در همه کشورهای دنیا دیده می شود.
مکانی که درآنجا سرمایه گذاران با پذیرش ریسک (که با توجه به اشخاص که چقد ریسک پذیر باشند متفاوت است)، پول را به سرمایه و سهام شرکت های مورد پذیرش در بورس تبدیل می کنند و منتظر بازدهی دارایی خود می مانند.
شرکت های بورسی جزو شرکت های سهامی عام محسوب می شوند و سایر شرکت های با مسولیت محدود، تعاونی، تضامنی، مختلط، نسبی یا سهامی خاص باید پیش از ورود به بازار بورس به سهامی عام تبدیل شوند تا همه ی مردم بتوانند سهام آنها را معامله کنند.
شرکت های مختلفی در بازار سرمایه فعال هستند، از سهام شرکت های خودروساز، فولادی و پتروشیمی تا محصولات غذایی و دارویی، پیمانکاران و خدمات انفورماتیک که در گروه بندی مشخص قرار گرفته اند.
همچنین در بازار سرمایه امکان ورود به هر یک از بازار بورس اوراق بهادار و فرابورس (اوراق بهادار)، بورس کالا، بورس انرژی، معاملات آتی سکه نیز وجود دارد اما آنچه ما به شکل عام می شناسیم و با آن سروکار داریم بورس اوراق بهادار است که در آن سرمایه گذاری در سهام صورت می گیرد.
بیش از 600 شرکت مختلف در بازار بورس مشغول به فعالیت هستند و میلیون ها سهامدار روزانه به داد و ستد سهام شرکت های مختلف می پردازند. مجموع افزایش یا کاهش قیمت سهام مختلف در نهایت روند کلی بازار را شکل می دهد.
مشخصات بارز بازار بورس چیست؟
1- وجود مکانی مشخص برای داد و ستد سهام
2- قیمت شفاف سهام
3- قدرت نقد شوندگی سهام
کارگزاری چیست و وظیفه ی آنها به چه صورت دارد؟
کارگزاری ها وکیل و نماینده تمام اختیار مردم جهت خرید و فروش سهام هستند و بدون واسطه آنها هیچ کس نمی تواند در بازار بورس خرید و فروش سهام انجام دهد.
حضور در دفتر کارگزاری الزامی است و باید هر کسی با به همراه داشتن شناسنامه و یک برگه فتوکپی شناسنامه و کارت ملی جهت خرید سهام شرکت دلخواه خود به کارگزاری مورد نظر مراجعه نموده و فرم مخصوص دستور خرید سهام را تکمیل نمود تا کد عملیاتی صادر شود و در مراجعات بعدی با ارایه کد کارهایمان سریع تر انجام شود و در زمان حاضر با دریافت کد بورسی و به راحتی به صورت آنلاین می توان خرید و فروش انجام داد.
بازار سهام می تواند چه مزیت هایی برای جامعه دارد؟
کنترل نقدینگی در بازاری مانند بازار بورس یک فرصت سرمایه گذاری مناسبی برای سرمایه گذاران با سرمایه های اندک به وجود می آورد و افزایش فرهنگ سرمایه گذاری در جامعه و حتی می توان به دید یک منبع درامد برای هر یک از افرادی که در بورس سرمایه گذاری می کنند نگاه کرد.
مزیت های کلان بازار سهام برای جامعه عبارتند از:
– استفاده از پس اندازهای خرد و کوچک مردم به کار انداخن آنها در فعالیت شرکت ها
– سوق دادن سرمایه های سرگردان در بازار و جلویگری از ایجاد تورم
– کمک به رشد صنعتی شدن کشور
– رشد تولید ناخالص ملی
تفاوت بازار سهام با سایر بازارهای سرمایه گذاری؟
بازار بورس و اوراق بهادار در کنار بازارهایی مانند املاک، بانک، طلا و …فعالیت میکند. سرمایهگذاران با هر اندازه سرمایه ای که در اختیار دارند، میتوانند با معیار مناسب یک یا چند نوع از بازارهای موجود را برای سرمایهگذاری یکی را انتخاب کنند.
