۵ نکته مهم درباره تحلیل تکنیکال که باید بدانید
تحلیل تکنیکال ابزاری ارزشمند در دست تریدرها و معامله گران است و به همین دلیل است که ابزار تحلیل تکنیکال در تمام پلتفرم های معاملاتی وجود دارد.
تحلیل تکنیکال ابزاری ارزشمند در دست تریدرها و معامله گران است و به همین دلیل است که ابزار تحلیل تکنیکال در تمام پلتفرم های معاملاتی وجود دارد. روشهایی که معامله گران بازار را تحلیل تکنیکال می کنند متفاوت هستند. آنها از خطوط روند، سطوح مقاومت و حمایت، اندیکاتورها، استراتژی معاملاتی یکسانی استفاده نمیکنند. چیزی که هنگام طراحی استراتژی معاملاتی باید در نظر داشته باشید این حقیقت است که یک ترفند یا یک اندیکاتور جادویی که بتواند همیشه سودآور باشد وجود ندارد. چیزی که یک تریدر هنگام ساختن استراتژی معاملاتی باید در ذهن داشته باشد یک چارچوب مناسب برای تحلیل تکنیکال است. در اینجا به این چارچوب اشاره ای می کنیم.
۱ – تنها یک بازه زمانی وجود ندارد
وقتیکه در حال ساخت یک مدل تحلیل تکنیکال برای معاملات کوتاه مدت که اغلب از ۵ دقیقه تا چند ساعت است هستید، به نظر میرسد معامله با کانال قیمت معامله با کانال قیمت که باید تمرکز را برروی بازه های زمانی یا TimeFrame های کوتاه مدت و یک روزه بگذارید. ولی میدانیم که تحلیل تکنیکال مبتنی بر نمودارها بر اساس بازه های زمانی متفاوت است و بازه های زمانی کوتاه مدت، خود بخشی از بازههای زمانی بلند مدت تر هستند و از بازههای بلند مدت تر متاثر میشوند.
این بدین معنی است که، معامله با کانال قیمت وقتیکه ما در حال مطالعه و ساخت یک مدل بر مبنای بازه زمانی کوتاه مدت یک روزه هستیم، باید گاهی تمرکز خود را برروی بازه های بلند مدت تر نیز بگذاریم و برای مثال بررسی کنیم که در چند روز، چند هفته و حتی چند ماه گذشته در نمودار چه اتفاقاتی افتاده است.
در اینصورت است که می توانیم نمایی بازتر از اتفاقات بازار داشته باشیم و روندهای کوتاه مدت را بهتر و دقیق تر بررسی کنیم. همچنین می توانیم نقاط مهم تغییر روند را در کنار سطوح مقاومت و حمایت شناسایی کنیم که ممکن است در بازه های کوتاه مدت دیده نشوند.
در هنگام معامله کردن، وقتیکه سیگنالی از یک میانگین متحرک در بازه زمانی یک ساعته دریافت میکنید، می توانید نمودار یک روزه را نیز بررسی کنید و اگر سیگنالی مشابه دریافت کردید، میتوانید دلیل محکم تر برای انجام معامله داشته باشید. در غیر اینصورت سیگنال می تواند نامعتبر باشد.
در نتیجه، زمانیکه می خواهید معاملات کوتاه مدت انجام دهید، پس از بررسی بازه های زمانی کوتاه مدت، تمرکز خود را برروی بازه های بلند مدت تر ببرید تا از معامله ای که می خواهید انجام دهید مطمئن شوید. سپس دوباره به چارت کوتاه مدتتر برگردید و ترید کوتاه مدت خود را انجام دهید.
۲ – خطوط مقاومت و حمایت خطوط باریک روی چارت نیستند بلکه نواحی نسبتا گستردهای هستند
زمانیکه در حال بررسی و تحلیل خطوط مقاومت و حمایت هستید، بهتر است که به آنها بعنوان نواحی عمومی برای خرید و فروش احتمالی نگاه کنید. نکته مهم درباره آنها این حقیقت است که خطوط مقاومت و حمایت خطی باریک روی نمودار نیستند، بلکه نواحیای هستند که یک قیمت دقیق را نشان نمی دهند.
بنابراین زمانیکه در حال شناسایی و طراحی سطوح مقاومت و حمایت هستید، باید این انعطاف پذیری را در استراتژی خود داشته باشید که قیمت ها ممکن معامله با کانال قیمت است از خط شما گذر کنند و یا در نزدیکی آن بازگشت کنند. بنابراین باید همیشه حاشیهای برای خطوط مقاومت و حمایت خود در نظر بگیرید.
۳ – نداشتن پوزیشن در بازار هم نوعی پوزیشن معاملاتی است
بسیاری از معامله گران هستند که به معامله یک جفت ارز فارکس یا یک ارز دیجیتال یا یک سری از سهام علاقه دارند و احساس بهتری در هنگام معامله این دارایی های بخصوص دارند و سعی می کنند که همیشه یک معامله را در آنها شناسایی کنند.
آنها بدون داشتن دلیل کافی یک معامله را به امید سود به خود تحمیل می کنند واغلب در جهت غلط قرار می گیرند. گاهی معامله نکردن و منتظر ماندن برای دریافت سیگنالی معتبر تنها کاری است که باید انجام دهید، زیرا در غیر اینصورت احتمال از دست دادن پول در معامله بیشتر از کسب سود است.
شما نیاز ندارید که همیشه در بازار موقعیت باز داشته باشید. زمانیکه در بازار موقعیت بازی ندارید، بررسی کنید که چرا هیچ معامله ای ندارید. اگر دلیل نداشتن معامله باز در بازار را متوجه شدید، پس درواقع یک پوزیشن باز در بازار دارید.
به عبارتی دیگر، اگر در بازار موقعیتی خوب و مطمئنی نمیبینید که با استراتژی معاملاتی شما متناسب باشد، تنها کاری که باید انجام دهید منتظر ماندن و باز نکردن معامله تا زمان مناسب است.
