آذری جهرمی: فیلترینگ را بردارید،سهم کاربران ایرانی از پهنای باند افزایش می یابد
محمدجواد آذریجهرمی در روزنامه اعتماد نوشت: بر اساس گزارش سازمان جهانی مخابرات سهم هر کاربر ایرانی (مجموعه پهنای باند، تقسیم بر تعداد کاربران) از متوسط سرعت بینالملل 15.2 است، این در حالی است که همین رقم در آرژانتین 41.13 است.
دلیل این تفاوت معنادار میان ایران با کشوری مثل آرژانتین چیست؟ در یک کلام باید گفت که فیلترینگ.
چنانچه فقط شبکه مجازی یوتیوب از فیلترینگ خارج شود و دولت هم ارتقای لازم را در ظرفیتها ایجاد کند و در دایر کردن ظرفیت پهنای باند بینالملل خساست به خرج ندهد، این شاخص در ایران بالا میرود.
ممکن است این پرسش مطرح شود که پهنای باند چه ارتباطی با فیلترینگ و یوتیوب دارد؟ وقتی یوتیوب، فیلتر میشود، کاربر از دسترسی به یک محتوای ارزشمند محروم میشود. وقتی این روند محدود میشود، تعداد ایرانیانی که از یوتیوب استفاده میکنند از یک زنجیره محروم میشوند.
برخی اشاره میکنند که یک بخشی از این کاربران از ظرفیت آپارات استفاده میکنند. اما آقای شکوری مقدم زمانی به من گزارش داد که محتوایی که آپارات تولید میکند و آن را در یوتیوب میگذارند در یوتیوب میزان بازدید بیشتری به نسبت آپارات دارد. چرا؟ چون یوتیوب فقط یک پلتفرم نیست، یک زنجیره است، یک اکوسیستم و یک شبکه است.
منطقه شبکه چگونه به وجود آمد؟ صاحبنظران آمدند گفتند، اندیشههای مختلف، تجربیات مختلف و دانشهای مختلف وجود دارد، برای جلوگیری از دوباره کاری و بالا بردن پرفرمنس و افزایش بهرهوری، بهتر است این دانشها به هم متصل شوند. یعنی کاری که یک فردی در گوشهای از جهان انجام داده، شخص دیگری دوباره آن را تجربه نکند و از دادههای اطلاعاتی قبلی استفاده روند حرکتی در سهام بنیادی کند.
در واقع مردم به فکر اختراع دوباره چرخ نباشند. شما فرض کنید اندیشگاهی که 8میلیارد انسان ظرفیت دسترسی به آن دارند را با اندیشگاهی که 80 میلیون ایرانی تنها امکان دسترسی به آن را دارند. اصلا قابل مقایسه نیست. تازه این موارد مفهوم شبکهای موضوع است، موضوع این است که ما ظرفیت داریم، قبلا هم سرمایهگذاری لازم برای استفاده از آن را انجام دادهایم، ساختارها را هم داریم ولی از روند حرکتی در سهام بنیادی آن استفاده نمیکنیم و این روند در شاخص جهانی، جایگاه ما را پایین میکشد.
سهم دانشآموزان مدارس دولتی از «برترینهای کنکوری» آب رفت!/زنگ خطر تشدید ناعدالتی آموزشی
موضوع عدالت آموزشی و کیفیت مدارس دولتی، دغدغه تازهای نیست؛ هرساله برنامههایی به منظور ارتقای کیفیت مدارس دولتی با نیمنگاهی به اسناد بالادستی طراحی و اجرا میشود، اما نمود عینی ملموسی نمییابد و نمیتوان طعم کیفیت آموزش را در همه مدارس دولتی چشید.
به گزارش ایمنا، نتایج امتحانات نهایی و اعلام وضعیت تحصیلی نفرات برتر کنکور سراسری، از مصادیقی است که میتواند فاصله میان دانشآموزان محصل در مدارس دولتی با دیگر مدارس خاص را به خوبی به نمایش بگذارد. از چند سال گذشته که سهم دانشآموزان مدارس خاص در گردونه برترینهای «کنکور سراسری» به طور مشهودی افزایش یافت، زنگ خطر تشدید ناعدالتی آموزشی نیز به صدا درآمد.