فرض کنید شما به عنوان سرمایه گذار مقداری پسانداز در اختیار دارید که می خواهید بهترین گزینه را برای سرمایه گذاری آن انتخاب کنید. چه معیار یا عاملی برای شما در انتخاب بازار اهمیت دارد؟
شما باید بتوانید انواع فضا های موجود برای سرمایه گذاری را شناسایی، آنها را با هم مقایسه و سپس بازار هدف خود را انتخاب نمایید.
بازار مسکن
یکی از بازار های برای سرمایه گذاری محسوب می شود و نسبتا می تواند سود زیادی را برای سرمایه گذار کسب کند ولی به دلیل این که در طولانی مدت می تواند بازدهی خوبی داشته باشد و سرمایه گذاری است که در ابتدا نیاز به سرمایه اولیه زیادی دارد و همچنین قدرت نقدشوندگی پایینی دارد، از جذابیت سرمایه گذاری در بازار مسکن کاسته است.
بازار طلا و ارز
بازاری است افزایش یا کاهش قیمت آنها تحت تاثیر مسائل سیاسی است و پیش بینی آینده بازار طلا و ارز بسیار دشوار است.
چون این سرمایه به صورت فیزیکی است امکان به سرقت رفتن آن نیز وجود دارد و بازاری بسیار پر ریسک به شمار می رود.
اگر جز افرادی هستید که برای حفظ و افزایش سرمایه خود طلا را انتخاب می کنید باید توجه کنید که این بازار پر ریسک به دو فاکتور مهم داخلی و خارجی بستگی دارد. فاکتور داخلی تاثیر گذار نرخ برابری دلار به ریال بوده و فاکتور خارجی قیمت اونس جهانی است.
به دلیل عدم قطعیت در حوزه سیاست جهانی و سیاست آمریکا، امکان افزایش قیمت اونس جهانی بسیار وجود دارد.
پس اگر نرخ برابری دلار در ایران با نظارت های شدید دولت ثابت فرض کنیم، به همان نسبتی که طلا در بازار جهانی افزایش پیدا می کند با همان نسبت نیز در بازار داخلی تاثیر گذار خواهد بود.
برای دیدن از وضعیت هر یک از سهام شرکت ها، بازار بورس و تحلیل آن ها می توان به سایت های زیر مراجعه کرد.
بازار اول و دوم بورس چیست و چه تفاوتی با هم دارند؟
بر اساس یک طبقهبندی که از شهریور سال ۱۳۸۱، توسط سازمان بورس اوراق بهادار صورت گرفت، کلیهی شرکتهای پذیرفته شده در بازار بورس در دو دستهی بازار اول و بازار دوم قرار گرفتند. درواقع این تقسیمبندی با توجه به معیارهای عمومی و کلی شامل اندازه، میزان شناوری سهام و نقدشوندگی، شفافیت و اطلاعرسانی و تداوم سودآوری شرکتها صورت پذیرفت. شما به عنوان کسی که قصد خرید سهام و سرمایهگذاری مستقیم در بورس را دارید، با داشتن کد بورسی میتوانید سهام هرکدام از شرکتهای لیست شده در بازار اول و دوم بورس را خریداری کنید و هیچ محدودیتی در این زمینه برایتان وجود نخواهد داشت. پس علت نامگذاری بازارهای مختلف به اسم بازار اول و دوم و تابلوهای مختلف چیست؟ با ادامهی این مقاله از سری مقالات آموزش بورس در چراغ همراه باشید تا ضمن آشنایی با تعریف و تفاوتهای اصلی میان دو بازار اول و دوم، پاسخ این سوال را هم دریافت نمایید.
معرفی بازار اول و دوم بورس
معرفی بازار اول و دوم بورس
خب همانطور که گفتیم بازار بورس به دو بخش بازار اول و دوم بورس تقسیمبندی میشود که به آنها بازار اولیه و ثانویه نیز میگویند. بازار اول مشتمل بر دو تابلوی اصلی و فرعی و بازار دوم مشتمل بر فهرست اولیه و مشروط تصویب شده است.