۴ – اندیکاتورها ابزاری در خدمت مدل و استراتژی معاملاتی شما هستند
اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال نمیتوانند دلیل اصلی برای خرید و فروش و معامله کردن باشند. اندیکاتورها ابزاری بسیار با ارزش هستند ولی باید از آنها برای ارزیابی و تایید تصمیمات خود استفاده کنید.
هدف اصلی در تحلیل تکنیکال، رسیدن به یک توانایی برای تحلیل چارت است. یعنی یک تریدر با استفاده از پرایس اکشن، الگوها و تغییرات قیمت می تواند تصمیمات خود را بگیرد و برای تایید تصمیمات خود می تواند از اندیکاتورها استفاده نماید.
در واقع، مهمترین توانایی برای یک معامله گر، توانایی تحلیل نمودار بدون استفاده از اندیکاتورهاست. سپس می تواند سیگنال خرید و فروش احتمالی خود را با سیگنالی که از اندیکاتورها می گیرد مطابقت دهد تا به تصمیم خود اعتبار بیشتری بدهد. بنابراین می تواند اندیکاتور یا اندیکاتورهایی که بیشترین پتانسیل برای استراتژی معاملاتی او دارد را تشخیص دهد و از آن حداکثر بهره را ببرد. برای آشنایی با یکی از بهترین استراتژی های تحلیل تکنیکال پست آموزشی تجارت آفرین به نام آموزش کامل تصویری تحلیل تکنیکال را ملاحظه نمایید.
۵ – خودداری از رویکرد یک بعدی
انواع استراتژی های معاملاتی می توانند درصورتی که شرایط بازار با آنها هماهنگ باشند سودآوری به همراه داشته باشند. برای مثال اگر استراتژی شما بر مبنای معامله در روندها باشد، زمانیکه یک روند شکل می گیرد بیشترین بازدهی را خواهد داشت. در اینصورت اگر بازار روندی نباشد، سیگنال های اشتباه زیادی دریافت خواهید کرد و در نتیجه استراتژی شما به خوبی جواب نمی دهد. در چنین مواقعی یک تریدر باید یک استراتژی برای بازارهای خنثی داشته باشد که بتواند در صورت وقوع چنین بازاری از آن استفاده نماید.
بنابراین عدم موفقیت یک استراتژی در یک شرایط بخصوص در بازار، بمعنی بیهوده بودن آن استراتژی نیست. بلکه شما بعنوان یک تریدر باید برای شرایط متفاوت بازار، استراتژی های متفاوتی داشته باشید تا بتوانید از آنها سود کسب کنید.
وقتیکه یک چارچوب مناسب با استفاده از ۵ نکته بالا را در کنار استراتژی تحلیل تکنیکال قرار دهید، موفقیت در بازار آسان میشود. تنها چیزی که بعد از آن نیاز دارید عدم انحراف از این چارچوب است.
رسم کانال در تریدینگ ویو | کانال تحلیل تکنیکال
در این ویدئو قصد داریم رسم کانال و طریقه معامله در آن را به شما آموزش دهیم. یکی از ابزارها در تریدینگ ویو parallel channel است که در این فیلم کار با آن معامله با کانال قیمت را یاد می گیرید.
چنانچه مشکلی در اجرای فیلم دارید از مرورگر فایرفاکس استفاده نمایید یا روی لینک زیر کلیک نمایید.
در این مقاله از تاپ سایت 98 قصد داریم به رسم کانال در تریدینگ ویو بپردازیم تفاوتی نمی کند که در زمینه ارز دیجیتال کار می کنید یا بورس ایران.
رسم کانال
کانال یکی از موضوعات مهم تحلیل تکنیکال است و هر معامله گر بازارهای مالی باید آن را یاد بگیرد.
یک کانال می تواند به عنوان یک الگو برای ادامه یک روند ثابت ، به عنوان بخشی از استراتژی پیروی از روند استفاده شود.
خطوط روند و کانال های روند، 2 از ساده ترین و موثرترین ابزارهای نمودار هستند.
آنها اساس بسیاری از الگوهای نمودار را تشکیل می دهند و بلوک هایی برای تشخیص الگوی قیمت هستند.
توانایی تشخیص و ترسیم صحیح خطوط روند و کانال های روند ، مهارتی است که هر معامله گر باید بر آن مسلط باشد. این اصل ساده است اما اغلب آن را اشتباه ترسیم می کنند.
در بخش زیر نحوه ترسیم صحیح خطوط روند و کانال های روند را به تفصیل شرح خواهم داد.
خط روند چیست؟
اولین جزء کانال ، خط روند است. خط روند یک خط مستقیم است که به 2 یا چند نقطه محوری متصل می شود.
در بازارهای صعودی این پایین ترین سطح ها هستند که روند صعودی را تشکیل می دهند.
در بازارهای نزولی این قله ها پایین تر هستند و روند نزولی را تشکیل می دهند.
خطوط روند 2 عملکرد مهم را تشکیل می دهند:
آنها سطح حمایت و مقاومت را ارائه می دهند. اغلب به عنوان سطوح پشتیبانی و مقاومت پویا نامیده می شود. این خطوط روند به معامله گران اجازه می دهد تا مناطق افزایش عرضه و تقاضا و معکوس های احتمالی کوتاه مدت را شناسایی کنند.
آنها بینشی از قدرت روند و احساسات بازار ارائه می دهند. شکست خط روند می تواند نشان دهنده وارونه شدن روند باشد.
خطوط کانال به عنوان مقاومت و حمایت عمل می کند.
کانال و تشخیص روند
ساده ترین ابزار برای تشخیص روند ، کانال است. هر چه شیب کانال بیشتر باشد نشاندهنده قدرت بیشتر روند است.