براساس اطلاعات منتشر شده در رسانهها مبنی بر وضعیت تحصیلی نفرات برتر کنکور «از مجموع ۴۰ داوطلبی که از سوی سازمان سنجش بهعنوان برترینها معرفیشدهاند ۲۹ داوطلب در مدارس سمپاد ، ۹ داوطلب در مدارس غیردولتی، یک دانشآموز در مدرسه دولتی و یک دانشآموز در دبیرستان نمونه دولتی تحصیل کردهاند.»
هرچند دور از ذهن نیست که نفرات اول کنکور سراسری در هر کدام از رشتهها، نخبگان دانشآموزی باشند و نتوان با اتکای صرف به نتایج کنکور، تحلیلی همهجانبه از وضعیت آموزشی کشور به دست آورد، اما عواملی چون طبقاتی شدن آموزش، تولید نابرابریهای اجتماعی و دور شدن از عدالت آموزشی را نیز نمیتوان در بروز چنین نتایجی بیاثر و کمرنگ دانست، آن هم در شرایطی که هرساله بر آمار نفرات برتر کنکوری برآمده از دل مدارس سمپادی و غیردولتی افزوده میشود.
دست خالی مدارس دولتی در رقابتهای کنکوری
همه ساله شماری از نخبگان دانشآموزی به مدارس تیزهوشان میروند و برخی دیگر که وارد این رقابت نمیشوند، رهسپار مدارس غیردولتی خاص میشوند؛ خانوادهها برای آنها هزینه میکنند و نتیجه میگیرند، اما دانشآموزان مدارس عادی دولتی از این گردونه بازمیمانند.
در این میان، گروهی از کارشناسان و سیاستگذاران حوزه آموزش معتقدند رشد بیش از حد و بدون برنامه مدارس غیردولتی، حرکت به سوی طبقاتی شدن آموزش و پرورش، نمودی از بیعدالتی آموزشی در توزیع غیرنرمال نفرات برتر کنکور است و گروهی دیگر معتقدند بیکیفیتی آموزش در مدارس دولتی را نباید به حساب رشد مدارس غیردولتی گذاشت بلکه باید فکری جدی به حال کیفیت آموزش در مدارس دولتی کرد.
اگر فتیله مدارس غیردولتی پایین کشیده شود، به مدارس دولتی کمک میشود؟
در همین راستا احمد محمودزاده، رئیس سازمان مدارس غیردولتی پیرامون رتبههای برتر دانش آموزانِ مدارس غیردولتی در کنکور سراسری گفت: رتبههای المپیاد و کنکور را بررسی کنید، مدارس غیردولتی به اندازه سهم خود حضور دارند، باید هم به منظر کیفی و هم کمی توجه کرد. چنین رقابتهایی به ارتقای شاخصهای آموزشی و پرورشی کمک میکند. اینگونه تصور نکنید اگر فتیله مدارس غیردولتی پایین کشیده شود، به مدارس دولتی کمک میشود.
وی تاکید کرد: تقابل میان مدارس دولتی و غیر دولتی باعث افزایش کیفیت مدارس دولتی نمیشود.
به همین بهانه حجتالله بنیادی استاد دانشگاه فرهنگیان، کارشناس و پژوهشگر حوزه آموزشوپرورش، به تبیین عوامل بیکیفیتی در مدارس دولتی و مصادیق روشنی از عدم برقراری عدالت آموزشی در کشور پرداخت و اظهار کرد: یک علت چنین رخدادی را میتوان در این جست که نظام آموزشی ما ناعادلانه است و فرصتهای برابری را برای دانشآموزان به صورت نسبی مهیا نکردهایم.
وی افزود: علت دوم اینکه کنکوری و شیوه پذیرش دانشجوی ما در کشور، شیوه صحیحی نیست؛ چه آن کنکوری که تاکنون برگزار میشده و چه مصوبه جدید شورای عالی انقلاب فرهنگی که با اجرای آن همان استرسها، نگرانیها از ناعدالتی و تضییع حقوق استمرار خواهد داشت.