بازار اول یا اولیه چیست؟
بازار اول که به آن بازار اولیه یا اصلی نیز گفته میشود، بازاری است که شرکتها برای اولین بار میخواهند در آنجا نام خود را ثبت کرده و شروع به فعالیت نمایند. درواقع، شرکتها برای بار اول اوراق قرضه و سهام جدیدشان را برای عموم و سرمایهگذاران در این بازار به فروش میگذارند. نماد بازار اولیه در کشور ما «بانک» است.
عرضه اولیه یا IPO نمونهای از بازار اولیه است. IPO، زمانی اتفاق میافتد که یک شرکت خصوصی برای نخستین بار سهام عمومی را منتشر کند. این معاملات، برای سرمایهگذاران فرصتی را فراهم میکند تا اوراق بهادار را از بانکی خریداری نمایند که پذیرهنویسی اولیه را برای یک سهام خاص انجام داده است؛ درواقع این اولین فرصتی است که در آن سرمایهگذاران به واسطهی خرید سهام به سرمایهی شرکت کمک خواهند کرد. به عبارتی میتوان گفت که سرمایهی سهام شرکت از وجوه حاصل از فروش سهام در بازار اولیه تشکیل شده است. به این ترتیب، مشاغل و دولتهایی که میخواهند سرمایهی بدهی تولید کنند میتوانند انتشار اوراق قرضه کوتاهمدت و بلندمدت در بازار اولیه را انتخاب کنند.
نکته: نکتهی مهمی که در رابطه با بازار اول باید بدانید این است که در آن اوراق بهادار مستقیماً از یک ناشر خریداری میشوند.
بازار دوم یا ثانویه چیست؟
بازار دوم که به آن بازار ثانویه هم میگویند، بازاری است که شرکتها سهام خود را در آن معامله میکنند. درواقع داراییهایی که ابتدا در بازار اولیه مورد معامله قرارگرفتهاند، در بازار ثانویه، مجدداً مورد معامله قرار خواهند گرفت و نماد آن در کشور ما بورس است. به عبارتی، در بازار ثانویه هیچ شرکتی تاسیس نمیشود و فقط شرکتهایی که قبلا در بازار اولیه ثبت شدهاند، از یک سری فیلدها و شرایط عبور میکنند تا بتوانند مجدد سهام خود را مورد معامله در بازار بورس قرار دهند. مشخصهی معین بازار ثانویه این است که در آن، سرمایهگذاران بین خودشان معامله میکنند؛ یعنی در بازار ثانویه، سرمایهگذاران اوراق بهادار منتشر شده را بدون دخالت شرکتهای صادرکننده معامله میکنند. برای مثال، در این بازار قصد خرید سهام شرکتی را داشته باشید، فقط با یک سرمایهگذار دیگر که سهام آن را در اختیار دارد معامله خواهید کرد.
علت نامگذاری بازارهای مختلف به اسم بازار اول و بازار دوم
همانطور که در ابتدای مقاله هم اشاره شد، سرمایهگذاران برای سرمایهگذاری در بورس بدون توجه به بازار اول و بازار دوم، میتوانند سهام شرکتی که مدنظرشان است را بخرند و سرمایهگذاری و معامله کنند. اما علت اصلی نامگذاری بازارهای مختلف به اسم بازار اول و بازار دوم بورس چیز دیگری است؛ شرکتهای سهامی برای پذیرش در بورس باید شرایط خاصی داشته باشند وگرنه باید قید بورس را بزنند یا اینکه سراغ بازار فرابورس بروند. این شرایط که مربوط به وضعیت مالی و سودآور بودن شرکت و کیفیت گزارش حسابرس مستقل از وضعیت مالی شرکت است را میتوانید در جدول زیر ببینید:
علت نامگذاری بازارهای مختلف به اسم بازار اول و بازار دوم
دربارهی معیارهای اختصاصی برای حضور در بازار اول و دوم بورس هم مهمترین مورد، میزان سرمایهی شرکت میباشد. در واقع، شرکتهای ثبت شده با بیش از ۱۰۰ میلیارد تومان سرمایه، میتوانند برای حضور در تابلوی اصلی بازار اول بورس تهران درخواست دهند، اما شرکتهای دیگر باید سراغ تابلوی فرعی یا بازار دوم بروند.