برای ترسیم خط روند اصلی حداقل به دو نقطه نیاز دارد. برای یک کانال قیمتی معامله با کانال قیمت صعودی ، خط روند اصلی حداقل دو واکنش پایین برای رسم آن لازم است پس از کشیدن خط روند ، یک خط موازی آن رسم می کنیم تا کانال رسم شود.
برای یک کانال نزولی قیمت ، خط اصلی روند رو به پایین گسترش می یابد و برای رسم آن حداقل به دو سطح واکنش نیاز است. دو قله را انتخاب می کنیم و خط را رسم می کنیم.
اعتبار کانال
اعتبار کانال زمانی افزایش پیدا می کند که تعداد برخوردها بیشتر باشد و همچنین هر چه مدت زمان طولانی تر باشد اعتبار و اهمیت کانال بیشتر می شود.
مثلا در روند صعودی ، ناتوانی قیمت در رسیدن به خط کانال بالایی یک نشانه از بازگشت روند است.
وقتی خط روند تا وسط کانال برود و دوباره به طرف پایین برگردد احتمال شکست روند وجود دارد.
رسم کانال صعودی در تریدینگ ویو
برای رسم کانال صعودی در تریدینگ ویو ابتدا دو نقطه در پایین را پیدا می کنیم و خط روند را رسم می کنیم و سپس یک نقطه دیگر در بالا پیدا کرده و خط موازی در امتداد آن می کشیم.معامله با کانال قیمت
حال پس از برخورد به خط می توانید وارد معامله شوید.
چند نکته را توضیح دهم. معمولا اولین برخوردها به کانال ، حتی اگر از کانال خارج شود معتبر است و به داخل کانال برمی گردد. اما پس از چند بار برخورد کانال اعتبار خود را از دست می دهد و احتمال شکست از یک طرف وجود دارد.
تصویر زیر را ببینید. در تصویر زیر پس از چندین برخورد به کانال ، از طرف بالا شکسته شد.
دقت کنید همیشه به این شکل نیست و احتمال دارد دوباره به کانال برگردد که به آن شکست failed یا ناقص می گویند.
رسم کانال نزولی در تریدینگ ویو
برای رسم کانال نزولی در تریدینگ ویو ابتدا دو نقطه در بالا یا قله را پیدا می کنیم و خط روند را رسم می کنیم و سپس یک نقطه دیگر در پایین پیدا کرده و خط موازی در امتداد آن می کشیم.
بهتر است اگر روند نزولی است فقط در قله معامله فروش باز کنیم یعنی خرید انجام ندهیم.
در تصویر زیر مشاهده می کنید که کانال شکسته می شود اما دوباره به کانال باز می گردد این مسئله زیاد اتفاق می افتد با عجله وارد معامله نشوید و اگر وارد معامله شدید حد ضرر فراموش نشود.
شکست کانال
در این بخش از تحلیل تکنیکال به شکست کانال می رسیم.
در کانال صعودی عدم توانایی قیمت برای رسیدن به خط بالایی یک نشانه یا اخطار برای شکست کانال و روند است.
همچنین قیمت می تواند بالاتر رود و خط بالایی کانال را بشکند. در این صورت بعضی افراد کانال جدیدی رسم می کنند.
به تصویر بالا که نمودار اتریوم روزانه است نگاه کنید من یک کانال رسم کرده ام که با خطوط مشکی مشخص کرده ام.
دو بار می توانستیم وارد معامله شویم که در تصویر با رنگ قرمز مشخص کرده ام، با اینکه حالت های مختلفی برای کانال بوجود می آید.
ابتدا دو نقطه در پایین را رسم کرده ام و خط روند شکل گرفته است سپس یک نقطه در بالا پیدا کرده ام و کانال را با ابزار parallel channel رسم کرده ام.
برای اولین بار با برخورد به کانال راحت می توان وارد معامله خرید شد. حال در بار دوم مشاهده می کنید که پس از برخورد به خط میانی سایه بلندی را مشاهده می کنیم که می توان با ریسک کمی وارد معامله شد اما بهترین نقطه ورود همان نقطه قبلی است که با قرمز مشخص کرده ام.
اما نکته جالب تر این است که پس از شکست که دارای قدرت زیادی بوده است دوباره به کانال برمی گردد.
نکته ای که در معامله با کانال قیمت کانال است همین است که بارها سعی می کند از یک طرف بشکند و در 70 درصد مواقع شکست ناموفق است.
رسم کانال نزولی با parallel channel تریدینگ ویو
برای رسم کانال نزولی از طریق ابزارهای تریدینگ ویو، ابزار parallel channel را انتخاب می کنیم.
در تصویر زیر مشاهده می کنید.
حال نقطه های مشکی را انتخاب می کنیم تا خط روند ایجاد شود. سپس نقطه روبرو را انتخاب می کنیم تا کانال نزولی رسم شود.
برای رسم کانال نزولی ابتدا دو نقط در قله پیدا می کنیم و خط روند را ایجاد می کنیم.
سپس نقطه پایین را انتخاب می کنیم و خط دوم و موازی را رسم می کنیم.
کانال نزولی رسم شد. حال وارد معامله می شویم.
بهترین روش برای بازار نزولی ، فروش در کانال نزولی است. بهترین نقطه ها در تصویر مشخص کرده ام. همان طور که مشاهده می کنید حتی پس از شکست ، دوباره به کانال باز می گردد.
پس اولین شکست کانال دارای اعتبار زیادی نیست.
خرید و فروش در کانال
در کانال صعودی ، بهترین کار خرید است. سعی کنید بهترین نقطه ها را برای ورود انتخاب کنید اگر در ماه چند بار وارد معامله با درصد موفقیت بالا شوید بهتر از این است که دائما وارد معامله شوید و بیشتر با شکست مواجه شوید.
معامله گران معمولا در کانال صعودی در هنگام برخورد با خط حمایت یا پایین ، خرید یا buy می زنند.