«معلم»؛ اصلیترین مؤلفه کیفیت آموزشی
این استاد دانشگاه فرهنگیان اصلیترین مؤلفه کیفیت آموزشی را «معلم» دانست و گفت: ببینید نظام آموزشی ما در خصوص تأمین معلم چگونه عمل میکند؛ تأمین عادلانه معلم بسیار مهم و یکی از شاخصهای عدالت آموزشی، دسترسی به معلم است. نرخ پوشش تحصیلی ما عدد قابل قبولی است، اما از لحاظ کیفیت و دسترسی به تحصیلِ باکیفیت دچار چالشهای بسیاری هستیم. کلاسهای درسی در کشور داریم که نسبت دانشآموز به معلم در آنها ۵۲ به یک است. در عین حال استانهایی داریم که این نسبت ۱۷ به یک است.
بنیادی ادامه داد: در کلاس درس ۴۵ دقیقهای که ۵۲ دانشآموز دارد، هر دانشآموز نهایتاً ۵۰ ثانیه فرصت تعامل و گفتوگوی اختصاصی با معلم را پیدا میکند و در کلاس ۱۷ نفرهای، هر دانشآموز حدود سه دقیقه فرصت دارد تا به صورت اختصاصی با معلم گفتوگو کند. یک اختلاف سه برابری وجود دارد و این ناعدالتی آموزشی در مدارس دولتی است.
وی با طرح این پرسش که آیا معلمانی که استخدام میشوند از حیث شایستگیها و دورههایی که گذراندهاند یکسان هستند، اظهار کرد: چند گروه معلم داریم؛ نخست معلمان پذیرفته شده از طریق کنکور سراسری که چهار سال درس میخوانند و در واقع یک دوره خاص معلمی چهارساله میبینند؛ ضمن آنکه قبل از ورود به دانشگاه مراحل مصاحبه و گزینش را طی کردهاند. گروه دوم، مهارت آموزان ماده ۲۸ اساسنامه دانشگاه فرهنگیان هستند که لیسانس گرفته و در پی شغل مناسب، در آزمون استخدامی شرکت کردهاند. اینها باید یک سال دوره معلمی ببینند اما در عمل این دورهها کمتر از یکسال به اتمام میرسند.
این کارشناس آموزش و پرورش ادامه داد: گروه سوم، سرباز معلمان هستند که آمدهاند خدمت سربازیشان را بگذارند و هدفشان معلمی نیست. گروه چهارم معلمان خرید خدمات هستند که نه تکلیف بیمهشان مشخص است و نه دوره دیدهاند، بلکه موسساتی آنها را به کار گرفتهاند. گروه پنجم آموزشیاران نهضت سوادآموزی و مربیان پیشدبستانی بودند که وارد آموزش و پرورش شدند. حال آیا توانمندی، انگیزه و شایستگی معلمان فوق با همدیگر یکسان است؟.
بنیادی تاکید کرد که بنابراین نظام آموزشی ما در تأمین معلم که اصلیترین مؤلفه کیفیت، قبولی دانش آموزان در دروس مختلف و کسب معدل خوب است، کاملاً ناعادلانه عمل میکند.
وی با بیان اینکه معلم خرید خدماتی با دریافتی سه تا چهار میلیون تومانی با معلم رسمی با کف دریافتی هفت میلیون تومانی از حیث انگیزه کاری نیز با یکدیگر یکسان نیستند عنوان کرد: باید مجدد متذکر شوم که نظام آموزشی ما از حیث امکانات، ناعادلانه است.
ناکارآمدی نظام استعدادسنجی و هدایت تحصیلی
این استاد دانشگاه فرهنگیان افزود: از آن سو، چالشهایی در سنجش و پذیرش دانشجویان و مهمتر از آن، هدایت تحصیلی دانشآموزان داریم. در روند سنجش و پذیرش دانشجو لازم است علایق، توانمندیها، استعدادها و شایستگیهای دانشآموزان از اول ابتدایی به تدریج شناسایی و در پروندهای به ثبت برسد. در این صورت دانشآموز هنگام ورود به پایه دهم میداند که باید در چه مسیری ادامه دهد.