تفاوت بازار اول و دوم بورس در چیست؟
درک تفاوت بازار اول و دوم بورس بسیار اهمیت دارد. در ادامه این تفاوتها را آوردهایم:
۱. قیمتهای بازار اولیه اغلب از قبل تعیین میشوند، درحالیکه قیمتها در بازار ثانویه توسط نیروهای اساسی عرضه و تقاضا تعیین میشود.
۲. تفاوت دیگر بازار اول و دوم بورس در میزان سرمایه است؛ سرمایهی ثبتی شرکتهای بازار ثانویه بورس باید حداقل ۲۰۰ میلیارد ریال و درصد شناوری آنها حداقل ۱۰% و سهامی عام باشند. اما شرکتهایی که سرمایه و سودآوری و درصد شناوری آزاد مناسبی دارند (طبق جدول بالا) و نشانی از چشمانداز مثبت و سودآوری مناسب در آنها دارد، در بازار اول پذیرفته میشوند.
۳. هرگونه درآمد حاصل از فروش سهام در بازار اولیه، پس از محاسبهی هزینههای اداری بانک، به شرکت صادرکننده سهام میرسد. اما از آنجاییکه در بازار ثانویه، معامله بین سرمایهگذاران اتفاق میافتد، عواید حاصل از فروش سهام به سرمایهگذار فروش میرسد نه به شرکتی که سهام را صادر کرده است یا به بانک پذیرهنویسی.
در بخشهای بعدی جزییات بیشتری از شرایط حضور شرکتها در تابلوهای مختلف بورس را بیان خواهیم کرد.
شرایط عمومی پذیرش شرکتها در سازمان بورس اوراق بهادار تهران
شرایط عمومی پذیرش شرکتها در سازمان بورس اوراق بهادار تهران
بهطور کلی شرکتهایی در سازمان بورس اوراق بهادار تهران پذیرفته شده هستند که:
- نزد سازمان بورس و اوراق بهادار، ثبت شده باشند.زمان بندی بازار چیست؟
- تمام بهای اسمی سهام در آنها پرداخت شده باشد.
- سهام با نام و دارای حق رای در آنها وجود داشته باشد.
- هیچ محدودیت قانونی موثر برای نقل و انتقال یا اعمال حق رای توسط صاحبان آن وجود نداشته باشد.
شرایط اختصاصی پذیرش شرکتهای موجود در بازار اول و دوم بورس : بازار اول
برای پذیرش شرکتهای بورسی در بازار اول و دوم بورس شرایطی وجود دارد که در ادامه هریک از آنها را بهصورت جداگانه بیان خواهیم کرد. ابتدا میپردازیم به شرایط و ضوابط پذیرش شرکتها در بازار اول:
شرایط اختصاصی پذیرش شرکتهای موجود در بازار اول: تابلوی اصلی
- وجود حداقل شناوری سهام ۲۰%
- عدم وجود زیان انباشته در ترازنامه
- وجود حداقل ۳ سال سابقهی فعالیت پیش از پذیرش
- حداقل نسبت حقوق صاحبان سهام به کل داراییها ۳۰% باشد.
- دارابودن حداقل میزان سرمایه ثبت شده شرکت ۱۰۰۰ میلیارد ریال
- دعاوی حقوقی دارای اثر با اهمیت بر صورتهای مالی وجود نداشته باشد.
- سیستم حسابداری مطلوبی به لحاظ مالی و بهای تمام شده، وجود داشته باشد.