بعضی معامله گران ریسک پذیر ، در هنگام نزول و پس از برخورد با قیمت مقاومت فروش یا sell می زنند.
در کانال نزولی ، بهترین کار فروش است. سعی کنید بهترین نقطه ها را برای ورود انتخاب کنید. در تصویر بالا بهترین نقطه ها را با دنگ قرمز مشخص کردیم.
امیدوارین این آموزش برای شما عزیزان مفید باشد.
عزیزانی که تمایل دارند به تیم نویسندگی تاپ سایت 98 بپیوندند می توانند از طریق واتساپ با ما در ارتباط باشند. ما بهترین افراد را به تیم خود اضافه خواهیم کرد.
اگر سوال یا نظری دارید در بخش کامنت ها بنویسید.اگر موضوع خاصی مد نظر شماست که در سایت موجود نیست در بخش کامنت ها بنویسید
واگرایی چیست؟ کاربرد واگرایی در تحلیل تکنیکال
آشنایی و تسلط به مفاهیم و ابزارهای تحلیلی در بازار بورس، یکی از ارکان مهم در روند معاملات است. معاملهگران موفق معمولا با بهرهمندی از این اطلاعات و تکنیکهای معاملاتی، سودهای خوبی را به دست میآورند. افزایش آگاهی و سطح دانش بورسی در فرایند سرمایهگذاری از اهمیت بالایی برخوردار است. برای همین در این مقاله قصد داریم به یکی از مفاهیم یا ابزارهای مهم در فرایند تحلیل تکنیکال بپردازیم. «واگرایی» یکی از مفاهیم مهم در این حوزه است. بسیاری از تحلیلگران با استفاده از واگرایی به وجود آمده در سهمهای مختلف، بهترین زمان را برای ورود به سهم تشخیص میدهند. برای آشنایی با این تکنیک در بازار بورس، با ما همراه باشید.
واگرایی چیست؟
واگرایی نشان دهنده ایجاد تغییر روند سهم در بازار است که از انواع مختلفی ایجاد شدهاند. این وضعیت از تضاد حرکتی میان نمودار سهم و اندیکاتور به وجود میآید. به عبارت دیگر، واگرایی به معنی ضعف یک روند بوده و زمانی مشاهده میشود که قیمت و اندیکاتور در خلاف جهت یکدیگر حرکت میکنند، همچنین روند قیمت به پایان خود نزدیک شده و میل به چرخش دارد. در بیشتر مواقع تغییر جهت بزرگ یک نمودار زمانی اتفاق میافتد که یک واگرایی مناسب داشته باشیم. از واگراییها میتوان برای شناسایی قیمت و سطوح حساس استفاده کرد و روندهای ضعیف را که میل به برگشت دارند، تشخیص داد. برای تشخیص واگرایی باید از اندیکاتورهای مختلف استفاده کنیم. اندیکاتور مکدی (MACD) یکی از مهمترین و پراستفادهترین ابزارها برای تشخیص واگرایی است. از سایر اندیکاتورها مانند اندیکاتور RSI ، اندیکاتور cci و … هم میتوان برای تشخیص واگرایی استفاده کرد.
انواع واگرایی در تحلیل تکنیکال
همانطور که اشاره کردیم، واگراییها از انواع مختلفی تشکیل شدهاند و تحلیلگران با استفاده از این ابزار، میتوانند ادامه روند سهم را در آینده پیشبینی کنند. انواع واگرایی در بازار بورس عبارتاند از:
واگراییها به چند دسته تقسیم میشوند که در این مقاله به بررسی واگرایی معمولی میپردازیم.
۱/ واگرایی معمولی ( Regural Divergence)
واگرایی زمانی رخ میدهد که بین قیمت و اندیکاتور یک تناقض رفتاری وجود داشته باشد. دراین حالت اندیکاتور با حرکت قیمتی مخالفت میکند و نسبت به آن رفتار متضادی را از خود نشان میدهد. زمانی که این واگرایی به وجود میآید، قیمت از ادامه حرکت باز میایستد و تغییر جهت میدهد. این نوع واگرایی را با نماد RD نمایش میدهند که مخفف عبارت Regular Divergence است. واگرایی معمولی خود به دو دسته واگرایی معمولی مثبت و واگرایی منفی تقسیم میشود.
واگرایی معمولی مثبت(RD+):
به طورکلی واگرایی معمولی مثبت در کفها تشکیل میشود. به این شکل که قیمت یک کف را پایینتر از کف قبلی ایجاد میکند؛ اما اندیکاتور با این حرکت مخالفت میکند و نسبت به کف قبلی خود، یک کف بالاتر را ثبت میکند. در این حالت قیمت میل به رشد دارد و نشان میدهد که فروشندگان ضعیف شدهاند. برای درک بهتر، به تصویر زیر دقت کنید:
واگرایی معمولی منفی(RD-):
واگرایی معمولی منفی در انتهای یک حرکت صعودی و در سقف قیمتی رخ میدهد. به این صورت که قیمت یک سقف بالاتر از سقف قبلی خود ایجاد میکند اما اندیکاتور با این حالت قیمت مخالفت میکند و سقفی پایینتر از سقف قبلی به وجود میآورد. این نوع از آرایش واگرایی که در انتهای یک روند صعودی اتفاق میافتد، به عنوان واگرایی معمولی منفی شناخته میشود و منجر به کاهش قیمت خواهد شد. واگرایی معمولی منفی، بیانگر ایجاد ضعف در خریداران است و قیمت میتواند یک آرایش نزولی به خود بگیرد که در این حالت، قدرت فروشندگان نسبت به خریداران بیشتر خواهد بود. برای درک بهتر به تصویر زیر دقت کنید:
مثال: در تصاویر زیر، میتوانید مثالهایی را از ایجاد واگرایی و تغییر جهت روند سهم در بازار را مشاهده کنید:
شکل فوق مربوط به نمودار ثاباد است. همانطور که مشاهده میکنید، نمودار بعد از یک رشد و بازدهی نسبتا خوب، با ایجاد یک واگرایی معمولی منفی در سقف قیمتی با ریزش مواجه شده و مقدار زیادی از مسیر صعود را اصلاح کرده است.