بنیادی با اشاره به اینکه نظام استعدادسنجی و هدایت تحصیلی ما به درستی عمل نمیکند و شناخت جامعی از دانشآموزان نداریم عنوان کرد: سند تحول بنیادین آموزش و پرورش در راهکار (۱ ۲ -۳) بر «طراحی و استقرار نظام جامع هدایت تحصیلی و استعدادیابی به منظور هدایت دانش آموزان به سوی رشته و حرَف و مهارتهای مورد نیاز حال و آینده کشور متناسب با استعدادها، علاقهمندی و تواناییهای آنان» تأکید دارد، اظهار کرد: راهبردهای ملی نقشه جامع علمی کشور نیز «ارتقای نظام مشاوره و استعدادیابی و هدایت تحصیلی کشور» و «طراحی و استقرار نظام جامع مشاوره، استعدادیابی و هدایت به منظور هدایت دانش روند حرکتی در سهام بنیادی آموزان و دانشجویان به سوی رشتههای علمی متناسب با اولویتهای کشور براساس استعداد و علاقهمندی و تواناییهای آنها و اولویتهای کشور» را مورد تأکید قرار داده است.
وی اضافه کرد: نظام آموزشی ما عمده دانشآموزان را به سمت کنکور هدایت میکند و این در حالی اتفاق میافتد که نگاه جامعی به سوابق تحصیلی نمیکند. با مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی قصد دارند معدل و سوابق تحصیلی را نیز در فرایند سنجش دانشجو، دخیل کنند، اما آیا آموزش و پرورش ما همین امتحانات نهایی فعلی را کاملاً ایمن برگزار میکند یا در همین کنکور که حساسیت بسیاری روی آن وجود دارد، بحث تقلب و فروش سوالات حاشیهساز نشده است؟
این کارشناس آموزش و پرورش ادامه داد: حالا بحث «معدل» هم اضافه شده و حساسیتها به شکل دیگری افزایش یافته است و امتحانات نهایی را به دروس خاص محدود کردهاند و سنجش و پذیرش دانشجو به کل استعداد و شایستگیهای دانشآموزان معطوف نشدهاست. در چنین شرایطی است که همان رویه قبلی، استمرار میباید و آن توانمندی که بتواند شایستهترین افراد را برای ادامه تحصیل و خدمت به کشور انتخاب کند به درستی شناسایی و به کار گرفته نمیشود و افرادی انتخاب میشوند که نه همه آنها، اما بخش قابل توجهی پول بیشتر و معلم و مدرسه بهتری داشتهاند و معدل بهتری کسب کردهاند و توانستهاند بهتر تست بزنند.
بنیادی با تاکید بر اینکه باید بتوانیم شایستهترین و لایقترین جوانان را برای ادامه تحصیل انتخاب کنیم تا در آینده خدمات بهتری به مردم ارائه دهند گفت: ما این کار را نمیکنیم بلکه میگوئیم هرکس پول بیشتری دارد، به مدرسه بهتری میرود یا در کلاس کنکور شرکت میکند میتواند بهترین صندلیهای دانشگاهها را از آن خود کند.
جداسازی دانشآموزان از یکدیگر، مصداق دیگر ناعدالتی
وی در بخش دیگری از سخنانش، تنوع مدارس و جداسازی دانشآموزان از یکدیگر را نیز یک مصداق دیگر ناعدالتی و خالی شدن استعدادها از مدارس دولتی و افت کیفیت این مدارس دانست و گفت: ما شماری از دانشآموزان را تحت عنوان تیزهوش جدا کرده و به مدارس خاص میفرستیم که میتواند به کیفیت مدارس دولتی ضربه بزند. از سوی دیگر هوش انواع مختلفی دارد و فقط منحصر به ریاضیات نیست. ما به انواع دیگر هوش توجه نمیکنیم.
برخی دلایل موفقیت دانشآموزان سمپادی و غیردولتی در کسب رتبههای برتر کنکور
این استاد دانشگاه فرهنگیان اضافه کرد: خدمات ارائه شده به دانشآموزان از سوی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، پژوهشسراها و اردوگاهها نیز عمدتاً در شهرها برگزار و در روستاها ارائه نمیشود.
بنیادی به طور خاص به برخی دلایل موفقیت دانش آموزان سمپادی و غیردولتی در کسب رتبههای برتر کنکور نیز اشاره کرد و گفت: غلبه نگرش کنکورمحوری در مدارس غیردولتی، برگزاری کلاسهای کنکور در نوبت دوم مدارس غیردولتی، برگزاری اردوهای خاص چند هفتهای با هدف تقویت مهارتهای تستزنی، تأمین معلمان مجرب از سوی مدارس خاص و غیردولتی و محرومیت بسیاری از شهرستانها از مدارس سمپاد از جمله دلایل توزیع نامتقارن و ناعادلانه محصلان مدارس مختلف در کسب رتبههای برتر کنکوری است.