- صورتهای مالی توسط حسابرس معتمد سازمان بورس و اوراق بهادار، تایید شود.
- محکومیت قطعی کیفری برای اعضای هیئت مدیره و مدیر عامل، وجود نداشته باشد.
- صورتهای مالی دو دورهی منتهی به پذیرش، فاقد موارد مردودی یا عدم اظهار نظر توسط حسابرس باشد.
- سودآوری در ۳ دورهی مالی متوالی منتهی به زمان پذیرش و چشماندازی روشن از لحاظ سودآوری مشاهده شود.
شرایط اختصاصی پذیرش شرکتهای موجود در بازار اول: تابلوی فرعی
- وجود حداقل شناوری سهام ۱۵%
- عدم وجود زیان انباشته در ترازنامه
- وجود حداقل ۳ سال سابقه فعالیت پیش از پذیرش
- دارابودن حداقل سرمایه ثبت شده شرکت ۵۰۰ میلیارد ریال
- حداقل نسبت حقوق صاحبان سهام به کل داراییها ۲۰% باشد.
- سیستم حسابداری مطلوبی به لحاظ مالی و بهای تمام شده وجود داشته باشد.
- هیچگونه دعاوی حقوقی دارای اثر با اهمیت بر صورتهای مالی، وجود نداشته باشد.
- محکومیت قطعی کیفری برای اعضای هیئت مدیره و مدیر عامل، وجود نداشته باشد.
- صورتهای مالی توسط حسابرس معتمد سازمان بورس و اوراق بهادار، به تایید رسیده باشد.
- صورتهای مالی دو دوره منتهی به پذیرش، فاقد موارد مردودی یا عدم اظهار نظر توسط حسابرس باشد.
- سودآوری در ۲ دورهی مالی متوالی منتهی به زمان پذیرش و چشم اندازی روشن از لحاظ سودآوری، ارائه شود.
بازار اول و دوم بورس : شرایط اختصاصی پذیرش شرکتهای موجود در بازار دوم
- وجود حداقل شناوری سهام ۱۰%
- عدم وجود زیان انباشته در ترازنامه
- دارابودن حداقل ۲ سال سابقه فعالیت قبل از پذیرش
- وجود حداقل سرمایه ثبت شده شرکت ۲۰۰ میلیارد ریال
- حداقل نسبت حقوق صاحبان سهام به کل داراییها، ۱۵% باشد.
- دعاوی حقوقی دارای اثر با اهمیت بر صورتهای مالی، وجود نداشته باشد.
- سیستم حسابداری مطلوبی به لحاظ مالی و بهای تمام شده وجود داشته باشد.
- محکومیت قطعی کیفری برای اعضای هیئت مدیره و مدیر عامل، وجود نداشته باشد.
- صورتهای مالی توسط حسابرس معتمد سازمان بورس و اوراق بهادار، به تایید رسیده باشد.
- سودآوری در ۱ دورهی مالی منتهی به پذیرش و چشم اندازی روشن از لحاظ سودآوری، ارائه شود.
سخن آخر
در این مقاله از سری مقالات آموزش بورس در سایت آموزش چراغ راجع به بازار اول و دوم بورس و تفاوتهای میان آن دو و همچنین شرایط پذیرش در هر یک از این بازارها صحبت کردیم. گفتیم که شرکتهایی که سهامشان در بورس معامله میشود، براساس شرایطی که دارند در بازارهای اول و دوم و تابلوهای فرعی و اصلی مورد معامله قرار میگیرند. اما این تابلوها برای یک سهامدار، هیچ محدودیتی از لحاظ خرید و فروش ایجاد نمیکند. بنابراین، سرمایهگذاران میتوانند با کد بورسی اختصاصی که دارند، در تمام این بازارها خرید و فروش انجام دهند. چراغ، به عنوان پلتفرم آموزش و کاریابی در تلاش است تا با بیان نکات آموزشی مهم در زمینهی کار و سرمایهگذاری به شما برای رسیدن به موفقیت در این زمینهها کمک نماید.
دیدگاه شما