شکل فوق متعلق به سهام ثفارس است. این نمودار در کف قیمتی با ایجاد یک واگرایی معمولی مثبت و همچنین کاهش قدرت فروشندگان مواجه شده است که در ادامه رشد قیمتی نسبتاً خوبی را به وجود آورده است.
۲/ واگرایی مخفی
واگرایی مخفی زمانی به وجود میآید که قیمت سهم در حال اصلاح بوده و نشاندهنده ادامهدار بودن این روند باشد. ساز و کار واگرایی مخفی بر خلاف واگرایی معمولی است و مطابق با آن میتوان در روند نزولی سهم با قلهها و در روند نزولی سهم با درهها، تغییر روند سهم را در بازار تشخیص داد. این نوع واگرایی را با نماد HD نمایش میدهند که مخفف عبارت Hidden Divergence است. واگرایی مخفی به دو دسته واگرایی مثبت و واگرایی منفی تقسیمبندی میشود.
واگرایی مخفی مثبت(HD+)
واگرایی مخفی مثبت زمانی ایجاد میشود که در انتهای یک روند صعودی، اندیکاتور یک کف را پایینتر از کف قبلی خود ایجاد کند. همزمان با این فرایند، نمودار سهم هم یک کف بالاتر از کف قبلی خود تشکیل میدهد. در نهایت ما شاهد یک واگرایی مخفی مثبت در روند معاملات سهام مورد نظر هستم که با شناسایی آن، میتوانیم به راحتی سیگنال خرید دریافت کنیم. برای درک بهتر به تصویر زیر دقت کنید:
واگرایی مخفی منفی(HD-)
واگرایی مخفی منفی درست بر خلاف واگرایی مخفی مثبت است. این واگرایی در انتهای روند نزولی تشکیل میشود و بیانگر ادامهدار بودن روند کاهش قیمت سهم در بازار است. برای تشخیص این نوع واگرایی در نمودار سهم، باید به تشکیل سقفها در روند نزولی سهم دقت داشته باشیم. هنگامی که در نمودار قیمتی یک سقف پایینتر از سقف قبلی تشکیل میشود به صورت همزمان در اندیکاتور یک سقف بالاتر از سقف قبلی ایجاد میشود که در نهایت شاهد یک واگرایی مخفی منفی خواهیم بود. برای درک بهتر به تصویر زیر دقت کنید:
۳/ واگرایی زمانی
در این نوع واگرایی، به راحتی میتوان تضاد رفتاری میان قیمت و زمان را مشاهده کرد. در واگرایی زمانی نیازی به بررسی رفتار اندیکاتور نداریم، در عوض باید زمان اصلاح روند را به خوبی مشاهده و ارزیابی کنیم. واگرایی زمانی به دو دسته واگرایی زمانی معمولی و واگرایی زمانی هوشمند تقسیمبندی میشود. یکی از ابزارهای پرکاربرد برای تشخیص این نوع از واگراییها، ابزاری به نام «فیبوناچی زمانی» است. برای درک بهتر از تفاوت واگرایی زمانی معمولی و هوشمند، به جدول زیر دقت کنید:
انواع واگرایی زمانی | ویژگی واگرایی | نکات مهم | نوع پیشبینی |
واگرایی زمانی معمولی | تعداد کندلهای فاز اصلاح بیشتر از تعداد کندلهای روند گام قبلی است | تمایلی به تغییر جهت روند در بازار وجود ندارد | ادامه روند قبلی |
واگرایی زمانی هوشمند | تعداد کندلهای فاز اصلاح کمتر از تعداد کندلهای روند گام قبلی است | مقدار درصد اصلاح زمانی بیشتر از درصد اصلاح قیمتی است | ادامه روند قبلی |
فیلتر واگرایی در بازار بورس
همانطور که میدانید، فیلترنویسی یکی از تکنیک های پرطرفدار و معروف در روند معاملات بازار بورس است. معاملهگران با استفاده از این تکنیک میتوانند به صورت لحظهای به سهمهای با ارزش در روز معاملاتی دسترسی داشته باشند. در حال حاضر فیلترهای بسیاری در بازار بورس وجود دارد. همچنین معاملهگران برای شناسایی و بررسی سهمهایی که درگیر فیلتر واگرایی هستند، میتوانند از فیلترهای واگرایی در این بازار استفاده کنند.
فیلتر واگرایی معمولی مثبت: فیلتر واگرایی معمولی مثبت، نمادهایی را فیلتر میکند که درهها در نمودار قیمت کاهشی و در اندیکاتور افزایشی باشد.
فیلتر واگرایی معمولی منفی: فیلتر واگرایی معمولی منفی، نمادهایی را نمایش میدهد که قله ها در نمودار قیمت روند افزایشی و اندیکاتورها روند کاهشی دارند.
فیلتر واگرایی مخفی مثبت: فیلتر واگرایی مخفی مثبت، نمادهایی را لیست می کند که درهها در نمودار قیمت آن روند افزایشی و در اندیکاتور روند کاهشی داشته باشند.
فیلتر واگرایی مخفی منفی: فیلتر واگرایی مخفی منفی، نمادهایی را لیست می کند که سقفها در نمودار قیمت آن روند کاهشی و در اندیکاتور روند افزایشی داشته باشند.