نگرانی رییس کمیسیون بهداشت از روند مهاجرت پزشکان
رییس کمسیون بهداشت مجلس شورای اسلامی گفت: در این مدت کوتاه، تعداد قابل توجهی از استادان چشم پزشکی ما به آمریکا مهاجرت کردند و به عنوان استاد در آمریکا طبابت و متاسفانه به بقیه دوستان خود هم توصیه میکنند که مهاجرت کنند. این موضوع جای نگرانی جدی دارد و ما در حال پیگیری این موضوع با سران سه قوه هستیم.
به گزارش ایسنا، بیست و سومین کنگره بینالمللی پزشکی تولیدمثل و هجدهمین کنگره فناوری سلولهای بنیادی رویان، از صبح امروز، چهارشنبه ۱۶ شهریور ۱۴۰۱ در سالن همایشهای رازی آغاز به کار کرده و تا روز جمعه، ۱۸ شهریورماه ادامه خواهد داشت. همزمان با این کنگره، مراسم تقدیر از برگزیدگان بیست و یکمین جشنواره رویان نیز امروز برگزار شد.
در این مراسم از پنج دانشمند ایرانی از دانشگاههای داخل و خارج از کشور برگزیده بیستویکمین جشنواره رویان، تقدیر شد.
دکتر حسینعلی شهریاری، رییس کمسیون بهداشت مجلس شورای اسلامی در این مراسم، با تقدیر و تشکر از دست اندرکاران جشنواره رویان و گرامیداشت یاد دکتر کاظمی آشتیانی گفت: یکی از حامیان اصلی رویان، مقام معظم رهبری هستند که همواره از این نهاد به نیکی یاد میکنند. ما در سیاستهای ابلاغی و قوانین برنامه آرزوهای زیادی داشتیم که تحقق پیدا نکرد. به طور مثال، قرار بود در سال ۱۴۰۴ کشور اول منطقه باشیم. شاید در پزشکی در حال حاضر جایگاه خوبی داشته باشیم، اما هدف از تحقیقات، فقط مقالهنویسی نیست. ما باید به سمت و سویی برویم که پژوهشها مسئلهمحور شوند. قرار بود که سه درصد از بودجه سازمانها صرف موضوعات پژوهشی شود، اما برخی از نهادها این وظیفه قانونی خود را اجرا نکردند.
وی ادامه داد: ما متاسفانه به نخبگان و پژوهشگران جوان خود نرسیدیم. مخصوصا بعضی مواقع در شرایط هیجانی، مراکز تصمیمگیری مخصوصا مجلس تصمیماتی گرفتند که نه تنها نمیدانیم نخبگان خود را چگونه جذب کنیم، بلکه شاید تعداد قابل توجهی از این افراد را از دست دهیم. نگه داشتن نخبگان و دانشمندان به زور نمیشود. باید زمینه این کار را برای افراد فراهم کنید. باید در نسل جوان و دانشمندان جوان انگیزه ایجاد شود.
رییس کمسیون بهداشت مجلس شورای اسلامی گفت: در دو مقوله دستاوردهای غیرقابل انکاری داشتهایم. در حوزه سلامت، الان حرفی برای گفتن داریم، اما من آینده خوبی را با توجه به تصمیماتی که در برخی مراکز گرفته میشود، نمیبینم و نگرانیهای جدی در این زمینه دارم. در زمینه توان دفاعی نیز جایگاه خوبی داریم.
نماینده مردم زاهدان در مجلس شورای اسلامی ادامه داد: در این مدت کوتاه، تعداد قابل توجهی از استادان چشم پزشکی ما به آمریکا مهاجرت کردند و به عنوان استاد در آمریکا طبابت و متاسفانه به بقیه دوستان خود هم توصیه میکنند که مهاجرت کنند. یک زمانی بود که دانشمندان جوان ما به آمریکا و اروپا میرفتند و افتخار میکردند که به ایران برگردند و به هموطنان خود خدمت کنند، اما متاسفانه اکنون در فضایی هستیم که نخبگان و جوانان ما را به راحتی میبرند. بسیاری از کشورها به این نتیجه رسیدهاند که به جای این که برای تربیت پزشک هزینه کنند، از کشورهایی مانند ایران، نیروی متخصص خود را جذب کنند. این موضوع جای نگرانی جدی دارد. ما در حال پیگیری این موضوع با سران سه قوه هستیم. بیشتر از همه حضرت آقا در این زمینه دغدغه دارند.
دکتر شهریاری با تاکید بر این که باید به تعریف شرکت دانشبنیان توجه و از سو استفاده از آن جلوگیری کرد، گفت: این که برخی افراد از کشورهای دیگر قطعاتی را وارد و در ایران آنها را سر هم میکنند و به اسم تولید دانشبنیان به بازار عرضه میکنند، درست نیست. بعد هم میگویند چون تولید داخل داریم، اجازه نمیدهیم دستگاهی که نیاز کشور است از خارج وارد شود. کمیتهای تشکیل دادیم که این موضوع را بررسی کنند تا سوءاستفاده نشود.
وی با بیان این که ایرانیان نشان دادهاند که از ضریب هوشی بسیار بالایی برخوردارند گفت: یونسکو اعلام کرده که در منطقه بچه هایی که در سراوان سیستان و بلوچستان هستند ضریب هوشی بسیار بالایی دارند. این درست است که کشورهای دیگر امکانات بسیاری دارند، ولی ما شاید با یک صدم هزینهای که آنها میکنند، بتوانیم فرصتهای بسیاری پیش روی خود بسازیم، البته برخی افراد تنگ نظر و ناآگاه یا مقرض ممکن است نگذارند همان مبلغ کم نیز تخصیص پیدا کند. امیدواریم بتوانیم در برنامه هفتم توسعه به گونهای برنامهریزی کنیم که نگرانی و دغدغه دانشمندان ما رفع شود.
روند حرکتی در سهام بنیادی
بیت کوین ، بلاک چین و تحلیل کریپتوها در فرهاد اکسچنج
تحلیل تکنیکی یا بنیادی؟! جلسه آموزشی تحلیل کریپتو ها – قسمت هشتم
آموزش بلاک چین و تحلیل کریپتو ها توسط فرهاد مقدم سلیمی – قسمت هشتم
یوتیوب فرهاد مقدم سلیمی
به طور کلی تحلیل ابزار مالی به دو دسته عمده تقسیم می شود.
1. تحلیل بنیادی FUNDAMENTAL ANALYSIS
2. تحلیل تکنیکی TECHNICAL ANALYSIS
در تحلیل بنیادی ما با عوامل اقتصادی خرد و کلان ابزار مالی مورد نظر و صورتهای مالی و حساب سود و زیان و قرارداد ها سر و کار داریم.
در تحلیل تکنیکال به ابزار ریاضی و روانشناسی فعالان بازار برای پیش بینی حرکت نمودار ها می پردازیم.
افراد طرفدار تحلیل بنیادی را FUNDAMENTALIST و افراد طرفدار تحلیل تکنیکی را CHARTIST می نامیم.
البته کلمه FUNDAMENTALIST در علوم سیاسی به معنای بنیاد گرا است.
اما در مفهوم بازار سرمایه منظور کسی است که به طور خاص توجهش بر روی تحلیل بنیادی سهام و اوراق مشتقه است.
و در مقابل CHARTIST ها توجه شان به تحلیل تکنیکی و استفاده از ابزار ریاضی و روانشناسی فعالین بازار برای پیش بینی سهام است.
حال سوال مهم این است:
برای تحلیل کریپتوکارنسی ها از تحلیل تکنیکال استفاده کنیم یا تحلیل بنیادی؟
برای پاسخ به این سوال به جمله ای از Rene Rivkin اشاره می کنیم:
تاکنون هیچ چارتیست پولداری ندیده ام.
به نظر می رسد که این جمله ی Rene Rivkin پر بیراه نباشد.
تحلیل تکنیکی به صرف یک تحلیل مستقل اگر چه بسیار زیباست و ابزار خوبی دارد اما به تنهایی نمی تواند برای تحلیل بازار سهام و اوراق مشتقه مفید باشد.
البته نتیجه گیری نهایی بر عهده ی دوستانی است که این ویدیو آموزشی را مشاهده میکنند تا با تشخیص و قوه عاقله خود تصمیم گیری کنند.