قیمتها و سطوح مناسب برای تشکیل واگرایی
با استفاده از ابزارهای مختلف برای دریافت مفهوم واگرایی در تحلیل تکنیکال ، میتوان سطوح حساس قیمتی را شناسایی کرد. زمانیکه نمودار به این سطوح میرسد معمولا با واگرایی همراه بوده و نشانه ضعف در روند جاری است. هنگامیکه نمودار با شتاب و بدون واگرایی به سمت سطوح حمایت و مقاومت درحرکت باشد، احتمال شکست سطوح بسیار بالا است. گاهی اوقات شکست در سطوح مقاومت و حمایت با واگرایی همراه است که در بسیاری مواقع میتوان این شکست را فریبدهنده (fake) در نظر گرفت. به تصویر زیر دقت کنید:
سطوح حمایت و مقاومت داینامیک یا به عبارتی خطوط روند صعودی یا نزولی، کاملا مستعد تشکیل واگرایی هستند. با تشکیل واگرایی در این سطوح، میتوان به سطح مورد نظر اعتماد کرد و برای ورود یا خروج از معامله تصمیم گرفت. این مورد را میتوان به باندهای کانال هم تعمیم داد. نموداری که در یک ساختار کانالی در حال حرکت باشد، مستعد تشکیل واگرایی در کف یا سقف کانال است. در این حالت بهترین استراتژی، نوسانگیری بین سقف و کف کانال است معامله با کانال قیمت که با تشکیل واگرایی میتوان با اعتماد بیشتری به انجام معامله پرداخت.
نکته ۱: اگر در یک ساختار کانالی، یک سطحی شکسته شده با واگرایی همراه باشد، میتواند کاملا فریبدهنده (fake) باشد.
نکته ۲: یکی دیگر از کاربردهای واگرایی استفاده از آنها در سطوح فیبوناچی است. اگر در یکی از سطوح فیبوناچی (معمولا ۶۱٫۸% و ۷۸٫۲%) واگرایی وجود داشته باشد، میتوان به برگشت نمودار از آن سطح امیدوار بود و با استفاده از ابزار تکنیکال به دنبال سیگنال خرید بود.
نکته ۳: از واگرایی در دیگر الگوهای تکنیکال نیز میتوان استفاده کرد. ازجمله این الگوها میتوان به امواج الیوت، الگوهای هارمونیک، الگوهای برگشتی و … اشاره کرد. ایجاد واگرایی در هر یک از این الگوها، اعتبار آنها را افزایش داده و میتوان با استفاده از ابزار تکنیکال به دنبال فرصتهای معاملاتی برای خرید و فروش بود.
سخن آخر
در بازار بورس مفاهیم و اصطلاحات بسیار زیادی وجود دارد. معاملهگران با یادگیری و تسلط به این مفاهیم و تکنیکهای تحلیلی، میتوانند به راحتی سیگنال خرید و فروش سهام دریافت کنند. یکی از مفاهیم یا ابزارهای تحلیلی بسیار مهم در فرایند تحلیل تکنیکال، «واگراییها» هستند. واگرایی در اصل از اختلاف جهت حرکت روند سهم و اندیکاتور به صورت همزمان به وجود میآید. واگراییها یکی از بهترین موقعیتها برای پیش بینی روند آینده سهم در بازار هستند. معاملهگرانی که قادر به تشخیص واگرایی در روند معاملات سهم هستند، میتوانند سودهای قابل توجهی به دست آورند.
۵ نکته مهم معامله با کانال قیمت درباره تحلیل تکنیکال که باید بدانید
تحلیل تکنیکال ابزاری ارزشمند در دست تریدرها و معامله گران است و به همین دلیل است که ابزار تحلیل تکنیکال در تمام پلتفرم های معاملاتی وجود دارد.
تحلیل تکنیکال ابزاری ارزشمند در دست تریدرها و معامله گران است و به همین دلیل است که ابزار تحلیل تکنیکال در تمام پلتفرم های معاملاتی وجود دارد. روشهایی که معامله گران بازار را تحلیل تکنیکال می کنند متفاوت هستند. آنها از خطوط روند، سطوح مقاومت و حمایت، اندیکاتورها، استراتژی معاملاتی یکسانی استفاده نمیکنند. چیزی که هنگام طراحی استراتژی معاملاتی باید در نظر داشته باشید این حقیقت است که یک ترفند یا یک اندیکاتور جادویی که بتواند همیشه سودآور باشد وجود ندارد. چیزی که یک تریدر هنگام ساختن استراتژی معاملاتی باید در ذهن داشته باشد یک چارچوب مناسب برای تحلیل تکنیکال است. در اینجا به این چارچوب اشاره ای می کنیم.
۱ – تنها یک بازه زمانی وجود ندارد
وقتیکه در حال ساخت یک مدل تحلیل تکنیکال برای معاملات کوتاه مدت که اغلب از ۵ دقیقه تا چند ساعت است هستید، به نظر میرسد که باید تمرکز را برروی بازه های زمانی یا TimeFrame های کوتاه مدت و یک روزه بگذارید. ولی میدانیم که تحلیل تکنیکال مبتنی بر نمودارها بر اساس بازه های زمانی متفاوت است و بازه های زمانی کوتاه مدت، خود بخشی از بازههای زمانی بلند مدت تر هستند و از بازههای بلند مدت تر متاثر میشوند.
این بدین معنی است که، وقتیکه ما در حال مطالعه و ساخت یک مدل بر مبنای بازه زمانی کوتاه مدت یک روزه هستیم، باید گاهی تمرکز خود را برروی بازه های بلند مدت تر نیز بگذاریم و برای مثال بررسی کنیم که در چند روز، چند هفته و حتی چند ماه گذشته در نمودار چه اتفاقاتی افتاده است.
در اینصورت است که می توانیم نمایی بازتر از اتفاقات بازار داشته باشیم و روندهای کوتاه مدت را بهتر و دقیق تر بررسی کنیم. همچنین می توانیم نقاط مهم تغییر روند را در کنار سطوح مقاومت و حمایت شناسایی کنیم که ممکن است در بازه های کوتاه مدت دیده نشوند.