حال سوالی که پیش می اید آن است که آیا تحلیل تکنیکال به طور کلی بی فایده است؟
پاسخ البته خیر است.
تحلیل تکنیکی نه تنها بی فایده نیست بلکه بسیار کارساز است.
شرط کارساز بودن تحلیل تکنیکال آن است که حتما حتما همراه با تحلیل بنیادی استفاده شود.
یعنی ما با تحلیل بنیادی شرایط کلی بازار و TREND و روند کلی بازار را پیدا کنیم.
سپس با تحلیل تکنیکی نقاط ورود و خروج و روش مدیریت پوزیشن را پیدا کنیم.
در واقع این دو تحلیل لازم و ملزوم یکدیگر هستند.
در رابطه با روش استفاده ترکیبی از دو تحلیل، در جلسات بعد صحبت خواهیم کرد.
کاهش 7 هزار واحدی شاخص بورس تهران
شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران در پایان معاملات امروز با کاهش 7 هزار و 976 واحد همراه شد.
بورس اوراق بهادار تهران امروز هم گرچه در ابتدای معاملات روند رشد ناچیزی داشت، اما بعد از آن تا پایان معاملات روند کاهشی به خود گرفت، به گونهای که شاخص کل در پایان معاملات با کاهش 7 هزار و 976 واحد نسبت به روز گذشته به روند حرکتی در سهام بنیادی رقم یکمیلیون و 412 هزار و 857 واحد رسید.
همچنین شاخص کل با معیار هموزن با کاهش 449 واحد به رقم 410 هزار و 325 واحد رسید.
ارزش بازار در بورس تهران به بیش از 5 میلیون و 314 هزار میلیارد تومان رسید.
معاملهگران امروز بیش از 4.4 میلیارد سهام، حقتقدم و اوراق مالی در قالب 278 هزار فقره معامله و به ارزش 2 هزار و 780 میلیارد تومان داد و ستد کردند.
امروز همه شاخصهای بورس قرمز شدند. شاخص کل و شاخص قیمت با معیار وزنی - ارزشی 56 صدم درصد کاهش یافتند. این دو شاخص با معیار هموزن 11 صدم درصد کاهش یافتند.
شاخص آزاد شناور 56 صدم درصد افت کرد. شاخص بازار اول بورس 74 صدم درصد کاهش یافت و شاخص بازار دوم بورس 36 صدم درصد افت کرد.
امروز نمادهای چادرملو، ملی مس، پتروشیمی خلیج فارس، پالایش نفت بندرعباس، شستا، پتروشیمی نوری و پالایش نفت تبریز به ترتیب بیشترین اثر کاهشی در شاخص بورس را داشتهاند.
در فرابورس ایران هم امروز اوضاع مناسبی نبود. شاخص کل در پایان معاملات با کاهش 58 واحد به رقم 19 هزار و 118 واحد رسید.
ارزش بازار اول و دوم فرابورس ایران به بیش از یکمیلیون و 58 هزار میلیارد تومان رسید.
ارزش بازار پایه فرابورس هم به بیش از 349 هزار میلیارد تومان رسید.
معاملهگران امروز بیش از 3.6 میلیارد سهام، حقتقدم و اوراق مالی در قالب 313 هزار فقره معامله و به ارزش 9 هزار و 364 میلیارد تومان داد و ستد کردند.
امروز نماد توسن (توسعه نرم افزار نگین) در فرابورس بیشترین اثر را داشته است و نمادهای سنگآهن گوهرزمین، پتروشیمی زاگرس، پلیمر آریاساسول، پالایش نفت شیراز، فرابورس ایران و پالایش نفت لاوان بیشترین اثر کاهشی در شاخص فرابورس را داشتهاند.
گرچه اکثر کارشناسان معتقدند سهام بنیادی به ویژه سهام هلدینگها در بورس تهران به کف قیمت رسیده و ارزنده شدهاند، اما در عین حال این نکته را نباید از نظر دور داشت که سرمایهگذاری در بورس الزاماً همراه ریسک و نوسان است و بنابراین حتماً باید با مشاوره، مطالعه و تحلیل و از محل پساندازها انجام شود و سود و زیان هر کس به خودش مربوط است.
دیدگاه شما