در هنگام معامله کردن، وقتیکه سیگنالی از یک میانگین متحرک در بازه زمانی یک ساعته دریافت میکنید، می توانید نمودار یک روزه را نیز بررسی کنید و اگر سیگنالی مشابه دریافت کردید، میتوانید دلیل محکم تر برای انجام معامله داشته باشید. در غیر اینصورت سیگنال می تواند نامعتبر باشد.
در نتیجه، زمانیکه می خواهید معاملات کوتاه مدت انجام دهید، پس از بررسی بازه های زمانی کوتاه مدت، تمرکز خود را برروی بازه های بلند مدت تر ببرید تا از معامله ای که می خواهید انجام دهید مطمئن شوید. سپس دوباره به چارت کوتاه مدتتر برگردید و ترید کوتاه مدت خود را انجام دهید.
۲ – خطوط مقاومت و حمایت خطوط باریک روی چارت نیستند بلکه نواحی نسبتا گستردهای هستند
زمانیکه در حال بررسی و تحلیل خطوط مقاومت و حمایت هستید، بهتر است که به آنها بعنوان نواحی عمومی برای خرید و فروش احتمالی نگاه کنید. نکته مهم درباره آنها این حقیقت است که خطوط مقاومت و حمایت خطی باریک روی نمودار نیستند، بلکه نواحیای هستند که یک قیمت دقیق را نشان نمی دهند.
بنابراین زمانیکه در حال شناسایی و طراحی سطوح مقاومت و حمایت هستید، باید این انعطاف پذیری را در استراتژی خود داشته باشید که قیمت ها ممکن است از خط شما گذر کنند و یا در نزدیکی آن بازگشت کنند. بنابراین باید همیشه حاشیهای برای خطوط مقاومت و حمایت خود در نظر بگیرید.
۳ – نداشتن پوزیشن در بازار هم نوعی پوزیشن معاملاتی است
بسیاری از معامله گران هستند که به معامله یک جفت ارز فارکس یا یک ارز دیجیتال یا یک سری از سهام علاقه دارند و احساس بهتری در هنگام معامله این دارایی های بخصوص دارند و سعی می کنند که همیشه یک معامله را در آنها شناسایی کنند.
آنها بدون داشتن دلیل کافی یک معامله را به امید سود به خود تحمیل می کنند واغلب در جهت غلط قرار می گیرند. گاهی معامله نکردن و منتظر ماندن برای دریافت سیگنالی معتبر تنها کاری است که باید انجام دهید، زیرا در غیر اینصورت احتمال از دست دادن پول در معامله بیشتر از کسب سود است.
شما نیاز ندارید که همیشه در بازار موقعیت باز داشته باشید. زمانیکه در بازار موقعیت بازی ندارید، بررسی کنید که چرا هیچ معامله ای ندارید. اگر دلیل نداشتن معامله باز در بازار را متوجه شدید، پس درواقع یک پوزیشن باز در بازار دارید.
به عبارتی دیگر، اگر در بازار موقعیتی خوب و مطمئنی نمیبینید که با استراتژی معاملاتی شما متناسب باشد، تنها کاری که باید انجام دهید منتظر ماندن و باز نکردن معامله تا زمان مناسب است.
۴ – اندیکاتورها ابزاری در خدمت مدل و استراتژی معاملاتی شما هستند
اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال نمیتوانند دلیل اصلی برای خرید و فروش و معامله کردن باشند. اندیکاتورها ابزاری بسیار با ارزش هستند ولی باید از آنها برای ارزیابی و تایید تصمیمات خود استفاده کنید.
هدف اصلی در تحلیل تکنیکال، رسیدن به یک توانایی برای تحلیل چارت است. یعنی یک تریدر با استفاده از پرایس اکشن، الگوها و تغییرات قیمت می تواند تصمیمات خود را بگیرد و برای تایید تصمیمات خود می تواند از اندیکاتورها استفاده نماید.
در واقع، مهمترین توانایی برای یک معامله گر، توانایی تحلیل نمودار بدون استفاده از اندیکاتورهاست. سپس می تواند سیگنال خرید و فروش احتمالی خود را با سیگنالی که از اندیکاتورها می گیرد مطابقت دهد تا به تصمیم خود اعتبار بیشتری بدهد. بنابراین می تواند اندیکاتور یا اندیکاتورهایی که بیشترین پتانسیل برای استراتژی معاملاتی او دارد را تشخیص دهد و از آن حداکثر بهره را ببرد. برای آشنایی با یکی از بهترین استراتژی های تحلیل تکنیکال پست آموزشی تجارت آفرین به نام آموزش کامل تصویری تحلیل تکنیکال را ملاحظه نمایید.
۵ – خودداری از رویکرد یک بعدی
انواع استراتژی های معاملاتی می توانند درصورتی که شرایط بازار با آنها هماهنگ باشند سودآوری به همراه داشته باشند. برای مثال اگر استراتژی شما بر مبنای معامله در روندها باشد، زمانیکه معامله با کانال قیمت یک روند شکل می گیرد بیشترین بازدهی را خواهد داشت. در اینصورت اگر بازار روندی نباشد، سیگنال های اشتباه زیادی دریافت خواهید کرد و در نتیجه استراتژی شما به خوبی جواب نمی دهد. در چنین مواقعی یک تریدر باید یک استراتژی برای بازارهای خنثی داشته باشد که بتواند در صورت وقوع چنین بازاری از آن استفاده نماید.
بنابراین عدم موفقیت یک استراتژی در یک شرایط بخصوص در بازار، بمعنی بیهوده بودن آن استراتژی نیست. بلکه شما بعنوان یک تریدر باید برای شرایط متفاوت بازار، استراتژی های متفاوتی داشته باشید تا بتوانید از آنها سود کسب کنید.
وقتیکه یک چارچوب مناسب با استفاده از ۵ نکته بالا را در کنار استراتژی تحلیل تکنیکال قرار دهید، موفقیت در بازار آسان میشود. تنها چیزی که بعد از آن نیاز دارید عدم انحراف از این چارچوب است.
آموزش رسم کانال
رسم کانال در تحلیل تکنیکال، یکی از کاربردیترین و پایهایترین تکنیکها در تحلیل تکنیکال میباشد. با یاد گرفتن رسم کانال میتوانیم تشخیص دهیم قیمت در چه بازهای حرکت میکند و اگر به درستی همه شرایط را رعایت کرده باشیم میتوانیم با استفاده از آن بهترین قیمت برای خرید را انتخاب کنیم.
در این مقاله به آموزش رسم کانال در تحلیل تکنیکال و روشهای دریافت سیگنال با استفاده از کانال میپردازیم.
این آموزش، زیرمجموعه آموزش مقاومتها و حمایتها است. اگر با مقاومتها و حمایتها آشنایی ندارید پیشنهاد میشود اول مقاله آموزش مقاومتها و حمایتها را مطالعه کنید و سپس به ادامه مطالعه بپردازید.
کانال چیست؟
به طور کلی پیدا کردن یک کانال، بعد از پیدا کردن یک خط روند معتبر اتفاق میافتد. هرگاه موفق شدیم خط روندی را به درستی پیدا کنیم برای اینکه بررسی کنیم آیا قیمت در یک کانال قرار گرفته کافی است خطی موازی با خط روند را رسم کنیم و در سمت دیگر نمودار قیمت قرار دهیم. ممکن است این تعریف پیچیده به نظر بیاید پس به این مثال زیر که مربوط به ارز tomo است توجه کنید:
بعد از بررسی چارت tomo/btc متوجه خط روندی صعودی شدیم که البته شکسته شده است. اول آن را رسم میکنیم:
وقتی خط روند کشیده شد اول صحت و اعتبار آن را بررسی میکنیم. مشاهده میکنیم این خط روند حداقل سه برخورد را داشته است و از زاویه صحیحی نیز برخوردار است.
در مرحله بعد خط روند را کپی میکنیم تا دقیقا با همان زاویه خط جدیدی را داشته باشیم و سپس آن را در قسمت بالای قیمت قرار میدهیم.
در عکس بالا دقت کنید زاویه همه خطوط باید یکی باشند و همه خطوط در موازات همدیگر قرار بگیرند در غیر این صورت کانال معتبر نیست.
میدلاین یا خط میانی چیست؟ چگونه باید آن را پیدا کرد؟
در رسم کانال یکی دیگر از خطوطی که در سیستمهای معاملاتی از آن استفاده میشود میدلاینها هستند. هنگامی که کانالی به درستی رسم میشود، دقیقا در وسط آن خطی وجود دارد که قیمت گاها به آن واکنش نشان میدهد.
برای اینکه بتوانیم میدلاین را رسم کنیم در داخل نمودار سایت تریدینگ ویو استفاده کنیم باید از ابزار parallel channel استفاده کنیم. این ابزار را میتوانید از مسیر زیر انتخاب کنید:
بعد از انتخاب ابزار روی خط روند قبلی که پیدا کرده بودیم کانال را رسم میکنیم. بعد از رسم به راحتی میتوانیم میدلاین را مشاهده کنیم.
اگر با دقت به تصویر نگاه کنیم میبینیم نقاط زیادی در نمودار وجود داشته که قیمت به دفعات خیلی زیادی به خط میدلاین واکنش نشان داده است.
دریافت سیگنال با استفاده از کانال
در صورتی که کانالی در نمودار به درستی رسم شود این به این معنی است که معاملهگران زیادی به وجود این کانال معتقدند. همین موضوع باعث تشکیل و ادامه پیدا کردن کانال در طول زمان میشود.
در حالت کلی وقتی قیمت به خط پایینی یک کانال میرسد معامله گران و تریدرها اقدام به خرید میکنند و برعکس هنگامیکه قیمت به ضلع بالایی میرسد اقدام به فروش میکنند. در این بین الگوهای زیادی در کانالها اتفاق میافتد که در صورت آگاه بودن میتوان قبل از بقیه معامله گران تغییر جهت قیمت را تشخصی داد.
برای این بخش میخواهیم نمودار ارز EOS را مثال بزنیم:
در کتاب مارتین پرینگ به الگویی اشاره شده که به شکل زیر میباشد:
حالا به چارت EOS که در تصویر زیر آمده دقت کنید. معاملهگران و تحلیلگران معمولا به محض شکسته شدن یک کانال این تصور را پیدا میکنند که روند قیمتی شدت بیشتری پیدا میکند. در زمانی که این اتفاق در نمودار eos افتاد احتمالا اکثر افراد منتظر قیمتهای بسیار بالاتر بودند. اما این اتفاق نیافتاد.
در 80 درصد مواقع بعد از شکسته شدن یک کانال، کانال دیگری با پهنای یکسان اما زاویهای متفاومت شکل میگیرد. برای مثال در تصویر زیر وقتی خط بالایی این کانال شکسته شد، بسیاری از تحلیلگران نقاط 4 و 6 را به هم وصل میکنند و با استفاده از نقطه 3 کانال جدیدی رسم میکنند. معمولا با اینکار واکنشهای آینده قیمت را میتوان حدس زد.
یا نمونه دیگری که در مواقع زیادی اتفاق میافتد (تصویر زیر)، درصورتیکه قیمت، از اینکه به ضلع بالایی کانال برسد ناتوان باشد در نقطهای مانند نقطه 5 در تصویر زیر متوقف میشود. در این مواقع میتوان کانالی احتمالی با اتصال معامله با کانال قیمت نقاط 3 و 5 و با استفاده ار نقطه 4 در نظر گرفت.
در آخر باید این نکته را گفت که پیدا کردن کانال معتبر، درست مانند خط روند ممکن است چالش برانگیز باشد. اگر دوست داشتید در نمودار خود، کانالی را رسم کرده و تصویر آن را در قسمت کامنت همین پست قرار دهید تا شما را راهنمایی کنیم.
دیدگاه شما